🔺ده نکته درباره قاجار، پهلوی، وطنپرستی و خزر
✍ رضا ساکی
1⃣ قاجاریه تا ابد متهم است به از دست دادن خاک. متهم است به کوچک کردن ایران. پهلوی هر بار که میخواست قاجار را سرزنش کند آن قراردادهای ننگین را پیش میکشید.
در مرداد سال ۱۳۵۰ اما با جدا شدن بحرین از #ایران، این داغ بر پیشانی پهلوی هم نشست.
2⃣ در جمهوری اسلامی از آغاز تا حالا چیزی از مرزهای ایران کم نشده است اما گمان میکنم عدهای از این بابت خوشحال نیستند و دوست دارند که تکهای از خاک کشور از کف برود تا بگویند دیدید بالاخره شما هم خاک دادید.
3⃣ میدیدم میان دو نفر در کامنت دعواست. آن یکی میگفت شما که بحرین را فروختید حرف نزنید. دیگری میگفت اگر ما بحرین را دادیم شما هم خزر را دادید پس مساوی هستیم.
4⃣ چگونه کسی میتواند این طور خوشحال باشد از تکهتکه شدن وطنش؟ چه طوری کسی میتواند دعا کند که خاک از کف کشور برود و خوشحال باشد از این که مثلا نظام فعلی، خزر را دو دستی تقدیم کرده است. کجای دنیا در چنین چیزی میان گروههای مخالف رقابت است؟
5⃣ ماجرای #خزر بار دیگر نشان داد که در زمان بحران رسانه نداریم و اگر نقشهای برای ایجاد بحران در کشور کشیده بشود به راحتی پیاده میشود. این میزان اعتماد مردم به رسانههای خارجی بسیار خطرناک است و راه مقابله با آن فقط باز کردن فضاست.
6⃣ گمان میکنم تا سالهای سال بسیاری از مردم همچنان فکر کنند که سهم پنجاه درصدی از خزر به یغما رفته است و رسانهای برای آگاه کردن آنها وجود ندارد.
7⃣ بیاعتمادی به روسیه یکی از دلایل شکلگیری این فضا بود. گمان نکنم در طول تاریخ مردم ایران این قدر به حاکمان یک کشور بدبین بوده باشند.
8⃣ رفتار برخی سلبریتیها درباره خزر بسیار بد و ناراحتکننده بود. یعنی با این سلبریتیها نیاز به دشمن خارجی نداریم انصافا.
یعنی صبح که اینستاگرام را باز میکنند و با دیدن اولین خبر، ویدئو منتشر میکنند و بعد میروند پی کارشان و نمیمانند تا خرابکاریشان را جبران کنند.
9⃣ درباره خزر زیاد فحش خوردم و خواهم خورد اما تلاش کردم تا بگویم که نباید از کوچک شدن وطن شاد باشیم و یا بدون آگاهی آب در آسیاب کسانی بریزیم که این فضا را مدیریت میکنند.
🔟 #صادق_هدایت که بر سر غائله آذربایجان با بسیاری به هم زد در «حاجی آقا» نوشته است: «داریم و نداریم یک (چُ..) میهن داریم.» برخی خوشحال میشوند که جمهوری اسلامی خاک بدهد تا مثلا خزر را در ردیف ترکمنچای و بحرین بگذارند، اما وطنپرست هرگز از تاراج وطنش خوشحال نمیشود؟ شما چه؟ خوشحال میشوید؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ رضا ساکی
1⃣ قاجاریه تا ابد متهم است به از دست دادن خاک. متهم است به کوچک کردن ایران. پهلوی هر بار که میخواست قاجار را سرزنش کند آن قراردادهای ننگین را پیش میکشید.
در مرداد سال ۱۳۵۰ اما با جدا شدن بحرین از #ایران، این داغ بر پیشانی پهلوی هم نشست.
