📗 نان سال های گرانی!
✍ احسان محمدی
🍞 این روزها که نگرانی آدم ها را برای تامین مایحتاج زندگی می بینم، خالی شدن قفسه ها از #پوشک سوژه شده، ملتی صف بسته اند برای خرید #سکه و #دلار و چنان که می گویند دلاورانی یورش برده اند به سایتی برای پیش خرید #پراید، مدام یاد کتاب #نان_سال_های_جوانی می افتم.
🍞 نوشته هاینریش بُل. روایت جوانی که مثل عموم مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی است. یک جای کتاب می نویسد:
📙“گرسنگی قیمتها را به من یاد داد، فکر نان تازه کاملاً مرا از خود بیخود میکرد.
من غروبها ساعتهای متمادی در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمی کردم به جز نان. چشمهایم میسوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان."
📙 والتر فندریچ که تعمیرکار ماشین لباسشویی است وقتی عاشق دختری می شود و می خواهد برای اولین بار ملاقاتش کند، برایش نان گرم هدیه می برد...
⛔️ ما هنوز مثل مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی نشده ایم و امیدوارم هرگز این سرزمین چنین روزهای تلخی را نبیند اما ریشه بسیاری از این تلاطم های اقتصادی را باید در مسائل اجتماعی جُست.
🍞 بر سفره هنوز #نان هست، آنچه از سینه مردم پرواز کرده #اعتماد است. اعتماد به صاحبان قدرت، اعتماد به وعده ها، اعتماد به هوش و پاکدستی مدیران، اعتماد به ...
🔰 دست از سخنرانی درمانی و وعده های غیرعملی بردارید، به مردم اعتماد واقعی ببخشید، آنها نان شان را با دشمن گرسنه هم شریک می کنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
🍞 این روزها که نگرانی آدم ها را برای تامین مایحتاج زندگی می بینم، خالی شدن قفسه ها از #پوشک سوژه شده، ملتی صف بسته اند برای خرید #سکه و #دلار و چنان که می گویند دلاورانی یورش برده اند به سایتی برای پیش خرید #پراید، مدام یاد کتاب #نان_سال_های_جوانی می افتم.
🍞 نوشته هاینریش بُل. روایت جوانی که مثل عموم مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی است. یک جای کتاب می نویسد:
📙“گرسنگی قیمتها را به من یاد داد، فکر نان تازه کاملاً مرا از خود بیخود میکرد.
من غروبها ساعتهای متمادی در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمی کردم به جز نان. چشمهایم میسوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان."
📙 والتر فندریچ که تعمیرکار ماشین لباسشویی است وقتی عاشق دختری می شود و می خواهد برای اولین بار ملاقاتش کند، برایش نان گرم هدیه می برد...
⛔️ ما هنوز مثل مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی نشده ایم و امیدوارم هرگز این سرزمین چنین روزهای تلخی را نبیند اما ریشه بسیاری از این تلاطم های اقتصادی را باید در مسائل اجتماعی جُست.
🍞 بر سفره هنوز #نان هست، آنچه از سینه مردم پرواز کرده #اعتماد است. اعتماد به صاحبان قدرت، اعتماد به وعده ها، اعتماد به هوش و پاکدستی مدیران، اعتماد به ...
🔰 دست از سخنرانی درمانی و وعده های غیرعملی بردارید، به مردم اعتماد واقعی ببخشید، آنها نان شان را با دشمن گرسنه هم شریک می کنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
❇️ «حاجیجواد»های ایران کجا هستند؟
✍️ احسان محمدی
🔰هجوم عدهای به بازارها برای خرید غیرلازم و #احتکار_خانگی ناخوشایند اما غیرقابل انکار است. در مورد دلایل روانی و اجتماعی این کار میشود مقاله ها نوشت، کنفرانس ها و سمینارها تشکیل داد، اتاق فکر راه انداخت اما ..
اما در نتیجه به نظر میرسد تفاوتی ایجاد نمیشود؛ کماکان کسانی به بازارها میریزند و چنان خرید میکنند که انگار قحطی پشت دروازه های شهر است و مثلاً یک قوطی #رب_گوجه اضافی میتواند آنها را نجات دهد!
🔰پیش از شماتت مردم البته که باید مسئولان را نقد کرد که این اتفاقات محصول مدیریت ناصحیح آنهاست. بسیاری از مدیران کشوری که همواره در معرض تهدید بوده و هست چنان مرعوب شدهاند که انگار اهل #اوگاندا هستند و یک باره دو متر برف باریده است!
انتظاری غیر از این داشتید؟ نکند باز هم طبق معمول #غافلگیر شدید؟
🔰 اما در کنار بی تدبیریها که البته تازگی ندارد فقط ما به آن عادت نمی کنیم، احتکار و سودجویی آزاردهنده است. هر بار که خبر از کشف یک انبار میرسد قلب آدم میشکند.
اینکه چرا ما مردم به هم رحم نمیکنیم؟ چرا در روزهای دشوار که بیشتر به هم محتاجیم، از رنج هم #نان چرب تر در میآوریم؟
📙 در جلد دوم کتاب تاریخ مشروطه ایران، نوشته #احمد_کسروی آمده است: «در این هنگام که نانی به بهای جانی به شمار میرفت، نانوایی در تبریز رادمردی نمود که باید آن را یاد کنم. حاجیجواد که در میدان انگج دکان نانوایی میداشت روزانه از انبار خود ده خروار نان پخته و به بهای ارزان به بینوایان میداد.
مشهدی محمدعلیخان میگوید: اگر حاججواد این دستگیری رادمردانه را نمیکرد کار شهر به جای باریک میکشید. دشمنان آزادی در شهر کوششهای نهانی کردند و #پول_گزافی به حاج جواد پیشنهاد کردند که بگیرد و گندم خود را نهانی به آنها واگذارد. حاج جواد قبول نکرد».
🔰 هر از چندگاهی عکسی در شبکه های مجازی منتشر میشود که میوه فروش و #دستفروش و راننده تاکسی با نوشته ای ذکر کرده که میتوانند میوه رایگان بردارند یا کرایه پرداخت نکنند.
عکسهایی که آدم را امیدوار نگه میدارند که در این کشور هنوز انسانهایی هستند که با همه کوچکی سفره شان، قلب بزرگی دارند اما چرا در سطح کلان چنین چیزهایی نمیبینیم؟
🔰 شرکتهای بزرگ #خودروسازی خودشان پیشقراول افزایش قیمتها ها شدند. کارخانههایی که از سوی دولت حمایت میشوند قیمت هایشان را چنان افزایش دادند که باقی خرده کاسبها هم وقتی دیدند متولی امامزاده حرمت آن را نگه نمیدارد به خودشان گفتند ما چرا نگه داریم؟
🔰 «حاجیجواد»های این سرزمین کجا رفتند؟ چرا از آنها نمیبینیم؟ نمیشنویم؟ چه کردیم با مردان نیکنام کشورمان؟ به آنها که هم به خدا نگاه میکردند و هم به خلق خدا؟
چه شد که روزی حلال جایش را به سودجویی محض داد و «هرکس نداره بره بمیره»! میدانم که آنها درمان این اوضاع نیستند، اما دلخوشی که هستند!
🔰 در این سرزمین رادمردانی مثل حاججواد زیستهاند که صد سال بعد یادآوردن شان هم حال ناخوش آدم را خوب میکند.
آنها #ایران را روی دوش شان گرفتهاند و از طوفان ها گذر دادهاند نه کاسیه لیسان و طماعان و فرصت طلبان.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰هجوم عدهای به بازارها برای خرید غیرلازم و #احتکار_خانگی ناخوشایند اما غیرقابل انکار است. در مورد دلایل روانی و اجتماعی این کار میشود مقاله ها نوشت، کنفرانس ها و سمینارها تشکیل داد، اتاق فکر راه انداخت اما ..
اما در نتیجه به نظر میرسد تفاوتی ایجاد نمیشود؛ کماکان کسانی به بازارها میریزند و چنان خرید میکنند که انگار قحطی پشت دروازه های شهر است و مثلاً یک قوطی #رب_گوجه اضافی میتواند آنها را نجات دهد!
🔰پیش از شماتت مردم البته که باید مسئولان را نقد کرد که این اتفاقات محصول مدیریت ناصحیح آنهاست. بسیاری از مدیران کشوری که همواره در معرض تهدید بوده و هست چنان مرعوب شدهاند که انگار اهل #اوگاندا هستند و یک باره دو متر برف باریده است!
