روزنوشت‌های احسان محمدی
17.6K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
⛔️ از #رابین_هود تا مشهد

احسان محمدی

1⃣ در کارتون #رابین_هود، شب هنگام، زندانبان پرنس جان داد می زند:
_ شهر در امن و امان است... آسوده بخوابید!

او داد می زند و رابین هود داخل قصر داشت تمام سکه ها را توی کیسه می ریخت و حتی انگشتر پرنس را هم از انگشتش در آورد و زندانی ها را از سیاهچال آزاد کرد و کرکس همچنان داد می زد:
_ شهر در امن و امان است... آسوده بخوابید!

2⃣ ما روزنامه نگاریم، کرکس نیستیم. نگهبان هیچ کسی جز این سرزمین و مردمش نیستیم. عقد اخوت با هیچ دولتی نبسته ایم و حق نداریم بگوییم:
_ شهر در امن و امان است... آسوده بخوابید!

سالهاست منتقدین واقعی که دوست داران حقیقی این سرزمین هستند و در لفت و لیس ها دست ندارند فریاد می زنند مراقب باشید، این مردم را ناامید نکنید، این مردم ِ با تمامِ مصیبت ها صبور ارزشمندتر از هر نیروگاه هسته ای و موشک قاره پیمایی هستند، مراقب زخم ها و اندوه هایشان باشید... اما متهم می شوند به جیره خوار بودن، به همنوایی با دشمن، به سیاه نمایی...

3⃣ اتفاقی که امروز در #مشهد رخ داد عریان شدن یک درد کهنه است. رسیدن کارد به استخوان. گمان نکنید در شهرهای دیگر مردم شاد و خُرم و خندان هستند. نه نیستند و ما نگران آن روز هستیم که نشود سیل را با بیل مهار کرد...

می شود همه این معترضان را بازداشت و محکوم کرد و در رسانه ها گفت از خارج دستور گرفته اند، می شود اصلا" همه چیز را تکذیب کرد و گفت یک نفر #ریش_تراش دزدیده بود و اینها داشتند تعقیبش می کردند و شهر در امن و امان است. می شود گفت مخالفان دولت روحانی هستند، هواداران جریان انحرافی و #احمدی_نژاد یا دوست داران حکومت پهلوی و ... اما آنها که این حرف ها را می زنند دوست نیستند. اگر هم باشند دوست نادان هستند که از صد دشمن دانا خطرناک ترند!

4⃣ خلق این همه مشکل و نارضایتی کار دولت #روحانی نیست. اینکه بعضی خیال می کنند اگر روحانی نبود و مثلا" #میرسلیم رئیس جمهور بود الان هر صبح دولت یک شانه تخم مرغ می گذاشت جلوی در خانه مان و شب، یارانه سه برابری را می آورد می داد و ما را می بوسید و شب بخیر می گفت هم خیالبافی است!

حل مشکلات کشور به عزمی فراتر از دولت نیاز دارد. رادیکال کردن فضا و تنش خیابانی هم به سود هیچکس نیست. دولت و حاکمیت به جای انکار و برخورد قهرآمیز باید این اتفاقات را به عنوان #پیش_لرزه بررسی کنند و به فکر چاره باشند. ماییم و این کشور که آرامش و امنیت اش به جان مان بسته است. مردم در #عمل نشان داده اند که عاشق این کشورند. نه با شعار و وعده!

5⃣ مردم ناراضی حاضر در خیابان یا کز کرده کُنج خانه، پلاستیکی و عروسکی نیستند، واقعی هستند و خوشی زیر دل شان نزده. درد دارند، مشکل دارند، فریاد رس می خواهند... حضرات! به فریاد مردم تان برسید.
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 ما #رابین_هود را دوست داریم اما تا وقتی که پول های خودمان را ندزدیده!

ما #عدالت را دوست داریم البته تا وقتی که در مورد خودمان اجرا نشده!

