به دعوت و لطف دوست خوبم دکتر رضا شاه ملکی به مدرسه راهنمایی رفتم تا با بچه های یکی دو کلاسش حرف بزنم. بازگشت از دانشگاه به مدرسه فوق العاده بود.آنها نسل در راه هستند؛پرشور، کنجکاو.
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
🌱وفای به عهد عروس و داماد سبزاندیش ایلامی
🌱زوج ایلامی که امسال سبزترین پیمان سال ایران را با هم بستند به قول خود عمل کردند.
http://zistboom.com/fa/news/35700
🖋 @ehsanmohammadi95
🌱زوج ایلامی که امسال سبزترین پیمان سال ایران را با هم بستند به قول خود عمل کردند.
http://zistboom.com/fa/news/35700
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺بی رحمی خبر!
✍ #احسان_محمدی
🔰خبرگزاری ها نوشتند: ششمین محموله حاوی بقایای پیکر جانباختگان سانحه هوایی به پزشکی قانونی منتقل شد
🔺خبر فقط ۱۳ کلمه است. برای بیشتر ما فقط یک #خبر است اما برای خانواده هایی که هر بار تکه ای از تن عزیزان شان از #دنا پایین می آید چطور؟
🔺 تصورش هم تن آدم را می لرزاند. اینکه پاره های تن پدری، مادری، فرزندی، معشوقه ای ... را می آورند و مثل تکه های پازل می گذارند کنار هم و ما خبرش را می خوانیم ... نفرین به خبرهای همه تلخ که خفه مان کرده توی این سرزمین!
🔺 خدا به خانواده‌هایشان صبر بدهد، آرامش بدهد... امان از خبرهای تلخ...
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ #احسان_محمدی
🔰خبرگزاری ها نوشتند: ششمین محموله حاوی بقایای پیکر جانباختگان سانحه هوایی به پزشکی قانونی منتقل شد
🔺خبر فقط ۱۳ کلمه است. برای بیشتر ما فقط یک #خبر است اما برای خانواده هایی که هر بار تکه ای از تن عزیزان شان از #دنا پایین می آید چطور؟
🔺 تصورش هم تن آدم را می لرزاند. اینکه پاره های تن پدری، مادری، فرزندی، معشوقه ای ... را می آورند و مثل تکه های پازل می گذارند کنار هم و ما خبرش را می خوانیم ... نفرین به خبرهای همه تلخ که خفه مان کرده توی این سرزمین!
🔺 خدا به خانواده‌هایشان صبر بدهد، آرامش بدهد... امان از خبرهای تلخ...
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺 عذرخواهی کنید آقای رئیس جمهور!
#احسان_محمدی
🔰 در انتخابات ۹۶ به #حسن_روحانی رای دادم ولی اعتقاد دارم به خاطر جملات ناپخته اش باید از مخالفان دولت عذرخواهی کند. بی لکنت، بی بهانه، بی اما و اگر و منظورم این نبود و ...
🔰 او گفت مخالفان دولت #کم_عقل هستند. طبعا" این جمله مقدمه و موخره داشت اما عین جملاتش همین بود. چرا و با چه استدلالی مخالف دولت کم عقل است؟
🔰 هیچ دولتی مقدس نیست. نه دولت #بازرگان که تحت شدیدترین فشارها بود، نه دولت #میر_محصور، نه دولت #هاشمی، نه #خاتمی و #احمدی_نژاد.
تجربه نشان داده که بعضی دولتمردان در این چهاردهه نه فقط خردمند نبوده اند که گاهی از میانگین هوشی جامعه هم پایین تر بوده اند. اگر کسی با آنها مخالف باشد کم عقل است؟!
🔰این گفتارهای پر طعن و متلک چه چیزی را تا حالا حل کرده؟ به روزگار #احمدی_نژاد نگاه کنید که گفت کابینه اش خط قرمزش است. الان کو کابینه؟ کو محمود؟ کو خط قرمز؟
🔰 در ایران بیش از ۱۱ هزار امام زاده داریم، همه مقدس. دهها چهره سیاسی داریم که نمی شود نقدشان کرد. همه مقدس... مقدسات کم داریم که دولت را هم مقدس کردید و مخالفت با آن را نشانه کم عقلی می دانید؟
🔰 آقای رییس جمهور! شما را دوست دارم اما حقیقت را هزار بار بیشتر از شما.
