روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
🔰آقایان واقعاً غافلگیر شدید یا ادا در می آورید؟!

✍️ #احسان_محمدی

1️⃣ در دوران ابتدایی درسی در کتاب فارسی تحت عنوان #پسر_هوشیار داشتیم. مردی الاغش را گم کرده بود. پسرکی گفت: همان الاغ که چشم چپش کور بود و بارش گندم و پای راستش لنگ؟

مرد خوشحال شد و گفت: بله کجا دیدی؟ پسرک گفت من همچین الاغی ندیدم!
مرد او را پیش حاکم بُرد. پسرک پاسخ داد: « از آنجا که علف های سمت راست جاده خورده شده بود و سمت چپ دست نخورده بود فهمیدم چشم چپش کور بوده. از آنجا که جای پای راستش کم عمقتر بود فهمیدم پای راستش لنگ بوده و از آنجا که کمی گندم در مسیر ریخته بود فهمیدم بارش گندم بوده»!

2️⃣ - آنقدر همه چیز ناگهانی شروع شد که غافلگیر شدیم. انتظارش را نداشتیم و اصلاً نمی دونیم چرا اینطوری شد!

این جمله را در چند روز گذشته بسیاری از تحلیلگران، سیاستمداران و مدیران در مورد #اعتراضات_خیابانی تکرار کرده اند. اما واقعاً «غافلگیر» شدید یا دارید ادا در می آورید؟ واقعاً خبر نداشتید که زیر پوست کشور چه خبر است؟ همین الان در گوگل سرچ کنید و آمارهایی که توسط مقامات و نهادهای رسمی منتشر شده را ببینید. از جمله:

⛔️ بیش از 10 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند./ معاون اقتصادی دولت، شهریور 96

⛔️ نزدیک به 6 میلیون تحصیلکرده بیکار داریم./ خبرگزاری تسنیم، بهمن 95

⛔️ ۲ میلیون و ۸۰۸ هزار نفر مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر در کشور هستند./معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر، خرداد96

⛔️ 35 درصد جمعیت کشور حاشیه نشین هستند./رئیس کمیسون اجتماعی مجلس، فروردین 96

این آمارها بحرانی نیست؟ هر کدام از آنها به تنهایی می تواند برای یک کشور تنش و بحران خیابانی ایجاد کند. اینها را ندیدید؟ نخواندید؟ واقعاً غافلگیر شدید؟

3️⃣ ما روزنامه نگاریم. نه پیشگو هستیم و نه چریک! دستکم من علاقه ای به این کار ندارم. لابلای نوشته هایم این یکی را دیدم. مربوط به چند ماه پیش. منتشر شده در هفته نامه #امید_جوان. بخش هایی از آن را بخوانید:

↙️ ما می نویسیم و فریاد می زنیم و بغض می کنیم و نشانه ها را یادآوری می کنیم تا عاقلان کشور که درگیر رتق و فتق امور هستند( البته انشالله)! بخوانند و با فضای خارج از دفتر کارشان آشنا شوند و بدانند مردم با هیچ کس عقد اخوت ابدی نبسته اند و عاقبت دلسردی و قهر با صندوق رای و نومیدی، فضایی است که برای کشور خطرناک است و چه بسا دیگر نتوان به سادگی خودرو فرو افتاده در دره را بیرون آورد.

↙️ تحلیلگران اقتصادی در اتاق های دربسته با عدد و رقم و آمار و جدول و نمودار در مورد وضع امروز و آینده کشور حرف می زنند و تصمیم می گیرند اما مردم به جیب شان نگاه می کنند. به اطراف شان خیره می شوند. به جوان هایشان که در گوشه خانه موهای سرشان سفید می شود اما کاری پیدا نمی کنند. به اخبار دلسردکننده فرار مفسدان اقتصادی، به شعارهای پلاکارد به دستان موسسه های شکست خورده... نمی توان این حقایق را پنهان کرد و نگفت و ننوشت. نمی توان از مردم مدام خواست که «امیدوار باشید و انشالله درست می شود». این نسخه قرار است تا چند دهه بیمار را زنده نگهدارد؟

↙️ البته که علاقه ای به هیجانی کردن فضا در روزهایی که به آرامش و تعقل نیازمندیم ندارم اما رسالت ما همان است که گفتم و نوشتم؛ نشان دادن سوراخ هایی دیواره سد، انعکاس صداهای مردم بی صدا و نهیب زدن به سیاستمدارانی که تا قبل از نهار و در زمان گرسنگی اصلاح طلب هستند و بعد از صرف نهار، اصولگرا می شوند! ... اگر غیر از این باشیم «روابط عمومی» هستیم نه روزنامه نگاری که قرار است حرف مردم را بزند. سال ها بعد وقتی به نوشته هایمان برگردیم خودمان را سرزنش می کنیم که چرا دیدیم و سکوت کردیم و دست به توجیه زدیم؟

↙️ کاسه صبر مردم دارد لبریز می شود و تا ابد نمی شود همه گناهان را به گردن دولت #احمدی_نژاد یا تحریم انداخت. برخی از جریان های سیاسی در راستای مناقع خود بر این طبل توقعات می کوبند.