⛳️ چرا نمی گوییم گل کریم باقری به #استرالیا هم آفساید بود و در صعود به جام جهانی 1998 اشتباه داور به ما کمک کرد؟

▪️ما اهل رسانه در شکل گیری حمله به داورها مقصریم.
#شب_های_فوتبالی
#شبکه_ورزش
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
ما دوباره «با هم» می‌خندیم

✍️ احسان محمدی

1️⃣ من که می‌نویسم و شما که می‌خوانید می‌توانستیم مُرده باشیم ولی زنده‌ایم. مغز و قلب‌مان می‌توانست در نتیجه شلیک گلوله‌ای متلاشی شود که هیچوقت مشخص نخواهد شد از تفنگ چه کسی شلیک شده. همسایه‌مان که توی آسانسور به او سلام می‌کنیم، یا #دشمنی که عروسی‌اش، درست وسط آتش گرفتن خیابان و دود شهر ماست.

این روزها نفس می‌کشیم اما نه سرخوشانه. حتی وقتی می‌خندیم هم دل‌خسته‌ایم و مچاله. شبیه وقتی که روحت چروک شده و هیچ اتویی در جهان نیست که مثل روز اول صافش کند.

این سالها هر وقت با زجر و زحمت خودمان را از چاله‌ای که در آن افتاده بودیم نجات دادیم، خودمان را تکاندیم و محکم گفتیم «یه روز خوب میاد»، چند قدم جلوتر افتادیم توی یک چاه! بعد هی رسن بافتیم، هی پا روی شانه هم گذاشتیم، هی چنگ زدیم به دیوار چاه تا خودمان را بیاوریم بیرون ... و چاه بعد ...

اگر انتظار یک نوشته #خون‌چکان و مرگ بر این و آن دارید، آدرس را اشتباهی آمده‌اید. من #چریک نیستم، هیچوقت نمی‌خواهم باشم. آتش و گلوله، نمی‌سازند، ویران می‌کنند.

در هفته گذشته به بزرگواری که به شدت از نوشته‌هایم عصبانی بود گفتم: ما روزنامه‌نگاریم، رفیق ابدی هیچ‌کس و دولتی جز این سرزمین و مردمش نیستیم و حق نداریم مثل کرکس کارتون #رابین_هود، داد بزنیم:
_ شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید!

عموم مردم ناراضی حاضر در خیابان یا کز کرده کُنج خانه، نه نوار هستند و نه عروسک دست دشمن. واقعی هستند و خوشی زیر دل‌شان نزده. درد دارند، فریادرس می‌خواهند.

درمان نمی‌دهید، درد مضاعف ندهید. این مردم ِ با تمامِ مصیبت‌ها صبور، ارزشمندتر از هر نیروگاه هسته‌ای و موشک قاره‌پیمایی هستند، آنها ثابت کرده اند به این سرزمین وفادارند، شما چطور؟

2️⃣ در «تاریخ‌نامه هرات» روایتی هست که هر وقت یادش می‌افتم، بغض می‌کنم، تنم می‌لرزد. وقتی مغول‌ها حمله کردند، هرات را که جزو خاک ایران بود فتح کردند، به آتش کشیدند، دیوارها را ویران کردند، درخت‌ها را از جا کندند. از هر طرف بوی خون می‌آمد و جوی خون جاری شد.

یک روز چند مرد که گاوی برایشان نمانده بود برای کشت و کار، خیش (گاو آهن) را به کمرشان بستند و زمین را شخم می‌زدند. چرا؟ چون زندگی از هر چیز دیگری قوی‌تر است. حتی از بوی وقیح خون.

3️⃣ برای هیچکس نسخه‌ای نمی‌پیچم، می‌توانید امیدوار باشید یا نه، حق طبیعی‌تان است که این روزها خوشحال باشید یا به مهاجرت فکر کنید.

