🔥 #زیباکلام را هیزم کنیم؟
✍️ احسان محمدی
🔰 مجیب الرحمن شیر بنگال بود. با پایداری اش و کمک ارتش #هند، استقلال به دست آمد و پاکستانی شرقی به #بنگلادش تبدیل شد. مردم چنان مجیب را دوست داشتند که امکان نداشت بتوان مهر کسی را اینطور در دل جمعی نشاند. میلیون ها نفر برایش دعا می کردند، مظهر آزادی و استقلال شد.
🔰پدر بنگلادش. همه خیابان ها، بندرها، کوچه ها، سینماها را به نامش کردند. میلیون ها نفر سجده اش می کردند، هر روز صبح هزاران هزار جلوی دفترش می نشستند و می گفتند آماده اند تا در قدم مجیب قربانی شوند. اولین بهار بعد از تاسیس بنگلاش طبیعت مهربان شد، مردم این را هم به پای او نوشتند.
🔰 پنج سال بعد کودتایی علیه #مجیب_الرحمن رخ داد. مردم، همان مردمی که سجده اش می کردند خشت خشت خانه و دفترش را از جا کندند. خودش، دوستانش، خانواده اش و حتی نوه چند ماه اش را به شکل فجیعی کُشتند. در چند دقیقه نامش را از همه جا پاک کردند، از همه خیابان ها، بندرها، کوچه ها، سینماها ...
🔰 سقوط از عرش و سابیده شدن به فرش در دنیای ستاره ها و البته میان جامعه هایی که به قضاوت های سریع و ستایش های پرشتاب عادت دارند، تازگی ندارد. ایران، بنگلادش نیست، زیباکلام هم مجیب الرحمن! اما داستان با کمی بالا و پائین تفاوتی نمی کند. یک روز #علی_دایی، یک روز #پرفسور_سمیعی، یک روز #رضا_کیانیان، یک روز #مهدی_طارمی ... و حالا صادق زیباکلام!...
متن کامل را اینجا بخوانید 👇
http://www.asriran.com/fa/news/588836
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰 مجیب الرحمن شیر بنگال بود. با پایداری اش و کمک ارتش #هند، استقلال به دست آمد و پاکستانی شرقی به #بنگلادش تبدیل شد. مردم چنان مجیب را دوست داشتند که امکان نداشت بتوان مهر کسی را اینطور در دل جمعی نشاند. میلیون ها نفر برایش دعا می کردند، مظهر آزادی و استقلال شد.
🔰پدر بنگلادش. همه خیابان ها، بندرها، کوچه ها، سینماها را به نامش کردند. میلیون ها نفر سجده اش می کردند، هر روز صبح هزاران هزار جلوی دفترش می نشستند و می گفتند آماده اند تا در قدم مجیب قربانی شوند. اولین بهار بعد از تاسیس بنگلاش طبیعت مهربان شد، مردم این را هم به پای او نوشتند.
🔰 پنج سال بعد کودتایی علیه #مجیب_الرحمن رخ داد. مردم، همان مردمی که سجده اش می کردند خشت خشت خانه و دفترش را از جا کندند. خودش، دوستانش، خانواده اش و حتی نوه چند ماه اش را به شکل فجیعی کُشتند. در چند دقیقه نامش را از همه جا پاک کردند، از همه خیابان ها، بندرها، کوچه ها، سینماها ...
🔰 سقوط از عرش و سابیده شدن به فرش در دنیای ستاره ها و البته میان جامعه هایی که به قضاوت های سریع و ستایش های پرشتاب عادت دارند، تازگی ندارد. ایران، بنگلادش نیست، زیباکلام هم مجیب الرحمن! اما داستان با کمی بالا و پائین تفاوتی نمی کند. یک روز #علی_دایی، یک روز #پرفسور_سمیعی، یک روز #رضا_کیانیان، یک روز #مهدی_طارمی ... و حالا صادق زیباکلام!...
متن کامل را اینجا بخوانید 👇
http://www.asriran.com/fa/news/588836
🖋 @ehsanmohammadi95
عصر ايران
زیباکلام را هیزم کنیم؟
سقوط از عرش و سابیده شدن به فرش در دنیای ستاره ها و البته میان جامعه هایی که به قضاوت های سریع و ستایش های پرشتاب عادت دارند، تازگی ندارد. ایران، بنگلادش نیست، زیباکلام هم مجیب الرحمن!
🔰 درس زندگی که از مشاجره کریمی-فردوسی پور باید بگیریم
✍ احسان محمدی
⚽️ نوشتن در مورد مشاجره #علی_کریمی و #عادل_فردوسی پور به خودزنی شباهت دارد. مثل همیشه فضای دو قطبی دیو و دلبر شکل گرفته.
⚽️ شما یا از علی کریمی حمایت می کنید یا طرفدار عادل فردوسی پور هستید! یا عاشقی هستید که دستانت بوی عطر و گل می دهد یا یک سطل اسید دست ات گرفته اید و .... تا این اندازه دور از هم! یا با من یا بر من... خسته نمی شویم از این بت پرستی مدرن؟
⚽️ قابل پیش بینی است که این داستان مثل هزاران داستان مشابه با وساطتت و پادرمیانی اطرافیان ختم به خیر می شود. با گل و بوسه و لبخند. به همین خاطر پیشنهاد می کنم که در حمایت از هیچکدام به صورت همدیگر چنگ نزنیم. اما در این مناقشه درس هایی هست که معمولاً یاد نمی گیریم. برای همین هر بار تکرار و تکرار و تکرار می شود.
⚽️ #زلاتان_ابراهیموویچ وقتی در یوونتوس شاگرد فابیو کاپلو بود می گفت:« دُن فابیو هر وقت سر تمرین یوونتوس صدایت می کرد، ترس برت می داشت که این دفعه چه گندی زده ای؟! کاپلو می توانست هر کسی را استرس زده کند. وین رونی یک بار حرف جالبی درباره اش زده بود: «وقتی کاپلو از کنارت رد می شود، حس می کنی مُرده ای.»
واقعا همین طور بود. حتی ستاره های یاغی ایتالیا هم رو به روی او شانسی ندارند. یک بار در پاسخ روزنامه نگاری که از او پرسیده بود چطور چنین احترامی به شما می گذارند؟ جواب داده بود: «احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است...».
⚽️ احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است. چیزی در مایه « ای بی خبر از سوخته و سوختنی/ عشق آمدنی بود نه آموختنی».
شاید اگر همین نکته کوچک را یاد بگیریم نیازی نباشد خیلی اوقات فریاد بزنیم یا از دیگران بخواهیم به ما احترام بگذارند.
⚽️ وقتی علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد در یادداشتی با عنوان «خداحافظ پسر، جنگجوی بی سپر!» از افسوس هایی نوشتم که همراه با یاد او می آید.
از تصویرهایی که از او در ذهن داریم. دوست داشتنی، سرکش، مغرور و خاموش. اما مثل یک آتشفشان که اگر گُر بگیرد خاموش کردنش کار هر کسی نیست.
⚽️ همیشه باور دارم که هیچ آزمونی برای شناخت مردان ایرانی بهتر از «فوتبال بازی کردن با آنها» یا «نشستن کنارشان هنگام رانندگی کردن شان» وجود ندارد. در این دو وضعیت آدم ها معمولاً خشم و گذشت و ادبیات گفتاری و نزاکت اجتماعی شان را به خوبی نشان می دهند.
⚽️ حالا به این دو، می شود «مربیگری» را هم اضافه کرد. صندلی داغی که حتی مردان آرام را هم به نقطه جوش می رساند.
⚽️ #علی_دایی وقتی روی نیمکت می نشیند به یک انسان دیگر تبدیل می شود. صدایش را بالا می برد، پرخاش می کند؛ گاهی غیرمنطقی حرف می زند، حرف کسی را نمی پذیرد و به درجه ای از عصبانیت نزدیک می شود که گمان می کنی هر آن ممکن است با داور گلاویز شود.
بی شباهت به مردی که برای کمک به زلزله زدگان و نیازمندان آستین بالا می زند و همه می دانند چه قلب بزرگی دارد.
⚽️ این صندلی پر وسوسه و پر از خار و خسک، با خودش حجم زیادی از توقعات و فشارها را می آورد که هر کسی تاب آن را ندارد.
همه که زین الدین زیدان نیستند که انگار کنار نیمکت تیم در دوران بازنشستگی دارد قدم می زند و نوه هایش داخل زمین تاب و سرسره بازی می کنند. بزرگترین مربیان دنیا هم آنجا تا مرز سکته پیش رفته اند.
⚽️ ستاره های ورزش و رسانه و ادبیات و سیاست اگر از نامهربانی ها و برخوردهای اطرافیان به خشم می آیند خوب است این جمله فابیو کاپلو را با خودشان مدام مرور کنند: #احترام_گذاشتنی_نیست_گرفتنی_است./عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
⚽️ نوشتن در مورد مشاجره #علی_کریمی و #عادل_فردوسی پور به خودزنی شباهت دارد. مثل همیشه فضای دو قطبی دیو و دلبر شکل گرفته.
⚽️ شما یا از علی کریمی حمایت می کنید یا طرفدار عادل فردوسی پور هستید! یا عاشقی هستید که دستانت بوی عطر و گل می دهد یا یک سطل اسید دست ات گرفته اید و .... تا این اندازه دور از هم! یا با من یا بر من... خسته نمی شویم از این بت پرستی مدرن؟
⚽️ قابل پیش بینی است که این داستان مثل هزاران داستان مشابه با وساطتت و پادرمیانی اطرافیان ختم به خیر می شود. با گل و بوسه و لبخند. به همین خاطر پیشنهاد می کنم که در حمایت از هیچکدام به صورت همدیگر چنگ نزنیم. اما در این مناقشه درس هایی هست که معمولاً یاد نمی گیریم. برای همین هر بار تکرار و تکرار و تکرار می شود.
⚽️ #زلاتان_ابراهیموویچ وقتی در یوونتوس شاگرد فابیو کاپلو بود می گفت:« دُن فابیو هر وقت سر تمرین یوونتوس صدایت می کرد، ترس برت می داشت که این دفعه چه گندی زده ای؟! کاپلو می توانست هر کسی را استرس زده کند. وین رونی یک بار حرف جالبی درباره اش زده بود: «وقتی کاپلو از کنارت رد می شود، حس می کنی مُرده ای.»
واقعا همین طور بود. حتی ستاره های یاغی ایتالیا هم رو به روی او شانسی ندارند. یک بار در پاسخ روزنامه نگاری که از او پرسیده بود چطور چنین احترامی به شما می گذارند؟ جواب داده بود: «احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است...».
⚽️ احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است. چیزی در مایه « ای بی خبر از سوخته و سوختنی/ عشق آمدنی بود نه آموختنی».
شاید اگر همین نکته کوچک را یاد بگیریم نیازی نباشد خیلی اوقات فریاد بزنیم یا از دیگران بخواهیم به ما احترام بگذارند.
⚽️ وقتی علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد در یادداشتی با عنوان «خداحافظ پسر، جنگجوی بی سپر!» از افسوس هایی نوشتم که همراه با یاد او می آید.
از تصویرهایی که از او در ذهن داریم. دوست داشتنی، سرکش، مغرور و خاموش. اما مثل یک آتشفشان که اگر گُر بگیرد خاموش کردنش کار هر کسی نیست.