2⃣ در جمهوری اسلامی از آغاز تا حالا چیزی از مرزهای ایران کم نشده است اما گمان میکنم عدهای از این بابت خوشحال نیستند و دوست دارند که تکهای از خاک کشور از کف برود تا بگویند دیدید بالاخره شما هم خاک دادید.
3⃣ میدیدم میان دو نفر در کامنت دعواست. آن یکی میگفت شما که بحرین را فروختید حرف نزنید. دیگری میگفت اگر ما بحرین را دادیم شما هم خزر را دادید پس مساوی هستیم.
4⃣ چگونه کسی میتواند این طور خوشحال باشد از تکهتکه شدن وطنش؟ چه طوری کسی میتواند دعا کند که خاک از کف کشور برود و خوشحال باشد از این که مثلا نظام فعلی، خزر را دو دستی تقدیم کرده است. کجای دنیا در چنین چیزی میان گروههای مخالف رقابت است؟
5⃣ ماجرای #خزر بار دیگر نشان داد که در زمان بحران رسانه نداریم و اگر نقشهای برای ایجاد بحران در کشور کشیده بشود به راحتی پیاده میشود. این میزان اعتماد مردم به رسانههای خارجی بسیار خطرناک است و راه مقابله با آن فقط باز کردن فضاست.
6⃣ گمان میکنم تا سالهای سال بسیاری از مردم همچنان فکر کنند که سهم پنجاه درصدی از خزر به یغما رفته است و رسانهای برای آگاه کردن آنها وجود ندارد.
7⃣ بیاعتمادی به روسیه یکی از دلایل شکلگیری این فضا بود. گمان نکنم در طول تاریخ مردم ایران این قدر به حاکمان یک کشور بدبین بوده باشند.
8⃣ رفتار برخی سلبریتیها درباره خزر بسیار بد و ناراحتکننده بود. یعنی با این سلبریتیها نیاز به دشمن خارجی نداریم انصافا.
یعنی صبح که اینستاگرام را باز میکنند و با دیدن اولین خبر، ویدئو منتشر میکنند و بعد میروند پی کارشان و نمیمانند تا خرابکاریشان را جبران کنند.
9⃣ درباره خزر زیاد فحش خوردم و خواهم خورد اما تلاش کردم تا بگویم که نباید از کوچک شدن وطن شاد باشیم و یا بدون آگاهی آب در آسیاب کسانی بریزیم که این فضا را مدیریت میکنند.
🔟 #صادق_هدایت که بر سر غائله آذربایجان با بسیاری به هم زد در «حاجی آقا» نوشته است: «داریم و نداریم یک (چُ..) میهن داریم.» برخی خوشحال میشوند که جمهوری اسلامی خاک بدهد تا مثلا خزر را در ردیف ترکمنچای و بحرین بگذارند، اما وطنپرست هرگز از تاراج وطنش خوشحال نمیشود؟ شما چه؟ خوشحال میشوید؟
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ نوبت انداختنِ تشتِ #مسعود_صابری از بام شد
🎵 من و این گوشی و عکسای توی لامصب...*
✍ احسانمحمدی
↙️ در «گردونه رو بچرخونِ» روزگار نوبت به مسعود صابری رسید. پزشکِ قرمزپوشی که با سیمای ِ جذابِ مردانه در صعودی آسانسوری از اتاق عمل به ستاره مقبول تهیهکنندگان تلویزیون برای دعوت شدن به برنامههای گوناگون تبدیل شد
↙️ دکتر صابری صدای خوبی دارد. دستکم برای کسی که عمری را صرف مطالعه رشته دشوار پزشکی و جراحی در اتاقهای عمل استریلیزه کرده.
↙️ در هر برنامه ای که ظاهر میشد یک برگ تازه رو میکرد. در خندوانهی #رامبدجوان؛ شوخ طبع، در کتاب بازِ #سروش_صحت؛ اهل مطالعه، در اکسیرِ #فرزاد_حسنی؛ یک پزشک دلسوز سلامت شهروندان، در برنامهای دیگر؛ «فعال در امور خیریه»، روی استیج؛ «خواننده ای پرشور»، روی بیلبوردها با ریش سفید و موهای جوگندمی و لبخند دنداننما؛ مردی میانسال و گیرا و ...