انتظاری غیر از این داشتید؟ نکند باز هم طبق معمول #غافلگیر شدید؟
🔰 اما در کنار بی تدبیریها که البته تازگی ندارد فقط ما به آن عادت نمی کنیم، احتکار و سودجویی آزاردهنده است. هر بار که خبر از کشف یک انبار میرسد قلب آدم میشکند.
اینکه چرا ما مردم به هم رحم نمیکنیم؟ چرا در روزهای دشوار که بیشتر به هم محتاجیم، از رنج هم #نان چرب تر در میآوریم؟
📙 در جلد دوم کتاب تاریخ مشروطه ایران، نوشته #احمد_کسروی آمده است: «در این هنگام که نانی به بهای جانی به شمار میرفت، نانوایی در تبریز رادمردی نمود که باید آن را یاد کنم. حاجیجواد که در میدان انگج دکان نانوایی میداشت روزانه از انبار خود ده خروار نان پخته و به بهای ارزان به بینوایان میداد.
مشهدی محمدعلیخان میگوید: اگر حاججواد این دستگیری رادمردانه را نمیکرد کار شهر به جای باریک میکشید. دشمنان آزادی در شهر کوششهای نهانی کردند و #پول_گزافی به حاج جواد پیشنهاد کردند که بگیرد و گندم خود را نهانی به آنها واگذارد. حاج جواد قبول نکرد».
🔰 هر از چندگاهی عکسی در شبکه های مجازی منتشر میشود که میوه فروش و #دستفروش و راننده تاکسی با نوشته ای ذکر کرده که میتوانند میوه رایگان بردارند یا کرایه پرداخت نکنند.
عکسهایی که آدم را امیدوار نگه میدارند که در این کشور هنوز انسانهایی هستند که با همه کوچکی سفره شان، قلب بزرگی دارند اما چرا در سطح کلان چنین چیزهایی نمیبینیم؟
🔰 شرکتهای بزرگ #خودروسازی خودشان پیشقراول افزایش قیمتها ها شدند. کارخانههایی که از سوی دولت حمایت میشوند قیمت هایشان را چنان افزایش دادند که باقی خرده کاسبها هم وقتی دیدند متولی امامزاده حرمت آن را نگه نمیدارد به خودشان گفتند ما چرا نگه داریم؟
🔰 «حاجیجواد»های این سرزمین کجا رفتند؟ چرا از آنها نمیبینیم؟ نمیشنویم؟ چه کردیم با مردان نیکنام کشورمان؟ به آنها که هم به خدا نگاه میکردند و هم به خلق خدا؟
چه شد که روزی حلال جایش را به سودجویی محض داد و «هرکس نداره بره بمیره»! میدانم که آنها درمان این اوضاع نیستند، اما دلخوشی که هستند!
🔰 در این سرزمین رادمردانی مثل حاججواد زیستهاند که صد سال بعد یادآوردن شان هم حال ناخوش آدم را خوب میکند.
آنها #ایران را روی دوش شان گرفتهاند و از طوفان ها گذر دادهاند نه کاسیه لیسان و طماعان و فرصت طلبان.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🎞 تنها ماندی؟!
✍ احسان محمدی
📽 لیست را که دیدم یاد دیالوگی از #بهروز_وثوقی در فیلم #سوته_دلان افتادم.
فقط به جای #خدا شما بخوانید #وطن:
_ وای که چقد دشمن داری خدا. دوستاتم که ماییم. یه مشت عاجز و علیل ناقص عقل که تو در حقشون دشمنی کردی.
🔰 رضا ساکی گوینده رادیو و روزنامه نگار به نقل از روزنامه فرهیختگان این نام ها را در اینستاگرامش آورده است.
🔰 در مورد سیاسیون آمار دقیقی در این خصوص وجود ندارد اما چون نیک بنگری هر کس دستش به دهانش می رسد این کار را می کند.
از استاد دانشگاه تا بازاری و حوزوی، از اصلاح طلب تا اصولگرا!
🔰ایمان دارم که هرکسی مهاجرت می کند یا جاده آنجا را برای بچه هایش صاف می کند #خائن نیست، همانطور که هرکس می ماند هم #خادم نیست.
ولی کسی که #نام و #نان از سفره این خاک می گیرد و در جام اش سنگ می اندازد دشمن است.
🔰 چه تنهاست این سرزمین. مثل مادری که عمرش را پای بچه هایش گذاشته و حالا که پیر شده، بچه هایش یکی یکی دارند می روند پی زندگی شان و دعوا سر این است که پرستار برایش بگیرند یا بسپارند به خانه سالمندان؟!
👊🇮🇷✌هنوز وفادارانت زنده اند. دریغ است که ویران شوی.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
📽 لیست را که دیدم یاد دیالوگی از #بهروز_وثوقی در فیلم #سوته_دلان افتادم.
فقط به جای #خدا شما بخوانید #وطن:
_ وای که چقد دشمن داری خدا. دوستاتم که ماییم. یه مشت عاجز و علیل ناقص عقل که تو در حقشون دشمنی کردی.
🔰 رضا ساکی گوینده رادیو و روزنامه نگار به نقل از روزنامه فرهیختگان این نام ها را در اینستاگرامش آورده است.
🔰 در مورد سیاسیون آمار دقیقی در این خصوص وجود ندارد اما چون نیک بنگری هر کس دستش به دهانش می رسد این کار را می کند.
از استاد دانشگاه تا بازاری و حوزوی، از اصلاح طلب تا اصولگرا!
🔰ایمان دارم که هرکسی مهاجرت می کند یا جاده آنجا را برای بچه هایش صاف می کند #خائن نیست، همانطور که هرکس می ماند هم #خادم نیست.
ولی کسی که #نام و #نان از سفره این خاک می گیرد و در جام اش سنگ می اندازد دشمن است.
🔰 چه تنهاست این سرزمین. مثل مادری که عمرش را پای بچه هایش گذاشته و حالا که پیر شده، بچه هایش یکی یکی دارند می روند پی زندگی شان و دعوا سر این است که پرستار برایش بگیرند یا بسپارند به خانه سالمندان؟!
👊🇮🇷✌هنوز وفادارانت زنده اند. دریغ است که ویران شوی.
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 بی نشان از گذشته در زادگاه!
✍ احسان محمدی
📸 در سُرخه، زادگاه #حسن_روحانی تقریباً هیچ نشانه ای از او نیست جز آن تابلو بزرگ ورودی شهر و چند پوستر روی در مغازه ها.
📸 شهری 30 هزارنفری بین سمنان و تهران که نه موزه ای دارد و نه نمادی که نشان بدهد رئیس جمهور از آنجا آمده.
📸 بعد از کلی پرس و جو بالاخره خانه پدری اش را پیدا کردم. ته بن بست #نظامی. همین در زنگ زده با قفل و زنجیر.
📸 تقریبا" متروک. به قول یکی از سرخه ای ها فقط تخته فرشی و چند متکا توی خانه است.
📸 قرار نیست برای خانه پدری رئیس جمهور، گنبد و گلدسته بسازند و می دانم کسانی می گویند وقتی مردم #نان ندارند بخورند، خانه کودکی رئیس جمهور کیلویی چند؟! ولی این همه بی نشانی هم خوب نیست.
در ارادان زادگاه #احمدی_نژاد هم اوضاع اینطور بود. در #اردکان اما خانه پدری #خاتمی را محترم و آراسته نگهداری کرده اند.
📸 لوکیشن فیلم های معروف در دنیا را دست نخورده می گذارند و بلیط می فروشند که مردم به عنوان جاذبه توریستی ببینند اما اینجا خانه زادگاه رئیس جمهور را باید پرسان پرسان پیدا کرد و پشت در قفل شده ماند.
🔸تابستان ۱۳۹۵
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
📸 در سُرخه، زادگاه #حسن_روحانی تقریباً هیچ نشانه ای از او نیست جز آن تابلو بزرگ ورودی شهر و چند پوستر روی در مغازه ها.
📸 شهری 30 هزارنفری بین سمنان و تهران که نه موزه ای دارد و نه نمادی که نشان بدهد رئیس جمهور از آنجا آمده.
📸 بعد از کلی پرس و جو بالاخره خانه پدری اش را پیدا کردم. ته بن بست #نظامی. همین در زنگ زده با قفل و زنجیر.
📸 تقریبا" متروک. به قول یکی از سرخه ای ها فقط تخته فرشی و چند متکا توی خانه است.
