🚟🚟🚝 زندگی آی زندگی...!
✍ #احسان_محمدی
لم دادم روی صندلی مترو. به قول جوانترها #لش کردم. لذتی که در گیر آوردن صندلی خالی هست در #عفو و #انتقام نیست! خسته از دویدن در #تهران، شهری که آدم در آن آرام آرام حل می شود، هضم می شود. شهر نوازنده های کز کرده کنار خیابان، شهر سیری و گرسنگی، شهر زنان طفل در آغوش که گدایی می کنند، بچه هایی که سر چهارراه با اصرار شیشه ماشین ها را تمیز می کنند و...
شهر کُشتی گرفتن دائم عقل و وجدان؛ اینا باند هستن، دروغ میگن! .. اگر واقعا" نیازمند باشند چی؟!
شهر مردهایی که ایستاده می خوابند، زن هایی که زیبا اما خسته اند و دخترهای نوجوانی که بوی دود #سیگار قایمکی می دهند...
صدای دو پسر که آرام و مودب حرف می زدند باعث شد سرم را بالا بگیرم. مدت ها بود که ندیده بودم دو پسر در این سن و سال اینقدر ادبیات شان پاستوریزه باشد! "همونطور که شما فرموده بودید"، "بله!عرض کردم خدمت تون"، "در اون موردی که شما تذکر دادید..".🤔
در روزهایی که ادبیات #خشتک_محور و محبت به خار و مار همدیگر نشانه رفاقت عمیق است، حرف زدن دو جوان که بیست، بیست و دوساله بودند جالب بود. یکی شان موقع گوش دادن به حرف های آن یکی، سرش را به چپ و راست می چرخاند، انگار وسط یک کنسرت داشت به چهچهه #شجریان گوش می داد.
داشتند با هم #ساندویچ می خوردند. بوی کالباس پیچیده بود توی واگنی که سرظهر از تهران می آمد سمت کرج. از درس و دانشگاه با هم حرف می زدند، رشته شان به نظرم روانشناسی بود. استاد این ترم هم سخت می گرفت یا به قول پسری که لاغرتر بود و انگشت های باریکی داشت: "می خواد راهکارهای آموزشی رو تست کنه بنده خدا" که ترجمه اش به زبان بیشتر جوان ها می شود این:" ما رو خر فرض کرده می خواد سوارمون بشه #شاسکول! "
عادت ندارم زل بزنم به کسی اما مات و مبهوت شان بودم. احتمالا" اگر کسی من را از نیمرخ می دید زیر لب می گفت: به #سودای تو مشغولم ز #غوغای جهان فارغ"!
لبخندها، احترامی که به هم می گذاشتند و کلمه هایی که با فروتنی به کار می بردند وادارم می کرد به تحسین. ساکت نگاه می کردم و عمیق لذت می بردم.مثل ریه غریقی که اکسیژن می بلعد. کرج که رسیدیم از جا بلند شدند. هر دو کف دستشان را روی صندلی ها می کشیدند که نکند خرده نانی مانده باشد.
پیاده که شدیم دستم را روی شانه یکی شان گذاشتم گفتم: لذت بردم که اینقدر مراقب بودید حتی خُرده نان نمونه روی صندلی تون. دمتون گرم.
لبخند زد گفت: آقا وظیفه است.
بعد با عصاهای سفیدی که توی دست های جوان شان بود آرام آرام مثل قطره هایی که غلت بخورند توی دریا، رفتند توی دل جمعیت.
#مترو_نوشت
#نابینا_ماییم
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ #احسان_محمدی
لم دادم روی صندلی مترو. به قول جوانترها #لش کردم. لذتی که در گیر آوردن صندلی خالی هست در #عفو و #انتقام نیست! خسته از دویدن در #تهران، شهری که آدم در آن آرام آرام حل می شود، هضم می شود. شهر نوازنده های کز کرده کنار خیابان، شهر سیری و گرسنگی، شهر زنان طفل در آغوش که گدایی می کنند، بچه هایی که سر چهارراه با اصرار شیشه ماشین ها را تمیز می کنند و...
