روزنوشت‌های احسان محمدی
17.6K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
🗞 ما را بخوانید.
اگر در طول هفته زمان کافی برای تحلیل اخبار و رویدادها را ندارید به تجربه ۲۲ساله #امیدجوان اعتماد کنید.
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 شماره جدید هفته نامه #امیدجوان منتشر شد.
🔹اگر حوصله مطالعه و پیگیری اخبار را در یک هفته ندارید، هفته نامه ما را بخوانید و به دوستان تان پیشنهاد بدهید.
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 ما را بخوانید.
اگر در طول هفته زمان کافی برای تحلیل اخبار و رویدادها را ندارید به تجربه ۲۳ ساله #امیدجوان اعتماد کنید.
🖋 @ehsanmohammadi95
▪️به بهانه درگذشت قاسم افشار

🎬 رستگار شدی آقای #اخبار!

✍️ #احسان_محمدی

▪️ رستگار شدن نعمتی است. پیرترها دعا می کنند: «عاقبت به خیر شی!» و آدم تا زمانی که مهلت اش سر نرسد نمی فهمد عاقبت به خیر یعنی چه؟

▪️ #محمدرضا_فروتن در فیلم باغ های کندلوس گفت:«مادرا هر وقت بمیرن زوده»! جمله ای کوتاه که به معبد طلایی دیالوگ های ماندگار راه یافت. اما هرکس که آدم دوستش داشته باشد و «بمیرد» مرگش به نظر زود است. اصلاً مرگ هرچه دورتر، بهتر!

▪️#قاسم_افشار درگذشت. مردی با چهره ای مصمم و صدایی گیرا که یک باره از بخش های خبری محو شد. می گویند سال 88 در اعتراض به پیامدهای #انتخابات_ریاست_جمهوری دهم ایران عطای کار در تلویزیون را به لقایش بخشید و رفت گوشه ای از تهران شلوغ و مغازه موبایل فروشی اش را گرداند. آنقدر دل شکسته که حتی حاضر نشد کلاس خصوصی گویندگی برگزار کند.

▪️ در مورد این اتفاق و چرایی ماجرا هم با رسانه ها حرف نزد یا اگر زد چندان منتشر نشد که آفتاب بر همه ابعاد تاریک آن بدرود بی مقدمه از قاب تلویزیون بتابد.

اما بسیاری از مردم همین روایت را پذیرفته اند و امان از وقتی که مردم روایتی را باور کنند. پاک کردنش با هیچ تکذیبی شدنی نیست! مثل #مومیایی_رضاشاه که حتی اگر زبان باز می کرد و می گفت به به او تعلق ندارد مردم می گفتند: ما درکت می کنیم رضاشاه! تو بخواب!

▪️ یاد #تقی_روحانی افتادم، گوینده ای با سرنوشتی به مراتب رنج آورتر! از آنهایی که تاوان بسیار تلخی داد و شاید مرگ آرام ترش کرد. تا سال 57 گوینده رادیو بود. خیلی ها هنور هم او را با مسابقه بیست‌سوالی و «صبح جمعه با شما» به خاطر می آوردند.

▪️پس از انقلاب دستگیر شد و به جرم «تبلیغ به نفع رژیم پهلوی با استفاده از دستگاه رادیو و تلویزیون» به ۵ سال حبس محکوم شد که باید ۲ سال اول محکومیت خود را در زندان #ایرانشهر می گذراند.

▪️روزنامه #کیهان ۲۹ شهریور ۵۸، یک روز پس از اعلام حکم تقی روحانی نوشت: « او با استفاده از فرستنده‌های رادیویی در جهت وارونه نشان دادن سیر انقلاب اسلامی ایران و تحکیم سلطنت و استعمار مردم پافشاری کرده است و تا آخرین روزهای عمر سلطنت خاندان فاسد پهلوی نقش بلندگوی رژیم را در رادیو و تلویزیون ایفا کرده و با کلمات فریبنده خود در سرویس‌های خبری رادیو به توجیه کشتارهای سفاکان رژیم خونخوار چون ازهاری و دست‌نشاندگان پلید پرداخته است."

▪️در مجموعه «همگام با شعارها در انقلاب اسلامی ایران»/انتشارات #سپاه_پاسداران هم آمده که شعار «این تقی روحانی اعدام باید گردد» در بعضی راهپیمایی های پیش از انقلاب از سوی مردم سر داده شد.

