This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #معرفی_فیلم
—-------------
تریلر فیلم Educating Rita
ژانر درام ، کمدی
سال انتشار 1983
محصول کشور انگلستان
زبان فیلم انگلیسی
مدت زمان 1 ساعت و 50 دقیقه
امتیاز IMDb 7.2 از 10 (بر اساس 10,043 رأی)
امتیاز منتقدین 52 از 100
کارگردان Lewis Gilbert
بازیگران مطرح Michael Caine , Julie Walters , Michael Williams , Maureen Lipman
رده سنی PG ( تصمیم گیری با والدین است )
خلاصه داستان : همسر جوانی تصمیم می گیرد تحصیلات خود را به پایان رسانده و در امتحانات خود شرکت کند.او با پروفسوری ملاقات می کند که با او می آموزد ارزش بینشهای درونی خود را بداند و در امتحان موفق شود.تغییراتی که در او به وجود می آید موجب فاصله گرفتن او از همسرش می شود…
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🎬 #معرفی_فیلم
—-------------
تریلر فیلم Educating Rita
ژانر درام ، کمدی
سال انتشار 1983
محصول کشور انگلستان
زبان فیلم انگلیسی
مدت زمان 1 ساعت و 50 دقیقه
امتیاز IMDb 7.2 از 10 (بر اساس 10,043 رأی)
امتیاز منتقدین 52 از 100
کارگردان Lewis Gilbert
بازیگران مطرح Michael Caine , Julie Walters , Michael Williams , Maureen Lipman
رده سنی PG ( تصمیم گیری با والدین است )
خلاصه داستان : همسر جوانی تصمیم می گیرد تحصیلات خود را به پایان رسانده و در امتحانات خود شرکت کند.او با پروفسوری ملاقات می کند که با او می آموزد ارزش بینشهای درونی خود را بداند و در امتحان موفق شود.تغییراتی که در او به وجود می آید موجب فاصله گرفتن او از همسرش می شود…
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🎬 #معرفی_فیلم
#گرانبها (به انگلیسی: Precious)
فیلمی از لی دنیز
یک فیلم درام آمریکایی ساخته شده بر اساس رمان «فشار» به قلم رامونا لافتون در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی لی دنیلز است.
داستان این فیلم داستان یک دختر نوجوان سیاهپوست ساکن محلهٔ هارلم را روایت میکند. قهرمان قصه، دختر بدقیافه و فوقالعاده چاقی به اسم کلیریس پرشس جونر (گابوری سیدیب) است که بارها مورد تعرض پدرش قرارگرفته است. این دختر که در زندگی سخت و دشوار خود چیزی جز تعرض، بیاحترامی، ناسزا و نفرت را تجربه نکرده، صاحب فرزندی است که نام وی را به خاطر بیماری مونگولیسماش «مونوگول کوچولو» گذاشته. پرشس که شانزده سال بیشتر ندارد، حتی نمیتواند روی مادر خود که زنی به شدت فحاش و نامهربان است، حساب کند. پرشس در واکنش به سختیهای زندگی، به دنیای تخیل پناهنده میشود؛ دنیای ویدئوکلیپهای موسیقی و فیلمهای سینمایی. او در این دنیای مجازی در محور و کانون توجه قرار دارد و از طعم احترام و مهربانی برخوردار میشود. در ادامهٔ ماجرا، بلورین (پائولا پاتون)، معلم مدرسهٔ پرشس، پی به مشکلات پرشس میبرد و وی را دعوت به شرکت در کلاسهای آموزشی فوق برنامه میکند. پرشس با شرکت در این کلاسها و نوشتن احساسات و درونیات خویش بر روی کاغذ بارقهای از امید را شناسایی میکند و …|منبع ویکیپدیا
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🎬 #معرفی_فیلم
#گرانبها (به انگلیسی: Precious)
فیلمی از لی دنیز
یک فیلم درام آمریکایی ساخته شده بر اساس رمان «فشار» به قلم رامونا لافتون در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی لی دنیلز است.
داستان این فیلم داستان یک دختر نوجوان سیاهپوست ساکن محلهٔ هارلم را روایت میکند. قهرمان قصه، دختر بدقیافه و فوقالعاده چاقی به اسم کلیریس پرشس جونر (گابوری سیدیب) است که بارها مورد تعرض پدرش قرارگرفته است. این دختر که در زندگی سخت و دشوار خود چیزی جز تعرض، بیاحترامی، ناسزا و نفرت را تجربه نکرده، صاحب فرزندی است که نام وی را به خاطر بیماری مونگولیسماش «مونوگول کوچولو» گذاشته. پرشس که شانزده سال بیشتر ندارد، حتی نمیتواند روی مادر خود که زنی به شدت فحاش و نامهربان است، حساب کند. پرشس در واکنش به سختیهای زندگی، به دنیای تخیل پناهنده میشود؛ دنیای ویدئوکلیپهای موسیقی و فیلمهای سینمایی. او در این دنیای مجازی در محور و کانون توجه قرار دارد و از طعم احترام و مهربانی برخوردار میشود. در ادامهٔ ماجرا، بلورین (پائولا پاتون)، معلم مدرسهٔ پرشس، پی به مشکلات پرشس میبرد و وی را دعوت به شرکت در کلاسهای آموزشی فوق برنامه میکند. پرشس با شرکت در این کلاسها و نوشتن احساسات و درونیات خویش بر روی کاغذ بارقهای از امید را شناسایی میکند و …|منبع ویکیپدیا
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
✅تعلیم و تربیت و شاخه های آن
🔹در هر جامعه ای و تمدن و فرهنگی، افرادی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، در حال #تعلیم_تربیت دیگران اند. برخی در قالب وزاررت خانه ها و ادارات اقدام به تعلیم و تربیت می کنند و برخی نیز ناخواسته این کار را انجام می دهند. بنابراین وقتی سخن از تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پرورش است، مراد تنها وزارت آموزش و پرورش نیست. همه ی کسانی که از طریق وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و تحقیقات، وزارت فرهنگ و ارشاد، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خطبه و سخنرانی و ... خواسته و یا ناخواسته به تعلیم و تربیت دیگران می پردازند، مشمول این بحث می شوند.
🔹در اروپا، تعلیم و تربیت را مجموعا Education می نامند، اما در فارسی واژه ای که هر دو را شامل شود، وجود ندارد. در تعلیم به دیگری، معرفت یا فهم یا حمکت و یا ترکیبی از این سه، منتقل می شود. اما در تربیت، انتقال مهارت صورت می گیرد.
🔹یک استاد شنا، تا زمانی که قواعد شنا کردن را به شاگردان یاد می دهد، در حال تعلیم است، اما وقتی به شاگردان شنا کردن عملی در استخر یاد می دهد، در حال تربیت آنها است. ممکن است در بین اشخاص، تعلیم یکسان باشد، اما تربیت متفاوت باشد. دو فردی که گواهینامه ی رانندگی دارند، تعلیم یکسانی دیده اند، اما ممکن است یکی از آن ها تازه گواهینامه گرفته باشد و دیگری سی سال باشد که رانندگی می کند و طبیعتا مهارت(تربیت) بیشتری دارد.
تعلیم از طریق گفتن و نوشتن صورت می گیرد، اما در تربیت، مُتِرَبّی در فرآیند و حین انجام کار است که می تواند مهارت را از مربی خود بیا موزد.