⚽️ همیشه باور دارم که هیچ آزمونی برای شناخت مردان ایرانی بهتر از «فوتبال بازی کردن با آنها» یا «نشستن کنارشان هنگام رانندگی کردن شان» وجود ندارد. در این دو وضعیت آدم ها معمولاً خشم و گذشت و ادبیات گفتاری و نزاکت اجتماعی شان را به خوبی نشان می دهند.
⚽️ حالا به این دو، می شود «مربیگری» را هم اضافه کرد. صندلی داغی که حتی مردان آرام را هم به نقطه جوش می رساند.
⚽️ #علی_دایی وقتی روی نیمکت می نشیند به یک انسان دیگر تبدیل می شود. صدایش را بالا می برد، پرخاش می کند؛ گاهی غیرمنطقی حرف می زند، حرف کسی را نمی پذیرد و به درجه ای از عصبانیت نزدیک می شود که گمان می کنی هر آن ممکن است با داور گلاویز شود.
بی شباهت به مردی که برای کمک به زلزله زدگان و نیازمندان آستین بالا می زند و همه می دانند چه قلب بزرگی دارد.
⚽️ این صندلی پر وسوسه و پر از خار و خسک، با خودش حجم زیادی از توقعات و فشارها را می آورد که هر کسی تاب آن را ندارد.
همه که زین الدین زیدان نیستند که انگار کنار نیمکت تیم در دوران بازنشستگی دارد قدم می زند و نوه هایش داخل زمین تاب و سرسره بازی می کنند. بزرگترین مربیان دنیا هم آنجا تا مرز سکته پیش رفته اند.
⚽️ ستاره های ورزش و رسانه و ادبیات و سیاست اگر از نامهربانی ها و برخوردهای اطرافیان به خشم می آیند خوب است این جمله فابیو کاپلو را با خودشان مدام مرور کنند: #احترام_گذاشتنی_نیست_گرفتنی_است./عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ ناراضیان بالفطره؛ از ابراهیم حاتمی کیا تا علی دایی
✍️ احسان محمدی
◀️ #حاتمی کیا قطعاً بی مهری دیده، تلخی شنیده، اما چه کسی ندیده و نشنیده؟ دستکم اینکه او بارها تحسین و حمایت شده و سیمرغ ها دریافت کرده و حتی حاج قاسم سلیمانی بر پیشانی اش بوسه زده، اما #مردم_عادی چطور؟ آنها اگر اعتراضی داشته باشند به تلخی هایی که دیده اند و محرومیت هایی که کشیده اند روی کدام سن بروند و به چه کسی اعتراض کنند؟
◀️ وقتی #علی_دایی را کنار زمین فوتبال می بینم که با تمام وجود حرص می خورد، رگ های گردنش بیرون می زند، چشم هایش در چشمخانه غضبناک می چرخند و با مشت های گره کره فریاد می زند، از زمین و زمان گله مند است و اعتقاد دارد جماعتی به صورت پیوسته علیه اش در حال توطئه هستند با خودم فکر می کنم چرا نمی رود گوشه ای تا فارغ از غوغای جهان آرام بگیرد و این همه زجر نکشد؟ هم پولش را دارد هم اعتباری که رویای بسیاری است و احترامی بین المللی که زمینه ساز حسادت برخی از فوتبالیست های همدوره اش است.
◀️ حاتمی کیا چرا این همه خشمگین است؟ از چه کسی طلب دارد؟ واقعاً از تلویزیون شکایت دارد؟ اگر حاتمی کیا معتقد است که تلویزیون در حق او کم لطفی کرده امثال #بیضایی و #مهرجویی و #پناهی و #کیمیایی و ... چه باید بگویند؟
متن کامل را اینجا بخوانید 👇
http://www.asriran.com/fa/news/592355
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◀️ #حاتمی کیا قطعاً بی مهری دیده، تلخی شنیده، اما چه کسی ندیده و نشنیده؟ دستکم اینکه او بارها تحسین و حمایت شده و سیمرغ ها دریافت کرده و حتی حاج قاسم سلیمانی بر پیشانی اش بوسه زده، اما #مردم_عادی چطور؟ آنها اگر اعتراضی داشته باشند به تلخی هایی که دیده اند و محرومیت هایی که کشیده اند روی کدام سن بروند و به چه کسی اعتراض کنند؟
◀️ وقتی #علی_دایی را کنار زمین فوتبال می بینم که با تمام وجود حرص می خورد، رگ های گردنش بیرون می زند، چشم هایش در چشمخانه غضبناک می چرخند و با مشت های گره کره فریاد می زند، از زمین و زمان گله مند است و اعتقاد دارد جماعتی به صورت پیوسته علیه اش در حال توطئه هستند با خودم فکر می کنم چرا نمی رود گوشه ای تا فارغ از غوغای جهان آرام بگیرد و این همه زجر نکشد؟ هم پولش را دارد هم اعتباری که رویای بسیاری است و احترامی بین المللی که زمینه ساز حسادت برخی از فوتبالیست های همدوره اش است.
◀️ حاتمی کیا چرا این همه خشمگین است؟ از چه کسی طلب دارد؟ واقعاً از تلویزیون شکایت دارد؟ اگر حاتمی کیا معتقد است که تلویزیون در حق او کم لطفی کرده امثال #بیضایی و #مهرجویی و #پناهی و #کیمیایی و ... چه باید بگویند؟
متن کامل را اینجا بخوانید 👇
http://www.asriran.com/fa/news/592355
🖋 @ehsanmohammadi95
عصر ايران
ناراضیان بالفطره؛ از ابراهیم حاتمی کیا تا علی دایی
دستکم اینکه حاتمی کیا بارها تحسین شده و سیمرغ ها دریافت کرده و حتی حاج قاسم سلیمانی بر پیشانی اش بوسه زده، اما مردم عادی چطور؟
⚽️ مهدوی کیا در آلمان مربی شد، #ماست تان را کیسه کنید!
✍️ احسان محمدی
⚽️ #مهدی_مهدوی_کیا تازه از بانک ملی به پرسپولیس آمده بود. از نزدیک بیشتر به فوتبالیستی شبیه بود که اضافه وزن دارد. ران های گوشتی، شانه های پهن، ابروهای به هم پیوسته و موهایی که به سبک آن روزها به سمت بالا سشوار می کرد او را در کنار مهرداد میناوند به جوان های آینده دار فوتبال ایران تبدیل کرده بود.
⚽️ وقتی #محمد_مایلی_کهن او را با خود به جام ملت های 1996 بُرد بعضی ها انتقاد کردند. ایران در اولین دیدار مقابل عراق با نتیجه 2-1 شکست خورد. برای عراق حسام فوضی و محمد صابر گل زدند و تک گل ایران را #علی_دایی از روی نقطه پنالتی زد. در آن بازی مهدوی کیای جوان با شماره 12 در ترکیب تیم ملی حاضر شد و روز بعد یک هفته نامه رنگی در مطلبی نوشت که «پیراهن تیم ملی برای مهدوی کیا گُشاد است».
⚽️ گذر زمان اما نشان داد که این اظهار نظر را می شود در لیست پیش بینی های کاملاً غلط جای داد. او چهارسال موفق را در پرسپولیس و تیم ملی گذراند، مهدوی کیای جوان در بال راست با استارت های انفجاری، قدرت بدنی مثال زدنی، سانترهای خوب، توانایی جا گذاشتن مدافعین یارگیر (عموماً با سرعت و نه دریبلینگ) و البته آرامش و فروتنی خود را به یک ستاره تبدیل کرد. با اندامی فشرده و عضلانی مثل گویی غلطان و آتشین بود که کسی نمی توانست مهارش کند.
⚽️ پسر محبوب #استانکو_پابلهکوویچ بود، در یک روز تکرارنشدنی با دو شلیک مرگبار دیوار چین را در دالیان فروریخت، به موشک هامبورگ تبدیل شد و هواداران این تیم با «میدی، میدی» گفتن تحسیناش میکردند، جزو ۱۱ بازیکن قرن باشگاه آلمانی شد، به یونتووس گل زد، بهترین بازیکن آسیا شد، به #روی_پراگر آلمانی کمک کرد تا هتتریک کند و او هم به شکرانه این اتفاق استوکهای مهدی ما را وسط بازی بوسید.
⚽️ به آمریکا در جام جهانی گل زد و از خدمت سربازی معاف شد، روز خداحافظی از هامبورگ در میان تشویقهای ۵۷هزار هوادار و روی دوش #ونسانت_کمپانی کاپیتان تیم ملی بلژیک، #خوان_پابلو سورین کاپیتان سابق آرژانتین و #رافائل_فن_در_فارت کاپیتان سابق تیم ملی هلند دور افتخار زد!
⚽️ در چند سال اخیر به جای اینکه حوالی تیم های لیگ برتری پرسه بزند، روی فوتبال پایه تمرکز کرد، در دوره ها و کلاس های آموزشی شرکت کرد و حالا بهعنوان مربی تیم امید(زیر ۲۱ سال) #هامبورگ معرفی شده است. جایی که قرار است بهعنوان دستیار اشتفان وایس در این تیم مشغول به کار شود. در آلمان. جایی که فوتبال پایه را مثل مقدسات نگاه می کنند. یک افتخار برای فوتبال ایران. برای ایران.
⚽️ مهدوی کیا شایسته تحسین است، مثل هر انسانی ممکن است خطاهایی هم مرتکب شده باشد اما در میان مردم به نیک نامی شهره است. به محترم بودن، توهین و پرخاش نکردن به رقیب، پرهیز از شور و هیجان های دور روزه.
⚽️ مهدوی کیا همواره کنار مردم ایستاده است. موضوعی که البته بی هزینه نیست. چندی پیش #علی_اکبر_رائفی_پور در یکی از سخنرانی های پرتعدادش #کریم_باقری و مهدوی کیا را به واسطه حضور در دو تبلیغ نواخت و گفت: اینها در حوزههای امنیت ملی كارشناس میشوند. میگویند كاش این قدر پول كه در سوریه و لبنان خرج كردیم را ورزشگاه میساختیم. برو دوغت را تبلیغ كن بابا!
⚽️ حالا #کیا در آلمان سفیر ایران است، آن هم در روزگاری که حتی باشگاه های کم نام و نشان کشورهای حوزه خلیج فارس از ایران مربی انتخاب نمی کنند. آنها که به او پرخاش می کردند ماست هایشان را کیسه کنند، ما به آلمان موشک صادر کردیم، شما با آن کلمه های آتشین جز زخمی کردن دوستان هنر دیگری دارید؟ تا اطلاع ثانوی خودزنی نکنید، ماست تان را کیسه کنید!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
⚽️ #مهدی_مهدوی_کیا تازه از بانک ملی به پرسپولیس آمده بود. از نزدیک بیشتر به فوتبالیستی شبیه بود که اضافه وزن دارد. ران های گوشتی، شانه های پهن، ابروهای به هم پیوسته و موهایی که به سبک آن روزها به سمت بالا سشوار می کرد او را در کنار مهرداد میناوند به جوان های آینده دار فوتبال ایران تبدیل کرده بود.
⚽️ وقتی #محمد_مایلی_کهن او را با خود به جام ملت های 1996 بُرد بعضی ها انتقاد کردند. ایران در اولین دیدار مقابل عراق با نتیجه 2-1 شکست خورد. برای عراق حسام فوضی و محمد صابر گل زدند و تک گل ایران را #علی_دایی از روی نقطه پنالتی زد. در آن بازی مهدوی کیای جوان با شماره 12 در ترکیب تیم ملی حاضر شد و روز بعد یک هفته نامه رنگی در مطلبی نوشت که «پیراهن تیم ملی برای مهدوی کیا گُشاد است».