↙️ ناامید شدن مردم از دولت تدبیر و امید در غیاب رقیبی کارآمد که بتواند جای آن را بگیرد یک خطر برای کشور است. نه تنها برای آقای روحانی و اصلاح طلبان که برای کل کشور یک تهدید است. یک تهدید اجتماعی که ممکن است از هر تهدید سیاسی و امنیتی دیگری در منطقه اثرات کاری تری روی کشور بگذارد.

⛔️ آقایانی که می فرمایید از #اعتراضات_خیابانی غافلگیر شدید، برای درک شرایط جامعه و درد مردم لزومی ندارد استراتژیست یا سیاستمدار بزرگی باشید، همین که کمی #پسر_هوشیار باشید کفایت می کند. این همه چراغ دارید و بیراهه می روید به ما حق نمی دهید در «مدیریت و کشور داری» تان شک کنیم؟ تا ابد نمی توان از چاله ها در آمد. قدر این مردم را بدانید.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔵 «تیام» روح «ساموئل» را شاد کرد

✍️ #احسان_محمدی

⚽️ میخ‌کوب کننده بود. از آن بازی‌هایی که آدم را عاشق فوتبال می‌کند. حتی اگر هوادار #استقلال یا #ذوب‌آهن نیستید امکان ندارد دیشب از دیدن آن همه هیجان لذت نبرده باشید.

⚽️ #افیون یا #جادو؛ فرقی نمی‌کند، دیشب با فوتبال 90 دقیقه اخبار همه تلخ این روزها را به بایگانی راکد سپردیم! چند پدیده در جهان وجود دارند که قادر باشند تا این اندازه آدم را مسخ کنند؟

⚽️ تا ابد می‌شود در مورد کیفیت پائین داورهای آسیایی نوشت. اینکه فلان بازیکن را اخراج نکردند یا با ناشی‌گری و دست پاچگی سوت های غلط زدند اما آنچه دیشب در یک هشتم لیگ قهرمانان دیدیم یک فوتبال تمام عیار بود.

از آن بازی های پرخون که یادمان می آورد ما ایرانی ها عاشق این سبک فوتبال هستیم نه دفاع مطلق و چشم دوختن به یک ضد حمله و پیروزی با حداقل گل!

⚽️ اگر پاییز سال گذشته کسی به هواداران استقلال می گفت که آنها در جمع چهارتیم غرب آسیا قرار می گیرند و می توانند انگشت هایشان را برای لمس جام #لیگ_قهرمانان_آسیا دراز کنند احتمالاً آدرس یک کلینیک روان درمانی را کف دستش می گذاشتند. آبی ها داشتند در میان چهار تیم ته جدول لیگ دست و پا می زدند اما حالا اینجا هستند! حتی اگر لحظاتی هم #بحرینی بازی کرده باشند!

⚽️ #وینفرد شفر جادوگر سفید استقلال است. به جای وِرد خواندن سوت می زند، به جای فوت کردن در آتش، بازیکنانش را به گلوله های شعله وری تبدیل کرده است که آتش به خرمن اندوخته های حریف می زند حتی اگر آنها تیمی مثل ذوب آهن باشند که فوتبال را زیبا بازی می کند و مستحق حذف شدن نبودند.

⚽️ #کارلو_آنچلوتی درباره #گنارو_گتوزو هافبک جنگنده اش در آث میلان می گفت: «فوتبالیست های تکنیکی خیلی بهتری از گتوزو وجود دارن، ولی این پسر قلبی داره که هیچکس نمی تونه بشکندش. اون یه روح کامله. یه سرباز که هیچ وقت بهت خیانت نمی کنه. با گتوزو می تونی با خیال راحت تا ته دنیا بری».

⚽️ در غیاب ژنرالی مثل #امید_ابراهیمی و رقصنده با توپی مثل #داریوش_شجاعیان، بازیکنان استقلال به شفر نشان دادند که با خیال راحت می تواند تا ته دنیا با آنها برود. جوان هایی که هرگز به او خیانت نخواهند کرد. سه گل تعیین کننده از مامه بابا تیام یوزپلنگ سنگالی برای فتح قلعه، امیر قلعه نوئی کفایت می کرد.