🔹پنج شاخه ی مهم تعلیم و تربیت عبارتند از:
1️⃣تعلیم و تربیت بدنی:
گاهی موضوع تعلیم و تربیت، بدن و جسم متعلم و متربی است. در این حالت، معلم یا مربی، به شاگرد خود می آموزد که چگونه بدن خود را سالم، نیرومند و زیبا کند.
2️⃣تعلیم و تربیت ذهنی:
انسان علاقه مند است که علاوه بر جسم خود، ذهن خود را نیز مورد تعلیم و تربیت قرار دهد و یک سلسله توانایی ها را از جمله قدرت یادگیری، قدرت یادسپاری، قدرت یادآوری، سرعت انتقال، هوش بهر، قدرت تفکر، قدرت استدلال، قدرت اقناع گری و ... را در خود ایجاد کند.
3️⃣ تعلیم و تربیت روانی:
هدف از این تعلیم و تربیت، این است که انسان زندگی خوشی را از سر بگذراند یا خوش ترین زندگی مقدور را داشته باشد.
4️⃣تعلیم و تربیت اخلاقی:
در تعلیم و تربیت اخلاقی، آموزنده سعی می کند که روش های اخلاقی زیستن را به شاگرد آموزش دهد. به او می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمندانه زندگی کند.
به ازای هر ساحتی که در درون هر فردی وجود دارد، یک شاخه از تعلیم و تربیت وجود دارد تا انسان بتواند آن ساحت خود را بهبود بخشد.
5️⃣ تعلیم و تربیت اجتماعی:
این تعلیم و تربیت به انسان می آموزد که در مناسبات اجتماعی، با دیگران نَرم و هموار برخورد کند.
تعلیم و تربیت اخلاقی، یکی از شاخه های مذکور تعلیم و تربیت است که به انسان می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمند زندگی کند. در اینجا سخن بر سر تعلیم و تربیت اخلاقی هم نیست، سخن بر سر این است که چطور رفتار کنیم تا خود تعلیم و تربیت(اعم از فیزیکی، ذهنی، روانی، اخلاقی، اجتماعی و ...) اخلاقی باشد.
🔹به طور کلی برای هر کاری، آداب و اخلاق وجود دارد. آداب مجموعه قواعدی است که اگر شخصی آن ها را به کار گیرد، موفق می شود و این موفقیت برای یک زوج که در کنار هم زندگی می کنند، شامل دوام ازدواج، دوری از طلاق، احساس لذت از زندگی، دوری از مشکلات خانوادگی و ... می شود.
اخلاق، به موفقیت کاری ندارد و سعی می کند با ارائه ی مجموعه قوانینی، کاری را، اخلاقی کند و کمال مطلوب برای هر کاری، این است که اخلاقی و موفق باشد. برای مثال در سیاست یا عشق ورزی، کمال مطلوب این است که از طرق اخلاقی، موفقیت کسب کنیم.
◾️سخنرانی #استاد_ملکیان ،اخلاق تعلیم و تربیت ، سال 1397
mostafamalekian
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
🔹در هر جامعه ای و تمدن و فرهنگی، افرادی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، در حال #تعلیم_تربیت دیگران اند. برخی در قالب وزاررت خانه ها و ادارات اقدام به تعلیم و تربیت می کنند و برخی نیز ناخواسته این کار را انجام می دهند. بنابراین وقتی سخن از تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پرورش است، مراد تنها وزارت آموزش و پرورش نیست. همه ی کسانی که از طریق وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و تحقیقات، وزارت فرهنگ و ارشاد، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خطبه و سخنرانی و ... خواسته و یا ناخواسته به تعلیم و تربیت دیگران می پردازند، مشمول این بحث می شوند.
🔹در اروپا، تعلیم و تربیت را مجموعا Education می نامند، اما در فارسی واژه ای که هر دو را شامل شود، وجود ندارد. در تعلیم به دیگری، معرفت یا فهم یا حمکت و یا ترکیبی از این سه، منتقل می شود. اما در تربیت، انتقال مهارت صورت می گیرد.
🔹یک استاد شنا، تا زمانی که قواعد شنا کردن را به شاگردان یاد می دهد، در حال تعلیم است، اما وقتی به شاگردان شنا کردن عملی در استخر یاد می دهد، در حال تربیت آنها است. ممکن است در بین اشخاص، تعلیم یکسان باشد، اما تربیت متفاوت باشد. دو فردی که گواهینامه ی رانندگی دارند، تعلیم یکسانی دیده اند، اما ممکن است یکی از آن ها تازه گواهینامه گرفته باشد و دیگری سی سال باشد که رانندگی می کند و طبیعتا مهارت(تربیت) بیشتری دارد.
تعلیم از طریق گفتن و نوشتن صورت می گیرد، اما در تربیت، مُتِرَبّی در فرآیند و حین انجام کار است که می تواند مهارت را از مربی خود بیا موزد.
🔹پنج شاخه ی مهم تعلیم و تربیت عبارتند از:
1️⃣تعلیم و تربیت بدنی:
گاهی موضوع تعلیم و تربیت، بدن و جسم متعلم و متربی است. در این حالت، معلم یا مربی، به شاگرد خود می آموزد که چگونه بدن خود را سالم، نیرومند و زیبا کند.
2️⃣تعلیم و تربیت ذهنی:
انسان علاقه مند است که علاوه بر جسم خود، ذهن خود را نیز مورد تعلیم و تربیت قرار دهد و یک سلسله توانایی ها را از جمله قدرت یادگیری، قدرت یادسپاری، قدرت یادآوری، سرعت انتقال، هوش بهر، قدرت تفکر، قدرت استدلال، قدرت اقناع گری و ... را در خود ایجاد کند.
3️⃣ تعلیم و تربیت روانی:
هدف از این تعلیم و تربیت، این است که انسان زندگی خوشی را از سر بگذراند یا خوش ترین زندگی مقدور را داشته باشد.
4️⃣تعلیم و تربیت اخلاقی:
در تعلیم و تربیت اخلاقی، آموزنده سعی می کند که روش های اخلاقی زیستن را به شاگرد آموزش دهد. به او می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمندانه زندگی کند.
به ازای هر ساحتی که در درون هر فردی وجود دارد، یک شاخه از تعلیم و تربیت وجود دارد تا انسان بتواند آن ساحت خود را بهبود بخشد.
5️⃣ تعلیم و تربیت اجتماعی:
این تعلیم و تربیت به انسان می آموزد که در مناسبات اجتماعی، با دیگران نَرم و هموار برخورد کند.
تعلیم و تربیت اخلاقی، یکی از شاخه های مذکور تعلیم و تربیت است که به انسان می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمند زندگی کند. در اینجا سخن بر سر تعلیم و تربیت اخلاقی هم نیست، سخن بر سر این است که چطور رفتار کنیم تا خود تعلیم و تربیت(اعم از فیزیکی، ذهنی، روانی، اخلاقی، اجتماعی و ...) اخلاقی باشد.
🔹به طور کلی برای هر کاری، آداب و اخلاق وجود دارد. آداب مجموعه قواعدی است که اگر شخصی آن ها را به کار گیرد، موفق می شود و این موفقیت برای یک زوج که در کنار هم زندگی می کنند، شامل دوام ازدواج، دوری از طلاق، احساس لذت از زندگی، دوری از مشکلات خانوادگی و ... می شود.
اخلاق، به موفقیت کاری ندارد و سعی می کند با ارائه ی مجموعه قوانینی، کاری را، اخلاقی کند و کمال مطلوب برای هر کاری، این است که اخلاقی و موفق باشد. برای مثال در سیاست یا عشق ورزی، کمال مطلوب این است که از طرق اخلاقی، موفقیت کسب کنیم.
