🔺هر وقت مرضیه ابراهیمی یا یکی از قربانیان #اسیدپاشی_های_اصفهان را نگاه می کنم سرشار از حس تلخ عذاب وجدان می شوم؛ اینکه در عصبانی شدن جامعه ما هم نقش داریم. همه ما.
🖋 @ehsanmohammadi95

❇️ کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

✍️ #احسان_محمدی

🔰 دانشجوی #افغان خوش ذوقی داریم که هر وقت فرصت داشته باشیم با هم گپ می زنیم. گاهی اوقات انگار سفر در زمان است. آدم را یاد «بوی جوی مولیان و یاد یار مهربان آید همی» می اندازد. چند روز پیش در مورد واژه هایی حرف زدیم که تکرارشان هم تلخی می آورد. مثل #بیمارستان. گفت ما می گوییم #شفاخانه، یا به جای #صعب_العبور از #دشوار_گذر استفاده می کنیم.

🔰 می گفت حتی بعضی به جای #سقف می گویند #آسمانخانه یا #چشمدید را به معنای «چیزی که شما دیده اید و تجربه کرده اید» به کار می برند. یا جایی خواندم که در افغانستان به زن #باردار می گویند: #امیدوار!. ترکیب های دلنشین و دوست داشتنی.

🔰 کلمه ها از گلوله ها زخم های عمیق تری بر جا می گذارند. زخم #گلوله خوب می شود اما گاهی جای بعضی زخم های زبان همیشه تازه می ماند. ترازویی برای وزن کردن بار منفی و مثبت واژه ها نیست. اینکه وقتی به یک نفر می گوییم #بدبخت ، نمی شود فهمید که چند کیلو بار روی شانه هایش می گذاریم که قامتش شکسته می شود.

🔰این روزها عادت مان شده که مدام خبرهای بد به هم بدهیم. از #فقر و #بیکاری و #گرانی و #قتل و #تجاوز و #اسیدپاشی و ... شده ایم قاصد خبرهای همه تلخ است. مثل بادام فروشی که همه بادام هایش مزه زهر گرفته اند.کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

🔰 برخی اهل رسانه می گویند «خبر» خبر است و بد و خوب ندارد. ذات خبر هیجان است و استرس. اینکه حال شما را خوب کند یا بد به شما بستگی دارد. گران شدن #دلار برای دلال جماعت خبری شیرین تر از شهد بود اما برای کسی که بیمار بود و باید داروهای خاص می خرید تلخ و گزنده ....

🔰در این مورد وحدت نظری وجود ندارد. حتی تلاش هایی برای تولید خبر مثبت و خوب و راه اندازی سایت و #خبرگزاری انجام شد اما آیا می شود خبر خوب ساخت؟ خبر ساختنی است یا مثل عشق آمدنی؟

🔰چند وقتی شروع کردم به نوشتن اتفاقات کوچک اما خوشایند زندگی. اسمش را گذاشتم اتفاق خوب روز. چیزهایی که می دیدم را آخر شب می نوشتم. مثل اینها:

◀️ رفتم دنبال یک گواهی پزشکی. #منشی مطب تلخی نکرد، قیافه نگرفت، از خود دکتر بیشتر کلاس نگذاشت، آمرانه برخورد نکرد. به جایش لبخند زد و با آرامش کارم را راه انداخت.

◀️ ایستگاه #مترو تئاتر شهر برای خودش کشوری است. بساط دستفروش‌ها. یکشنبه نزدیک 10 شب زنی داشت از توی بساط کوچک خوراکی‌اش چیزهایی می‌ریخت توی کیسۀ پیرمردی که معلوم بود سخت نیازمند است. اینکه زن باشی و تا نیمه شب در این شهر شلوغ کار کنی و بخشندگی یادت نرود فوق العاده است.

◀️ حوالی #سهروردی از کارگرهای قالیشویی که پشت یک نیسان داشتند غذا می‌خوردند آدرس پرسیدم. راه‌نمایی کردند. یکی از آنها تعارف کرد بفرما ناهار! تشکر کردم. گفت حالا که تا اینجا اومدی سر سفره، دست ما رو رد نکن! سیبی از وسط نصف کرد و داد.