عذرخواهی کنید و به جای متلک پرانی و بهانه دادن دست منتقدان تان، در حد اختیارات تان برای بیکاری و نارضایتی عمومی تدبیری بیابید!
🖋 @ehsanmohammadi95
#احسان_محمدی
🔰 در انتخابات ۹۶ به #حسن_روحانی رای دادم ولی اعتقاد دارم به خاطر جملات ناپخته اش باید از مخالفان دولت عذرخواهی کند. بی لکنت، بی بهانه، بی اما و اگر و منظورم این نبود و ...
🔰 او گفت مخالفان دولت #کم_عقل هستند. طبعا" این جمله مقدمه و موخره داشت اما عین جملاتش همین بود. چرا و با چه استدلالی مخالف دولت کم عقل است؟
🔰 هیچ دولتی مقدس نیست. نه دولت #بازرگان که تحت شدیدترین فشارها بود، نه دولت #میر_محصور، نه دولت #هاشمی، نه #خاتمی و #احمدی_نژاد.
تجربه نشان داده که بعضی دولتمردان در این چهاردهه نه فقط خردمند نبوده اند که گاهی از میانگین هوشی جامعه هم پایین تر بوده اند. اگر کسی با آنها مخالف باشد کم عقل است؟!
🔰این گفتارهای پر طعن و متلک چه چیزی را تا حالا حل کرده؟ به روزگار #احمدی_نژاد نگاه کنید که گفت کابینه اش خط قرمزش است. الان کو کابینه؟ کو محمود؟ کو خط قرمز؟
🔰 در ایران بیش از ۱۱ هزار امام زاده داریم، همه مقدس. دهها چهره سیاسی داریم که نمی شود نقدشان کرد. همه مقدس... مقدسات کم داریم که دولت را هم مقدس کردید و مخالفت با آن را نشانه کم عقلی می دانید؟
🔰 آقای رییس جمهور! شما را دوست دارم اما حقیقت را هزار بار بیشتر از شما.
عذرخواهی کنید و به جای متلک پرانی و بهانه دادن دست منتقدان تان، در حد اختیارات تان برای بیکاری و نارضایتی عمومی تدبیری بیابید!
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
🔰 لطف سهند ایرانمهر که بی اغراق از قلمش می آموزم. در کانالش نوشته👇
احسان محمدی رو تا حالا ندیدم هرچند از صدقه سر تلگرام به اصطلاح "مجازی" دوستیم و حقیقی، قلمِ سرشار از زندگیش رو دوست دارم و میل ناتمام و همراه با عملش برای بهبود جهان رو ستایش میکنم. امروز فهمیدم کانالش تقریبا بیست روز پیش یکساله شده و متاسفانه من فراموش کردم که حتا بهش تبریک بگم با این‌حال الان آرزو میکنم عمر قلمش، بیش باشه!
@sahandiranmehr
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰 لطف سهند ایرانمهر که بی اغراق از قلمش می آموزم. در کانالش نوشته👇
احسان محمدی رو تا حالا ندیدم هرچند از صدقه سر تلگرام به اصطلاح "مجازی" دوستیم و حقیقی، قلمِ سرشار از زندگیش رو دوست دارم و میل ناتمام و همراه با عملش برای بهبود جهان رو ستایش میکنم. امروز فهمیدم کانالش تقریبا بیست روز پیش یکساله شده و متاسفانه من فراموش کردم که حتا بهش تبریک بگم با این‌حال الان آرزو میکنم عمر قلمش، بیش باشه!
@sahandiranmehr
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف‌اند
منِ کافر همه شب با تو به آغوش کشم
#خواجوی_کرمانی
🖋 @ehsanmohammadi95
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف‌اند
منِ کافر همه شب با تو به آغوش کشم
#خواجوی_کرمانی
🖋 @ehsanmohammadi95
🚟🚟🚝 تی شرت فروش و مرد ثابت قدم!
#مترو_نوشت
✍ #احسان_محمدی
- ارزون تر بده. دوتاش رو ببرم.
