روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
📈 چرا کسی برای این آمار کفن نمی پوشد؟

✍️ #احسان_محمدی

▪️کفن پوشان در ایران کسانی هستند که در واکنش به رخدادهای فرهنگی و سیاسی به صحنه می آیند. کفن می پوشند و در خیابان ها شعار می دهند. آنها بارها در اعتراض به نمایش یک #فیلم_سینمایی، اظهارات یک شخصیت سیاسی، برگزاری #کنسرت_موسیقی و ... به خیابان ها آمده اند. نشانه ای از رسیدن کارد به استخوان.

▪️کفن پوشان و حامیان رسانه ای آنها می گویند دلواپس جامعه هستند. اینکه نمایش یک فیلم سینمایی یا برگزاری کنسرت موسیقی به جامعه صدمه می زند. آنها البته این اقدام را معمولاً وقتی انجام می دهند که دولت مستقر مطابق میل شان نباشد. اما چرا وقتی این آمار اعلام شد کفن نپوشیدند و نگران جامعه نشدند؟ اصلاً چرا همه این همه ساده از کنار این تراژدی گذشتیم؟

▪️سازمان ثبت احوال اعلام کرد در سال 96 تعداد 175 هزار مورد #طلاق به ثبت رسیده است. این آمار چند نکته به همراه داشت:

1️⃣ از سال 1343 تاکنون این میزان طلاق نسبت به ازدواج بی سابقه بوده است. یک #رکوردشکنی تلخ!

2️⃣ تقریباً 30 درصد ازدواج های صورت گرفته در سال 96 به طلاق انجامیده است. یعنی از هر سه ازدواج، یک طلاق!

3️⃣ در هر روز 500 زوج و در هر ساعت 21 زوج از هم جدا شده اند.

4️⃣ آمار تعداد فرزندان ناشی از این طلاق ها منتشر نشده است.

5️⃣ تعداد ازدواج ها نسبت به سال 95 تقریباً 8درصد (51 هزارمورد) کاهش داشته اما طلاق ها افزایش یافته است.

▪️این آمار تنها به طلاق های ثبت شده در ثبت احوال اشاره دارد که طرفین به دادگاه رفته و پس از طی مراحل قانونی رسماً از هم جدا شده اند و آماری در خصوص پرونده های تشکیل شده که هنوز حکم آنها صادر نشده، منتشر نشده است.

▪️ چه کسی است که نداند بسیاری از زوج ها به دلیل نگرانی برای آینده فرزندان، حفظ آبرو، بی پناهی زن پس از طلاق و ... زندگی زیر یک سقف را #تحمل می کنند ولی چنان که مشاوران خانواده عنوان کرده اند دست به #طلاق_عاطفی می زنند. ثبت آمار این طلاق های عاطفی عملاً ممکن نیست اما به نظر عدد کوچکی نمی آید.

▪️این آمارها کسی را نگران نمی کند که چه بلایی سر جامعه ای آمده است که زمانی طلاق را مکروه ترین حلال می دانست و حالا دست به رکوردشکنی می زند؟ مگر تمام کشمکش سیاسی و مجادلات اقتصادی و درس و #دانشگاه و مکتب و #حوزه برای این نیست که شهروندان بتوانند به یک «زندگی سالم تر» دست پیدا کنند؟ این همه طلاق نشانه زندگی سالم شهروندان است؟!

▪️بحث بر سر این نیست که زوجین تحت هر شرایطی زیر یک سقف بمانند، چه بسا طلاق در برخی زندگی ها حتی رهایی بخش باشد و به نجات دو نفر کمک کند اما سوراخ دعا را گم نکرده ایم؟ یک نفر دکمه توقف این جامعه را بزند و برای چند لحظه از هم بپرسیم به کجا می رویم؟ قرار است کدام قله را فتح کنیم که اینطور زندگی ها متلاشی می شود؟ کسی دل نگران سرانجام کودکان طلاق هست؟ سرانجام زنانی که بی پناه در این جامعه رها می شوند چطور؟

▪️با #سخنرانی_درمانی نمی توان مردم را وادار کرد که طلاق نگیرند. مدام بر طبل «همه جوان ها باید ازدواج کنند» نکوبیم. اول زندگی مشترک را به جوان ها یاد بدهید و آنها را آماده کنید بعد دو جوان را زیر یک سقف بفرستید.

▪️مشکلات اقتصادی و تغییر سبک و ذائقه زندگی آدم ها و کم طاقتی ها و توقعات شگفت انگیز زنان و شوهران از هم و کودک مسلکی برخی زوجین و ... را مهمترین دلایل طلاق می شمارند. البته در این میان #شبکه های_مجازی و #ماهواره هم سوژه های دم دستی هستند و کتک خور ملسی دارند. در اینکه دنیای جدید روی طلاق تاثیر گذاشته تردیدی نیست اما جز لعن و نفرین چاره ای نمی شناسیم؟

▪️بزرگان این کشور از حوزه گرفته تا دانشگاه، از مسجد تا مجلس چطور می توانند شاهد از هم پاشیده شدن زندگی ها باشند و شب خوابشان ببرد؟ هر روز 500 زوج جدا می شوند. از هر سه ازدواج یک ازدواج منجر به طلاق؟! تکاندهنده نیست؟ اگر این آمار تکان تان نمی دهد #بمب_هسته_ای هم شما را تکان نمی دهد. آسوده بخوابید!

▪️اولویت اول زندگی مردم نه #رفع_حصر است، نه #سوریه، نه #دلار است و نه استعفا داده شدن #شهردار_تهران. اولویت مردم این است که زندگی کنند. زندگی شان اینطور از هم نپاشد. اگر تنها یک موضوع شایسته آن باشد که کارد را به استخوان مان برساند و کفن بپوشیم و به خیابان بیاییم، #زندگی است. حفظ زندگی.
🖋 @ehsanmohammadi95
❇️ کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

✍️ #احسان_محمدی

🔰 دانشجوی #افغان خوش ذوقی داریم که هر وقت فرصت داشته باشیم با هم گپ می زنیم. گاهی اوقات انگار سفر در زمان است. آدم را یاد «بوی جوی مولیان و یاد یار مهربان آید همی» می اندازد. چند روز پیش در مورد واژه هایی حرف زدیم که تکرارشان هم تلخی می آورد. مثل #بیمارستان. گفت ما می گوییم #شفاخانه، یا به جای #صعب_العبور از #دشوار_گذر استفاده می کنیم.

🔰 می گفت حتی بعضی به جای #سقف می گویند #آسمانخانه یا #چشمدید را به معنای «چیزی که شما دیده اید و تجربه کرده اید» به کار می برند. یا جایی خواندم که در افغانستان به زن #باردار می گویند: #امیدوار!. ترکیب های دلنشین و دوست داشتنی.

🔰 کلمه ها از گلوله ها زخم های عمیق تری بر جا می گذارند. زخم #گلوله خوب می شود اما گاهی جای بعضی زخم های زبان همیشه تازه می ماند. ترازویی برای وزن کردن بار منفی و مثبت واژه ها نیست. اینکه وقتی به یک نفر می گوییم #بدبخت ، نمی شود فهمید که چند کیلو بار روی شانه هایش می گذاریم که قامتش شکسته می شود.

🔰این روزها عادت مان شده که مدام خبرهای بد به هم بدهیم. از #فقر و #بیکاری و #گرانی و #قتل و #تجاوز و #اسیدپاشی و ... شده ایم قاصد خبرهای همه تلخ است. مثل بادام فروشی که همه بادام هایش مزه زهر گرفته اند.کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

🔰 برخی اهل رسانه می گویند «خبر» خبر است و بد و خوب ندارد. ذات خبر هیجان است و استرس. اینکه حال شما را خوب کند یا بد به شما بستگی دارد. گران شدن #دلار برای دلال جماعت خبری شیرین تر از شهد بود اما برای کسی که بیمار بود و باید داروهای خاص می خرید تلخ و گزنده ....

