This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 از ورود وینفرد شفر سرمربی استقلال به تمرین این تیم جلوگیری شد.
⚽️ روزی که وینفرد شفر را پس از پیروزی مقابل سپاهان مثل فاتح جامجهانی به آسمان پرتاب کردند، نوشتم که تجربهی زیسته ایرانیام به من میگوید که هر کس را اینطور به عرش پرتاب کردیم خیلی زود به فرش میمالیم!
⚽️ حالا اغراقکنندگان در کمتر از بیست روز، شفر را از شیر ژرمن تا سر حد یک پیرمرد پرحاشیه تنزل دادند و گفتند و نوشتند که مهرهچینی نمیداند، فراموشی دارد، با بدنه باشگاه همکاری نمیکند، برای عقد قرارداد با نویمایر و الحاجی گرو به باشگاه فشار آورده و خودش هم گران و کمکیفیت بوده و ... همان افراط و تفریط همیشگی.
🖋 @ehsanmohammadi95
⚽️ روزی که وینفرد شفر را پس از پیروزی مقابل سپاهان مثل فاتح جامجهانی به آسمان پرتاب کردند، نوشتم که تجربهی زیسته ایرانیام به من میگوید که هر کس را اینطور به عرش پرتاب کردیم خیلی زود به فرش میمالیم!
⚽️ حالا اغراقکنندگان در کمتر از بیست روز، شفر را از شیر ژرمن تا سر حد یک پیرمرد پرحاشیه تنزل دادند و گفتند و نوشتند که مهرهچینی نمیداند، فراموشی دارد، با بدنه باشگاه همکاری نمیکند، برای عقد قرارداد با نویمایر و الحاجی گرو به باشگاه فشار آورده و خودش هم گران و کمکیفیت بوده و ... همان افراط و تفریط همیشگی.
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 تصاویر جدید از ابوبکر بغدادی خلیفه داعش نشان میدهد که برخلاف شایعات پیشین او هنوز زنده است.
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
Audio
#رادیو_کرگدن
• آخرین امید ناامیدان
• ستایشنامهای برای #جان_اسنو
• صدا و کلام #سید_عبدالجواد_موسوی
👇
@kargadanmagazine
🖋 @ehsanmohammadi95
• آخرین امید ناامیدان
• ستایشنامهای برای #جان_اسنو
• صدا و کلام #سید_عبدالجواد_موسوی
👇
@kargadanmagazine
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه
📡 دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه برگزار میکند:
🔸پنجمین #کرسی_آزاداندیشی_رسانهای
خشم و هیاهو؛ #رسانهها و #هولیگانیسم در ورزشگاههای ایران
با حضور:
🔹دکتر مازیار ناظمی؛ رییس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان
🔹دکتر شهرام محمدخانی؛ جامعهشناس ورزشی
🔹دکتر حمید قاسمی؛ کارشناس ورزش و استاد دانشگاه پیام نور
🔹پژمان راهبر؛ روزنامهنگار ورزشی
🔹احسان محمدی؛ روزنامهنگار و فعال رسانهای ورزش
🔸چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۹۸، ساعت ۱۵ الی ۱۷
🔸 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی (سوهانک، ساختمان ولایت۱، طبقه منفی یک، سالن اجتماعات غدیر)
🔸حضور برای عموم آزاد است
https://instagram.com/p/Bw2gitYBYB7/
(Hooliganism: آشوبگری، عملی آشوبطلبانه و غیرقانونی)
📡 به كانال دانشكده ارتباطات و رسانه بپيونديد
https://t.me/FCSMS
🔸پنجمین #کرسی_آزاداندیشی_رسانهای
خشم و هیاهو؛ #رسانهها و #هولیگانیسم در ورزشگاههای ایران
با حضور:
🔹دکتر مازیار ناظمی؛ رییس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان
🔹دکتر شهرام محمدخانی؛ جامعهشناس ورزشی
🔹دکتر حمید قاسمی؛ کارشناس ورزش و استاد دانشگاه پیام نور
🔹پژمان راهبر؛ روزنامهنگار ورزشی
🔹احسان محمدی؛ روزنامهنگار و فعال رسانهای ورزش
🔸چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۹۸، ساعت ۱۵ الی ۱۷
🔸 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی (سوهانک، ساختمان ولایت۱، طبقه منفی یک، سالن اجتماعات غدیر)
🔸حضور برای عموم آزاد است
https://instagram.com/p/Bw2gitYBYB7/
(Hooliganism: آشوبگری، عملی آشوبطلبانه و غیرقانونی)
📡 به كانال دانشكده ارتباطات و رسانه بپيونديد
https://t.me/FCSMS
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
امروز روز ملی خلیجفارس است.
فارغ از هر شعار و کاریکاتور و مشت محکمی باید به وضع زندگی مردم حاشیه خلیجفارس توجه جدیتری شود، آنها به صورت طبیعی به آن سوی آب نگاه میکنند، مقایسه میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
امروز روز ملی خلیجفارس است.
