روزنوشت‌های احسان محمدی
17.4K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
🔰واقعیت #کشتی_قرآنی_مطلا، نقد و مردمی که #یونجه می خورند

✍️ احسان محمدی

پس از انتشار تصاویری از رونمایی کشتی طلای قرآنی واکنش های متفاوتی در جامعه ایجاد شد. حالا سازنده اثر عنوان کرده:

🔹وزن کل کشتی ۷۰ کیلوگرم است و کمتر از ۱۵۰ گرم طلا برای آبکاری ورق‌ها به کار رفته تا ماندگاری کار افزایش یابد. شایعه استفاده از ۷۰ کیلو طلا نه منطقی است و نه صحت دارد و هزینه ۴۰ میلیون تومانی آن را شخصاً پرداخت کرده ام.

↙️ شفاف سازی این موضوع البته که کار خوبی است و انشالله که هنرمند سازنده حاجت روا شود. نقدهایی هم که وارد شده، نقد به دین نیست بلکه به ترویج اشرافیگری در دین است. اینکه از محتوای و هسته دین که کمال روح انسان است به پوسته آن تنزل کنیم. اینکه در دین اسلام به کرات در مورد لزوم دستگیری از #فقرا، #یتیمان، همسایگان، پرهیز از #اشرافیگری، اسراف و ... اشاره شده چندان با نفس این عمل جور در نمی آید.

↙️ بحث بر سر گرم و کیلوگرم نیست که اگر هم باشد قابل سرزنش نیست. نکته در این است که چرا باید جانمایه قرآن فراموش شود اما جلد آن را طلا بگیریم؟ این موضوع در کدام آموزه دینی آمده که در یک جامعه که به اذعان خود مسئولانش بیش از 10 میلیون نفر در آن #زیر_خط_فقر زندگی می کنند، این همه به طلا پردازیم؟ والله و بالله و تالله این رفتارها به باور مردم، به اعتماد مردم صدمه می زند.

↙️ 24 فروردین 91 آقای #احمدی_مقدم فرمانده وقت ناجا گفت: در فیلم ها خوردن مرغ را نشان می دهند در صورتی که فردی شاید نتواند آن را بخرد.

حالا چطور این همه اصرار بر طلایی کردن آثار معنوی ایرادی ندارد؟ با یک جستجوی ساده این موارد در اینترنت یافت می شود:

🔻به کارگیری 70 کیلو طلا و چهار هزار 500 کیلوگرم نقره در ساخت ضریح حرمین عسکرین (مشرق؛ 18آذر91)
🔻ساخت نهج البلاغه طلایی در 570 صفحه از طلای (خبرگزاری فارس، 30مهر92)
🔻ساخت گنبد امام حسین (ع) در کرمان با ۲۴ هزار خشت طلا (خبرگزاری تسنیم، 27بهمن 92)
🔻رونمایی از قرآن کریم ساخته شده با 60 کیلو نقره و یک کیلو طلا (پایگاه دستاورهای انقلاب اسلامی؛ 14تیر95)
🔻ساخت گنبد حرم حضرت علی(ع) با نصب 10 هزار خشت طلا (مشرق نیوز 10 اسفند 94)
🔻ساخت در طلای حرم حضرت عباس در ساوه با هزینه 2 میلیارد تومان (باشگاه خبرنگاران جوان؛23 فروردین94)
و ....

⛔️ در همین کرمان که 24 هزار خشت طلا جمع شده، مردمی زندگی می کنند که قوت غالب شان #یونجه است. آدم باید خون گریه کند وقتی که می خواند اسم روستا هم #حسین_آباد است. واقعاً خود امام حسین(ع) راضی است که مومنانش یونجه بخورند و گنبد او از خشت طلا باشد؟

این خبر ساخته من یا #عربستان و #برادر_زن_صدام نیست. خبرگزاری مهر روز چهارشنبه 27 دی 96 با شناسهٔ خبر 4200652 گزارش را منتشر کرده. چهار روز پیش!