◾️سخنرانی #استاد_ملکیان ،اخلاق تعلیم و تربیت ، سال 1397
mostafamalekian
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #معرفی_فیلم
—--------------
موسیقی قلب Music Of The Heart
محصول 1999 آمریکا و نامزد دریافت اسکار
کارگردان : Wes Craven
این فیلم درام،داستان واقعی زندگی روبرتا گواسپاری با نقش آفرینی مریل استریپ را به تصویر کشیده است . روبرتا گاسپاری برای کمک به آموزش موسیقی در مدارس دولتی مبارزه کرد ...
هنرپیشگان دیگر :آیدان کوین ، گلوریا استفان و آنجلا بات می باشند.
لینک دانلود فیلم دوبله فارسی
منبع ویکیپدیا
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌹 @eduarticle
—--------------
موسیقی قلب Music Of The Heart
محصول 1999 آمریکا و نامزد دریافت اسکار
کارگردان : Wes Craven
این فیلم درام،داستان واقعی زندگی روبرتا گواسپاری با نقش آفرینی مریل استریپ را به تصویر کشیده است . روبرتا گاسپاری برای کمک به آموزش موسیقی در مدارس دولتی مبارزه کرد ...
هنرپیشگان دیگر :آیدان کوین ، گلوریا استفان و آنجلا بات می باشند.
لینک دانلود فیلم دوبله فارسی
منبع ویکیپدیا
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌹 @eduarticle
🎬 #معرفی_فیلم
💥 یاداشتی بر فیلم روبان سفید و بررسی ریشه های شر و قساوت در نازیسم و فاشیسم، به بهانه قتل عام فجیع دختران #دانش_آموز در #کابل
✳️ اخیرا به بهانه ی هفته معلم، فیلمی با رویکردی انتقادی به مدرنیته، در رابطه بابررسی ریشه های شر در آلمان نازی و ظهور نازیسم و هیتلر در نیمه اول قرن بیستم، به دانشجویان و معلمان معرفی کردم که با توجه به حادثه غم انگیز کشتار دختران دانش آموز کابل، تماشای این فیلم را به تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت پیشنهاد می کنم:
💥 فیلم "روبان سفید " (the white robbon) به کارگردانی میشل هانکه( Michelle Hanke) کارگردان صاحب سبک اتریشی.
💢 فیلم از ابعاد گوناگون قابل تامل و تفسیر است. روایت فیلم در روستایی فئودالی قبل از جنگ جهانی اول آغاز می گردد و در تیتراژ فیلم نوشته می شود: "داستانی درباره بچه های آلمانی. راوی فیلم معلم پیری است که با صدایی فرتوت و ضعیف در لحظات نخست فیلم بیان می کند: یک سری اتفاقاتی را می خواهم شرح بدهم که بعدا تاثیر زیادی در آینده کشور داشت. [چرا؟]
در اینجا بایستی تعبیر پیش نازیسم، را بکار برد. روبان سفید نماد معصومیت از دست رفته ی پیش نازیسم است. گرچه خود هانکه بدرستی باور دارد که فیلم "روبان سفید " محدود به جغرافیای اروپا یا دوره ای از تاریخ اروپا هرگز نیست و قابل تعمیم به همه ی جغرافیا و تاریخ است.
💢 مسئله و پرسش هانکه از دوره مدرنیته است. در اینجا، هانکه با نگاه هایدگری با جهانی که در پرتو متافیزیک و مدرنیته سر برآورده است نزدیکی و قرابت پیدا می کند. مسیری که هایدگر از آن، به راه فراموشی هستی و راه انحرافی اندیشیدن، در دارازنای تاریخ تفکر یاد می کند.
💢 در بستر مدرنیته خشونت های پنهان شکل می گیرد. در فیلم خشونت از بطن سنت و در یک جامعه ی روستایی گسترش پیدا می کند. خشونتی که در فیلم در فضایی خشک و تصنعی در ارتباط افراد دیده می شود. رفتاری که کشیش با فرزندانش دارد ...( به ظاهر با حسن نیت پدرانه و مذهبی)، ولی به خشونتی، از نوع خشونت سوبژکتیو که خودش را در لایه های زیرین پنهان می کند و در ساختار درونی نهادینه می شود، در فرزندان منتهی می گردد. در پس ظاهر منضبط، مطیع و ریاکارانه ی کودکان، نیروهایی آماده ی دریدن و جهیدن در حال شکل گیری است، که دو دهه بعد تبدیل به ارتش هیتلر می شوند.
در فیلم سه مولفه ی اساسی که در بنیان نازیسم و فاشیسم،بیشترین عاملیت را دارند، حضور دارند:
💢 کشیش{نماد مذهب و رفتارهایی که فرزندان را به رستگاری فرا می خواند}.
💢 ثروت و قدرت {بارون نماد ثروت و قدرت}.
💢 پزشک {نماد علم}، اشاره به سخن هایدگر که علم نمی اندیشد.
از مولفه های اساسی که میشل هانکه، آنها را در فیلم روبان سفید نشان می دهد، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
❇️ نظام آموزشی و نظام مذهبی، در پی ساز و کارهای قدرت هستند و به نیازهای بنیادین انسان کمترین اعتنایی ندارند و این نادیده گرفتن به جهیدنی هیولایی در نسل بعدی منجر می گردد.
❇️ پیری و فرسودگی ساختار حاکم بر فضای جامعه و تفسیر به رای رویدادها و حوادثی که رخ می نماید. {در حالی که معلم جوان دهکده در حال تلاش برای سرچشمه ی اتفاقات دهکده است، تنهاچهره ی به ظاهر دانا و متفکر (کشیش دهکده) او را طرد و منع می کند و مسائل را از دیدگاه خود توجیه می کند.
❇️ قداست بخشی به مرگ و قهرمان پروری که یکی از مولفه های اساسی حکومت های توتالیتر و فاشیستی است در دیالوگ های فیلم دیده می شود. {به واسطه ی روح مرگ اندیشی و قداست بخشی به آن یکی از بزرگ ترین حکومت های توده ای تاریخ شکل می گیرد}
❇️ شکست پروژه تزکیه ی مسیحیت {پروژه ای که تصمیم داشت انسان را اخلاقی بسازد، از دل آن نازیسم ظهور می کند.}
دکتر فریده بهرامی_ اردیبهشت هزار و چهارصد
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
💥 یاداشتی بر فیلم روبان سفید و بررسی ریشه های شر و قساوت در نازیسم و فاشیسم، به بهانه قتل عام فجیع دختران #دانش_آموز در #کابل
✳️ اخیرا به بهانه ی هفته معلم، فیلمی با رویکردی انتقادی به مدرنیته، در رابطه بابررسی ریشه های شر در آلمان نازی و ظهور نازیسم و هیتلر در نیمه اول قرن بیستم، به دانشجویان و معلمان معرفی کردم که با توجه به حادثه غم انگیز کشتار دختران دانش آموز کابل، تماشای این فیلم را به تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت پیشنهاد می کنم:
💥 فیلم "روبان سفید " (the white robbon) به کارگردانی میشل هانکه( Michelle Hanke) کارگردان صاحب سبک اتریشی.
