روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
#شعر_شب

در خوابهای کودکی ام
هر شب طنین سوت قطاری
از ایستگاه می گذرد

دنباله ی قطار
انگار هیچ گاه به پایان نمی رسد

انگار
بیش از هزار پنجره دارد
و در تمام پنجره هایش
تنها تویی که دست تکان می دهی

آنگاه
در چارچوب پنجره ها
شب شعله می کشد
با دود گیسوان تو در باد
در امتداد راه مه آلود

در دود
دود
دود ...

#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
دلم خوش است به گل های باغ قالی ها
که چشم باران دارم  ز خشکسالی ها

به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک!
خوشا پریدن با این شکسته بالی ها!
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

ای عشق، ای ترنّم نامت ترانه‌ها
معشوقِ آشنای همه عاشقانه‌ها

ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها

با هر نسیم، دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت
گل با شکوفه، خوشه ی گندم به دانه‌ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگِ کرانه‌ها

باران، قصیده‌ای‌ست تر و تازه و روان
آتش ترانه‌ای‌ست به زبان زبانه‌ها

اما مرا زبان غزلخوانیِ تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها؟

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در‌به‌در زده‌ام سر به‌ خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافیست تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها...
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
عمری ست
لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم:
باشد برای روز مبادا!
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
هر چه کاشتم به باد رفت و ماند
کاش ها و کاش ها و کاش ها...
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر
بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره

موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
ای «روزهای خوب» که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه ها به در آیید!

ای روز آفتابی!
ای مثل چشم های خدا آبی!
ای «روز آمدن»
ای مثل روز، آمدنت روشن!

این روزها که می گذرد، هر روز
در «انتظار آمدنت» هستم!

اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
شهیدی که بر خاک می‌خفت
سرانگشت در خونِ خود می‌زد و می‌نوشت:
به امّیدِ پیروزیِ واقعی
نه دَر جنگ،
که بَر جنگ!
#قیصر_امین_پور
8 آبان 86، شعر ایران بی قیصر شد.
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

هر چه هستی، باش
با توأم
ای لنگرِ تسکین!
ای تکان‌های دل
ای آرامش ساحل
با توأم
ای نور!
ای منشور

ای تمام طیف‌های آفتابی
ای کبودِ ارغوانی
ای بَنفشابی!
با توأم ای شور، ای دلشوره‌ی شیرین ...
با توأم
ای شادی غمگین!
با توأم
ای غم
غم مبهم!
ای نمی‌دانم
هر چه هستی باش ....

اما کاش...
نه، جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش ....
#قیصر_امین‌_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر

هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر

#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
دلم خوش است به گل های باغ قالی ها
که چشم باران دارم ز خشکسالی ها

به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک!
خوشا پریدن با این شکسته بالی ها!
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

ای عشق، ای ترنّم نامت ترانه‌ها
معشوقِ آشنای همه عاشقانه‌ها

ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها

با هر نسیم، دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت
گل با شکوفه، خوشه ی گندم به دانه‌ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگِ کرانه‌ها

باران، قصیده‌ای‌ست تر و تازه و روان
آتش ترانه‌ای‌ست به زبان زبانه‌ها

اما مرا زبان غزلخوانیِ تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها؟

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در‌به‌در زده‌ام سر به‌ خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافیست تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها...
#قیصر_امین_پور
🖋 @ehsanmohammadi95
شهیدی که بر خاک می‌خفت
سرانگشت در خونِ خود می‌زد و می‌نوشت:
به امّیدِ پیروزیِ واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!
#قیصر_امین_پور
۸ آبان ۸۶، شعر ایران بی قیصر شد.
🖋 @ehsanmohammadi95