⚽️ گذر زمان اما نشان داد که این اظهار نظر را می شود در لیست پیش بینی های کاملاً غلط جای داد. او چهارسال موفق را در پرسپولیس و تیم ملی گذراند، مهدوی کیای جوان در بال راست با استارت های انفجاری، قدرت بدنی مثال زدنی، سانترهای خوب، توانایی جا گذاشتن مدافعین یارگیر (عموماً با سرعت و نه دریبلینگ) و البته آرامش و فروتنی خود را به یک ستاره تبدیل کرد. با اندامی فشرده و عضلانی مثل گویی غلطان و آتشین بود که کسی نمی توانست مهارش کند.
⚽️ پسر محبوب #استانکو_پابلهکوویچ بود، در یک روز تکرارنشدنی با دو شلیک مرگبار دیوار چین را در دالیان فروریخت، به موشک هامبورگ تبدیل شد و هواداران این تیم با «میدی، میدی» گفتن تحسیناش میکردند، جزو ۱۱ بازیکن قرن باشگاه آلمانی شد، به یونتووس گل زد، بهترین بازیکن آسیا شد، به #روی_پراگر آلمانی کمک کرد تا هتتریک کند و او هم به شکرانه این اتفاق استوکهای مهدی ما را وسط بازی بوسید.
⚽️ به آمریکا در جام جهانی گل زد و از خدمت سربازی معاف شد، روز خداحافظی از هامبورگ در میان تشویقهای ۵۷هزار هوادار و روی دوش #ونسانت_کمپانی کاپیتان تیم ملی بلژیک، #خوان_پابلو سورین کاپیتان سابق آرژانتین و #رافائل_فن_در_فارت کاپیتان سابق تیم ملی هلند دور افتخار زد!
⚽️ در چند سال اخیر به جای اینکه حوالی تیم های لیگ برتری پرسه بزند، روی فوتبال پایه تمرکز کرد، در دوره ها و کلاس های آموزشی شرکت کرد و حالا بهعنوان مربی تیم امید(زیر ۲۱ سال) #هامبورگ معرفی شده است. جایی که قرار است بهعنوان دستیار اشتفان وایس در این تیم مشغول به کار شود. در آلمان. جایی که فوتبال پایه را مثل مقدسات نگاه می کنند. یک افتخار برای فوتبال ایران. برای ایران.
⚽️ مهدوی کیا شایسته تحسین است، مثل هر انسانی ممکن است خطاهایی هم مرتکب شده باشد اما در میان مردم به نیک نامی شهره است. به محترم بودن، توهین و پرخاش نکردن به رقیب، پرهیز از شور و هیجان های دور روزه.
⚽️ مهدوی کیا همواره کنار مردم ایستاده است. موضوعی که البته بی هزینه نیست. چندی پیش #علی_اکبر_رائفی_پور در یکی از سخنرانی های پرتعدادش #کریم_باقری و مهدوی کیا را به واسطه حضور در دو تبلیغ نواخت و گفت: اینها در حوزههای امنیت ملی كارشناس میشوند. میگویند كاش این قدر پول كه در سوریه و لبنان خرج كردیم را ورزشگاه میساختیم. برو دوغت را تبلیغ كن بابا!
⚽️ حالا #کیا در آلمان سفیر ایران است، آن هم در روزگاری که حتی باشگاه های کم نام و نشان کشورهای حوزه خلیج فارس از ایران مربی انتخاب نمی کنند. آنها که به او پرخاش می کردند ماست هایشان را کیسه کنند، ما به آلمان موشک صادر کردیم، شما با آن کلمه های آتشین جز زخمی کردن دوستان هنر دیگری دارید؟ تا اطلاع ثانوی خودزنی نکنید، ماست تان را کیسه کنید!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻مردم به حرف چه کسی «اعتماد» کنند؟
🚻 از #مهندس_بازرگان تا روحانی و مهران مدیری و ...!
✍️ احسان محمدی
📻 «یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی #مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه ۲۳ بهمن ۵۷) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.
↙️ بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه ۳۰ نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.»
📻 نقل کنندۀ این خاطره یک روزنامه نگار شناخته شده است و چند نکته در این ماجرا جلب توجه می کند. این که بازرگان در «رادیو» آب می نوشد. یعنی رسانه ای که #تصویر ندارد!
↙️ #مجری برنامه به شنونده ها گواهی می دهد که او دیده که او آب را نوشیده و مردم #ندیده به مهندس بازرگان اعتماد می کنند و از آب آشامیدنی بدون هراس مصرف می کنند.
دقت کنید که موضوع آب به سلامت افراد ربط داشت و آن شایعه در روزهای پرالتهاب انقلاب و تغییر رژیم می توانست به شدت باور پذیر باشد. اما چرا مردم حرف بازرگان را باور کردند؟
↙️ این روزها «بحران»! خمیردندان نداریم اما کافیست که چند سلبریتی، کانال پربیننده تلگرامی یا اینستاگرامی شایعه کنند که مواد اولیه خمیردندان وارد نمی شود و جلوی واردات محصول را هم گرفته اند.
یک ساعت بعد هزاران نفر که حتی در عمرشان مسواک هم نزده اند به فروشگاه ها حمله می کنند، قفسه ها خالی می شود، محتکران خمیردندان انبار می کنند و قیمت آن به سرعت نور افزایش پیدا می کند!
حالا تصور کنید این چند چهره شناخته شده بیایند و در #تلویزیون نه #رادیو رو به مردم بگویند نگران نباشید، خمیردندان اندازه کافی هست. واکنش «عموم» مردم:
1️⃣ #آذری_جهرمی وزیر جوان: ما هر وقت باور کردیم که سرعت اینترنت واقعیه اون وقت حرفت در مورد خمیردندون رو باور می کنیم!
2️⃣ #مهران_مدیری: بهش گفتن برو اینو بگو تا مردم آروم بشن به جاش پرونده اون وام ها و هدیه هات رو برات درست می کنیم!
3️⃣ #سردار_قالیباف: شما خمیردندونت هم تموم میشه سوار هواپیما میشی میری اونور آب میگیری میاری خلبان!
4️⃣ #اصغر_فرهادی: شما که مشکل نداری، خمیر دندون کم هم بیاید برات از خارج می فرستن. اصلاً خود #پنه_لوپه_کروز میاره دم در خونه تحویلت می ده!
5️⃣ #صادق_زیباکلام: ما یه فامیل داریم تو بچه های بالا، میگه زیباکلام رو به خاطر حرفاش تندش می خوان بندازن زندان، الان گفتن بهش اینا رو بگو آشوب نشه در عوض نمیری زندان، این هم قبول کرده!
6️⃣ #علی_دایی: بهش گفتن برو اینا رو بگو، جلو التهاب بازار رو بگیر، همین که کی روش رفت تو رو می کنیم سرمربی تیم ملی!
7️⃣ #علی_لاریجانی: اگه رئیس مجلس اینو نگه کی بگه؟ شما اگه راست میگی لایحه شفافیت عملکرد نماینده ها رو بررسی کن!
8️⃣ #سیف رئیس سابق بانک مرکزی: معلومه که شما نباید نگران باشی، دخترت از #استرالیا برات می فرسته!
9️⃣ دکتر #حسن_روحانی:
- یعنی خیالمون راحت باشه #دلار گرون نمیشه آقای رئیس جمهور؟
- بله! ...
آدم عاقل جای دلار می نویسه خمیردندون!
↙️... موضوع ساده است. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به رهبران فکری و مدیران جامعه از دست داده اند. در همه این سالها هم جریان هایی با تخریب چهره های ملی از آنها اعتبارزدایی کرده اند و حالا که نیاز است مردم به حرف کسی اعتماد کنند، برای خرید پوشک و دلار و سکه و نوار بهداشتی و پراید به بازار یورش نبرند، حرف هیچکس را باور نمی کنند.
↙️ دولت، به یک «مهندس بازرگان» سال 57 نیاز دارند که مردم حرفش را باور کنند. وقتی چهره های محترم و باتجربه سیاست و اقتصاد را به دلایل واهی خانه نشین و منزوی و محصور کردیم، وقتی از روشنفکران اعتبارزدایی شد، وقتی روزنامه نگاران را به عنوان عوامل دشمن معرفی کردند، وقتی اساتید دانشگاه را به حاشیه راندند، برای جامعه مرجع فکری قابل اعتمادی نماند.
مردم به حرف چه کسی اعتماد کنند و به بازار نریزند؟
↙️ حرف چه کسی آنها را آرام می کند که ملتهب نشوند؟ چند نفر باقی مانده که اگر بیایند تلویزیون و بگویند مردم نگران نباشید و تا چند ماه دیگر دلار ارزان می شود و بازارها از پوشک لبریز و ... مردم حرف آنها را باور می کنند و نمی گویند سبیل این را چرب کرده اند؟ وقتی بُن را می بریدید به فکر سقوط شاخه بودید؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🚻 از #مهندس_بازرگان تا روحانی و مهران مدیری و ...!
✍️ احسان محمدی
📻 «یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی #مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه ۲۳ بهمن ۵۷) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.
↙️ بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه ۳۰ نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.»
📻 نقل کنندۀ این خاطره یک روزنامه نگار شناخته شده است و چند نکته در این ماجرا جلب توجه می کند. این که بازرگان در «رادیو» آب می نوشد. یعنی رسانه ای که #تصویر ندارد!
↙️ #مجری برنامه به شنونده ها گواهی می دهد که او دیده که او آب را نوشیده و مردم #ندیده به مهندس بازرگان اعتماد می کنند و از آب آشامیدنی بدون هراس مصرف می کنند.
دقت کنید که موضوع آب به سلامت افراد ربط داشت و آن شایعه در روزهای پرالتهاب انقلاب و تغییر رژیم می توانست به شدت باور پذیر باشد. اما چرا مردم حرف بازرگان را باور کردند؟
↙️ این روزها «بحران»! خمیردندان نداریم اما کافیست که چند سلبریتی، کانال پربیننده تلگرامی یا اینستاگرامی شایعه کنند که مواد اولیه خمیردندان وارد نمی شود و جلوی واردات محصول را هم گرفته اند.
یک ساعت بعد هزاران نفر که حتی در عمرشان مسواک هم نزده اند به فروشگاه ها حمله می کنند، قفسه ها خالی می شود، محتکران خمیردندان انبار می کنند و قیمت آن به سرعت نور افزایش پیدا می کند!
حالا تصور کنید این چند چهره شناخته شده بیایند و در #تلویزیون نه #رادیو رو به مردم بگویند نگران نباشید، خمیردندان اندازه کافی هست. واکنش «عموم» مردم:
1️⃣ #آذری_جهرمی وزیر جوان: ما هر وقت باور کردیم که سرعت اینترنت واقعیه اون وقت حرفت در مورد خمیردندون رو باور می کنیم!
2️⃣ #مهران_مدیری: بهش گفتن برو اینو بگو تا مردم آروم بشن به جاش پرونده اون وام ها و هدیه هات رو برات درست می کنیم!
3️⃣ #سردار_قالیباف: شما خمیردندونت هم تموم میشه سوار هواپیما میشی میری اونور آب میگیری میاری خلبان!
4️⃣ #اصغر_فرهادی: شما که مشکل نداری، خمیر دندون کم هم بیاید برات از خارج می فرستن. اصلاً خود #پنه_لوپه_کروز میاره دم در خونه تحویلت می ده!
5️⃣ #صادق_زیباکلام: ما یه فامیل داریم تو بچه های بالا، میگه زیباکلام رو به خاطر حرفاش تندش می خوان بندازن زندان، الان گفتن بهش اینا رو بگو آشوب نشه در عوض نمیری زندان، این هم قبول کرده!