📸 قرار نیست برای خانه پدری رئیس جمهور، گنبد و گلدسته بسازند و می دانم کسانی می گویند وقتی مردم #نان ندارند بخورند، خانه کودکی رئیس جمهور کیلویی چند؟! ولی این همه بی نشانی هم خوب نیست.
در ارادان زادگاه #احمدی_نژاد هم اوضاع اینطور بود. در #اردکان اما خانه پدری #خاتمی را محترم و آراسته نگهداری کرده اند.
📸 لوکیشن فیلم های معروف در دنیا را دست نخورده می گذارند و بلیط می فروشند که مردم به عنوان جاذبه توریستی ببینند اما اینجا خانه زادگاه رئیس جمهور را باید پرسان پرسان پیدا کرد و پشت در قفل شده ماند.
🔸تابستان ۱۳۹۵
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 سه روزنامه، یادداشت دوست خوشقلمِ ما در عصرایران را به عنوان سرمقاله منتشر کردهاند!
🗞 مصطفی داننده، حرفهای مردم کوچه و بازار را با صداقت و صراحت مکتوب میکند. بدون اینکه به دام دشوارنویسی بیفتد که برخی باور دارند نشانه سواد است و با شماتت مردم را سرزنش میکنند که چرا نوشتههای فاخر ما را نمیخوانید؟
🗞در کنار تلخی ها، گاهی تحسین هایی میرسد که حال آدم را خوب می کند. دوست دانشجویی برایم گفت: همسایه ای داریم که #نهضت_سوادآموزی درس خوانده. کانال شما را میخواند، وقتی از یک نوشته ذوق میکند میآید درِ خانه ما را میزند، میگوید دیدی احسان محمدی چی نوشته؟!
🗞 خوشایند است. اینکه بتوانیم گله و شکایتی بنویسیم که حتی یک زنِ خانهدارِ بیادعا هم حس کند حرف دل اوست. گمان می کنم سادهنویسی یکی از وظایف ماست که مینویسم.
🗞 در کشوری که تیراژ کتاب به 200 نسخه رسیده یعنی #عموم مردم کتاب نمیخوانند.
در کنار گناه بزرگ سیاسیون که غم #نان را به دغدغه ملی تبدیل کرده اند، این خطای ماست که نتونسته ایم خوب بنویسیم که آنها با واژه دوست شوند، وسوسه شوند برای یادگیری و کتاب بخوانند.
🗞 کانال مصطفی داننده: @mostafadanandeh
🗞 مصطفی داننده، حرفهای مردم کوچه و بازار را با صداقت و صراحت مکتوب میکند. بدون اینکه به دام دشوارنویسی بیفتد که برخی باور دارند نشانه سواد است و با شماتت مردم را سرزنش میکنند که چرا نوشتههای فاخر ما را نمیخوانید؟
🗞در کنار تلخی ها، گاهی تحسین هایی میرسد که حال آدم را خوب می کند. دوست دانشجویی برایم گفت: همسایه ای داریم که #نهضت_سوادآموزی درس خوانده. کانال شما را میخواند، وقتی از یک نوشته ذوق میکند میآید درِ خانه ما را میزند، میگوید دیدی احسان محمدی چی نوشته؟!
🗞 خوشایند است. اینکه بتوانیم گله و شکایتی بنویسیم که حتی یک زنِ خانهدارِ بیادعا هم حس کند حرف دل اوست. گمان می کنم سادهنویسی یکی از وظایف ماست که مینویسم.
🗞 در کشوری که تیراژ کتاب به 200 نسخه رسیده یعنی #عموم مردم کتاب نمیخوانند.
در کنار گناه بزرگ سیاسیون که غم #نان را به دغدغه ملی تبدیل کرده اند، این خطای ماست که نتونسته ایم خوب بنویسیم که آنها با واژه دوست شوند، وسوسه شوند برای یادگیری و کتاب بخوانند.
🗞 کانال مصطفی داننده: @mostafadanandeh
👀 مواظب باشید شما را ندزدند!
✍️ احسانمحمدی
↙️ هر روز دارد تعداد پیامهایی که در شبکههای اجتماعی در مورد اینکه «امروز گوشی من را دزدیدند» بیشتر میشود. در مترو بنرهایی نصب شده که؛ «مواظب باشید، سارقین در کمین هستند».
↙️ کسانی هم بنا به تجربه و از سر دلسوزی توصیههای ایمنیشان در مورد مقابله #سرقت_خرد را مینویسند.
چیزهایی مثل؛ از جاهای کم تردد عبور نکنید، موبایلتان را در معرض نمایش نگذارید، اگر سارقان موتورسوار کیفتان را کشیدند مقاومت نکنید که زمین میخورید و علاوه بر رنج مال باختگی، درد شکستگی و کوفتگی هم به آن افزوده میشود و ...
↙️ آمار دقیقی ندارم اما مشاهدههای میدانی و بررسی اخبار نشان میدهد که گرانیها حتی به سارقان هم فشار آورده و حالا نه فقط پلاستیکهای سرعتگیر و صندوق صدقات و در آهنی چاهکهای اداره آب و فاضلاب و ... را میدزدند که گوشی دزدی هم تشدید شده است.
یک سرقت ساده که نیازی به نقشه پیچیده و نقاب و اسلحه ندارد و از قرار معلوم خیلی هم تاوانی ندارد که سارقان از انجام دادن آن چندان نمیترسند...
↙️ قبل از هر چیز باید عنوان کرد که هیچ سرقتی #خرد نیست. فارغ از بُعد مالی که در این روزها جایگزینی هر کالای از دست دادشده تقریباً غیرقابل جبران است، اثر روحی آن بر فرد مال باخته هم عمیق و آزارهنده است.
حس بیاعتمادی در او افزایش پیدا میکند و مثل مارگزیده از هر سیاه و سفیدی میترسد. از هر فردی که به او نزدیک شود، آدرس بپرسد، چشم در چشم شود، هر صدای خودرو و موتوری از پشت سر ترسناک است و ...
↙️ در اینکه شهروندان لازم است که هوشیار باشند و از دارایی های خود مراقبت کنند تردیدی نیست. اما کار نیروی انتظامی باید هشدار دادن باشد و «مراقب سارقان باشید»؟
↙️ قطعاً فرماندهان کلانتریها میگویند که به تعداد کافی نیرو ندارند که در کوی و برزن مامور بگذارند و اتفاقاً از نظر روانی حضور و تردد زیاده از حد ماموران در شهر خود تشدید کننده احساس ناامنی است اما آیا چاره همین بازی موش و گربه سارقان و مردم است؟
↙️ مردم گزنده میگویند چطور برای برخورد با آنها که به نظرتان شل حجاب می آمدند آن همه مامور به خیابان ها می ریختید اما برای محافظت از ما مقابل کیف قاپان نیرو ندارید؟
اینکه نیروی انتظامی مامور کم دارد مشکل ما نیست. #نان که نمی دهید، #کار که نمی آفرینید، #بازار که راکد شده، #اقتصاد هر روز دارد وضع ناامید کننده تری پیدا می کند دستکم در شهرها #امنیت مان را بالاتر ببرید تا با صدای هر موتوری در خیابان بند دلمان پاره نشود.
↙️ یکی از وظایف حاکمیت تامین #امنیت است. اغراق نیست اگر بگوییم علیرغم آنکه ما در جغرافیای ناامنی قرار گرفته ایم اما در همه سال های پس از جنگ تحمیلی یکی از امن ترین کشورهای منطقه بوده ایم و دشمنان جسارت دست درازی نکرده اند و این را مدیون مرزبانان هستیم اما درون شهرها چطور؟
سرقت ها زیاد شده و این آمارها دردناک است. باید جلوی آن را گرفت. چاره فقط هشدار دادن نیست.
🗞 #امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسانمحمدی
↙️ هر روز دارد تعداد پیامهایی که در شبکههای اجتماعی در مورد اینکه «امروز گوشی من را دزدیدند» بیشتر میشود. در مترو بنرهایی نصب شده که؛ «مواظب باشید، سارقین در کمین هستند».
↙️ کسانی هم بنا به تجربه و از سر دلسوزی توصیههای ایمنیشان در مورد مقابله #سرقت_خرد را مینویسند.
چیزهایی مثل؛ از جاهای کم تردد عبور نکنید، موبایلتان را در معرض نمایش نگذارید، اگر سارقان موتورسوار کیفتان را کشیدند مقاومت نکنید که زمین میخورید و علاوه بر رنج مال باختگی، درد شکستگی و کوفتگی هم به آن افزوده میشود و ...