▪️تا این جای کار می شود با تسامح و تساهل انقلابی پذیرفت، اما او روز ۱۱ مهرماه ۱۳۵۸ در حالی که برای طی دوران محکومیتش به ایرانشهر برده می‌شد، از سوی گروه مسلح توحیدی مستضعف ربوده شد.

روزنامه کیهان پس از این حادثه نوشت: شخص نا‌شناس در تماسی تلفنی با روزنامه گفته: "ما تقی روحانی را از دست پاسدارانی که قصد انتقال وی را به ایرانشهر داشتند، ربودیم و پس از ربودن از چنگ پاسداران، او را در بیابان‌های جنوب مهرآباد بردیم و اعدام کردیم."

▪️اما پیکر نیمه جان او در بیابان‌های اطراف جاده آرامگاه پیدا شد. چنان او را کتک زده بودند که پیکرش #فلج شده و قدرت #تکلم خود را از دست داده بود. حتی گفتند ربایندگان که معلوم نیست این روزها در کجای تاریخ یا جغرافیای این مملکت هستند، زبان او را هم بریدند!

▪️روحانی 34 سال بعد در 5 تیرماه 92 جان به جان آفرین تسلیم کرد. گرچه برای آنها که با #صدای او خاطره داشتند، روحانی 34 سال پیش رسماً مُرده بود.

▪️تصویری از او در سال های آخر منتشر شد که روی تخت با چشم های درشتِ پُرسشگر به دوربین زل زده بود. چشم هایی که آدم دوست دارد از سنگینی نگاهشان خودش را جایی پنهان کند.

▪️افشار و روحانی را به خاطر تفاوت خاستگاه نمی توان با هم مقایسه کرد اما رستگار شدن نعمتی است. پیرترها می گویند: «عاقبت به خیر شی» و آدم تا زمانی که مهلت اش سر نرسد نمی فهمد عاقبت به خیر یعنی چه؟!

▪️مردم می دانند که #گویندگان_خبر «مامور هستند و معذور» و متن های از پیش آماده شده را صرفاً می خوانند اما گاهی همدلی، همراهی، یک #لبخند واقعی یا یک تلخی و #بغض در گلو را خوب می فهمند. همین ها باعث می شود که در قاب شیشه ای به یکی دل ببندند یا از یکی دل شان سیر شود.

▪️ما تلخ ترین و شیرین ترین اخبار را از زبان گویندگان خبر می شویم. تصویرشان گاه در ذهن برای ابد حک می شود و چه خوب است که آدم باوقار و مطمئن و صمیمی و آرام در قلب مردمش جاودانه شود. درست مثل قاسم افشار که در پیشگاه مردم رستگار شد.

▪️برای عاقبت به خیری همه گویندگان خبر از #کامران_نجف_زاده و #ایمان_مرآتی گرفته تا #مرتضی_حیدری و ... دعا کنیم!
#امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 #سالومه تو به فریادمون برس!

✍️ احسان محمدی

📺 صدای دختر جوانی که دوربین را نزدیک یک خودپرداز بانک گرفته و چند برگِ رسید بانکی که روی زمین و نزدیک سطل زباله رها شده اند را نشان می دهد، هم زمان به گوش می رسد:

- سلام سالومه! اینجا (....) است. همونطور که می بینی این گوشه ای از بی فرهنگی ماست...

📺 به ویدئو نگاه می کنم. به اینکه ارسال کننده فیلم سوژه را پیدا کرده، احتمالاً یکی دو بار فیلم گرفته، بعد به اینترنت وصل شده، برای شبکه من و تو فرستاده، در صف انتظار مانده تا ویدئوی ارسالی اش پخش شود و شاید به ده نفر زنگ زده که عمه! خاله! دایی! ببینید اون ویدئو رو من فرستادم!

📺 بعد احساس کرده که چه مشت محکمی بر دهان مسئولان شهری زده که در نظافت شهر کوتاهی کرده اند، سیستم آموزشی را زیر سوال برده که شهروندان را به خوبی تربیت نکرده و همینطور بی فرهنگی عده ای را افشا کرده است!

در حالی که اگر واقعاً دلش می سوخت، می توانست خم شود و آن کاغذها را بردارد و بیندازد توی سطل زباله و خلاص!