6️⃣ #علی_دایی: بهش گفتن برو اینا رو بگو، جلو التهاب بازار رو بگیر، همین که کی روش رفت تو رو می کنیم سرمربی تیم ملی!
7️⃣ #علی_لاریجانی: اگه رئیس مجلس اینو نگه کی بگه؟ شما اگه راست میگی لایحه شفافیت عملکرد نماینده ها رو بررسی کن!
8️⃣ #سیف رئیس سابق بانک مرکزی: معلومه که شما نباید نگران باشی، دخترت از #استرالیا برات می فرسته!
9️⃣ دکتر #حسن_روحانی:
- یعنی خیالمون راحت باشه #دلار گرون نمیشه آقای رئیس جمهور؟
- بله! ...
آدم عاقل جای دلار می نویسه خمیردندون!
↙️... موضوع ساده است. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به رهبران فکری و مدیران جامعه از دست داده اند. در همه این سالها هم جریان هایی با تخریب چهره های ملی از آنها اعتبارزدایی کرده اند و حالا که نیاز است مردم به حرف کسی اعتماد کنند، برای خرید پوشک و دلار و سکه و نوار بهداشتی و پراید به بازار یورش نبرند، حرف هیچکس را باور نمی کنند.
↙️ دولت، به یک «مهندس بازرگان» سال 57 نیاز دارند که مردم حرفش را باور کنند. وقتی چهره های محترم و باتجربه سیاست و اقتصاد را به دلایل واهی خانه نشین و منزوی و محصور کردیم، وقتی از روشنفکران اعتبارزدایی شد، وقتی روزنامه نگاران را به عنوان عوامل دشمن معرفی کردند، وقتی اساتید دانشگاه را به حاشیه راندند، برای جامعه مرجع فکری قابل اعتمادی نماند.
مردم به حرف چه کسی اعتماد کنند و به بازار نریزند؟
↙️ حرف چه کسی آنها را آرام می کند که ملتهب نشوند؟ چند نفر باقی مانده که اگر بیایند تلویزیون و بگویند مردم نگران نباشید و تا چند ماه دیگر دلار ارزان می شود و بازارها از پوشک لبریز و ... مردم حرف آنها را باور می کنند و نمی گویند سبیل این را چرب کرده اند؟ وقتی بُن را می بریدید به فکر سقوط شاخه بودید؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰از FATF تا علی دایی و زیباکلام و مهراب قاسمخانی!
✍ احسان محمدی
📗 کتاب را چهارم ابتدایی خواندهام. هنوز آن کتابخانه چوبی نمدار خاطرم هست. گوشه مدرسه.
جایی در یک وجبی خاک عراق. تقریباً همه کتابهایش را خواندهبودم. دانهدانه. اما نمیدانم چرا از بین آن همه کتاب این داستان هنوز که هنوز است با من مانده.
🐴 مردی سوار بر اسب در بیابان میتاخت. ناگهان کسی را روی زمین دید که ناله میکرد. ایستاد. از اسب پیاده شد.
دید مریض و بیحال و فلج است و ناله میکند. کمکش کرد که سوار اسبش شود.
اما او به محض سوار شدن، افسار اسب را دستش گرفت و به تاخت رفت!
مرد از دور داد زد: یک لحظه بایست!
دزد دورتر ایستاد. مرد گفت:
_ اسب را برای خودت ببر اما این داستان را به کسی نگو. چون میترسم فردا روز اگر کسی در بیایان در راه ماندهای را ببیند از ترس دزدیدن اسبش سوارش نکند و او بمیرد!
⛔️ وقتی خبر احضار #علی_دایی، صادق زیباکلام، #الهام_پاوهنژاد و مهراب قاسمخانی را خواندم باز یاد این داستان افتادم.
اینکه مجموعه اتفاقات رخ داده پیرامون پیشقدم شدن این چهرهها برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه باعث میشود اگر فردا روز خدایناکرده حادثهای در کشور رخ بدهد هیچ چهره اجتماعی پیش قدم نشود.
یا اگر بخواهد کاری کند اطرافیان بگویند به تو چه؟ سرت درد میکند؟ یادت نیست با علی دایی و زیباکلام و بقیه چه کردند؟ بردند دادگاه که جواب بدهند و ...
🔰 این ماجرا درست در روزهایی رخ داد که رسانهها در مورد FATF نوشتند و از شفاف سازی مالی دفاع کردند و گفتند نور به تاریک خانه ها میتاباند و سرنوشت هر داد و ستدی مالی مشخص میشود.
🔰سالهاست با و بدون FATF شفاف سازی مالی در مورد پروژهها، هزینه تبلیغات انتخاباتی نامزدها، واردات و صادرات و ... یکی از توقعات به حق مردم است.
🔰 میگویند به چه حقی از #بیت_المال خرج میکنید و خودتان را ملزم نمیدانید گزارشی روشن و شفاف و همهکس فهم ارائه کنید؟
🔰چندسال پیش وقتی خانم #مرکل متهم شد که در یک سفر اروپایی همسرش را همراه بردهاست.
رسانه های آلمانی سلاخیاش کردند که او صدراعظم است و حق دارد از هواپیمای دولتی استفاده کند، همسرش چه حقی برای سفر رایگان دارد؟... عذرخواست و جریمه را پرداخت.
🔰 اما چرا وقتی پای شفافسازی عدد و رقم چند میلیاردی که به حساب شخصی چند چهره واریز شده به میان میآید افکار عمومی مقاومت میکند و آن را نوعی بازخواست و #کباب کردن کسی میدانند که میخواسته #ثواب کند؟
🔰 بخشی از این ماجرا بر میگردد به محبوبیت، صداقت و بینیازی این چهرهها که در ماجراهای متعدد نشان دادهاند #دولتی نیستند و #ملتی هستند و آزمون پس دادهاند و مردم فرق بین غارتگر بیت المال و حمایتگر مردم را میفهمند.
🔰اینکه علی دایی وسط هزار مشغله فردی بلند میشود و به کرمانشاه میرود، جز این است که دلش به دردآمده و از ظرفیت فردی خود برای کاستن از رنج مردم بهره گرفتهاست؟
🔰 اما عدهای از آنها که خشمگین شدهاند میگویند چطور نگران چند میلیاردتومانی هستید که خود مردم بدون زور و اجبار و با ایمان قلبی پرداختهاند اما بیخ گوشتان اختلاسهای هزارمیلیاردی صورت میگیرد و آب از آب تکان نمیخورد؟
🔰 اگر دایی و زیباکلام باید به دادگاه بیایند کسان دیگری هستند که مستحق داغ و درفشاند و حالا در کانادا خوش میگذرانند؟ این اراده را برای برخورد با آنها هم دارید؟
🔰 ما از شفافسازی مالی حمایت میکنیم. اقدام بسیار خوبی است که هرجا پای پولی از مردم در میان بود پیگیری شود که کسی از آن برای خودش کیسه ندوزد، این بخشی از FATF است اما ماجرای آن اسب و سوار را تکرار نکنید که فریاد زد:
_ اسب را برای خودت ببر اما این داستان را به کسی نگو. چون میترسم فردا روز اگر کسی در بیایان در راه ماندهای را ببیند از ترس دزدیدن اسبش سوارش نکند و او بمیرد!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
📗 کتاب را چهارم ابتدایی خواندهام. هنوز آن کتابخانه چوبی نمدار خاطرم هست. گوشه مدرسه.
جایی در یک وجبی خاک عراق. تقریباً همه کتابهایش را خواندهبودم. دانهدانه. اما نمیدانم چرا از بین آن همه کتاب این داستان هنوز که هنوز است با من مانده.
🐴 مردی سوار بر اسب در بیابان میتاخت. ناگهان کسی را روی زمین دید که ناله میکرد. ایستاد. از اسب پیاده شد.
دید مریض و بیحال و فلج است و ناله میکند. کمکش کرد که سوار اسبش شود.
اما او به محض سوار شدن، افسار اسب را دستش گرفت و به تاخت رفت!
مرد از دور داد زد: یک لحظه بایست!
دزد دورتر ایستاد. مرد گفت:
_ اسب را برای خودت ببر اما این داستان را به کسی نگو. چون میترسم فردا روز اگر کسی در بیایان در راه ماندهای را ببیند از ترس دزدیدن اسبش سوارش نکند و او بمیرد!
⛔️ وقتی خبر احضار #علی_دایی، صادق زیباکلام، #الهام_پاوهنژاد و مهراب قاسمخانی را خواندم باز یاد این داستان افتادم.
اینکه مجموعه اتفاقات رخ داده پیرامون پیشقدم شدن این چهرهها برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه باعث میشود اگر فردا روز خدایناکرده حادثهای در کشور رخ بدهد هیچ چهره اجتماعی پیش قدم نشود.
یا اگر بخواهد کاری کند اطرافیان بگویند به تو چه؟ سرت درد میکند؟ یادت نیست با علی دایی و زیباکلام و بقیه چه کردند؟ بردند دادگاه که جواب بدهند و ...
🔰 این ماجرا درست در روزهایی رخ داد که رسانهها در مورد FATF نوشتند و از شفاف سازی مالی دفاع کردند و گفتند نور به تاریک خانه ها میتاباند و سرنوشت هر داد و ستدی مالی مشخص میشود.
🔰سالهاست با و بدون FATF شفاف سازی مالی در مورد پروژهها، هزینه تبلیغات انتخاباتی نامزدها، واردات و صادرات و ... یکی از توقعات به حق مردم است.
🔰 میگویند به چه حقی از #بیت_المال خرج میکنید و خودتان را ملزم نمیدانید گزارشی روشن و شفاف و همهکس فهم ارائه کنید؟
🔰چندسال پیش وقتی خانم #مرکل متهم شد که در یک سفر اروپایی همسرش را همراه بردهاست.
رسانه های آلمانی سلاخیاش کردند که او صدراعظم است و حق دارد از هواپیمای دولتی استفاده کند، همسرش چه حقی برای سفر رایگان دارد؟... عذرخواست و جریمه را پرداخت.
🔰 اما چرا وقتی پای شفافسازی عدد و رقم چند میلیاردی که به حساب شخصی چند چهره واریز شده به میان میآید افکار عمومی مقاومت میکند و آن را نوعی بازخواست و #کباب کردن کسی میدانند که میخواسته #ثواب کند؟
🔰 بخشی از این ماجرا بر میگردد به محبوبیت، صداقت و بینیازی این چهرهها که در ماجراهای متعدد نشان دادهاند #دولتی نیستند و #ملتی هستند و آزمون پس دادهاند و مردم فرق بین غارتگر بیت المال و حمایتگر مردم را میفهمند.
