#تلنگر
🔹 روزی از روزها مردی دوان دوان پیش صوفیای می آید و با عجله می گوید:
_ بابا درویش، دیدی؟ توی کوچه یک دسته خدمتکار روی سرشان طبق گذاشته اند و دارند می روند.
صوفی در کمال آرامش می گوید:
_ به من چه؟ به من ربطی ندارد.
مرد می گوید:
_ اما آن طبق ها را دارند به خانه شما می برند.
صوفی هم برمی گردد و می گوید:
_ در این صورت، به تو چه؟ به تو ربطی ندارد!
🔸 در این دنیا چشم بیشتر مردم دنبال طَبَق دیگران است. از خود می پرسند فلانی چقدر پول دارد، مال و املاکش چقدر است؟
به تو چه مرد! سرت توی کار خودت باشد! تو به راه خودت برو، من هم به راه خودم. آخر سر هم تشخیص اینکه راه تو درست بوده یا راه من، نه وظیفه من است نه وظیفه تو!
📕 #ملت_عشق
🖋 @ehsanmohammadi95
🔹 روزی از روزها مردی دوان دوان پیش صوفیای می آید و با عجله می گوید:
_ بابا درویش، دیدی؟ توی کوچه یک دسته خدمتکار روی سرشان طبق گذاشته اند و دارند می روند.
صوفی در کمال آرامش می گوید:
_ به من چه؟ به من ربطی ندارد.
مرد می گوید:
_ اما آن طبق ها را دارند به خانه شما می برند.
صوفی هم برمی گردد و می گوید:
_ در این صورت، به تو چه؟ به تو ربطی ندارد!
🔸 در این دنیا چشم بیشتر مردم دنبال طَبَق دیگران است. از خود می پرسند فلانی چقدر پول دارد، مال و املاکش چقدر است؟
به تو چه مرد! سرت توی کار خودت باشد! تو به راه خودت برو، من هم به راه خودم. آخر سر هم تشخیص اینکه راه تو درست بوده یا راه من، نه وظیفه من است نه وظیفه تو!
📕 #ملت_عشق
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ دلیل اصلی پرخاشگری بازیکنها به داور اینجاست
✍ احسانمحمدی
😡 تنها نکته مشترک مسابقات ورزشی در ایران «پرخاش به داوری» است. عکسها و ویدئوهایی که تعدادی از بازیکنان را نشان میدهد که داور را محاصره کردهاند و با رگهای گردن بیرونزده سر او فریاد میکشند فصل مشترک بازیهای لیگبرتر فوتبال شده است.
😡 میشود لیستی از دلایل را برای تکثیر این پرخاشگریهای افسارگسیخته ردیف کرد.
😡 اینکه ما ایرانیها قانون گریز و قانون ستیز هستیم، حتی وقتی پلیس راهنمایی و رانندگی در جاده متوقفمان میکند و با #دوربین نشان میدهد که از سرعت مجاز تخطی کردهایم و باید جریمه شویم، بهانه میآوریم، اعتراض میکنیم، میگوییم دوربین خراب باشد، بعد التماس میکنیم و در آخر هم غرغرکنان دور میشویم و میگوییم:«به اینها یه دفترچه برگه جریمه دادن که از صبح تا شب باید تمومش کن وگرنه از حقوقشون کم میشه»!
همه این کارها را حق به جانب انجام میدهیم اما حاضر نیستیم بپذیریم قانون را شکستهایم.
😡 میشود گفت خشونت و پرخاشگری در زمینهای ورزشی؛ امتداد #خشم_خیابان است. آدمهایی که از شرایط زندگی و اقتصادیشان ناراضی هستند به محض جرقهزدن، شعلهور میشوند و خشمشان را نسبت به داور به عنوان یک ناظر بالادستی نشان میدهند.
😡 میشود عنوان کرد ورزشکاران به بیطرفی #داور تردید دارند و احساس میکنند او نه برای اجرای عدالت، بلکه برای حمایت از رقیب به زمین آمده و عضوی از ترکیب آنهاست. به همین خاطر بسیاری از فوتبالیست ها میگویند تیم حریف 12 نفره است و باید به هر قیمتی شده شکستش داد و ...