گل دوم او با ضربه نرم و فنی پای چپ از پشت هجده قدم یکی از آن گل هایی بود که نشان می دهد چرا وسط هیاهوی بازار، هنوز جنس خوب خارجی را حتی با قیمت بالاتر روی هوا می برند!

⚽️ استقلالی ها که در شوک خبر درگذشت جی لوید ساموئل بازیکن پیشین شان بودند، بازی یک-صفر باخته در اصفهان را با پیروزی 3-1 در تهران عوض کردند.

در شبی که اصفهانی ها بیش از هر وقت دیگری فرصت های به دست آمده را بذل و #بخشش کردند تا این مهدی رحمتی باشد که پیروزی اش را با تشویق ایسلندی جشن بگیرد.

⚽️ گرچه گفتن جمله تکراری «این شکست چیزی از ارزش های ذوب آهن را کم نکرد» بیش از آنکه برای شاگردان قلعه نوئی تسکین بخش باشد شبیه نمکی است که روی زخم می ریزند اما آنها هم مبارزه ای سزاوارانه را شکل دادند و تا آخرین ثانیه بازی که #ربیع_عطایا با یک ضربه بی دقت، عطای پیروزی را به لقایش بخشید هفت بند استقلالی ها را لرزاندند اما برای صعود به لرزاندن تور دروازه آبی ها محتاج بودند. اتفاقی که اندازه کافی رخ نداد. قاسم حدادی فر در این سن و سال چقدر موثر بازی کرد.

⚽️ حالا استقلال و پرسپولیس با همه کُری خوانی هواداران شان، دوست ندارند در دور بعد روبروی هم قرار بگیرند و از آن مهمتر هیچ علاقه ای ندارند مقابل تیم اوج گرفته الدوحیل قطر به میدان بروند.

⚽️ قرعه کشی #دو_خرداد، می تواند تاریخ ساز باشد. روزی که دوباره قلب مان را به وقت هیجان فوتبالی کوک کنیم. ما به این خردادهای پر از حادثه عادت داریم...
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️لحظه ای که بیرانوند پنالتی رونالدو را گرفت و چشم هایش را بست یاد روزگاری افتادم که در میدان آزادی می خوابید،در خزانه تهران رفتگری کرد، در کارواش ماشین شست..
#امید هرگز نمی میرد.
🖋 @ehsanmohammadi5
🔰 وقتی فروغ از زن جذامی، امید گرفت!

✍️ #احسان_محمدی

📽 فروغ فرخزاد در کارنامه هنری‌اش مستندی دارد به نام «خانه سیاه است» که با کمک #ابراهیم_گلستان سال۱۳۴۲ در آسایشگاه جذامیان بابا باغی تبریز ساخت.

📽 آن روزگار جذام بیماری خطرناکی بود. صورت فرد، دست و پا و اعصاب و حتی سیستم تنفسی اش تخریب می‌شد. مردم از جذامی‌ها وحشت داشتند، کسی با آنها غذا نمی‌خورد، عفونت چنان صورت شان را می‌بلعید که به نماد وحشت تبدیل می‌شدند و آنها را به جذام خانه می‌فرستادند.

📽 فروغ توانست با جلب اعتماد جذامی ها در طول ۱۲روز به آنها نزدیک شود و از لحظه‌های عادی و روزمره تا لحظات استثنایی زندگی آنها مثل عروسی، آرایش کردن، شیر دادن بچه، نماز خواندن و دعا کردن شان فیلم بسازد.

📽 خودش جایی می‌گوید یک روز زنی جذامی را دیدم که تقریباً چیزی به اسم صورت نداشت. تنها دهانش مثل حفره‌ای خالی باقی مانده بود. در گوشه‌ای‌ آینه‌ای دستش گرفته بود و تلاش می‌کرد به همان حفره رژ بمالد و خودش را زیباتر کند. (نقل به مضمون)

هر وقت مثل این روزها وسط #تابستان هم احساس می‌کنم «زمستان است و سرها در گریبان است»، امیدم به تاراج رفته و آدم ها مدام می‌گویند: «ما مُرده‌ایم»، «دیگه امیدی نیست»، « ما بدبخت‌ترین مردم جهانیم»، «همه چیز داره نابود میشه و تلاش کردن بیخوده» و ... ذهنم می‌رود می‌نشیند کنار آن زن جذامی، زُل می‌زند به آینه و تلاشش را برای زیباتر شدن نگاه می‌کند...