🔰در این مورد وحدت نظری وجود ندارد. حتی تلاش هایی برای تولید خبر مثبت و خوب و راه اندازی سایت و #خبرگزاری انجام شد اما آیا می شود خبر خوب ساخت؟ خبر ساختنی است یا مثل عشق آمدنی؟

🔰چند وقتی شروع کردم به نوشتن اتفاقات کوچک اما خوشایند زندگی. اسمش را گذاشتم اتفاق خوب روز. چیزهایی که می دیدم را آخر شب می نوشتم. مثل اینها:

◀️ رفتم دنبال یک گواهی پزشکی. #منشی مطب تلخی نکرد، قیافه نگرفت، از خود دکتر بیشتر کلاس نگذاشت، آمرانه برخورد نکرد. به جایش لبخند زد و با آرامش کارم را راه انداخت.

◀️ ایستگاه #مترو تئاتر شهر برای خودش کشوری است. بساط دستفروش‌ها. یکشنبه نزدیک 10 شب زنی داشت از توی بساط کوچک خوراکی‌اش چیزهایی می‌ریخت توی کیسۀ پیرمردی که معلوم بود سخت نیازمند است. اینکه زن باشی و تا نیمه شب در این شهر شلوغ کار کنی و بخشندگی یادت نرود فوق العاده است.

◀️ حوالی #سهروردی از کارگرهای قالیشویی که پشت یک نیسان داشتند غذا می‌خوردند آدرس پرسیدم. راه‌نمایی کردند. یکی از آنها تعارف کرد بفرما ناهار! تشکر کردم. گفت حالا که تا اینجا اومدی سر سفره، دست ما رو رد نکن! سیبی از وسط نصف کرد و داد.

◀️توی تاکسی پسر جوانی بود که داشت می رفت پادگان جوادی نیا در #آبیک. اولین روز خدمت سربازی. مرد میان‌سالی کنارش نشسته بود. و تمام مدت روحیه می داد که این پادگان هتل است و نگران خدمت نباش و زود می گذره و ... گاهی با چند کلمه می‌توانیم به یک نفر امید بدهیم.

◀️ صبح سر راهم مردی با موهای سفید داشت با لوله پولیکایی بلند #قندیل‌های کنار یک سقف را پائین می‌ریخت. من که رسیدم ایستاد. لبخند زد. لبخند زدم. گفتم خدا قوت! گفت قندیل ها خطرناکن! ممکنه ناغافل بیفتن روی سرّ یه رهگذار. من بیکار بودم توی خونه گفتم یه کاری بکنم...

🔰هرگز باورم نمی‌شد همین روزمرگی های کوچک تاثیرگذار باشد. ده‌ها و صدها پیام گرفتم از خوانندگان که می‌گفتند همین نکته‌ها باعث شده در طول روز دنبال اتفاق‌های کوچک زندگی بگردند و آخر شب سرک بکشند به صفحۀ من تا ببیند اتفاق خوب روز چه بوده. مثل یک نیاز.

🔰 خودم هم بیشتر از قبل عادت کردم به #خوب_دیدن . گاهی فکر می‌کنم مقابل چشم‌مان آینۀ کبودی گذاشته‌ایم که مدام سیاهی‌ها و تاریکی‌ها و تلخی‌ها را می‌بیند. قبول دارم که روزگار تلخی است اما تمرین کنیم به خوب دیدن. حتی در حد همین اتفاق‌های کوچک که اتفاقاً مرهم‌های بزرگی هستند در روزگاری که زخم می‌زند. وقتی کسی به دادمان نمی‌رسد، #خودمان_به_خودمان_کمک_کنیم!/عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ شکنجۀ گلِ سُرخ


✍️ #احسان_محمدی

▪️ دوستی ویدیویی برایم فرستاده بود با این تاکید که حتماً ببین و در موردش بنویس. دیدم. انگار یکی دهانم را باز کرد و قطره قطره زهر چکاند توی گلویم. داستان تازه نبود اما به آن عادت نمی‌کنم. پدری فرزندش را شکنجه کرده بود. دخترش را با قمه و پسرش را با طناب! معتاد نبود که همه چیز را بشود با خوش‌خیالی انداخت گردن #شیشه، ورزشکار بود، ورزشکار! بعید نیست جایی هم گفته باشد الگویم جهان‌پهلوان #تختی است!

▪️مدت‌هاست که خبرهای بد از در و دیوار آوار می‌شود و هی منتظریم #بار_دگر_روزگار_چون_شکر_آید و نمی‌آید! بارها از خودم می پرسم که آیا کودک‌آزاری بیشتر شده یا به مدد شبکه‌های اجتماعی امکان شنیدن فریاد آنها را داریم؟ در هر دو حال فرقی نمی‌کند، روح و جسم کودکی که قادر به دفاع از خود نیست به دست یکی از نزدیکانش متلاشی شده. درست مثل دهان بی‌دندان آن دختر #ماهشهری که توسط پدر و نامادری‌اش شکنجه شده بود.

هر بار یادش می افتم انگار زُل می‌زند به من و با دندان‌های شکسته می‌گوید تو می‌دانی گناه من چه بود؟

▪️چیز زیادی در مورد جزئیات لایحۀ حمایت از حقوق کودکان نمی‌دانم. دقیقاً دو سال پیش خبرگزاری میزان نوشت این لایحه به «پیچ آخر بهارستان» رسیده! لاکردار چه پیچ خوف‌ناکی است که دو سال است تمام نمی‌شود! دلیل این همه تاخیر را نمی‌فهمم اما مردم می‌گویند اگر بچۀ یکی از مسؤولان این‌طور مورد آزار قرار بگیرد آن‌وقت حتماً 24 ساعته از پیچ رد می‌شود و به سرانجام می‌رسد!

▪️البته مسؤولان محترم خیلی خودتان را بابت این حرف‌ها ناراحت نکنید. #ما_مردم زیاد حرف می‌زنیم. مثلاً بعضی‌هایمان می‌گوییم هر وقت یک گشایشی در یک #قانون پیش می‌آید حتماً یکی از #عزیزکرده های شما کارش گیر افتاده که این اتفاق می‌افتد. مثل فروش مقطعی خدمت #سربازی!.. گفتم که خودتان را ناراحت نکنید! #درِ_دروازه را می شود بست، #تلگرام را می‌شود فیلتر کرد، اما جلوی دهان این مردم را نمی‌شود گرفت!

▪️پیش از این هم در مورد #جغرافیای_اندوه نوشته‌ام. اینکه ما در میانه خاورمیانه قرار گرفته‌ایم جایی که خون و سربریدن و دمپایی رها شده کف خیابان بعد از عملیات #انتحاری بخش جدایی‌ناپذیر اخبار روزمره‌مان است.

تکرار و تکرار هر روزه آرام آرام دل را سخت می‌کند، آن وقت کمتر دلت آتش می‌گیرد از دیدن تن دخترک چند ماهه‌ای که پدرش او را با #سیگار سوزانده است، آن وقت بی‌خوابی نمی‌آید سراغت از تجسم لحظه عذاب‌کشیدن دختری که پدرش دندان‌هایش را کشیده است و ... هیچ #حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا، آنچه این موجودات با فرزند خود می‌کنند!

▪️گاهی اوقات که رسانه‌ها غرق در خبرهای افزایش قیمت #دلار و جدال مسؤولان در مورد #فیلتر شبکه‌های اجتماعی و دعوای زرگری #سیاسیون و ... می‌شوند از خودم می‌پرسم چه بلایی سرمان آمده که این‌طور به جان بچه‌هایمان افتاده‌ایم؟ خروجی این همه پند و اندرز دادن و نصیحت و تریبون چیست که این همه خبر کودک‌آزاری جیره روزمره‌مان شده است؟

▪️فراموش نکنیم که تنها درصد بسیار کوچکی از این جرایم #رسانه‌ای می‌شود. همین حالا که این کلمه‌ها را می‌خوانید احتمالاً کودکی یک گوشه این مرز پرگهر! دارد کتک می‌خورد و ما صدایش را نمی‌شنویم...
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ این هفته چه خبرهای بدی می شنویم؟!