😡 اما در کنار هر کدام از این عوامل که میتوانند درست باشند یک نکته وجود دارد که نباید آن را از خاطر دور نگه داشت؛ فشار به داور و پرخاش به او یک تاکتیک برای برندهشدن در ورزش ایرانی است که البته معمولاً در مسابقات بین المللی سودی ندارد. (اعتراض، اشکها و روی زمین نشستنهای #سعید_عبدولی و #بهداد_سلیمی را در المپیک به یاد بیاورید)
😡 وقتی «برنده شدن به هر قیمت» به ارزش اصلی تبدیل شد آن وقت حق با #ماکیاولی است که می گفت: «هدف وسیله را توجیه می کند».
میشود سر داور داد زد، برای هر تصمیمی که میگیرد به او یورش بُرد، تمرکزش را به هم ریخت و وادارش کرد که سوتهای پنجاه-پنجاه را به نفع ما بزند. عدالت و بازی جوانمردانه هم مهم نیست، هدف بُردن به هر قیمتی است!
😡 از سوی دیگر در فرهنگ هواداری فوتبال ایرانی، هر بازیکنی که بیشتر پرخاش کند، به بازیکن حریف صدمه بزند، به هواداران تیم حریف توهین کند و ... پاداش آنیاش را از هواداران میگیرد و به لقب پر وسوسه #باغیرت مفتخر میشود.
😡 اما با غیرت بازیکنی است که برای تیمش شرافتمندانه میجنگد و بدون صدمه زدن به بازیکنان حریف تا آخرین لحظه برای موفقیت تیم خودش تلاش میکند نه اینکه با ماجراجویی فردی و برای گرفتن لقب، خشونت و پرخاش به خرج میدهد، محروم می شود و تیمش را در لحظههای حساس تنها می گذارد.
😡 در کنار لزوم تجهیز داوران به تکنولوژی VAR، افزایش حقوق و دستمزد و آموزش آنها و مسائلی از این دست خوب است که مربیان تیمهای فوتبال هم این فضا را مدیریت کنند و بازیکنانی که با چنین رفتارهایی، هم بازی تیم خود را به هم میریزند و هم سکوها را آتشین میکنند جریمه کنند نه اینکه به آنها یاد بدهند به داور فشار بیاورند!
😡 در غیر اینصورت همین رفتارهای پرخاشگرانه را در سطح ملی خواهیم دید و آن وقت نه یک باشگاه به تنهایی که یک #ملت شکست میخورد. کافی است یادمان بیاید که در جام ملتهای آسیا 2019 همین پرخاشگریهای بیهوده چه کاری دستمان داد....
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسانمحمدی
😡 تنها نکته مشترک مسابقات ورزشی در ایران «پرخاش به داوری» است. عکسها و ویدئوهایی که تعدادی از بازیکنان را نشان میدهد که داور را محاصره کردهاند و با رگهای گردن بیرونزده سر او فریاد میکشند فصل مشترک بازیهای لیگبرتر فوتبال شده است.
😡 میشود لیستی از دلایل را برای تکثیر این پرخاشگریهای افسارگسیخته ردیف کرد.
😡 اینکه ما ایرانیها قانون گریز و قانون ستیز هستیم، حتی وقتی پلیس راهنمایی و رانندگی در جاده متوقفمان میکند و با #دوربین نشان میدهد که از سرعت مجاز تخطی کردهایم و باید جریمه شویم، بهانه میآوریم، اعتراض میکنیم، میگوییم دوربین خراب باشد، بعد التماس میکنیم و در آخر هم غرغرکنان دور میشویم و میگوییم:«به اینها یه دفترچه برگه جریمه دادن که از صبح تا شب باید تمومش کن وگرنه از حقوقشون کم میشه»!
همه این کارها را حق به جانب انجام میدهیم اما حاضر نیستیم بپذیریم قانون را شکستهایم.