- نه به مولا! برام صرف نمی کنه. تکیش رو میدم هجده تومن. دوتاش رو خواستی برداری آخرش میدم سی و چهار.
👚 پسر جوان تی شرت و شلوار راحتی آورده بود توی قطار و می فروخت. چند تایی را هم با رخت آویز به میله فلزی وسط واگن آویزان کرده بود.
- هر طرح و رنگی بخواید دارم. پول هم باهاتون نیست دستگاه پُز دارم. خانوما و آقایون! لباس عیدتون رو همینجا بخرید!
👕 چند تی شرت را هم گذاشت روی صندلی خالی جلوی من. داشتم به تقلایش نگاه می کردم. زنی که کنارم نشسته بود یواش گفت:
- آسایش نداریم از دست اینا. همین مونده گوسفند زنده بیارن تو مترو بفروشن! مراعات نمی کنن.
👴 مردی پنجاه و چندساله که موهای سرش ریخته بود و ابروها و سبیل هایش را سیاه غلیظ رنگ کرده بود گفت:
- کار نیست خانوم. اینا هم یه لقمه نون در میارن. این کار رو نکنن چکار کنن؟ از زیر زمین برن روی زمین دنبال کار خلاف؟
😊 لحنش آرام، مهربان و متواضعانه بود. مثل بیشتر مردهای ایرانی در برخورد با زن ها. محافظه کارانه و محتاط و یکجور مودبانه ی خود ملوس پندارانه اغراق شده. چیزی مثل همان «بانو» نوشتن در کامنت ها.
- چی بگم والا! اما خب اینم درست نیست. این مدلیش رو ندیده بودم. هیچ جای دنیا اینجور نیست. سرم رفت!
رویم نمی شد برگردم و به چهره اش نگاه کنم. یا حتی بپرسم «ببخشید شما چند جای دنیا رفتی ببینی اینطوره یا نیست بانو؟»
به دست های زن نگاه کردم. نگین انگشترش آبی بود. مثل چشم های #بهرام_رادان.
💅 زن ها وقتی سن شان کمی می رود بالا پوست دستشان براق می شود. نه مثل فلس های ماهی. پوست دیگر آن طراوات قبل را ندارد. کرم هم که می زنند انگار نمی رود به خوردش. روی پوستِ سمج می ماند.
☺️ مرد زیپ کاپشن نیمدار قهوه ای اش را بالا کشید. از شیشه نگاهی به بیرون کرد. یکدفعه انگار یادش رفت که حامی حقوق بشر به ویژه فروشندگان مترو است. با همان لحن لطیف همدلجویانه گفت:
- شما هم حق دارید.
😡 بعد تند رو کرد به پسر دستفروش و گفت:
- آقا میشه آروم تر حرف بزنی؟ ما خسته ایم. از صُب سرکار بودیم الان سرمون رفت! اینجا رو کردی بازار سیداسمال!!
👀 چشم های من عین همون گرگ که می افتاد دنبال #میگ_میگ از حدقه زد بیرون. دلم می خواست بگویم:
- حاجی! شما تا چند دقیقه پیش حامی دستفروشا بودی حالا شدی حامی این خانم؟ مشکل برات پیش آمده کسَگم!
👀 ترسیدم آنطور که اوج گرفته یک دفعه از توی کاپشن اش یک #شات_گان_وینچستر بیاورد بیرون من را بدوزد به صندلی، دود لوله اسلحه را فوت کند بعد با زن ایستگاه کرج پیاده شود و در افق گم شوند! فقط لبخندی مرموز زدم.
🖋 @ehsanmohammadi95
#مترو_نوشت
✍ #احسان_محمدی
- ارزون تر بده. دوتاش رو ببرم.
- نه به مولا! برام صرف نمی کنه. تکیش رو میدم هجده تومن. دوتاش رو خواستی برداری آخرش میدم سی و چهار.
👚 پسر جوان تی شرت و شلوار راحتی آورده بود توی قطار و می فروخت. چند تایی را هم با رخت آویز به میله فلزی وسط واگن آویزان کرده بود.
- هر طرح و رنگی بخواید دارم. پول هم باهاتون نیست دستگاه پُز دارم. خانوما و آقایون! لباس عیدتون رو همینجا بخرید!
