#اتفاق_خوب_روز
با کمک یک انسان نیک اندیش و چند دوست عزیز در سیستان و بلوچستان، لرستان، کرمان، کردستان، ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی، چهارمحال و بختیاری و هرمزگان قریب به 20 میلیون تومان لوازم التحریر خریداری کردیم و بین بچه های نیازمند توزیع شد.
زندگی این روزها با ما مهربان نیست، ما با هم مهربان باشیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
با کمک یک انسان نیک اندیش و چند دوست عزیز در سیستان و بلوچستان، لرستان، کرمان، کردستان، ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی، چهارمحال و بختیاری و هرمزگان قریب به 20 میلیون تومان لوازم التحریر خریداری کردیم و بین بچه های نیازمند توزیع شد.
زندگی این روزها با ما مهربان نیست، ما با هم مهربان باشیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
وسط قیل و قال این روزها که همه کلاه خودمان را چسبیده ایم و "پول حکم می کند، زر خدا شده"، یک دندانپزشک محترم برایم تعریف کرد که تعرفه هایش را برخلاف بسیاری هم صنفان، گران نکرده و نمی کند.
🖋 @ehsanmohammadi95
وسط قیل و قال این روزها که همه کلاه خودمان را چسبیده ایم و "پول حکم می کند، زر خدا شده"، یک دندانپزشک محترم برایم تعریف کرد که تعرفه هایش را برخلاف بسیاری هم صنفان، گران نکرده و نمی کند.
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
مهمان دوستی بودم که زنگ در خانه اش را زدند و معلوم شد یکی از شیشه های عقب ماشین را باز گذاشته ام.
رفتم پایین. پسر جوانی توی پراید نشسته بود و گفت نیم ساعته زنگ تمام واحدهای کوچه رو زدم. عذرخواستم به خاطر بی دقتی و تشکر کردم.
هنوز در این آشوب زندگی، انسان های خوب کنارمان زندگی می کنند، فقط صدای آدم های بد بلندتر است و ما خو کرده ایم به "زشت دیدن" و از اتفاقات بد گفتن!
🖋 @ehsanmohammadi95
مهمان دوستی بودم که زنگ در خانه اش را زدند و معلوم شد یکی از شیشه های عقب ماشین را باز گذاشته ام.
رفتم پایین. پسر جوانی توی پراید نشسته بود و گفت نیم ساعته زنگ تمام واحدهای کوچه رو زدم. عذرخواستم به خاطر بی دقتی و تشکر کردم.
هنوز در این آشوب زندگی، انسان های خوب کنارمان زندگی می کنند، فقط صدای آدم های بد بلندتر است و ما خو کرده ایم به "زشت دیدن" و از اتفاقات بد گفتن!
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
سالمند هر کس جداً احتیاج دارد خواهشاً بردارد.
🍏 بخشندگی در خیابان تَپَلی باغ تبریز
📸 سئویل محدث
🖋 @ehsanmohammadi95
سالمند هر کس جداً احتیاج دارد خواهشاً بردارد.
🍏 بخشندگی در خیابان تَپَلی باغ تبریز
📸 سئویل محدث
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
بانک ملی از امروز لباس کُردی را به عنوان لباس رسمی کارکنان مرد خود در استانهای کُردنشین به رسمیت شناخت.
💐 ایران با رنگینکمان اقوام زیباتر است.
😊 @ehsanmohammadi95
بانک ملی از امروز لباس کُردی را به عنوان لباس رسمی کارکنان مرد خود در استانهای کُردنشین به رسمیت شناخت.
💐 ایران با رنگینکمان اقوام زیباتر است.
😊 @ehsanmohammadi95
روزنوشتهای احسان محمدی
📺 دنیا دوران دورانَ، دنیا دَسمال دَسَ... این متن را برای رادیو شب نوشتم و خواندم. دوستش دارم. 🌎 قابل توجه آنها که فکر میکنند فرمانروایان ابدی کرهزمین هستند و آنها که "هر که بریزه شاهدونه، فکر میکنن خداشونه"! ⛔️ هیچچیز این زندگی همیشگی نیست. نه اشکاش،…
#اتفاق_خوب_روز
امروز در ارومیه کاملاً اتفاقی آقای دکتری را دیدم که چندی قبل پیام داده بود که این ویدئوی👆 شما در بدترین روزهای زندگیام به دادم رسید. گپ زدیم. چه حس خوبی بود.