😡 میشود گفت خشونت و پرخاشگری در زمینهای ورزشی؛ امتداد #خشم_خیابان است. آدمهایی که از شرایط زندگی و اقتصادیشان ناراضی هستند به محض جرقهزدن، شعلهور میشوند و خشمشان را نسبت به داور به عنوان یک ناظر بالادستی نشان میدهند.
😡 میشود عنوان کرد ورزشکاران به بیطرفی #داور تردید دارند و احساس میکنند او نه برای اجرای عدالت، بلکه برای حمایت از رقیب به زمین آمده و عضوی از ترکیب آنهاست. به همین خاطر بسیاری از فوتبالیست ها میگویند تیم حریف 12 نفره است و باید به هر قیمتی شده شکستش داد و ...
😡 اما در کنار هر کدام از این عوامل که میتوانند درست باشند یک نکته وجود دارد که نباید آن را از خاطر دور نگه داشت؛ فشار به داور و پرخاش به او یک تاکتیک برای برندهشدن در ورزش ایرانی است که البته معمولاً در مسابقات بین المللی سودی ندارد. (اعتراض، اشکها و روی زمین نشستنهای #سعید_عبدولی و #بهداد_سلیمی را در المپیک به یاد بیاورید)
😡 وقتی «برنده شدن به هر قیمت» به ارزش اصلی تبدیل شد آن وقت حق با #ماکیاولی است که می گفت: «هدف وسیله را توجیه می کند».
میشود سر داور داد زد، برای هر تصمیمی که میگیرد به او یورش بُرد، تمرکزش را به هم ریخت و وادارش کرد که سوتهای پنجاه-پنجاه را به نفع ما بزند. عدالت و بازی جوانمردانه هم مهم نیست، هدف بُردن به هر قیمتی است!
😡 از سوی دیگر در فرهنگ هواداری فوتبال ایرانی، هر بازیکنی که بیشتر پرخاش کند، به بازیکن حریف صدمه بزند، به هواداران تیم حریف توهین کند و ... پاداش آنیاش را از هواداران میگیرد و به لقب پر وسوسه #باغیرت مفتخر میشود.
😡 اما با غیرت بازیکنی است که برای تیمش شرافتمندانه میجنگد و بدون صدمه زدن به بازیکنان حریف تا آخرین لحظه برای موفقیت تیم خودش تلاش میکند نه اینکه با ماجراجویی فردی و برای گرفتن لقب، خشونت و پرخاش به خرج میدهد، محروم می شود و تیمش را در لحظههای حساس تنها می گذارد.
😡 در کنار لزوم تجهیز داوران به تکنولوژی VAR، افزایش حقوق و دستمزد و آموزش آنها و مسائلی از این دست خوب است که مربیان تیمهای فوتبال هم این فضا را مدیریت کنند و بازیکنانی که با چنین رفتارهایی، هم بازی تیم خود را به هم میریزند و هم سکوها را آتشین میکنند جریمه کنند نه اینکه به آنها یاد بدهند به داور فشار بیاورند!
😡 در غیر اینصورت همین رفتارهای پرخاشگرانه را در سطح ملی خواهیم دید و آن وقت نه یک باشگاه به تنهایی که یک #ملت شکست میخورد. کافی است یادمان بیاید که در جام ملتهای آسیا 2019 همین پرخاشگریهای بیهوده چه کاری دستمان داد....
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⬅️ انصاف بده؛ کدام خطاکارتریم؟
⛔️ لذت سرزنش مردم
✍️ احسان محمدی
خبرگزاریها نوشتهاند که «پیش فروش دو مدل خودروی #پراید در عرض 45 دقیقه به پایان رسید»!
🔴 میشود با دو نگاه در خصوص این ماجرا نوشت. اینکه مشکلات اقتصادی جنگ روانی دشمن و بزرگنمایی است و مردم پول دارند و از کالای ایرانی خوششان میآید و قیمتها #واقعی شده است و هیچکس اجباری نکرده که به زور بخرند.