👕 چند تی شرت را هم گذاشت روی صندلی خالی جلوی من. داشتم به تقلایش نگاه می کردم. زنی که کنارم نشسته بود یواش گفت:
- آسایش نداریم از دست اینا. همین مونده گوسفند زنده بیارن تو مترو بفروشن! مراعات نمی کنن.
👴 مردی پنجاه و چندساله که موهای سرش ریخته بود و ابروها و سبیل هایش را سیاه غلیظ رنگ کرده بود گفت:
- کار نیست خانوم. اینا هم یه لقمه نون در میارن. این کار رو نکنن چکار کنن؟ از زیر زمین برن روی زمین دنبال کار خلاف؟
😊 لحنش آرام، مهربان و متواضعانه بود. مثل بیشتر مردهای ایرانی در برخورد با زن ها. محافظه کارانه و محتاط و یکجور مودبانه ی خود ملوس پندارانه اغراق شده. چیزی مثل همان «بانو» نوشتن در کامنت ها.
- چی بگم والا! اما خب اینم درست نیست. این مدلیش رو ندیده بودم. هیچ جای دنیا اینجور نیست. سرم رفت!
رویم نمی شد برگردم و به چهره اش نگاه کنم. یا حتی بپرسم «ببخشید شما چند جای دنیا رفتی ببینی اینطوره یا نیست بانو؟»
به دست های زن نگاه کردم. نگین انگشترش آبی بود. مثل چشم های #بهرام_رادان.
💅 زن ها وقتی سن شان کمی می رود بالا پوست دستشان براق می شود. نه مثل فلس های ماهی. پوست دیگر آن طراوات قبل را ندارد. کرم هم که می زنند انگار نمی رود به خوردش. روی پوستِ سمج می ماند.
☺️ مرد زیپ کاپشن نیمدار قهوه ای اش را بالا کشید. از شیشه نگاهی به بیرون کرد. یکدفعه انگار یادش رفت که حامی حقوق بشر به ویژه فروشندگان مترو است. با همان لحن لطیف همدلجویانه گفت:
- شما هم حق دارید.
😡 بعد تند رو کرد به پسر دستفروش و گفت:
- آقا میشه آروم تر حرف بزنی؟ ما خسته ایم. از صُب سرکار بودیم الان سرمون رفت! اینجا رو کردی بازار سیداسمال!!
👀 چشم های من عین همون گرگ که می افتاد دنبال #میگ_میگ از حدقه زد بیرون. دلم می خواست بگویم:
- حاجی! شما تا چند دقیقه پیش حامی دستفروشا بودی حالا شدی حامی این خانم؟ مشکل برات پیش آمده کسَگم!
👀 ترسیدم آنطور که اوج گرفته یک دفعه از توی کاپشن اش یک #شات_گان_وینچستر بیاورد بیرون من را بدوزد به صندلی، دود لوله اسلحه را فوت کند بعد با زن ایستگاه کرج پیاده شود و در افق گم شوند! فقط لبخندی مرموز زدم.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻 گله های مدیران
_ در حادثه سقوط هواپیمای #دنا چهار نفر بدون هماهنگی و صرفا" بر اساس احساسات به کوه زده بودند، شب تماس گرفتند که داریم یخ می زنیم! ما دو هلی کوپتر را با تجهیزات و صرف هزینه و خطر شبانه برای نجات فرستادیم که وسایل گرمایی و تغذیه پایین فرستادند که حتی دست شان نرسید و روز بعد به زحمت نجات پیدا کردند.
🔺(نجار؛ رئیس سازمان مدیریت بحران کشور/همایش ملی رسانه ها و فناوری های اطلاعاتی در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی)
🖋 @ehsanmohammadi95
_ در حادثه سقوط هواپیمای #دنا چهار نفر بدون هماهنگی و صرفا" بر اساس احساسات به کوه زده بودند، شب تماس گرفتند که داریم یخ می زنیم! ما دو هلی کوپتر را با تجهیزات و صرف هزینه و خطر شبانه برای نجات فرستادیم که وسایل گرمایی و تغذیه پایین فرستادند که حتی دست شان نرسید و روز بعد به زحمت نجات پیدا کردند.