↙️ آمار دقیقی ندارم اما مشاهدههای میدانی و بررسی اخبار نشان میدهد که گرانیها حتی به سارقان هم فشار آورده و حالا نه فقط پلاستیکهای سرعتگیر و صندوق صدقات و در آهنی چاهکهای اداره آب و فاضلاب و ... را میدزدند که گوشی دزدی هم تشدید شده است.
یک سرقت ساده که نیازی به نقشه پیچیده و نقاب و اسلحه ندارد و از قرار معلوم خیلی هم تاوانی ندارد که سارقان از انجام دادن آن چندان نمیترسند...
↙️ قبل از هر چیز باید عنوان کرد که هیچ سرقتی #خرد نیست. فارغ از بُعد مالی که در این روزها جایگزینی هر کالای از دست دادشده تقریباً غیرقابل جبران است، اثر روحی آن بر فرد مال باخته هم عمیق و آزارهنده است.
حس بیاعتمادی در او افزایش پیدا میکند و مثل مارگزیده از هر سیاه و سفیدی میترسد. از هر فردی که به او نزدیک شود، آدرس بپرسد، چشم در چشم شود، هر صدای خودرو و موتوری از پشت سر ترسناک است و ...
↙️ در اینکه شهروندان لازم است که هوشیار باشند و از دارایی های خود مراقبت کنند تردیدی نیست. اما کار نیروی انتظامی باید هشدار دادن باشد و «مراقب سارقان باشید»؟
↙️ قطعاً فرماندهان کلانتریها میگویند که به تعداد کافی نیرو ندارند که در کوی و برزن مامور بگذارند و اتفاقاً از نظر روانی حضور و تردد زیاده از حد ماموران در شهر خود تشدید کننده احساس ناامنی است اما آیا چاره همین بازی موش و گربه سارقان و مردم است؟
↙️ مردم گزنده میگویند چطور برای برخورد با آنها که به نظرتان شل حجاب می آمدند آن همه مامور به خیابان ها می ریختید اما برای محافظت از ما مقابل کیف قاپان نیرو ندارید؟
اینکه نیروی انتظامی مامور کم دارد مشکل ما نیست. #نان که نمی دهید، #کار که نمی آفرینید، #بازار که راکد شده، #اقتصاد هر روز دارد وضع ناامید کننده تری پیدا می کند دستکم در شهرها #امنیت مان را بالاتر ببرید تا با صدای هر موتوری در خیابان بند دلمان پاره نشود.
↙️ یکی از وظایف حاکمیت تامین #امنیت است. اغراق نیست اگر بگوییم علیرغم آنکه ما در جغرافیای ناامنی قرار گرفته ایم اما در همه سال های پس از جنگ تحمیلی یکی از امن ترین کشورهای منطقه بوده ایم و دشمنان جسارت دست درازی نکرده اند و این را مدیون مرزبانان هستیم اما درون شهرها چطور؟
سرقت ها زیاد شده و این آمارها دردناک است. باید جلوی آن را گرفت. چاره فقط هشدار دادن نیست.
🗞 #امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
🎂کانال روزنوشتها 2️⃣ساله شد
✍️ احسان محمدی
↙️ اینجور وقتها قاعدتاً زمان فوت کردن شمعهای روی کیک، دست و جیغ و هورا و فشفشه هوا کردن است. در دنیای من از این خبرها نیست. زیادی خُنکبازی به نظر میرسد، توهم شکستن کمر فیل است.
↙️ در روزگاری که #تتلوها و #سحرتبرها و پلنگ های اینستاگرامی میلیونمیلیون فالوور و خواننده دارند و هرچه جفنگتر بنویسی، مورد پسندتری، 20-30 هزارنفر پول خُرد هم به حساب نمیآید. اما برای من تکتک شما عزیزید و محترم، که حوصله میکنید و میخوانید. گفتم از این فرصت استفاده کنم و بگویم قدردانتان هستم.
↙️ کانالهایی به سبک روزنوشتهای من، #نان ندارند اما تا دلتان بخواهد #دردسر دارند. وقتگیرند و مسئولیت آفرین.
ما از جایی بودجهای نمیگیریم، جز محبت گاه به گاه شما، مثل برخی نهادهای عزیزکرده که سالهاست نمیدانیم فایدهشان چیست، خوشبختانه بودجهای از جایی نمیگیریم. نان و ماست خودمان را می خوریم و دل خوشیم به فرموده #حافظ: « بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است/ ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست»
↙️ سپاسگزار همه شما هستم که هنوز کانال را ترک نکردهاید، وفادارانه می خوانید و بزرگوارانه خطاها و تفاوت سلیقهها را تحمل میکنید.
🙏 عمیقاً پوزش میخواهم اگر این قلم در دو سال گذشته روان کسی را خراشیده است و خسته نباشید میگویم خدمت عزیزانی که با شیوههای مختلف تمام تلاششان را برای ریزش اعضای کانال انجام میدهند!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
↙️ اینجور وقتها قاعدتاً زمان فوت کردن شمعهای روی کیک، دست و جیغ و هورا و فشفشه هوا کردن است. در دنیای من از این خبرها نیست. زیادی خُنکبازی به نظر میرسد، توهم شکستن کمر فیل است.
↙️ در روزگاری که #تتلوها و #سحرتبرها و پلنگ های اینستاگرامی میلیونمیلیون فالوور و خواننده دارند و هرچه جفنگتر بنویسی، مورد پسندتری، 20-30 هزارنفر پول خُرد هم به حساب نمیآید. اما برای من تکتک شما عزیزید و محترم، که حوصله میکنید و میخوانید. گفتم از این فرصت استفاده کنم و بگویم قدردانتان هستم.
↙️ کانالهایی به سبک روزنوشتهای من، #نان ندارند اما تا دلتان بخواهد #دردسر دارند. وقتگیرند و مسئولیت آفرین.
ما از جایی بودجهای نمیگیریم، جز محبت گاه به گاه شما، مثل برخی نهادهای عزیزکرده که سالهاست نمیدانیم فایدهشان چیست، خوشبختانه بودجهای از جایی نمیگیریم. نان و ماست خودمان را می خوریم و دل خوشیم به فرموده #حافظ: « بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است/ ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست»
↙️ سپاسگزار همه شما هستم که هنوز کانال را ترک نکردهاید، وفادارانه می خوانید و بزرگوارانه خطاها و تفاوت سلیقهها را تحمل میکنید.
🙏 عمیقاً پوزش میخواهم اگر این قلم در دو سال گذشته روان کسی را خراشیده است و خسته نباشید میگویم خدمت عزیزانی که با شیوههای مختلف تمام تلاششان را برای ریزش اعضای کانال انجام میدهند!
🖋 @ehsanmohammadi95
🙏 به داد هم برسیم
✍ احسان محمدی
🔹 یکی از کارهایی که یاد گرفته ام و هر وقت توانش را داشته باشم انجام می دهم این است که به مغازه ای می روم و از او می پرسم که حساب دفتری دارد یا نه.
هنوز خیلی از مغازه دارهای محلی به مشتری ها نسیه جنس می فروشند.
معمولا" مغازه دارها وقتی نیت آدم را می فهمند با حُسن نیت همکاری می کنند. در حد وسعم تمام یا بخشی از نسیه کسی که مغازه دار او را می شناسد و از همه محتاج تر است را پرداخت می کنم و ... در افق محو می شوم.
🔸 با همه ژست و فیگورهای حضرات که ما فقیر نداریم و مردم از دَم نان و موز و خاویار می خورند، هنوز انسان های فقیر اما شریفی هستند که بیخ گوش ما زندگی می کنند اما حتی #نان را از نانوایی نسیه می گیرند.
🔹 وقتی به روستا و محله زادگاهتان می روید که دوستش دارید یا حتی توی کوی و برزن محل زندگی تان به سوپرمارکت می روید این کار را بکنید. حتی در حد چند هزار تومان.
⛔️ در انجام کار خوب از ریا نترسید. انجام بدهید، لذت ببرید، بگویید و به دیگران هم یاد بدهید. اینطور ممکن است گره از کار فروبسته کسی بگشایید. کسی که ممکن است هرگز او را نشناسید یا او شما را نشناسد.