◀️توی تاکسی پسر جوانی بود که داشت می رفت پادگان جوادی نیا در #آبیک. اولین روز خدمت سربازی. مرد میان‌سالی کنارش نشسته بود. و تمام مدت روحیه می داد که این پادگان هتل است و نگران خدمت نباش و زود می گذره و ... گاهی با چند کلمه می‌توانیم به یک نفر امید بدهیم.

◀️ صبح سر راهم مردی با موهای سفید داشت با لوله پولیکایی بلند #قندیل‌های کنار یک سقف را پائین می‌ریخت. من که رسیدم ایستاد. لبخند زد. لبخند زدم. گفتم خدا قوت! گفت قندیل ها خطرناکن! ممکنه ناغافل بیفتن روی سرّ یه رهگذار. من بیکار بودم توی خونه گفتم یه کاری بکنم...

🔰هرگز باورم نمی‌شد همین روزمرگی های کوچک تاثیرگذار باشد. ده‌ها و صدها پیام گرفتم از خوانندگان که می‌گفتند همین نکته‌ها باعث شده در طول روز دنبال اتفاق‌های کوچک زندگی بگردند و آخر شب سرک بکشند به صفحۀ من تا ببیند اتفاق خوب روز چه بوده. مثل یک نیاز.

🔰 خودم هم بیشتر از قبل عادت کردم به #خوب_دیدن . گاهی فکر می‌کنم مقابل چشم‌مان آینۀ کبودی گذاشته‌ایم که مدام سیاهی‌ها و تاریکی‌ها و تلخی‌ها را می‌بیند. قبول دارم که روزگار تلخی است اما تمرین کنیم به خوب دیدن. حتی در حد همین اتفاق‌های کوچک که اتفاقاً مرهم‌های بزرگی هستند در روزگاری که زخم می‌زند. وقتی کسی به دادمان نمی‌رسد، #خودمان_به_خودمان_کمک_کنیم!/عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95

🔟 توئیت

✍️ احسان محمدی

1️⃣در لیست بزرگترین خائنان این سرزمین باید نام برخی مشاوران تحصیلکرده و بولتن‌‌سازانِ دانشگاه‌رفته‌ی مقامات را هم قید کرد. آنها که #حقیقت را می‌دانند اما زیرکانه در طمع پاره‌استخوانی وارونه به خورد تصمیم‌گیران می‌دهند.

2️⃣ وقیح‌ترین #شاگرد کسی است که ریزه‌خواری سفره #استادی کرده که دستش را گرفته و پا به پا برده اما حالا که پلنگ‌افکن و پیل‌تن شده به او توهین کند.

3️⃣ یاری‌رساندن مردم در #بحران گاه ضروری است اما مدیران قرار است چندگام از عوام جلوتر باشند و پیش از آنکه رشته به مرز پاره شدن برسد چاره‌اندیشی کنند وگرنه نسخه «همسایه‌ها یاری کنید تا من کشورداری کنم» نیازی به این همه خدم و حشم و منشی و دفتر و اضافه‌کار و حق ماموریت و محافظ ندارد!

4️⃣ اگر بسیاری از افرادی که تحت عنوان #اپوزیسیون و #برانداز در توئیتر به فحاشی و توهین به این و آن مشغولند و حتی تاب خواندن نظر مخالف را ندارند واقعاً عضو اپوزیسیون جمهوری‌اسلامی هستند، خوشا به حال این نظام. نقشی که این دسته در تحکیم نظام جمهوری اسلامی دارند، هوادارانش ندارند!

5️⃣جوری میگه شما سوپاپ نظامید انگار خودش با نام و عکس و هویت نامعلوم سه بار در راه دفاع از آرمان‌های خلق، تیرباران شده! زخمی‌مون نکنی #ارنستو_چه_گوارا!

6️⃣ «هدف من تو این زندگی چیه؟» برای بسیاری از ما این یکی از #ترسناک‌ترین پرسش‌های ممکن است که خیلی وقت ها از پاسخ دادنش فرار می‌کنیم.

7️⃣ برای اثبات دوست داشتن #عادل_فردوسى_پور، لازم نیست حتماً با #محمدحسین_میثاقی دشمن باشیم. جای این دو اسم می‌شود خیلی‌ها را در سینما و سیاست، در موسیقی و نویسندگی و ... قرار داد. ذهنِ شیفته دو قطبی، ذهنی است که می‌تواند از "بدون تو می‌میرم" به #اسیدپاشی برسد.