🔺(نجار؛ رئیس سازمان مدیریت بحران کشور/همایش ملی رسانه ها و فناوری های اطلاعاتی در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی)
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from سهند ایرانمهر
ارسالی خوانندگان
به نام خدا
سلام
من زینب آذرمند، به همراه همسرم یحیی شامخی این کانال رو برای معرفی بنیاد عماد و فعالیت‌هاش درست کردیم. راهي که بتونیم با شما در ارتباط باشیم و از کمک‌هاتون استفاده کنیم تا خدمتی رو که فکر می‌کنیم خيلي ضروريه ارائه بدیم.
ما که برای تحصیل به امریکا رفته بودیم بعد از به دنیا اومدن عماد پسرمون و انتقالش به نزدیک‌ترین بیمارستان تو يه شهر دیگه با نیازی حیاتی مواجه شدیم که تا به حال بهش فکر هم نکرده بودیم. اینکه در طول بستری عماد کجا بخوابیم، چی بخوریم، و ابتدایی‌ترین نیازهامون مثل حمام کردن و شستن لباس و یه استراحت کوتاه روزانه رو چطوری تامین کنیم. این رو هم فهمیدیم که دوره‌ی درمان بچه‌ها می تونه ماه‌ها طول بکشه همون طور که عماد بیشتر از ۷ ماه از یک سال زندگیش رو در بیمارستان گذروند.
این نیاز بیشتر از چهل ساله در آمریکا دیده شده وبطور سازمان‌یافته پاسخ داده میشه. در واقع کنار هر بیمارستان کودکان،يه خیریه‌ی زنجیره‌ای اتاقی برای خواب، غذای گرم و کلی امکانات دیگه به خانواده‌های کودکان بیمار ارائه می‌ده. استفاده از این امکانات به ما کمک کرد بتونیم با روحیه‌ی بالا و با انرژی، حضور موثرتری برای عماد داشته باشیم و باهاش زندگی لذت‌بخشی رو حتی در بیمارستان تجربه کنیم.
عماد از پیش ما رفت، اما حضور او و برکت وجودش به ما این انگیزه رو داد كه «بنیاد عماد» رو برای حمایت از خانواده‌هایی در شرایط مشابه با خودمون راه‌اندازی کنیم. امیدواریم بتونیم همه با هم کنار خانواده‌هایی باشیم که دوران سخت بیماری بچه‌هاشون رو میگذرونن و واقعا نیاز به یاری دارند. البته عمیقا باور داریم خیلی بیشتر از این خانواده‌ها، ما خودمون نیاز داریم خدمت به اطرافیانمون رو تجربه کنیم و با قدم‌هایی هرچند کوچيک، امید به بهبودی شرایط رو تو دلمون زنده نگه داریم.
به قول یک استاد عزیز، به نام او، با یاد او و به یاری‌اش...
پیوستن به کانال:
@EmadFoundation
🌍 EmadFoundation.org
https://goo.gl/L2fpJH
به نام خدا
سلام
من زینب آذرمند، به همراه همسرم یحیی شامخی این کانال رو برای معرفی بنیاد عماد و فعالیت‌هاش درست کردیم. راهي که بتونیم با شما در ارتباط باشیم و از کمک‌هاتون استفاده کنیم تا خدمتی رو که فکر می‌کنیم خيلي ضروريه ارائه بدیم.
ما که برای تحصیل به امریکا رفته بودیم بعد از به دنیا اومدن عماد پسرمون و انتقالش به نزدیک‌ترین بیمارستان تو يه شهر دیگه با نیازی حیاتی مواجه شدیم که تا به حال بهش فکر هم نکرده بودیم. اینکه در طول بستری عماد کجا بخوابیم، چی بخوریم، و ابتدایی‌ترین نیازهامون مثل حمام کردن و شستن لباس و یه استراحت کوتاه روزانه رو چطوری تامین کنیم. این رو هم فهمیدیم که دوره‌ی درمان بچه‌ها می تونه ماه‌ها طول بکشه همون طور که عماد بیشتر از ۷ ماه از یک سال زندگیش رو در بیمارستان گذروند.