◀️ از پول های کهنه، نوارهای چسب حفاظت می کنند، از سربازها؛ سنگرها ... از ما کسی حمایت نمی کند. از هم مراقبت کنیم. 🙏
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
🔹 یکی از کارهایی که یاد گرفته ام و هر وقت توانش را داشته باشم انجام می دهم این است که به مغازه ای می روم و از او می پرسم که حساب دفتری دارد یا نه.
هنوز خیلی از مغازه دارهای محلی به مشتری ها نسیه جنس می فروشند.
معمولا" مغازه دارها وقتی نیت آدم را می فهمند با حُسن نیت همکاری می کنند. در حد وسعم تمام یا بخشی از نسیه کسی که مغازه دار او را می شناسد و از همه محتاج تر است را پرداخت می کنم و ... در افق محو می شوم.
🔸 با همه ژست و فیگورهای حضرات که ما فقیر نداریم و مردم از دَم نان و موز و خاویار می خورند، هنوز انسان های فقیر اما شریفی هستند که بیخ گوش ما زندگی می کنند اما حتی #نان را از نانوایی نسیه می گیرند.
🔹 وقتی به روستا و محله زادگاهتان می روید که دوستش دارید یا حتی توی کوی و برزن محل زندگی تان به سوپرمارکت می روید این کار را بکنید. حتی در حد چند هزار تومان.
⛔️ در انجام کار خوب از ریا نترسید. انجام بدهید، لذت ببرید، بگویید و به دیگران هم یاد بدهید. اینطور ممکن است گره از کار فروبسته کسی بگشایید. کسی که ممکن است هرگز او را نشناسید یا او شما را نشناسد.
◀️ از پول های کهنه، نوارهای چسب حفاظت می کنند، از سربازها؛ سنگرها ... از ما کسی حمایت نمی کند. از هم مراقبت کنیم. 🙏
🖋 @ehsanmohammadi95
💥 انفجار معده به دلیل پرخوری برنج در #کرهشمالی!
✍️ احسانمحمدی
↙️ اولین بار حوالی 8 سالگی، ترس و هیجان قاچاق را تجربه کردم. کشور گرفتار جنگ بود و #آرد در بازار آزاد وجود نداشت. اتفاقی که برای قند، شکر، صابون و ... هم رخ میداد. کنترل این اقلام در اختیار دولت بود و تنها میشد با کوپن یا حوالههای دولتی چیزی دریافت کرد.
↙️ سهمیهها برای خانوادههای پرجمعیت که «نان» نقش «غذا» داشت، کفایت نمیکرد. ساکن روستایی بودیم لب مرز ایران و #عراق. ترس و هراس گلوله یکطرف، ترس از نبودن آرد طرف دیگر!
پدرم به واسطه یک آشنا، یکی-دو کیسه آرد پیدا کرده بود، با نیسان رفتیم برای تحویل محموله! بزرگترها آردها را بار زدند و رویش قالی و نمد پهن کردند و من و برادر و خواهرم که کوچکتر بودند به عنوان بخشی از پروژه قاچاق و استتار رویشان نشستیم.
↙️ باید از چند دژبانی که معمولاً کارت عبور میخواستند و ماشینها را بررسی میکردند، میگذشتیم، هر بار که ماشین توقف میکرد ما میترسیدیم. وقتی سربازی چادر پشت نیسان را کنار زد و سرک کشید، قلب مان ایستاد.
فکر میکردم الان لو میرویم، آردها را میبرند و ما را دستگیر میکنند. سرباز نگاهی به ما کرد، مطمئن بودم که فهمیده زیر قالیها چیزی پنهان کردهایم ولی چیزی نگفت، لبخندی زد و ماشین راه افتاد و محوله قاچاق! به مقصد رسید، مادرم تنور را آتش کرد و شب ما و چند خانواده دیگر نان گرم داشتیم!
↙️ این روزها وقتی اخبار کمبود گوشت و ربگوجه و پوشک و ... را میشنوم، یاد آن روزها میافتم. جنگ بود، رنج بود، اما قابل درک بود. الان اما خیلی از مردمی که آن روزها را با امیدواری تاب آوردند تلخی میکنند. میدانند سزاوار زندگی محترمانهتری هستند نه این همه التهاب و آشوب برای لقمهای نان.
↙️ انتشار اخباری در تلویزیون دستمایه شوخی مردم شده است. اینکه اعلام شده #گوشت خوردن ضرر دارد و یک سلبریتی هم مردم را دعوت کرده که گوشت نخورند و قارچ بخورند و ... با واکنش تند، گزنده و منفی بخشی از مردم همراه شده.
احساس میکنند به شعورشان توهین شده. اینکه مدیران کشور به جای صراحت و شفافیت در گفتار و کردار دست به نوعی تبلیغات گلدرشت رسانهای میزنند و در نکوهش «دنیا» حرف میزنند و اینکه مشکلی نداریم و مردم تحمل میکنند و ...
↙️تا چند ماه پیش هر شبکه تلویزیونی، حداقل یک #برنامه_آشپزی داشت. مردان سبیلویی در حال پخت و پز بودند، گوشت و مرغ فراوان را میریختند توی روغن و به مردم میگفتند چنین و چنان بپزید و لذت ببرید و کالری دارد و لابلایش هم قابلمه و ماهیتابه میفروختند. نه گوشت خوردن ضرر داشت و نه قارچخوری عاقبت به خیری میآورد!
↙️بسیاری از مردم میدانند که کشور وارد یک جنگ اقتصادی شده است. گلولهای شلیک نمیشود اما سفرهها هر روز کوچکتر، کالاها گرانتر و نایابتر، صفها طولانیتر و عزتنفس آدمها مثل یخ زیر آفتاب تابستان دارد آب میشود.
↙️ این سبک تبلیغات من را یاد پاراگرافی از کتابی که به تازگی خواندهام میاندازد. شباهت ترسناکی دارد:
تحمل گرسنگی یکی از وظایف وطنپرستی افراد شد. بیلبوردها با شعار جدیدی بالا رفت؛"بیایید در یک روز دو وعده بخوریم." تلویزیون مستندی درباره مردی نشان میداد که معدهاش از خوردن برنج زیاد منفجر شده بود.
📕 (زندگی در کرهشمالی؛ حسرت نمیخوریم، باربارا دمیک، ترجمه: زینب کاظم خواه، نشر ثالث، ص ۱۱۰)
↙️اینجا کرهشمالی نیست. مردم آزاد و آگاه بار آمدهاند، حتی اگر تلویزیون مردان و زنان زیادی را جلوی دوربین بنشاند که بگویند به دلیل زیادهروی در مصرف گوشت #نقرس گرفتهاند، اگر زنی اعتراف کند که به دلیل مصرف هر روزه قارچ پوستش بهتر شده و به اقوامش بیشتر سر میزند و ... مردم تحت تاثیر قرار نمیگیرند، متحول نمیشوند، اما خشمگین؛ چرا!
↙️اگر دنبال تشویق مردم به کاهش مصرف، مدیریت بازار به هم ریخته، همراهی و همگامی مردم برای کنترل این بلبشو هستید، مثل زمان جنگ با مردم #صادق باشید.
در یک اقتصاد وابسته به دولت، مردم باور نمیکنند که گرانیها زیر سر چند دلال و #سلطان باشد. تردید دارند. خودتان جلوی این سبک تبلیغات را بگیرید. یعنی تا این اندازه دور از مردم هستید که نمیدانید این رفتارها آنها را ناراضیتر میکند؟
↙️ #نان اگر نمیتوانید بدهید، شغل و آرامش روانی را اگر نمیتوانید تامین کنید، دستکم به شعور مردم احترام بگذارید! ما همان مردمی هستیم که هنگام انتخابات «باشعور و آگاه و فهمیده و رشید» میشویم.
با این مجموعه صفتها حق بدهید به نصیحتهای جانگداز #سلبریتیهای چاقی که در رثای لاغری و کمخوری حرف میزنند پوزخند بزنیم و به برتری ارزش غذایی #کاهو و قارچ نسبت به گوشت تردید داشته باشیم!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسانمحمدی
↙️ اولین بار حوالی 8 سالگی، ترس و هیجان قاچاق را تجربه کردم. کشور گرفتار جنگ بود و #آرد در بازار آزاد وجود نداشت. اتفاقی که برای قند، شکر، صابون و ... هم رخ میداد. کنترل این اقلام در اختیار دولت بود و تنها میشد با کوپن یا حوالههای دولتی چیزی دریافت کرد.