آن زن با آن رُژ لب که لابد لای انگشت‌های فروریخته‌اش گرفته، برایم نماد امید است. نماد زندگی. اینکه «همیشه امیدی هست»، اینکه حتی تا آخرین نفس باز هم آدمی امیدوار است به رخ دادن یک اتفاق خوب، اینکه حتی در واژه #ناامیدی هم یک #امید زنده است!

با همه اتفاقات تلخ پیرامون‌مان، بیشتر ما دروغ می‌گوییم اگر ادعا کنیم از آن زن جذامی روزگار با ما نامهربانتر بوده. به جای تکثیر ناامیدی، به هم امید بدهیم.

ابراهیم گلستان در آن فیلم یک تک‌گویی فوق‌العاده دارد. می‌گوید: دنیا زشتی کم ندارد، زشتی‌های دنیا بیش‌تر بود، اگر آدمی بر آن‌ها دیده بسته بود. امّا آدمی چاره‌ساز است.

👊 آدمی چاره‌ساز است، آدمی چاره‌ساز است... تن ندهیم به جُذام‌ ناامیدی، به جُذام سیاهی، به جُذام یاس... به جای تزریق زهر ناامیدی به روح و جان هم، به فکر چاره باشیم... که آدمی چاره‌ساز است.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔥 خودش را آتش زد، مُرد! به همین راحتی؟!

✍️ #احسان_محمدی

▪️ خالی شدن واژه ها از معنی، ترسناک است. مثل عادی شدن خبر #مرگ آدم ها، مثل خو کردن به #فقر، مثل تن دادن به #ظلم، مثل عادی شدن بر باد رفتن #امید آدم ها، مثل به حاشیه رانده شدن#پاکدستی، مثل سرزنش شدن «وفاداری به وطن» و ...

▪️خبرگزاری ها نوشتند «فردی که مقابل شهرداری تهران #خودسوزی کرده بود 4 صبح امروز به دلیل ایست قلبی فوت کرد». همین؟! انگار نوشته باشند که مردی حین رد شدن از خیابان تصادف کرد، انگار خوانده باشیم که پای زنی در زمستان پیچ خورد، شکست! ... همین!

▪️هفته پیش این مرد درحالی‌که فرزند، همسر و برادرش نیز همراهش بودند، خودش را جلوی شهرداری تهران به آتش کشید. گفته شد او دو باب مغازه داشته و در اعتراض به جریمه های شهرداری دست به این اقدام زده است.

بهمن ۱۳۸۷ رسانه ها خبر دادند که یک جانباز جلوی مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زده است. اتفاق تلخی که خیلی ها را دل آزرده کرد. اما آقای #لاریجانی رئیس مجلس با لحن مطمئنی اعلام کرد که جانباز نبود، معتاد بود!

▪️ همان روز در نشریه ای نوشتم: چه فرقی می کند؟ جانباز نبوده اما «انسان و هموطن» که بوده! چرا به جای حرف زدن در مورد هویت اش، نمی گویید چه شده که یک انسان به چنان درجه ای از خشم و ناامیدی رسیده که خودسوزی را به عنوان آخرین راه انتخاب کرده است؟.. پاسخ؟ هیچ!

▪️ در اعتراضات دی ماه 96 هم بیش از 20 نفر کشته شدند. فارغ از اینکه آنها را شورشی، فریب خورده، معترض، قهرمان سلحشور یا حتی با لحن خطای آن نماینده مجلس لاابالی بدانیم در گام نخست «انسان و هم وطن» بودند.

زاده و بالیده در این سرزمین. می خواستند زندگی کنند، کنار خانواده شان، بچه هایشان را بزرگ کنند و از سر شکم سیری و خوشی به خیابان نیامده بودند. حتی اگر خطا کرده بودند گلوله تاوان سنگینی بود. مرگ کف خیابان آن هم وقتی هنوز می شد زندگی کرد پایان تلخی بود.

▪️خاک این سرزمین، تشنه #باران است نه #خون! فرقی نمی کند از کدام سو خونی بریزد، خون هم وطن است، خون هم خانه است، خون همسایه است، خون انسان است...

▪️این سرزمین تشنه خون تازه نیست. تا پیش از این اگر دعا می کردیم که خون تازه نریزد روی پیاده روهای فقیر، روی آسفالت های دودگرفته، حالا خبر خودسوزی ها تن آدم را می لرزاند. اولین بار نیست، اما خدا کند که آخرین بار باشد.