شهر کُشتی گرفتن دائم عقل و وجدان؛ اینا باند هستن، دروغ میگن! .. اگر واقعا" نیازمند باشند چی؟!
شهر مردهایی که ایستاده می خوابند، زن هایی که زیبا اما خسته اند و دخترهای نوجوانی که بوی دود #سیگار قایمکی می دهند...
صدای دو پسر که آرام و مودب حرف می زدند باعث شد سرم را بالا بگیرم. مدت ها بود که ندیده بودم دو پسر در این سن و سال اینقدر ادبیات شان پاستوریزه باشد! "همونطور که شما فرموده بودید"، "بله!عرض کردم خدمت تون"، "در اون موردی که شما تذکر دادید..".🤔
در روزهایی که ادبیات #خشتک_محور و محبت به خار و مار همدیگر نشانه رفاقت عمیق است، حرف زدن دو جوان که بیست، بیست و دوساله بودند جالب بود. یکی شان موقع گوش دادن به حرف های آن یکی، سرش را به چپ و راست می چرخاند، انگار وسط یک کنسرت داشت به چهچهه #شجریان گوش می داد.
داشتند با هم #ساندویچ می خوردند. بوی کالباس پیچیده بود توی واگنی که سرظهر از تهران می آمد سمت کرج. از درس و دانشگاه با هم حرف می زدند، رشته شان به نظرم روانشناسی بود. استاد این ترم هم سخت می گرفت یا به قول پسری که لاغرتر بود و انگشت های باریکی داشت: "می خواد راهکارهای آموزشی رو تست کنه بنده خدا" که ترجمه اش به زبان بیشتر جوان ها می شود این:" ما رو خر فرض کرده می خواد سوارمون بشه #شاسکول! "
عادت ندارم زل بزنم به کسی اما مات و مبهوت شان بودم. احتمالا" اگر کسی من را از نیمرخ می دید زیر لب می گفت: به #سودای تو مشغولم ز #غوغای جهان فارغ"!
لبخندها، احترامی که به هم می گذاشتند و کلمه هایی که با فروتنی به کار می بردند وادارم می کرد به تحسین. ساکت نگاه می کردم و عمیق لذت می بردم.مثل ریه غریقی که اکسیژن می بلعد. کرج که رسیدیم از جا بلند شدند. هر دو کف دستشان را روی صندلی ها می کشیدند که نکند خرده نانی مانده باشد.
پیاده که شدیم دستم را روی شانه یکی شان گذاشتم گفتم: لذت بردم که اینقدر مراقب بودید حتی خُرده نان نمونه روی صندلی تون. دمتون گرم.
لبخند زد گفت: آقا وظیفه است.
بعد با عصاهای سفیدی که توی دست های جوان شان بود آرام آرام مثل قطره هایی که غلت بخورند توی دریا، رفتند توی دل جمعیت.
#مترو_نوشت
#نابینا_ماییم
🖋 @ehsanmohammadi95
🔞فیلم لو رفته جدید رو دیدی؟!
✍️ احسان محمدی
📽 شبکههای اجتماعی هر روز گوشههای بیشتری از زندگی کاملاً خصوصی برخی مسئولان را افشا میکنند. از گاف وزیر و وکیل گرفته تا دسته گل فرزندان سفیر و استاندار و شهردار. فیلمهایی که برخی از آنها نشان میدهد کاملاً هدفمند و با برنامهریزی ثبت و ضبط و در فضای مجازی منتشر شده است.
📽 در کنار کسانی که میگویند نباید با استقبال از این فیلمها باعث شویم قبح این عمل ریخته شود و دیگران هم تشویق شوند تا از هر کسی که دوست ندارند و نمیپسندند مخفیانه فیلم و #انتقام بگیرند و به بازار چشم انتظار مخاطبان سرازیر کنند، کسانی هم هستند که میگویند این نور تاباندن بر تاریکخانه کسانی است که مدام برای ما نسخه میپیچند اما «چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند». باید این افراد را رسوا کرد تا مایه عبرت دیگران شود.