↙️ در دورهمی هم دوستی گفت که #اتفاق_خوب_روز حالش را بهتر میکرده، به احترام او و همه خوانندگانی که پیام داده بودند که این بخش را از سر بگیرم، اگر عمری بود و حال خوبی، هر شب مینویسم.
به امید حال خوب برای شما و ایران عزیز
🖋 @ehsanmohammadi95
امروز در ارومیه کاملاً اتفاقی آقای دکتری را دیدم که چندی قبل پیام داده بود که این ویدئوی👆 شما در بدترین روزهای زندگیام به دادم رسید. گپ زدیم. چه حس خوبی بود.
↙️ در دورهمی هم دوستی گفت که #اتفاق_خوب_روز حالش را بهتر میکرده، به احترام او و همه خوانندگانی که پیام داده بودند که این بخش را از سر بگیرم، اگر عمری بود و حال خوبی، هر شب مینویسم.
به امید حال خوب برای شما و ایران عزیز
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
در زنجان برای نهار توقف کردیم. رستوران کوچکی بود با دکور نیمهسنتی. مرد و زنی با دو دختر نوجوانشان ادارهاش میکردند. دخترها و مادرشان لباس محلی تنشان کردهبودند. لباسهای رنگارنگ و پوشیده. خوشحالم که هر روز رنگهای بیشتری در کوچه و خیابان میبینم، رنگهایی که سیاهی تحمیلی را گوشهگیر میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
در زنجان برای نهار توقف کردیم. رستوران کوچکی بود با دکور نیمهسنتی. مرد و زنی با دو دختر نوجوانشان ادارهاش میکردند. دخترها و مادرشان لباس محلی تنشان کردهبودند. لباسهای رنگارنگ و پوشیده. خوشحالم که هر روز رنگهای بیشتری در کوچه و خیابان میبینم، رنگهایی که سیاهی تحمیلی را گوشهگیر میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
حوالی ساعت نه شب در مغازه کفشفروشی، فروشنده با بداخلاقی و بیحوصلگی جوابهای سربالایی به یک مشتری که مرد میانسالی بود داد، مرد ولی آرام لبخند زد و گفت: پسرم! میدونم آخر وقته خستهای، خسته نباشی.
بعد بدون اینکه منتظر جوابی بماند رفت بیرون.
به آرامش و تسلطش به خشمی که میتوانست اوقات همه را خراب کند غبطه خوردم. در چهره پسر فروشنده آشکارا میشد پیشمانی را دید. گذشت و صبوری معلمهای بیهیاهویی هستند.
🖋 @ehsanmohammadi95
حوالی ساعت نه شب در مغازه کفشفروشی، فروشنده با بداخلاقی و بیحوصلگی جوابهای سربالایی به یک مشتری که مرد میانسالی بود داد، مرد ولی آرام لبخند زد و گفت: پسرم! میدونم آخر وقته خستهای، خسته نباشی.
بعد بدون اینکه منتظر جوابی بماند رفت بیرون.
به آرامش و تسلطش به خشمی که میتوانست اوقات همه را خراب کند غبطه خوردم. در چهره پسر فروشنده آشکارا میشد پیشمانی را دید. گذشت و صبوری معلمهای بیهیاهویی هستند.
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
صبح راننده اسنپ یک خیابان را اشتباه رفت، عذرخواهی کرد. گفتم آقا چیزی نشده. خیلی جدی و با مسئولیتپذیری گفت: وظیفه منه درست رانندگی کنم، اشتباه کردم و باید عذرخواهی کنم.
مدتها بود چنین رفتاری ندیده بود. ما و پذیرش اشتباه؟ حاشا و کلا!
🖋 @ehsanmohammadi95
صبح راننده اسنپ یک خیابان را اشتباه رفت، عذرخواهی کرد. گفتم آقا چیزی نشده. خیلی جدی و با مسئولیتپذیری گفت: وظیفه منه درست رانندگی کنم، اشتباه کردم و باید عذرخواهی کنم.
مدتها بود چنین رفتاری ندیده بود. ما و پذیرش اشتباه؟ حاشا و کلا!
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز
همکاری دارم که هر وقت وارد اتاقم میشود حتماً گردنش را دراز میکند تا مونیتورم را ببیند، امروز که آمد اینکار را نکرد.
🖋 @ehsanmohammadi95
همکاری دارم که هر وقت وارد اتاقم میشود حتماً گردنش را دراز میکند تا مونیتورم را ببیند، امروز که آمد اینکار را نکرد.
🖋 @ehsanmohammadi95