▪️خودسوزی به هر دلیلی که صورت بگیرد، دهشتناک است. تصور لحظه ای که آتش، گوشت تن یک انسان را می بلعد و آن بوی تهوع آور در آسمان پراکنده می شود و ... نه هیچ انسانی سزاوار چنین سرنوشتی نیست.

▪️باید وقتی این واژه را می شنویم تن مان بلرزد. وحشت کنیم، دنبال توجیه اش نباشیم. هر کس هستیم و هر عنوانی که داریم نباید بگوییم حق داشت، نباید بگوییم به من چه؟ نباید بگوییم وقتی تن نداد به #قانون حقش بود...

▪️دعا کنیم همه سالم به خانه برگردند. ما اندازه کافی در همه این سال ها عزیز از دست داده ایم. سیاه پوشیده ایم...

▪️نگذاریم کلمه ها از معنی خالی شوند. اجازه ندهیم خبر خودسوزی یک هم وطن- حتی اگر قانون شکسته بود- تا این اندازه عادی و معمولی شود. یک انسان بود...
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
تلفیق دو عطر ... زندگی یعنی این
لبخند دو چتر ... زندگی یعنی این
پاییز برای عشق، فصل خوبی است
نقطه سر سطر، زندگی یعنی این!
#امید_صباغ_نو
🖋 @ehsanmohammadi95
🌱 فردا روز دیگری است...

✍️ احسان محمدی

▪️می دانید ناامیدی کی بیشتر می آید سراغ آدم؟ درست از لحظه ای که لباس نو تنت می کنی و جلوی آینه قر می دهی و برای خودت بوسه پرتاب می کنی و عاشق خودت می شوی و می گویی زندگی هنوز خوشگلیاشو داره!

درست وقتی کت و شلوارت را از کمد در می آوری، ادکلن می زنی و به خودت می گی بالاخره راهم رو باز کردم، همان لحظه ناامیدی تن فرتوت و ژنده پوش و سمجش را تکان می دهد، انگار صدایت را می شنود، بیدار می شود.

▪️بیدار می شود و شروع می کند به دزدیدن شوق و امیدت. با بهانه، بی بهانه. به کمک دوستانت، به یاری دشمنانت. شروع می کند به جویدن دیوار بلند و کاکائویی امیدت.

مثل کرم دندانی که شب ها می رود سراغ دندان ها و نرم و آرام آنها را می خراشد، می خورد، نابود می کند. می روی دندانپزشکی. دکتر معاینه می کند. سرش را تکان می دهد:
_یا باید بکشی بندازی دور، یا باید ترمیم کنی که هزینه اش بالاست.

🌱 نگه داشتن #امید مثل نگه داشتن معشوقه ای زیبا در شهری پر وسوسه سخت است، مثل مراقبت از هفتاد سال عبادتی که در یک دقیقه ممکن است بر باد برود، مثل تمیز نگه داشتن لباس سفیدت وسط شهر دودآلود.... سخت است...

🙏برای آرامش و امید هم دعا کنیم.

👊 برای تسلیم نشدن مقابل حس های بد، آدم های سمی و حس هایی که شجاعت مان را می دزدند چاره ای نداریم جز اینکه بجنگیم. با همه وجود بجنگیم.

مثل سربازی که فقط چند گلوله دارد توی تفنگش اما هزار جوانه آرزو ته دلش در تمنای درخت شدن هستند.

✌️باید یادم بماند حتی در دل واژه #ناامیدی هم یک #امید دارد نفس می کشد...فردا روز دیگری است. یادم بماند...یادم بماند...
🖋 @ehsanmohannadi95
🦌شاخ های گوزن ژاپنی در پهلوی پرسپولیسِ خسته!

✍️ احسان محمدی

⚽️ حال هواداران #پرسپولیس در این لحظه‌ها مثل کسی است که بعد از چند دقیقه از زیر آب سرش را بالا آورده. نفسش تند می زند، هوا را می‌بلعد و نایی در بدنش نیست.

شکست تلخ 2-0 در دیدار رفت فینال لیگ قهرمانان آن هم در آغاز هفته‌ای که ابرهای سیاه #تحریم‌ها بر فراز ایران در حرکت هستند، دلسرد کننده‌بود.

⚽️ در این میان رفتار غیرحرفه ای #سیامک_نعمتی بازیکنی که با تک گل نجات بخش خود، پرسپولیس را به فینال آورده بود همپای دو گل #کاشیما رنج آور بود.