🔰اینکه علی دایی وسط هزار مشغله فردی بلند میشود و به کرمانشاه میرود، جز این است که دلش به دردآمده و از ظرفیت فردی خود برای کاستن از رنج مردم بهره گرفتهاست؟
🔰 اما عدهای از آنها که خشمگین شدهاند میگویند چطور نگران چند میلیاردتومانی هستید که خود مردم بدون زور و اجبار و با ایمان قلبی پرداختهاند اما بیخ گوشتان اختلاسهای هزارمیلیاردی صورت میگیرد و آب از آب تکان نمیخورد؟
🔰 اگر دایی و زیباکلام باید به دادگاه بیایند کسان دیگری هستند که مستحق داغ و درفشاند و حالا در کانادا خوش میگذرانند؟ این اراده را برای برخورد با آنها هم دارید؟
🔰 ما از شفافسازی مالی حمایت میکنیم. اقدام بسیار خوبی است که هرجا پای پولی از مردم در میان بود پیگیری شود که کسی از آن برای خودش کیسه ندوزد، این بخشی از FATF است اما ماجرای آن اسب و سوار را تکرار نکنید که فریاد زد:
_ اسب را برای خودت ببر اما این داستان را به کسی نگو. چون میترسم فردا روز اگر کسی در بیایان در راه ماندهای را ببیند از ترس دزدیدن اسبش سوارش نکند و او بمیرد!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ علی دایی! چرا اجازه نمی دهی دوستت داشته باشیم؟
✍احسان محمدی
⚽️ انگار #علی_دایی با یک گله مندی ازلی–ابدی به دنیا آمده است. با یک نارضایتی همیشگی. یک تردید دائمی به آدم های اطراف. به رقبا.
⚽️ انگار او در روشنایی ایستاده است و منتقدان و حریفانش یکسره در ظلمات.
برای همین هر وقت اسمش یادمان می آید همیشه همراه است با مُشت های گره کرده، رگ های برجسته گردن، فریادهای خشمگین، اعتراض به داوری، اعتراض به فدارسیون، اعتراض به زمین، اعتراض به هوا، اعتراض... اعتراض ...
⚽️ این واژه ها را دو سال پیش در یادداشتی با عنوان "خزه های خشم چسبیده بر تن علی دایی" نوشتم.
بی هیچ تغییری هنوز هم می توان آنها را ردیف کرد و این رنج آور است که چرا مردی که هر روز موهای سرش سفیدتر می شود، توفان خشم اش فرو نمی نشیند؟
⚽️ او دیروز بعد از دیدار با پرسپولیس که موفق شد با گل دقیقه پایانی اسب سرخ و سرکش #برانکو را رام کند تیتر یک اخبار شد.
گفتند و نوشتند که به صورت خبرنگاری سیلی زده و به طرف بعضی بازیکنان پرسپولیس یورش برده که آنها را فیزیکی ادب کند.
⚽️ هیچ علاقه ای برای ورود به این ماجرا ندارم. مثل تمام هیاهوهای این فوتبال دو روز دیگر فرو می نشیند، از یاد می رود و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. مثل دهان کف آلود دریا. آرام می گیرد.
⚽️ اما چرا علی دایی اجازه نمی دهد دوستش داشته باشیم؟ چرا این همه خشمگین می شود؟
از او انتظار می رود وقتی جوان ترها غوغا می کنند، هر دو طرف را به آرامش فرا بخواند نه اینکه بنزین بریزد روی آتش.
البته که عده ای حتماً اندازه نگه نداشته اند اما این بزرگان هستند که در لحظه های حساس باید بزرگی کنند.
⚽️ برخلاف برخی، عطش سیری ناپذیر علی دایی برای #رقابت و موفقیت را دوست دارم.
او حتی اگر در سیزده به در با فک و فامیل #وسطی هم بازی کند باز جوری برای پیروز شدن می جنگد و اعتراض می کند که انگار جام ملت های ۹۶ است که با سرشکسته و بانداژ شده برای ایران گل می زد!
⚽️ دوستش دارم چون فیلم هندی روی پرده نمی برد که مقابل تیم قبلی ام روی نیمکت نمی نشینم و از شکست دادن آنها خوشحالی نمی کنم.
اتفاقاً با مشت های گره کرده فریاد می زند. به تیمش وفادار است و ریا نمی کند.
⚽️ کسی هم انتظار ندارد که دایی از شاگردانش بخواهد که برای بازیکنان پرسپولیس فرش قرمز پهن کنند اما خون به پا کردن هم شوکه آور است.
یک بازی معمولی در هفته های هنوز ابتدایی لیگ ایران، در چمنی نامرغوب و در دالان های ورزشگاهی که بیشتر به تونل شبیه است ارزش این همه مشت و لگدپرانی و توهین و تشر را دارد؟
⚽️ با آنکه خشم و گله مندی و اعتراض های ازلی- ابدی علی دایی به داوری، به دشمنان پنهان، به توطئه گران و دسیسه چینان نامشخص را درک نمی کنم و نمی توانم بفهمم چرا دایی فکر می کند همه با او دشمن هستند و با اینکه اعتقاد دارم نام دایی تا قرن ها با افسانه ها همراه خواهد بود اما کاش کمی آرام تر می گرفت و فکر می کرد این از کوره به در رفتن ها چه چیزی به علی دایی اضافه می کند که الان ندارد؟ افتخار؟ لذت؟ثروت؟ محبوبیت؟ اقتدار؟!
⚽️ علی دایی نماد سختکوشی در فوتبال است. استعدادی متوسط با اراده ای همپای غول ها. مصداق همان جمله مشهور #ادیسون؛ موفقیت یک درصد نبوغ است و 99درصد عرق ریختن.
جای او اما کنار این زمین های فوتبال با فریاد و اعتراض و سیلی زدن و مشت خوردن نیست.
⚽️ ما برای تو سالهاست رویاهای بزرگتری بافته ایم آقای دایی. دانش آموخته ی #صنعتی_شریف از گلاویز شدن با بازیکن و خبرنگار و داور بزرگ نمی شود، به کُرسی های بزرگتر فکر کن. به نشستن بر کرسی دبیرکلی کنفدراسیون فوتبال آسیا، به فتح یک صندلی موثر در #فیفا...
⚽️ این طور یک ملت دوستت دارد، مثل وقتی که با پیراهن ایران گل می زدی و یک ملت روی شانه های لاغرت می ایستاد. وگرنه جرزنی کنار زمین های لیگ برتر با تیم های متوسط را خیلی ها بلدند!
⛔️ شهریارِ فوتبالِ این سرزمین بی قرار! اجازه بده دوستت داشته باشیم. حتی وقتی می گویی: خیلی ببخشید، عذر می خوام! علی دایی نیاز نداره شما دوستش داشته باشید!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍احسان محمدی
⚽️ انگار #علی_دایی با یک گله مندی ازلی–ابدی به دنیا آمده است. با یک نارضایتی همیشگی. یک تردید دائمی به آدم های اطراف. به رقبا.
⚽️ انگار او در روشنایی ایستاده است و منتقدان و حریفانش یکسره در ظلمات.
برای همین هر وقت اسمش یادمان می آید همیشه همراه است با مُشت های گره کرده، رگ های برجسته گردن، فریادهای خشمگین، اعتراض به داوری، اعتراض به فدارسیون، اعتراض به زمین، اعتراض به هوا، اعتراض... اعتراض ...
⚽️ این واژه ها را دو سال پیش در یادداشتی با عنوان "خزه های خشم چسبیده بر تن علی دایی" نوشتم.
بی هیچ تغییری هنوز هم می توان آنها را ردیف کرد و این رنج آور است که چرا مردی که هر روز موهای سرش سفیدتر می شود، توفان خشم اش فرو نمی نشیند؟
⚽️ او دیروز بعد از دیدار با پرسپولیس که موفق شد با گل دقیقه پایانی اسب سرخ و سرکش #برانکو را رام کند تیتر یک اخبار شد.
گفتند و نوشتند که به صورت خبرنگاری سیلی زده و به طرف بعضی بازیکنان پرسپولیس یورش برده که آنها را فیزیکی ادب کند.
⚽️ هیچ علاقه ای برای ورود به این ماجرا ندارم. مثل تمام هیاهوهای این فوتبال دو روز دیگر فرو می نشیند، از یاد می رود و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. مثل دهان کف آلود دریا. آرام می گیرد.
⚽️ اما چرا علی دایی اجازه نمی دهد دوستش داشته باشیم؟ چرا این همه خشمگین می شود؟
از او انتظار می رود وقتی جوان ترها غوغا می کنند، هر دو طرف را به آرامش فرا بخواند نه اینکه بنزین بریزد روی آتش.
البته که عده ای حتماً اندازه نگه نداشته اند اما این بزرگان هستند که در لحظه های حساس باید بزرگی کنند.
⚽️ برخلاف برخی، عطش سیری ناپذیر علی دایی برای #رقابت و موفقیت را دوست دارم.
او حتی اگر در سیزده به در با فک و فامیل #وسطی هم بازی کند باز جوری برای پیروز شدن می جنگد و اعتراض می کند که انگار جام ملت های ۹۶ است که با سرشکسته و بانداژ شده برای ایران گل می زد!
⚽️ دوستش دارم چون فیلم هندی روی پرده نمی برد که مقابل تیم قبلی ام روی نیمکت نمی نشینم و از شکست دادن آنها خوشحالی نمی کنم.
اتفاقاً با مشت های گره کرده فریاد می زند. به تیمش وفادار است و ریا نمی کند.
⚽️ کسی هم انتظار ندارد که دایی از شاگردانش بخواهد که برای بازیکنان پرسپولیس فرش قرمز پهن کنند اما خون به پا کردن هم شوکه آور است.
یک بازی معمولی در هفته های هنوز ابتدایی لیگ ایران، در چمنی نامرغوب و در دالان های ورزشگاهی که بیشتر به تونل شبیه است ارزش این همه مشت و لگدپرانی و توهین و تشر را دارد؟
⚽️ با آنکه خشم و گله مندی و اعتراض های ازلی- ابدی علی دایی به داوری، به دشمنان پنهان، به توطئه گران و دسیسه چینان نامشخص را درک نمی کنم و نمی توانم بفهمم چرا دایی فکر می کند همه با او دشمن هستند و با اینکه اعتقاد دارم نام دایی تا قرن ها با افسانه ها همراه خواهد بود اما کاش کمی آرام تر می گرفت و فکر می کرد این از کوره به در رفتن ها چه چیزی به علی دایی اضافه می کند که الان ندارد؟ افتخار؟ لذت؟ثروت؟ محبوبیت؟ اقتدار؟!
⚽️ علی دایی نماد سختکوشی در فوتبال است. استعدادی متوسط با اراده ای همپای غول ها. مصداق همان جمله مشهور #ادیسون؛ موفقیت یک درصد نبوغ است و 99درصد عرق ریختن.
جای او اما کنار این زمین های فوتبال با فریاد و اعتراض و سیلی زدن و مشت خوردن نیست.
⚽️ ما برای تو سالهاست رویاهای بزرگتری بافته ایم آقای دایی. دانش آموخته ی #صنعتی_شریف از گلاویز شدن با بازیکن و خبرنگار و داور بزرگ نمی شود، به کُرسی های بزرگتر فکر کن. به نشستن بر کرسی دبیرکلی کنفدراسیون فوتبال آسیا، به فتح یک صندلی موثر در #فیفا...
⚽️ این طور یک ملت دوستت دارد، مثل وقتی که با پیراهن ایران گل می زدی و یک ملت روی شانه های لاغرت می ایستاد. وگرنه جرزنی کنار زمین های لیگ برتر با تیم های متوسط را خیلی ها بلدند!
⛔️ شهریارِ فوتبالِ این سرزمین بی قرار! اجازه بده دوستت داشته باشیم. حتی وقتی می گویی: خیلی ببخشید، عذر می خوام! علی دایی نیاز نداره شما دوستش داشته باشید!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 ما چند #علی_دایی داریم و چرا مشت های او همیشه گره کرده است؟
#شب_های_فوتبالی
#شبکه_ورزش
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شب_های_فوتبالی
#شبکه_ورزش
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
⚽️ فوتبال دماسنج بیماری های جامعه!
