#شعر_شب
من شاعرم!
خوش می زنم
از عشق و از مستی رقم
اما به چشمانت قسم
چشم تو خوشتر می زند
من می شناسم پنجه را
این تکنواز آشنا
عشق است هرچند اين نوا
با ساز ديگر می زند
ای عشق از آن مشرق درآ
روشن کن اين ظلمت سرا
کاين شب جدا از تو مرا
بر ديده خنجر می زند
يک جرعه زين می نوش کن
وز های و هو خاموش کن
عشق است اينک! گوش کن
انگشت بر در می زند!
#حسين_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
من شاعرم!
خوش می زنم
از عشق و از مستی رقم
اما به چشمانت قسم
چشم تو خوشتر می زند
من می شناسم پنجه را
این تکنواز آشنا
عشق است هرچند اين نوا
با ساز ديگر می زند
ای عشق از آن مشرق درآ
روشن کن اين ظلمت سرا
کاين شب جدا از تو مرا
بر ديده خنجر می زند
يک جرعه زين می نوش کن
وز های و هو خاموش کن
عشق است اينک! گوش کن
انگشت بر در می زند!
#حسين_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95