فارغ از هر شعار و کاریکاتور و مشت محکمی باید به وضع زندگی مردم حاشیه خلیجفارس توجه جدیتری شود، آنها به صورت طبیعی به آن سوی آب نگاه میکنند، مقایسه میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
Khaleej
Ebi
🎵 خلیج همیشگی فارس/ ابی
🎵 ترانهسرا: عادل حسنی
🎵آهنگساز: محمد شمس
با هر نگاه
بر آسمان این خاک هزار بوسه میزنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر و خلیج همیشگی فارس میگیرم
من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی نور میگیرد
من عشقام را در کوه گواتر ...
#روز_ملی_خلیجفارس
🖋 @ehsanmohammadi95
🎵 ترانهسرا: عادل حسنی
🎵آهنگساز: محمد شمس
با هر نگاه
بر آسمان این خاک هزار بوسه میزنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر و خلیج همیشگی فارس میگیرم
من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی نور میگیرد
من عشقام را در کوه گواتر ...
#روز_ملی_خلیجفارس
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
⛔️ سید جیکاک هر قرن در یک لباس!
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گفت حضرت علی (ع) را در خواب دیده که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خوانده است. کاغذی را به شکل دست انسان بریده و روی شانه خودش چسبانده بود. بعد زیر آفتاب دراز کشیده بود تا پوستش تیره و جای انگشتان دست روی تنش مشخص شود. به همه می گفت این جای دست حضرت علی است. این شعر را یاد مردم ساده دل و خوش باور داده بود: تو که مهر علی مِنِ دلته/ نفت ملی سی چنته؟ ( تو که عشق علی توی سینه ات است، نفت ملی را می خواهی چکار؟)
2️⃣ در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند.
اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند. به مردم قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. مردم با دهان باز این کرامات او را تحسین می کردند.
3️⃣ عصای معروف داشت که با آن معجزه می کرد. وقتی به بدن کسی می زد به او شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می کرد!
بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده !
4️⃣ جیکاک برای اثبات حقانیت خود نیز از این عصا استفاده بسیار برد و به مردم می گفت که چون صاحب کرامت است شبها به اذن خدا نوری در پیش پایش روشن می شود تا بتواند راه را از بیراه تشخیص دهد. مردم شگفت زده بارها شب به دنبال وی راه می افتادند تا شاهد درخشش نور در پیش قدم های او باشند. همیشه حق با جیکاک بود. مردم با چشم خودشان می دیدند که جلوی پایش نور روشن می شود.
5️⃣ جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می کرد و آخرش هم روضه امام حسین می خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب می کرد! عمامه نمیسوخت و جیکاک آن را به عنوان معجزه خود بیان می کرد و ادعا می کرد که سید واقعی اوست. هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می سوخت!
از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. وی بارها درحضور جمع کثیری از مردم، سادات را به مبارزه می طلبید و با شعبده هایی که در آن تخصص داشت مردمان شگفت زده را به خود متمایل می کرد و سادات را مغبون و منزوی می ساخت.
📕بخش هایی از اینها را جین راف گارثویت استاد کالج دارتموث آمریکا در کتاب «تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری» نوشته است. زوایایی از شخصیت عجیب «میجر جیکاک» که از او به عنوان یکی از ماموران سازمان اطلاعاتی برونمرزی بریتانیا (MI6) در ایران یاد می شود.
◀️ می گویند در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به جلب کرد و سرانجام خود را به عنوان یک روحانی شیعه جا زد و فرقه ای به نام طلوعیان یا سروشیان را ایجاد کرد. در این مدت علاوه بر تاثیر روی خوانین، به اشخاص ساده لوح تلقین کرده بود که وطن خاکی بیارزش است و باید به فکر بهشت بود و نباید خود را درگیر امور بی ارزشی مانند نفت کنند! مامویتی که انگلیسی ها به او داده بودند. سرانجام آنقدر توطئه کرد که دولت وقت او را از ایران اخراج کرد و چه بسا بسیاری گریه کردند که حکومت ظالم در حق «سید»، ظلم کرد!
🔰 مثل تمام ماجراهای قدیمی، حقیقت و افسانه در مورد او در هم ادغام شده است اما مستر جیکاک که سید شده بود را کسی انکار نمی کند.
گاهی فکر می کنم گرچه ساده لوحی، خوش دلی، کم سوادی و خرافه پرستی مردم آن روزگار جاده را برای مرد زیرک انگلیسی صاف می کرد اما در هر زمانه ای می شود «فریب» خورد.
امروز شاید به سادگی آن مردم بخندیم که چقدر راحت گول می خوردند اما چه کسی می تواند با اطمینان بگوید شیطان هایی که بر کره زمین حکومت می کنند همین الان در حال فریب دادن ما نیستند و ما با دهانی باز شعبده های آنها را تحسین نمی کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گفت حضرت علی (ع) را در خواب دیده که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خوانده است. کاغذی را به شکل دست انسان بریده و روی شانه خودش چسبانده بود. بعد زیر آفتاب دراز کشیده بود تا پوستش تیره و جای انگشتان دست روی تنش مشخص شود. به همه می گفت این جای دست حضرت علی است. این شعر را یاد مردم ساده دل و خوش باور داده بود: تو که مهر علی مِنِ دلته/ نفت ملی سی چنته؟ ( تو که عشق علی توی سینه ات است، نفت ملی را می خواهی چکار؟)
2️⃣ در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند.
اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند. به مردم قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. مردم با دهان باز این کرامات او را تحسین می کردند.
3️⃣ عصای معروف داشت که با آن معجزه می کرد. وقتی به بدن کسی می زد به او شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می کرد!
بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده !
4️⃣ جیکاک برای اثبات حقانیت خود نیز از این عصا استفاده بسیار برد و به مردم می گفت که چون صاحب کرامت است شبها به اذن خدا نوری در پیش پایش روشن می شود تا بتواند راه را از بیراه تشخیص دهد. مردم شگفت زده بارها شب به دنبال وی راه می افتادند تا شاهد درخشش نور در پیش قدم های او باشند. همیشه حق با جیکاک بود. مردم با چشم خودشان می دیدند که جلوی پایش نور روشن می شود.
5️⃣ جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می کرد و آخرش هم روضه امام حسین می خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب می کرد! عمامه نمیسوخت و جیکاک آن را به عنوان معجزه خود بیان می کرد و ادعا می کرد که سید واقعی اوست. هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می سوخت!
از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. وی بارها درحضور جمع کثیری از مردم، سادات را به مبارزه می طلبید و با شعبده هایی که در آن تخصص داشت مردمان شگفت زده را به خود متمایل می کرد و سادات را مغبون و منزوی می ساخت.
📕بخش هایی از اینها را جین راف گارثویت استاد کالج دارتموث آمریکا در کتاب «تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری» نوشته است. زوایایی از شخصیت عجیب «میجر جیکاک» که از او به عنوان یکی از ماموران سازمان اطلاعاتی برونمرزی بریتانیا (MI6) در ایران یاد می شود.
◀️ می گویند در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به جلب کرد و سرانجام خود را به عنوان یک روحانی شیعه جا زد و فرقه ای به نام طلوعیان یا سروشیان را ایجاد کرد. در این مدت علاوه بر تاثیر روی خوانین، به اشخاص ساده لوح تلقین کرده بود که وطن خاکی بیارزش است و باید به فکر بهشت بود و نباید خود را درگیر امور بی ارزشی مانند نفت کنند! مامویتی که انگلیسی ها به او داده بودند. سرانجام آنقدر توطئه کرد که دولت وقت او را از ایران اخراج کرد و چه بسا بسیاری گریه کردند که حکومت ظالم در حق «سید»، ظلم کرد!
🔰 مثل تمام ماجراهای قدیمی، حقیقت و افسانه در مورد او در هم ادغام شده است اما مستر جیکاک که سید شده بود را کسی انکار نمی کند.
گاهی فکر می کنم گرچه ساده لوحی، خوش دلی، کم سوادی و خرافه پرستی مردم آن روزگار جاده را برای مرد زیرک انگلیسی صاف می کرد اما در هر زمانه ای می شود «فریب» خورد.
امروز شاید به سادگی آن مردم بخندیم که چقدر راحت گول می خوردند اما چه کسی می تواند با اطمینان بگوید شیطان هایی که بر کره زمین حکومت می کنند همین الان در حال فریب دادن ما نیستند و ما با دهانی باز شعبده های آنها را تحسین نمی کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
Telegram
🇮🇷 سرزمینمان غلط است؟
◀️ در طول تاریخ تا قرن پانزدهم میلادی، تنها تمدنی که هم خبر از چین داشت و هم اروپا، همین ایرانیها بودند.
◀️ ایرانیها بودند که سدههای متمادی کالای اروپایی را به چین میبردند و کالای چینی را به اروپا اما نه یک چینی، اروپا را دیده بود و نه یک اروپایی، چین را!
اتفاقا ایرانیها با وجود اینکه خبر داشتند، میگفتند اینجا بهترین سرزمین عالم است.
◀️ ما یک سده است متقاعد شدهایم که سرزمینمان غلط است. برای همین است که میگوییم ابرها به سمت این سرزمین می آیند ولی کوههای زاگرس نمیگذارند وسط کویر بارند! برای همین دو لکه ننگ در داخل ایران داریم به اسم کویر مرکزی و کویر لوت.
◀️ دائم آرزو میکنیم کاش یک اتفاقی می افتاد این دو تا لکه ننگ تبدیل به دو حوض بزرگ می،شد. فکر میکنیم که در یزد این همه زمین داریم ولی آب نداریم. پس بیاییم و غلطش را بگیریم! چطور؟ کوه را سوراخ کنیم تا سرچشمههای آب کارون را به زاینده رود منتقل کنیم و بعد لوله بکشیم بیاوریم تا یزد. آن وقت در یزد چه کردهایم؟ مرغابی پرورش دادهایم و میخواهیم کارخانه فولاد درست کنیم!
🔹 گفتگوی علی ایلنت با سیدمحمد بهشتی(فصلنامه جام جهان بین؛ شماره دوم، بهار و تابستان ۹۶، ص ۱۱۰)
🖋 @ehsanmohammadi95
◀️ در طول تاریخ تا قرن پانزدهم میلادی، تنها تمدنی که هم خبر از چین داشت و هم اروپا، همین ایرانیها بودند.