📽 موافقان و مخالفان استدلالهای خودشان را دارند اما انتشار این گونه فیلمها ابعاد دیگری به جز تسویه حسابهای شخصی دارد و آن هم دلسردی مردم است.
در واقع گروهی از آنها فکر میکنند وقتی مسئولانی مدام مشغول «آن کار دیگر» هستند، پس چه کسی کشور را مدیریت میکند؟ اینکه گفته شود این افراد عده بسیار اندکی هستند هم مرهم نیست، چون منتقدان عنوان میکنند فیلم اینها فقط منتشر شده و چه بسیارند آنها که هنوز تشتشان از بام به زیر نیفتاده است!
📽 در جامعهای که مدام رواداری، چشم بستن بر گناه دیگران، حفظ آبرو و ... تبلیغ و تشویق میشود انتشار این فیلمها موضوع سادهای نیست. استقبال از آنها هم دلایل و ریشههایی دارد.
جوانها میگویند وقتی عکس زلف پریشان ما را از داخل #خودروی شخصیمان ثبت میکنید و به واسطه آن احضار میشویم، چطور انتظار دارید ما فیلم تخلف مسئولان را فاش و دست به دست نکنیم؟ فقط آبروی شما مهم است؟
📽 مرز میان حریم خصوصی و حریم عمومی شکسته شده است، فضای مجازی هر روز از ضخامت آجرهای پیرامون ما کم میکند و می بینیم در خانه ای با دیوارهای شیشه ای نشسته ایم، هیچ چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد و هر صبح که از خواب بیدار می شویم ممکن است فیلم و عکس محرمانه خودمان هم دستمان برسد! شهر تا این اندازه ناامن شده است و آنکه بالاتر نشست، لاجرم استخوانش سختتر خواهد شکست.
📽 فارغ از نوع رابطه میان زن و مردها درفیلمهای افشا شده، بخش بزرگی از جامعه این رفتار را مقابله با #ریاکاری ترجمه میکند و به نظر میرسد روند افشای این فیلمها هم شتاب پیدا کرده و تهیه و تولید آن هم ابعادی فراتر از دعواهای شخصی دارد. کسی آماری از آنها که فیلمشان گرفته شده و حقالسّکوت میدهند دارد؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
📽 شبکههای اجتماعی هر روز گوشههای بیشتری از زندگی کاملاً خصوصی برخی مسئولان را افشا میکنند. از گاف وزیر و وکیل گرفته تا دسته گل فرزندان سفیر و استاندار و شهردار. فیلمهایی که برخی از آنها نشان میدهد کاملاً هدفمند و با برنامهریزی ثبت و ضبط و در فضای مجازی منتشر شده است.
📽 در کنار کسانی که میگویند نباید با استقبال از این فیلمها باعث شویم قبح این عمل ریخته شود و دیگران هم تشویق شوند تا از هر کسی که دوست ندارند و نمیپسندند مخفیانه فیلم و #انتقام بگیرند و به بازار چشم انتظار مخاطبان سرازیر کنند، کسانی هم هستند که میگویند این نور تاباندن بر تاریکخانه کسانی است که مدام برای ما نسخه میپیچند اما «چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند». باید این افراد را رسوا کرد تا مایه عبرت دیگران شود.
📽 موافقان و مخالفان استدلالهای خودشان را دارند اما انتشار این گونه فیلمها ابعاد دیگری به جز تسویه حسابهای شخصی دارد و آن هم دلسردی مردم است.
در واقع گروهی از آنها فکر میکنند وقتی مسئولانی مدام مشغول «آن کار دیگر» هستند، پس چه کسی کشور را مدیریت میکند؟ اینکه گفته شود این افراد عده بسیار اندکی هستند هم مرهم نیست، چون منتقدان عنوان میکنند فیلم اینها فقط منتشر شده و چه بسیارند آنها که هنوز تشتشان از بام به زیر نیفتاده است!