✍ احسان محمدی
↙️ هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد. همه ما انسان هستیم با عیب ها و حُسن های انسانی. من، شما، #خاتمی، #احمدی_نژاد، #تتلو، #شجریان، #علی_دایی، #فرهاد_مجیدی و ... هیچکس مقدس نیست.
↙️ در این کشور اندازه کافی #امام_زاده داریم. آنقدر جعلی اش را ساخته ایم که می توانیم بخشی از آنها را به کشورهای دیگر هم صادر کنیم. از آدم ها امام زاده جدید غیرقابل نقد نسازیم.
↙️ #فوتبال برای من همه چیز نیست، داستان مرگ و زندگی هم نیست. یک پدیده قابل مطالعه است که از آن یاد می گیرم.
فرصتی است تا خشم و خشونت و عشق و تعصب جامعه ام را محک بزنم. خوشبختانه کار اصلی ام در دانشگاه است و ربطی به فوتبال ندارد که خودم، شرافتم و وجدانم را به خاطر یک تیم یا یک فوتبالیست بفروشم.
↙️ شبکه های اجتماعی در حالیکه ما را به هم نزدیک کرده اند، به شدت بین مان فاصله انداخته اند.
می توانیم به خاطر هواداری از یک تیم، فیلم یا یک انسان با واژه ها به روح هم تجاوز کنیم و به صورت هم اسید بپاشیم. این میزان از تندخویی و پرخاشگری تکاندهنده است.
↙️ دیروز دوست روزنامه نگاری تعریف می کرد که به خاطر دعوای #کیروش و #برانکو، کسی رفته سراغ صفحه اینستاگرامش، عکس مادرش را برداشته و روی آن فحش جنسی نوشته و برایش ارسال کرده!😑
↙️ من این حرف ها را قبول ندارم که ای آقا اینا یه تعداد اندکی هستند. اتفاقاً بسیار زیادند و مشتاق حمله و پاره کردن گلوی کسی که مثل آنها فکر نمی کند.
فوتبال فقط بهانه ای است تا آشکار شود تا چه اندازه می توان به مدارا، به تحمل نظر مخالف و به گفتگوی توام با احترام در این کشور امیدوار بود.
↙️ #کارلوس_کیروش را یک مربی تاثیرگذار می دانم که به خاطر سوء مدیریت مدیران در کشور، به خودش اجازه می دهد پرخاش کند.
از این منظر قابل نقد است اما دلیل نمی شود عملکردش در ساختن خط دفاعی آهنین را منکر شد یا جنگندگی بازیکنان ِتحت فرمانش را نادیده گرفت اما آیا کسی حق ندارد مخالف یا منتقد یک رفتار او باشد؟
↙️ چرا اصرار داریم همه مثل هم فکر کنیم؟ از یک طرف حاکمیت را نقد می کنیم که اصرار دارد همه یک جور لباس، شادی و عزا و... داشته باشند و دنبال تنوع نباشند و از سوی دیگر خودمان همان تفکر یکسان را از دیگران انتظار داریم و اگر مثل من فکر نکنی بیشعوری و ...!
✅ "ما مثل هم فکر نمی کنیم". گفتن این جمله و یک گام عقب نشستن در بحث های بی نتیجه چه ایرادی دارد که تا روح و روان کسی را با توهین نخراشیم ول کن ماجرا نیستیم؟
↙️ دیشب در #فوتبال_آسیایی بخش پر واکنش گفتگوی کیروش را از منظر متن، بینامتن و فرامتن بررسی کردم، یک بحث کاملاً تخصصی. نتیجه؟ سیل فحش ها سرازیر شد که خائن به وطن هستی و خبرنهاری و جیره خوار #برانکو و ...
پرسش اینجاست: چرا ما باید مثل هم فکر کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
↙️ هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد. همه ما انسان هستیم با عیب ها و حُسن های انسانی. من، شما، #خاتمی، #احمدی_نژاد، #تتلو، #شجریان، #علی_دایی، #فرهاد_مجیدی و ... هیچکس مقدس نیست.
↙️ در این کشور اندازه کافی #امام_زاده داریم. آنقدر جعلی اش را ساخته ایم که می توانیم بخشی از آنها را به کشورهای دیگر هم صادر کنیم. از آدم ها امام زاده جدید غیرقابل نقد نسازیم.
↙️ #فوتبال برای من همه چیز نیست، داستان مرگ و زندگی هم نیست. یک پدیده قابل مطالعه است که از آن یاد می گیرم.
فرصتی است تا خشم و خشونت و عشق و تعصب جامعه ام را محک بزنم. خوشبختانه کار اصلی ام در دانشگاه است و ربطی به فوتبال ندارد که خودم، شرافتم و وجدانم را به خاطر یک تیم یا یک فوتبالیست بفروشم.
↙️ شبکه های اجتماعی در حالیکه ما را به هم نزدیک کرده اند، به شدت بین مان فاصله انداخته اند.
می توانیم به خاطر هواداری از یک تیم، فیلم یا یک انسان با واژه ها به روح هم تجاوز کنیم و به صورت هم اسید بپاشیم. این میزان از تندخویی و پرخاشگری تکاندهنده است.
↙️ دیروز دوست روزنامه نگاری تعریف می کرد که به خاطر دعوای #کیروش و #برانکو، کسی رفته سراغ صفحه اینستاگرامش، عکس مادرش را برداشته و روی آن فحش جنسی نوشته و برایش ارسال کرده!😑
↙️ من این حرف ها را قبول ندارم که ای آقا اینا یه تعداد اندکی هستند. اتفاقاً بسیار زیادند و مشتاق حمله و پاره کردن گلوی کسی که مثل آنها فکر نمی کند.
فوتبال فقط بهانه ای است تا آشکار شود تا چه اندازه می توان به مدارا، به تحمل نظر مخالف و به گفتگوی توام با احترام در این کشور امیدوار بود.
↙️ #کارلوس_کیروش را یک مربی تاثیرگذار می دانم که به خاطر سوء مدیریت مدیران در کشور، به خودش اجازه می دهد پرخاش کند.
از این منظر قابل نقد است اما دلیل نمی شود عملکردش در ساختن خط دفاعی آهنین را منکر شد یا جنگندگی بازیکنان ِتحت فرمانش را نادیده گرفت اما آیا کسی حق ندارد مخالف یا منتقد یک رفتار او باشد؟
↙️ چرا اصرار داریم همه مثل هم فکر کنیم؟ از یک طرف حاکمیت را نقد می کنیم که اصرار دارد همه یک جور لباس، شادی و عزا و... داشته باشند و دنبال تنوع نباشند و از سوی دیگر خودمان همان تفکر یکسان را از دیگران انتظار داریم و اگر مثل من فکر نکنی بیشعوری و ...!
✅ "ما مثل هم فکر نمی کنیم". گفتن این جمله و یک گام عقب نشستن در بحث های بی نتیجه چه ایرادی دارد که تا روح و روان کسی را با توهین نخراشیم ول کن ماجرا نیستیم؟
↙️ دیشب در #فوتبال_آسیایی بخش پر واکنش گفتگوی کیروش را از منظر متن، بینامتن و فرامتن بررسی کردم، یک بحث کاملاً تخصصی. نتیجه؟ سیل فحش ها سرازیر شد که خائن به وطن هستی و خبرنهاری و جیره خوار #برانکو و ...
پرسش اینجاست: چرا ما باید مثل هم فکر کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ از این شغل استعفا بدهیم!
✍ احسان محمدی
↙ #نیکی_کریمی: فقط نون خوشگلیشو خورد یه عمر!
↙ #احسان_علیخانی؟ کی بهش گفته مجریگری بلده؟
↙ #فروغ_فرخزاد: دختر نوجوونا مشهورش کردن!
↙ #اصغر_فرهادی؟ پایان باز هم شد کارگردانی؟
↙ #علی_دایی؟ دو ریال فوتبال حالیش نیست!
↙ #مهران_مدیری؟ کی به این گفته طنز حالیشه؟
↙ #احمد_شاملو؟ الکی بزرگش کردن!
↙ #عادل_فردوسیپور؟ بزرگترین دلال فوتباله!
↙ #ابراهیم_حاتمیکیا: مگه سینما بلده؟ جیرهخواره بابا!
↙ #محمود_دولتآبادی: من ازش بهتر مینویسم!
↙ #عباس_کیارستمی: خارجیا گندهاش کردن!
↙ #محمود_فرشچیان: دو تا تابلو کشیده فکر کرده داوینچیه!
↙ #لیونل_مسی: هورمونیه بابا!
↙ #کریس_رونالدو: اونکه پنالدوئه. فقط از پنالتی گل میزنه!
↙ #سالار_عقیلی: دو دونگ صدا بیشتر نداره!
↙ #سهراب_سپهری: آب را گل نکنیم هم شد شعر؟ پس منم شاعرم!
↙ #رامبد_جوان: والله به دلقکبازی باشه شوهر عمه من بهتراز اینه!
....
◀ آره. فقط تو خوبی!
هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد اما جملاتی مثل اینها آمیزه کینهجویی و حسد است.
1⃣ #حسادت شغل اول بسیاری از ماست. این بزرگترین اژدهایی است که هرکس باید درون خودش سلاخیاش کند.
2⃣ انرژی که صرف تخریب و به زیر کشیدن دیگران میکنیم را صرف توسعه و بالا بردن خودمان بکنیم. تمرین کنیم، شاید خوشمان آمد!
3⃣ بین نقد و حسادت مرز باریکی هست که انسان اگر #شجاعانه با خودش خلوت کند میفهمد که دارد نقد میکند یا حسادت؟ (البته که همه شما فقط نقد متعالی میکنید و حسود دو عالم هم منم.)😉
4⃣ راه بزرگ شدن اما کوچک کردن آدمهایی که از ما موفقترند نیست. با گاز گرفتن دیگران هم کسی ما را #شیر تصور نمیکند.
#تمرین_کنیم
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
↙ #نیکی_کریمی: فقط نون خوشگلیشو خورد یه عمر!
↙ #احسان_علیخانی؟ کی بهش گفته مجریگری بلده؟
↙ #فروغ_فرخزاد: دختر نوجوونا مشهورش کردن!
↙ #اصغر_فرهادی؟ پایان باز هم شد کارگردانی؟
↙ #علی_دایی؟ دو ریال فوتبال حالیش نیست!
↙ #مهران_مدیری؟ کی به این گفته طنز حالیشه؟
↙ #احمد_شاملو؟ الکی بزرگش کردن!
↙ #عادل_فردوسیپور؟ بزرگترین دلال فوتباله!
↙ #ابراهیم_حاتمیکیا: مگه سینما بلده؟ جیرهخواره بابا!
↙ #محمود_دولتآبادی: من ازش بهتر مینویسم!
↙ #عباس_کیارستمی: خارجیا گندهاش کردن!
↙ #محمود_فرشچیان: دو تا تابلو کشیده فکر کرده داوینچیه!
↙ #لیونل_مسی: هورمونیه بابا!
↙ #کریس_رونالدو: اونکه پنالدوئه. فقط از پنالتی گل میزنه!
↙ #سالار_عقیلی: دو دونگ صدا بیشتر نداره!
↙ #سهراب_سپهری: آب را گل نکنیم هم شد شعر؟ پس منم شاعرم!
↙ #رامبد_جوان: والله به دلقکبازی باشه شوهر عمه من بهتراز اینه!
....
◀ آره. فقط تو خوبی!
هیچکس آنقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد اما جملاتی مثل اینها آمیزه کینهجویی و حسد است.
1⃣ #حسادت شغل اول بسیاری از ماست. این بزرگترین اژدهایی است که هرکس باید درون خودش سلاخیاش کند.