من هم از درون، #بم بعد از زلزله‌ام، ولی نمی‌خواهم تن بدهم به ناامیدی این روزها. محکومم به امیدواری. حتی وقتی می‌دانم پیش رویم باز چاله هست و چاه ... چون ایمان دارم، باید به خاطر همه آنها که در طول تاریخ برای آزادی و آبادی وطن جان بخشیدند، #ایران بهتر و شادمان‌تری بسازیم. ما روزی دوباره کنار هم می‌خندیم.
«روزی که كمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری‌ست»
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰 رابینهود درون هر انسان!

✍️ احسان محمدی

.
🔰 رابینهود درون انسان!

↙️ بیشتر آدم‌ها یک #رابین‌_هود درون دارند. یک ترازوی میزان‌کننده گناهان و کارهای خوب.
رابینهود از ثروتمندان می‌دزدید و به فقرا می‌بخشید. لابد این وسط برای خودش هم لفت و لیسی می‌کرد اما آن بخشش به فقرا، در طول تاریخ مثل آب مقدس #دزدی او را تطهیر کرده است.

این رابینهودِ درون برای آدم‌های پولداری که خودشان می‌دانند پولشان کثیف است ممکن است لباس حامی یک خیریه تن‌اش کند. اینکه هرسال، چکه‌ای از پولش را ببخشد به کودکان بی‌سرپرست، بدهد به بچه‌های بیمار تا شب با آرامش بخوابد. بدون دست به یقه شدن با وجدانِ لاکردار.

↙️ کسانی با خرید از دست‌فروش‌هایی که بساطشان خالی است یا گل از کودکان گل‌فروش سر چهار‌ راه‌ها یا دادن پولی به آن‌ها که شیشه ماشین‌ها را پاک می‌کنند ممکن است کمی حس #انسان_خوب برای خودشان بخرند.

درست مثل لایک و کامنت که بعضی‌ها گمان می‌کنند اسمش مبارزه سیاسی است یا به بهبود جهان کمک می‌کند! همان کلکِ «هر لایک شما باعث می‌شود سازمان ملل یک دلار به حساب کودکان فقیر آفریقا بریزد»!
فقط با فشار یک قلب مجازی. آسوده باش وجدان من!

↙️ آن‌ها که آه در بساط ندارند ولی خرده گناهانی در خورجین، هم گاهی با اضافه‌کاری در نماز و روزه و دعا خواندن سعی می‌کنند از بار حس‌های بدشان کم کنند. خدایا! زیر سبیلی رد کن! ببین من چه بنده خاکساری هستم.

بعضی‌ها هم «نظر حرام بکردند و خون خلق حلال» و زندگی مردم را به آخرت یزید تبدیل کرده‌اند، خیال می‌کنند نذر قیمه یا نسکافه یا گریه و زاری در شب قدر، برای شستن گناهان‌شان نقش اسیدسولفوریک را بازی می‌کند!

البته بعید می‌دانم با این شیره‌های شرعی بشود سر خدا را گول مالید. احتمالاً از آن بالا لبخندی می‌زند به این مارموز بازی‌ها و می‌گوید: دارم برات!

↙️ فکر می‌کنم این یک نیاز انسانی باشد برای کسب لایک از خود. یعنی یک وقت‌هایی آدم به جز تائید بیرونی که البته لذت‌بخش است، دوست دارد در خلوت خودش به خودش هم لایک بدهد.
مثلاً وقتی می‌روی مسواک بزنی و توی آینه نگاه می‌کنی بگویی:

- دمت گرم! امروز چه‌کار خوبی کردی!
+ نه بابا چه‌کاری! شاخ غول که نشکستم!
- خودتو لوس نکن دیگه! می‌تونستی اون کار خوب رو نکنی ولی کردی.. لایک داری!

↙️ و آدم با یک لبخند ته دلش می‌رود می‌خوابد. راست می‌گویند که هیچ بالشی نرم‌تر از وجدان آرام نیست.

در عصر حاضر می‌شود با پول این بالش نرم را خرید. بزرگترین جادوی بشر خلق پول بود و تبدیلش به چیزی که می‌شود همه چیز را با آن خرید یا دستکم صاف و صوف کرد، حتی یک وجدان اوراقی را!
🖋 @ehsanmohammadi95