📽 در جامعهای که مدام رواداری، چشم بستن بر گناه دیگران، حفظ آبرو و ... تبلیغ و تشویق میشود انتشار این فیلمها موضوع سادهای نیست. استقبال از آنها هم دلایل و ریشههایی دارد.
جوانها میگویند وقتی عکس زلف پریشان ما را از داخل #خودروی شخصیمان ثبت میکنید و به واسطه آن احضار میشویم، چطور انتظار دارید ما فیلم تخلف مسئولان را فاش و دست به دست نکنیم؟ فقط آبروی شما مهم است؟
📽 مرز میان حریم خصوصی و حریم عمومی شکسته شده است، فضای مجازی هر روز از ضخامت آجرهای پیرامون ما کم میکند و می بینیم در خانه ای با دیوارهای شیشه ای نشسته ایم، هیچ چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد و هر صبح که از خواب بیدار می شویم ممکن است فیلم و عکس محرمانه خودمان هم دستمان برسد! شهر تا این اندازه ناامن شده است و آنکه بالاتر نشست، لاجرم استخوانش سختتر خواهد شکست.
📽 فارغ از نوع رابطه میان زن و مردها درفیلمهای افشا شده، بخش بزرگی از جامعه این رفتار را مقابله با #ریاکاری ترجمه میکند و به نظر میرسد روند افشای این فیلمها هم شتاب پیدا کرده و تهیه و تولید آن هم ابعادی فراتر از دعواهای شخصی دارد. کسی آماری از آنها که فیلمشان گرفته شده و حقالسّکوت میدهند دارد؟
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️ سردار سلیمانی به شهادت رسید
این ماجرا به مهمترین خبر حال حاضر رسانهها در دنیا تبدیل شده است.
⛔️ دو روز پیش، پس از حمله جمعی از نیروهای حشدالشعبی به سفارت آمریکا در بغداد، دونالد ترامپ در توئیترش نوشت: ایرانی بهای سنگینی خواهد پرداخت، این هشدار نیست، تهدید است.
◾️برخی از رسانهها از این اقدام آمریکا به عنوان جرقه آغاز جنگجهانی سوم نام بردند.
◾️در این عملیات که آذرخش کبود نام گرفته ابومهدی مهندس معاون حشد الشعبی نیز جان باخت. این گمانه نیز مطرح شده که او هدف اصلی ترور بوده است.
◾️مقامات ایرانی در واکنش از واژه #انتقام سخت استفاده کردهاند.
🖋 @ehsanmohammadi95
این ماجرا به مهمترین خبر حال حاضر رسانهها در دنیا تبدیل شده است.
⛔️ دو روز پیش، پس از حمله جمعی از نیروهای حشدالشعبی به سفارت آمریکا در بغداد، دونالد ترامپ در توئیترش نوشت: ایرانی بهای سنگینی خواهد پرداخت، این هشدار نیست، تهدید است.
◾️برخی از رسانهها از این اقدام آمریکا به عنوان جرقه آغاز جنگجهانی سوم نام بردند.
◾️در این عملیات که آذرخش کبود نام گرفته ابومهدی مهندس معاون حشد الشعبی نیز جان باخت. این گمانه نیز مطرح شده که او هدف اصلی ترور بوده است.
◾️مقامات ایرانی در واکنش از واژه #انتقام سخت استفاده کردهاند.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰آنچه در تشییع پیکر سردار سلیمانی دیدم
✍️احسان محمدی
1️⃣ اگر فکر میکنید کسانی که آمده بودند مردم واقعی نبودند یا تلویزیون با تکنیکهای ویژه آنها را چند برابر نشان میدهد، هیچ فرقی با کسانی ندارید که به همهی مردم معترض در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ میگویند اغتشاشگر ... انکار افراد در تجمّعاتی که همسو با دیدگاه ما نیست، مثل پنهان کردن یخ در جیب است. تنها فایدهاش این است که در تحلیل ما را به خطا میاندازد!