↙️ روی جلد مجلات نشست، در سمینارها حاضر شد، در اینستاگرام عکسها و ویدئوهایی در مورد کودکانی که برای جراحی صبورانه و با مهربانی برایشان وقت گذاشته، منتشر کرد و به عنوان یک چهره مورد تحسین عمومی قرار گرفت.
به واسطه همین چهرهسازی بلیطهای کنسرت موسیقیاش به سرعت فروخته شد.
↙️ اما حالا با انتشار یک کلیپ افشاگرانه، به یکباره کشف میشود که او «جزئی از باند ستارهسازی کاذب» در کشور است، دستهایی در کار است تا ستارههایی یکشبه به شهرت برسند و امثال #کیهان_کلهر و #حسین_علیزاده از کادر تلویزیون خارج شوند و عصر، عصر #حمید_هیرادها و #بهنام_بانی ها و #حامد_همایون هاست...
↙️ چون که بالاتر نشسته بود، حالا استخوانش سختتر خواهد شکست. برای همین او از یک چهره محبوب به عنوان یک #بدمن معرفی میشود.
مردی که انگار نماینده نسلی از ستارههای اغراق شده برای فریب ماست. ما که معصومانه هر چه بدهند میخوریم، هر چه بنویسید میخوانیم، هر چه بخوانند میشنویم و هر چه بگویند گوش میدهیم و فرمان میبریم؟
↙️ اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا همه ما تا این اندازه تحت فرمانیم؟ مصلوب و بیاختیار؟ یا قدرت در دست اکثریتی است که مرعوب شده و ذائقه و سلیقه اش مبتذل شده است. این نگاه مغرورانه و از بالا به پائین نیست؟
↙️ این نوشتار در پی دفاع از مسعود صابری نیست. نه بیمار مطب او بودهام، نه مشتری بلیط کنسرتهایش و نه حتی تحت تاثیر سلیقه او پیراهن قرمز تنم کردهام.
به واسطه رشته تحصیلیام در مقطع دکتری که فرهنگ و ارتباطات است به خوبی مفاهیمی مانند «برندسازی شخصی» و «سوددهی افکار عمومي به وسیله رسانه های جمعی» را میدانم برای همین نه مرعوب آن تحسین های یکسره بودم و نه الان او را هیولایی میدانم که میخواهد هنر و سلیقه مردم را به ابتذال بکشاند.
↙️ اما از این سبک افشاگریهای ساندویچی میترسم. با کنار هم قراردادن چند عکس و ویدئو برای نشان دادن ذات یک نفر و اهداف مثلاً پلیدش. چیزی که من را یاد برخی ساخته های تیم #خبری 20:30 می اندازد!
↙️ از حساب بانکی مسعود صابری خبر ندارم ولی اگر برای ستاره شدن از جیب خرج کرده است هم تعجب نمیکنم.
کدام یک از ما این کار را نمیکند؟ برای بهتر دیده شدن و جلب تحسین عمومی (حتی در حد باجناق و همسر و در و همسایه) اغراق هایی نکردهایم؟
↙️ اینکه آیا دستهای پنهانی در کار است که سلیقه مردم را مبتذل کند ادعایی است که نیاز به اثبات دارد.
اما اینکه رسانهها دست به ستارهسازیهای کاذب میزنند نیاز به هیچ اثباتی ندارد. در همه جای دنیا اوضاع چنین است.
ستارههای زرد از فلیسوفان و نویسندگان مشتریان بیشتری دارند. در روزگار قبل از انقلاب هم غیر از این نبود.
↙️ در گذشته و هنوز هم جمعیتی هستند که الگوهای رفتاری و فکریشان نه بازیگر و خواننده که اهل خرد و منطق هستند.
