روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
📺 مورد عجیب دختران فوتبالیست در تلویزیون!

✍️ #احسان_محمدی

📺 تیم ملی فوتسال بانوان ایران قهرمان آسیا می شود. با قدرت و بدون هیچ مرحمت ویژه ای. آنها در فینال هم «خانمی» می کنند و ژاپن را با نتیجه ای خردکننده از پیش رو بر می دارند و بازیکنان تیم چند جایزه انفرادی کسب می کنند اما همه این اتفاقات انگار در خلا رخ می دهد. در آن دقایق پر التهابِ فینال، شبکه ورزش در حال پخش #هاکی روی یخ است و شبکه سه سریال پخش می کند!

📺 اما فضای مجازی پر از کسانی است که «برطبل شادانه» می کوبند. مردم به هم تبریک می گویند و از مسئولان گله می کنند که چرا مسابقاتی مثل این که در روزهای ناخوب کشور، موجی از انرژی و شوق می بخشد نباید از تلویزیون پخش شود؟

📺 بازیکنان ایران محجبه هستند و بازیکنان تیم های حریف هم پوششی مشابه فیلم ها و سریال های خارجی دارند که از تلویزیون پخش می شود، گیرم که کمی زانویشان پیدا باشد که می توانید برچسب بزنید یا با همان معجزه های فتوشاپ و سانسور، حریف را بی زانو کنید!

📺 از طرف دیگر چطور آقای #علی_کفاشیان می تواند در سالن محل برگزاری مسابقات باشد و زنده ببیند و ما از پشت شیشه هم نمی توانیم ببینم؟ ایشان از چه زمانی به نمایندگی از مردان ایرانی «محرم» تمام بانوان فوتسالیست آسیا شده است؟!

📺 بازیکنان تیمِ قهرمان گله می کنند که چرا تلویزیون بازی هایشان را نشان نداده و فعالان مدنی بر این باورند که این کار نادیده گرفتن موفقیت های زنان است.

📺 اما نکته جالب اینجاست که به لطف فضای مجازی تقریباً همه مردم ایران گل ها و درخشش دختران سرزمین شان را دیدند و روز بعد صفحه یک بیشتر روزنامه ها دختران ایرانی بود که جام قهرمانی را بالای سر بردند، حتی #روزنامه_اطلاعات هم که به دلیل دیرپایی و قدمت نقش شیخوخیت را در مطبوعات دارد عکس یک خود را به قهرمانی تیم ملی بانوان فوتسال ایران اختصاص داد.

📺 تا این جای کار همه چیز تقریباً طبیعی است. اعتراض مردم به یک رویکرد در تلویزیون و البته بی توجهی به خواست آنها. انگار عادی شده است فقط مشکل اینجاست که ما «عادت نمی کنیم». اما همان تلویزیون شب گذشته در برنامه پربیننده خندوانه میزبانشش ستاره این تیم بود.

📺 در میان سوت و کف و هیاهو با القابی مانند #مسی، #مارادونای فوتسالی ها و ... وارد استودیو شدند، شادی کردند، با توپ حرکات نمایشی انجام دادند، پانتومیم اجرا کردند، #جناب_خان برایشان ترانه خواند و انگار نه انگار که آنها همان ممنوع التصویرهای هفته پیش هستند!

📺 کسانی می گویند حضور این چهره ها امکان کسب درآمد از راه آگهی های بازرگانی را به تلویزیون می دهد و آنها در این زمینه باهوش تر از این حرف ها هستند که از این آب، کره نگیرند. اما پرسش اینجاست که این سیاست یک بام و چند هوا چطور در تلویزیون ادامه دارد؟ این سازمان چند رئیس و چند تصمیم گیر دارد؟

📺 مردم می گویند سیاست «رئیس خوب»، «رئیس بد» لو رفته است و نمی شود یک روز در بخش خبری 20:30 به فیلم #عصبانی_نیستم تاخت و چند ماه بعد تیزرهای همان فیلم را از تلویزیون پخش کرد!

شبکه های تلویزیون علیرغم تفاوت محتوا عملاً زیر نظر یک رئیس اداره می شوند و داستان عامه پسند«هر شبکه سیاست خودش را دارد» جدی نیست. خطوط قرمز واحد است اما باور کنیم که مدیر هر شبکه سلیقه خودش را دارد؟!

📺 #احسان_علیخانی در برنامه #ماه_عسل به فیلتر کردن تلگرام نقد وارد می کند و می گوید بعد از این کار کودک خردسال و پیرمرد دنبال فیلترشکن هستند، میلیون ها نفر می بینند، اما گفته می شود در بازپخش همان برنامه از همان شبکه این بخش حذف شد!

📺 در این مدت چند ساعته تا بازپخش مدیر شبکه عوض شده؟ خطوط قرمز جابجا شده اند؟ امکان دارد مجری باهوشی مثل علیخانی نداند که صحبت کردن در این مورد آزاد نیست؟ و ... موارد بسیاری از این دست را در خاطره هایمان داریم.

