This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 بعضی آدمها خاطره مشترک یک ملت هستند. با اسید هم نمیشود نشانشان را از حافظه عمومی پاک کرد، همان است که شاعر گفت:
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری ...
#استاد_شجریان
🖋 @ehsanmohammadi95
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری ...
#استاد_شجریان
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 راز جادوی شعر #ارغوان چیست؟
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from انسانشناس ایرانی (Alireza H.)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺تقدیم به خسروی آواز
▫️قطعۀ تقدیمی #مبین_درپور، نوۀ مرحوم نورمحمد دُرپور از تربت جام به #استاد_شجریان
🙏با آرزوی سلامتی استاد شجریان
▪️سیزدهمین جشنوارۀ موسیقی جوان
@iraniananthropologist
▫️قطعۀ تقدیمی #مبین_درپور، نوۀ مرحوم نورمحمد دُرپور از تربت جام به #استاد_شجریان
🙏با آرزوی سلامتی استاد شجریان
▪️سیزدهمین جشنوارۀ موسیقی جوان
@iraniananthropologist
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 راز جادوی شعر #ارغوان چیست؟
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95
◾️خوشا به حالت استاد شجریان!
✍ احسان محمدی
1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم، #استاد_شجریان را بهانه کردهایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی میکنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان میایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانهای قدیمی شدهایم که دیوارش ریخته و باد میآید و توی دلش چنگ میزند.
2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت میکند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار میکند و به جای دنجی در شمال پناه میبرد. شیر گاو میخورد و دمنوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا میشود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کلهپاچه میزند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچهدار شود و حتی به کانادا برود!
#محمدرضا_شجریان کوهنوردی میکرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچهاش میخورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان میپخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آنهاست که خون خلق میخوردند و هیچشان نشد!
3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.
فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنامتر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...
حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگیاش را بست و رفت میلیونها ایرانی چنان غمگیناند که انگار یکی از اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوشبخت زیستهاند و عاقبت بهخیر شدهاند؟
تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقهای باشکوهتر از این بغضهای خاموش ما در شبکههای اجتماعی است.
4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت هنرمندان وطندوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد میتواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.
5⃣ بعضیها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.
خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زندهای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم، #استاد_شجریان را بهانه کردهایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی میکنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان میایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانهای قدیمی شدهایم که دیوارش ریخته و باد میآید و توی دلش چنگ میزند.
2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت میکند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار میکند و به جای دنجی در شمال پناه میبرد. شیر گاو میخورد و دمنوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا میشود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کلهپاچه میزند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچهدار شود و حتی به کانادا برود!
#محمدرضا_شجریان کوهنوردی میکرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچهاش میخورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان میپخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آنهاست که خون خلق میخوردند و هیچشان نشد!
3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.
فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنامتر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...
حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگیاش را بست و رفت میلیونها ایرانی چنان غمگیناند که انگار یکی از اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوشبخت زیستهاند و عاقبت بهخیر شدهاند؟
تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقهای باشکوهتر از این بغضهای خاموش ما در شبکههای اجتماعی است.
4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت هنرمندان وطندوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد میتواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.
5⃣ بعضیها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.
خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زندهای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
◾️خوشا به حالت استاد شجریان!
✍ احسان محمدی
1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم، #استاد_شجریان را بهانه کردهایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی میکنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان میایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانهای قدیمی شدهایم که دیوارش ریخته و باد میآید و توی دلش چنگ میزند.
2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت میکند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار میکند و به جای دنجی در شمال پناه میبرد. شیر گاو میخورد و دمنوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا میشود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کلهپاچه میزند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچهدار شود و حتی به کانادا برود!
#محمدرضا_شجریان کوهنوردی میکرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچهاش میخورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان میپخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آنهاست که خون خلق میخوردند و هیچشان نشد!
3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.
فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنامتر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...
حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگیاش را بست و رفت میلیونها ایرانی چنان غمگیناند که انگار یکی از اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوشبخت زیستهاند و عاقبت بهخیر شدهاند؟
تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقهای باشکوهتر از این بغضهای خاموش ما در شبکههای اجتماعی است.
4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت هنرمندان وطندوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد میتواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.
5⃣ بعضیها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.
خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زندهای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم، #استاد_شجریان را بهانه کردهایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی میکنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان میایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانهای قدیمی شدهایم که دیوارش ریخته و باد میآید و توی دلش چنگ میزند.
2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت میکند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار میکند و به جای دنجی در شمال پناه میبرد. شیر گاو میخورد و دمنوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا میشود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کلهپاچه میزند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچهدار شود و حتی به کانادا برود!
#محمدرضا_شجریان کوهنوردی میکرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچهاش میخورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان میپخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آنهاست که خون خلق میخوردند و هیچشان نشد!
3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.
فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنامتر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...
حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگیاش را بست و رفت میلیونها ایرانی چنان غمگیناند که انگار یکی از اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوشبخت زیستهاند و عاقبت بهخیر شدهاند؟
تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقهای باشکوهتر از این بغضهای خاموش ما در شبکههای اجتماعی است.
4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت هنرمندان وطندوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد میتواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.
5⃣ بعضیها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.
خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زندهای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 راز جادوی شعر #ارغوان چیست؟
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🎵هر هنرمندی با یک اثر، یک نقش، ترانه، سکانس یا آواز در حافظه مردم ثبت میشود.
هزار اثر هم خلق کند، بیشتر مردم او را با یک کار یگانه در قلبشان بایگانی می کنند. مثل «عصرعاشورای» استاد #فرشچیان، شعر کوچهی #فریدون_مشیری، بازی #عزتالله_انتظامی در فیلم گاو ، «ربنا» یا «مرغ سحر» #استاد_شجریان و ...
🎵 هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) هم شعرهای دلنشنی دارد ولی #ارغوان او را مردم دوست دارند. خودش با فروتنی میگوید این شعر هیچ اگر نداشته باشد، صمیمانه است.
🎵لابلای این همه عکس و فیلم دلآزار و روح خراش، ماجرای این شعر و خوانش آن را با صدای خود ابتهاج ببینید و بشنوید و لذت ببرید:
🌳 در اون سالی که از خانه دور بودم [زندان]، این درخت برای من سمبل همه چیز بود؛ زن و بچه و خانواده و همه دوستان و آرزوها و باورداشتهای اجتماعی.... و این شعر در فروردین 1363 این شعر به وجود آمد.
🖋 @ehsanmohammadi95