◀️ ایرانیها بودند که سدههای متمادی کالای اروپایی را به چین میبردند و کالای چینی را به اروپا اما نه یک چینی، اروپا را دیده بود و نه یک اروپایی، چین را!
اتفاقا ایرانیها با وجود اینکه خبر داشتند، میگفتند اینجا بهترین سرزمین عالم است.
◀️ ما یک سده است متقاعد شدهایم که سرزمینمان غلط است. برای همین است که میگوییم ابرها به سمت این سرزمین می آیند ولی کوههای زاگرس نمیگذارند وسط کویر بارند! برای همین دو لکه ننگ در داخل ایران داریم به اسم کویر مرکزی و کویر لوت.
◀️ دائم آرزو میکنیم کاش یک اتفاقی می افتاد این دو تا لکه ننگ تبدیل به دو حوض بزرگ می،شد. فکر میکنیم که در یزد این همه زمین داریم ولی آب نداریم. پس بیاییم و غلطش را بگیریم! چطور؟ کوه را سوراخ کنیم تا سرچشمههای آب کارون را به زاینده رود منتقل کنیم و بعد لوله بکشیم بیاوریم تا یزد. آن وقت در یزد چه کردهایم؟ مرغابی پرورش دادهایم و میخواهیم کارخانه فولاد درست کنیم!
🔹 گفتگوی علی ایلنت با سیدمحمد بهشتی(فصلنامه جام جهان بین؛ شماره دوم، بهار و تابستان ۹۶، ص ۱۱۰)
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from Zistboom.ir
✅اخبار مربوط به زمان و قیمت سهمیهبندی بنزین صحت ندارد
🔹برخی اخبار از سهمیهبندی بنزین از روز آینده حکایت دارد، خبری که توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی تکذیب و اعلام شد ۱۲ اردیبهشتماه تاریخ اجرای طرح سهمیهبندی بنزین نیست.
🔸سخنگوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ضمن تکذیب این موضوع به ایسنا اعلام کرد مردم به شایعات و فضاسازیها مخصوصاً در فضای مجازی توجه نکنند.
@zistboom
🔹برخی اخبار از سهمیهبندی بنزین از روز آینده حکایت دارد، خبری که توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی تکذیب و اعلام شد ۱۲ اردیبهشتماه تاریخ اجرای طرح سهمیهبندی بنزین نیست.
🔸سخنگوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ضمن تکذیب این موضوع به ایسنا اعلام کرد مردم به شایعات و فضاسازیها مخصوصاً در فضای مجازی توجه نکنند.
@zistboom
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
⛔️ آقای مدیر! فقط فرار کن.. !
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گویند روزی #مارک_تواین نویسنده آمریکایی به شوخی و به طور ناشناس برای ۱۲ فرد عالیرتبه تلگرافی با این مضمون ارسال کرد: «فرار کن، همه چیز را فهمیدند».
صبح روز بعد، تمام ۱۲ نفر از شهر خارج شده بودند!
2️⃣ چند روز است دارم فکر می کنم اگر این کار را نه با 12 نفر که با چند صدهزار مدیر ایرانی انجام دهیم، فردا صبح چند نفر از آنها به دفتر کارشان می آیند؟ چه ازدحامی بشود توی فرودگاه ها و لب مرز!
3️⃣ امروز در جلسه ای بودم و حرف از مدیریت ایرانی شد. این حجم از ناامیدی، بی اعتمادی، اعتقاد به زد و بند و رابطه بازی و توجیه گری و فرصت طلبی در میان مدیران ترسناک است. وقتی خود کارکنان یک اداره به مدیران شان باور ندارند چرا انتظار داریم مردم به آنها اعتماد داشته باشند؟
این بی اعتمادی برای من ترسناک تر از بی آبی در خرمشهر، ریزگرد در اهواز، فقر در سیستان و بلوچستان، بیکاری در کرمانشاه و ایلام و لرستان و .... است. خانه خراب کن تر از تحریم آمریکا و تهدید اسرائیل!
4️⃣ مدیران ما از جهنم فرار نکرده اند. اگر سیستم هم تغییر کند قرار نیست یک سری مدیر شیک و قانونمندار از #سوئیس وارد کنیم که کشور را مثل دسته گُل آماده کند و به ما تحویل بدهد. باز هم از میان خودمان، همین آدم های دور و برمان باید برای اداره کشور مدیر انتخاب کنیم.
باور کنیم که مدیران کشور از میان خود ما بالا آمده اند و روی صندلی قدرت نشسته اند و کلید گاو صندوق ها را دارند. مریخی نیستند، آنها خود ما هستند. چقدر خود ما گاهی ترسناکیم!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گویند روزی #مارک_تواین نویسنده آمریکایی به شوخی و به طور ناشناس برای ۱۲ فرد عالیرتبه تلگرافی با این مضمون ارسال کرد: «فرار کن، همه چیز را فهمیدند».
صبح روز بعد، تمام ۱۲ نفر از شهر خارج شده بودند!
