روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!

✍️ #احسان_محمدی

❄️ چند سالی است که دی ماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصه ها که راوی حکایت #بابانوئل و عکس های ایرانیان با چراغ های رنگینٍ آویزان از درخت های کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...

من هم شگفت زده ام از این تب فراگیر. اینکه خانواده هایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن می گیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماه هایش از ژانوبه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن می گیرند؟

😔 در کنار همه دلایلی که جامعه شناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است. وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده می کند و آنها را در خود می شکند به صورت طبیعی دنبال #بهانه های شادی می گردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟

😞 نمی شود با همان ملودی که سینه می زنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمی شوید و کیف نمی کنید؟! اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: « لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیال پردازانه نیست؟

اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخی های بی مزه کسی خندیده اند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!

😞 آقای #قرائتی می گفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!

اعتراف صادقانه ای است. آنقدر که در این سال ها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کرده اید برای #خندیدن آنها کاری کرده اید؟ یادتان می آید سال ها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن! اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمی آید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد می کند؟

😞تا زمانی که شادی «ملی» مثل عزای «ملی» به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشک آفرینان اگر تشویق نمی شوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟ با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمی شود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم می زنند بیرون! ما یاد گرفته ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمی شکنیم، خم می شویم تا تیزی و تندی توفان ها بگذرد و دوباره قامت راست می کنیم.

😞این مردم شادی می خواهند. برای همین از فیلم های کمدی حتی کم مایه هم استقبال می کنند. برای همین حتی بلیط های گران کنسرت های داخلی را می خرند. گمان نکنید همه آنها که می روند کنسرت مرفه های بی درد و پورشه سواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» می روند و «اصل جنس » را گوش می دهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!

😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمی دانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کرده اید؟ شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، چطور به خودتان حق می دهید این همه شادی هایی که مردم در کنج دنج خانه هایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟ دل تان نگرفت و خسته نشدید از این همه خبر «دستگیر 100 جوان در پارتی» ... وقتی دستگیرشان می کنید خوشحالید یا گریه می کنید که چرا جوان ما شادی اش را از #قرص_نشاط_آور و #شیشه تمنا کرده است؟

😞این بچه هایی که دستگیر و بازداشت و محکوم می کنید بیشترشان متولدین دهه های 70 و 80 هستند . فرزندان خودتان، محصول دستورالعمل های تربیتی خودتان از قنداق گرفته تا مهدکودک و دبستان و دبیرستان و دانشگاه! اینها را دیگر نمی توانید بیندازید گردن شاه ستمگر!!

😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش می شویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده! می توانید رشته ی این #چنگ را پاره کنید، می توانید کاسه ی آن #تار را بشکنید، می توانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمی توانید بگوید نخوان!... چکاوک یک دفعه می پرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن می گیرد!
🖋 @ehsanmohammadi95
🐺 💃🏽 از دختران گرگ تا رقصنده های #جامائیکا

✍️ احسان محمدی

🌎 ما فرزندان جغرافیا هستیم. محصول اتفاق. گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در #سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک #قبیله آفریقایی با این ترس بیدار می شود که نکند امروز با #تبر مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند کُشته شود!

🇸🇦 اگر در #عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاَ اسممان #عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، بنز سوار می شدیم و از ایرانی ها بدمان می آمد!

🇯🇲 اگر در #جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم شمال جوج بزنیم! نمی فهمیدیم چه می گوید!

🇩🇰 اگر در #دانمارک به دنیا می آمدیم اسطوره هایمان #وایکینگ ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می دادیم وبه جای #شجریان از #یورن_اینگمن لذت می بردیم.

وقتی همه چیز می تواند در عین سادگی، این همه پیچیده و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض کردن روی کره زمین چقدر عقلانی است؟

🐺 در سال1920یعنی کمتر از صد سال پیش در میرناپور #هند، روستاییان دو دختر هشت و یک و نیم ساله را پیدا کردند که با گله ای از گرگ ها زندگی می کردند. هوا را بو می کشیدند، آنقدر چهار دست و پا راه رفته بودند که تاندون ها و مفصل هایشان کوتاه شده بودو نمی توانستند قامتشان را راست کنند.

🐺 عاشق خوردن گوشت خام مخصوصا" لاشه بودند (آنها را دیده بودند که به شکل تهاجمی کرکس های بزرگ را دنبال می کردند و از اطراف لاشه حیوانات می تاراندند تا خودشان آن گوشت فاسد را بخورند).