✍️ #احسان_محمدی

✍️ چند وقت پیش تحقیقی می خواندم که نشان می داد 40 درصد از #نگرانی های ما هیچ وقت رخ نمی دهند! یعنی قریب به نیمی از موضوعاتی که آرامش مان را می دزدند هرگز رخ نمی دهند اما ما به آنها فکر می کنیم، نگران می شویم و لحظه های زندگی مان را دود می کنیم و به هوا می فرستیم.

✍️ #شنبه برایم مثل نقاشی کردن روی یک بوم سپید است. هنوز هیچ نقشی روی آن زده نشده و فکر می کنم که در انتهای هفته چه طرحی روی آن خواهد نشست؟ #کودک_آزاری تازه؟ #تصادف یک اتوبوس و کشته شدن چند نفر؟ بالا رفتن قیمت #دلار؟ سخنرانی تازه و پرحاشیه و غیرمسئولانه و هزینه زای یک #مقام؟ آتش زدن #پرچم یک کشور دیگر در مجلس؟ یک #تحریم تازه؟ ریزش یک #معدن؟ تعطیلی چند استان به خاطر هجوم #ریزگردها؟.... چه نقشی؟

✍️ در آن تحقیق آمده بود 30 درصد آنچه نگرانش هستیم، اتفاق افتاده است. یعنی به پشت سر تعلق دارد و نمی توان گذشته را تغییر داد. هیچ کس نمی تواند این کار را بکند. 12 درصد نگرانی ها بی مورد است، مانند اینکه دیگران درباره ما چگونه فکر می کنند!

✍️ 10 درصد نگرانی ها کوچک و بی اهمیت هستند، مانند نگرانی درباره اینکه ناهار چه بخوریم، نگرانی درباره دیر کردن و نگرانی درباره اینکه چه بپوشیم و تنها 8 درصد از آنچه نگرانش هستیم، در واقع اتفاق می افتد.این هفته چه خبرهای بدی می شنویم؟!

✍️ یک بار دیگر بخوانید! تنها 8 درصد آنچه نگرانش هستیم در واقع اتفاق می افتد! اما ما 92 درصد نگرانی هایی را بر دوش می کشیم که رخ نمی دهند یا مهار آنها از توان فردی ما خارج است. چه اتفاقی افتاده است که ما به مردمی تبدیل شده ایم که مدام منتظر شنیدن خبرهای بد هستیم؟

✍️ ذات #خبر تشویش و نگرانی است. عموماً اینطور است. اما در کنار آن تکرار اتفاقات بد و تصمیم های غلط و به تلاطم افتادن زندگی ما باعث شده که مدام در تشویش به سر ببریم. انگار هر لحظه آژیر خطری به صدا در می آید و باید آماده فرار کردن به سمت پناهگاه هایی باشیم که از اساس وجود ندارند!

✍️ بارها آرزو کرده ام که وقتی یک بخش خبری را از تلویزیون می بینم اعلام کند که امروز خوشبختانه در #افغانستان هیچ عملیات انتحاری رخ نداد، در #هند سیل نیامد و کسی بی خانمان نشد، در #سومالی جنگ قبیله ای رخ نداد، در #آمریکا کسی علیه ایران حرف نزد و تهدیدی نکرد و ...

✍️ شاید آرزویی کودکانه به نظر برسد اما حقیقت دارد که هر کدام از اخبار بد بالا که ممکن است به صورت مستقیم به زندگی ما مربوط نشود بخشی از آرامش روانی مان را مورد هجوم قرار می دهد و به افرادی مضطرب و در انتظار شنیدن خبرهای تلخ تبدیل می کند.

شما چطور؟ آیا احساس می کنید در هفته ای که پیش روست خبرهای خوب از راه می رسد یا نگران اخبار همه تلخ هستید؟ چرا؟
🖋 @ehsanmohammadi95
🐍 اثر #كبرا و #موش بر تصمیمات مدیران ما

#احسان_محمدی

🐍 سالها پیش وقتی هند مستعمره‌ی انگلیسی ها بود، تعداد #مارهای_کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب می‌شد. دولت احساس کرد به تنهایی نمی‌تواند از عهده‌ی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتند که شهروندان به مشارکت دعوت شوند.

🐍 برای هر #مار مُرده‌ای که تحویل می‌شد، جایزه‌ای نقدی می دادند. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیت‌آمیز بود و مارهای مرده‌ی زیادی تحویل شد. به نظر می‌آمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر می‌شد. اما با کمال تعجب تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال بود!

🐍 نکته اینجا بود که برخی از مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مار کبرا پرداختند تا با تحویل آنها و دریافت جایزه نقدی به زندگی شان رونقی ببخشند!

🐍 دولت پس از آگاهی از این ماجرا اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مُرده جایزه نمی‌دهد! فاجعه از اینجا شروع شد. مردمی که مار پرورش می دادند آنها را به نقاط دورتر از خانه خود می بردند و رها می کردند! در اندک زمانی تعداد مارهای کبرای دهلی بیش از روز اول شد!

نمونه دیگر این ماجرا در هانوی پایتخت #ویتنام رخ داد.

🐀 دولت برای مبارزه با #موش ها به شهروندانی که با موش ها مبارزه می کردند هزینه ای می پرداخت. معامله این طور بود که بر اساس تعداد دُم موش بریده دولت به آن شهروند پول می داد. اما بعد از مدتی تعداد بسیار زیادی موش دُم بریده در سطح شهر مشاهده شد.

🐀 در واقع شهروندان بعد از گرفتن موش ها، دُم آنها را می بریدند و رهایشان می کردند که بروند زاد و ولد کنند، دُم بریده را به عنوان موش مقتول تحویل می دادند و جایزه می گرفتند!

مایکل وان موخ انگلیسی می گوید در مورد مارهای کبرای هند شاید نتوان با قاطعیت حرف زد اما موش های هانوی موردی ثبت شده و قطعی است!

⛔️ #اثر_کبرا یا (cobra effect) و #اثر_موش یا (rat effect) برای زمانی مثال زده می شود که راه ‌حل احتمالی یک مسئله در واقع آن مشکل را بیشتر می‌کند. وقتی که ما به حل کوتاه مدت یک مشکل فکر می کنیم و عواقب آن را در نظر نمی گیریم.

چشم هایتان را ببندید و ببنید در این کشور مدیران چندین تصمیم به سبک مار کبرای هندی یا موش ویتنامی گرفتند؟ از این تصمیم ها که به آن #کارشناسی_نشده می گویند.

#یارانه، #دلار، تغییر نظام های آموزشی #مدارس، یکطرفه کردن خیابان ها، برخورد قهرآمیز با شُل #حجابی، راندن #منتقدان دلسوز، تشویق به افزایش زاد و ولد در خانواده ها، مبارزه با زادآوری در یک برهه، منع و ملامت #موسیقی، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و ... نمونه هایی از این دست تصمیمات هستند که به اسم #راه_حل کوتاه مدت، تبعات بعدی را با خود به همراه داشت که خسارت آن را نه مدیران، که مردم و نظام داده است.

🔰 تفاوت مدیران و تصمیم گیران با #عوام آن است که دورتر را هم ببینید. افق دید داشته باشند و منافع آتی را فدای مطامع آنی نکنند.