↙️ بیش از ما جماعت غرغروی #روزنامه نگار، اتفاقاً باید عالمان دین واکنش نشان بدهند و بگویند که ما به مردم درس اخلاق دادیم که پیامبر خانه اش را با خشت خام بنا کرد، کفش پاره اش را با دست خودش وصله می زد و زمانی که دید پرده‌ای بر در خانه آویخته بودند که نقش و نگار داشت، به یکی از همسران فرمود: این پرده را از چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن می‌افتد، به یاد دنیا و زینت های آن می‌افتم.

↙️ نمی دانم وقتی هنرمندی که #نهج_البلاغه را از طلا ساخت به نامه #مولا_علی (ع) به#عثمان_بن_حنیف عامل بصره رسید چطور دستش نلریزید؟ چطور توانست ادامه دهد به طلایی کردن نهج البلاغه؟ آنجا که می نویسد:

- هيهات كه شب با شكم انباشته از غذا سر بر بالين نهم و در اطراف من شكم هايى گرسنه و جگرهايى تشنه باشد. آيا چنان باشم كه شاعر گويد: و حسبك داء آن تبيت ببطنة / و حولك اكباد تحنّ الى القدّ (تو را اين درد بس كه شب با شكم سير بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى) آيا به همين راضى باشم كه مرا اميرالمؤمنين گويند و با مردم در سختي هاى روزگارشان مشاركت نداشته باشم؟ يا آنكه در سختى زندگى مقتدايشان نشوم؟

⛔️ تکرار می کنم که این نقدها و طرح پرسش ها به چرایی این همه تمرکز بر روی طلایی کردن آثار معنوی است نه ذات دین. ممکن است کسانی بگویند به تو چه؟!
دین خدا، قرار نبود مالک داشته باشد. پناه می برم به خدا از جهل. پناه می برم به خدا از تعصب. پناه می برم به خدا از ...

🙏 بزرگان دین، معلمان اخلاق جامعه، سیاستمداران، وزرا، نمایندگان مجلس!
لطفاً به داد مردم برسید.

پیامبر خدا روی زمین می نشست و با برده ها غذا می خورد، شما هم خودتان را جای آن نگون بختی در روستای #حسین_آباد کرمان بگذارید که از فقر مجبور است #یونجه بخورد. چطور به او بگوییم که ایمان داشته باش چون در ساخت کشتی طلای قرآنی فقط 150 گرم طلا به کار رفته نه 70 کیلو؟
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ وکیل مدافع #بیشعورها نشویم!

✍️ احسان محمدی

🔰بزرگواری با چاقو روی ستون های #تخت_جمشید یادگاری نوشته که «من بمیرم خط بماند یادگار»، یا کسی در فضای عمومی مترو یا اتوبوس بلند بلند با تلفن همراه حرف می زند و فحاشی می کند و ... به عنوان روزنامه نگار نقدی در مورد این رفتار می نویسید، برخی از واکنش ها:

◀️ تا کفش های کسی را نپوشیده ای در مورد راه رفتن او قضاوت نکن!
◀️ شما هم زورت به این بیچاره ها می رسه؟ اگه راست میگی جلوی اختلاس ها رو بگیر.
◀️ خاک بر سر ما که تو روزنامه نگارمون شدی، به چه حقی مردم رو قضاوت می کنی؟
◀️ این آدم ها پر از خشم های فروخورده هستند، باید آنها را درک کرد، وقتی حکومت فشار می آورد باید یک جور این خشم را تخلیه کرد یا نه؟

🔰 ما دوست داریم به عنوان بهترین و باهوش ترین و مهربان ترین و خردمندترین مردم دنیا فقط تحسین بشویم، کسی نگوید گاهی تن این #پادشاه لباس نیست، برهنه است! اگر کودکی فریادی بزند به او می گوییم نگاه نکن، قضاوت نکن، تو حق نداری اینطور فکر کنی، حق نداری آزادی او را زیر سوال ببری!

🔰این گزاره «شما حق نداری تحت هیچ شرایطی رفتار هیچکس را قضاوت کنی» تا چه اندازه حقیقت دارد؟ آیا در مورد بیشعورها هم صدق می کند؟ می گویند بیشعوری و مُردن مثل هم هستند، آدم از هر دو چیزی نمی فهمد، این اطرافیان هستند که متوجه می شوند و زجر می کشند!