2️⃣ چند روز است دارم فکر می کنم اگر این کار را نه با 12 نفر که با چند صدهزار مدیر ایرانی انجام دهیم، فردا صبح چند نفر از آنها به دفتر کارشان می آیند؟ چه ازدحامی بشود توی فرودگاه ها و لب مرز!
3️⃣ امروز در جلسه ای بودم و حرف از مدیریت ایرانی شد. این حجم از ناامیدی، بی اعتمادی، اعتقاد به زد و بند و رابطه بازی و توجیه گری و فرصت طلبی در میان مدیران ترسناک است. وقتی خود کارکنان یک اداره به مدیران شان باور ندارند چرا انتظار داریم مردم به آنها اعتماد داشته باشند؟
این بی اعتمادی برای من ترسناک تر از بی آبی در خرمشهر، ریزگرد در اهواز، فقر در سیستان و بلوچستان، بیکاری در کرمانشاه و ایلام و لرستان و .... است. خانه خراب کن تر از تحریم آمریکا و تهدید اسرائیل!
4️⃣ مدیران ما از جهنم فرار نکرده اند. اگر سیستم هم تغییر کند قرار نیست یک سری مدیر شیک و قانونمندار از #سوئیس وارد کنیم که کشور را مثل دسته گُل آماده کند و به ما تحویل بدهد. باز هم از میان خودمان، همین آدم های دور و برمان باید برای اداره کشور مدیر انتخاب کنیم.
باور کنیم که مدیران کشور از میان خود ما بالا آمده اند و روی صندلی قدرت نشسته اند و کلید گاو صندوق ها را دارند. مریخی نیستند، آنها خود ما هستند. چقدر خود ما گاهی ترسناکیم!
🖋 @ehsanmohammadi95
↙️ از قرار معلوم در نشست دیروز با موضوع هولیگانیسم در ورزشگاهها من نه چیز خاصی "بیان داشتم"، نه مطلبی "افزودم" و "عنوان کردم" و نه حتی "خاطر نشان کردم". هوووچ!😂
گذشته از شوخی-جدی در این نشست وظیفهام مدیریت پنل و اجرا بود و لابلایش بیاناتی فرمودم که گویا قابل انتشار نبوده.😊
http://www.irna.ir/fa/News/83299645
گذشته از شوخی-جدی در این نشست وظیفهام مدیریت پنل و اجرا بود و لابلایش بیاناتی فرمودم که گویا قابل انتشار نبوده.😊
http://www.irna.ir/fa/News/83299645
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️ آخرین بار که بهش گفتی دوستت دارم کی بود؟
❤️ جوامع با هم قابل قیاس نیستند و شاید این ویدئو منبع قابل استنادی نباشد اما اغراقآمیز و دور از ذهن هم نیست.
🖋 @ehsanmohammadi95
❤️ جوامع با هم قابل قیاس نیستند و شاید این ویدئو منبع قابل استنادی نباشد اما اغراقآمیز و دور از ذهن هم نیست.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزِ خُلاصه
🌬
*دعاهای مردمانِ دریا روزی*
1⃣مرگ ناگزیر است و همگانی، اما چیزی که در زندگی و درون زندگی، آدمها را آزار می دهد «اضطراب مرگ» است نه خود مرگ.
🔻خود مرگ که وقتی بیاید داستان عوض می شود. آدمها با اضطراب زندگی می کنند و آزار می بینند؛ اضطرابِ مرگِ خود و دیگران، اضطراب فقر و ناتوانی و اضطراب فاجعه.
2⃣این روزها اگر خبرها مضطربتان می کند، و اندیشۀ معاش و غمٍ نان در خانه و خیابان و مترو و تاکسی رهایتان نمی کند به این فکر کنید که صدها سال، کسانی بوده اند –و هستند- که روزیِ زندگی خود و خانواده شان را از دریا می گرفته اند: ماهیگیران و تاجران دریایی.
🛶به زنی فکر کنید که شوهرش، عشقش، نان آورش –دردوران بی معنایی دولت مدرن و خدمات اجتماعی- از راهی بدون جاده، بدون چراغ راهنما و آدرس، بدون موبایل و تلفن و جی پی اس، از راه "آب"، به جست و جوی "نان" می رفته.
🗓هر هفته، هر ماه، هر سال... هر سالِ لعنتی، چهارتکه چوب روی دریای پیرِ دیوانه می انداخته و می رفته و می رفته تا نقطه ای نادیدنی شود. شما می توانید حال خودش و اهل و عیالش را حتی تصور کنید؟
🔻چقدر باید ایستاد و به دور دور های دریای مواج نگاه کرد تا نقطه سیاهی نمایان شود. آن نقطه برای کیست؟ عمو، دایی، شوهر خودم یا همسایه ام؟ دعا کنم کدام باشد؟ این بار چه کسی رفته و برنگشته؟ اصلا امروز برگشتند، فردا چه؟ فرداهایش چه؟ مگر شوخی است؟
✍اینقدر مضطرب نباشید! اجداد ما اضطراب های بزرگی پشت سر گذاشته اند که با استخوانهایشان خاک شده و حتی بوی آنها هم به ما نرسیده است. اول صبح کفشتان را بپوشید و بیکار یا با کار در خیابان خط کشی شده راه بروید، اگر از شرایط ناراحتید یقۀ دولت را بگیرید –اقلا کسی و جایی هست که یقه اش را بگیرید و از او طلبکار باشید، گیریم کر.