📺 اما چرا این کار را می کنیم؟ چه لذتی در این فلاکت بار نشان دادن اوضاع وجود دارد که باید آن را مستندسازی کنیم و برای #سالومه بفرستیم؟ سالومه فریاد رس بشریت است؟ قرار است معجزه کند؟ تیم بفرستد و خیابان های ما را از زباله پاک کند؟ گروه امداد بفرستد و زمستان درخت های برف گرفته جلوی خانه ما را بتکاند؟

📺 در این خود بدبخت پنداری، سیاه نشان داده همه چیز، سلب مسئولیت فردی و مسابقه ملی برای بازتاب بدی ها و شستن رخت چرک ها در کوچه چه مدالی لذتی نهفته است که از آن دست برنمی داریم؟

📺 واقعاً این شهروندان مخوف بی مسئولیت که این کارهای بد را انجام می دهند کجا دارند زندگی می کنند که ما آنها را نمی شناسیم؟ یک عده قلیل هستند که همه جا نفوذ دارند؟ در بازار اقتصادی احتکار می کنند، در بانک ها اختلاس، در خیابان ها قانون شکنی، در مدرسه تقلب و ... اینها چه کسانی هستند؟ جاسوس های اسرائیل و آمریکا یا خود ما؟

📺 سفر کوتاهی به #آستارا داشتم. چند دقیقه ای کنار دریا رفتم و بیزار شدم. روی ماسه هایی که در چند وجبی دریای خزر بودند مجموعه ای از کثافت و آشغال ریخته بودند. پوشک کهنه بچه، بطری آب مصرف شده، تاپاله اسب هایی که برای سواری دادن آنجا کرایه داده می شوند، مایو کهنه، لیوان شیشه ای شکسته، چای کیسه ای مصرف شده و ...

📺 فکر کردم اگر همین الان دوربین تلویزیون بیاید و با همین جمعیتی که کنار ساحل ایستاده اند حرف بزند آنها یک دل سیر در مورد بی کفایتی مسئولان و ناکارآمدی آنها در مدیریت کشور حرف می زنند. در مورد اینکه چقدر خارجی گل و ماه هستند و چقدر همین دوبی و #ترکیه که بیخ گوش ما قرار دارند آباد و تمیز و زیبا شده اند.

📺 اما هیچکس حتی آنها که این زباله ها را ریخته اند حاضر نیستند نقش خودشان را بپذیرند. واقعاً شب که ما خواب هستیم #احمدی_نژاد و #روحانی و #خاتمی و #علم_الهدی کامیون کامیون زباله می برند و می ریزند توی ساحل دریای خزر؟

📺 گاهی احساس می کنم #بخشی از این رفتار نتیجه کاری است که چهاردهه خود حاکمیت انجام داد. هر وقت هر مشکلی پیش آمد گفت تقصیر #شاه است، تقصیر #آمریکاست، تقصیر #ترامپ است، تقصیر ... تقصیر همه است جز من! شاید بخشی از این مسئولیت ناپذیری را از خود مسئولان یاد گرفته ایم.

📺 هیچکس نمی تواند ناتوانی و ناکارآمدی بسیار از مدیران را انکار کند. من هم درک می کنم که در حوزه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و آموزشی و .... ناتوان بوده اند. گاهی فاجعه بار حتی. اما این دلیل نمی شود که ما مدام در دام تباه نشان دادن همه چیز بیفتیم و در ترویج این نگاه فلاکت بار از هم سبقت بگیریم.

📺 مثلاً الان فهمیدیم که چقدر بدشانس بوده ایم که در #خاورمیانه به دنیا آمده ایم، چه سرنوشت تلخی داشته ایم که به جای #سوئیس در ایران بزرگ شده ایم، تا چه اندازه نگون بختیم که چنین مسئولانی داریم، چه وضع بدی داریم که با شهروندانی مسئولیت نشناس زندگی می کنیم که کاغذها را داخل سطل زباله نمی ریزند، بد رانندگی می کنند و ...

نتیجه؟ باید چکار کنیم؟ بعد از کشف این موضوعات چه؟ نقطه توقف و پایان خطی وجود دارد و بر می گردیم به نقطه نخست و همه چیز را درست و اصولی انجام می دهیم و کشور آباد می شود؟

📺 ادامه دادن این رفتار یعنی افتادن به چاهی که انتها ندارد. فقط فرورفتن و ناله کردن و تباه شدن عمر. بی هیچ دستاوردی و با تلخکامی مطلق. شجاعت داشته باشیم و روبروی آینه بایستیم و کمی نقش خودمان را در این تباهی کشف کنیم. همه مان. هم ما مردم عادیِ پاک و پاکیزه و هم مسئولان نالایق!