در حالیکه پرسپولیس دو گل عقب بود، داور سه دقیقه وقت اضافه اعلام کرد و کمک داور به نفع پرسپولیس سوت زد او از زمین بلند شد و به بازیکن حریف ضربه زد تا اخراج شود!

یکی از کودکانه ترین اخراج های فوتبال ایران که البته تعداد آن کم نیست. بازیکنان ما مرز میان خشونت بی‌حاصل و بازی فداکارانه – غیرتمندانه را نمی دانند.

⚽️ بعد از شکست معمولاً نقد کردن تیم بازنده کار آسان و متداولی است. همانطور که می‌شود بازی فاجعه بار #امید_عالیشاه را زیر سوال برد، او هر توپی که دریافت کرد را هدر داد، می شود از گسل میان خط هافبک و حمله پرسپولیس حرف زد یا از اینکه آنها با خوش‌اقبالی به این مرحله رسیدند و ...

اما این پایان دنیا نیست. تیمی که با 13 بازیکن در سه تورنمنت داخلی و خارجی می‌جنگد یک جا از نفس می‌افتد. معجزه هم اندازه دارد.

⚽️ برای مردمی که هر سال از #آلودگی_هوا جان سالم به در می‌برند و نمی‌میرند، از سیل و زلزله و #تورم و #گرانی و تحریم و #تهدید نمی‌ترسند و امیدوارانه به زندگی ادامه می‌دهند زندگی تمام نشده و آنها هنوز می‌توانند به شنبه هفته بعد دلخوش باشند.

⚽️ یکی دو روز برای اینکه نفس ها دوباره تنظیم شود، امیدها برگردد و یادمان بیاید چطور از گذرگاه‌های هولناک‌تر از این گذشته‌ایم زمان می‌خواهیم. پرسپولیسی‌ها اگر می‌خواهند جام قهرمانی را فتح کنند هیچ راه دیگری ندارند جز یک بازی قهرمانانه و فراتر از توان‌شان!

کاری که در این چند وقت مدام انجام داده‌اند. آنها شایسته هر تحسینی هستند، حتی بعد از شکست تلخ در آغاز هفته‌ای که با امیدواری شروع شده بود... همین و بس!
#عصرایران

متن کامل را اینجا بخوانید👇
http://yon.ir/dkshy
🖋 @ehsanmohammadi95
#پیشنهاد

#حسین_پناهی در بندی از شعر بلند #سلام_خداحافظ می گوید:
...
به کفر من نترس
نترس کافر نمی شوم
زیرا به نمی دانم های خود ایمان دارم

حالا من هم به نمی دانم های خود ایمان دارم برای همین است که پیوسته در حال آموختنم.
تمام سعی ام در زندگی این است که نگذارم خردک شرر #آموختن و شاگردی کردن در وجودم خاموش شود.

#اسحاق_نیوتون در سال ۱۶۷۶ نامه ای به رابرت هوک نوشت و در آن آورد:
اگر افق های دورتری را دیده ام برای آن است که روی شانه غول ها ایستاده ام.

در نوشتن مدیون بسیاری از اهل فرهنگ و هنرم اما روی شانه های دو نفر ایستاده ام.
اول پدرم که توقف ناپذیر به خواندن تشویقم کرد و بعد استادم #مهرداد_خدیر که فرصت نوشتن را به من داد.

گفتم که؛ به نمی دانم های خود ایمان دارم اما همین اندک نوشتن را مدیون شاگردی استاد خدیر هستم که یادم داد #تلاش کنم هر ماجرایی را چند وجهی ببینم و فراموشم نشود که؛

سیاست مداران مهمانان تاریخند و اهل فرهنگ و هنر، میزبانان تاریخ.

از سال ۷۶ تقریباً تمام تحلیل هایش را در هفته نامه #امید_جوان و هرجای دیگر که دیده ام خوانده ام و هر بار یاد گرفته ام.

هوشمندی، حافظه تحسین برانگیز، نرم خویی، فروتنی، دایره لغات گسترده و فرصت دادن به جوان ترها از بارزترین شاخصه های اوست که برایم آموختنی است. گاهی یاد گرفته ام گاهی نه.

کانال تلگرامی بی هیاهویی راه انداخته که خواندن یادداشت های آن و شنیدن فایل های صوتی یک دقیقه ای اش را توصیه می کنم.
👇
@mehrdadkhadir
🖋 @ehsanmohammadi95
#موقت

🔰 شما هم به دورهمی آخرسال دعوتید

توی این روزهای سخت و تلخ که هر روز خبرهای بد و ناامیدکننده مثل تگرگ بر زندگی مان فرود میآد، تو همین روزها که یک عده انگار مامور شدن فقط یاس و ناامیدی و کرختی رو ترویج کنن، آدم هایی هم هستند که تلاش می کنن با #نوشتنِ قصه و روایت و یادداشت شعله ی "نیروگاه امید" رو روشن نگاه دارن.

