#چاردیواری غیر اختیاری
📸 امیر طلوعی
🚬 همسایه طبقه پایین #سیگاری است. اینجا هم سیگار کشیدن داخل و تا شعاع چندمتری ساختمان ممنوع است.
به همین خاطر همسایه مربوطه روزی چند بار برای سیگار کشیدن میرود کنار خیابان چمباتمه میزند.
یاد این افتادم که در #ایران برخی با شعار #چاردیواری_اختیاری هر [کاری] دلشان میخواست در آپارتمان میکردند.
البته نه که اینجا هم همه علیهالسلام و قانونمند باشند ولی دست کم عرفی به نام چاردیواری اختیاری وجود ندارد.
#کانادا
@amirtle2017
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 امیر طلوعی
🚬 همسایه طبقه پایین #سیگاری است. اینجا هم سیگار کشیدن داخل و تا شعاع چندمتری ساختمان ممنوع است.
به همین خاطر همسایه مربوطه روزی چند بار برای سیگار کشیدن میرود کنار خیابان چمباتمه میزند.
یاد این افتادم که در #ایران برخی با شعار #چاردیواری_اختیاری هر [کاری] دلشان میخواست در آپارتمان میکردند.
البته نه که اینجا هم همه علیهالسلام و قانونمند باشند ولی دست کم عرفی به نام چاردیواری اختیاری وجود ندارد.
#کانادا
@amirtle2017
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️ وقتی #پوتین برای منافع روسیه به قرآن استناد میکند و جواد ظریف میخندد!
◾️ نشست سهجانبه روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه.
🖋 @ehsanmohammadi95
◾️ نشست سهجانبه روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه.
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😊 وقتی میخوای محکم، با اراده و با گامهای بلند از مشکلات و موانع زندگی گذر کنی!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
🔟 توئیت
✍️ احسان محمدی
1️⃣ آدمها #عدد نیستند. یک نفر میمیرد اما دهها نفر از عزیزانش، همراهش به خاک سپرده میشوند. بعد از او نفس میکشند، راه میروند، حتی میخندند اما هیچوقت آدم قبلی نمیشوند.
مرگ #پسر_قرمز تراژدی تازه در سرزمینی است که انگار عادت کردهایم در آن اشک را با اشک پاک کنیم.
2️⃣ اولین تجربه کاریام در یک شرکت نفتی چندملیتی بود. یک شب در کمپ محل استراحت، «الکس» پیرمرد لهستانی که ناظر پروژه بود، گیج و کلافه از من پرسید:
- شما ایرانیها چه مشکلی با هم دارید؟ با هر کدومتون حرف میزنیم میگه من فرق میکنم اما به بقیه ایرانیها اعتماد نکن!
3️⃣ به خدا، به پیر، به پیغمبر با بیآبروکردن دیگران، آبرودار نمیشوید، با تلاش برای بیسواد نشان دادن دیگران، باسواد و حرفهای نمیشوید، با ذرهبینانداختن و گاف کوچک از دیگران گرفتن، خفن به نظر نمیرسید.
خلاصه اینکه هیچکس با گاز گرفتن، #شير نمیشود.
4️⃣ اگر کسی بخواد بفهمه، میفهمه. اگر نخواد با وجود اسلحه روی شقیقهاش هم مقابل فهمیدن مقاومت میکنه!
5️⃣ خدايا! از تو پوزش میخواهم اگر در حضور من بر مظلومی ستم رفته و من او را ياری نكردهام. (صحیفه سجادیه، مناجات امام سجاد(ع) )
6️⃣ جماعت دائم طلبکار و منفعلی توی این کشور هست که میگن ما نه حالشو داریم نه وقتش و نه میخوایم به دردسر بیفتیم، شما وظیفهتونه کاری کنید اینا برن بعد مملکت بشه عین #سوئیس! در غیر اینصورت مزدورید و اصلاً حقتونه بیان بگیرنتون! اصلاً چرا زندهاید؟ چرا اعدامتون نمیکنن!
7️⃣ چیزی که #مارتین_لوتر را به خشم آورد نفس بهشتفروشی و «آخرتفروشی» با «بلیت» یا «رسید» توسط مقامات ارشد کلیسا به مومنان نبود، هجوم مردم برای خرید آن رسیدها بود. آن همه عوام عوامزدگی برایش حیرتانگیز بود. (غرب چگونه غرب شد؟/ #صادق_زیباکلام/ انتشارات روزنه/ ص ۱۳۱)
8️⃣ چرا باید انتظار داشت در جامعهای که نخبگان، روزنامهنگاران و اهل رسانهاش جز با نیش و کنایه و حسادت و طعنه با هم حرف نمیزنند فرهنگ گفتگو همگانی شود؟
9️⃣ قدیما خوب بود. خارجنشینا به داخلیا میگفتن مزدور رژیم، اینا به اونا میگفتن عمله استکبار. سرراست!
الان اونا به ما فحش میدن، ما به اونا فحش میدیم، اونا به خودشون فحش میدن، ما به خودمون فحش میدیم! همهمون هم میگیم فقط به خطر مردم و وطنه! #ایران
🔟 همیشه موفقیتها نتیجه تلاش و استعداد خود ماست، شکستها محصول توطئه بدخواهان!
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ آدمها #عدد نیستند. یک نفر میمیرد اما دهها نفر از عزیزانش، همراهش به خاک سپرده میشوند. بعد از او نفس میکشند، راه میروند، حتی میخندند اما هیچوقت آدم قبلی نمیشوند.
مرگ #پسر_قرمز تراژدی تازه در سرزمینی است که انگار عادت کردهایم در آن اشک را با اشک پاک کنیم.
2️⃣ اولین تجربه کاریام در یک شرکت نفتی چندملیتی بود. یک شب در کمپ محل استراحت، «الکس» پیرمرد لهستانی که ناظر پروژه بود، گیج و کلافه از من پرسید:
- شما ایرانیها چه مشکلی با هم دارید؟ با هر کدومتون حرف میزنیم میگه من فرق میکنم اما به بقیه ایرانیها اعتماد نکن!
3️⃣ به خدا، به پیر، به پیغمبر با بیآبروکردن دیگران، آبرودار نمیشوید، با تلاش برای بیسواد نشان دادن دیگران، باسواد و حرفهای نمیشوید، با ذرهبینانداختن و گاف کوچک از دیگران گرفتن، خفن به نظر نمیرسید.
خلاصه اینکه هیچکس با گاز گرفتن، #شير نمیشود.
4️⃣ اگر کسی بخواد بفهمه، میفهمه. اگر نخواد با وجود اسلحه روی شقیقهاش هم مقابل فهمیدن مقاومت میکنه!