این مارهای رها شده و موش های دُم بریده را نمی توان انکار کرد، یک روز نیش تان می زنند یا از پاچه شلوارتان می روند بالا! از ما گفتن!
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ جنگ سرد یا صلح گرم در جام جهانی روسیه؟

✍️ #احسان_محمدی

↙️ #صادق_زیباکلام کماکان روی ایده اش در مورد تیم ملی فوتبال #ایران پافشاری می کند. شاید کمی هم لجبازانه. او دیروز در گفتگو با روزنامه #سازندگی حرف های شش ماه قبلش را تکرار کرد. اینکه دوست ندارد تیم ملی ایران در جام جهانی پیروز شود چون «وقتی در فوتبال برنده می شویم احساس کاذبی به ما دست می دهد و درباره جایگاه و وضعیت خودمان از حقیقت و واقعیت دور می شویم».

↙️ او معتقد است که این پیروزها باعث می شود بخشی از حاکمیت تا مدت ها بر #موج آن سوار شود و فراموش کنیم که چه کاستی های بزرگی در کشور وجود دارد. فارغ از اینکه با او هم عقیده باشید یا نه، نمی توان این حقیقت را کتمان کرد که بیشتر ما به «سه امتیاز» در «سه بازی» نگاه می کنند، به آن 90 دقیقه ها و بس!

↙️ این درحالی است که ماجراهای مهم اتفاقاً در سایه رخ می دهند، جایی که دوربین ها کمتر توان نشان دادنش را دارند، جایی که اقتصاد خودش را بر بدنه ورزش چنان تحمیل کرده که گویی تمام#بازی_های جام جهانی بخش حاشیه آن است. همان زاویه ای که عادت کرده ایم یا عادت مان داده اند چندان به آن توجه نکنیم!

اما شما این روزها به اخبار حاشیه ای جام جهانی دقت کنید، زیر پوست این «بازی ها» اتفاقاً «بازی های» واقعی تری در جریان است.

↙️ آمار منتشره در خصوص کشورهایی که بیشترین تعداد بلیط را برای تماشای بازی های جام جهانی روسیه خریده اند جالب توجه است. بعد از روس های میزبان که به صورت طبیعی بیشترین بلیط ها را خریداری کرده اند این #آمریکایی هستند که در رده دوم قرار گرفته اند!

↙️ آمریکا! مردمی که حتی کشورشان در این مسابقات حضور ندارد و شهره اند به اینکه #فوتبال ورزش محبوب شان نیست و بیشتر شیفته #بسکتبال و البته #فوتبال_آمریکایی هستند. آنها اینجا چکار می کنند؟ برزیل، کلمبیا، آلمان، مکزیک، آرژانتین، پرو، چین، استرالیا و انگلیس در رتبه های بعدی این جدول قرار دارند.

↙️ آمریکا و روسیه سال ها در جنگ سرد علیه هم تبلیغ کردند. خرس علیه عقاب. قهرمان های صورت سنگی و بی رحم روسی علیه اسطوره های مهربان و سختکوش آمریکایی. #راکی و #رمبو! جنگ فضایی، رقابت در سفینه ها، در روزنامه ها، در گرو کشی کشورها، در تشکیل بلوک شرق و غرب، جاسوسی علیه هم و .... حالا آمریکایی پا روی سنگفرش های خیابان های مسکو می گذارند. مک دونالدو و کوکاکولا همه جا را فتح کرده اند و ...

↙️ این البته به معنی پایان تمام تخاصم ها نیست. حتی وقتی دو کشور گفتند موشک هایشان را دیگر به طرف هم نشانه نمی روند و دو دوست به شمار می روند. با این همه کسی باور نمی کند که زیر نقاب مرموز #ولادمیر_پوتین و ماسک #دونالد_ترامپ همه چیز دوستانه و با لبخند پیش برود. دو ابرقدرت هیچوقت نمی توانند دوستان دائم، وفادار و قابل اعتماد هم باشند اما با احتیاط به هم نزدیک می شوند و از لقمه هم نان بر می دارند.

↙️ اینکه آمریکایی ها برای لذت بردن از جام جهانی و حاشیه های آن به روسیه می آیند برخلاف شعارهایی که صرفاً مصرف داخلی دارد نشانه دیگری از رونق اقتصادی و البته سبک زندگی این مردم برای شاد زیستن است. طبعاً نگران افزایش قیمت #دلار! نیستند و خیلی هم وارد مناقشه های سیاسی حتی در داخل کشورشان هم نمی شوند، می خواهند از فرصت کوتاه عمر لذتی ببرند.

این روزها به اخبار حاشیه ای جام جهانی بیشتر از رد و بدل شدن توپ از خط دروازه ها، آفساید و امتیاز دقت کنیم!#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🚫 ایرانی! کی هستی و چی هستی؟ فقط خدا میدونه!

✍️ احسان محمدی

🇮🇷تعدادی از هموطنان شب رفته اند جلوی هتل #پرتغال تا سر و صدا کنند و نگذارند بازیکنان این تیم استراحت کنند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان وقتی در #ترافیک گیر می کنند از شانه خاکی می اندازند و با تیزبازی راهشان را باز می کنند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان زنگ می زنند به #آتش_نشانی و فوت می کنند، اورژانس را سرکار می گذارند و ...
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان می روند شمال، دریا و جنگل را با سطل زباله اشتباه می گیرند. #پوشک بچه ها را پرتاب می کنند وسط دریا!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان همانطور که فحش می دهند به حکومت، زیر جُلکی سکه و #دلار می خرند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان همیشه بوی بد می دهند، فکر می کنند #امیرکبیر هستند و بروند حمام ممکن است کشته شوند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان هنوز فرق بین زندگی در #آپارتمان یا بیابان را نمی دانند.
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان در حالیکه خودشان خواهر و مادر دارند، سر جزیی ترین مسائل به خواهر و مادر دیگران فحش می دهند.
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان همین که یک #کامیون توی جاده چپ می کند، برای غارت کردن اموالش هجوم می برند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان در فضای مجازی مدام در حال قضای حاجت روی روح و روان دیگران هستند و از حمله مغول وار به پیج چهره ها ارضا می شوند.
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان اسم دزدی، تقلب، قانون شکنی، سو استفاده از اموال بیت المال و ... را می گذارند: #زرنگی!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان سرشان مدام توی زندگی دیگران است و اگر فضولی نکنند می میرند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان هر چیزی که گران می شود فوری به بازار یورش می برند، می خرند و انبار می کنند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان انگار هر روز رسالت دارند که زهر بریزند و حال دیگران را خراب کنند!
🔰 واکنش ما: اینها یه عده کمی هستن، نباید گفت همه ایرانی ها اینطورین!

🇮🇷تعدادی از هموطنان هنوز ...

#گاهی_شرم_آوریم
#مردم_کی_هستند؟
🖋 @ehsanmohammadi95
▪️پیکر سوخته این پروانه ها را به اختلاسگران نان و ایمان مردم نشان دهید

احسان محمدی

▪️چهار مرد امروز در میان آتش سوختند. در #مریوان، هنگام تلاش برای خاموش کردن آتشی که به جان جنگل افتاده بود.

▪️خیلی هایمان هیچوقت اسم شان را نشنیده بودیم. نه کسی به آنها مدال داده بود، نه مدعی #ژن_خوب بودند، نه به کسی گفتند اگر نمی توانید پول در بیاورید #بروید_بمیرید، نه جای مهر روی پیشانی شان را به دوربینی نشان دادند، نه از چفیه سو استفاده کردند... اما پسران راستین این سرزمین بودند.

▪️اگر لابلای کُنده های زغال شده، چیزی از پیکر سوخته این چهار مَرد مانده، نشان اختلاسگران، غارتگران ایمان و دزدان امید مردم بدهید.