💢 فیلم از ابعاد گوناگون قابل تامل و تفسیر است. روایت فیلم در روستایی فئودالی قبل از جنگ جهانی اول آغاز می گردد و در تیتراژ فیلم نوشته می شود: "داستانی درباره بچه های آلمانی. راوی فیلم معلم پیری است که با صدایی فرتوت و ضعیف در لحظات نخست فیلم بیان می کند: یک سری اتفاقاتی را می خواهم شرح بدهم که بعدا تاثیر زیادی در آینده کشور داشت. [چرا؟]
در اینجا بایستی تعبیر پیش نازیسم، را بکار برد. روبان سفید نماد معصومیت از دست رفته ی پیش نازیسم است. گرچه خود هانکه بدرستی باور دارد که فیلم "روبان سفید " محدود به جغرافیای اروپا یا دوره ای از تاریخ اروپا هرگز نیست و قابل تعمیم به همه ی جغرافیا و تاریخ است.
💢 مسئله و پرسش هانکه از دوره مدرنیته است. در اینجا، هانکه با نگاه هایدگری با جهانی که در پرتو متافیزیک و مدرنیته سر برآورده است نزدیکی و قرابت پیدا می کند. مسیری که هایدگر از آن، به راه فراموشی هستی و راه انحرافی اندیشیدن، در دارازنای تاریخ تفکر یاد می کند.
💢 در بستر مدرنیته خشونت های پنهان شکل می گیرد. در فیلم خشونت از بطن سنت و در یک جامعه ی روستایی گسترش پیدا می کند. خشونتی که در فیلم در فضایی خشک و تصنعی در ارتباط افراد دیده می شود. رفتاری که کشیش با فرزندانش دارد ...( به ظاهر با حسن نیت پدرانه و مذهبی)، ولی به خشونتی، از نوع خشونت سوبژکتیو که خودش را در لایه های زیرین پنهان می کند و در ساختار درونی نهادینه می شود، در فرزندان منتهی می گردد. در پس ظاهر منضبط، مطیع و ریاکارانه ی کودکان، نیروهایی آماده ی دریدن و جهیدن در حال شکل گیری است، که دو دهه بعد تبدیل به ارتش هیتلر می شوند.
در فیلم سه مولفه ی اساسی که در بنیان نازیسم و فاشیسم،بیشترین عاملیت را دارند، حضور دارند:
💢 کشیش{نماد مذهب و رفتارهایی که فرزندان را به رستگاری فرا می خواند}.
💢 ثروت و قدرت {بارون نماد ثروت و قدرت}.
💢 پزشک {نماد علم}، اشاره به سخن هایدگر که علم نمی اندیشد.
از مولفه های اساسی که میشل هانکه، آنها را در فیلم روبان سفید نشان می دهد، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
❇️ نظام آموزشی و نظام مذهبی، در پی ساز و کارهای قدرت هستند و به نیازهای بنیادین انسان کمترین اعتنایی ندارند و این نادیده گرفتن به جهیدنی هیولایی در نسل بعدی منجر می گردد.
❇️ پیری و فرسودگی ساختار حاکم بر فضای جامعه و تفسیر به رای رویدادها و حوادثی که رخ می نماید. {در حالی که معلم جوان دهکده در حال تلاش برای سرچشمه ی اتفاقات دهکده است، تنهاچهره ی به ظاهر دانا و متفکر (کشیش دهکده) او را طرد و منع می کند و مسائل را از دیدگاه خود توجیه می کند.
❇️ قداست بخشی به مرگ و قهرمان پروری که یکی از مولفه های اساسی حکومت های توتالیتر و فاشیستی است در دیالوگ های فیلم دیده می شود. {به واسطه ی روح مرگ اندیشی و قداست بخشی به آن یکی از بزرگ ترین حکومت های توده ای تاریخ شکل می گیرد}
❇️ شکست پروژه تزکیه ی مسیحیت {پروژه ای که تصمیم داشت انسان را اخلاقی بسازد، از دل آن نازیسم ظهور می کند.}
دکتر فریده بهرامی_ اردیبهشت هزار و چهارصد
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی
فیلم کوتاه
زود قضاوت نکنیم...
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
فیلم کوتاه
زود قضاوت نکنیم...
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
✔️تعلیم و تربیت معنوی
در #تعلیم_تربیت #جوانان سعی شود آنها مبتلا به خودشیفتگی، پیشداوری، تعصب، جزم و جمود، خرافه پرستی و نامدارایی و بی بردباری نسبت به دیگران، دگراندیشان و کسانی که کیش و آیین آنها را قبول ندارند، نشوند. متاسفانه این شش مورد در تعلیم و تربیت فعلی ما جایی ندارد. یعنی در تربیت دینی فرزندانمان طوری عمل می کنیم که اینها هم خودشیفته می شوند، هم اهل پیشداوری، هم اهل تعصب، هم اهل جزم و جمود، هم اهل خرافه پرستی و هم نسبت به دیگران نابردبار و بی مدارا هستند. آنها نمی توانند نسبت به کسانی
که مثل آنها نمی اندیشند و به دین و مذهب دیگری تعلق خاطر دارند مدارا و بردباری داشته باشند. اگر بتوان این شش کار را در نظام آموزشی نهادینه کرد، در باب معنوی تر کردن انسانهایی که متدینند، یک گام به پیش برداشته شده، یعنی دینشان به معنویت نزدیکتر شده است.
#استاد_ملکیان
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
در #تعلیم_تربیت #جوانان سعی شود آنها مبتلا به خودشیفتگی، پیشداوری، تعصب، جزم و جمود، خرافه پرستی و نامدارایی و بی بردباری نسبت به دیگران، دگراندیشان و کسانی که کیش و آیین آنها را قبول ندارند، نشوند. متاسفانه این شش مورد در تعلیم و تربیت فعلی ما جایی ندارد. یعنی در تربیت دینی فرزندانمان طوری عمل می کنیم که اینها هم خودشیفته می شوند، هم اهل پیشداوری، هم اهل تعصب، هم اهل جزم و جمود، هم اهل خرافه پرستی و هم نسبت به دیگران نابردبار و بی مدارا هستند. آنها نمی توانند نسبت به کسانی
که مثل آنها نمی اندیشند و به دین و مذهب دیگری تعلق خاطر دارند مدارا و بردباری داشته باشند. اگر بتوان این شش کار را در نظام آموزشی نهادینه کرد، در باب معنوی تر کردن انسانهایی که متدینند، یک گام به پیش برداشته شده، یعنی دینشان به معنویت نزدیکتر شده است.
#استاد_ملکیان
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - 5 جلسه در پستهای بعدی
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان👇
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - 5 جلسه در پستهای بعدی
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان👇
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۱
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۱
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۲
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۲
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۳
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۳
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۴
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۴
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
#پادکست_آموزشی
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۵
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
صوت درسگفتار شرایط لازم تعلیم و تربیت اخلاقی - جلسه۵
#تعلیم_تربیت
توسط #مصطفی_ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Audio
🔊#پادکست_آموزشی
چگونه فضائل اخلاقی را در فرزندانمان محقق کنیم؟
|دکتر عبدالکریم #سروش|
#تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
چگونه فضائل اخلاقی را در فرزندانمان محقق کنیم؟
|دکتر عبدالکریم #سروش|
#تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
⭕️سه عامل مزاحم تعلیم و تربیت موفق
1⃣ وضع معیشتی دانش آموزان (فقر اقتصادی، عقب ماندگی اقتصادی). حد نصابی از رفاه اقتصادی برای تغییرات و موفقیت در تعلیم و تربیت لازم است. وضع اقتصادی کل جامعه که به اصطلاح جامعه شناسی رفاه اجتماعی گفته می شود می تواند سد راه موفقیت در #تعلیم_تربیت گردد. حد نصابی از رفاه اجتماعی را نیاز دارید.