2️⃣ هیچ دوربین عکاسی و فیلمبرداری نمیتواند سیل جمعیتی که آمده بودند را نشان بدهد. از هر طیف و با هر پوشش و گروه سنی. آن هم در هوای به شدت سرد اول صبح. فضا بیش از آنکه سوگوارانه باشد، حاوی خشم ناشی از جریحهدار شدن غرور ملی بود. پیش از این هرگز چنین جمعیتی انبوه، فشرده و مواج ندیده بودم.
3️⃣ #انتقام و خونخواهی پرتکرارترین واژهها بودند. مردم هیچ شعاری را مثل این با خشم و قدرت فریاد نمیزدند. تعداد پرچمهای قرمز و پیشانیبندهایی با نوشته «انتقام» چشمگیر بود. تاکید روی این واژه توقعات عمومی را هر لحظه بیشتر میکند.
4️⃣در فواصل کوتاه مداحانی سوار بر خودروهایی با سیستم صوتی و غیرهماهنگ شعار میدادند و نوحههایی با مضامین عاشورا و کربلا میخواندند. شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فتنهگر، مرگ بر ضد ولایتفقیه، حیدر حیدر و ... هم بارها از سوی آنها تکرار شد.
5️⃣ دو کامیون که تابوتها را حمل میکردند مسافت چند دقیقهای میدان انقلاب تا میدان آزادی را به دلیل ازدحام شدید جمعیت در ششساعت طی کردند. روی هر کامیون تعداد زیادی نیرو - عموماً با لباس سپاه پاسداران- دیده میشد که چفیه، دستمال و پارچههایی که توسط مردم به سمت آنها پرتاب میشدند تا تبرک کنند را با حوصله میگرفتند و پس میدادند.
6️⃣نزدیک ایستگاه مترو توحید، وقتی از یک بلندگو نوحه «ای لشکر صاحبزمان آماده باش باش، بهر نبردی بیامان آماده باش» پخش شد، مرد سالمندی که عکس سردار سلیمانی را به سینهاش سنجاق کرده بود بلند گفت: «خدا لعنتت کنه ترامپ، ما جنگ نمیخواستیم، ما جنگ نمیخوایم!»
چند نفر برگشتند و چشم غره رفتند... به نظر میرسد علیرغم اینکه عموم مردم ایران، مشتاق انتقامی متناسب هستند اما ایدهای ندارند که چطور میشود این کار را کرد که بهانه آغاز جنگ را به ترامپ نداد؟
7️⃣گروههایی از عراق، افغانستان، لبنان و ... در چند موکب به سبک خودشان مداحی میکردند و پرچمهای این کشورها و همینطور حزبالله در میان تشییعکنندگان دیده میشد. پیکر #ابومهدی_مهندس هم در تابوتی با پرچم عراق دیده میشد. او که از مادری ایرانی متولد شده، در جنگ با صدام کنار ایران ایستاد.
گفته میشود به دلیل شدت انفجار تروریستی، تکههای پیکر ابومهدی المهندس با تکههایی از پیکر یکی دیگر از شهدای الحشد الشعبی و سردار قاسم سلیمانی ترکیب شده که پس از آزمایش دی.ان.ِای تفکیک شدند.
8️⃣ «دهان کسانی که بعد از شهادت سردار، دم از مذاکره بزنند را خرد میکنیم»، «شهادت سردار سلیمانی نتیجه سازش بود»، «به ما گفتند دنیای آینده، دنیای مذاکره است نه موشک، ولی سردار ما را با موشک زدند!» ...
اینها جزو دستنوشتههایی نه چندان پرتعدادی بود که چند نفر میان جمعیت دستشان گرفتهبودند و در آن نوعی تسویهحساب جناحی دیده میشد. این کار گرچه تاثیری روی فضای کلی مراسم نداشت اما نشان از غلبه کامل فضای #برخورد بر #مذاکره و گفتوگو دارد.