5️⃣ خدايا! از تو پوزش میخواهم اگر در حضور من بر مظلومی ستم رفته و من او را ياری نكردهام. (صحیفه سجادیه، مناجات امام سجاد(ع) )
6️⃣ جماعت دائم طلبکار و منفعلی توی این کشور هست که میگن ما نه حالشو داریم نه وقتش و نه میخوایم به دردسر بیفتیم، شما وظیفهتونه کاری کنید اینا برن بعد مملکت بشه عین #سوئیس! در غیر اینصورت مزدورید و اصلاً حقتونه بیان بگیرنتون! اصلاً چرا زندهاید؟ چرا اعدامتون نمیکنن!
7️⃣ چیزی که #مارتین_لوتر را به خشم آورد نفس بهشتفروشی و «آخرتفروشی» با «بلیت» یا «رسید» توسط مقامات ارشد کلیسا به مومنان نبود، هجوم مردم برای خرید آن رسیدها بود. آن همه عوام عوامزدگی برایش حیرتانگیز بود. (غرب چگونه غرب شد؟/ #صادق_زیباکلام/ انتشارات روزنه/ ص ۱۳۱)
8️⃣ چرا باید انتظار داشت در جامعهای که نخبگان، روزنامهنگاران و اهل رسانهاش جز با نیش و کنایه و حسادت و طعنه با هم حرف نمیزنند فرهنگ گفتگو همگانی شود؟
9️⃣ قدیما خوب بود. خارجنشینا به داخلیا میگفتن مزدور رژیم، اینا به اونا میگفتن عمله استکبار. سرراست!
الان اونا به ما فحش میدن، ما به اونا فحش میدیم، اونا به خودشون فحش میدن، ما به خودمون فحش میدیم! همهمون هم میگیم فقط به خطر مردم و وطنه! #ایران
🔟 همیشه موفقیتها نتیجه تلاش و استعداد خود ماست، شکستها محصول توطئه بدخواهان!
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
✈️ درسی که از مهاجرت «علیرضا فغانی» میتوان آموخت
✍️ احسان محمدی
✈️ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتنهای چند دقیقهای در مراسم تدفین به هم میگوییم. وقتی میخواهیم یکجوریهایی به خودمان دلگرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روزها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکارشدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش میشد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهانشدنی نیست.
✈️ شب گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از #علیرضا_فغانی داور بینالمللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف میزد و بیهیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت. و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانوادهام میروم.
✈️ دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش میشد در مورد کسانی که مهاجرت کردهاند و نگون بخت شدهاند. روایت اصلی این بود که آنور آب خبری نیست، بروید از درد غربت میمیرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.
✈️ اما حالا دیگر مردم میدانند که بسیاری از همانها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچههایشان را میفرستادند آنور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آنوری تقلایی میکردند!
✈️ مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضیها میگویند درست است که #آسمان در همه جای جهان یک رنگ است اما #زمین اش فرق دارد. آدم یکبار به دنیا میآید و یکبار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری میبیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش میشود. #سعدی علیهالرحمه چند صدسال پیش فرمود:
سعدیا حُب وطن گرچه حدیثیست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم
✈️ علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی میروند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری میخوانند و #شهروندی میگیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریحاللهجه ای است که خیلی از این اداها در نیاورده است.
✈️ وقتی مجری از او پرسید که فکر میکنی بروی دل مردم برایت تنگ میشود و چه میگویند؟ دو بار گفت:«میگویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاهطلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت #استرالیا!
✈️ قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظههای تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند» اما «چراغم در همین خانه میسوزد». اما این رفتنها را جدی بگیرید. این روزها هرکس میتواند میرود. بسیاری از آنها که نمیروند هم ماندن #انتخاب ناگزیرشان است!
✈️ در همه جای جهان آدمها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت میکنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قارهای به قارهای. اما رفتن مغزها و سرمایهها و استعدادها خسارت ملی است. اسمش میخواهد #پناهندگی باشد یا #مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن میکند.
✈️ چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیختهام بعد از چندسال اقامت در #ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف میزدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرفهایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:
✅ من با دوستان خارجنشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و میگویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمیگردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را میشنوم حس خواستگاری را پیدا میکنم که دختری بهش میگوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!
✅ خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدمها و خطکشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر میتواند متفاوت باشد. ضمن اینکه این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمیآید روی ملاج ما. فرایندیست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمیگذارند یا نمیخواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چارهاش رفتن و برنگشتن نیست.
✅ مشابه همان حرفی که #اصغر_فرهادی نمیدانم کجا دربارهی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچهی بیمار خود را در خانه رها نمیکند و برود٬ ولو اینکه بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمیکند.
✅ فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمیگردم» نوعی عافیتطلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینههای این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آنها که ماندهاند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمیگردم.
◾️ کاش زیستن اینجا آسانتر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
✈️ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتنهای چند دقیقهای در مراسم تدفین به هم میگوییم. وقتی میخواهیم یکجوریهایی به خودمان دلگرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روزها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکارشدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش میشد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهانشدنی نیست.
✈️ شب گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از #علیرضا_فغانی داور بینالمللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف میزد و بیهیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت. و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانوادهام میروم.
✈️ دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش میشد در مورد کسانی که مهاجرت کردهاند و نگون بخت شدهاند. روایت اصلی این بود که آنور آب خبری نیست، بروید از درد غربت میمیرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.
✈️ اما حالا دیگر مردم میدانند که بسیاری از همانها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچههایشان را میفرستادند آنور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آنوری تقلایی میکردند!
✈️ مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضیها میگویند درست است که #آسمان در همه جای جهان یک رنگ است اما #زمین اش فرق دارد. آدم یکبار به دنیا میآید و یکبار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری میبیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش میشود. #سعدی علیهالرحمه چند صدسال پیش فرمود:
سعدیا حُب وطن گرچه حدیثیست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم
✈️ علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی میروند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری میخوانند و #شهروندی میگیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریحاللهجه ای است که خیلی از این اداها در نیاورده است.
✈️ وقتی مجری از او پرسید که فکر میکنی بروی دل مردم برایت تنگ میشود و چه میگویند؟ دو بار گفت:«میگویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاهطلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت #استرالیا!
✈️ قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظههای تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند» اما «چراغم در همین خانه میسوزد». اما این رفتنها را جدی بگیرید. این روزها هرکس میتواند میرود. بسیاری از آنها که نمیروند هم ماندن #انتخاب ناگزیرشان است!
✈️ در همه جای جهان آدمها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت میکنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قارهای به قارهای. اما رفتن مغزها و سرمایهها و استعدادها خسارت ملی است. اسمش میخواهد #پناهندگی باشد یا #مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن میکند.
✈️ چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیختهام بعد از چندسال اقامت در #ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف میزدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرفهایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:
✅ من با دوستان خارجنشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و میگویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمیگردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را میشنوم حس خواستگاری را پیدا میکنم که دختری بهش میگوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!