🐺 اسم شان را #آمالا و #کامالا گذاشتند. آنها را به پرورشگاه انتقال دادند. دخترها فقط با دهان (بی استفاده از دست) غذا می خوردند. مثل سگ ها آب را با لیس زدن می خوردند. وقتی هوا گرم بود، زبانشان را بیرون می آوردند و له له می زدند. وقتی می ترسیدند یا احساس تهدید می کردند، غرش می کردند و دندان نشان می دادند.

به هنگام خواب به یكدیگر می‌‌پیچیدند و خرناس می‌‌كشیدند. از شب و تاریکی خوششان می آمد، رو به ماه زوزه می کشیدند و ...

🐺 کمی بعد آمالا مریض شد و مرد. کامالا ولی پس از چند سال سرانجام یاد گرفت با کمک دست بخورد و در روشنایی روز احساس راحتی کند. چند کلمه هم یاد گفت. اما او هم در هفده سالگی، مریض شد و مرد.

🌏گاهی فکر می کنم اگر در کنار گرگ ها بزرگ می شدم، الان این گوشی موبایل را با دستم گرفته بودم یا دندانم؟ موسیقی مورد علاقه ام #زوزه بود یا چهچه زدن های قمرالملوک وزیری؟! اگر در آمازون زندگی می کردم نگران مارهای #پیتون بودم یا سقوط یک #پلاسکوی دیگر؟

می گفتم #ایران ای مرز پرگهر یا #نپال ای نامت سرچشمه هنر؟! اگر در #کره_شمالی بودم قلبم را با حرف های #کیم_جونگ_اون کوک می کردم یا در #واتیکان وقتی #پاپ حرف می زد به آن کار دیگر که کشیشان چون به خلوت می روند می کنند فکر می کردم...

⛔️ نمایندگان خودخوانده پروردگار روی زمین! هرکجا که هستید! از پورتوریکو تا سریلانکا، از گینه بیسائو تا فنلاند! تشنگان و شیفتگان صاحبان قدرت؛ شاهان، امپراطوران، خلیفه ها و پریزیدنت ها! دست از این مطلق بودن بردارید! دست از این خود را یگانه بودن و بت پرستی مدرن بردارید ... زندگی تا این اندازه می تواند روی هوا باشد.

حال شما چطور است فرزندان جغرافیا؟

🖋 @ehsanmohammadi95
📗 چرا در روزهای ناخوب باید #کتاب خواند؟

#احسان_محمدی

📚 عمیقاً باور دارم که آزادی، آبادی و امنیت یک کشور نه از راه لوله تفنگ و مُشت‌های گره کرده و دهان‌های کف آلود و زنده باد و مُرده باد، که از کتابخانه‌های آرام و آگاهی‌بخشی ایجاد می‌شود.

📚 #پاکستان هم بمب اتم دارد اما جز عملیات انتحاری و کشتار خیابانی و دمپایی‌های رها شده کف خیابان از آنها تصویری دیگری در ذهن داریم؟

میلیون‌ها نفر در #عراق فدایی دایناسور مستی مثل صدام حسین بودند، در #کره_شمالی کیم جونگ اون را می‌پرستند اما می‌شود این سرزمین‌ها را آباد، آزاد و مردمش را خوشبخت قلمداد کرد؟

📚 انسانی که بیشتر از یک کتاب می‌خواند کمتر فریب می‌خورد، ابزار نمی‌شود، از او نردبان نمی‌سازند، در ماه عکس نمی‌بیند و هر چه که می‌گویند را باور نمی‌کند، مدام تخم یاس و نومیدی نمی‌کارد، تزهای خیالپردازانه نمی‌دهد که این کشور را باید کوبید و از نو ساخت و باید فرار کرد رفت اروپا و آمریکا ...

📗 کتاب یکی از ابزارهای دانایی است. چراغی در تاریکی. اگر می‌خواهیم روشنی ببخشیم باید چراغ‌های بیشتری در این سرزمین روشن کنیم.

⬅️ جایی می‌خواندم:

به خاطر میخی، نعلی افتاد
به خاطر نعلی، اسبی افتاد
به خاطر اسبی، سواری افتاد
به خاطر سواری، جنگی شکست خورد
به خاطر شکستی، مملکتی نابود شد
و همه این‌ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود!

📗 بگذارید امیدوارانه فکر کنیم که یک کتاب ممکن است بیش از یک میخ سرنوشت سرزمینی را تغییر دهد.

دستکم من راه بهتری برای آبادی، آزادی و‌ امنیت این کشور نمی‌شناسم جز یاد گرفتن و یاد دادن نیکی‌ها.
🖋 @ehsanmohammadi95
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!

✍️ #احسان_محمدی

❄️ چند سالی است که دی ماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصه ها که راوی حکایت #بابانوئل و عکس های ایرانیان با چراغ های رنگینٍ آویزان از درخت های کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...