9️⃣ حفظ نظم در یک مراسم میلیونی بسیار دشوار است اما علاوه بر مراقبت دقیق و سنجیده نیروهای آشکار و پنهان امنیتی، همراهی مردم هم به سبک عزاداریهای ماه محرم بود و علیرغم ازدحام هولناکی که عملاً چند ایستگاه مترو را نیمه تعطیل کرد، به کرات به افراد ویلچرسوار، بچههای سوار بر کالسکه، افراد مسن و .. برای تردد کمک میکردند. کاش به #مردم در تصمیمگیریهای کلان هم اعتماد بیشتری شود!
🔟 عموم مردم در مورد شهدای دیگر این عملیات تروریستی اطلاعی نداشتند و بیشتر عکس سردار سلیمانی دست آنها دیده میشد. نکته جالب اینکه علیرغم طی مسافت طولانی هیچ جا ندیدم پوستری حاوی عکس او روی زمین افتاده باشد. امری که در تجمعاتی از این دست رخ میدهد.
قاسم سلیمانی مثل یک قهرمان وطن از سوی مردمی با قدرشناسی تمام تشییع شد که گلهمندیهای خود از شرایط اجتماعی و اقتصادی را کنار گذاشته بودند تا بگویند #حفظ_ایران مقابل هر دشمنی، اولویت اصلی و خط قرمزشان است.
◾️مردم واقعی، برای تجلیل از یک سرباز واقعی که عاقبت به خیر شد سنگ تمام گذاشتند. #گلههای درون خانه فراموش نمیشود، محفوظ تا روزی که شر تروریست کتوشلوارپوش از این سرزمین دور شود.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️احسان محمدی
1️⃣ اگر فکر میکنید کسانی که آمده بودند مردم واقعی نبودند یا تلویزیون با تکنیکهای ویژه آنها را چند برابر نشان میدهد، هیچ فرقی با کسانی ندارید که به همهی مردم معترض در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ میگویند اغتشاشگر ... انکار افراد در تجمّعاتی که همسو با دیدگاه ما نیست، مثل پنهان کردن یخ در جیب است. تنها فایدهاش این است که در تحلیل ما را به خطا میاندازد!
2️⃣ هیچ دوربین عکاسی و فیلمبرداری نمیتواند سیل جمعیتی که آمده بودند را نشان بدهد. از هر طیف و با هر پوشش و گروه سنی. آن هم در هوای به شدت سرد اول صبح. فضا بیش از آنکه سوگوارانه باشد، حاوی خشم ناشی از جریحهدار شدن غرور ملی بود. پیش از این هرگز چنین جمعیتی انبوه، فشرده و مواج ندیده بودم.
3️⃣ #انتقام و خونخواهی پرتکرارترین واژهها بودند. مردم هیچ شعاری را مثل این با خشم و قدرت فریاد نمیزدند. تعداد پرچمهای قرمز و پیشانیبندهایی با نوشته «انتقام» چشمگیر بود. تاکید روی این واژه توقعات عمومی را هر لحظه بیشتر میکند.
4️⃣در فواصل کوتاه مداحانی سوار بر خودروهایی با سیستم صوتی و غیرهماهنگ شعار میدادند و نوحههایی با مضامین عاشورا و کربلا میخواندند. شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فتنهگر، مرگ بر ضد ولایتفقیه، حیدر حیدر و ... هم بارها از سوی آنها تکرار شد.
5️⃣ دو کامیون که تابوتها را حمل میکردند مسافت چند دقیقهای میدان انقلاب تا میدان آزادی را به دلیل ازدحام شدید جمعیت در ششساعت طی کردند. روی هر کامیون تعداد زیادی نیرو - عموماً با لباس سپاه پاسداران- دیده میشد که چفیه، دستمال و پارچههایی که توسط مردم به سمت آنها پرتاب میشدند تا تبرک کنند را با حوصله میگرفتند و پس میدادند.