اگر تن بدهیم به این فرضیه که مردم تحت تاثیر ستارههای حلبی برای زندگیشان تصمیم میگیرند، #تتلو الان شاید در حوزه موسیقی یک مدیر ارشد بود!
↙️ هرگز با میدان دادن به نویسندگان سفارش شده و گفتگوی مداوم با آنها در رسانههای رسمی، از قدر و منزلت #محمود_دولت آبادی، #احمد_شاملو، #بزرگ_علوی، #فروغ_فرخزاد، #صادق_هدایت، #غلامحسین_ساعدی و ... نه تنها کاسته نشد بلکه مردم اتفاقاً آنها را بیشتر دوست دارند.
↙️ اگر هدف شلاقزدن برخی از چهرههایی است که نمی پسندید حکایتش جداست اما با گسترش شبکههای مجازی و خارج شدن انحصارِ انتشار اخبار از دست رسانههای رسمی، نگران استاد شجریان و کلهر و علیزاده و لطفی ها نباشید.
❤️ آنکه در دل این مردم خانه کرد، صاحبخانه شد، از این مستاجرهای یکی دو روزه دلگیر نشوید.
در عصر جدید هر کس این بخت را دارد که چند دقیقه به «شهرت» برسد اما «محبوب» ماندن به یک «آن» نیاز دارد که بسیاری از اینها ندارند.
* تیتر یادداشت برگرفته از یک ترانه «مسعود صابری» است.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🎵 من و این گوشی و عکسای توی لامصب...*
✍ احسانمحمدی
↙️ در «گردونه رو بچرخونِ» روزگار نوبت به مسعود صابری رسید. پزشکِ قرمزپوشی که با سیمای ِ جذابِ مردانه در صعودی آسانسوری از اتاق عمل به ستاره مقبول تهیهکنندگان تلویزیون برای دعوت شدن به برنامههای گوناگون تبدیل شد
↙️ دکتر صابری صدای خوبی دارد. دستکم برای کسی که عمری را صرف مطالعه رشته دشوار پزشکی و جراحی در اتاقهای عمل استریلیزه کرده.
↙️ در هر برنامه ای که ظاهر میشد یک برگ تازه رو میکرد. در خندوانهی #رامبدجوان؛ شوخ طبع، در کتاب بازِ #سروش_صحت؛ اهل مطالعه، در اکسیرِ #فرزاد_حسنی؛ یک پزشک دلسوز سلامت شهروندان، در برنامهای دیگر؛ «فعال در امور خیریه»، روی استیج؛ «خواننده ای پرشور»، روی بیلبوردها با ریش سفید و موهای جوگندمی و لبخند دنداننما؛ مردی میانسال و گیرا و ...
↙️ روی جلد مجلات نشست، در سمینارها حاضر شد، در اینستاگرام عکسها و ویدئوهایی در مورد کودکانی که برای جراحی صبورانه و با مهربانی برایشان وقت گذاشته، منتشر کرد و به عنوان یک چهره مورد تحسین عمومی قرار گرفت.
به واسطه همین چهرهسازی بلیطهای کنسرت موسیقیاش به سرعت فروخته شد.
↙️ اما حالا با انتشار یک کلیپ افشاگرانه، به یکباره کشف میشود که او «جزئی از باند ستارهسازی کاذب» در کشور است، دستهایی در کار است تا ستارههایی یکشبه به شهرت برسند و امثال #کیهان_کلهر و #حسین_علیزاده از کادر تلویزیون خارج شوند و عصر، عصر #حمید_هیرادها و #بهنام_بانی ها و #حامد_همایون هاست...
↙️ چون که بالاتر نشسته بود، حالا استخوانش سختتر خواهد شکست. برای همین او از یک چهره محبوب به عنوان یک #بدمن معرفی میشود.