تقاضا هست و عرضه میشود. مردم خودشان میخواهند. اگر نخواهند نمیخرند و نخرند هم یا تولید نمیشود یا اینقدر گران فروخته نمیشود و شرکتها مجبور میشوند قیمت ها را کم کنند.
🔴 پس اگر تقصیری هست تقصیر همین #مردم است که خودشان به خودشان رحم نمیکنند. به عبارت دیگر یعنی همین مردمی که صبح تا شب در مورد کیفیت بد پراید برای هم حرف میزنند و شکوه میکنند که این قیمتها واقعی نیست و دلالی شرکتهای خودروساز است در 45 دقیقه یورش بردهاند و همه خودروهای گران و بیکیفیت را خریدهاند و حتی پیه عدم تحویل در تاریخ معین و تجمع جلوی شرکت را هم به تن مالیدهاند!
🔵 یا میشود گفت کار مردم نیست. مردم پول ندارند ولی عقل دارند. برای همین این کار را نمیکنند. بازارگرمی #دلالهای نزدیک به شرکتهای خودروساز است که اینطور پلکانی دارند قیمتها را بالا میبرند و خون مردم را در شیشه کردهاند.
نه نظارتی روی کیفیت کارشان هست و نه کنترلی روی قیمتگذاری و تحویل. در غیاب قدرت بالادستی و عدم وجود رقیب، میبُرند و میدوزند و ...
✅ در کنار تحلیلهای متضاد، ذکر یک نکته ضروری است؛ اگر مردم برای پیشفروش هر کالایی از خودرو گرفته تا پوشک و ربگوجه و گوشت یورش میبرند، ریشه آن در « #بیاعتمادی به فرداست». اینکه به تجربه دریافتهاند اگر امروز نخرند، فردا مجبورند #گرانتر بخرند و ایمان دارند که هیچ چیز ارزان نمیشود.
✅ ریشه این ماجرا هم در #ناکارآمدی مدیران و مسئولان است. مردم احساس میکنند کنترل اقتصاد کشور از دست مدیران در رفته است. در دو سال گذشته قیمتها آنچنان رشد صعودی داشتهاند که باورکردنی نیست. با شعار و وعده هم نمیشود این ایمان و اعتماد و اطمینان را برگرداند.
✅ مردم فشارهای بینالمللی و #جنگ_اقتصادی را میفهمند اما انتظار دارند در چنین شرایطی کشور هوشمندانه مدیریت شود، در روز خوشی که مدیریت نباید این همه دشوار باشد! دریا وقتی توفانی شد، کیفیت #ناخدا مشخص میشود.
✅ اینکه فرهنگ دلالی درون همه ما ریشه دوانده است و از #ملت دور شدهایم و هرکس به فکر این است که در این توفان کلاه خودش را بچسبد البته که گزارههای خطایی نیستند. سرزنش کردن مردم آسان و بیخطر است. اما در این ماجرا مردم خطاکارترند یا سیستم؟
⛔️ پراید اگر صدمیلیون تومان بشود باز هم خریدارانی دارد اما سوال اینجاست که چرا باید کالایی که تولید و نظارت و مدیریت آن بر عهده حاکمیت است و به یک #شاخص در ارزیابی کشورداری مسئولان تبدیل شده اینطور جهش قیمت پیدا کند؟
انصاف بدهید در این آشفته بازار مردم خطاکارترند یا مسئولان؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ لذت سرزنش مردم
✍️ احسان محمدی
خبرگزاریها نوشتهاند که «پیش فروش دو مدل خودروی #پراید در عرض 45 دقیقه به پایان رسید»!
🔴 میشود با دو نگاه در خصوص این ماجرا نوشت. اینکه مشکلات اقتصادی جنگ روانی دشمن و بزرگنمایی است و مردم پول دارند و از کالای ایرانی خوششان میآید و قیمتها #واقعی شده است و هیچکس اجباری نکرده که به زور بخرند.