2⃣ انرژی که صرف تخریب و به زیر کشیدن دیگران میکنیم را صرف توسعه و بالا بردن خودمان بکنیم. تمرین کنیم، شاید خوشمان آمد!
3⃣ بین نقد و حسادت مرز باریکی هست که انسان اگر #شجاعانه با خودش خلوت کند میفهمد که دارد نقد میکند یا حسادت؟ (البته که همه شما فقط نقد متعالی میکنید و حسود دو عالم هم منم.)😉
4⃣ راه بزرگ شدن اما کوچک کردن آدمهایی که از ما موفقترند نیست. با گاز گرفتن دیگران هم کسی ما را #شیر تصور نمیکند.
#تمرین_کنیم
🖋 @ehsanmohammadi95
🌳بیست و دو سالم بود که اولین بار از این درخت گردو چیدم. درختِ صبور و بخشنده کنار زمین فوتبال دانشکده. هر تابستان بیمنت گردو میداد.
به دانشجوی تهرانی گردو میداد، به دانشجوی شهرستانی گردو میداد، به رئیس دانشگاه، به راننده...
🌳اسم کسی را نمیپرسید، زن و مرد و سن و سال برایش فرقی نمیکرد، کاری به مدرک و ترم و وضع جیب کسی نداشت... گردو میداد. به عاشقها، به فارغها، به ترسوها، به سرکشها، به چاپلوسها...
🌳دوسال رفتم سربازی، دو سال رفتم نفت کار کردم، صدام اعدام شد، #خاتمی رفت، طالبان شلوار پای الاغها کرد، #احمدینژاد خندید، #کاسترو مُرد، #میرحسین_موسوی به حصر رفت، ندا وسط خیابان در خون غلتید، #پلاسکو فرو ریخت، #علی_دایی فوتبال را گذاشت کنار، ارگ بم مقابل زلزله زانو زد، کولبرها یخ زدند، ما رفتیم جامجهانی، خندیدیم، مغرور شدیم، امیدوار شدیم، ناامید شدیم، پرواز کردیم، پرپر زدیم... باز گردو داد.
🌳از زیر پوستش خبر ندارم، لابد سالهایی بود که گردویش چربتر شد، یا کلافه شد و بارش کمتر و کمرش زیر سنگینی برف کرج تا شکستن رفت اما باز هر سال تابستان گردو داد. بیهیاهو، بیمنت، بیآنکه استوری کند یا حتی توجه بخواهد.
🌳 چند روز پیش نگاهش کردم. دیدم بیخیالِ کرونا، بیدغدغهی سقوط و صعود #بورس و قیمت نفت، بیآنکه برایش مهم باشد که #لاریجانی رفت و #قالیباف به مجلس آمده، بیآنکه نگران #ترامپ و تحریم یا ارزان شدن جان و آبروی آدمها باشد باز خیز برداشته که تابستان گردو بدهد.
کاش درخت گردو بودم...
#احسان_محمدی
https://www.instagram.com/p/CAvEmWKHlwT/?igshid=1uvcpp5s7o8vf
به دانشجوی تهرانی گردو میداد، به دانشجوی شهرستانی گردو میداد، به رئیس دانشگاه، به راننده...
🌳اسم کسی را نمیپرسید، زن و مرد و سن و سال برایش فرقی نمیکرد، کاری به مدرک و ترم و وضع جیب کسی نداشت... گردو میداد. به عاشقها، به فارغها، به ترسوها، به سرکشها، به چاپلوسها...
🌳دوسال رفتم سربازی، دو سال رفتم نفت کار کردم، صدام اعدام شد، #خاتمی رفت، طالبان شلوار پای الاغها کرد، #احمدینژاد خندید، #کاسترو مُرد، #میرحسین_موسوی به حصر رفت، ندا وسط خیابان در خون غلتید، #پلاسکو فرو ریخت، #علی_دایی فوتبال را گذاشت کنار، ارگ بم مقابل زلزله زانو زد، کولبرها یخ زدند، ما رفتیم جامجهانی، خندیدیم، مغرور شدیم، امیدوار شدیم، ناامید شدیم، پرواز کردیم، پرپر زدیم... باز گردو داد.
🌳از زیر پوستش خبر ندارم، لابد سالهایی بود که گردویش چربتر شد، یا کلافه شد و بارش کمتر و کمرش زیر سنگینی برف کرج تا شکستن رفت اما باز هر سال تابستان گردو داد. بیهیاهو، بیمنت، بیآنکه استوری کند یا حتی توجه بخواهد.
🌳 چند روز پیش نگاهش کردم. دیدم بیخیالِ کرونا، بیدغدغهی سقوط و صعود #بورس و قیمت نفت، بیآنکه برایش مهم باشد که #لاریجانی رفت و #قالیباف به مجلس آمده، بیآنکه نگران #ترامپ و تحریم یا ارزان شدن جان و آبروی آدمها باشد باز خیز برداشته که تابستان گردو بدهد.
کاش درخت گردو بودم...
#احسان_محمدی
https://www.instagram.com/p/CAvEmWKHlwT/?igshid=1uvcpp5s7o8vf
📺 #جمهور_تیوی یک تجربه جدید رسانهای است. بیتعارف و سانسور و نان قرضدادنهای معمول برخی رسانههای رسمی.
📺 یاسر عرب و دوستانش کار دشواری را شروع کردهاند. امیدوارم در روزگار تنگخلقی و کمطاقتی، تحمل بشوند. آنچه من در کارشان دیدم عشق به ایران بود و پرهیز از تکثیر حسِ «همه چیز بد است».
📺 اینکه در این روزهای دشوار کسی به جای فرار، انزوا، عصیان یا مهاجرت، تقلا کند راهی بیابد یا راهی بسازد، ارزشمند است.
📺 در یکی از قسمتهای برنامهی رویای ایران در کنار #رضا_امیرخانی و دو مهمان دیگر در مورد «فوتبال و امر اجتماعی» حرف زدیم.
از خاطره خبردار شدن از پیروزی ایران مقابل مراکش در #کره_شمالی و همبازی بودن #علی_دایی و امیرخانی تا جام جهانی، دین و ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها.
🌐 قسمت اول هم اکنون در سایت آپارات در دسترس شماست.
https://www.aparat.com/v/IjEFy
@jomhourtv
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 یاسر عرب و دوستانش کار دشواری را شروع کردهاند. امیدوارم در روزگار تنگخلقی و کمطاقتی، تحمل بشوند. آنچه من در کارشان دیدم عشق به ایران بود و پرهیز از تکثیر حسِ «همه چیز بد است».
📺 اینکه در این روزهای دشوار کسی به جای فرار، انزوا، عصیان یا مهاجرت، تقلا کند راهی بیابد یا راهی بسازد، ارزشمند است.
📺 در یکی از قسمتهای برنامهی رویای ایران در کنار #رضا_امیرخانی و دو مهمان دیگر در مورد «فوتبال و امر اجتماعی» حرف زدیم.
از خاطره خبردار شدن از پیروزی ایران مقابل مراکش در #کره_شمالی و همبازی بودن #علی_دایی و امیرخانی تا جام جهانی، دین و ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها.
🌐 قسمت اول هم اکنون در سایت آپارات در دسترس شماست.
https://www.aparat.com/v/IjEFy
@jomhourtv
🖋 @ehsanmohammadi95
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
دعوا، کلکل و فحش سر فوتبال! آخه چرا؟ گفتن واسه جسم زن نامناسبه :)
رویای ایران 1 / فوتبال و امر اجتماعی قسمت اولکاری از یاسر عرب. سید محمد فاطمی . ابراهیم قهوه چی زاده
✅ ایران مدیون معمولیهای وفادار
✍️ احسان محمدی
🔰فارغ از چهرههای سیاسی، فکر میکنید جهانیان این روزها ایران را با چه نامهایی به خاطر میآورند؟ #عباس_کیارستمی؟ #احمد_شاملو؟ #علی_دایی؟ #تتلو؟ #محمود_دولتآبادی؟ #دنیا_جهانبخت؟ #محمدرضا_شجریان؟ #بابک_زنجانی؟ #اصغر_فرهادی؟ اختلاسگران و ربایندگان ثروت کشور و اعتماد مردم؟
🔰 درک میکنم که حتی از همجواری برخی نامها کنار هم رنجیده شوید اما بسیاری از از ما با #لایک و #فالو یا جستوجوی نام در اینترنت «چهره» میسازیم، افرادی را به شهرت میرسانیم یا معروفیت آنها را تکثیر میکنیم. حتی افراد نه چندان خوشنامی که دوست نداریم مردم دنیا، ایران ما را با آنها بشناسند.
🔰امروز کمتر کسی است که برای جستوجو در مورد مردم یک کشور یا مفاخرش یا مشاهیر به کتابخانهها برود. همه در اینترنت #سرچ میکنند و هر چه یک نام بیشتر تکرار شده باشد شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اینترنت خیلی اهل داوری اخلاقی نیست. بیش از احساسات، به تعداد کلیکها تکیه میکند حتی اگر ما خوشمان نیاید. اصلاً دوست دارید ایران را با چه کلماتی بشناسند؟
🔰 اما فارغ از همه نیکنامان و بدنامان که دیده میشوند، این گمنامان و بینشانها هستند که یک سرزمین را بر دوش میگیرند و از گذرگاهها رد میکنند. کسانی که کسی نامشان را نمیداند.
سربازانی که زیر سایه فرماندهان نادیده گرفته میشوند، معلمانی که فروتنانه نردبان بالا رفتن مغزها شدهاند، مربیانی که چنان از یاد میروند که انگار هرگز زاده نشدهاند اما شاگردان آنها به ستارههای ورزش تبدیل میشوند، عوامل فنی که یک فیلم را میسازند اما حتی نامشان در تیتراژ هم نمیآید و در نهایت جایزهها به خانه بازیگران و کارگردان ها میروند و ...
🔰 این یک واقعیت پذیرفته شده است. یک قاعده جهانی. آنها که روی صحنه هستند دیده میشوند و هر چقدر بگویند «از عوامل پشت صحنه تشکر میکنیم» کسی حوصله نمیکند سرک بکشد و ببیند که رنج واقعی را همان گمنامها و بینشانها کشیدهاند.
🔰 در جریان آتشسوزی کوههای خائیز در کهکیلویه و بویر احمد دختر 19 سالهای به نام #رویا_جانفزا که برای کمک به خاموش کردن حریق رفته بود دچار شکستگی از ناحیه دست و پا شد. متولد دهه 80. از یک خانواده معمولی دهدشتی. دختر پدری بیکار که حتی بعد از این حادثه هم گفته است که اگر صد بار دیگر این اتفاق بیفتد به کوه میزند. زخمی از آتش و نیازمند توجه و کمک برای کاستن از فشار هزینههای درمان.
🔰 میشود نقدهای بسیاری وارد کرد که چرا باید یک دختر جوان که تخصص اطفای حریق ندارد به دل آتش بزند، باید با بالگرد جنگ آتش رفت، دولت کوتاهی کرده است که امکانات نداده و ... درست مثل برخی که حالا در دوران صلح، میگویند چرا اوایل جنگ به جای چریک و سربازهای حرفهای، مردم عادی با تفنگ شکاری و چماق به جبهه رفتند و جنگیدند و جان دادند. در لحظههای بحرانی و وقتی که خیلی نمیشود به رسیدن کمک واقعی دلگرم بود، آدمها جانشان را کف دستشان میگیرند و دفاع میکنند. چه مقابل دشمنی که تانک دارد، چه مقابل شعلهای که جنگل را میبلعد.