مردی که انگار نماینده نسلی از ستارههای اغراق شده برای فریب ماست. ما که معصومانه هر چه بدهند میخوریم، هر چه بنویسید میخوانیم، هر چه بخوانند میشنویم و هر چه بگویند گوش میدهیم و فرمان میبریم؟
↙️ اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا همه ما تا این اندازه تحت فرمانیم؟ مصلوب و بیاختیار؟ یا قدرت در دست اکثریتی است که مرعوب شده و ذائقه و سلیقه اش مبتذل شده است. این نگاه مغرورانه و از بالا به پائین نیست؟
↙️ این نوشتار در پی دفاع از مسعود صابری نیست. نه بیمار مطب او بودهام، نه مشتری بلیط کنسرتهایش و نه حتی تحت تاثیر سلیقه او پیراهن قرمز تنم کردهام.
به واسطه رشته تحصیلیام در مقطع دکتری که فرهنگ و ارتباطات است به خوبی مفاهیمی مانند «برندسازی شخصی» و «سوددهی افکار عمومي به وسیله رسانه های جمعی» را میدانم برای همین نه مرعوب آن تحسین های یکسره بودم و نه الان او را هیولایی میدانم که میخواهد هنر و سلیقه مردم را به ابتذال بکشاند.
↙️ اما از این سبک افشاگریهای ساندویچی میترسم. با کنار هم قراردادن چند عکس و ویدئو برای نشان دادن ذات یک نفر و اهداف مثلاً پلیدش. چیزی که من را یاد برخی ساخته های تیم #خبری 20:30 می اندازد!
↙️ از حساب بانکی مسعود صابری خبر ندارم ولی اگر برای ستاره شدن از جیب خرج کرده است هم تعجب نمیکنم.
کدام یک از ما این کار را نمیکند؟ برای بهتر دیده شدن و جلب تحسین عمومی (حتی در حد باجناق و همسر و در و همسایه) اغراق هایی نکردهایم؟
↙️ اینکه آیا دستهای پنهانی در کار است که سلیقه مردم را مبتذل کند ادعایی است که نیاز به اثبات دارد.
اما اینکه رسانهها دست به ستارهسازیهای کاذب میزنند نیاز به هیچ اثباتی ندارد. در همه جای دنیا اوضاع چنین است.
ستارههای زرد از فلیسوفان و نویسندگان مشتریان بیشتری دارند. در روزگار قبل از انقلاب هم غیر از این نبود.
↙️ در گذشته و هنوز هم جمعیتی هستند که الگوهای رفتاری و فکریشان نه بازیگر و خواننده که اهل خرد و منطق هستند.
اگر تن بدهیم به این فرضیه که مردم تحت تاثیر ستارههای حلبی برای زندگیشان تصمیم میگیرند، #تتلو الان شاید در حوزه موسیقی یک مدیر ارشد بود!
↙️ هرگز با میدان دادن به نویسندگان سفارش شده و گفتگوی مداوم با آنها در رسانههای رسمی، از قدر و منزلت #محمود_دولت آبادی، #احمد_شاملو، #بزرگ_علوی، #فروغ_فرخزاد، #صادق_هدایت، #غلامحسین_ساعدی و ... نه تنها کاسته نشد بلکه مردم اتفاقاً آنها را بیشتر دوست دارند.
↙️ اگر هدف شلاقزدن برخی از چهرههایی است که نمی پسندید حکایتش جداست اما با گسترش شبکههای مجازی و خارج شدن انحصارِ انتشار اخبار از دست رسانههای رسمی، نگران استاد شجریان و کلهر و علیزاده و لطفی ها نباشید.
❤️ آنکه در دل این مردم خانه کرد، صاحبخانه شد، از این مستاجرهای یکی دو روزه دلگیر نشوید.
در عصر جدید هر کس این بخت را دارد که چند دقیقه به «شهرت» برسد اما «محبوب» ماندن به یک «آن» نیاز دارد که بسیاری از اینها ندارند.
* تیتر یادداشت برگرفته از یک ترانه «مسعود صابری» است.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95