🌳بیست و دو سالم بود که اولین بار از این درخت گردو چیدم. درختِ صبور و بخشنده کنار زمین فوتبال دانشکده. هر تابستان بیمنت گردو میداد.
به دانشجوی تهرانی گردو میداد، به دانشجوی شهرستانی گردو میداد، به رئیس دانشگاه، به راننده...
🌳اسم کسی را نمیپرسید، زن و مرد و سن و سال برایش فرقی نمیکرد، کاری به مدرک و ترم و وضع جیب کسی نداشت... گردو میداد. به عاشقها، به فارغها، به ترسوها، به سرکشها، به چاپلوسها...
🌳دوسال رفتم سربازی، دو سال رفتم نفت کار کردم، صدام اعدام شد، #خاتمی رفت، طالبان شلوار پای الاغها کرد، #احمدینژاد خندید، #کاسترو مُرد، #میرحسین_موسوی به حصر رفت، ندا وسط خیابان در خون غلتید، #پلاسکو فرو ریخت، #علی_دایی فوتبال را گذاشت کنار، ارگ بم مقابل زلزله زانو زد، کولبرها یخ زدند، ما رفتیم جامجهانی، خندیدیم، مغرور شدیم، امیدوار شدیم، ناامید شدیم، پرواز کردیم، پرپر زدیم... باز گردو داد.
🌳از زیر پوستش خبر ندارم، لابد سالهایی بود که گردویش چربتر شد، یا کلافه شد و بارش کمتر و کمرش زیر سنگینی برف کرج تا شکستن رفت اما باز هر سال تابستان گردو داد. بیهیاهو، بیمنت، بیآنکه استوری کند یا حتی توجه بخواهد.
🌳 چند روز پیش نگاهش کردم. دیدم بیخیالِ کرونا، بیدغدغهی سقوط و صعود #بورس و قیمت نفت، بیآنکه برایش مهم باشد که #لاریجانی رفت و #قالیباف به مجلس آمده، بیآنکه نگران #ترامپ و تحریم یا ارزان شدن جان و آبروی آدمها باشد باز خیز برداشته که تابستان گردو بدهد.
کاش درخت گردو بودم...
#احسان_محمدی
https://www.instagram.com/p/CAvEmWKHlwT/?igshid=1uvcpp5s7o8vf
به دانشجوی تهرانی گردو میداد، به دانشجوی شهرستانی گردو میداد، به رئیس دانشگاه، به راننده...
🌳اسم کسی را نمیپرسید، زن و مرد و سن و سال برایش فرقی نمیکرد، کاری به مدرک و ترم و وضع جیب کسی نداشت... گردو میداد. به عاشقها، به فارغها، به ترسوها، به سرکشها، به چاپلوسها...
🌳دوسال رفتم سربازی، دو سال رفتم نفت کار کردم، صدام اعدام شد، #خاتمی رفت، طالبان شلوار پای الاغها کرد، #احمدینژاد خندید، #کاسترو مُرد، #میرحسین_موسوی به حصر رفت، ندا وسط خیابان در خون غلتید، #پلاسکو فرو ریخت، #علی_دایی فوتبال را گذاشت کنار، ارگ بم مقابل زلزله زانو زد، کولبرها یخ زدند، ما رفتیم جامجهانی، خندیدیم، مغرور شدیم، امیدوار شدیم، ناامید شدیم، پرواز کردیم، پرپر زدیم... باز گردو داد.
🌳از زیر پوستش خبر ندارم، لابد سالهایی بود که گردویش چربتر شد، یا کلافه شد و بارش کمتر و کمرش زیر سنگینی برف کرج تا شکستن رفت اما باز هر سال تابستان گردو داد. بیهیاهو، بیمنت، بیآنکه استوری کند یا حتی توجه بخواهد.
🌳 چند روز پیش نگاهش کردم. دیدم بیخیالِ کرونا، بیدغدغهی سقوط و صعود #بورس و قیمت نفت، بیآنکه برایش مهم باشد که #لاریجانی رفت و #قالیباف به مجلس آمده، بیآنکه نگران #ترامپ و تحریم یا ارزان شدن جان و آبروی آدمها باشد باز خیز برداشته که تابستان گردو بدهد.
کاش درخت گردو بودم...
#احسان_محمدی
https://www.instagram.com/p/CAvEmWKHlwT/?igshid=1uvcpp5s7o8vf