✅ خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدمها و خطکشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر میتواند متفاوت باشد. ضمن اینکه این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمیآید روی ملاج ما. فرایندیست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمیگذارند یا نمیخواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چارهاش رفتن و برنگشتن نیست.
✅ مشابه همان حرفی که #اصغر_فرهادی نمیدانم کجا دربارهی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچهی بیمار خود را در خانه رها نمیکند و برود٬ ولو اینکه بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمیکند.
✅ فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمیگردم» نوعی عافیتطلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینههای این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آنها که ماندهاند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمیگردم.
◾️ کاش زیستن اینجا آسانتر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from آیدین سیارسریع
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
آیدین سیارسریع @aydinsayar
یکی از زیبایی های کشور عزیزمون ایران که می تونه با دوراندیشی مسئولین در آینده به عنوان یک جاذبه توریستی درآمدزایی داشته باشه اینه که ما به مسائل پیچیده نگاه ساده و «به طحالم» انگارانه داریم و در عین حال مسائل ساده رو به شدت پیچیده می کنیم. مثلا یهو می بینی یک امر عادی تبدیل به بحران سیاسی مملکت میشه و یه مساله بزرگ سیاسی تو گروه خانوادگی با استیکر لیلا فروهر و ایموجی خنده و «اینا واسه اینه که سر من و شما رو گرم کنن» ختم به خیر میشه. با این روندی که ما داریم طی می کنیم و بحران سازی هایی که شاهدش هستیم فرض می کنیم فردا یک قانون میاد با این محتوا که «از فردا تناول موز برای افراد زیر سی سال ممنوع می باشد. بدیهی است با متخلفان مطابق قانون برخورد خواهد شد.» حالا مرحله به مرحله بررسی می کنیم که بعد از تصویب این قانون چه اتفاقی خواهد افتاد:
1) خبر از طریق اخبار و کانال های تلگرامی پخش می شود. عده ای در توییتر و تلگرام از این خبر اظهار شگفتی می کنند. عده ای هم در اینستاگرام بی خبر از همه جا موز می خورند. خبر بین اکانت های خبری و افراد موثر شبکه اجتماعی بازنشر می شود. همه در شوک به سر می برند.
2) تحلیل ها و واکنش ها یکی پس از دیگری از راه می رسد.
سیروس از سیاتل می نویسد: ممنوعیت موز برای جوانان دستاویزی است که با آن حواس مردم را از سهمیه بندی بنزین پرت کنند. هوشیار باش هموطن.
احسان محمدی از روی چمن های محوطه صداوسیما: «برای ما دهه شصتی ها موز نخوردن چیز تازه ای نیست. فرهاد هم اتاقی مان بچه کرمانشاه بود. او هیچوقت موز نخورد. الان در ناسا مدیر پروژه است. بیایید با هم مهربان باشیم.» و 356 تا کامنت فحش برایش می نویسند.
سهند ایرانمهر از قرن 6 هجری قمری: سلطانی بر درویشی وارد شد. گفت از من چه خواهی؟ درویش التفات نکرد. سلطان که سطوت سلطنت است برنجید و گفت پس من یک موز بر می دارم و از درویش خارج شد. (تاریخ بلغمی / جلد 3 / در سیرت پادشاهان / ابن بابویه ی سمرقندی)
فتوره چی از کافه: هارت و پورت آن مردک پشمک صفت و ببوگلابی را هم به موقع جواب خواهم داد، چنان هراسی فرویدی در او ایجاد کنم که میشل فوکو را عموجانی بپندارد. (متاسفانه مقصود استاد در بین جنگ و جدل گم شد)
سیارسریع از زیر کولر: موز را ممنوع کردند. خوب شد الکسیس سانچز در ایران نیست وگرنه از حرکات بدون توپ او بی بهره می ماندیم. هر هر هر (و زهرمار! پسره ی مبتذل)
3) اینجا دیگر نوبت گروه های سیاسی است. اصلاح طلبان به شدت ممنوعیت موز برای جوانان زیر سی سال را محکوم می کنند. تاج زاده تا آخرین قطره خون ریتوییت و ری پست می کند، جوانان اصلاح طلب ضمن تقبیح این ممنوعیت ها خواستار ایجاد گشایش های سیاسی در این زمینه می شوند و در حالی که استاده اند چو شمع پست را با جمله ی یاد می آر از آن روزگاران یاد آر به اتمام می رسانند. اصولگرایان که می بینند اصلاح طلبان با این قضیه مخالفند بر خودشان واجب می دانند که با آن موافق باشند! یکی در مضرات موز یادداشت می نویسد. یکی تحلیل می کند که غرب می خواهد با موز آمار ازدواج را پایین بیاورد. جنجال می شود. کیهان می نویسد که برخی جریانات با دفاع شتابزده از یک میوه ی معلوم الحال به دنبال پیگیری کدام پروژه ی اربابان غربی خود هستند؟ آیا وقت آن نرسیده است دستگاه های ذی ربط با تمام قدرت در این زمینه ورود کنند؟ فردای آن روز نهادهای ذی ربط با قدرت وارد می شوند. دولت موضع می گیرد. سخنگوی دولت می گوید اگر زیرساخت ها فراهم باشد ما با اصل موز مشکل نداریم. یکی از وزرا می گوید نخیر ما با اصل موز مشکل داریم. از پاییز به امید خدا برخورد را با موزخواران آغاز خواهیم کرد. ناهماهنگی باعث ایجاد اختلاف می شود. خبر به گوش رسانه های خارجی می رسد. امریکا موز را تحریم می کند. کاسبی ها شروع می شود. عکس یک آقازاده در حال خوردن موز با یک داف برازنده در اینستاگرام دست به دست می چرخد. خیابانی گریه می کند. پرویز پرستویی بغلش می کند. هادی حیدری یک موز طراحی می کند که از آن شکوفه ی امید بیرون آمده. یک نفر در تلویزیون اعتراف می کند که روزی سه تا موز می خورده و به اشتباهش پی می برد. کار بیخ می گیرد.
4) چند روز می گذرد. خبر می رسد که «خیره شدن به تَرَک دیوار به مدت بیش از سی ثانیه پیگرد قانونی به همراه دارد، به خصوص آقایان». شگفت زده می شویم. تحلیل می کنیم. دعوا می کنیم. به عمه و خاله ی هم اظهار لطف می کنیم. احسان محمدی یاد یک خاطره از ترک دیوار می افتد. سیارسریع محتاطانه دلقک بازی در می آورد. فتوره چی فحش می دهد. اصلاح طلب مخالفت می کند. اصولگرا موافقت می کند. بیست و سی گزارش می رود. یک نفر کشته می شود و در نهایت نظر شما را به خبر شگفت انگیز بعد جلب می کنیم...