↙️ سهمیهها برای خانوادههای پرجمعیت که «نان» نقش «غذا» داشت، کفایت نمیکرد. ساکن روستایی بودیم لب مرز ایران و #عراق. ترس و هراس گلوله یکطرف، ترس از نبودن آرد طرف دیگر!
پدرم به واسطه یک آشنا، یکی-دو کیسه آرد پیدا کرده بود، با نیسان رفتیم برای تحویل محموله! بزرگترها آردها را بار زدند و رویش قالی و نمد پهن کردند و من و برادر و خواهرم که کوچکتر بودند به عنوان بخشی از پروژه قاچاق و استتار رویشان نشستیم.
↙️ باید از چند دژبانی که معمولاً کارت عبور میخواستند و ماشینها را بررسی میکردند، میگذشتیم، هر بار که ماشین توقف میکرد ما میترسیدیم. وقتی سربازی چادر پشت نیسان را کنار زد و سرک کشید، قلب مان ایستاد.
فکر میکردم الان لو میرویم، آردها را میبرند و ما را دستگیر میکنند. سرباز نگاهی به ما کرد، مطمئن بودم که فهمیده زیر قالیها چیزی پنهان کردهایم ولی چیزی نگفت، لبخندی زد و ماشین راه افتاد و محوله قاچاق! به مقصد رسید، مادرم تنور را آتش کرد و شب ما و چند خانواده دیگر نان گرم داشتیم!
↙️ این روزها وقتی اخبار کمبود گوشت و ربگوجه و پوشک و ... را میشنوم، یاد آن روزها میافتم. جنگ بود، رنج بود، اما قابل درک بود. الان اما خیلی از مردمی که آن روزها را با امیدواری تاب آوردند تلخی میکنند. میدانند سزاوار زندگی محترمانهتری هستند نه این همه التهاب و آشوب برای لقمهای نان.
↙️ انتشار اخباری در تلویزیون دستمایه شوخی مردم شده است. اینکه اعلام شده #گوشت خوردن ضرر دارد و یک سلبریتی هم مردم را دعوت کرده که گوشت نخورند و قارچ بخورند و ... با واکنش تند، گزنده و منفی بخشی از مردم همراه شده.
احساس میکنند به شعورشان توهین شده. اینکه مدیران کشور به جای صراحت و شفافیت در گفتار و کردار دست به نوعی تبلیغات گلدرشت رسانهای میزنند و در نکوهش «دنیا» حرف میزنند و اینکه مشکلی نداریم و مردم تحمل میکنند و ...
↙️تا چند ماه پیش هر شبکه تلویزیونی، حداقل یک #برنامه_آشپزی داشت. مردان سبیلویی در حال پخت و پز بودند، گوشت و مرغ فراوان را میریختند توی روغن و به مردم میگفتند چنین و چنان بپزید و لذت ببرید و کالری دارد و لابلایش هم قابلمه و ماهیتابه میفروختند. نه گوشت خوردن ضرر داشت و نه قارچخوری عاقبت به خیری میآورد!
↙️بسیاری از مردم میدانند که کشور وارد یک جنگ اقتصادی شده است. گلولهای شلیک نمیشود اما سفرهها هر روز کوچکتر، کالاها گرانتر و نایابتر، صفها طولانیتر و عزتنفس آدمها مثل یخ زیر آفتاب تابستان دارد آب میشود.
↙️ این سبک تبلیغات من را یاد پاراگرافی از کتابی که به تازگی خواندهام میاندازد. شباهت ترسناکی دارد:
تحمل گرسنگی یکی از وظایف وطنپرستی افراد شد. بیلبوردها با شعار جدیدی بالا رفت؛"بیایید در یک روز دو وعده بخوریم." تلویزیون مستندی درباره مردی نشان میداد که معدهاش از خوردن برنج زیاد منفجر شده بود.
📕 (زندگی در کرهشمالی؛ حسرت نمیخوریم، باربارا دمیک، ترجمه: زینب کاظم خواه، نشر ثالث، ص ۱۱۰)
↙️اینجا کرهشمالی نیست. مردم آزاد و آگاه بار آمدهاند، حتی اگر تلویزیون مردان و زنان زیادی را جلوی دوربین بنشاند که بگویند به دلیل زیادهروی در مصرف گوشت #نقرس گرفتهاند، اگر زنی اعتراف کند که به دلیل مصرف هر روزه قارچ پوستش بهتر شده و به اقوامش بیشتر سر میزند و ... مردم تحت تاثیر قرار نمیگیرند، متحول نمیشوند، اما خشمگین؛ چرا!
↙️اگر دنبال تشویق مردم به کاهش مصرف، مدیریت بازار به هم ریخته، همراهی و همگامی مردم برای کنترل این بلبشو هستید، مثل زمان جنگ با مردم #صادق باشید.
در یک اقتصاد وابسته به دولت، مردم باور نمیکنند که گرانیها زیر سر چند دلال و #سلطان باشد. تردید دارند. خودتان جلوی این سبک تبلیغات را بگیرید. یعنی تا این اندازه دور از مردم هستید که نمیدانید این رفتارها آنها را ناراضیتر میکند؟
↙️ #نان اگر نمیتوانید بدهید، شغل و آرامش روانی را اگر نمیتوانید تامین کنید، دستکم به شعور مردم احترام بگذارید! ما همان مردمی هستیم که هنگام انتخابات «باشعور و آگاه و فهمیده و رشید» میشویم.
با این مجموعه صفتها حق بدهید به نصیحتهای جانگداز #سلبریتیهای چاقی که در رثای لاغری و کمخوری حرف میزنند پوزخند بزنیم و به برتری ارزش غذایی #کاهو و قارچ نسبت به گوشت تردید داشته باشیم!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✅ چاره نجات ما این است
✍️ احسان محمدی
✅ همه میخواهیم به فرد بهتری تبدیل شویم. بسیار بعید است که کسی را بشود پیدا کرد که بگوید برنامهام امسال این است که فرد بدتری در زندگی شخصی و اجتماعی شوم! اما در این روزها که زندگی خیلی مهربان نیست باید چکار کرد؟
✅ خیلیها دنبال نسخه میگردند. نسخهای که به عنوان نقشه راه (Road Map) جلوی چشمشان بگذارند و بر اساس آن به سوی موفقیت پیش بروند.
اما آیا میشود با توجه به تفاوتهای ذاتی و پیچیدگیهای روحی همه انسانها با هم، «یک نسخه واحد» نوشت؟ نسخهای که برای یک نفر #درمان به همراه میآورد ممکن است باعث #درد در دیگری شود. چنین چیزی وجود ندارد و دنبال آن نگردید.
✅ درک میکنیم که شرایط اقتصادی کشور خوب نیست، میفهمیم مدیران آنقدر گرفتار چاههای متعدد هستند که وقتی برای چالههای ما ندارند، میدانیم که گاهی حس رهاشدن و بیپناهی داریم، در جریان هستیم که الگوهای فرهنگی که مدیران و مسئولان نهادهای مسئول کشور معرفی میکنند در بیشتر اوقات با آنچه در بطن جامعه وجود دارد هم خون و همخوان نیست، برای همین یا عموماً با مقاومت همراه میشود یا تنها روی کاغذها و دستورالعمل ها باقی میماند، برای مردم #آب ندارد اما احتمالاً برای آن نهادها#نان دارد.
✅ پس چه باید کرد؟ آیا قرار است معجزهگری از راه برسد و مشکلات شخصی ما در خانه و محله و کشور را حل کند؟ تجربه این سالها به ما چه میگوید؟ به شخصه اعتقاد دارم تعویض دولتها گرچه موثر است اما تا زمانی که باورهای ما تغییر نکند تنها یک پوستاندازی ظاهری هستند.
با مفاهیمی مثل توسعه از بالا و پائین هم آشنا هستم به همین خاطر معتقدم که تنها یک توسعه واقعی، عمیق، اثرگذار و کاربردی وجود دارد و آن هم #توسعه_فردی است.
✅ امسال را سال «توسعه فردی» خودمان بدانیم. برنامه توسعه فردی (Individual Development Plan) یا آن طور که به اختصار میگویند IDP اصطلاحی است که ریشه آن به قرنها پیش برمیگردد. موضوع، هیچ پیچیدگی خاصی ندارد همان داستان قدیمی «کجا هستید و میخواهید به کجا برسید».