✍شعرها نوشته اند زنان و مردانِ دریا معاش، قصه ها گفته اند از نگرانی و بازنگشتنِ عشقهایشان، از امیدهای ناامیدشده و نشده، وردها کشف کرده اند، دعاهای نابی بهشان الهام شده... بروید پیدایشان کنید، بخوانیدشان. در روزهایی که گمان می کنید از همه مردم دنیا بدبخت ترید به کارتان می آید، "اضطراب"تان را کم می کند.
@roozekholase
*دعاهای مردمانِ دریا روزی*
1⃣مرگ ناگزیر است و همگانی، اما چیزی که در زندگی و درون زندگی، آدمها را آزار می دهد «اضطراب مرگ» است نه خود مرگ.
🔻خود مرگ که وقتی بیاید داستان عوض می شود. آدمها با اضطراب زندگی می کنند و آزار می بینند؛ اضطرابِ مرگِ خود و دیگران، اضطراب فقر و ناتوانی و اضطراب فاجعه.
2⃣این روزها اگر خبرها مضطربتان می کند، و اندیشۀ معاش و غمٍ نان در خانه و خیابان و مترو و تاکسی رهایتان نمی کند به این فکر کنید که صدها سال، کسانی بوده اند –و هستند- که روزیِ زندگی خود و خانواده شان را از دریا می گرفته اند: ماهیگیران و تاجران دریایی.
🛶به زنی فکر کنید که شوهرش، عشقش، نان آورش –دردوران بی معنایی دولت مدرن و خدمات اجتماعی- از راهی بدون جاده، بدون چراغ راهنما و آدرس، بدون موبایل و تلفن و جی پی اس، از راه "آب"، به جست و جوی "نان" می رفته.
🗓هر هفته، هر ماه، هر سال... هر سالِ لعنتی، چهارتکه چوب روی دریای پیرِ دیوانه می انداخته و می رفته و می رفته تا نقطه ای نادیدنی شود. شما می توانید حال خودش و اهل و عیالش را حتی تصور کنید؟
🔻چقدر باید ایستاد و به دور دور های دریای مواج نگاه کرد تا نقطه سیاهی نمایان شود. آن نقطه برای کیست؟ عمو، دایی، شوهر خودم یا همسایه ام؟ دعا کنم کدام باشد؟ این بار چه کسی رفته و برنگشته؟ اصلا امروز برگشتند، فردا چه؟ فرداهایش چه؟ مگر شوخی است؟
✍اینقدر مضطرب نباشید! اجداد ما اضطراب های بزرگی پشت سر گذاشته اند که با استخوانهایشان خاک شده و حتی بوی آنها هم به ما نرسیده است. اول صبح کفشتان را بپوشید و بیکار یا با کار در خیابان خط کشی شده راه بروید، اگر از شرایط ناراحتید یقۀ دولت را بگیرید –اقلا کسی و جایی هست که یقه اش را بگیرید و از او طلبکار باشید، گیریم کر.
✍شعرها نوشته اند زنان و مردانِ دریا معاش، قصه ها گفته اند از نگرانی و بازنگشتنِ عشقهایشان، از امیدهای ناامیدشده و نشده، وردها کشف کرده اند، دعاهای نابی بهشان الهام شده... بروید پیدایشان کنید، بخوانیدشان. در روزهایی که گمان می کنید از همه مردم دنیا بدبخت ترید به کارتان می آید، "اضطراب"تان را کم می کند.
@roozekholase
📚 کتاب بهانه است، بیایید دیدارها را تازه کنیم.
🙏 سپاسگزار دوستانی هستم که امروز با استقبال غیرمنتظره غافلگیرم کردند و حالا کتاب #مارکز_در_تاکسی هم برای چاپ چهارم میرود.
🙏 سپاسگزار دوستانی هستم که امروز با استقبال غیرمنتظره غافلگیرم کردند و حالا کتاب #مارکز_در_تاکسی هم برای چاپ چهارم میرود.
🔺 چند گفتار از نیکولا ماکیاولیِ شگفتانگیز
1⃣ شاه از میان حیوانات باید قدرت شیر و اندیشه روباه داشته باشد. شیر قادر نیست خود را از تلهها نجات بدهد و روباه هم نمیتواند از چنگال گرگها فرار کند پس شاه باید به اندیشه روباه آشنا باشد که تلهها را بشناسد و باید مثل شیر قدرت داشته باشد که گرگها را فراری دهد.
2⃣ اولین روش ارزیابی هوش و ذکاوت حاکم نگاه کردن به آدمهای جمع شده در اطراف اوست.
3⃣ فریب دادن مردم معمولا از آنچه فکر میکنید سادهتر است، البته به شرطی که آنها هم دلشان بخواهد که فریب بخورند.
3⃣ داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد!
4⃣ میخندم اما نه از درون/میسوزم اما نه از برون ...