آیدین سیارسریع @aydinsayar
یکی از زیبایی های کشور عزیزمون ایران که می تونه با دوراندیشی مسئولین در آینده به عنوان یک جاذبه توریستی درآمدزایی داشته باشه اینه که ما به مسائل پیچیده نگاه ساده و «به طحالم» انگارانه داریم و در عین حال مسائل ساده رو به شدت پیچیده می کنیم. مثلا یهو می بینی یک امر عادی تبدیل به بحران سیاسی مملکت میشه و یه مساله بزرگ سیاسی تو گروه خانوادگی با استیکر لیلا فروهر و ایموجی خنده و «اینا واسه اینه که سر من و شما رو گرم کنن» ختم به خیر میشه. با این روندی که ما داریم طی می کنیم و بحران سازی هایی که شاهدش هستیم فرض می کنیم فردا یک قانون میاد با این محتوا که «از فردا تناول موز برای افراد زیر سی سال ممنوع می باشد. بدیهی است با متخلفان مطابق قانون برخورد خواهد شد.» حالا مرحله به مرحله بررسی می کنیم که بعد از تصویب این قانون چه اتفاقی خواهد افتاد:
1) خبر از طریق اخبار و کانال های تلگرامی پخش می شود. عده ای در توییتر و تلگرام از این خبر اظهار شگفتی می کنند. عده ای هم در اینستاگرام بی خبر از همه جا موز می خورند. خبر بین اکانت های خبری و افراد موثر شبکه اجتماعی بازنشر می شود. همه در شوک به سر می برند.
2) تحلیل ها و واکنش ها یکی پس از دیگری از راه می رسد.
سیروس از سیاتل می نویسد: ممنوعیت موز برای جوانان دستاویزی است که با آن حواس مردم را از سهمیه بندی بنزین پرت کنند. هوشیار باش هموطن.
احسان محمدی از روی چمن های محوطه صداوسیما: «برای ما دهه شصتی ها موز نخوردن چیز تازه ای نیست. فرهاد هم اتاقی مان بچه کرمانشاه بود. او هیچوقت موز نخورد. الان در ناسا مدیر پروژه است. بیایید با هم مهربان باشیم.» و 356 تا کامنت فحش برایش می نویسند.
سهند ایرانمهر از قرن 6 هجری قمری: سلطانی بر درویشی وارد شد. گفت از من چه خواهی؟ درویش التفات نکرد. سلطان که سطوت سلطنت است برنجید و گفت پس من یک موز بر می دارم و از درویش خارج شد. (تاریخ بلغمی / جلد 3 / در سیرت پادشاهان / ابن بابویه ی سمرقندی)
فتوره چی از کافه: هارت و پورت آن مردک پشمک صفت و ببوگلابی را هم به موقع جواب خواهم داد، چنان هراسی فرویدی در او ایجاد کنم که میشل فوکو را عموجانی بپندارد. (متاسفانه مقصود استاد در بین جنگ و جدل گم شد)
سیارسریع از زیر کولر: موز را ممنوع کردند. خوب شد الکسیس سانچز در ایران نیست وگرنه از حرکات بدون توپ او بی بهره می ماندیم. هر هر هر (و زهرمار! پسره ی مبتذل)
3) اینجا دیگر نوبت گروه های سیاسی است. اصلاح طلبان به شدت ممنوعیت موز برای جوانان زیر سی سال را محکوم می کنند. تاج زاده تا آخرین قطره خون ریتوییت و ری پست می کند، جوانان اصلاح طلب ضمن تقبیح این ممنوعیت ها خواستار ایجاد گشایش های سیاسی در این زمینه می شوند و در حالی که استاده اند چو شمع پست را با جمله ی یاد می آر از آن روزگاران یاد آر به اتمام می رسانند. اصولگرایان که می بینند اصلاح طلبان با این قضیه مخالفند بر خودشان واجب می دانند که با آن موافق باشند! یکی در مضرات موز یادداشت می نویسد. یکی تحلیل می کند که غرب می خواهد با موز آمار ازدواج را پایین بیاورد. جنجال می شود. کیهان می نویسد که برخی جریانات با دفاع شتابزده از یک میوه ی معلوم الحال به دنبال پیگیری کدام پروژه ی اربابان غربی خود هستند؟ آیا وقت آن نرسیده است دستگاه های ذی ربط با تمام قدرت در این زمینه ورود کنند؟ فردای آن روز نهادهای ذی ربط با قدرت وارد می شوند. دولت موضع می گیرد. سخنگوی دولت می گوید اگر زیرساخت ها فراهم باشد ما با اصل موز مشکل نداریم. یکی از وزرا می گوید نخیر ما با اصل موز مشکل داریم. از پاییز به امید خدا برخورد را با موزخواران آغاز خواهیم کرد. ناهماهنگی باعث ایجاد اختلاف می شود. خبر به گوش رسانه های خارجی می رسد. امریکا موز را تحریم می کند. کاسبی ها شروع می شود. عکس یک آقازاده در حال خوردن موز با یک داف برازنده در اینستاگرام دست به دست می چرخد. خیابانی گریه می کند. پرویز پرستویی بغلش می کند. هادی حیدری یک موز طراحی می کند که از آن شکوفه ی امید بیرون آمده. یک نفر در تلویزیون اعتراف می کند که روزی سه تا موز می خورده و به اشتباهش پی می برد. کار بیخ می گیرد.
4) چند روز می گذرد. خبر می رسد که «خیره شدن به تَرَک دیوار به مدت بیش از سی ثانیه پیگرد قانونی به همراه دارد، به خصوص آقایان». شگفت زده می شویم. تحلیل می کنیم. دعوا می کنیم. به عمه و خاله ی هم اظهار لطف می کنیم. احسان محمدی یاد یک خاطره از ترک دیوار می افتد. سیارسریع محتاطانه دلقک بازی در می آورد. فتوره چی فحش می دهد. اصلاح طلب مخالفت می کند. اصولگرا موافقت می کند. بیست و سی گزارش می رود. یک نفر کشته می شود و در نهایت نظر شما را به خبر شگفت انگیز بعد جلب می کنیم...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اتفاق_خوب_روز
سری جدید برنامه تلویزیونی #کتاب_باز آغاز شد. حتی اگر با تلویزیون قهرید، دیدن این برنامه را از دست ندهید.
📺 شبکه نسیم
⏰ از شنبه تا چهارشنبه ۸ شب
⏱ بازپخشها:
۱:۳۰ صبح
۹ صبح
۳ عصر
#سروش_صحت
#احسان_رضایی
🖋 @ehsanmohammadi95
سری جدید برنامه تلویزیونی #کتاب_باز آغاز شد. حتی اگر با تلویزیون قهرید، دیدن این برنامه را از دست ندهید.