⛔️ اگر برای این کشور کاری نمی کنیم، حداقل دست از این ذکر مصیبت ملی برداریم! همین!
#امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 ما را بخوانید.
اگر در طول هفته زمان کافی برای تحلیل اخبار و رویدادها را ندارید به تجربه ۲۳ ساله #امیدجوان اعتماد کنید.
🖋 @ehsanmohammadi95
👀 مواظب باشید شما را ندزدند!

✍️ احسان‌محمدی

↙️ هر روز دارد تعداد پیام‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی در مورد اینکه «امروز گوشی من را دزدیدند» بیشتر می‌شود. در مترو بنرهایی نصب شده که؛ «مواظب باشید، سارقین در کمین هستند».

↙️ کسانی هم بنا به تجربه و از سر دلسوزی توصیه‌های ایمنی‌شان در مورد مقابله #سرقت_خرد را می‌نویسند.

چیزهایی مثل؛ از جاهای کم تردد عبور نکنید، موبایل‌تان را در معرض نمایش نگذارید، اگر سارقان موتورسوار کیف‌تان را کشیدند مقاومت نکنید که زمین می‌خورید و علاوه بر رنج مال باختگی، درد شکستگی و کوفتگی هم به آن افزوده می‌شود و ...

↙️ آمار دقیقی ندارم اما مشاهده‌های میدانی و بررسی اخبار نشان می‌دهد که گرانی‌ها حتی به سارقان هم فشار آورده و حالا نه فقط پلاستیک‌های سرعت‌گیر و صندوق صدقات و در آهنی چاهک‌های اداره آب و فاضلاب و ... را می‌دزدند که گوشی دزدی هم تشدید شده است.

یک سرقت ساده که نیازی به نقشه پیچیده و نقاب و اسلحه ندارد و از قرار معلوم خیلی هم تاوانی ندارد که سارقان از انجام دادن آن چندان نمی‌ترسند...

↙️ قبل از هر چیز باید عنوان کرد که هیچ سرقتی #خرد نیست. فارغ از بُعد مالی که در این روزها جایگزینی هر کالای از دست دادشده تقریباً غیرقابل جبران است، اثر روحی آن بر فرد مال باخته هم عمیق و آزارهنده است.

حس بی‌اعتمادی در او افزایش پیدا می‌کند و مثل مارگزیده از هر سیاه و سفیدی می‌ترسد. از هر فردی که به او نزدیک شود، آدرس بپرسد، چشم در چشم شود، هر صدای خودرو و موتوری از پشت سر ترسناک است و ...

↙️ در اینکه شهروندان لازم است که هوشیار باشند و از دارایی های خود مراقبت کنند تردیدی نیست. اما کار نیروی انتظامی باید هشدار دادن باشد و «مراقب سارقان باشید»؟

↙️ قطعاً فرماندهان کلانتری‌ها می‌گویند که به تعداد کافی نیرو ندارند که در کوی و برزن مامور بگذارند و اتفاقاً از نظر روانی حضور و تردد زیاده از حد ماموران در شهر خود تشدید کننده احساس ناامنی است اما آیا چاره همین بازی موش و گربه سارقان و مردم است؟

↙️ مردم گزنده می‌گویند چطور برای برخورد با آنها که به نظرتان شل حجاب می آمدند آن همه مامور به خیابان ها می ریختید اما برای محافظت از ما مقابل کیف قاپان نیرو ندارید؟

اینکه نیروی انتظامی مامور کم دارد مشکل ما نیست. #نان که نمی دهید، #کار که نمی آفرینید، #بازار که راکد شده، #اقتصاد هر روز دارد وضع ناامید کننده تری پیدا می کند دستکم در شهرها #امنیت مان را بالاتر ببرید تا با صدای هر موتوری در خیابان بند دلمان پاره نشود.

↙️ یکی از وظایف حاکمیت تامین #امنیت است. اغراق نیست اگر بگوییم علیرغم آنکه ما در جغرافیای ناامنی قرار گرفته ایم اما در همه سال های پس از جنگ تحمیلی یکی از امن ترین کشورهای منطقه بوده ایم و دشمنان جسارت دست درازی نکرده اند و این را مدیون مرزبانان هستیم اما درون شهرها چطور؟

سرقت ها زیاد شده و این آمارها دردناک است. باید جلوی آن را گرفت. چاره فقط هشدار دادن نیست.
🗞 #امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 #سالومه تو به فریادمون برس!