2⃣ نظام سیاسی انتظار دارد آموزشهای مورد نظرش را به دانش آموز بدهیم. نظام آموزش و پرورش ایدئولوژیک است و به محتوا کار دارد و تشخیص شما با تشخیص نظام سیاسی همیشه منطبق نیست. نظام سیاسی، آموزش و پرورشی را می خواهد که به شدت ایدئولوژیک و همراه با آفات فکری مثل پیش داوری، جزم و جمود و تعصب است، به شدت مادی گرایانه که در آن مناسک و شعائر و احکام دست بالاتری از اخلاق دارند. در حالی که آموزش و پرورش موفق نباید ایدئولوژیک باشد یعنی پرونده هیچ مساله ای مختوم الی الابد نباشد و نباید مبتنی بر آفات فکری، مادی گرایانه و ظاهرگرا باشد.
3⃣ رقیب سوم چیزهایی است که از فضای عمومی جهانی دریافت می شود (ارتباطات و فضای مجازی) که در دوستان و هم نسلان دانش آموز نفوذ بسیار دارد.
خیلی وقتها این آموزش ها از بیخ و بن فاسد است مثل ماتریالیسم اخلاقی که از غرب می آید و برای بچه از اول پول دار شدن ارزش می شود. مثلا تمام سلبریتی هایی که در دنیای مجازی هستند اولین ویژگی شان ثروت است. از دید بچه ها این ها بزرگند و از دید آنها جهان لقمه ای است که می خواهند قسمت بزرگش نصیب آنها شود.
🔅مصاحبه #استاد_ملکیان ،جابه جایی ناخشنودی متعلمان،۱۳ اسفند ۹۵
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
1⃣ وضع معیشتی دانش آموزان (فقر اقتصادی، عقب ماندگی اقتصادی). حد نصابی از رفاه اقتصادی برای تغییرات و موفقیت در تعلیم و تربیت لازم است. وضع اقتصادی کل جامعه که به اصطلاح جامعه شناسی رفاه اجتماعی گفته می شود می تواند سد راه موفقیت در #تعلیم_تربیت گردد. حد نصابی از رفاه اجتماعی را نیاز دارید.
2⃣ نظام سیاسی انتظار دارد آموزشهای مورد نظرش را به دانش آموز بدهیم. نظام آموزش و پرورش ایدئولوژیک است و به محتوا کار دارد و تشخیص شما با تشخیص نظام سیاسی همیشه منطبق نیست. نظام سیاسی، آموزش و پرورشی را می خواهد که به شدت ایدئولوژیک و همراه با آفات فکری مثل پیش داوری، جزم و جمود و تعصب است، به شدت مادی گرایانه که در آن مناسک و شعائر و احکام دست بالاتری از اخلاق دارند. در حالی که آموزش و پرورش موفق نباید ایدئولوژیک باشد یعنی پرونده هیچ مساله ای مختوم الی الابد نباشد و نباید مبتنی بر آفات فکری، مادی گرایانه و ظاهرگرا باشد.
3⃣ رقیب سوم چیزهایی است که از فضای عمومی جهانی دریافت می شود (ارتباطات و فضای مجازی) که در دوستان و هم نسلان دانش آموز نفوذ بسیار دارد.
خیلی وقتها این آموزش ها از بیخ و بن فاسد است مثل ماتریالیسم اخلاقی که از غرب می آید و برای بچه از اول پول دار شدن ارزش می شود. مثلا تمام سلبریتی هایی که در دنیای مجازی هستند اولین ویژگی شان ثروت است. از دید بچه ها این ها بزرگند و از دید آنها جهان لقمه ای است که می خواهند قسمت بزرگش نصیب آنها شود.
🔅مصاحبه #استاد_ملکیان ،جابه جایی ناخشنودی متعلمان،۱۳ اسفند ۹۵
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🍃روش تعلیم و تربیت #دانش_آموز از منظر افلاطون
🔹شک نیست [معلم]هر سخنی که برای متعلم می گوید،باید همراه با استدلال باشد،یعنی برای هر مدعایی که بر دانش آموزان خویش عرضه می کند،باید اقامه دلیل کند.معلم کارش القا و تلقین نیست که مدعایی را بدون دلیلی دائم تکرار کند تا کم کم در روح طرف راسخ شود،بلکه کار معلم این است که هر مدعایی را که ارائه میدهد،دلیل آنرا هم همراهش بیاورد؛اما چه کنیم که اولا انسانها در برهه ای از زندگی خود قدرت فهم استدلال عقلانی ندارند.ثانیا انسانهایی هم هستند که اساسا قدرت فهم استدلال عقلی را تا آخر عمر پیدا نمی کنند.با این دو مشکل چه باید کرد؟وی می گفت در اینجا معلم باید چنان منشی از خود نشان دهد که متعلم ولو ببیند که سخن معلم همراه با دلیل نیست،اما به سخن معلم اعتماد کند.پس اعتماد میتواند جایگزین استدلال شود؛اما برای این دو گروه.اما اگر دانشجو بخواهد به #معلم خود اعتماد کند،کجا باید دنبال آن بگردیم؟افلاطون میگفت تمام این مطالب،بستگی به شخصیت و منش معلم دارد که وی در مجموع رفتاری از خود نشان دهد که نه تنها احترام برانگیز،بلکه مهمتر از آن اعتمادبر انگیز باشد،یعنی متعلم بداند که معلم سخن بی ربط نمی گوید.لذا می گفت معلمان دو وظیفه دارند:یک وظیفه در درون خود و یک وظیفه در بیرون.
🔹وظیفه ای که در درون دارند این است که دلیل سخنی را معلم در خاطر و ضمیر خود داشته باشد و بنابراین،معلم چنان باشد که تا سخنی را خود دلیل بر آن ندارد،لب بر آن سخن نگشاید،این یک نوع تعهد درونی است؛تعهد معلم با خودش.اما یک وظیفه دیگر هم دارد و آن وظیفه بیرونی است،یعنی در ارتباط با متعلم،باید رفتار وی اعتماد بر انگیز باشد.وی می گفت رفتار ترس برانگیز و یا احترام برانگیز در این جهت سودی ندارد،بلکه تنها رفتار اعتماد برانگیز است که مفید است.اگر بخواهیم بچه هایمان را بگذاریم به سنی برسند که بتوانند استدلال بفهمند،آن وقت دیگر دیر شده است و تعلیم و تربیت های غلط آنها را از راه صحیح منحرف کرده اند.پس نمی توان گفت باید صبر پیشه کرد تا وقتی بچه ها قادر به فهم استدلال باشند،بلکه ما باید از همان اوایل کودکی تعلیم و تربیت را شروع کرده باشیم.
🔹مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که آیا با چنین تربیتی بچه ها آدم های غیرمنطقی بار نمی آیند؟افلاطون در پاسخ میگوید:این،تمام جوابش در همان تعهد درونی معلم است.اگر معلم آن تعهد درونی را داشته باشد،یعنی برای هر سخنی که می گوید در پیش خود دلیل داشته باشد،درست است که برای کودک دلیل نمی آورد ولی بچه ها بعدها می بینند که معلم سخن خود را بدون دلیل برای آنها نگفته است.افلاطون میگفت:اینکه می بینید بعضی آدمها وقتی بزرگ می شوند آدمهای فاسدی از کار در می آیند به خاطر این است که آرا و عقایدی در کودکی به آنها گفته شده است که هیچ دلیلی نداشته است و معلمان آنها این تعهد درونی را هم نداشته اند.بدی تعلیم و تربیت ما در این است که آرایی که خود بر آن دلیلی نداریم به زبان می آوریم،و این اثر بدی در متعلم دارد.افلاطون معتقد بود ما انسانها تا به حال چنین تعلیم و تربیتی نداشته ایم(افلاطون میگفته تا حالا،یعنی زمان خودش ولی باید دوهزار و هشتصد سال دیگر هم به آن اضافه نمود!)