اگر شما هم دوست دارین که از تجربیات احسان محمدی طی این سالهای سخت و طاقت فرسا رو بشنوید و کمی هم با جوهر امید نوشتن رو تمرین کنید، #پنجشنبه همین هفته (25بهمن) از ساعت" 9 تا 12" با ما در "مرکز فرهنگی هنری سرچشمه" همراه باشید.

📔 تعداد بسیار محدودی از کتاب #مارکز_در_تاکسی نوشته احسان محمدی در حاشیه این نشست امضا خواهد شد.

برای ثبت نام در کارگاه:

🆔 به صفحه اینستاگرام ما دایرکت بدهید:
@azemroozz

📱یا به این شماره پیامک بدید ۰۹۳۹۶۹۳۵۴۴۲

☎️ یا با این شماره تماس بگیرید ۸۸۴۱۷۰۸۳

#از_امروز_شروع_کن #از_امروز #احسان_محمدی #امید #نویسندگی #نویسندگی_خلاق #روزنامه_نگار #روزنامه_نگاری #سخن_پراکنی
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰 وقتی فروغ از زن جذامی، امید گرفت!

✍️ #احسان_محمدی

📽 فروغ فرخزاد در کارنامه هنری اش مستندی دارد به نام «خانه سیاه است» که با کمک #ابراهیم_گلستان سال 1342 در آسایشگاه جذامیان بابا باغی تبریز ساخت.

📽 آن روزگار جذام بیماری خطرناکی بود. صورت فرد، دست و پا و اعصاب و حتی سیستم تنفسی اش تخریب می شد. مردم از جذامی ها وحشت داشتند، کسی با آنها غذا نمی خورد، عفونت چنان صورت شان را می بلعید که به نماد وحشت تبدیل می شدند و آنها را به جذام خانه می فرستادند.

📽 فروغ توانست با جلب اعتماد جذامی ها در طول 12 روز به آنها نزدیک شود و از لحظه های عادی و روزمره تا لحظات استثنایی زندگی آنها مثل عروسی، آرایش کردن، شیر دادن بچه، نماز خواندن و دعا کردن شان فیلم بسازد.

📽 خودش جایی می گوید یک روز زنی جذامی را دیدم که تقریباً چیزی به اسم صورت نداشت. تنها دهانش مثل حفره ای خالی باقی مانده بود. در گوشه ای آینه ای دستش گرفته بود و تلاش می کرد به همان حفره رژ بمالد و خودش را زیباتر کند. (نقل به مضمون)

هر وقت مثل این روزها وسط #تابستان هم احساس می کنم «زمستان است و سرها در گریبان است»، امیدم به تاراج رفته و آدم ها مدام می گویند: «ما مُرده ایم»، «دیگه امیدی نیست»، « ما بدبخت ترین مردم جهانیم»، «همه چیز داره نابود میشه و تلاش کردن بیخوده» و ... ذهنم می رود می نشیند کنار آن زن جذامی، زُل می زند به آینه و تلاشش را برای زیباتر شدن نگاه می کند...

آن زن با آن رُژ لب که لابد لای انگشت های فروریخته اش گرفته، برایم نماد امید است. نماد زندگی. اینکه «همیشه امیدی هست»، اینکه حتی تا آخرین نفس باز هم آدمی امیدوار است به رخ دادن یک اتفاق خوب، اینکه حتی در واژه #ناامیدی هم یک #امید زنده است!

با همه اتفاقات تلخ پیرامون مان، بیشتر ما دروغ می گوییم اگر ادعا کنیم از آن زن جذامی روزگار با ما نامهربان تر بوده. به جای تکثیر ناامیدی، به هم امید بدهیم.

ابراهیم گلستان در آن فیلم یک تک گویی فوق العاده دارد. می گوید: دنیا زشتی کم ندارد، زشتی‌های دنیا بیش تر بود، اگر آدمی بر آن‌ها دیده بسته بود. امّا آدمی چاره ساز است.

👊 آدمی چاره ساز است، آدمی چاره ساز است... تن ندهیم به جُذام ناامیدی، به جُذام سیاهی، به جُذام یاس... به جای تزریق زهر ناامیدی به روح و جان هم، به فکر چاره باشیم... که آدمی چاره ساز است.
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

گفته‌‌ام بارها و می‌گویم
بی‌وجودش حیات مکروه است

همه‌ی عمر، تکیه‌ گاهم بود
پدرم نام کوچکش کوه است!
#امید_صباغ_نو
🖋 @ehsanmohammadi95
🖐 سلام بر چریک‌های زیر پتو!