6️⃣نزدیک ایستگاه مترو توحید، وقتی از یک بلندگو نوحه «ای لشکر صاحبزمان آماده باش باش، بهر نبردی بیامان آماده باش» پخش شد، مرد سالمندی که عکس سردار سلیمانی را به سینهاش سنجاق کرده بود بلند گفت: «خدا لعنتت کنه ترامپ، ما جنگ نمیخواستیم، ما جنگ نمیخوایم!»
چند نفر برگشتند و چشم غره رفتند... به نظر میرسد علیرغم اینکه عموم مردم ایران، مشتاق انتقامی متناسب هستند اما ایدهای ندارند که چطور میشود این کار را کرد که بهانه آغاز جنگ را به ترامپ نداد؟
7️⃣گروههایی از عراق، افغانستان، لبنان و ... در چند موکب به سبک خودشان مداحی میکردند و پرچمهای این کشورها و همینطور حزبالله در میان تشییعکنندگان دیده میشد. پیکر #ابومهدی_مهندس هم در تابوتی با پرچم عراق دیده میشد. او که از مادری ایرانی متولد شده، در جنگ با صدام کنار ایران ایستاد.
گفته میشود به دلیل شدت انفجار تروریستی، تکههای پیکر ابومهدی المهندس با تکههایی از پیکر یکی دیگر از شهدای الحشد الشعبی و سردار قاسم سلیمانی ترکیب شده که پس از آزمایش دی.ان.ِای تفکیک شدند.
8️⃣ «دهان کسانی که بعد از شهادت سردار، دم از مذاکره بزنند را خرد میکنیم»، «شهادت سردار سلیمانی نتیجه سازش بود»، «به ما گفتند دنیای آینده، دنیای مذاکره است نه موشک، ولی سردار ما را با موشک زدند!» ...
اینها جزو دستنوشتههایی نه چندان پرتعدادی بود که چند نفر میان جمعیت دستشان گرفتهبودند و در آن نوعی تسویهحساب جناحی دیده میشد. این کار گرچه تاثیری روی فضای کلی مراسم نداشت اما نشان از غلبه کامل فضای #برخورد بر #مذاکره و گفتوگو دارد.
9️⃣ حفظ نظم در یک مراسم میلیونی بسیار دشوار است اما علاوه بر مراقبت دقیق و سنجیده نیروهای آشکار و پنهان امنیتی، همراهی مردم هم به سبک عزاداریهای ماه محرم بود و علیرغم ازدحام هولناکی که عملاً چند ایستگاه مترو را نیمه تعطیل کرد، به کرات به افراد ویلچرسوار، بچههای سوار بر کالسکه، افراد مسن و .. برای تردد کمک میکردند. کاش به #مردم در تصمیمگیریهای کلان هم اعتماد بیشتری شود!
🔟 عموم مردم در مورد شهدای دیگر این عملیات تروریستی اطلاعی نداشتند و بیشتر عکس سردار سلیمانی دست آنها دیده میشد. نکته جالب اینکه علیرغم طی مسافت طولانی هیچ جا ندیدم پوستری حاوی عکس او روی زمین افتاده باشد. امری که در تجمعاتی از این دست رخ میدهد.
قاسم سلیمانی مثل یک قهرمان وطن از سوی مردمی با قدرشناسی تمام تشییع شد که گلهمندیهای خود از شرایط اجتماعی و اقتصادی را کنار گذاشته بودند تا بگویند #حفظ_ایران مقابل هر دشمنی، اولویت اصلی و خط قرمزشان است.
◾️مردم واقعی، برای تجلیل از یک سرباز واقعی که عاقبت به خیر شد سنگ تمام گذاشتند. #گلههای درون خانه فراموش نمیشود، محفوظ تا روزی که شر تروریست کتوشلوارپوش از این سرزمین دور شود.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
◾️ آنها هم فرزند کسی هستند...
✍️ احسان محمدی
◾️هنوز در فضای عمومی کشور بسیاری از مردم مشتاقانه #انتقام_سخت را تکرار میکنند و میگویند #خون فقط با خون شسته میشود که عکسها و فیلمهایی تازهای از کرمان رسید و اشک را با اشک پاک میکنیم.