📺 شبکه نسیم
⏰ از شنبه تا چهارشنبه ۸ شب
⏱ بازپخشها:
۱:۳۰ صبح
۹ صبح
۳ عصر
#سروش_صحت
#احسان_رضایی
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from ایران ورزشی
روایت ایرانورزشی از چهره اول این روزهای فوتبال ایران؛ وریا غفوری. کاپیتان استقلال فراتر از یک بازیکن معمولی است و بارها در مقاطع مختلف، جای درست ایستاده است؛ طرفِ مردم. درباره فوتبالیستهایی نوشتیم که دیگر در شبکههای اجتماعی جلوههایی از زندگی لاکچری و رفتارهای غیرمعمول را نمایش نمیدهند و مسئولیت اجتماعی را در نظر دارند. تیتر انتخابی هم به زبان کُردی است: بژی کاپیتان
#وریا_غفوری
@iranvarzeshii
#وریا_غفوری
@iranvarzeshii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 ماجرای ساخت تیتراژ آغاز برنامه کودک که برای نسل ما انگار کلید ورود به بهشت بود.
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🚁 از مردی که با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد تا #ساعت_خوش!
✍ احسان محمدی
📻 طنز برای خیلی از هم نسل های من یعنی صبح جمعه با شما. همان شوخی های #منوچهر_نوذری در دو کارکتر مُلَوَّن و آقای دست و دلباز. دست انداختن صاحبخانه و نک و نال کارمندها از گرانی. لابلایش هم #منوچهر_آذری و #جاوید نیا سوت بلبلی می زدند و #فرهنگ_مهرپرور نازنین و چند نفر دیگر برایمان خاطره می ساختند.
📺 دو شبکه تلوزیون در اختیار سریال های #رعنا و #آینه بود. دومی با ژانر یک معتاد آب زیپوی آفتابه به دست، به الگویی برای آنها که در تئاترهای دبیرستانی می خواستند نشان بدهند که «اعتیاد دشمن سلامتی» است تبدیل شد!
🚁 نهایتاً دهه فجر می شد و یک آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه #ساعت_خوش از راه رسید.
انگار یک مشت جوان به سرکردگی #مهران_مدیری علیه شبکه دو کودتا کرده بودند و حالا یک استودیو برای خودشان داشتند که آنجا ادای همه را در می آوردند.
🙂 در روزگاری که کسی جرات شوخی کردن با منوچهر نوذری جذاب و مغرور را نداشت برایش آیتم ساختند و با مسابقه هفته اش آیتم طنز درست کردند!
#اردشیر_منظم ترانه «گل می روید به باغ» را به یک شوخی تبدیل کرد. آهنگ تقویم تاریخ را #رضا_عطاران با دهانش که می زد فردا صبح توی حیاط تمام مدارس پسرانه کشور ادایش را در می آوردیم.
🕵یا آن آیتم «بچه این محلی؟!» با بازی #محسن_حاجیلو که امروز به نظر یک شوخی دم دستی می آید، برای خودش کُشته مرده داشت! از کارآگاه دِرِک و دستیارش چیزی نمی گویم که سینه خواهم شرحه شرحه از فراق!
🎥 سال هفتاد و سه، هفته ای یکبار شبکه دو به محبوب ترین شبکه دنیای ما تبدیل می شد. زل می زدیم به خان دایی جان و #رادش و #پوپک_گلدره و #حسین_رفیعی و #رضا_شفیعی_جم و #نادر_سلیمانی و .. یک دفعه برنامه قطع شد. تمام. بی هیچ توضیحی.
🗣 شایعه شد که در پشت صحنه سریال اتفاقاتی افتاده است. یادم می آید یکی از بچه های دبیرستان قسم می خورد که خودش در آینه ای که گوشه یک آیتم بوده دیده که یک زن و مرد رقصیده اند!
🤐 آن روزها مثل همین روزها مهم نبود که مردم خوششان بیاید یا نیاید، مدیران کار خودشان را می کردند. برنامه متوقف شد و ما برگشتیم به همان آقایی که با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد! راستی الان کجاست؟
🙏 زندگی اما ادامه پیدا کرد. بیشتر آن ستاره های نوپا به جز پوپکی که حالا زیر خاک خفته و #داود_اسدی که یکباره رفت، فاتحان کمدی سینما و تلویزیون شدند. مدیران البته هنوز به همان شیوه کار خودشان را می کنند، ما اما در آرزوی ساعتی خوش در زندگی، عمر می گذرانیم.
⌛️ گاهی حس می کنم مغز یک دایناسور #تیرانوزوروس را توی جمجمه ام کاشته اند که این همه خاطره دور دارم. مگر ما چندهزار سال عمر کرده ایم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
📻 طنز برای خیلی از هم نسل های من یعنی صبح جمعه با شما. همان شوخی های #منوچهر_نوذری در دو کارکتر مُلَوَّن و آقای دست و دلباز. دست انداختن صاحبخانه و نک و نال کارمندها از گرانی. لابلایش هم #منوچهر_آذری و #جاوید نیا سوت بلبلی می زدند و #فرهنگ_مهرپرور نازنین و چند نفر دیگر برایمان خاطره می ساختند.
📺 دو شبکه تلوزیون در اختیار سریال های #رعنا و #آینه بود. دومی با ژانر یک معتاد آب زیپوی آفتابه به دست، به الگویی برای آنها که در تئاترهای دبیرستانی می خواستند نشان بدهند که «اعتیاد دشمن سلامتی» است تبدیل شد!
🚁 نهایتاً دهه فجر می شد و یک آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه #ساعت_خوش از راه رسید.
انگار یک مشت جوان به سرکردگی #مهران_مدیری علیه شبکه دو کودتا کرده بودند و حالا یک استودیو برای خودشان داشتند که آنجا ادای همه را در می آوردند.
🙂 در روزگاری که کسی جرات شوخی کردن با منوچهر نوذری جذاب و مغرور را نداشت برایش آیتم ساختند و با مسابقه هفته اش آیتم طنز درست کردند!
#اردشیر_منظم ترانه «گل می روید به باغ» را به یک شوخی تبدیل کرد. آهنگ تقویم تاریخ را #رضا_عطاران با دهانش که می زد فردا صبح توی حیاط تمام مدارس پسرانه کشور ادایش را در می آوردیم.
🕵یا آن آیتم «بچه این محلی؟!» با بازی #محسن_حاجیلو که امروز به نظر یک شوخی دم دستی می آید، برای خودش کُشته مرده داشت! از کارآگاه دِرِک و دستیارش چیزی نمی گویم که سینه خواهم شرحه شرحه از فراق!
🎥 سال هفتاد و سه، هفته ای یکبار شبکه دو به محبوب ترین شبکه دنیای ما تبدیل می شد. زل می زدیم به خان دایی جان و #رادش و #پوپک_گلدره و #حسین_رفیعی و #رضا_شفیعی_جم و #نادر_سلیمانی و .. یک دفعه برنامه قطع شد. تمام. بی هیچ توضیحی.
🗣 شایعه شد که در پشت صحنه سریال اتفاقاتی افتاده است. یادم می آید یکی از بچه های دبیرستان قسم می خورد که خودش در آینه ای که گوشه یک آیتم بوده دیده که یک زن و مرد رقصیده اند!