این نیاز بیشتر از چهل ساله در آمریکا دیده شده وبطور سازمان‌یافته پاسخ داده میشه. در واقع کنار هر بیمارستان کودکان،يه خیریه‌ی زنجیره‌ای اتاقی برای خواب، غذای گرم و کلی امکانات دیگه به خانواده‌های کودکان بیمار ارائه می‌ده. استفاده از این امکانات به ما کمک کرد بتونیم با روحیه‌ی بالا و با انرژی، حضور موثرتری برای عماد داشته باشیم و باهاش زندگی لذت‌بخشی رو حتی در بیمارستان تجربه کنیم.
عماد از پیش ما رفت، اما حضور او و برکت وجودش به ما این انگیزه رو داد كه «بنیاد عماد» رو برای حمایت از خانواده‌هایی در شرایط مشابه با خودمون راه‌اندازی کنیم. امیدواریم بتونیم همه با هم کنار خانواده‌هایی باشیم که دوران سخت بیماری بچه‌هاشون رو میگذرونن و واقعا نیاز به یاری دارند. البته عمیقا باور داریم خیلی بیشتر از این خانواده‌ها، ما خودمون نیاز داریم خدمت به اطرافیانمون رو تجربه کنیم و با قدم‌هایی هرچند کوچيک، امید به بهبودی شرایط رو تو دلمون زنده نگه داریم.
به قول یک استاد عزیز، به نام او، با یاد او و به یاری‌اش...
پیوستن به کانال:
@EmadFoundation
🌍 EmadFoundation.org
https://goo.gl/L2fpJH
▪️چند نفر آرزو کرده بودند جای تو باشند؟
▪️بازیکن تیم ملی ایتالیا، کاپیتان فیورنتینا، خوش قد و بالا ... داویده آستوری شب خوابید، صبح هرگز بیدار نشد!
▪️ #پوزخند_زندگی
🖋 @ehsanmohammadi95
▪️بازیکن تیم ملی ایتالیا، کاپیتان فیورنتینا، خوش قد و بالا ... داویده آستوری شب خوابید، صبح هرگز بیدار نشد!
▪️ #پوزخند_زندگی
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ ما اشتباهی هستیم؟!
#احسان_محمدی
1⃣ "من اشتباهی ام... من از اولش هم اشتباهی بودم... بله من یادم رفت که این‌ها مال من نیست و من اشتباهی ام، تقصیر من بود... تقصیر دیگران هم بود... اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم... من هیچ چیز رو توی جیبم نذاشتم... من از سهم کسی نزدم... من فقط اشتباهی بودم... خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم... خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم... من فقط اشتباهی بودم... چه دفاعی از خودم بکنم؟... من بی دفاعم... حالا من مانده‌ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم... جناب قاضی من از هیچ‌کس توقعی ندارم... خدایا تو منو ببخش... من اشتباهی بودم" (مهران مدیری_مرد هزارچهره)
2⃣ یادداشت #روز_قشنگ_آزادی نوشته استاد محسن رنانی در مورد بازی پرسپولیس و استقلال را احتمالا" خوانده اید. مثل عموم نوشته های او، خواندنی، آموختنی و شورانگیز بود اما ...
اما نکته ای که شگفت زده ام کرد این بود که چطور یک استاد برجسته که در حوزه اقتصاد و جامعه شناسی صاحب نقد و نظر است هرگز ورزشگاه نرفته؟! چطور پدیده شگفتی مثل فوتبال که به شدت جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده او را وسوسه نکرده و هرگز نرفته بین تماشاگران که برشی واقعی _نه گلخانه ای_ از جامعه هستند را ببیند؟ این گسست میان بدنه روشنفکری و مردم کف خیابان نیست؟
3⃣ به همایش ملی رسانه ها و فناوری های اطلاعاتی در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی به میزبانی دانشگاه علامه طباطبایی دعوت شدم که در مورد شایعات رسانه ای در مواجهه با بلایای طبیعی سخنرانی کنم.
احتمالا" کم سن ترین و بی عنوان ترین سخنران هستم. بیشتر سخنرانان دارای عنوان و کرسی و جایگاه ملی بودند. در مقابل بیشتر آنها که دامت افاضات بودند من دامت اضافاتی بیش نبودم اما...