✍️ احسان محمدی

📺 صدای دختر جوانی که دوربین را نزدیک یک خودپرداز بانک گرفته و چند برگِ رسید بانکی که روی زمین و نزدیک سطل زباله رها شده اند را نشان می دهد، هم زمان به گوش می رسد:

- سلام سالومه! اینجا (....) است. همونطور که می بینی این گوشه ای از بی فرهنگی ماست...

📺 به ویدئو نگاه می کنم. به اینکه ارسال کننده فیلم سوژه را پیدا کرده، احتمالاً یکی دو بار فیلم گرفته، بعد به اینترنت وصل شده، برای شبکه من و تو فرستاده، در صف انتظار مانده تا ویدئوی ارسالی اش پخش شود و شاید به ده نفر زنگ زده که عمه! خاله! دایی! ببینید اون ویدئو رو من فرستادم!

📺 بعد احساس کرده که چه مشت محکمی بر دهان مسئولان شهری زده که در نظافت شهر کوتاهی کرده اند، سیستم آموزشی را زیر سوال برده که شهروندان را به خوبی تربیت نکرده و همینطور بی فرهنگی عده ای را افشا کرده است!

در حالی که اگر واقعاً دلش می سوخت، می توانست خم شود و آن کاغذها را بردارد و بیندازد توی سطل زباله و خلاص!

📺 اما چرا این کار را می کنیم؟ چه لذتی در این فلاکت بار نشان دادن اوضاع وجود دارد که باید آن را مستندسازی کنیم و برای #سالومه بفرستیم؟ سالومه فریاد رس بشریت است؟ قرار است معجزه کند؟ تیم بفرستد و خیابان های ما را از زباله پاک کند؟ گروه امداد بفرستد و زمستان درخت های برف گرفته جلوی خانه ما را بتکاند؟

📺 در این خود بدبخت پنداری، سیاه نشان داده همه چیز، سلب مسئولیت فردی و مسابقه ملی برای بازتاب بدی ها و شستن رخت چرک ها در کوچه چه مدالی لذتی نهفته است که از آن دست برنمی داریم؟

📺 واقعاً این شهروندان مخوف بی مسئولیت که این کارهای بد را انجام می دهند کجا دارند زندگی می کنند که ما آنها را نمی شناسیم؟ یک عده قلیل هستند که همه جا نفوذ دارند؟ در بازار اقتصادی احتکار می کنند، در بانک ها اختلاس، در خیابان ها قانون شکنی، در مدرسه تقلب و ... اینها چه کسانی هستند؟ جاسوس های اسرائیل و آمریکا یا خود ما؟

📺 سفر کوتاهی به #آستارا داشتم. چند دقیقه ای کنار دریا رفتم و بیزار شدم. روی ماسه هایی که در چند وجبی دریای خزر بودند مجموعه ای از کثافت و آشغال ریخته بودند. پوشک کهنه بچه، بطری آب مصرف شده، تاپاله اسب هایی که برای سواری دادن آنجا کرایه داده می شوند، مایو کهنه، لیوان شیشه ای شکسته، چای کیسه ای مصرف شده و ...

📺 فکر کردم اگر همین الان دوربین تلویزیون بیاید و با همین جمعیتی که کنار ساحل ایستاده اند حرف بزند آنها یک دل سیر در مورد بی کفایتی مسئولان و ناکارآمدی آنها در مدیریت کشور حرف می زنند. در مورد اینکه چقدر خارجی گل و ماه هستند و چقدر همین دوبی و #ترکیه که بیخ گوش ما قرار دارند آباد و تمیز و زیبا شده اند.

📺 اما هیچکس حتی آنها که این زباله ها را ریخته اند حاضر نیستند نقش خودشان را بپذیرند. واقعاً شب که ما خواب هستیم #احمدی_نژاد و #روحانی و #خاتمی و #علم_الهدی کامیون کامیون زباله می برند و می ریزند توی ساحل دریای خزر؟

📺 گاهی احساس می کنم #بخشی از این رفتار نتیجه کاری است که چهاردهه خود حاکمیت انجام داد. هر وقت هر مشکلی پیش آمد گفت تقصیر #شاه است، تقصیر #آمریکاست، تقصیر #ترامپ است، تقصیر ... تقصیر همه است جز من! شاید بخشی از این مسئولیت ناپذیری را از خود مسئولان یاد گرفته ایم.