تقاضا هست و عرضه میشود. مردم خودشان میخواهند. اگر نخواهند نمیخرند و نخرند هم یا تولید نمیشود یا اینقدر گران فروخته نمیشود و شرکتها مجبور میشوند قیمت ها را کم کنند.
🔴 پس اگر تقصیری هست تقصیر همین #مردم است که خودشان به خودشان رحم نمیکنند. به عبارت دیگر یعنی همین مردمی که صبح تا شب در مورد کیفیت بد پراید برای هم حرف میزنند و شکوه میکنند که این قیمتها واقعی نیست و دلالی شرکتهای خودروساز است در 45 دقیقه یورش بردهاند و همه خودروهای گران و بیکیفیت را خریدهاند و حتی پیه عدم تحویل در تاریخ معین و تجمع جلوی شرکت را هم به تن مالیدهاند!
🔵 یا میشود گفت کار مردم نیست. مردم پول ندارند ولی عقل دارند. برای همین این کار را نمیکنند. بازارگرمی #دلالهای نزدیک به شرکتهای خودروساز است که اینطور پلکانی دارند قیمتها را بالا میبرند و خون مردم را در شیشه کردهاند.
نه نظارتی روی کیفیت کارشان هست و نه کنترلی روی قیمتگذاری و تحویل. در غیاب قدرت بالادستی و عدم وجود رقیب، میبُرند و میدوزند و ...
✅ در کنار تحلیلهای متضاد، ذکر یک نکته ضروری است؛ اگر مردم برای پیشفروش هر کالایی از خودرو گرفته تا پوشک و ربگوجه و گوشت یورش میبرند، ریشه آن در « #بیاعتمادی به فرداست». اینکه به تجربه دریافتهاند اگر امروز نخرند، فردا مجبورند #گرانتر بخرند و ایمان دارند که هیچ چیز ارزان نمیشود.
✅ ریشه این ماجرا هم در #ناکارآمدی مدیران و مسئولان است. مردم احساس میکنند کنترل اقتصاد کشور از دست مدیران در رفته است. در دو سال گذشته قیمتها آنچنان رشد صعودی داشتهاند که باورکردنی نیست. با شعار و وعده هم نمیشود این ایمان و اعتماد و اطمینان را برگرداند.
✅ مردم فشارهای بینالمللی و #جنگ_اقتصادی را میفهمند اما انتظار دارند در چنین شرایطی کشور هوشمندانه مدیریت شود، در روز خوشی که مدیریت نباید این همه دشوار باشد! دریا وقتی توفانی شد، کیفیت #ناخدا مشخص میشود.
✅ اینکه فرهنگ دلالی درون همه ما ریشه دوانده است و از #ملت دور شدهایم و هرکس به فکر این است که در این توفان کلاه خودش را بچسبد البته که گزارههای خطایی نیستند. سرزنش کردن مردم آسان و بیخطر است. اما در این ماجرا مردم خطاکارترند یا سیستم؟
⛔️ پراید اگر صدمیلیون تومان بشود باز هم خریدارانی دارد اما سوال اینجاست که چرا باید کالایی که تولید و نظارت و مدیریت آن بر عهده حاکمیت است و به یک #شاخص در ارزیابی کشورداری مسئولان تبدیل شده اینطور جهش قیمت پیدا کند؟
انصاف بدهید در این آشفته بازار مردم خطاکارترند یا مسئولان؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
📕 از #ملت_عشق تا قاتل شدن #نجفی
✍احسان محمدی
⛔️ معلم عربیمان کوتاه قد و تندخو بود. علی را بلند کرد و پرسید: «دیک» چی میشه؟
علی، مرغ و خروس را قاطی کرد. چشمهای آقای معلم مثل کروکودیلی که پای آهوی نوبالغی توی گِل کنار برکه گیر کند برق زد. آرام آمد طرفش برای شکنجه مورد علاقهاش.
⛔️ خودکار میگذاشت لای انگشتهای باریک بچهها و آنقدر فشار میداد تا ولو شوند کف کلاس. اما این بار تنوع به خرج داد.