من هم شگفت زده ام از این تب فراگیر. اینکه خانواده هایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن می گیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماه هایش از ژانوبه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن می گیرند؟

😔 در کنار همه دلایلی که جامعه شناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است. وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده می کند و آنها را در خود می شکند به صورت طبیعی دنبال #بهانه های شادی می گردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟

😞 نمی شود با همان ملودی که سینه می زنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمی شوید و کیف نمی کنید؟! اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: « لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیال پردازانه نیست؟

اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخی های بی مزه کسی خندیده اند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!

😞 آقای #قرائتی می گفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!

اعتراف صادقانه ای است. آنقدر که در این سال ها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کرده اید برای #خندیدن آنها کاری کرده اید؟ یادتان می آید سال ها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن! اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمی آید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد می کند؟

😞تا زمانی که شادی «ملی» مثل عزای «ملی» به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشک آفرینان اگر تشویق نمی شوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟ با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمی شود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم می زنند بیرون! ما یاد گرفته ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمی شکنیم، خم می شویم تا تیزی و تندی توفان ها بگذرد و دوباره قامت راست می کنیم.

😞این مردم شادی می خواهند. برای همین از فیلم های کمدی حتی کم مایه هم استقبال می کنند. برای همین حتی بلیط های گران کنسرت های داخلی را می خرند. گمان نکنید همه آنها که می روند کنسرت مرفه های بی درد و پورشه سواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» می روند و «اصل جنس » را گوش می دهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!

😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمی دانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کرده اید؟ شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، چطور به خودتان حق می دهید این همه شادی هایی که مردم در کنج دنج خانه هایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟ دل تان نگرفت و خسته نشدید از این همه خبر «دستگیر 100 جوان در پارتی» ... وقتی دستگیرشان می کنید خوشحالید یا گریه می کنید که چرا جوان ما شادی اش را از #قرص_نشاط_آور و #شیشه تمنا کرده است؟

😞این بچه هایی که دستگیر و بازداشت و محکوم می کنید بیشترشان متولدین دهه های 70 و 80 هستند . فرزندان خودتان، محصول دستورالعمل های تربیتی خودتان از قنداق گرفته تا مهدکودک و دبستان و دبیرستان و دانشگاه! اینها را دیگر نمی توانید بیندازید گردن شاه ستمگر!!

😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش می شویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده! می توانید رشته ی این #چنگ را پاره کنید، می توانید کاسه ی آن #تار را بشکنید، می توانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمی توانید بگوید نخوان!... چکاوک یک دفعه می پرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن می گیرد!
🖋 @ehsanmohammadi95
☁️ ما باید کشورمان را در مه غلیظی نگه داریم تا دشمنان چیزی در موردمان ندانند./کیم جونگ ایل

📸 یک عکس و چهره یک نفر برای نشان دادن وضعیت یک کشور سند کافی نیست اما اوضاع #کره_شمالی فلاکت بار است.

🇰🇵مدتها بود این همه دلم برای تیمی نسوخته بود. تیمی که هر بار بعد از شکست در تورنمنت های بین المللی گفته می شود بازیکنانش بعد از بازگشت به کشورشان مورد تنبیه قرار می گیرند.

⛔️ بدترین نوع بی سوادی، بی سوادی سیاسی است. رنجی که مردم در کره شمالی و کشورهای مشابه آن می کشند محصول عملکرد اشتباه سیاستمداران است.
🖋 @ehsanmohammadi95
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!

✍️ #احسان_محمدی

❄️ چند سالی است که دی‌ماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصه‌ها که راوی حکایت #بابانوئل و عکس‌های برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغ‌های رنگینٍ آویزان از درخت‌های کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...

من هم شگفت زده‌ام از این تب فراگیر. اینکه خانواده‌هایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن می‌گیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماه‌هایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن می‌گیرند؟

😔 در کنار همه دلایلی که جامعه‌شناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.

وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده می‌کند و آنها را در خود می‌شکند به صورت طبیعی دنبال #بهانه‌های شادی می‌گردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟

😞 نمی‌شود با همان ملودی که سینه می‌زنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمی‌شوید و کیف نمی‌کنید؟!

اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیال‌پردازانه نیست؟

اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخی‌های بی‌مزه کسی خندیده‌اند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!

😞 آقای #قرائتی می‌گفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!

اعتراف صادقانه‌ای است. آنقدر که در این سال‌ها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کرده‌اید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کرده‌اید؟

یادتان می‌آید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!

اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمی‌آید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد می‌کند؟

😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشک‌آفرینان اگر تشویق نمی‌شوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟

فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمی‌شود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم می‌زنند بیرون!

ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمی‌شکنیم، خم می‌شویم تا تیزی و تندی توفان‌ها بگذرد و دوباره قامت راست می‌کنیم.

😞این مردم شادی و امید واقعی می‌خواهند. برای همین از فیلم‌های کمدی حتی کم‌مایه هم استقبال می‌کنند. برای همین حتی بلیط‌های گران کنسرت‌های داخلی را می‌خرند.

گمان نکنید همه آنها که می‌روند کنسرت، مرفه‌های بی‌درد و پورشه‌سواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» می‌روند و «اصل جنس » را گوش می‌دهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!

😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمی‌دانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کرده‌اید؟

شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق می‌دهید این همه شادی‌هایی که مردم در کنج دنج خانه‌هایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟

😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش می‌شویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!

می‌توانید رشته‌ی این #چنگ را پاره کنید، می‌توانید کاسه‌ی آن #تار را بشکنید، می‌توانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمی‌توانید بگویید نخوان!... چکاوک یک‌دفعه می‌پرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن می‌گیرد!
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 #جمهور_تی‌وی یک تجربه جدید رسانه‌ای است. بی‌تعارف و سانسور و نان قرض‌دادن‌های معمول برخی رسانه‌های رسمی.

📺 یاسر عرب و دوستانش کار دشواری را شروع کرده‌اند. امیدوارم در روزگار تنگ‌خلقی و کم‌طاقتی، تحمل بشوند. آنچه من در کارشان دیدم عشق به ایران بود و پرهیز از تکثیر حسِ «همه چیز بد است».

📺 اینکه در این روزهای دشوار کسی به جای فرار، انزوا، عصیان یا مهاجرت، تقلا کند راهی بیابد یا راهی بسازد، ارزشمند است.

📺 در یکی از قسمت‌های برنامه‌ی رویای ایران در کنار #رضا_امیرخانی و دو مهمان دیگر در مورد «فوتبال و امر اجتماعی» حرف زدیم.

از خاطره خبردار شدن از پیروزی ایران مقابل مراکش در #کره_شمالی و همبازی بودن #علی_دایی و امیرخانی تا جام جهانی، دین و ممانعت‌‌ از حضور زنان در ورزشگاه‌ها.

🌐 قسمت اول هم اکنون در سایت آپارات در دسترس شماست.
https://www.aparat.com/v/IjEFy
@jomhourtv
🖋 @ehsanmohammadi95
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!

✍️ #احسان_محمدی

❄️ چند سالی است که دی‌ماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصه‌ها که راوی حکایت #بابانوئل و عکس‌های برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغ‌های رنگینٍ آویزان از درخت‌های کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...

من هم شگفت زده‌ام از این تب فراگیر. اینکه خانواده‌هایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن می‌گیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماه‌هایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن می‌گیرند؟

😔 در کنار همه دلایلی که جامعه‌شناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.

وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده می‌کند و آنها را در خود می‌شکند به صورت طبیعی دنبال #بهانه‌های شادی می‌گردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟

😞 نمی‌شود با همان ملودی که سینه می‌زنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمی‌شوید و کیف نمی‌کنید؟!

اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیال‌پردازانه نیست؟

اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخی‌های بی‌مزه کسی خندیده‌اند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!

😞 آقای #قرائتی می‌گفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!

اعتراف صادقانه‌ای است. آنقدر که در این سال‌ها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کرده‌اید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کرده‌اید؟

یادتان می‌آید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!

اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمی‌آید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد می‌کند؟

😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشک‌آفرینان اگر تشویق نمی‌شوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟

فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمی‌شود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم می‌زنند بیرون!

ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمی‌شکنیم، خم می‌شویم تا تیزی و تندی توفان‌ها بگذرد و دوباره قامت راست می‌کنیم.

😞این مردم شادی و امید واقعی می‌خواهند. برای همین از فیلم‌های کمدی حتی کم‌مایه هم استقبال می‌کنند. برای همین حتی بلیط‌های گران کنسرت‌های داخلی را می‌خرند.

گمان نکنید همه آنها که می‌روند کنسرت، مرفه‌های بی‌درد و پورشه‌سواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» می‌روند و «اصل جنس » را گوش می‌دهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!

😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمی‌دانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کرده‌اید؟

شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق می‌دهید این همه شادی‌هایی که مردم در کنج دنج خانه‌هایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟

😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش می‌شویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!

می‌توانید رشته‌ی این #چنگ را پاره کنید، می‌توانید کاسه‌ی آن #تار را بشکنید، می‌توانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمی‌توانید بگویید نخوان!... چکاوک یک‌دفعه می‌پرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن می‌گیرد!
🖋 @ehsanmohammadi95