◾️آمار اولیه از جان باختن 35 نفر حکایت میکند. امیدوارم بیشتر نشود. امیدوارم مشخص شود اشتباه شمردهاند و خیلی کمتر بوده. گرچه این روزها دنیا خیلی به #امیدواری ما گوش نمیدهد. تند و تلخ پایش را به پدال گاز فشار میدهد و دارد از روی ما رد میشود. مدتهاست شادی نکردهایم، یک شادی از ته دل، واقعی، ماندگار. چیزی که با یک خبر بد، مثل برف در تابستان آب نشود.
◾️تصور جاندادن زیر دست و پا، وحشتناک است. بند آمدن نفس، خردشدن استخوانهای قفسه سینه ... بعد از فاجعه منا شاید این هولناکترین اتفاق باشد. سوگوارانی که برای بدرقه #سردار_سلیمانی آمده بودند حالا خودشان همراه او به خاک سپرده میشوند.
◾️نباید زیر آوار اخبار فراموش شوند. آنها هم «فرزند کسی هستند». نمیگویم برایشان مراسم بزرگی بگیرید، چون باز میترسم عده دیگری زیر دست و پا جان بدهند...
چرا این همه مفت میمیریم، این همه ارزان و آسان جان میدهیم، یک سیل کوچک، یک زلزله بیمقدار، یک تصادف ساده، یک اعتراض خیابانی، یک تجمع کوچک، یک سوگواری بزرگ ... ما را تبدیل به جنازه میکند، خانوادهها را سوگوار، پدرها را پیر، موی مادرها را سفید، بچهها را عزادار، زنها را تنها ....
◾️ قصدم سوگ نوشت نیست که این روزها هر کداممان یک سینه روضه داریم، فقط نوشتم شاید خدا خودش به دادمان برسد!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️هنوز در فضای عمومی کشور بسیاری از مردم مشتاقانه #انتقام_سخت را تکرار میکنند و میگویند #خون فقط با خون شسته میشود که عکسها و فیلمهایی تازهای از کرمان رسید و اشک را با اشک پاک میکنیم.
◾️آمار اولیه از جان باختن 35 نفر حکایت میکند. امیدوارم بیشتر نشود. امیدوارم مشخص شود اشتباه شمردهاند و خیلی کمتر بوده. گرچه این روزها دنیا خیلی به #امیدواری ما گوش نمیدهد. تند و تلخ پایش را به پدال گاز فشار میدهد و دارد از روی ما رد میشود. مدتهاست شادی نکردهایم، یک شادی از ته دل، واقعی، ماندگار. چیزی که با یک خبر بد، مثل برف در تابستان آب نشود.
◾️تصور جاندادن زیر دست و پا، وحشتناک است. بند آمدن نفس، خردشدن استخوانهای قفسه سینه ... بعد از فاجعه منا شاید این هولناکترین اتفاق باشد. سوگوارانی که برای بدرقه #سردار_سلیمانی آمده بودند حالا خودشان همراه او به خاک سپرده میشوند.
◾️نباید زیر آوار اخبار فراموش شوند. آنها هم «فرزند کسی هستند». نمیگویم برایشان مراسم بزرگی بگیرید، چون باز میترسم عده دیگری زیر دست و پا جان بدهند...
چرا این همه مفت میمیریم، این همه ارزان و آسان جان میدهیم، یک سیل کوچک، یک زلزله بیمقدار، یک تصادف ساده، یک اعتراض خیابانی، یک تجمع کوچک، یک سوگواری بزرگ ... ما را تبدیل به جنازه میکند، خانوادهها را سوگوار، پدرها را پیر، موی مادرها را سفید، بچهها را عزادار، زنها را تنها ....
◾️ قصدم سوگ نوشت نیست که این روزها هر کداممان یک سینه روضه داریم، فقط نوشتم شاید خدا خودش به دادمان برسد!
🖋 @ehsanmohammadi95