✍️ احسان محمدی

⛔️ وقتی مسافرت می روم و رانندگی غیرمسئولانه برخی از هموطنان را می‌بینم فکر می‌کنم شاید واقعاً تصمیم گرفته پشت فرمان بمیرد ولی گناه کسانی که هنوز می‌خواهند زندگی کنند و دارند مسیرشان را می‌روند چیست که گاهی به وسیله آنها کشته می‌شوند؟

↙️ در جریان سیل‌های اخیر هم این جماعت دست به کار شده‌اند و چون خودشان کاری نمی‌کنند فکر می‌کنند هیچکس، هیچ کاری کرده و مدام این حس را منتقل می‌کنند که فایده‌ای ندارد و ما بدبختیم و ...

در حالیکه از مردم کوچه و بازار تا سپاهی و بسیجی و دانشجو و ورزشکار و کاسب و ... هرکس هرچه در توان دارد انجام می‌دهد. حتی بسیاری از مسئولانی که دلمان را خون کرده‌اند دستکم این روزها در حال کار هستند.

⛔️ فضای سیاسی هم پر است از این آدم ها. کسانی که انگار وظیفه دارند #امید را در وجود دیگران بکُشند.

مثل گِلوم در کارتون #گالیور که با قیافه‌ای خونسرد هیچ ایده‌ای نداشت و کمکی نمی کرد اما دم به دقیقه می‌گفت: می‌دونم ما موفق نمی‌شیم!

اسم این کارشان را هم می‌گذارند مبارزه برای تغییر رژیم! مثل دانش‌آموزی که بگوید: اونقد نمیرم مدرسه، تا مدرسه مشروعیتش رو از دست بده!

◀️ البته در فضای مجازی که کم هزینه‌تر است و به آدم‌ها حس امنیت ناشی از پنهان ماندن می‌دهد چند فحش آبدار هم می‌زنند تنگ کار تا نشان بدهند چه ایمان راسخی دارند و بیدی نیستند که از این بادها بلرزند!

◀️ بسیاری از این افراد بی‌آنکه بدانند گرفتار اسلکتیویسم (Slacktivism) هستند. مبارزه از زیر لحاف یا پتو!

این کار به فرد احساس رضایت کاذب انجام عملی مثبت را می‌دهد، در حالی که تأثیر واقعی آن کار هیچ و یا بسیار ناچیز است آنها فکر می‌کنند یک جهان تحت تاثیر این کارشان قرار می گیرد!

◀️ آنها که روی دیوار توالت‌ها شعار می‌نویسند هم وقتی بیرون می‌آیند و دست‌شان را می‌شویند ته دلشان به خودشان می‌گویند: بابا من دیگه کی هستم! فردا رژیم عوض میشه با این کارم!

⛔️ اگر هیچ کاری نمی‌کنید و هیچ ایده‌ای ندارید و تنها با دیس لایک کردن و فحش دادن زانوی دیگران را سُست می‌کنید شما در این گروه قرار دارید. نکته دردناک ماجرا این است که تاوان بی‌عملی و چریک‌بازی و ژست‌های روشنفکری شما را همه می‌دهند.

◀️ شما حق دارید ناامید باشید، هیچ کاری نکنید، همه جز خودتان را مقصر بدانید، به عالم و آدم ایراد بگیرید و ... اما حق ندارید نیش‌تان را در تن کسانی که در این روزهای سخت تلاش می‌کنند فرو کنید!

◀️ در باور ما با آن پوزخندهای شبه روشنفکرانه و بی حاصل‌تان بیش از آنکه شبیه #میشل_فوکو و #جان_لاک به نظر بیایید به گِلوم شبیه هستید؛ می‌دونم ما موفق نمی‌شیم...

👊 ما ترجیح می‌دهیم بجنگیم و شکست بخوریم تا اینکه تسلیم شویم و شکست بخوریم. شما به غر زدن‌تان ادامه بدهید زاپاتاهای پلاستیکی، چریک‌های زیر پتو!
🖋 @ehsanmohammadi95
آه من طوفان تهران را به راه انداخته!
پایتختت را به این روز سیاه انداخته!

غیبتت جز من که روی ابر را کم کرده‌ام
آسمان شهر را در اشتباه انداخته!

#امید_صباغ‌نو
🖋 @ehsanmohammadi95