✅ بارها در زندگیمان مشابه این برنامه را نوشتهایم، گاهی توانمان ته کشیده و نیمهکاره رها کردهایم و گاهی بعد از رسیدن به اولین هدف ادامهاش ندادهایم. اما پیش از نوشتن هر برنامهای باید توان فردی را ارتقا داد. با بهترین برنامه نوشته شده از سوی یک #فاتح_اورست ما نمیتوانیم این قله را پیش از ارتقای توانمندیهای فعلیمان فتح کنیم.
✅ همیشه گفتن این نکتهها آسان تر از اجراییکردن آنهاست. امسال در برنامه کاریتان حتماً روی «توسعه فردی» کار کنید. در این مورد هم کتاب هست و هم کارگاههای آموزشی برای شناخت ظرفیتها، کاستیها و نیاز به بسط هدفمند توانمندیها.
✅ دریغ نکنید و منتظر هیچ کس نمانید. یکی از مهمترین توصیهها به کسانی که در معرض ناامیدی هستند این است که «چیزی» یاد بگیرید. یادگیری، امید به زندگی را افزایش می دهد. در خصوص توسعه فردی، جستجو کنید و بخوانید. در کارگاههای آموزشی شرکت کنید و خودتان را بالا بکشید. در عصر حاضر «توانمندیهای جانبی» بیش از مدرک و دانشگاه به کار میآید.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
✅ همه میخواهیم به فرد بهتری تبدیل شویم. بسیار بعید است که کسی را بشود پیدا کرد که بگوید برنامهام امسال این است که فرد بدتری در زندگی شخصی و اجتماعی شوم! اما در این روزها که زندگی خیلی مهربان نیست باید چکار کرد؟
✅ خیلیها دنبال نسخه میگردند. نسخهای که به عنوان نقشه راه (Road Map) جلوی چشمشان بگذارند و بر اساس آن به سوی موفقیت پیش بروند.
اما آیا میشود با توجه به تفاوتهای ذاتی و پیچیدگیهای روحی همه انسانها با هم، «یک نسخه واحد» نوشت؟ نسخهای که برای یک نفر #درمان به همراه میآورد ممکن است باعث #درد در دیگری شود. چنین چیزی وجود ندارد و دنبال آن نگردید.
✅ درک میکنیم که شرایط اقتصادی کشور خوب نیست، میفهمیم مدیران آنقدر گرفتار چاههای متعدد هستند که وقتی برای چالههای ما ندارند، میدانیم که گاهی حس رهاشدن و بیپناهی داریم، در جریان هستیم که الگوهای فرهنگی که مدیران و مسئولان نهادهای مسئول کشور معرفی میکنند در بیشتر اوقات با آنچه در بطن جامعه وجود دارد هم خون و همخوان نیست، برای همین یا عموماً با مقاومت همراه میشود یا تنها روی کاغذها و دستورالعمل ها باقی میماند، برای مردم #آب ندارد اما احتمالاً برای آن نهادها#نان دارد.
✅ پس چه باید کرد؟ آیا قرار است معجزهگری از راه برسد و مشکلات شخصی ما در خانه و محله و کشور را حل کند؟ تجربه این سالها به ما چه میگوید؟ به شخصه اعتقاد دارم تعویض دولتها گرچه موثر است اما تا زمانی که باورهای ما تغییر نکند تنها یک پوستاندازی ظاهری هستند.
با مفاهیمی مثل توسعه از بالا و پائین هم آشنا هستم به همین خاطر معتقدم که تنها یک توسعه واقعی، عمیق، اثرگذار و کاربردی وجود دارد و آن هم #توسعه_فردی است.
✅ امسال را سال «توسعه فردی» خودمان بدانیم. برنامه توسعه فردی (Individual Development Plan) یا آن طور که به اختصار میگویند IDP اصطلاحی است که ریشه آن به قرنها پیش برمیگردد. موضوع، هیچ پیچیدگی خاصی ندارد همان داستان قدیمی «کجا هستید و میخواهید به کجا برسید».
✅ بارها در زندگیمان مشابه این برنامه را نوشتهایم، گاهی توانمان ته کشیده و نیمهکاره رها کردهایم و گاهی بعد از رسیدن به اولین هدف ادامهاش ندادهایم. اما پیش از نوشتن هر برنامهای باید توان فردی را ارتقا داد. با بهترین برنامه نوشته شده از سوی یک #فاتح_اورست ما نمیتوانیم این قله را پیش از ارتقای توانمندیهای فعلیمان فتح کنیم.
✅ همیشه گفتن این نکتهها آسان تر از اجراییکردن آنهاست. امسال در برنامه کاریتان حتماً روی «توسعه فردی» کار کنید. در این مورد هم کتاب هست و هم کارگاههای آموزشی برای شناخت ظرفیتها، کاستیها و نیاز به بسط هدفمند توانمندیها.
✅ دریغ نکنید و منتظر هیچ کس نمانید. یکی از مهمترین توصیهها به کسانی که در معرض ناامیدی هستند این است که «چیزی» یاد بگیرید. یادگیری، امید به زندگی را افزایش می دهد. در خصوص توسعه فردی، جستجو کنید و بخوانید. در کارگاههای آموزشی شرکت کنید و خودتان را بالا بکشید. در عصر حاضر «توانمندیهای جانبی» بیش از مدرک و دانشگاه به کار میآید.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
📗 میوهجات و ثروت هزار میلیاردی!
✍ احسان محمدی
1️⃣ من هم در «ایام جوانی چنانکه افتد و دانی» خودم را قاتی میوهجات حساب میکردم. بهویژه دوران دانشجویی که آدم به شدت دچار توهم «هیچکی هیچی حالیش نیست، فقط خودم همه چی بلدم» میشود.
قرار شد یکی از معاونان وزارت علوم بیاید دانشگاه. ما در انجمن دورهم نشستیم که چطور مطالبات دانشجویی را به سمع و نظر معاون وزیر برسانیم که برساند به گوش وزیر علوم که او هم یکجا که #خاتمی را دید بکشدش کنار بگوید: #احسان_محمدی این بیانات گهربار رو فرموده، سیدمحمد به نفع خودته که گوش کنی!
چیزهایی آماده کرده بودیم در مورد اینکه «آزادی اندیشه، با ریش و پشم نمیشه» و «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد».
دم غروب آمد سری به خوابگاه بزند. یکی از دانشجوها که داشت با قابلمه استانبولیپلو از سلفسرویس میآمد، چشمش به معاون وزیر افتاد. قابلمه را پرت کرد روی زمین و گفت: این چه غذاییه به ما میدین؟
و بعد با حسی از غرور، افتخار و چهگوارا بودن رفت و در افق گم شد! درست مثل مطالبات ما که همانجا سر و تهش را هم آوردیم!
بعد از بیست سال فکر میکنم مطالبات درست همان کیفیت استانبولی بود وگرنه ما با آن مغز خام را چه به مبارزه با مخالفان آزادی مدنی و فضولی در کار سیاسیون؟!
2⃣ رفیق نازنینم حسین شریفی گوینده رادیو در توئیترش به نقل از امیر جعفرپور، معاون صنایع حملونقل وزارت صمت نوشت:«بیش از ١٠ هزار (نزدیک به ١١ هزار) نفر تا به حال شناسایی شدهاند که ثروت چندهزار میلیاردی دارند!»
یکبار دیگر عدد را بخوانید. ۱۱ هزار نفر در این کشور ثروت چند هزار میلیاردی دارند آن وقت هموطنانی هستند که اسکلت مرغ میخرند و در سطلهای زباله دنبال #نان میگردند.
❌ اسم این دیگر #شکاف_اقتصادی نیست، رسماً از گسل حرف میزنیم، گسل اقتصادی که تبعات اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت.
باز هر جور راحتید!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
1️⃣ من هم در «ایام جوانی چنانکه افتد و دانی» خودم را قاتی میوهجات حساب میکردم. بهویژه دوران دانشجویی که آدم به شدت دچار توهم «هیچکی هیچی حالیش نیست، فقط خودم همه چی بلدم» میشود.
قرار شد یکی از معاونان وزارت علوم بیاید دانشگاه. ما در انجمن دورهم نشستیم که چطور مطالبات دانشجویی را به سمع و نظر معاون وزیر برسانیم که برساند به گوش وزیر علوم که او هم یکجا که #خاتمی را دید بکشدش کنار بگوید: #احسان_محمدی این بیانات گهربار رو فرموده، سیدمحمد به نفع خودته که گوش کنی!
چیزهایی آماده کرده بودیم در مورد اینکه «آزادی اندیشه، با ریش و پشم نمیشه» و «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد».