موهای شقیقه علی را از دو طرف سرش گرفت و از زمین بلندش کرد. پسرک لاغری که به زحمت سی کیلو میشد، جیغ میکشید...
◾️بعدها تنبیهبدنی دانشآموزان ممنوع شد. یکی از کسانی که این ماجرا را جدی پیگیری کرد وزیر وقت آموزش و پرورش دولت هاشمیرفسنجانی بود. اسمش؟ #محمدعلی_نجفی!
◾️محمدعلی نجفی که حالا حتماً یک گوشه نشسته و دارد فکر میکند به مسیر پرپیچ و خم زندگیاش. به اینکه چه دانش آموز درسخوانی بود.
↙️ کسب رتبه دوم امتحانات نهایی سال ششم دبیرستانهای ایران
↙️ کسب رتبه اول کنکور ورودی دانشگاه صنعتی شریف
↙️ کسب رتبه اول مسابقات ریاضی دانشجویان سراسر کشور
↙️ کسب رتبه اول در میان فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف
↙️ کسب نمره A+ در تمام دروس در دانشگاه M.I.T آمریکا
◾️به وزیر آموزش و پرورش و علوم شدن. به شهردار تهران شدن. به رئیس سازمان میراث و رئیس سازمان برنامه و بودجه شدن.
به تحسینها، مدالها، افتخارها، به روزی که فسادهای مالی شهرداری را فاش کرد، به روزی که استعفا کرد، به روزی که سرش را گذاشت روی پای #میترا_استاد و رو به دوربین گوشی او سلفی گرفت.
با لبخندی که انگار پوزخند میزد به تمام آنها که زندگی را، پست و مقام و موی سفید را جدی گرفتهاند.
◾️این خلاصه راهرفتهی مردی است که حالا در خلوتش از #شاملو زمزمه میکند: هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم!
◾️او آدم کُشته است. قابل دفاع نیست، حتی اگر محمدعلی نجفی شهردار خوشپوش تهران بوده باشی. حتی اگر توجیه کنی که «با نقشه آمده بود زندگی من را به هم بریزد. میخواست رازهایم را فاش کند».
چه رازی که فاش شدنش از این بدتر بود؟ که حالا شاید وزیر سابق را ببرد پای چوبهدار؟ امان از الاکلنگ روزگار!
◾️نمیدانم چرا از تمام کتاب «ملت عشق» این بخش عجیب توی ذهنم مانده است. وقتی خبر قتل را شنیدم رفتم سراغش.
📕 الیف شافاک مینویسد: «راستش را بخواهید برای همه، بدون استثنا، لحظهای میرسد که میتوانند یکی از بکشند، اما این را اکثر آدمها نمیدانند. نمیخواهند بپذیرند. تا وقتی حادثهای غیرمنتظره باعث میشود خون جلو چشمشان را بگیرد. چقدر هم مطمئنند که دستشان هیچوقت به خون آلوده نمیشود و جان کسی را نمیگیرند. حال آنکه همهچیز به تصادفی بند است. گاهی حرکت چشم و ابرو کافی است تا خون کسی به جوش بیاید. از کاه، کوهی بسازد و سر هیچ و پوچ دعوا و کتککاری راه بیندازد. راستش حتی در زمان و مکان اشتباه بودن کافی است برای آنکه حیوان درون آدمهای پاک و تمیز و باشرف یکدفعه آشکار شود. همه میتوانند آدم بکشند».
◾️فارغ از کار خودشونه گفتنها، اینکه حقش بود یا نه؟ باید اعدام بشود یا نه؟ چرا خونسرد چای مینوشد و بعد مثل یک بازدید اداری از کلانتری دست میدهد؟ چرا لبخند میزند و جوری مقابل دوربین در مورد فاجعه حرف میزند که انگار گزارش #افتتاح یک پل را میدهد؟ اینکه آلت قتاله دست خبرنگار تلویزیون چه میکند و آیا پخش اعتراف قانونی است یا نه؟
◾️همه اینها به کنار، بگذاریم به حساب دادگاه و محکمه و اولیای دم.