✅ نیکولو دی برناردو دِ ماکیاولی نظریهپرداز و نویسنده ایتالیایی قرن ۱۵ میلادی بود. او ترجیح داد نفرین ریاکاران را به جان بخرد اما صادقانه حرفش را بزند!
▪️فرانسیس بیکن میگوید: ما به کسانی همچون ماکیاولی مدیونیم، که جهان سیاست و رهبران آن را آنطوری که هست به ما نشان میدهند، نه آنطوریکه باید باشد.
📕اگر دوست داشتید کتاب "شهریار" او به ترجمه داریوش آشوری که هیتلر و ناپلئون بناپارت و موسیلینی مثل کتاب مقدس به آن باور داشتند را بخوانید.
📘 کتاب «در باب شهریار؛ تفسیر 52 ایده طلایی از نیکولو ماکیاولی» نوشته تیم فیلیپس هم پیشنهاد میشود.
#تولد_ماکیاولی
🖋 @ehsanmohammadi95
1⃣ شاه از میان حیوانات باید قدرت شیر و اندیشه روباه داشته باشد. شیر قادر نیست خود را از تلهها نجات بدهد و روباه هم نمیتواند از چنگال گرگها فرار کند پس شاه باید به اندیشه روباه آشنا باشد که تلهها را بشناسد و باید مثل شیر قدرت داشته باشد که گرگها را فراری دهد.
2⃣ اولین روش ارزیابی هوش و ذکاوت حاکم نگاه کردن به آدمهای جمع شده در اطراف اوست.
3⃣ فریب دادن مردم معمولا از آنچه فکر میکنید سادهتر است، البته به شرطی که آنها هم دلشان بخواهد که فریب بخورند.
3⃣ داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد!
4⃣ میخندم اما نه از درون/میسوزم اما نه از برون ...
✅ نیکولو دی برناردو دِ ماکیاولی نظریهپرداز و نویسنده ایتالیایی قرن ۱۵ میلادی بود. او ترجیح داد نفرین ریاکاران را به جان بخرد اما صادقانه حرفش را بزند!
▪️فرانسیس بیکن میگوید: ما به کسانی همچون ماکیاولی مدیونیم، که جهان سیاست و رهبران آن را آنطوری که هست به ما نشان میدهند، نه آنطوریکه باید باشد.
📕اگر دوست داشتید کتاب "شهریار" او به ترجمه داریوش آشوری که هیتلر و ناپلئون بناپارت و موسیلینی مثل کتاب مقدس به آن باور داشتند را بخوانید.
📘 کتاب «در باب شهریار؛ تفسیر 52 ایده طلایی از نیکولو ماکیاولی» نوشته تیم فیلیپس هم پیشنهاد میشود.
#تولد_ماکیاولی
🖋 @ehsanmohammadi95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚گزارش خوب احسان رضایی نازنین از سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب و نگاهی به کتابهای فوتبالی
@Futball120
🖋 @ehsanmohammadi95
@Futball120
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنامه ورزشی 90
علی دهقانی
مانوسی فر
محمد خاکپور
امید فراغت
تورج عاطف
علی کیانی
احسان محمدی
بازدید جمعی از ورزشی ها از نمایشگاه کتاب
#اختصاصی
@navaddaily
مانوسی فر
محمد خاکپور
امید فراغت
تورج عاطف
علی کیانی
احسان محمدی
بازدید جمعی از ورزشی ها از نمایشگاه کتاب
#اختصاصی
@navaddaily
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
◀️ درست عین #دکتر_شریعتی!
✍️ احسان محمدی
1️⃣ «کلاس پنجم(دبیرستان) که بودم پسر درشت هیکلی ته کلاس ما مینشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به سه دلیل؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار میکشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت!...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم، سیگار میکشیدم و کچل شده بودم! تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار میکند که در خودش وجود دارد.»
[خاطره ای منسوب به دکتر علی شریعتی/ بازنشر شده در کتاب «کلید اسرار زندگی»، نوشته محسن تیموری، نشر آموت]
2️⃣ چندسال پیش که جوان تر بودم وقتی مردها و زن های میانسال را در خیابان می دیدم که موقع راه رفتن با خودشان حرف می زنند، دست شان را توی هوا تکان می دهند و آن چنان غرق در دنیای خودشان هستند دلم می سوخت، پیش خودم فکر می کردم چه اتفاقی ممکن است یک مرد، یک زن را اینطور به هم بریزد که حتی زمان و مکان را یادش برود؟
امروز صبح وقتی به سمت دانشگاه می آمدم، یک دفعه چشمم به دستم افتاد که داشت توی هوا، جلوتر از خودم تکان می خورد. ایستادم. یک دفعه یاد همه زن ها و مردهایی افتادم که قضاوت شان کرده بودم. دیدم دارم با خودم حرف می زنم. وسط خیابان. به این فکر کردم که حتماً دختر یا پسر جوانی من را از دور دیده و پوزخند زده که؛ ببین داره با خودش حرف می زنه!