🔰فردی که رفتار اجتماعی غلطی را انجام می دهد و آن را بدون هراس از دیگران به معرض نمایش عمومی می گذارد ممکن است به دلیل بیشعوری قادر به درک عمق زشتی کارش نباشد اما کسی که از او #عاقلانه دفاع می کند چطور؟

کسی که برایش توجیه می سازد : «تو کارت را بکن، هیچکس حق ندارد قضاوتت کند» همدست او نیست؟ قضاوت جزو مکانیزم‌های اجتناب ناپذیری انسانی است. آنچه ترسناک است سکوت و انفعال و البته دفاع از بیشعوری است.

🔰کار #روزنامه نگار نقد یا تحسین رفتارهای پیرامونی است. همین فردی که می گوید «شما حق نداری در مورد داد زدن یک نفر در اتوبوس قضاوت کنی»، انتظار دارد روزنامه نگار در مورد رفتار غلط فلان مسئول بنویسد. البته که باید بنویسد اما چطور این قضاوت نیست و آن یکی هست؟

گوسفندنگری و سرزنش تمام عیار کسی که دست به رفتار غلط می زند هم خطاست و اینکه در رخ دادن این رفتار طیف گسترده ای از مدرسه گرفته تا دانشگاه و رسانه و ... دخیل بوده اند تردیدی نیست، اما نکته اینجاست: اگر جسارت در افتادن با ظالم را نداریم، دستکم برایش دست نزنیم! ... برای بی شعورها دست نزنیم.

🔰برخی دیگر هم خرده می گیرند که «آقا مگر خودت عقل کل هستی؟ مگر فرشته ای که دیگران را قضاوت می کنی». برای نوشتن در مورد #سوارکاری، لازم نیست پیش تر #اسب بوده باشیم.

🔰 ما در ایران 80 میلیون جزیره جدا از هم نیستیم که هر کس، هر کاری را در فضای عمومی هوس کرد انجام بدهد و به دیگری ربط نداشته باشد. وقتی از خانه بیرون می آییم ما جزیی از جامعه هستیم و رفتار و گفتار و کردار و پندارمان مورد قضاوت قرار می گیرد.

🔰 حتی وقتی در چهاردیواری خانه مان هستیم و صدای #موسیقی یا دعوایمان از دیوار رد می شود و همسایه می آید و اعتراض می کند هم عملاً نشان می دهد تقریباً هرگز تنها و آزاد نیستیم. آزادی یعنی مسئولیت، ما تا زمانی آزاد هستیم که به آزادی دیگران صدمه نزنیم.

ما خدا نیستیم، #قضاوت در مورد #درون آدمی با اوست که بر همه رازهای پنهان و پشت نقاب مان آگاه است اما رفتار اجتماعی غلط در فضای عمومی را باید نقد کرد. هر نقدی، لزوماً قضاوت اخروی نیست.

🔰 فروش خیره کننده کتاب #بیشعوری نوشته #خاویر_کرمنت اتفاقی نیست. نشان می دهد که یک کاستی وجود دارد. در بخشی از این کتاب آمده: بیشعورها قواعد نانوشته ای دارند که بر طبق آن رفتار می کنند:

🔻 تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده اند.
🔻 اصلاً نیازی به ریشه یابی مشکلات نیست، فقط یکی را پیدا کن که تقصیر را گردنش بیندازی.
🔻 اگر از قانونی خسته شدی، مطابق نیازت یکی دیگر بساز، اما به محض آنکه به خواسته ات رسیدی آن را هم نقض کن!

🔰 اولین گام برای درمان یک بیماری این است که باور کنیم بیمار هستیم و باید به پزشک مراجعه کنیم. انکار و حاشا کردن بیماری، تنها باعث می شود زودتر به استقبال مرگ برویم. بیشعوری را در جامعه انکار نکنیم.

کسی که روی آثار تاریخی، درخت یا صندلی اتوبوس یادگاری می نویسد، کسی که با رانندگی غیرمسئولانه دیگران را به کُشتن می دهد، کسی که همه ناکارآمدی اش در مدیریت را گردن #دشمن می اندازد، کسی که ماشین اش را در پیاده رو پارک می کند، کسی که زباله هایش را از پنجره خانه به خیابان پرتاب می کند، کسی که ... بیشعور است.