▪️نشان آنها که فقط ادعای وطن پرستی دارند اما کاسب تحریم اند، نشان آنها که #داروها را انبار می کنند و از پرپر شدن بچه های بیمار روی دست پدرها و مادرهای ناامید شرم نمی کنند، نشان آنها که #دلار و #سکه انبار می کنند و می گویند گور بابای مملکت، آدم باید زرنگ باشه!

▪️تن های سوخته شان را نشان آنها بدهید که این کشور را لقمه چربی می دانند برای بلعیدن اما حاضر نیستند برای آبادی اش قدمی بردارند.

▪️این چهار نفر اما جان عزیزشان را فدای بلوط ها کردند، فدای درخت ها و بوته های این سرزمین، فدای طبیعت اش... دو نفر از آنها داوطلب بودند. یعنی حتی حقوقی نمی گرفتند. چه رسد اینکه منتی سر کسی بگذارند.

▪️ این چهار نفر شهیدان طبیعت ایران هستند. آنها نتوانستند تاب بیاورند و سوختن گوشه ای از سرزمین مادری شان را نظاره کنند... بر پیکر شما باید سجده کرد، پسران راستین ایرانِ در آتش.

1⃣ محمد پژوهی فرزند احمد
2⃣ رحمت حکیمی‌نیا فرزند امین
3⃣شریف باجور فرزند بایزید
4⃣ امید حسین‌زاده (کهنه‌پوشی) فرزند احمد
🖋 @ehsanmohammadi95
📗 نان سال های گرانی!

احسان محمدی

🍞 این روزها که نگرانی آدم ها را برای تامین مایحتاج زندگی می بینم، خالی شدن قفسه ها از #پوشک سوژه شده، ملتی صف بسته اند برای خرید #سکه و #دلار و چنان که می گویند دلاورانی یورش برده اند به سایتی برای پیش خرید #پراید، مدام یاد کتاب #نان_سال_های_جوانی می افتم.

🍞 نوشته هاینریش بُل. روایت جوانی که مثل عموم مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی است‌. یک جای کتاب می نویسد:

📙“گرسنگی قیمت‌ها را به من یاد داد، فکر نان تازه کاملاً مرا از خود بیخود می‌کرد.

من غروب‌ها ساعت‌های متمادی در شهر پرسه می‌زدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمی کردم به جز نان. چشم‌هایم می‌سوخت، زانوهایم از ضعف خم می‌شد و حس می‌کردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان."

📙 والتر فندریچ که تعمیرکار ماشین لباسشویی است وقتی عاشق دختری می شود و می خواهد برای اولین بار ملاقاتش کند، برایش نان گرم هدیه می برد...

⛔️ ما هنوز مثل مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم گرفتار قحطی و گرسنگی نشده ایم و امیدوارم هرگز این سرزمین چنین روزهای تلخی را نبیند اما ریشه بسیاری از این تلاطم های اقتصادی را باید در مسائل اجتماعی جُست.

🍞 بر سفره هنوز #نان هست، آنچه از سینه مردم پرواز کرده #اعتماد است. اعتماد به صاحبان قدرت، اعتماد به وعده ها، اعتماد به هوش و پاکدستی مدیران، اعتماد به ...

🔰 دست از سخنرانی درمانی و وعده های غیرعملی بردارید، به مردم اعتماد واقعی ببخشید، آنها نان شان را با دشمن گرسنه هم شریک می کنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻مردم به حرف چه کسی «اعتماد» کنند؟

🚻 از #مهندس_بازرگان تا روحانی و مهران مدیری و ...!

✍️ احسان محمدی

📻 «یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی #مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه ۲۳ بهمن ۵۷) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.

↙️ بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه ۳۰ نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.»

📻 نقل کنندۀ این خاطره یک روزنامه نگار شناخته شده است و چند نکته در این ماجرا جلب توجه می کند. این که بازرگان در «رادیو» آب می نوشد. یعنی رسانه ای که #تصویر ندارد!

↙️ #مجری برنامه به شنونده ها گواهی می دهد که او دیده که او آب را نوشیده و مردم #ندیده به مهندس بازرگان اعتماد می کنند و از آب آشامیدنی بدون هراس مصرف می کنند.

دقت کنید که موضوع آب به سلامت افراد ربط داشت و آن شایعه در روزهای پرالتهاب انقلاب و تغییر رژیم می توانست به شدت باور پذیر باشد. اما چرا مردم حرف بازرگان را باور کردند؟

↙️ این روزها «بحران»! خمیردندان نداریم اما کافیست که چند سلبریتی، کانال پربیننده تلگرامی یا اینستاگرامی شایعه کنند که مواد اولیه خمیردندان وارد نمی شود و جلوی واردات محصول را هم گرفته اند.

یک ساعت بعد هزاران نفر که حتی در عمرشان مسواک هم نزده اند به فروشگاه ها حمله می کنند، قفسه ها خالی می شود، محتکران خمیردندان انبار می کنند و قیمت آن به سرعت نور افزایش پیدا می کند!

حالا تصور کنید این چند چهره شناخته شده بیایند و در #تلویزیون نه #رادیو رو به مردم بگویند نگران نباشید، خمیردندان اندازه کافی هست. واکنش «عموم» مردم:

1️⃣ #آذری_جهرمی وزیر جوان: ما هر وقت باور کردیم که سرعت اینترنت واقعیه اون وقت حرفت در مورد خمیردندون رو باور می کنیم!

2️⃣ #مهران_مدیری: بهش گفتن برو اینو بگو تا مردم آروم بشن به جاش پرونده اون وام ها و هدیه هات رو برات درست می کنیم!

3️⃣ #سردار_قالیباف: شما خمیردندونت هم تموم میشه سوار هواپیما میشی میری اونور آب میگیری میاری خلبان!

4️⃣ #اصغر_فرهادی: شما که مشکل نداری، خمیر دندون کم هم بیاید برات از خارج می فرستن. اصلاً خود #پنه_لوپه_کروز میاره دم در خونه تحویلت می ده!

5️⃣ #صادق_زیباکلام: ما یه فامیل داریم تو بچه های بالا، میگه زیباکلام رو به خاطر حرفاش تندش می خوان بندازن زندان، الان گفتن بهش اینا رو بگو آشوب نشه در عوض نمیری زندان، این هم قبول کرده!

6️⃣ #علی_دایی: بهش گفتن برو اینا رو بگو، جلو التهاب بازار رو بگیر، همین که کی روش رفت تو رو می کنیم سرمربی تیم ملی!

7️⃣ #علی_لاریجانی: اگه رئیس مجلس اینو نگه کی بگه؟ شما اگه راست میگی لایحه شفافیت عملکرد نماینده ها رو بررسی کن!

8️⃣ #سیف رئیس سابق بانک مرکزی: معلومه که شما نباید نگران باشی، دخترت از #استرالیا برات می فرسته!

9️⃣ دکتر #حسن_روحانی:

- یعنی خیالمون راحت باشه #دلار گرون نمیشه آقای رئیس جمهور؟
- بله! ...
آدم عاقل جای دلار می نویسه خمیردندون!

↙️... موضوع ساده است. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به رهبران فکری و مدیران جامعه از دست داده اند. در همه این سالها هم جریان هایی با تخریب چهره های ملی از آنها اعتبارزدایی کرده اند و حالا که نیاز است مردم به حرف کسی اعتماد کنند، برای خرید پوشک و دلار و سکه و نوار بهداشتی و پراید به بازار یورش نبرند، حرف هیچکس را باور نمی کنند.

↙️ دولت، به یک «مهندس بازرگان» سال 57 نیاز دارند که مردم حرفش را باور کنند. وقتی چهره های محترم و باتجربه سیاست و اقتصاد را به دلایل واهی خانه نشین و منزوی و محصور کردیم، وقتی از روشنفکران اعتبارزدایی شد، وقتی روزنامه نگاران را به عنوان عوامل دشمن معرفی کردند، وقتی اساتید دانشگاه را به حاشیه راندند، برای جامعه مرجع فکری قابل اعتمادی نماند.