🔰رویا جانفزا تنها یکی از عاشقان بینشان این سرزمین است. احتمالاً اگر دست و پایش نمیشکست هرگز نامش را نمیشنیدیم. هرگز خبردار نمیشدیم که یک دختر 19 ساله وقتی ما در آتش سوختن جنگل را میدیدیم و نفریننامه مینوشتیم، وسط معرکه است. درست مثل همه مردها و زنها، دخترها و پسرانی که فداکارانه در خاموش کردن آتش در گوشه گوشه ایران کمک میکنند و ما حتی اسمشان را نمیدانیم.
مثل سربازهایی که از مرزها مراقبت میکنند، مثل معلمهایی که بی شو و شعار، شاگردان شریف تربیت میکنند، مثل کارگرانی که سنگ زیرین آسیاب هستند، مثل کارمندها و قاضیان شرافتمندی که تن به دریافت رشوه نمیدهند، کشاورزان، معدنچیها، کاسبها و ... که خون هموطنانشان را در شیشه اختلاس نمیکنند.
🔰 این سرزمین را تا امروز عاشقان بینشانش حفظ کرده اند. معمولیهای نادیده. آنها این سرزمین را روی دوش گرفتهاند، از مهلکهها و معرکهها نجات دادهاند. آنها که هیچوقت کسی نه اسمشان را میشنود و نه عکسشان را میبینید. آنها که وفادارانه برای ایرانی بهتر میجنگند، پیر میشوند، میمیرند، باید میلیونها تومان پول قبر بدهند و روی سنگ مزارشان حتی یک پرچم ایران نصب نمیشود. آنها که حتی انگار اسم ندارند اما فرزندان واقعی این سرزمین هستند.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰فارغ از چهرههای سیاسی، فکر میکنید جهانیان این روزها ایران را با چه نامهایی به خاطر میآورند؟ #عباس_کیارستمی؟ #احمد_شاملو؟ #علی_دایی؟ #تتلو؟ #محمود_دولتآبادی؟ #دنیا_جهانبخت؟ #محمدرضا_شجریان؟ #بابک_زنجانی؟ #اصغر_فرهادی؟ اختلاسگران و ربایندگان ثروت کشور و اعتماد مردم؟
🔰 درک میکنم که حتی از همجواری برخی نامها کنار هم رنجیده شوید اما بسیاری از از ما با #لایک و #فالو یا جستوجوی نام در اینترنت «چهره» میسازیم، افرادی را به شهرت میرسانیم یا معروفیت آنها را تکثیر میکنیم. حتی افراد نه چندان خوشنامی که دوست نداریم مردم دنیا، ایران ما را با آنها بشناسند.
🔰امروز کمتر کسی است که برای جستوجو در مورد مردم یک کشور یا مفاخرش یا مشاهیر به کتابخانهها برود. همه در اینترنت #سرچ میکنند و هر چه یک نام بیشتر تکرار شده باشد شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اینترنت خیلی اهل داوری اخلاقی نیست. بیش از احساسات، به تعداد کلیکها تکیه میکند حتی اگر ما خوشمان نیاید. اصلاً دوست دارید ایران را با چه کلماتی بشناسند؟
🔰 اما فارغ از همه نیکنامان و بدنامان که دیده میشوند، این گمنامان و بینشانها هستند که یک سرزمین را بر دوش میگیرند و از گذرگاهها رد میکنند. کسانی که کسی نامشان را نمیداند.
سربازانی که زیر سایه فرماندهان نادیده گرفته میشوند، معلمانی که فروتنانه نردبان بالا رفتن مغزها شدهاند، مربیانی که چنان از یاد میروند که انگار هرگز زاده نشدهاند اما شاگردان آنها به ستارههای ورزش تبدیل میشوند، عوامل فنی که یک فیلم را میسازند اما حتی نامشان در تیتراژ هم نمیآید و در نهایت جایزهها به خانه بازیگران و کارگردان ها میروند و ...
🔰 این یک واقعیت پذیرفته شده است. یک قاعده جهانی. آنها که روی صحنه هستند دیده میشوند و هر چقدر بگویند «از عوامل پشت صحنه تشکر میکنیم» کسی حوصله نمیکند سرک بکشد و ببیند که رنج واقعی را همان گمنامها و بینشانها کشیدهاند.
🔰 در جریان آتشسوزی کوههای خائیز در کهکیلویه و بویر احمد دختر 19 سالهای به نام #رویا_جانفزا که برای کمک به خاموش کردن حریق رفته بود دچار شکستگی از ناحیه دست و پا شد. متولد دهه 80. از یک خانواده معمولی دهدشتی. دختر پدری بیکار که حتی بعد از این حادثه هم گفته است که اگر صد بار دیگر این اتفاق بیفتد به کوه میزند. زخمی از آتش و نیازمند توجه و کمک برای کاستن از فشار هزینههای درمان.
🔰 میشود نقدهای بسیاری وارد کرد که چرا باید یک دختر جوان که تخصص اطفای حریق ندارد به دل آتش بزند، باید با بالگرد جنگ آتش رفت، دولت کوتاهی کرده است که امکانات نداده و ... درست مثل برخی که حالا در دوران صلح، میگویند چرا اوایل جنگ به جای چریک و سربازهای حرفهای، مردم عادی با تفنگ شکاری و چماق به جبهه رفتند و جنگیدند و جان دادند. در لحظههای بحرانی و وقتی که خیلی نمیشود به رسیدن کمک واقعی دلگرم بود، آدمها جانشان را کف دستشان میگیرند و دفاع میکنند. چه مقابل دشمنی که تانک دارد، چه مقابل شعلهای که جنگل را میبلعد.
🔰رویا جانفزا تنها یکی از عاشقان بینشان این سرزمین است. احتمالاً اگر دست و پایش نمیشکست هرگز نامش را نمیشنیدیم. هرگز خبردار نمیشدیم که یک دختر 19 ساله وقتی ما در آتش سوختن جنگل را میدیدیم و نفریننامه مینوشتیم، وسط معرکه است. درست مثل همه مردها و زنها، دخترها و پسرانی که فداکارانه در خاموش کردن آتش در گوشه گوشه ایران کمک میکنند و ما حتی اسمشان را نمیدانیم.
مثل سربازهایی که از مرزها مراقبت میکنند، مثل معلمهایی که بی شو و شعار، شاگردان شریف تربیت میکنند، مثل کارگرانی که سنگ زیرین آسیاب هستند، مثل کارمندها و قاضیان شرافتمندی که تن به دریافت رشوه نمیدهند، کشاورزان، معدنچیها، کاسبها و ... که خون هموطنانشان را در شیشه اختلاس نمیکنند.
🔰 این سرزمین را تا امروز عاشقان بینشانش حفظ کرده اند. معمولیهای نادیده. آنها این سرزمین را روی دوش گرفتهاند، از مهلکهها و معرکهها نجات دادهاند. آنها که هیچوقت کسی نه اسمشان را میشنود و نه عکسشان را میبینید. آنها که وفادارانه برای ایرانی بهتر میجنگند، پیر میشوند، میمیرند، باید میلیونها تومان پول قبر بدهند و روی سنگ مزارشان حتی یک پرچم ایران نصب نمیشود. آنها که حتی انگار اسم ندارند اما فرزندان واقعی این سرزمین هستند.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⏳ این قافله عمر عجب میگذرد...
از اینستاگرام امیر انعامی/گرافیست
#علی_دایی
#فاطمه_معتمدآریا
#مهران_مدیری
🖋 @ehsanmohammadi95
از اینستاگرام امیر انعامی/گرافیست
#علی_دایی
#فاطمه_معتمدآریا
#مهران_مدیری
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ اسطوره یا استوره؟
✍ احسان محمدی
📸 عکس بالا #علی_دایی است. فوتبالیستی که نصف پسرهای ایرانی معتقدند اگر رفته بودند دنبال فوتبال از او بیشتر گل میزدند و کلاً توی زندگیاش شانس داشته که مهندسی متالوژی صنعتیشریف قبول شده، در بایرنمونیخ بازی کرده و بهترین گلزن ملی تاریخ فوتبال است!
دایی کودکان زیادی را سرپرستی میکند و در زلزله و بحرانها مَرد مردم است. درست مثل اسطورهها.
ما در ایران به اسطورههایمان خیلی علاقه داریم برای همین بیشتر آنها را یا دقمرگ میکنیم یا منزوی و فراری و ...
❌#اسطوره به زبان خیلی ساده یعنی کسی یا چیزی که همپای خیال و افسانه است. امروزه اسطوره برای تحسین بسیار زیاد برخی چهرههای واقعی و زنده هم به کار میرود.
📸عکس پایین را سامی یوسفی گلعذانی از روستای #استوره در شهرستان سلماس در استان آذربایجان غربی گرفته است. استوره نام یک روستاست.
❌ در املای فارسی کنونی استوره هنر، استوره مهربانی، استوره ... غلط است. وقتی میگویید لئوناردو داوینچی استوره نقاشی است، انگار داوینچی را نماینده روستای استوره سلماس در دنیای نقاشی میدانید!
#املا_به_روایت_تصویر /قسمت یازدهم
🖋 @ehsanmohammad95
✍ احسان محمدی
📸 عکس بالا #علی_دایی است. فوتبالیستی که نصف پسرهای ایرانی معتقدند اگر رفته بودند دنبال فوتبال از او بیشتر گل میزدند و کلاً توی زندگیاش شانس داشته که مهندسی متالوژی صنعتیشریف قبول شده، در بایرنمونیخ بازی کرده و بهترین گلزن ملی تاریخ فوتبال است!
دایی کودکان زیادی را سرپرستی میکند و در زلزله و بحرانها مَرد مردم است. درست مثل اسطورهها.
ما در ایران به اسطورههایمان خیلی علاقه داریم برای همین بیشتر آنها را یا دقمرگ میکنیم یا منزوی و فراری و ...
❌#اسطوره به زبان خیلی ساده یعنی کسی یا چیزی که همپای خیال و افسانه است. امروزه اسطوره برای تحسین بسیار زیاد برخی چهرههای واقعی و زنده هم به کار میرود.
📸عکس پایین را سامی یوسفی گلعذانی از روستای #استوره در شهرستان سلماس در استان آذربایجان غربی گرفته است. استوره نام یک روستاست.
❌ در املای فارسی کنونی استوره هنر، استوره مهربانی، استوره ... غلط است. وقتی میگویید لئوناردو داوینچی استوره نقاشی است، انگار داوینچی را نماینده روستای استوره سلماس در دنیای نقاشی میدانید!
#املا_به_روایت_تصویر /قسمت یازدهم
🖋 @ehsanmohammad95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◼️کاش در زمانه دیگری زندگی میکردیم، عصری که لازم نبود همه چیز را مطلق ببینیم، سیاه مطلق، سفید مطلق …
⚽️ #علی_دایی حتی با همهی خزههای خشمی که از برخوردهای تلخ در زمین فوتبال و پیرامون آن به پیکرش چسبیده، شیشه عطر #ایران است، سنگ زدن به او خطای بزرگی است، مثل تقلا برای نادیده گرفتن باران در میانه پاییز.
🖋️ @ehsanmohammadi95
⚽️ #علی_دایی حتی با همهی خزههای خشمی که از برخوردهای تلخ در زمین فوتبال و پیرامون آن به پیکرش چسبیده، شیشه عطر #ایران است، سنگ زدن به او خطای بزرگی است، مثل تقلا برای نادیده گرفتن باران در میانه پاییز.
🖋️ @ehsanmohammadi95