🤐 آن روزها مثل همین روزها مهم نبود که مردم خوششان بیاید یا نیاید، مدیران کار خودشان را می کردند. برنامه متوقف شد و ما برگشتیم به همان آقایی که با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد! راستی الان کجاست؟
🙏 زندگی اما ادامه پیدا کرد. بیشتر آن ستاره های نوپا به جز پوپکی که حالا زیر خاک خفته و #داود_اسدی که یکباره رفت، فاتحان کمدی سینما و تلویزیون شدند. مدیران البته هنوز به همان شیوه کار خودشان را می کنند، ما اما در آرزوی ساعتی خوش در زندگی، عمر می گذرانیم.
⌛️ گاهی حس می کنم مغز یک دایناسور #تیرانوزوروس را توی جمجمه ام کاشته اند که این همه خاطره دور دارم. مگر ما چندهزار سال عمر کرده ایم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
اینفوگرافیک حضور ایرانیان در تلگرام
🔘۴۰ میلیون ایرانی در تلگرام عضو هستند
🔘۵۴ درصد ایرانیان تلگرام را مفید میدانند
🔘بسیاری از کسب و کارها در تلگرام انجام می شود
🆔 @commac
🖋 @ehsanmohammadi95
🔘۴۰ میلیون ایرانی در تلگرام عضو هستند
🔘۵۴ درصد ایرانیان تلگرام را مفید میدانند
🔘بسیاری از کسب و کارها در تلگرام انجام می شود
🆔 @commac
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏆 راستگوترین دانش آموز ایرانی در طول تاریخ!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
🔟 توئیت
✍️ احسان محمدی
1️⃣ خدایا! به همه ما شعوری بده رازی که کسی در روز دوستی مثل گُل سرخ، کف دستمان گذاشت، روز قهر و دشمنی مثل خنجر زنگزده توی قلبش فرو نکنیم.
2️⃣ یکنفر تقریباً دو ماه، هر روز در تلگرام پیام میداد: آقا ساقیت کیه که به درست شدن این مملکت امیدواری؟ نگاه کن واسه دو روز قدرت چطور آبروی همو میبرن!
امروز به حرفش عمیق فکر کردم. حق داشت. کل مملکت برای عدهای، حیاط خلوت شخصی است. آزاد و مختارند با آن هر کاری کنند. هر کاری!
3️⃣ چرا و به چه حقی این همه از هم طلبکاریم؟
ریشه این #طلبکاری_ملی و "من ازت انتظار/توقع نداشتم" در چیه؟
وا بده هموطن آریایی! زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند سر جدت.
4️⃣ آدم هر چه کوچکتر، حسادتش بزرگتر!
5️⃣ هیچوقت از خودتون بد نگید، دیگران اندازه کافی این کار رو میکُنن!
6️⃣ دهههفتاد #خاتمی رفته بود ایتالیا. عکسی توزیع کردند که دور یک جام دایره کشیده بودند، یعنی رئیسجمهور اصلاحطلب سرسفره شرابخواری نشسته.
ماجرای #پروانه_سلحشوری ادامه همان سناریوی قدیمی است: بستن دهان منتقد با تهمت.
آزادی بیان و عمل، قبل و بعد از این خودسرها؟! سوتفاهم بود!
7️⃣ یکی از بدخلقیهایی که میکنم و از کرده خود دلشادم اینه که هیچوقت به کسی اجازه نمیدم پشتسر نفری که کنارمون بود و رفت حرف بزنه! میگم اگه جسارتش رو داشتیم این حرفا رو جلوش میزدیم.
بعضی راننده تاکسیها عادتشونه پشت سر مسافرِ پیادهشده حرف بزنن وقتی میگم دلشون میخواد پرتم کنن بیرون!
8️⃣ پارسال بحثی شد در مورد ممنوعیتها. به باران گفتم:
_ میدونی زمان ما ویدئو ممنوع بود؟
+ ویدئو چیه؟
توضیح دادم چیزی بود شبیه همین دیویدیپلیر. با تعجب گفت:
_مسخره میکنی بابا؟
سالها بعد باران به فرزندش میگوید:
_ میدونی زمان ما ورزشگاهرفتن ممنوع بود؟
+ مسخره میکنی مامان؟
9️⃣ عشق، یه جور دیوونگی محضه که بین مردم جا افتاده. (فیلم سینمایی #her)
🔟 از کسی که راحت و علنی به دیگران #تهمت میزند و با آبروی آنها بازی میکند ممنونم. هم یادم میدهد سریع از او فاصله بگیرم هم مراقب خودم باشم که مثل او حقیر و رذل نشوم.
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ خدایا! به همه ما شعوری بده رازی که کسی در روز دوستی مثل گُل سرخ، کف دستمان گذاشت، روز قهر و دشمنی مثل خنجر زنگزده توی قلبش فرو نکنیم.
2️⃣ یکنفر تقریباً دو ماه، هر روز در تلگرام پیام میداد: آقا ساقیت کیه که به درست شدن این مملکت امیدواری؟ نگاه کن واسه دو روز قدرت چطور آبروی همو میبرن!
امروز به حرفش عمیق فکر کردم. حق داشت. کل مملکت برای عدهای، حیاط خلوت شخصی است. آزاد و مختارند با آن هر کاری کنند. هر کاری!
3️⃣ چرا و به چه حقی این همه از هم طلبکاریم؟
ریشه این #طلبکاری_ملی و "من ازت انتظار/توقع نداشتم" در چیه؟
وا بده هموطن آریایی! زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند سر جدت.
4️⃣ آدم هر چه کوچکتر، حسادتش بزرگتر!
5️⃣ هیچوقت از خودتون بد نگید، دیگران اندازه کافی این کار رو میکُنن!
6️⃣ دهههفتاد #خاتمی رفته بود ایتالیا. عکسی توزیع کردند که دور یک جام دایره کشیده بودند، یعنی رئیسجمهور اصلاحطلب سرسفره شرابخواری نشسته.
ماجرای #پروانه_سلحشوری ادامه همان سناریوی قدیمی است: بستن دهان منتقد با تهمت.
آزادی بیان و عمل، قبل و بعد از این خودسرها؟! سوتفاهم بود!
7️⃣ یکی از بدخلقیهایی که میکنم و از کرده خود دلشادم اینه که هیچوقت به کسی اجازه نمیدم پشتسر نفری که کنارمون بود و رفت حرف بزنه! میگم اگه جسارتش رو داشتیم این حرفا رو جلوش میزدیم.
بعضی راننده تاکسیها عادتشونه پشت سر مسافرِ پیادهشده حرف بزنن وقتی میگم دلشون میخواد پرتم کنن بیرون!