🔹وقتی چنین باشد که آرای بی دلیل برای ما بگویند،از لحاظ روانی ما یک نوع انکسار روحی پیدا می کنیم،احساس می کنیم که یک عمر در حال فریب خوردن بوده ایم و از این به بعد می گوییم چون ما توسط دیگران فریب خورده ایم،ما هم دیگران را فریب می دهیم،و این روحیه سبب انحطاط تعلیم و تربیت شده است.بر اساس این مبنا، #افلاطون رکن مهم #تعلیم_تربیت را معلم میداند نه متعلم.
🖋#مصطفی_ملکیان،تاریخ فلسفه،جلد 1،صفحات 189 و 190
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🔹شک نیست [معلم]هر سخنی که برای متعلم می گوید،باید همراه با استدلال باشد،یعنی برای هر مدعایی که بر دانش آموزان خویش عرضه می کند،باید اقامه دلیل کند.معلم کارش القا و تلقین نیست که مدعایی را بدون دلیلی دائم تکرار کند تا کم کم در روح طرف راسخ شود،بلکه کار معلم این است که هر مدعایی را که ارائه میدهد،دلیل آنرا هم همراهش بیاورد؛اما چه کنیم که اولا انسانها در برهه ای از زندگی خود قدرت فهم استدلال عقلانی ندارند.ثانیا انسانهایی هم هستند که اساسا قدرت فهم استدلال عقلی را تا آخر عمر پیدا نمی کنند.با این دو مشکل چه باید کرد؟وی می گفت در اینجا معلم باید چنان منشی از خود نشان دهد که متعلم ولو ببیند که سخن معلم همراه با دلیل نیست،اما به سخن معلم اعتماد کند.پس اعتماد میتواند جایگزین استدلال شود؛اما برای این دو گروه.اما اگر دانشجو بخواهد به #معلم خود اعتماد کند،کجا باید دنبال آن بگردیم؟افلاطون میگفت تمام این مطالب،بستگی به شخصیت و منش معلم دارد که وی در مجموع رفتاری از خود نشان دهد که نه تنها احترام برانگیز،بلکه مهمتر از آن اعتمادبر انگیز باشد،یعنی متعلم بداند که معلم سخن بی ربط نمی گوید.لذا می گفت معلمان دو وظیفه دارند:یک وظیفه در درون خود و یک وظیفه در بیرون.
🔹وظیفه ای که در درون دارند این است که دلیل سخنی را معلم در خاطر و ضمیر خود داشته باشد و بنابراین،معلم چنان باشد که تا سخنی را خود دلیل بر آن ندارد،لب بر آن سخن نگشاید،این یک نوع تعهد درونی است؛تعهد معلم با خودش.اما یک وظیفه دیگر هم دارد و آن وظیفه بیرونی است،یعنی در ارتباط با متعلم،باید رفتار وی اعتماد بر انگیز باشد.وی می گفت رفتار ترس برانگیز و یا احترام برانگیز در این جهت سودی ندارد،بلکه تنها رفتار اعتماد برانگیز است که مفید است.اگر بخواهیم بچه هایمان را بگذاریم به سنی برسند که بتوانند استدلال بفهمند،آن وقت دیگر دیر شده است و تعلیم و تربیت های غلط آنها را از راه صحیح منحرف کرده اند.پس نمی توان گفت باید صبر پیشه کرد تا وقتی بچه ها قادر به فهم استدلال باشند،بلکه ما باید از همان اوایل کودکی تعلیم و تربیت را شروع کرده باشیم.
🔹مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که آیا با چنین تربیتی بچه ها آدم های غیرمنطقی بار نمی آیند؟افلاطون در پاسخ میگوید:این،تمام جوابش در همان تعهد درونی معلم است.اگر معلم آن تعهد درونی را داشته باشد،یعنی برای هر سخنی که می گوید در پیش خود دلیل داشته باشد،درست است که برای کودک دلیل نمی آورد ولی بچه ها بعدها می بینند که معلم سخن خود را بدون دلیل برای آنها نگفته است.افلاطون میگفت:اینکه می بینید بعضی آدمها وقتی بزرگ می شوند آدمهای فاسدی از کار در می آیند به خاطر این است که آرا و عقایدی در کودکی به آنها گفته شده است که هیچ دلیلی نداشته است و معلمان آنها این تعهد درونی را هم نداشته اند.بدی تعلیم و تربیت ما در این است که آرایی که خود بر آن دلیلی نداریم به زبان می آوریم،و این اثر بدی در متعلم دارد.افلاطون معتقد بود ما انسانها تا به حال چنین تعلیم و تربیتی نداشته ایم(افلاطون میگفته تا حالا،یعنی زمان خودش ولی باید دوهزار و هشتصد سال دیگر هم به آن اضافه نمود!)
🔹وقتی چنین باشد که آرای بی دلیل برای ما بگویند،از لحاظ روانی ما یک نوع انکسار روحی پیدا می کنیم،احساس می کنیم که یک عمر در حال فریب خوردن بوده ایم و از این به بعد می گوییم چون ما توسط دیگران فریب خورده ایم،ما هم دیگران را فریب می دهیم،و این روحیه سبب انحطاط تعلیم و تربیت شده است.بر اساس این مبنا، #افلاطون رکن مهم #تعلیم_تربیت را معلم میداند نه متعلم.
🖋#مصطفی_ملکیان،تاریخ فلسفه،جلد 1،صفحات 189 و 190
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
⁉️ مسئله نظام سیاسی یا فرهنگ و تعلیم و تربیت ؟!