دم غروب آمد سری به خوابگاه بزند. یکی از دانشجوها که داشت با قابلمه استانبولیپلو از سلفسرویس میآمد، چشمش به معاون وزیر افتاد. قابلمه را پرت کرد روی زمین و گفت: این چه غذاییه به ما میدین؟
و بعد با حسی از غرور، افتخار و چهگوارا بودن رفت و در افق گم شد! درست مثل مطالبات ما که همانجا سر و تهش را هم آوردیم!
بعد از بیست سال فکر میکنم مطالبات درست همان کیفیت استانبولی بود وگرنه ما با آن مغز خام را چه به مبارزه با مخالفان آزادی مدنی و فضولی در کار سیاسیون؟!
2⃣ رفیق نازنینم حسین شریفی گوینده رادیو در توئیترش به نقل از امیر جعفرپور، معاون صنایع حملونقل وزارت صمت نوشت:«بیش از ١٠ هزار (نزدیک به ١١ هزار) نفر تا به حال شناسایی شدهاند که ثروت چندهزار میلیاردی دارند!»
یکبار دیگر عدد را بخوانید. ۱۱ هزار نفر در این کشور ثروت چند هزار میلیاردی دارند آن وقت هموطنانی هستند که اسکلت مرغ میخرند و در سطلهای زباله دنبال #نان میگردند.
❌ اسم این دیگر #شکاف_اقتصادی نیست، رسماً از گسل حرف میزنیم، گسل اقتصادی که تبعات اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت.
باز هر جور راحتید!
🖋 @ehsanmohammadi95
🔟 توئیت
✍️ احسان محمدی
1️⃣ وقتی #هاشمی روی #اقتصاد تمرکز کرد، گفتند ما برای #نان انقلاب نکردیم. #خاتمی به سمت #جامعه_مدنی رفت، گفتند اقتصاد را فراموش کرده؟ #روحانی برای نجات از #تحریم تلاش کرد، گفتند تسلیم کدخدا شدن است و ...
همهی کشور تقدیم شما اقلیت پرقدرت و پرخروشی که «ناراضی مادرزاد بودن» شغلتان است.
2️⃣ عزیزانی که همهی این سالها هنوز چراغ سر چهارراه، سبز نشده بود دستتون رو میگذاشتید روی بوق، با اون دو ثانیه زمان که سود کردید به همهی کارای عقب افتاده زندگیتون رسیدید؟ الان سر کیفید؟
3️⃣ پرمدعاترین و از همه طلبکارترین آدمها، کسانی هستند که خودشان هیچکاری نمیکنند و قدمی برنمیدارند!
4️⃣ کسی که میگوید اهل منطق و گفتوگوست این همه ادبیاتش خشتکمحور نمیشود.
شهروندان وقتی مقابل نظر مخالف، پاسخ قانعکننده ندارند #واژهها را به طرف هم شلیک میکنند، حکومتها زورشان میرسد در نتیجه از #گلوله، #شلاق و #زندان استفاده میکنند.
5️⃣ _ خودم نمره گرفتم.
_ معلم منو انداخت!
از ابتدایی تا دانشگاه با همین طرز تفکر رشد میکنیم. بعد در جامعه هر کار درستی که انجام میدهیم از هوش و اخلاق والای خودمان است، در توجیه هر کار بد:
«من بیگناهم، تقصیر حکومته که آموزش نداد!»
6️⃣ این جملهها #لایک دارند اما «همیشه» درست نیستند. پشت بعضی از آنها نوعی ریاکاری و باجدادن هست.
- همیشه حق با #فقیر است.
- همیشه حق با #زندانی است.
- همیشه حق با #مشتری است.
- همیشه حق با #بزرگتر است.
- همیشه حق با #شهروند است.
- همیشه حق با ...
7️⃣ هر شغلی باید بازنشستگی داشته باشد وگرنه آدم یا #دیکتاتور میشود یا به چرندگویی میافتد. از فوتبال تا سینما و سیاست و...
8️⃣ - به سنی رسیدم که دیگه هیچ چیزی رو ۱٠٠ درصد قبول یا رد نمیکنم. نمیذارم چیزی که به عنوان «یقین» توی وجودم هست مانع از شک کردن به حقانیت و قطعی بودن اون موضوع بشه.
(یکی از جملههایی که ۱۳ سال پیش از استادی شنیدیم و مدام بهش فکر میکنم)
9️⃣ خیلی از چیزهایی که برای ما مثل خون و شرف ارزشمند هستند برای بقیه پشیزی ارزش ندارند و متقابلاً ارزشهای بقیه برای ما!
این موضوع ابداً مجوز توهین کردن را صادر نمیکند اما وا بده هموطن!
🔟 وزرا، معاونان، استانداران و تمام مدیران دولت #روحانی!
اگر نقدی دارید همین حالا که در قدرت هستید بگویید، وقتی دوران ریاستجمهوری حسن روحانی تمام شد، نقد عملکردش توسط شما نه شجاعت است نه شرافت. بیشتر تقلا برای پیدا کردن صندلی و جا در دولت جدید است.
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ وقتی #هاشمی روی #اقتصاد تمرکز کرد، گفتند ما برای #نان انقلاب نکردیم. #خاتمی به سمت #جامعه_مدنی رفت، گفتند اقتصاد را فراموش کرده؟ #روحانی برای نجات از #تحریم تلاش کرد، گفتند تسلیم کدخدا شدن است و ...
همهی کشور تقدیم شما اقلیت پرقدرت و پرخروشی که «ناراضی مادرزاد بودن» شغلتان است.
2️⃣ عزیزانی که همهی این سالها هنوز چراغ سر چهارراه، سبز نشده بود دستتون رو میگذاشتید روی بوق، با اون دو ثانیه زمان که سود کردید به همهی کارای عقب افتاده زندگیتون رسیدید؟ الان سر کیفید؟
3️⃣ پرمدعاترین و از همه طلبکارترین آدمها، کسانی هستند که خودشان هیچکاری نمیکنند و قدمی برنمیدارند!
4️⃣ کسی که میگوید اهل منطق و گفتوگوست این همه ادبیاتش خشتکمحور نمیشود.
شهروندان وقتی مقابل نظر مخالف، پاسخ قانعکننده ندارند #واژهها را به طرف هم شلیک میکنند، حکومتها زورشان میرسد در نتیجه از #گلوله، #شلاق و #زندان استفاده میکنند.
5️⃣ _ خودم نمره گرفتم.
_ معلم منو انداخت!
از ابتدایی تا دانشگاه با همین طرز تفکر رشد میکنیم. بعد در جامعه هر کار درستی که انجام میدهیم از هوش و اخلاق والای خودمان است، در توجیه هر کار بد:
«من بیگناهم، تقصیر حکومته که آموزش نداد!»
6️⃣ این جملهها #لایک دارند اما «همیشه» درست نیستند. پشت بعضی از آنها نوعی ریاکاری و باجدادن هست.
- همیشه حق با #فقیر است.
- همیشه حق با #زندانی است.
- همیشه حق با #مشتری است.
- همیشه حق با #بزرگتر است.
- همیشه حق با #شهروند است.
- همیشه حق با ...
7️⃣ هر شغلی باید بازنشستگی داشته باشد وگرنه آدم یا #دیکتاتور میشود یا به چرندگویی میافتد. از فوتبال تا سینما و سیاست و...
8️⃣ - به سنی رسیدم که دیگه هیچ چیزی رو ۱٠٠ درصد قبول یا رد نمیکنم. نمیذارم چیزی که به عنوان «یقین» توی وجودم هست مانع از شک کردن به حقانیت و قطعی بودن اون موضوع بشه.
(یکی از جملههایی که ۱۳ سال پیش از استادی شنیدیم و مدام بهش فکر میکنم)
9️⃣ خیلی از چیزهایی که برای ما مثل خون و شرف ارزشمند هستند برای بقیه پشیزی ارزش ندارند و متقابلاً ارزشهای بقیه برای ما!
این موضوع ابداً مجوز توهین کردن را صادر نمیکند اما وا بده هموطن!
🔟 وزرا، معاونان، استانداران و تمام مدیران دولت #روحانی!
اگر نقدی دارید همین حالا که در قدرت هستید بگویید، وقتی دوران ریاستجمهوری حسن روحانی تمام شد، نقد عملکردش توسط شما نه شجاعت است نه شرافت. بیشتر تقلا برای پیدا کردن صندلی و جا در دولت جدید است.
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95