8️⃣ نقد منصفانه و نظارت دقیق بر هر مجموعه‌ای قابل احترام است، اما شدیدترین حمله‌ها به فعالان اجتماعی را کسانی انجام می‌دهند که خودشان جز غر زدن هیچ کاری نمی‌کنند. مطلقاً. امان از چریک‌های زیرپتو!

9️⃣ دوستی در اهواز گله می‌کرد که یک سردار نام آشنا به این استان رفته و در حالیکه سوادی در حوزه بحران #سیل ندارد، چند ساعت وقت کارشناسان این حوزه را برای توضیحات بیهوده گرفته است. بهترین کاری که بعضی از مسئولین باید بکنند این است که هیچ کاری نکنند!

🔟 مهمترین مشکل ما در ایران این است که #دیگران قانون را دور می‌زنند، دروغ می‌گویند، فحاشی می‌کنند، از زیر کار در می‌روند، بد رانندگی می‌کنند ... امان از دیگران!

🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95

⛔️ چند نکته کلیدی خطاب به خوانندگان عزیز و همراه

↙️ من احسان محمدی هستم. یک شهروند که چراغم در این خانه می‌سوزد. نه کارمند تلویزیونم و نه پست و سمتی در این کشور دارم. نه چریکم، نه باور دارم روزنامه‌نگار باید نسخه بپیچد برای خلق خدا!

هرآنچه در حوزه اجتماعی و سیاسی می‌نویسم، با نام و نشان مشخصم است. عادت ندارم پشت نام مستعار پنهان شوم. در بیست‌سال گذشته در روزنامه‌های بسیاری نوشته‌ام. همیشه هم با همین نام و پاسخگوی کلمه به کلمه‌شان هستم.

↙️ از زمان راه‌اندازی کانال روزنوشت‌هایم کم ماجرا پیش نیامده. تحسین‌ها و محبت‌ها به کنار اما تهدید به #اسیدپاشی و تماس و توهین هم بسیار بوده.

به ویژه از سال گذشته که کسانی تحت تاثیر #شاه و #ملکه رویایی ساخته شده شبکه تلویزیونی «من و تو» در نوستالژی شنا می‌کنند و بازماندگان فرقه #رجوی که هر روز در ذهن‌شان چوبه‌دار برقرار است و به قدرت نرسیده گورستان افتتاح می‌کنند.

↙️ فحش می‌دهند و توهین می‌کنند. به چه جرمی؟ «شما استمرار‌طلب هستید و پول می‌گیرید تا مردم را امیدوار نگهدارید. این مردم باید بریزند توی خیابان و همه جا را آتش بزنند و انقلاب کنند و ...».

↙️ اگر جرم من این است که در روزگار خبرهای تلخ و روزهای دشوار و فشارهای کمرشکن سرسوزنی مردم را امیدوار نگه می‌دارم که تسلیم سیاهی‌ها نشوند، عجب جُرم خوشایندی است. هیچوقت چنین رسالتی برای خودم تعریف نکرده‌ام و اصلاً دچار چنین توهمی نیستم.

↙️ به عنوان یک شهروند منتقد و با نام و هویت معلوم، می‌نویسم و می‌گویم چون احساس می‌کنم خیلی وقت‌ها باید به جای مردم بی‌رسانه حرف زد و نقد کرد و به صاحب‌منصبان یادآور شد که مدیون همین مردمند و تا ابد باید سر خم کنند مقابل آنان که برای آزادی و آبادی این سرزمین از مال و جان گذشتند.

↙️ پاسخگوی هر آنچه هستم که در این کانال، صفحه اینستاگرام، توئیتر و سایت عصرایران به نام من منتشر می‌شود.

⛔️ اینکه برخی با دستکاری و حذف و اضافه برخی نوشته‌ها، نان خود را به تنور می‌زنند یا با جعل نام و تشابه اسمی نسخه‌های دیگری برای ایران و سایر کشورهای جهان می‌پیچند گناه من نیست.

↙️ایران، جان من است و شادی و لبخند این مردم آرزوی همیشگی‌ام. هر کس این را بخواهد او را دوست خودم می‌دانم و هر کس این سرزمین را رنجور، تنها، دل‌مُرده، پر از دود و خشم و آه بخواهد دشمنم. همین و بس!
🖋 @ehsanmohammadi95