📺 هیچکس نمی تواند ناتوانی و ناکارآمدی بسیار از مدیران را انکار کند. من هم درک می کنم که در حوزه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و آموزشی و .... ناتوان بوده اند. گاهی فاجعه بار حتی. اما این دلیل نمی شود که ما مدام در دام تباه نشان دادن همه چیز بیفتیم و در ترویج این نگاه فلاکت بار از هم سبقت بگیریم.

📺 مثلاً الان فهمیدیم که چقدر بدشانس بوده ایم که در #خاورمیانه به دنیا آمده ایم، چه سرنوشت تلخی داشته ایم که به جای #سوئیس در ایران بزرگ شده ایم، تا چه اندازه نگون بختیم که چنین مسئولانی داریم، چه وضع بدی داریم که با شهروندانی مسئولیت نشناس زندگی می کنیم که کاغذها را داخل سطل زباله نمی ریزند، بد رانندگی می کنند و ...

نتیجه؟ باید چکار کنیم؟ بعد از کشف این موضوعات چه؟ نقطه توقف و پایان خطی وجود دارد و بر می گردیم به نقطه نخست و همه چیز را درست و اصولی انجام می دهیم و کشور آباد می شود؟

📺 ادامه دادن این رفتار یعنی افتادن به چاهی که انتها ندارد. فقط فرورفتن و ناله کردن و تباه شدن عمر. بی هیچ دستاوردی و با تلخکامی مطلق. شجاعت داشته باشیم و روبروی آینه بایستیم و کمی نقش خودمان را در این تباهی کشف کنیم. همه مان. هم ما مردم عادیِ پاک و پاکیزه و هم مسئولان نالایق!

⛔️ اگر برای این کشور کاری نمی کنیم، حداقل دست از این ذکر مصیبت ملی برداریم! همین!
#امیدجوان
🖋 @ehsanmohammadi95
🎂 سلام بر ۲۴ سالگی!

احسان محمدی

🗞 امروز که آفتاب زد ۲۳ سال شد که رسماً کار رسانه‌ای را شروع کرده‌ام. برایم مثل تولد می‌ماند. اول از هفته‌نامه محترم #امیدجوان شروع شد و بعد روزنامه‌ها و مجلات و سایت‌های توقیف شده و نشده، رادیو، تلویزیون و هرجایی که مجالش بود حرفی که حس کردم درست است زدم.

🗞 ۲۳ سال عمری است برای خودش. حتماً اشتباه کرده‌ام، حرف غلط زده‌ام، دل شکسته‌ام، تلخی کرده‌ام، سانسور شده‌ام، خودسانسوری کرده‌ام اما هیچ‌وقت حرفی خلاف اعتقاداتم ننوشته‌ام. حتی در رادیو و تلویزیون هرگز بنا به دستور یا فرموده کسی چیزی نگفته‌ام. هر چه بوده، غلط یا درست باور خودم بود.

🗞 همیشه سعی کرده‌ام شرط انصاف نگه دارم، آدم‌ها و اتفاقات را سیاه و سفید، شیطان و فرشته و خیر و شرّ مطلق قضاوت نکنم. گاهی توانسته‌ام، گاهی نه و بابتش شرمسارم و عذرخواه مردم که گاه اندازه کافی شجاع نبوده‌ام که حرف دل آن‌ها را بزنم.

🗞 هیچ‌وقت نگذاشته‌ام تحسین‌ها باورم بشود برای همین مدام خودم را می‌شکنم و سر به سر خودم می‌گذارم، خیلی خطرناک است که آدم باورش بشود در این عالم هستی از ذره‌ای بیشتر است.

🗞 بی‌وقفه سعی می‌کنم یاد بگیرم و در رسانه دست هر کس که توانسته‌ام را گرفته‌ام، کار خوب دیده‌ام تحسین کرده‌ام و تمرین می‌کنم اژدهای حسادت را که گاهی بدجور پیله می‌کند به آدم در رسانه، در وجودم رام کنم. گاهی شده، گاهی نه.

🗞 روزنامه‌نگاری را متفاوت از چریک بودن می‌دانم، در بدترین و سیاه‌ترین روزها دنبال روزنه امید گشته‌ام چون چراغم در این خانه می‌سوزد و وفادارم به ایران.

🗞 سپاسگزار همه کسانی هستم که با خطاپوشی به من مجال کار در رسانه‌های مختلف را دادند و شما که در این فضا با صبوری همراهی می‌کنید. پوزش از دوستانی که ممکن است با آن‌ها تلخی کرده‌ام.

🗞 به امید روزهای خوب برای ایران
🖋 @ehsanmohammadi95