مردم به حرف چه کسی اعتماد کنند و به بازار نریزند؟

↙️ حرف چه کسی آنها را آرام می کند که ملتهب نشوند؟ چند نفر باقی مانده که اگر بیایند تلویزیون و بگویند مردم نگران نباشید و تا چند ماه دیگر دلار ارزان می شود و بازارها از پوشک لبریز و ... مردم حرف آنها را باور می کنند و نمی گویند سبیل این را چرب کرده اند؟ وقتی بُن را می بریدید به فکر سقوط شاخه بودید؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
اهواز یادمان آورد که چقدر به هم محتاجیم

✍️ احسان محمدی

↙️ تلخ است اما انگار ناف ما را با مصیبت بریده اند برای همین با درد بیشتر به هم گره می خوریم تا با شادی و لبخند.

از دیروز که کارون بوی خون گرفت مثل آدم هایی شدیم که یک باره از خواب پریده ایم. #دلار و سکه و احتکار و #اختلاس یادمان رفت، تنگ همدیگر را بغل کردیم، قلب مان برای هم تند زد. برای هم وطن. برای وطن. برای سربازها. برای اهواز که هوا ندارد، آب ندارد اما زخم دارد.

↙️ تلخ است اما انگار باید #پلاسکو بریزد، زلزله تن #کرمانشاه را بلرزاند، #سانچی غرق شود، اهواز گلوله بخورد تا یادمان بیاید تا چه اندازه به هم محتاجیم. تا چه اندازه برای هم عزیزیم. تا چه اندازه این سرزمین و مردمش را دوست داریم.

↙️ ماییم و این نقشه گربه شکل. دار و ندارمان همین است. حتماً نباید مصیبتی از راه برسد که یادمان بیاورد در این دنیا #تنها هستیم و وقت مصیبت به شانه هم محتاجیم برای گریه کردند. به دست هم محتاجیم برای دوباره از زمین برخاستن.

↙️ دو، سه هفته پیش اول صبح اسنپ گرفتم. اسم راننده که افتاد روی گوشی لبخند زدم. اسمش اهواز قهرمان پور بود.

چه ترکیب فوق العاده ای! اهواز، قهرمان ... آدم یک دفعه یاد جنگ و جهان آرا و #همت و #باکری می افتد. پر از حس خوب شدم. به عکس کوچک اش نگاه کردم. صورت لاغری دارد با موهای پرپشت. با پرایدش که رسید چشمم افتاد به شلوار کُردی اش.

↙️ چاق سلامتی که کردم لهجه اش تُرکی بود. گفتم: اسمت جنوبی، شلوارت کُردی، لهجه ات تُرکی... داری با من چکار می کنی قهرمان پور؟!
شیرین و دوست داشتنی است. لبخند می زند.

_ والا شلوار کُردی برای اینه که هوا گرمه. اسمم داستان داره.
_ اگه میشه برام بگو.
_ ما یه فامیل داشتیم سربازی افتاده بود اهواز. وقتی برگشت مرخصی من به دنیا اومدم. گفت اسمم رو بذارن اهواز. بعد برگشت جبهه، دیگه نیومد. یعنی اومد ولی شهید شد. دیگه بابای من به خاطر اون اسم من رو گذاشت اهواز. عوض نکرد.

↙️ چند لحظه سکوت... به نیم رخ استخوانی اش نگاه کردم، به موهای جوگندمی اش و لبخندی که بی هیچ تلاشی روی صورت داشت. انگار بوی کارون ریخت توی ماشین، بوی مورمورکننده باروت، شرجی ظهرهای خیابان نادری و صدای #محسن_چاووشی:

پدرم همیشه می گفت یادته بهت می گفتم
اگه بچه هاي اهواز که نه ابرن نه پرندن
تو بازی هم ببازن، توی عشق شون بَرَندن

گفتم:
_روحش شاد. ولی اسمت خیلی خوبه، هر کس یک بار بشنوه یادش نمیره.

دستپاچه تشکر می کند. انگار می خواهد بگوید: قابل شما رو نداره!

↙️ #گابریل_گارسیا_مارکز وقتی نوبل ادبیات گرفت، سنت شکنی کرد و به جای فراگ، لباس بومی مردم کاراییب را پوشید و در مورد جادوی مردم آمریکای لاتین گفت که قصه گو هستند و با افسانه ها زندگی می کنند و او فقط خوش شانس بوده که از بین آنها مثل یک شماره برنده، جایزه نوبل را برده!

↙️ اینجا کسی از ما #نوبل نمی برد اما هر روز یک افسانه بیخ گوش مان خلق می شود. حیف که عادت کرده ایم فقط آنها که مثل سکه و دلار و گرانی و دزدی و غارت تلخ اند را برای هم تعریف کنیم. اهواز قهرمان پور افسانه آن روز صبح من بود. درست مثل اهواز و سربازهای فداکار دیروزش...
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
‍‍‍⛔️ واژۀ ترس‌ناک در اعترافات #وحید_مظلومین و #محمدسالم

احسان‌محمدی

▪️به دار آویختن وحید مظلومین و محمداسماعیل قاسمی ملقب به محمدسالم که از آنها با عنوان سلاطین #سکه و #دلار نام برده‌شد، در افکار‌عمومی بازخوردهای متفاوتی داشت.

▪️ از «حقشون بود چون زندگی خیلی‌ها رو آتیش‌زدن» تا «من که باورم نمیشه اعدام‌شون کرده باشن، تو فیلم که قیافه‌شون مثل کسی نبود که اعدام میشه و انگار خیال‌شون راحت بود» و «اگه اینا واقعاً عامل اختلال در بازار بودن، حالا اعدام شدن پس چرا قیمت سکه و دلار نیومد پایین؟» و ...

▪️اشرافی بر پرونده ندارم و در روزهای اوج گرفتن قیمت‌ها هم نه دلاری خریدم و نه سکه ای اندوختم اما در میان ویدئوهایی که از این دو منتشر شد، یک جمله از محمد اسماعیل قاسمی برای من تکان‌دهنده بود.

آنجا که می گفت:« همه نشسته بودن من لفظ بدم ببینن چه جوری میشه بازار!»

▪️این #لفظ‌دادن دو‌کلمه است اما پشت‌سرش دنیایی حرف می‌شود پیدا کرد.

اینکه یک نفر می‌تواند با یک «لفظ» سیستم اقتصادی یک کشور را متلاطم کند و زندگی میلیون‌ها ایرانی را به مخاطره بیندازد تکان‌دهنده نیست؟ نشانگر قوت و قدرت اوست یا ضعف سیستم‌های مدیریتی؟

▪️«لفظ‌دادن» یک نفر امر غریبی در #جهان‌سوم نیست.

در کشورهای پیشرفته‌ی دنیا #قانون بر «لفظ» غلبه کرده‌است. اینجا اما هنوز یک نفر که نه #وزیر_اقتصاد است و نه نماینده #مجلس، نه تئوریسین جامعه‌شناسی است و نه دبیرکل حزب سیاسی با «لفظ‌دادن» می‌تواند چنان جریان‌آفرینی کند که چند وزارتخانه کلیدی کشور، هزاران شعبه بانک، صدها کارخانه و شرکت و میلیون ها شهروند دچار آشفتگی شوند.

▪️مشابه چنین چیزهایی را تنها در فیلم‌ها و سریال‌های مافیایی دیده بودیم. آنها که خود را از «قانون» بالاتر می‌دانند و خودشان وضع کننده قوانین جدید می‌شوند.

چیزی شبیه دستورهای #دون_کورلئونه در فیلم سینمایی #پدرخوانده یا #پابلو_اسکوبار در نارکوس!