به نظر میآید یکی از بزرگترین اشتباهات، سیاست زدگی است؛ یعنی کسی فکر کند که مشکل، نظام سیاسی حاکم است. «رابین رانات تاگور» و «گاندی» دو رفیق بسیار صمیمی بودند؛ در جریان مبارزات استعمارزدایی هند، راهشان از هم جدا شد. گاندی رهبری سیاسی این نهضت را بر عهده گرفت، ولی تاگور شروع کرد به تأسیس مدارس برای #تعلیم_تربیت . مدارس او هماکنون نیز در هند هست؛ سیستم خاصّی را در تربیت و تعلیم القاء میکند، غیر ازآنچه در غرب متداول است... تاگور نامهای به گاندی نوشته است که میگوید اشتباه شما این است که فکر میکنید تمام مشکلات مردم هند ناشی از این است که فرمانداران، استانداران و امپراتورشان انگلیسی است و ارتش و اقتصادشان به دست انگلیسیها اداره میشود... و فکر میکنید اگر ما اینها را از کشورمان بیرون راندیم و بجای آنها از مردم اصلی هند بر سرکار آوردیم، مشکلمان حلّ میشود؛ این توهّم شماست. امّا من معتقدم یک سلسله امور هست که اگر در این مردم عوض شود و همین انگلیسیها حاکم باشند، مردم سعادتمند خواهند بود و فرهنگ اقتصاد و... مطلوب خواهند داشت؛ امّا اگر آن سلسله امور عوض نشوند هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود. مردم ما مختصّات فرهنگی-روانیای دارند که اگر اینها عوض نشود، هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود. مردم ما مختصّات فرهنگی-روانیای دارند که اگر اینها عوض نشود، مشکلات، هست و فرقی هم بین حاکم انگلیسی و هندی نیست و اگر آنها از بین رفت، مشکلات رفع میشود، چه انگلیسی حاکم باشد و چه هندی. پس بهجای اینکه به مردم بگوئید: «مردم! بهپیش» بگوئید: «مردم! به خود آئید، عیب شما در خود شماست» تلقّی تاگور خلاف سیاستزدگی است، تا ما اینطور هستیم نظام حاکم بر ما اینطور زائیده میشود، ماهیّت نظام حاکم با تغییر اسم و رسم عوض نمیشود.| ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
به نظر میآید یکی از بزرگترین اشتباهات، سیاست زدگی است؛ یعنی کسی فکر کند که مشکل، نظام سیاسی حاکم است. «رابین رانات تاگور» و «گاندی» دو رفیق بسیار صمیمی بودند؛ در جریان مبارزات استعمارزدایی هند، راهشان از هم جدا شد. گاندی رهبری سیاسی این نهضت را بر عهده گرفت، ولی تاگور شروع کرد به تأسیس مدارس برای #تعلیم_تربیت . مدارس او هماکنون نیز در هند هست؛ سیستم خاصّی را در تربیت و تعلیم القاء میکند، غیر ازآنچه در غرب متداول است... تاگور نامهای به گاندی نوشته است که میگوید اشتباه شما این است که فکر میکنید تمام مشکلات مردم هند ناشی از این است که فرمانداران، استانداران و امپراتورشان انگلیسی است و ارتش و اقتصادشان به دست انگلیسیها اداره میشود... و فکر میکنید اگر ما اینها را از کشورمان بیرون راندیم و بجای آنها از مردم اصلی هند بر سرکار آوردیم، مشکلمان حلّ میشود؛ این توهّم شماست. امّا من معتقدم یک سلسله امور هست که اگر در این مردم عوض شود و همین انگلیسیها حاکم باشند، مردم سعادتمند خواهند بود و فرهنگ اقتصاد و... مطلوب خواهند داشت؛ امّا اگر آن سلسله امور عوض نشوند هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود. مردم ما مختصّات فرهنگی-روانیای دارند که اگر اینها عوض نشود، هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود. مردم ما مختصّات فرهنگی-روانیای دارند که اگر اینها عوض نشود، مشکلات، هست و فرقی هم بین حاکم انگلیسی و هندی نیست و اگر آنها از بین رفت، مشکلات رفع میشود، چه انگلیسی حاکم باشد و چه هندی. پس بهجای اینکه به مردم بگوئید: «مردم! بهپیش» بگوئید: «مردم! به خود آئید، عیب شما در خود شماست» تلقّی تاگور خلاف سیاستزدگی است، تا ما اینطور هستیم نظام حاکم بر ما اینطور زائیده میشود، ماهیّت نظام حاکم با تغییر اسم و رسم عوض نمیشود.| ملکیان
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🎬 #معرفی_فیلم
💥 فیلم چهارصد ضربه؛ ساخته فرانسوا تروفو 1959.
The 400 Blows 1959
فیلمی برای والدین، معلمان، مربیان و مدیران و تمامی اشخاصی که با نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی درگیرند....
فیلم چهارصد ضربه شرح معضل اساسی انسان عصر جدید است. دغدغه ای که با ظهور و گسترش جوامع صنعتی و فراصنعتی روزبروز بر ابعاد و جوانب آن افزوده شده و آدمی از حل پیچیدگی آن ناتوان تر گشته است.
و آن مراقبت و یا تیمارداشت فرزندان است. براستی که بشر با تمام دستاوردهای فرهنگی و علمی و ..... قرون جدید، در تامین امنیت روانی و یا حتی ساده تر امنیت جسمی نسل بعدی درمانده است و گسستی که از مواجه ای ناآشنا بین نظام اموزشی، والدین و نوجوانان رخ داده داستانی دردناک است، که امروز بیش از دیروز و فردا بیش از امروز ضرورت نگاهی دیگر را می طلبد.
تروفو در چهارصد ضربه، توامان نظام تعلیم و تربیت رسمی و خانواده بویژه مادر را عامل اساسی و قدرتمند سرکوب مداوم حقیقت آنتوان می داند. مادری که آرامش را در نبودن آنتوان جستجو می کند. مادری که هست، اما نیست. خشونت گفتار و رفتار، خستگی، بیگانگی با نقش مادر و تعهد همسری، رهاورد زندگی مدرنیته ای است که در نهایت پروسه جداسازی آنتوان از خانه؛ مدرسه و جامعه را رقم می زند. آنتوان براحتی مرگ مادر را بهانه غیبت از مدرسه عنوان می کند. چون درک و دریافتی از مهر مادر و مادری ندارد. برای او مادر مرده است.
اما فردی که نام معلم و مربی را بر خود حمل می کند، ناتوان تر و رنجورتر از آن است که بتواند حتی با یک کودک یا نوجوان ارتباطی انسانی برقرار کند. او خود در سنت آموزشی بالیده شده که قُلدری و مرجعیتِ مطلق معلم و مافوق، برجسته ترین پیام آشکار و نهان آن است. جزئی ترین رفتار خارج از انضباط شاگرد را با سخت ترین عکس العمل پاسخ می دهد. سیستمی که در دروغ و دورویی به پیش میرود، فقط خطای کودکان را برنمی تابد و می خواهد آن را اصلاح کند. اما در این جامعه فقط آنتوان است که باید اصلاح شود؟ مادر، پدر ناتنی یا معلم نیاز به بهبود افکار خود ندارند؟
در واقع فیلم هشداری به تمامی ساحات جامعه است. آنتوان و آنتوان ها نتیجه تربیت ماست. بنا به نقد قابل تامل (میشل فوکو) از جامعه مدرن، ظهور نهادهای جدید مانند مدرسه، ظهور انضباطی جدید و بی سابقه بر آدمی را هدف قرار داده است. این انضباط جدید تمام وجود آدمی را متصرف می شود و تلاش می کند تا تک تک عملکردها و حرکات را از کودکی کنترل و تنظیم کند. ترادف انضباط و قدرت با معیارها و اختیاراتی که تمدن جدید اِعمال کرده نقش بندگی را
برای کودکان و نوجوانان قانونی و عادی ساخته است. آنتوان بنا به خلقیات سنین خود گاهی از مدار تنظیمات اِعمال شده سیستم خارج می شود و دست به اعمالی می زند که ممکن است برای هر انسانی بارها روی داده است، اما هرگز انعطافی از سوی مدرسه و خانه دریافت نمی کند. هرگاه راست می گوید شرایط برای او وخیم تر می شود. از اینرو دروغپردازی را راه حل بهتری می یابد.
او شیفته ادبیات بالزاک است و بگونه ای در درون با او پیوندی مبهم دارد. معلم می توانست ارتباط با بالزاک را به بستر بهبود ارزنده ای در آنتوان تبدیل کند. اما معلم ترجیح می دهد، توانایی خود را بیشتر بر مچگیری شاگردان متمرکز کند. تمرکزی که همه دیکتاتورها برای آن راهبردها و شگردهایی دارند. حتی با فرض سرقت ادبی آنتوان از بالزاک، معلم از امکان پرورندان جنبشی اصیل در درون آنتوان برخوردار بود.