🔰 از رفتار بی خردانه تحت هیچ عنوانی دفاع نکنیم و وکیل مدافع شان نشویم. تعارف را کنار بگذاریم،بیماری بیشعوری را بپذیریم و با شجاعت برای درمانش تلاش کنیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ وکیل مدافع #بیشعورها نشویم!

✍️ احسان محمدی

🔰بزرگواری با چاقو روی ستون های #تخت_جمشید یادگاری نوشته که «من بمیرم خط بماند یادگار»، یا کسی در فضای عمومی مترو یا اتوبوس بلند بلند با تلفن همراه حرف می زند و فحاشی می کند و ... به عنوان روزنامه نگار نقدی در مورد این رفتار می نویسید، برخی از واکنش ها:

◀️ تا کفش های کسی را نپوشیده ای در مورد راه رفتن او قضاوت نکن!
◀️ شما هم زورت به این بیچاره ها می رسه؟ اگه راست میگی جلوی اختلاس ها رو بگیر.
◀️ خاک بر سر ما که تو روزنامه نگارمون شدی، به چه حقی مردم رو قضاوت می کنی؟
◀️ این آدم ها پر از خشم های فروخورده هستند، باید آنها را درک کرد، وقتی حکومت فشار می آورد باید یک جور این خشم را تخلیه کرد یا نه؟

🔰 ما دوست داریم به عنوان بهترین و باهوش ترین و مهربان ترین و خردمندترین مردم دنیا فقط تحسین بشویم، کسی نگوید گاهی تن این #پادشاه لباس نیست، برهنه است! اگر کودکی فریادی بزند به او می گوییم نگاه نکن، قضاوت نکن، تو حق نداری اینطور فکر کنی، حق نداری آزادی او را زیر سوال ببری!

🔰این گزاره «شما حق نداری تحت هیچ شرایطی رفتار هیچکس را قضاوت کنی» تا چه اندازه حقیقت دارد؟ آیا در مورد بیشعورها هم صدق می کند؟ می گویند بیشعوری و مُردن مثل هم هستند، آدم از هر دو چیزی نمی فهمد، این اطرافیان هستند که متوجه می شوند و زجر می کشند!

🔰فردی که رفتار اجتماعی غلطی را انجام می دهد و آن را بدون هراس از دیگران به معرض نمایش عمومی می گذارد ممکن است به دلیل بیشعوری قادر به درک عمق زشتی کارش نباشد اما کسی که از او #عاقلانه دفاع می کند چطور؟

کسی که برایش توجیه می سازد : «تو کارت را بکن، هیچکس حق ندارد قضاوتت کند» همدست او نیست؟ قضاوت جزو مکانیزم‌های اجتناب ناپذیری انسانی است. آنچه ترسناک است سکوت و انفعال و البته دفاع از بیشعوری است.

🔰کار #روزنامه نگار نقد یا تحسین رفتارهای پیرامونی است. همین فردی که می گوید «شما حق نداری در مورد داد زدن یک نفر در اتوبوس قضاوت کنی»، انتظار دارد روزنامه نگار در مورد رفتار غلط فلان مسئول بنویسد. البته که باید بنویسد اما چطور این قضاوت نیست و آن یکی هست؟

گوسفندنگری و سرزنش تمام عیار کسی که دست به رفتار غلط می زند هم خطاست و اینکه در رخ دادن این رفتار طیف گسترده ای از مدرسه گرفته تا دانشگاه و رسانه و ... دخیل بوده اند تردیدی نیست، اما نکته اینجاست: اگر جسارت در افتادن با ظالم را نداریم، دستکم برایش دست نزنیم! ... برای بی شعورها دست نزنیم.

🔰برخی دیگر هم خرده می گیرند که «آقا مگر خودت عقل کل هستی؟ مگر فرشته ای که دیگران را قضاوت می کنی». برای نوشتن در مورد #سوارکاری، لازم نیست پیش تر #اسب بوده باشیم.

🔰 ما در ایران 80 میلیون جزیره جدا از هم نیستیم که هر کس، هر کاری را در فضای عمومی هوس کرد انجام بدهد و به دیگری ربط نداشته باشد. وقتی از خانه بیرون می آییم ما جزیی از جامعه هستیم و رفتار و گفتار و کردار و پندارمان مورد قضاوت قرار می گیرد.