⛔️ گاهی فکر می کنم ما در چند جهان موازی و با چند صدا و سیمای موازی، سیاستمردان موازی، ممنوعیت های موازی، آزادی های یواشکی موازی و ... زندگی می کنیم. تا این اندازه سرگیجه آور، نامفهوم و دشوار برای درک کردن!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ نکند دارید ادا در می‎آورید؟!

✍️ احسان محمدی

↙️ بانِم شِگِل بانِم شِ ... این جمله‌ای از یک بازی نیمه #برره‌ای بود. دختر و پسر در روستایی کور و دور نزدیک مرز عراق دست هم را می‌گرفتیم و بازی می‌کردیم.

هنوز هم نمی‌دانم طی چه تهاجم فرهنگی و نفوذ کدام عامل استکباری وارد فرهنگ ایلیاتی ما شده‎بود، چون تلویزیون نداشتیم، اصلاً روستا برق نداشت.

↙️ دو تیم می‌شدیم. یارهای هر تیم مثل دانه‌های زنجیر دست هم را می‌گرفتند. در فاصله بیست، سی متری به هم زُل می‌زدیم بعد اعضای یک تیم دسته‌جمعی می‌گفتند:

_ بانِم شِگِل بانِم شِ!

تیم مقابل جواب می‌دادند: از یار ما کی باشه؟!

↙️ تیم اول مثلاً می‌گفت عمار. سعی می کردند لاغرترین بازیکن روبرو را انتخاب کنند. بعد عمار مثل وایکینگی بی‌شمشیر دوان دوان حمله می‌کرد به طرف ضعیف‌ترین حلقه زنجیر تیم مقابل و خودش را می‌کوبید به دست‌های گره‌زده.

اگر چِفت دست باز می‌شد او و تیمش امتیاز می‌گرفتند، اگر نه می‌افتاد به دام!

↙️ کاری به برره‌ای بودن بازی و صدمه دیدن دست و انگشت ندارم، انتظار ندارید بچه روستایی دهه شصت آن هم از نوع کُردش #اسنوکر یا #هاکی_روی_یخ بازی کند.

↙️ موضوع برایم بانِم شِگِل بانِم شِ بود! وقتی شهری شدیم و فهمیدم اصلش «بنفشه گُل بنفشه بوده!» انگار شکست عشقی خوردم! شکل ماری بودم که جوانی‌اش را پای دختر همسایه گذاشته و سر پیری فهمیده طرف شیلنگ بوده!

رفتار نماینده مجلس #سراوان و بعد آن خطبه غرا در مجلس شورای اسلامی و پاسخ آقای لا#ریجانی را دیدم دوباره یاد آن ماجرای کودکی افتادم.

↙️ اینکه نماینده مجلس رسماً به یک کارمند فحاشی کرده و واژه‌های چرک به کار برده یک طرف، اینکه به جای عذرخواهی رو به دوربین نشسته و طلبکارانه موضوع را به قومیت و مذهب ربط داده، یک طرف، ولی اینکه در مجلس برای یارکشی می‌گوید «فردا نوبت همه‌تان می شود» را کجای دل‌مان بگذاریم؟

↙️ اینکه آقای لاریجانیِ فیلسوف شکایت می‌کند که چرا فیلم منتشر شده و باید پاسخگو باشند! نمی‌گوید چرا نماینده مجلس شورای اسلامی با شان و شخصیت مسئول نظام بازی کرده و آن حرف ها را زده، می‌گوید چرا باید فیلمش منتشر می‌شد!

↙️ گاهی فکر می‌کنم یک اتاق فکر در این کشور هست که دور هم تصمیم می‌گیرند چه حرف‌هایی بزنند و چه کارهایی بکنند که مردم را دلسردتر، نومیدتر، خسته‌تر و کلافه‎تر کنند.

⛔️ این بود وعده نوکری مردم؟ این بود شیفتگی خدمت؟ انصاف بدهید به تشنگی قدرت بیشتر شبیه نیست؟ چسبیدن بازنشسته‎ها به صندلی هم عشق به خدمت به مردم است لابد!

↙️ به والله خسته شدیم از بس شما بی‎کفایتی به خرج دادید و ما خطاب به مردم نوشتیم که امیدوار بمانیم که روزهای خوب از راه می‎رسد.

⛔️ ما شیفته شما نیستیم، دل‎نگران این کشوریم که عزیزترین فرزندان این کشور جان شان را فدایش کرده اند. جان شان، نه صندلی و میز و منصب و حقوق و اضافه کاری‎شان!

↙️ درون مان زنگ زد و تهی شد از این همه رفتارهای ویرانگر و امیدکُش. رفتار و گفتار و کردارتان نشان می‎دهد بین مردم نیستید، حرف مردم را نمی‎شنوید و در جزیره خودتان سرگرم خودستایی و تقدیر و تشکر از تلاش‎های شبانه‎روزی‎تان هستید وگرنه امکان نداشت چنین حرف بزنید!

↙️ در این فقره انگار تفاوت های سیاسی هم تفاوت ایجاد نمی کند. دلم می‎خواهد فکر کنم آنها چیزهایی می‎دانند که ما فکر می‎کنیم " بانِم شِگِل بانِم شِ" است اما در اصل یک معنای فلسفی پیچیده به سود منافع ملی دارد! دلم درست است که سواد ندارد اما ابله نیست!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95