▪️بررسی بسیاری از پرونده‌های پر سر و صدای این کشور همیشه ما را به یک نفر می‌رساند که فراتر از «قانون» عمل کرده، «لفظ» داده‌است و بر اساس لفظ او عده‌ای خودسر یا منفعت‌طلب کشور را به سمت سیاه چاله‌ای هولناک برده اند. (گاهی البته آن یک نفر، حداکثر در حد حروف #الفبا به مردم معرفی می‌شود!)

▪️ اگر قانون محترم شمرده شود، عقلانیت حاکم باشد، ضابطان و ناظران و بازرسان با پاکدستی به کارشان بپردازند آیا باز هم امکان دارد یک نفر با جسارت پیدا کند با «لفظ دادن»های غیرقانونی سیستم را مختل کند؟

▪️چه شده که عده‌ای نه تنها با امثال #شهرام_جزایری و #بابک_زنجانی همدردی می‌کنند بلکه با حسرت می‌گویند #زرنگ بودند و از آب گل‎آلود ماهی گرفتند!

یعنی به جای نکوهش این سبک مکیدن خون ملت، آه می‌کشند که چرا آب گیر ما نمی‌آید شنا کنیم؟!

▪️از سوی دیگر خوشبینانه است که باور کنیم با اعدام وحید مظلومین و محمداسماعیل قاسمی، دیگر سودجویان چنان بترسند که دیگر سمت تخلف نروند که اگر این‌چنین بود بعد از سختگیری‌های #آیت‌الله_خلخالی تا امروز باید بساط مواد مخدر از این کشور جمع شده‌بود.

▪️ اما یکی از الزامات مدیریتِ فضای به هم ریخته، قاطعیت در برخورد بی‌اغماض با #همه ی مفسدان است.

▪️برخورد واقعی با جاده صاف‌کن‌های آنها، مهره‌های دُرشتِ پشت‌پرده و آنها که به این افراد خوش‌اشتها می‌گویند: نترس! برو جلو، هوات رو داریم! ...

این‌طور مردم هم با اطمینان می‌گویند فقط #آفتابه_دزدها تاوان نمی‌دهند.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
📕 شماره جدید مجله طنز سه نقطه با موضوع #ترامپ منتشر شد.

#بخشی از یادداشت من:

🇺🇸اگر فکر می کنید ایرانی ها برای زیارت یا آشنا شدن با آثار باستانی به #پاتایا و #پوکت و #آنتالیا می روند پس ایرادی ندارد که خیال کنید همه آمریکا یعنی #ابراهام_لینکلن و #ناسا و دره سیلیکون و دانشگاه جورج واشنکتن و حقوق بشر و ...!

🇺🇸حقیقت این است که در ذهن بیشتر ما آمریکا تصویر پر زرق و برقی است از چمدان #دلار، کازینوهای لاس وگاس، دخترهای آمریکن پای، هفت تیرکش های وسترن، سیاه پوست های مزاحم و دله دزد، خانه های ویلایی بزرگ با یک پسر و دختر موطلایی خوشبخت و...

🇺🇸اینکه «آمریکا سرزمین فرصت هاست». جُربزه داشته باشی می توانی از پیاده روهایش دلار جمع کنی.

🇺🇸فکر می کنم ترامپ همین ها را به مردم وعده داد. اینکه حق همه تان است ثروتمند شوید.

🇺🇸اینکه آمریکای واقعی یعنی عشق و حال و گور بابای کسانی که نمی گذارند شما به خوشبختی برسید و بیایید با هم بزنیم دهانشان را صاف کنیم.

🇺🇸هر وقت هم لازم بود چشم هایش را ریز کرد و با لبخند به سبک آن بزرگوار گفت:«یعنی واقعاً مشکل بچه های ما مُدل موی اوناست؟»
....
🖋 @ehsanmohammadi95
👈 خدا را شکر همیشه تقصیر کسی دیگر است!

✍️ #احسان_محمدی

🔰 روزنامه نگارها معتقدند مشکلات کشور تقصیر #سیاست‌مداران است و سیاسیون ایمان دارند رسانه‌ها جریان سازی منفی می‌کنند.

معلم‌ها از دانش آموزان گله می کنند که دل به درس نمی دهند و دانش آموزان با اطمینان می گویند #معلم_ها خوب درس نمی دهند.

#کارگرها گله می کنند حقوق شان ضایع می شود و کارفرماها مدعی هستند کارگرها آنطور که باید کار نمی کنند و ...

🔰 همیشه تقصیر یک نفر دیگر است. سال ها پیش #ناپلئون_بناپارت گفت: «پیروزی هزار پدر دارد و شکست یتیم است».

وقتی موفقیتی حاصل می شود هرکس سعی می کند جلو بپرد و بگوید به واسطه تلاش او بوده که این پیروزی به دست آمده و باید تکه بزرگتری از کیک را به او بدهند اما در زمان شکست همه خودشان را کنار می کشند و مدعی هستند تقصیر #دیگری است!

🔰 مردم از مسئولین می خواهند حتی اگر قادر به مدیریت کشور نیستند دستکم صادقانه و شفاف بیایند و بگویند در نتیجه خطاهای مدیریتی ما دلار اینطور گران شده، #دریاچه_ارومیه خشک شده، #سیستم_بانکی مثل پنیر سوئیسی پر از سوراخ هایی است که مفسدان قادرند از آنجا وارد شوند و با گونی دلار به #کانادا بروند، رشوه گرفتن رواج دارد و ... پوزش بخواهند و بگویند که با تمام وجود تلاش می کنند که این مشکلات را حل کنند.

🔰 اما کمتر کسی را این سو دیده ام که اعتراف کند حفر هزاران چاه غیرمجاز توسط خود ما پیرامون دریاچه ارومیه در خشک شدن آن تاثیر داشته است، یادم نمی آید کسی گفته باشد من اشتباه کردم که #رشوه دادم، اما خاطرم هست کسانی گفته اند می خواستم کارم راه بیفته یه شیرینی دادم کوفتش بشه!

🔰 سودجویی فردی ما، عدم تعلق به سرزمین (فارغ از شعار)، عدم پایبندی به قانون و اخلاق حرفه ای باعث رخ دادن بسیاری از فسادها در کشور است اما نمی پذیریم.

دست به سینه و طلبکار می ایستیم که من به فلانی #رای دادم وظیفه اش است اوضاع را درست کند.

آشغال را گوشه خیابان پرتاب می کنیم و می گوییم وظیفه #شهرداری است جمع کند.

با #پراید در جاده پرواز می کنیم و وقتی #پلیس متوقف مان می کند فحش می دهیم که کارشان گیر دادن است و یک دفترچه دست شان داده اند و باید تا شب پُر کنند و بدهند دست مافوق شان وگرنه جریمه می شوند! ...

در این میان فقط ما خوبیم، پاک و پاکیزه و معصوم!

🔰 در ماجرای گران شدن #دلار همه ما دوست داریم دولت را سرزنش کنیم که قادر به مدیریت فضا نیست. حتی آنها که صبح علی الطلوع زنبیل می گذارند که دلار بخرند و به قیمت کمی بیشتر بفروشند و سودی کنند هم می گویند همه اش تقصیر دولت است و حاضر نیستند بپذیرند خودشان بخشی از این بلبشوی اقتصادی هستند! سر سوزنی نمی پذیرند!

🔰 در چند سال اخیر حدیث روایی (الناس على دین ملوكهم/ دین مردم بر طبق دین رهبران و حاكمان آنان است)، را به عنوان یک دلیل قاطع می آوریم یعنی که گناهی بر ما وارد نیست، هرکاری می کنیم تقصیر حاکمان است!