🔰 حتی وقتی در چهاردیواری خانه مان هستیم و صدای #موسیقی یا دعوایمان از دیوار رد می شود و همسایه می آید و اعتراض می کند هم عملاً نشان می دهد تقریباً هرگز تنها و آزاد نیستیم. آزادی یعنی مسئولیت، ما تا زمانی آزاد هستیم که به آزادی دیگران صدمه نزنیم.

ما خدا نیستیم، #قضاوت در مورد #درون آدمی با اوست که بر همه رازهای پنهان و پشت نقاب مان آگاه است اما رفتار اجتماعی غلط در فضای عمومی را باید نقد کرد. هر نقدی، لزوماً قضاوت اخروی نیست.

🔰 فروش خیره کننده کتاب #بیشعوری نوشته #خاویر_کرمنت اتفاقی نیست. نشان می دهد که یک کاستی وجود دارد. در بخشی از این کتاب آمده: بیشعورها قواعد نانوشته ای دارند که بر طبق آن رفتار می کنند:

🔻 تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده اند.
🔻 اصلاً نیازی به ریشه یابی مشکلات نیست، فقط یکی را پیدا کن که تقصیر را گردنش بیندازی.
🔻 اگر از قانونی خسته شدی، مطابق نیازت یکی دیگر بساز، اما به محض آنکه به خواسته ات رسیدی آن را هم نقض کن!

🔰 اولین گام برای درمان یک بیماری این است که باور کنیم بیمار هستیم و باید به پزشک مراجعه کنیم. انکار و حاشا کردن بیماری، تنها باعث می شود زودتر به استقبال مرگ برویم. بیشعوری را در جامعه انکار نکنیم.

کسی که روی آثار تاریخی، درخت یا صندلی اتوبوس یادگاری می نویسد، کسی که با رانندگی غیرمسئولانه دیگران را به کُشتن می دهد، کسی که همه ناکارآمدی اش در مدیریت را گردن #دشمن می اندازد، کسی که ماشین اش را در پیاده رو پارک می کند، کسی که زباله هایش را از پنجره خانه به خیابان پرتاب می کند، کسی که ... بیشعور است.

🔰 از رفتار بی خردانه تحت هیچ عنوانی دفاع نکنیم و وکیل مدافع شان نشویم. تعارف را کنار بگذاریم،بیماری بیشعوری را بپذیریم و با شجاعت برای درمانش تلاش کنیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
#موقت

🔰 شما هم به دورهمی آخرسال دعوتید

توی این روزهای سخت و تلخ که هر روز خبرهای بد و ناامیدکننده مثل تگرگ بر زندگی مان فرود میآد، تو همین روزها که یک عده انگار مامور شدن فقط یاس و ناامیدی و کرختی رو ترویج کنن، آدم هایی هم هستند که تلاش می کنن با #نوشتنِ قصه و روایت و یادداشت شعله ی "نیروگاه امید" رو روشن نگاه دارن.

اگر شما هم دوست دارین که از تجربیات احسان محمدی طی این سالهای سخت و طاقت فرسا رو بشنوید و کمی هم با جوهر امید نوشتن رو تمرین کنید، #پنجشنبه همین هفته (25بهمن) از ساعت" 9 تا 12" با ما در "مرکز فرهنگی هنری سرچشمه" همراه باشید.

📔 تعداد بسیار محدودی از کتاب #مارکز_در_تاکسی نوشته احسان محمدی در حاشیه این نشست امضا خواهد شد.

برای ثبت نام در کارگاه:

🆔 به صفحه اینستاگرام ما دایرکت بدهید:
@azemroozz

📱یا به این شماره پیامک بدید ۰۹۳۹۶۹۳۵۴۴۲

☎️ یا با این شماره تماس بگیرید ۸۸۴۱۷۰۸۳

#از_امروز_شروع_کن #از_امروز #احسان_محمدی #امید #نویسندگی #نویسندگی_خلاق #روزنامه_نگار #روزنامه_نگاری #سخن_پراکنی
🖋 @ehsanmohammadi95