اما بعضی از سخنرانی ها _تکرار می کنم بعضی_ را که گوش می دادم احساس می کردم #من_اشتباهی_هستم! حرف های کلیشه ای، قالبی و دور از متن جامعه واقعی. باور کردنش سخت است که هنوز برخی از چهره های حتی دانشگاهی این همه دورتر از دغدغه های مردم ایستاده اند. در یک فضای گلخانه ای رویاپردازانه.
مثلا" مدیری آمده بود و می گفت: خوب است که ما به مردم آموزش بدهیم که در مقابل بحران خونسردی شان را حفظ کنند!
مُشتی بیانات این شکلی فرمود و رفت! مصداق واقعی هدر دادن وقت و فرسودن مغز دیگران!
البته چند استاد هم منطقی، جسور و محترم حرف زدند که آموختنی بود اما فضای گلخانه ای خطرناک است. از این گلخانه ها فرار کنیم. سرک بکشیم بیرون و دنیا را ببینیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
#احسان_محمدی
1⃣ "من اشتباهی ام... من از اولش هم اشتباهی بودم... بله من یادم رفت که این‌ها مال من نیست و من اشتباهی ام، تقصیر من بود... تقصیر دیگران هم بود... اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم... من هیچ چیز رو توی جیبم نذاشتم... من از سهم کسی نزدم... من فقط اشتباهی بودم... خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم... خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم... من فقط اشتباهی بودم... چه دفاعی از خودم بکنم؟... من بی دفاعم... حالا من مانده‌ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم... جناب قاضی من از هیچ‌کس توقعی ندارم... خدایا تو منو ببخش... من اشتباهی بودم" (مهران مدیری_مرد هزارچهره)
2⃣ یادداشت #روز_قشنگ_آزادی نوشته استاد محسن رنانی در مورد بازی پرسپولیس و استقلال را احتمالا" خوانده اید. مثل عموم نوشته های او، خواندنی، آموختنی و شورانگیز بود اما ...
اما نکته ای که شگفت زده ام کرد این بود که چطور یک استاد برجسته که در حوزه اقتصاد و جامعه شناسی صاحب نقد و نظر است هرگز ورزشگاه نرفته؟! چطور پدیده شگفتی مثل فوتبال که به شدت جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده او را وسوسه نکرده و هرگز نرفته بین تماشاگران که برشی واقعی _نه گلخانه ای_ از جامعه هستند را ببیند؟ این گسست میان بدنه روشنفکری و مردم کف خیابان نیست؟
3⃣ به همایش ملی رسانه ها و فناوری های اطلاعاتی در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی به میزبانی دانشگاه علامه طباطبایی دعوت شدم که در مورد شایعات رسانه ای در مواجهه با بلایای طبیعی سخنرانی کنم.
احتمالا" کم سن ترین و بی عنوان ترین سخنران هستم. بیشتر سخنرانان دارای عنوان و کرسی و جایگاه ملی بودند. در مقابل بیشتر آنها که دامت افاضات بودند من دامت اضافاتی بیش نبودم اما...
اما بعضی از سخنرانی ها _تکرار می کنم بعضی_ را که گوش می دادم احساس می کردم #من_اشتباهی_هستم! حرف های کلیشه ای، قالبی و دور از متن جامعه واقعی. باور کردنش سخت است که هنوز برخی از چهره های حتی دانشگاهی این همه دورتر از دغدغه های مردم ایستاده اند. در یک فضای گلخانه ای رویاپردازانه.
مثلا" مدیری آمده بود و می گفت: خوب است که ما به مردم آموزش بدهیم که در مقابل بحران خونسردی شان را حفظ کنند!
مُشتی بیانات این شکلی فرمود و رفت! مصداق واقعی هدر دادن وقت و فرسودن مغز دیگران!
البته چند استاد هم منطقی، جسور و محترم حرف زدند که آموختنی بود اما فضای گلخانه ای خطرناک است. از این گلخانه ها فرار کنیم. سرک بکشیم بیرون و دنیا را ببینیم.
🖋 @ehsanmohammadi95