فقط یادمان نرود که هر کدام از ما میتوانیم آدم بکشیم. با گلوله، با کلمههایمان. حتی ما که موقع راه رفتن مراقب هستیم روی مورچهها پا نگذاریم.
فقط خدا کند لحظهاش نرسد. ثانیهاش نرسد و اینکه از رتج و درد دیگران شادی نکنیم، تسویه حساب سیاسی نکنیم و یادمان باشد که هرکس به زخم دیگری خندید، روزگار کنار اسمش تیک زد و یکروز، یکوقت و یکجا به او زخمی زد تا دیگران بخندند. به دردش. به رنجش.
◾️میترا استاد حالا در سردخانه خوابیده. توی همان کیسههایی که زیپش را میکشند و هُلت میدهند داخل یک کشوی کوچک. آنقدر تنگ است که نمیتوانی سلفی بگیری. این پایان قصه زنی شد که میگفت او و نجفی عاشق هم هستند و دیگران حسودی میکنند.
◾️حالا آسوده از قضاوتها خوابیده است، خبرها را نمیخواند، توئیت ها را نمیبیند، نگران به هم ریختن آشپزخانهاش نیست و البته هیچ زنی به او حسودی نمیکند.
◾️دارم با صدای بلند #شجریان گوش میدهم: جهان پیر است و بی بنیاد/ از این فرهادکُش فریاد/ که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
◾️به عکس و لبخندها و سلفیهای سرخوشانه دیگران حسادت نکنیم، خیلی هم باورشان نکنیم، فقط دعا کنیم خدا کند آن لحظه شوم را نرساند، لحظهای که خشم ارباب مغزت شود.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍احسان محمدی
⛔️ معلم عربیمان کوتاه قد و تندخو بود. علی را بلند کرد و پرسید: «دیک» چی میشه؟
علی، مرغ و خروس را قاطی کرد. چشمهای آقای معلم مثل کروکودیلی که پای آهوی نوبالغی توی گِل کنار برکه گیر کند برق زد. آرام آمد طرفش برای شکنجه مورد علاقهاش.
⛔️ خودکار میگذاشت لای انگشتهای باریک بچهها و آنقدر فشار میداد تا ولو شوند کف کلاس. اما این بار تنوع به خرج داد.
موهای شقیقه علی را از دو طرف سرش گرفت و از زمین بلندش کرد. پسرک لاغری که به زحمت سی کیلو میشد، جیغ میکشید...
◾️بعدها تنبیهبدنی دانشآموزان ممنوع شد. یکی از کسانی که این ماجرا را جدی پیگیری کرد وزیر وقت آموزش و پرورش دولت هاشمیرفسنجانی بود. اسمش؟ #محمدعلی_نجفی!
◾️محمدعلی نجفی که حالا حتماً یک گوشه نشسته و دارد فکر میکند به مسیر پرپیچ و خم زندگیاش. به اینکه چه دانش آموز درسخوانی بود.
↙️ کسب رتبه دوم امتحانات نهایی سال ششم دبیرستانهای ایران
↙️ کسب رتبه اول کنکور ورودی دانشگاه صنعتی شریف
↙️ کسب رتبه اول مسابقات ریاضی دانشجویان سراسر کشور
↙️ کسب رتبه اول در میان فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف
↙️ کسب نمره A+ در تمام دروس در دانشگاه M.I.T آمریکا
◾️به وزیر آموزش و پرورش و علوم شدن. به شهردار تهران شدن. به رئیس سازمان میراث و رئیس سازمان برنامه و بودجه شدن.
به تحسینها، مدالها، افتخارها، به روزی که فسادهای مالی شهرداری را فاش کرد، به روزی که استعفا کرد، به روزی که سرش را گذاشت روی پای #میترا_استاد و رو به دوربین گوشی او سلفی گرفت.
با لبخندی که انگار پوزخند میزد به تمام آنها که زندگی را، پست و مقام و موی سفید را جدی گرفتهاند.