8️⃣ پارسال بحثی شد در مورد ممنوعیتها. به باران گفتم:
_ میدونی زمان ما ویدئو ممنوع بود؟
+ ویدئو چیه؟
توضیح دادم چیزی بود شبیه همین دیویدیپلیر. با تعجب گفت:
_مسخره میکنی بابا؟
سالها بعد باران به فرزندش میگوید:
_ میدونی زمان ما ورزشگاهرفتن ممنوع بود؟
+ مسخره میکنی مامان؟
9️⃣ عشق، یه جور دیوونگی محضه که بین مردم جا افتاده. (فیلم سینمایی #her)
🔟 از کسی که راحت و علنی به دیگران #تهمت میزند و با آبروی آنها بازی میکند ممنونم. هم یادم میدهد سریع از او فاصله بگیرم هم مراقب خودم باشم که مثل او حقیر و رذل نشوم.
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
Audio
🗓 روز جهانی آلزایمر
🔺 5درصد از جمعیت 65 ساله و بالاتر به بیماری آلزایمر متوسط تا شدید مبتلا هستند و این در حالیست که 15-10 درصد سالمندان در همین گروه سنی از بیماری آلزایمر خفیف رنج میبرند.
....
جهان را میشود از یاد برد دقیقهای
و میتوان فراموش کرد
شمارهی شناسنامه،
حسابِ بانکی
و نمرهی تلفن خانهی خود را
اما کارِ دشوارِ به خاطر نیاوردن تو
تنها از دستِ مرگ ساخته است...
#یغما_گلرویی
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺 5درصد از جمعیت 65 ساله و بالاتر به بیماری آلزایمر متوسط تا شدید مبتلا هستند و این در حالیست که 15-10 درصد سالمندان در همین گروه سنی از بیماری آلزایمر خفیف رنج میبرند.
....
جهان را میشود از یاد برد دقیقهای
و میتوان فراموش کرد
شمارهی شناسنامه،
حسابِ بانکی
و نمرهی تلفن خانهی خود را
اما کارِ دشوارِ به خاطر نیاوردن تو
تنها از دستِ مرگ ساخته است...
#یغما_گلرویی
🖋 @ehsanmohammadi95
🇮🇷✌️حساب آنان که در جنگتحمیلی از جان و مال و آرامششان گذشتند تا ایران بماند، از کاسبان و رزمندگان و شجاعان "بعد از جنگ" جداست.
ایران تا ابد مدیون شماست.🙏
#هفته_دفاع_مقدس
🖋 @ehsanmohammadi95
ایران تا ابد مدیون شماست.🙏
#هفته_دفاع_مقدس
🖋 @ehsanmohammadi95
Audio
🎙 چند صفحه از کتاب #جنگ_بود که به چاپ سوم رسید.
📗 این کتاب مشاهدات کودکی من از آخرین روزهای جنگ است.
#نه_به_جنگ
اینجا در موردش بخوانید👇
http://yon.ir/giKTC
🔰 توضیح نشر کتاب آمه در خصوص نحوه خریداری کتاب
📗 خوانندگانی که از #شهرستان قصد سفارش کتاب #جنگ_بود را دارند:
1️⃣ مبلغ 16 هزار تومان به کارت شماره 5047061027141882 به نام آقای محمود آموزگار واریز فرمایید.
2️⃣ تصویر فیش واریز را به همراه نام و آدرس و کدپستی و شماره تماس به شماره 09363484493 تلگرام کنید.
3️⃣ کتاب به آدرس اعلام شده پست خواهد شد. هزینه پست بر عهده انتشارات است.
📕 خرید برای تهرانیها
پس از واریز هزینه کتاب (به روش 1️⃣ و 2️⃣) یا به صورت حضوری به فروشگاه کتاب آمه به آدرس:
📝 بلوار کشاورز، تقاطع کارگر، پلاک 308، فروشگاه کتاب آمه مراجعه کنند،
یا
📬 کتاب از طریق پیک (که #هزینه آن به عهده گیرنده است) برای آنها ارسال خواهد شد.
🙏 با تشکر از شما که با خرید کتاب ضمن ترویج فرهنگ مطالعه، نویسندگان را حمایت می کنید.
📚 نشر کتاب آمه
🖋 @ehsanmohammadi95
📗 این کتاب مشاهدات کودکی من از آخرین روزهای جنگ است.
#نه_به_جنگ
اینجا در موردش بخوانید👇
http://yon.ir/giKTC
🔰 توضیح نشر کتاب آمه در خصوص نحوه خریداری کتاب
📗 خوانندگانی که از #شهرستان قصد سفارش کتاب #جنگ_بود را دارند:
1️⃣ مبلغ 16 هزار تومان به کارت شماره 5047061027141882 به نام آقای محمود آموزگار واریز فرمایید.
2️⃣ تصویر فیش واریز را به همراه نام و آدرس و کدپستی و شماره تماس به شماره 09363484493 تلگرام کنید.
3️⃣ کتاب به آدرس اعلام شده پست خواهد شد. هزینه پست بر عهده انتشارات است.
📕 خرید برای تهرانیها
پس از واریز هزینه کتاب (به روش 1️⃣ و 2️⃣) یا به صورت حضوری به فروشگاه کتاب آمه به آدرس:
📝 بلوار کشاورز، تقاطع کارگر، پلاک 308، فروشگاه کتاب آمه مراجعه کنند،
یا
📬 کتاب از طریق پیک (که #هزینه آن به عهده گیرنده است) برای آنها ارسال خواهد شد.
🙏 با تشکر از شما که با خرید کتاب ضمن ترویج فرهنگ مطالعه، نویسندگان را حمایت می کنید.
📚 نشر کتاب آمه
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 عکس زیبای ابوالفضل امانالله از قهرمانی تیم ملی والیبال در آسیا با حضور بانوان تماشاگری که یاریگر #ایران بودند.
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
◾️... این قصه برای نخوابیدن است
✍️ احسان محمدی
◾️دادگاههای متهمان #اخلال_اقتصادی کماکان برگزار میشود و به نظر میرسد این قصه سر دراز دارد و هنوز اندازه کافی غافلگیر نشدهایم. در کنار زوایای مختلف این ماجرا و تحسین شجاعت در برخورد با دانه درشتهایی که انگار همواره مصون بودند نکتهای که برایم جالب بود، پوشش و سیمای متهمان حاضر شده در دادگاه است.
◾️عکسهای منتشر شده از جلسات دادگاه، مردانی را با انگشترهای پرتعداد، محاسن، تسبیح به دست و دعا در مُشت نشان میداد. این تیپها همان #ظاهرالصلاحهایی هستند که سالها در موردشان نوشته شد و فریاد کردیم که آدمها را بر اساس ظاهرشان قضاوت نکنید و کردند!
◾️ممکن است برخی بگویند که این افراد تا زمان حضور در دادگاه، بازداشت بودهاند و در این مدت رندانه به این ظاهر درآمدهاند اما بررسی عکسهای گذشتهشان نشان میدهد که اتفاقاً بسیاری از آنها قبل از بازداشت با شدت و غلظت بیشتری هم دست به این #ظاهرسازیها میزدند تا راهشان را باز کنند و بیشتر چپاول کنند.