در اینکه به قول حضرت علی (ع)؛ شباهت مردم به رهبرانشان، از تأثیر پذیرى آنها از پدران و مادرانشان بیشتر است، تردیدی نیست اما آیا این یک جمله می تواند دستاویزی شود تا ما نقش خودمان را انکار کنیم و یادمان برود بخشی از شکست ها هستیم؟

🔰 #ژاپنی ها ضرب المثلی دارند که می گوید:« به خاطر میخی نعلی افتاد، به خاطر نعلی اسبی افتاد، به خاطر اسبی سواری افتاد، به خاطر سواری جنگی شکست خورد، به خاطر شکستی مملکتی نابود شد و همه این ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود».

🔰 ما باید بپذیریم در شکست ها هم سهم داریم.حتی در محکم نکوبیدن یک میخ به نعل!

تا روزی که یاد نگیریم در رخ دادن هر ناکامی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی خانوادگی وقتی انگشت شماتت را به طرف کس دیگری نشانه می گیریم، هم زمان سه انگشت دیگر به طرف خودمان اشاره می کند، در دایره ای باطل دور می زنیم و تکرار می کنیم شب را و روز را، هنوز را ...

خدا را شکر این نوشته خطاب به ما نیست و در مورد «دیگری» است!/عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🐍 اثر #كبرا و #موش بر تصمیمات مدیران ما

#احسان_محمدی

🐍 سالها پیش وقتی هند مستعمره‌ی انگلیسی ها بود، تعداد #مارهای_کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب می‌شد. دولت احساس کرد به تنهایی نمی‌تواند از عهده‌ی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتند که شهروندان به مشارکت دعوت شوند.

🐍 برای هر #مار مُرده‌ای که تحویل می‌شد، جایزه‌ای نقدی می دادند. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیت‌آمیز بود و مارهای مرده‌ی زیادی تحویل شد. به نظر می‌آمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر می‌شد. اما با کمال تعجب تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال بود!

🐍 نکته اینجا بود که برخی از مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مار کبرا پرداختند تا با تحویل آنها و دریافت جایزه نقدی به زندگی شان رونقی ببخشند!

🐍 دولت پس از آگاهی از این ماجرا اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مُرده جایزه نمی‌دهد! فاجعه از اینجا شروع شد. مردمی که مار پرورش می دادند آنها را به نقاط دورتر از خانه خود می بردند و رها می کردند! در اندک زمانی تعداد مارهای کبرای دهلی بیش از روز اول شد!

نمونه دیگر این ماجرا در هانوی پایتخت #ویتنام رخ داد.

🐀 دولت برای مبارزه با #موش ها به شهروندانی که با موش ها مبارزه می کردند هزینه ای می پرداخت. معامله این طور بود که بر اساس تعداد دُم موش بریده دولت به آن شهروند پول می داد. اما بعد از مدتی تعداد بسیار زیادی موش دُم بریده در سطح شهر مشاهده شد.

🐀 در واقع شهروندان بعد از گرفتن موش ها، دُم آنها را می بریدند و رهایشان می کردند که بروند زاد و ولد کنند، دُم بریده را به عنوان موش مقتول تحویل می دادند و جایزه می گرفتند!

مایکل وان موخ انگلیسی می گوید در مورد مارهای کبرای هند شاید نتوان با قاطعیت حرف زد اما موش های هانوی موردی ثبت شده و قطعی است!

⛔️ #اثر_کبرا یا (cobra effect) و #اثر_موش یا (rat effect) برای زمانی مثال زده می شود که راه ‌حل احتمالی یک مسئله در واقع آن مشکل را بیشتر می‌کند. وقتی که ما به حل کوتاه مدت یک مشکل فکر می کنیم و عواقب آن را در نظر نمی گیریم.

چشم هایتان را ببندید و ببنید در این کشور مدیران چندین تصمیم به سبک مار کبرای هندی یا موش ویتنامی گرفتند؟ از این تصمیم ها که به آن #کارشناسی_نشده می گویند.

#یارانه، #دلار، تغییر نظام های آموزشی #مدارس، یکطرفه کردن خیابان ها، برخورد قهرآمیز با شُل #حجابی، راندن #منتقدان دلسوز، تشویق به افزایش زاد و ولد در خانواده ها، مبارزه با زادآوری در یک برهه، منع و ملامت #موسیقی، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و ... نمونه هایی از این دست تصمیمات هستند که به اسم #راه_حل کوتاه مدت، تبعات بعدی را با خود به همراه داشت که خسارت آن را نه مدیران، که مردم و نظام داده است.

🔰 تفاوت مدیران و تصمیم گیران با #عوام آن است که دورتر را هم ببینید. افق دید داشته باشند و منافع آتی را فدای مطامع آنی نکنند.

این مارهای رها شده و موش های دُم بریده را نمی توان انکار کرد، یک روز نیش تان می زنند یا از پاچه شلوارتان می روند بالا! از ما گفتن!
🖋 @ehsanmohammadi95
◾️حق ما این نبود...

احسان محمدی

◾️تلویزیون دارد آمار کُشته‌های کرونا را می‌خواند. امروز ۲۹مهر ۳۲۲ نفر. تقلیل آدم‌ها به عدد جنایت است. ۳۲۲ نفر یعنی همین امروز هزاران زندگی مُرد.

◾️فکر می‌کنم اینکه ما تا الان زنده‌ایم، شانس آورده‌ایم. فقط شانس. با همه‌ی تقلایی که برای ماسک زدن، ضدعفونی کردن همه چیز و شنا کردن در الکل کرده‌ایم، می‌شد مثل ۳۰ هزار نفری که اعلام کرده‌اند مُرده باشیم ولی زنده‌ایم. می‌توانستیم یکی از عددهای تلویزیون باشیم، اما هنوز زنده‌ایم.

◾️دروغ است اگر کسی فکر کند همه آنها که جان باخته‌اند، بیماری زمینه‌ای داشته‌اند، بی‌احتیاط بوده‌اند، رعایت نکرده‌اند و... نه! این‌طور نیست. خیلی از آنها اتفاقاً وسواس‌گونه رعایت کردند، نمی‌خواستند بمیرند، تا آخرین لحظه چنگ زدند به زندگی، به ملحفه روی تخت، می‌خواستند بمانند، عاشق شوند، ازدواج کنند، بچه‎‌هایشان را بزرگ کنند، سفر بروند، قسط‌هایشان را بدهند، حتی همین زندگی نکبت‌بار پر از شوک عدد و رقم و #دلار و #سکه را نفس بکشند ... اما نشد.

◾️یاد کتابِ تماماً مخصوص نوشته #عباس_معروفی افتاده‌ام. می‌نویسد: «تقدیر مثل گلوله همیشه در راه است. گاهی پنج دقیقه دیر میرسی، گاهی زود. و بعد مسیر زندگی‌ات عوض می‌شود. می‌توانستی مُرده باشی و زنده‌ای».

◾️این روزها دنیا بیشتر از هر وقت دیگری روی هواست. هیچ‌کس از آخرین دیدار، آخرین بوسه، آخرین آغوش، آخرین چیزی که می‌خوانیم، آخرین چیزی که می‌نویسیم، آخرین غذایی که می‌پزیم، آخرین پولی که خرج می‌کنیم، آخرین عکسی که به اشتراک می‌گذاریم خبر ندارد ...

◾️مرگ با و بدون #کرونا سراغ همه می‌آید، حسرت بزرگ این است که ما #زندگی نکردیم، همه‌ی سال‌های عمر صرف دویدن شد، صرف خواندن اخبار و دل‌بستن به وعده‌های دروغ، صرف چشم امید داشتن به اینکه روزهای خوب می‌آیند، صرف آمدن و رفتن کسانی که این طرف و آن‌طرف مرز با خودخواهی، لجاجت و بلاهت دنیایمان را به جهنم تبدیل کردند...

حق آن‌ها که مُردند این نبود، حق ما که هنوز زنده‌ایم این نیست. ما که از زندگی فقط کمی نان، کمی امید، کمی آرامش و کمی لبخند می‌خواستیم.
🖋 @ehsanmohammadi95