◾️این خلاصه راهرفتهی مردی است که حالا در خلوتش از #شاملو زمزمه میکند: هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم!
◾️او آدم کُشته است. قابل دفاع نیست، حتی اگر محمدعلی نجفی شهردار خوشپوش تهران بوده باشی. حتی اگر توجیه کنی که «با نقشه آمده بود زندگی من را به هم بریزد. میخواست رازهایم را فاش کند».
چه رازی که فاش شدنش از این بدتر بود؟ که حالا شاید وزیر سابق را ببرد پای چوبهدار؟ امان از الاکلنگ روزگار!
◾️نمیدانم چرا از تمام کتاب «ملت عشق» این بخش عجیب توی ذهنم مانده است. وقتی خبر قتل را شنیدم رفتم سراغش.
📕 الیف شافاک مینویسد: «راستش را بخواهید برای همه، بدون استثنا، لحظهای میرسد که میتوانند یکی از بکشند، اما این را اکثر آدمها نمیدانند. نمیخواهند بپذیرند. تا وقتی حادثهای غیرمنتظره باعث میشود خون جلو چشمشان را بگیرد. چقدر هم مطمئنند که دستشان هیچوقت به خون آلوده نمیشود و جان کسی را نمیگیرند. حال آنکه همهچیز به تصادفی بند است. گاهی حرکت چشم و ابرو کافی است تا خون کسی به جوش بیاید. از کاه، کوهی بسازد و سر هیچ و پوچ دعوا و کتککاری راه بیندازد. راستش حتی در زمان و مکان اشتباه بودن کافی است برای آنکه حیوان درون آدمهای پاک و تمیز و باشرف یکدفعه آشکار شود. همه میتوانند آدم بکشند».
◾️فارغ از کار خودشونه گفتنها، اینکه حقش بود یا نه؟ باید اعدام بشود یا نه؟ چرا خونسرد چای مینوشد و بعد مثل یک بازدید اداری از کلانتری دست میدهد؟ چرا لبخند میزند و جوری مقابل دوربین در مورد فاجعه حرف میزند که انگار گزارش #افتتاح یک پل را میدهد؟ اینکه آلت قتاله دست خبرنگار تلویزیون چه میکند و آیا پخش اعتراف قانونی است یا نه؟
◾️همه اینها به کنار، بگذاریم به حساب دادگاه و محکمه و اولیای دم.
فقط یادمان نرود که هر کدام از ما میتوانیم آدم بکشیم. با گلوله، با کلمههایمان. حتی ما که موقع راه رفتن مراقب هستیم روی مورچهها پا نگذاریم.
فقط خدا کند لحظهاش نرسد. ثانیهاش نرسد و اینکه از رتج و درد دیگران شادی نکنیم، تسویه حساب سیاسی نکنیم و یادمان باشد که هرکس به زخم دیگری خندید، روزگار کنار اسمش تیک زد و یکروز، یکوقت و یکجا به او زخمی زد تا دیگران بخندند. به دردش. به رنجش.
◾️میترا استاد حالا در سردخانه خوابیده. توی همان کیسههایی که زیپش را میکشند و هُلت میدهند داخل یک کشوی کوچک. آنقدر تنگ است که نمیتوانی سلفی بگیری. این پایان قصه زنی شد که میگفت او و نجفی عاشق هم هستند و دیگران حسودی میکنند.
◾️حالا آسوده از قضاوتها خوابیده است، خبرها را نمیخواند، توئیت ها را نمیبیند، نگران به هم ریختن آشپزخانهاش نیست و البته هیچ زنی به او حسودی نمیکند.
◾️دارم با صدای بلند #شجریان گوش میدهم: جهان پیر است و بی بنیاد/ از این فرهادکُش فریاد/ که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
◾️به عکس و لبخندها و سلفیهای سرخوشانه دیگران حسادت نکنیم، خیلی هم باورشان نکنیم، فقط دعا کنیم خدا کند آن لحظه شوم را نرساند، لحظهای که خشم ارباب مغزت شود.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95