◾️سالها در فیلمها و سریالها و قصهها، خلافکارها و چهرههای بد #کروات میپوشیدند، ریش و سبیلشان را از دم تیغ میگذراندند یا سبیل تاب داده داشتند و اسامیشان هم معمولاً بیژن و اسفندیار و هوشنگ و منوچهر و پرویز و گودرز و ... بود. نامهای تمام ایرانی. #شلوار_لی میپوشیدند یا پیراهن آستین کوتاه تنشان بود.
◾️نگاه کنید به عکسها و تیپ متهمان این روزها که به عنوان اختلاسگر و خائن اقتصادی و اخلالگر محاکمه میشوند. به اسمها و پوشششان. واقعاً به آدم بدهای قصهها شبیهترند یا آن چهرههایی که به عنوان شهروند و انسان پاک و مطهر و قابل اعتماد به ما معرفی کردند؟
◾️سالها به اسم #گزینش و تائید صلاحیت، استعدادهایی که مطابق استانداردهای مقبول، لباس نمیپوشیدند یا موهای سر و صورتشان را آرایش نمیکردند، کنار گذاشته یا محدود و منزوی شدند. از تحصیل گرفته تا فرصت به دست آوردن شغل.
آنها که با خطکش این قواعد را خلق و اجرا کردند این روزها وقتی چهره و پوشش متهمان در دادگاهها را میبینند که در روزهای تحریم و رنج، #خون_مردم را در شیشه کردند وجدانشان آسوده است؟ راحت خوابشان میبرد؟ بساط آن سختگیریهای بیفایده و هزینهزا برچیده شده یا هنوز به اشکال دیگر و در حوزههای دیگر عمل میکنند؟
◾️ آن همه سال تحقیر و آزار مردانی که با آستین کوتاه اجازه ورود به ادارات را نداشتند چه حاصلی داشت؟ همان زمان هم بسیاری گفتند این کار جز رنجاندن و دلخور کردند مردم هیچ سودی ندارد و صدای بزرگتری آمد که دستور است و بخشنامه و سکوت کنید! ... سکوت کردیم و نتیجه چه شد؟
◾️ چند نفر به خاطر پوشیدن شلوار لی تندی و تلخی را تحمل کردند تا الان #شهردار و #وزیر با شلوار لی و پیراهن آستین کوتاه عکس از خودشان منتشر کنند؟ چرا برای بدیهیترین امور باید این همه هزینه کنیم؟ این همه مردم را دل آزرده کنیم؟ آنچه آمد فقط مثالهای کوچکی از این دست بود، تو خود بخوان حدیث مفصل زین مجمل!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️دادگاههای متهمان #اخلال_اقتصادی کماکان برگزار میشود و به نظر میرسد این قصه سر دراز دارد و هنوز اندازه کافی غافلگیر نشدهایم. در کنار زوایای مختلف این ماجرا و تحسین شجاعت در برخورد با دانه درشتهایی که انگار همواره مصون بودند نکتهای که برایم جالب بود، پوشش و سیمای متهمان حاضر شده در دادگاه است.
◾️عکسهای منتشر شده از جلسات دادگاه، مردانی را با انگشترهای پرتعداد، محاسن، تسبیح به دست و دعا در مُشت نشان میداد. این تیپها همان #ظاهرالصلاحهایی هستند که سالها در موردشان نوشته شد و فریاد کردیم که آدمها را بر اساس ظاهرشان قضاوت نکنید و کردند!
◾️ممکن است برخی بگویند که این افراد تا زمان حضور در دادگاه، بازداشت بودهاند و در این مدت رندانه به این ظاهر درآمدهاند اما بررسی عکسهای گذشتهشان نشان میدهد که اتفاقاً بسیاری از آنها قبل از بازداشت با شدت و غلظت بیشتری هم دست به این #ظاهرسازیها میزدند تا راهشان را باز کنند و بیشتر چپاول کنند.
◾️سالها در فیلمها و سریالها و قصهها، خلافکارها و چهرههای بد #کروات میپوشیدند، ریش و سبیلشان را از دم تیغ میگذراندند یا سبیل تاب داده داشتند و اسامیشان هم معمولاً بیژن و اسفندیار و هوشنگ و منوچهر و پرویز و گودرز و ... بود. نامهای تمام ایرانی. #شلوار_لی میپوشیدند یا پیراهن آستین کوتاه تنشان بود.
◾️نگاه کنید به عکسها و تیپ متهمان این روزها که به عنوان اختلاسگر و خائن اقتصادی و اخلالگر محاکمه میشوند. به اسمها و پوشششان. واقعاً به آدم بدهای قصهها شبیهترند یا آن چهرههایی که به عنوان شهروند و انسان پاک و مطهر و قابل اعتماد به ما معرفی کردند؟
◾️سالها به اسم #گزینش و تائید صلاحیت، استعدادهایی که مطابق استانداردهای مقبول، لباس نمیپوشیدند یا موهای سر و صورتشان را آرایش نمیکردند، کنار گذاشته یا محدود و منزوی شدند. از تحصیل گرفته تا فرصت به دست آوردن شغل.
آنها که با خطکش این قواعد را خلق و اجرا کردند این روزها وقتی چهره و پوشش متهمان در دادگاهها را میبینند که در روزهای تحریم و رنج، #خون_مردم را در شیشه کردند وجدانشان آسوده است؟ راحت خوابشان میبرد؟ بساط آن سختگیریهای بیفایده و هزینهزا برچیده شده یا هنوز به اشکال دیگر و در حوزههای دیگر عمل میکنند؟
◾️ آن همه سال تحقیر و آزار مردانی که با آستین کوتاه اجازه ورود به ادارات را نداشتند چه حاصلی داشت؟ همان زمان هم بسیاری گفتند این کار جز رنجاندن و دلخور کردند مردم هیچ سودی ندارد و صدای بزرگتری آمد که دستور است و بخشنامه و سکوت کنید! ... سکوت کردیم و نتیجه چه شد؟
◾️ چند نفر به خاطر پوشیدن شلوار لی تندی و تلخی را تحمل کردند تا الان #شهردار و #وزیر با شلوار لی و پیراهن آستین کوتاه عکس از خودشان منتشر کنند؟ چرا برای بدیهیترین امور باید این همه هزینه کنیم؟ این همه مردم را دل آزرده کنیم؟ آنچه آمد فقط مثالهای کوچکی از این دست بود، تو خود بخوان حدیث مفصل زین مجمل!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️ چند ساعت مانده به بازی استقلال_پرسپولیس این انیمیشن را ببینید و لذت ببرید.
⌛️ چطور زمان این همه پرواز کرد و خاطره ساخت؟!
🖋 @ehsanmohammadi95
⌛️ چطور زمان این همه پرواز کرد و خاطره ساخت؟!
🖋 @ehsanmohammadi95