یاد آن حکایت شریعتی افتادم که یک وقت هایی بلاهایی که فکر می کنی از تو دورند اینطور سر خود آدم می آیند! ترسناک بود. حس اینکه چه حجمی از آوار روی زندگی مان ریخته که هنوز چهل سال نشده وسط خیابان دارم با خودم حرف می زنم... این روزها تعدادمان دارد زیاد می شود.
▪️ فدای سر مسئولانی که با وعده بهشت، زندگی مان را به #جهنم تبدیل کردند! حتی ما اگر از سر قصورتان بگذریم، بعید است خدا بگذرد که با جان و جوانی ما، با موی سفید پدران ما، با قلب شکسته مادران مان چه کردید... چه کردید...
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ «کلاس پنجم(دبیرستان) که بودم پسر درشت هیکلی ته کلاس ما مینشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به سه دلیل؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار میکشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت!...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم، سیگار میکشیدم و کچل شده بودم! تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار میکند که در خودش وجود دارد.»
[خاطره ای منسوب به دکتر علی شریعتی/ بازنشر شده در کتاب «کلید اسرار زندگی»، نوشته محسن تیموری، نشر آموت]
2️⃣ چندسال پیش که جوان تر بودم وقتی مردها و زن های میانسال را در خیابان می دیدم که موقع راه رفتن با خودشان حرف می زنند، دست شان را توی هوا تکان می دهند و آن چنان غرق در دنیای خودشان هستند دلم می سوخت، پیش خودم فکر می کردم چه اتفاقی ممکن است یک مرد، یک زن را اینطور به هم بریزد که حتی زمان و مکان را یادش برود؟
امروز صبح وقتی به سمت دانشگاه می آمدم، یک دفعه چشمم به دستم افتاد که داشت توی هوا، جلوتر از خودم تکان می خورد. ایستادم. یک دفعه یاد همه زن ها و مردهایی افتادم که قضاوت شان کرده بودم. دیدم دارم با خودم حرف می زنم. وسط خیابان. به این فکر کردم که حتماً دختر یا پسر جوانی من را از دور دیده و پوزخند زده که؛ ببین داره با خودش حرف می زنه!
یاد آن حکایت شریعتی افتادم که یک وقت هایی بلاهایی که فکر می کنی از تو دورند اینطور سر خود آدم می آیند! ترسناک بود. حس اینکه چه حجمی از آوار روی زندگی مان ریخته که هنوز چهل سال نشده وسط خیابان دارم با خودم حرف می زنم... این روزها تعدادمان دارد زیاد می شود.
▪️ فدای سر مسئولانی که با وعده بهشت، زندگی مان را به #جهنم تبدیل کردند! حتی ما اگر از سر قصورتان بگذریم، بعید است خدا بگذرد که با جان و جوانی ما، با موی سفید پدران ما، با قلب شکسته مادران مان چه کردید... چه کردید...
🖋 @ehsanmohammadi95
📚 12 نکته از حاشیه و متن نمایشگاه بینالمللی کتاب
✍️ احسان محمدی
انتشار چند ویدئو که نشان میداد #رامبد_جوان در فضایی شبیه پشهبند با علاقمندانش دیدار میکرد بازخوردهای زیادی در رسانه ها داشت. این هم از مکافات سلبریتی بودن است. اگر بیایند اینطور میشود، اگر نیایند متهم میشوند که اهل «کباب»اند نه اهل «کتاب»!
این شکل استقبال از سلبریتی ها معمولاً در گوشه گوشه دنیا رخ میدهد. غیر از این است که وقتی دیوید بکام به جنوب شرق آسیا میرود چند نفر از استقبال کنندگان سکته قلبی میکنند؟! رامبد جوان، دیوید بکام کسانی است که دوستش دارند.
اما باید به سمت ترمیم و اصلاح این شیوه رفت. «پشهبند» برازنده هیچکس نیست. نه سلبریتی نه مخاطب علاقمند!
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید 👇
https://www.asriran.com/fa/news/666047/
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
انتشار چند ویدئو که نشان میداد #رامبد_جوان در فضایی شبیه پشهبند با علاقمندانش دیدار میکرد بازخوردهای زیادی در رسانه ها داشت. این هم از مکافات سلبریتی بودن است. اگر بیایند اینطور میشود، اگر نیایند متهم میشوند که اهل «کباب»اند نه اهل «کتاب»!
این شکل استقبال از سلبریتی ها معمولاً در گوشه گوشه دنیا رخ میدهد. غیر از این است که وقتی دیوید بکام به جنوب شرق آسیا میرود چند نفر از استقبال کنندگان سکته قلبی میکنند؟! رامبد جوان، دیوید بکام کسانی است که دوستش دارند.
اما باید به سمت ترمیم و اصلاح این شیوه رفت. «پشهبند» برازنده هیچکس نیست. نه سلبریتی نه مخاطب علاقمند!
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید 👇
https://www.asriran.com/fa/news/666047/
🖋 @ehsanmohammadi95
عصر ايران
12 نکته از حاشیه و متن نمایشگاه بینالمللی کتاب
چه ایرادی دارد کسانی در این فضای فرهنگی قدم بزنند حتی وقتی کتاب نمیخرند؟ دستکم چشمشان به کتاب و گوششان به واژه آشنا میشود.