در صحنه های کلاس، مدرسه، تأدیب خانه، زندان و حتی خانه، شاخص پذیرفته شده از سوی متولیان فقط تأدیب، نهی، تنبیه و جریمه است. این بزرگسالان هستند که کودکان یا نوجوانان باید جهان را از لنز عینک آنها تماشا کنند. هشدار فوکو این است که تمامی این نهادها، رفتار معقول را از طریق فرایند قدرت در دستگاههای انضباطی پی می گیرند.
در نهایت، فیلم چهارصد ضربه درونمایه یک جامعه تنبیهی و یک نشانه تکنیک ِ عمومی تنبیه است که تمایل شدیدی برای پنهان کردن تنبیه از طریق تغییر مکانِ خاطی دارد.
✍دکتر #فریده_بهرامی
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
💥 فیلم چهارصد ضربه؛ ساخته فرانسوا تروفو 1959.
The 400 Blows 1959
فیلمی برای والدین، معلمان، مربیان و مدیران و تمامی اشخاصی که با نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی درگیرند....
فیلم چهارصد ضربه شرح معضل اساسی انسان عصر جدید است. دغدغه ای که با ظهور و گسترش جوامع صنعتی و فراصنعتی روزبروز بر ابعاد و جوانب آن افزوده شده و آدمی از حل پیچیدگی آن ناتوان تر گشته است.
و آن مراقبت و یا تیمارداشت فرزندان است. براستی که بشر با تمام دستاوردهای فرهنگی و علمی و ..... قرون جدید، در تامین امنیت روانی و یا حتی ساده تر امنیت جسمی نسل بعدی درمانده است و گسستی که از مواجه ای ناآشنا بین نظام اموزشی، والدین و نوجوانان رخ داده داستانی دردناک است، که امروز بیش از دیروز و فردا بیش از امروز ضرورت نگاهی دیگر را می طلبد.
تروفو در چهارصد ضربه، توامان نظام تعلیم و تربیت رسمی و خانواده بویژه مادر را عامل اساسی و قدرتمند سرکوب مداوم حقیقت آنتوان می داند. مادری که آرامش را در نبودن آنتوان جستجو می کند. مادری که هست، اما نیست. خشونت گفتار و رفتار، خستگی، بیگانگی با نقش مادر و تعهد همسری، رهاورد زندگی مدرنیته ای است که در نهایت پروسه جداسازی آنتوان از خانه؛ مدرسه و جامعه را رقم می زند. آنتوان براحتی مرگ مادر را بهانه غیبت از مدرسه عنوان می کند. چون درک و دریافتی از مهر مادر و مادری ندارد. برای او مادر مرده است.
اما فردی که نام معلم و مربی را بر خود حمل می کند، ناتوان تر و رنجورتر از آن است که بتواند حتی با یک کودک یا نوجوان ارتباطی انسانی برقرار کند. او خود در سنت آموزشی بالیده شده که قُلدری و مرجعیتِ مطلق معلم و مافوق، برجسته ترین پیام آشکار و نهان آن است. جزئی ترین رفتار خارج از انضباط شاگرد را با سخت ترین عکس العمل پاسخ می دهد. سیستمی که در دروغ و دورویی به پیش میرود، فقط خطای کودکان را برنمی تابد و می خواهد آن را اصلاح کند. اما در این جامعه فقط آنتوان است که باید اصلاح شود؟ مادر، پدر ناتنی یا معلم نیاز به بهبود افکار خود ندارند؟
در واقع فیلم هشداری به تمامی ساحات جامعه است. آنتوان و آنتوان ها نتیجه تربیت ماست. بنا به نقد قابل تامل (میشل فوکو) از جامعه مدرن، ظهور نهادهای جدید مانند مدرسه، ظهور انضباطی جدید و بی سابقه بر آدمی را هدف قرار داده است. این انضباط جدید تمام وجود آدمی را متصرف می شود و تلاش می کند تا تک تک عملکردها و حرکات را از کودکی کنترل و تنظیم کند. ترادف انضباط و قدرت با معیارها و اختیاراتی که تمدن جدید اِعمال کرده نقش بندگی را
برای کودکان و نوجوانان قانونی و عادی ساخته است. آنتوان بنا به خلقیات سنین خود گاهی از مدار تنظیمات اِعمال شده سیستم خارج می شود و دست به اعمالی می زند که ممکن است برای هر انسانی بارها روی داده است، اما هرگز انعطافی از سوی مدرسه و خانه دریافت نمی کند. هرگاه راست می گوید شرایط برای او وخیم تر می شود. از اینرو دروغپردازی را راه حل بهتری می یابد.
او شیفته ادبیات بالزاک است و بگونه ای در درون با او پیوندی مبهم دارد. معلم می توانست ارتباط با بالزاک را به بستر بهبود ارزنده ای در آنتوان تبدیل کند. اما معلم ترجیح می دهد، توانایی خود را بیشتر بر مچگیری شاگردان متمرکز کند. تمرکزی که همه دیکتاتورها برای آن راهبردها و شگردهایی دارند. حتی با فرض سرقت ادبی آنتوان از بالزاک، معلم از امکان پرورندان جنبشی اصیل در درون آنتوان برخوردار بود.
در صحنه های کلاس، مدرسه، تأدیب خانه، زندان و حتی خانه، شاخص پذیرفته شده از سوی متولیان فقط تأدیب، نهی، تنبیه و جریمه است. این بزرگسالان هستند که کودکان یا نوجوانان باید جهان را از لنز عینک آنها تماشا کنند. هشدار فوکو این است که تمامی این نهادها، رفتار معقول را از طریق فرایند قدرت در دستگاههای انضباطی پی می گیرند.
در نهایت، فیلم چهارصد ضربه درونمایه یک جامعه تنبیهی و یک نشانه تکنیک ِ عمومی تنبیه است که تمایل شدیدی برای پنهان کردن تنبیه از طریق تغییر مکانِ خاطی دارد.
✍دکتر #فریده_بهرامی
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #معرفی_فیلم
ارفاق
فیلم کوتاه «ارفاق» به کارگردانی و نویسندگی رضا نجاتی، محصول سال ۱۴۰۰ است و در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه داستانی شده است.
داستان این فیلم، به طور کامل در یک مدرسه روایت میشود. هوتن شکیبا در نقش معلمی آرام و وظیفهشناس ظاهر شده که بیدلیل درگیر ماجرایی پیچیده از سوی یکی از دانشآموزانش میشود
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
ارفاق
فیلم کوتاه «ارفاق» به کارگردانی و نویسندگی رضا نجاتی، محصول سال ۱۴۰۰ است و در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه داستانی شده است.
داستان این فیلم، به طور کامل در یک مدرسه روایت میشود. هوتن شکیبا در نقش معلمی آرام و وظیفهشناس ظاهر شده که بیدلیل درگیر ماجرایی پیچیده از سوی یکی از دانشآموزانش میشود
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انیمیشن لئو (Leo)
انیمیشن Leo داستان یک مارمولک ۷۴ ساله و خسته بهنام لئو را دنبال میکند که سالها با یک لاک پشت در آکواریوم یک کلاس درس دبستانی در فلوریدای آمریکا زندگی میکند و گرفتار شده است. لئو زمانیکه متوجه میشود تنها یک سال دیگر عمر میکند، تصمیم به فرار میگیرد تا زندگی خارج از آکواریوم و مدرسه را تجربه کند.انیمیشن Leo داستان سر راست و مشخصی دارد و هدفش سرگرم کردن خانواده و افراد کم سن و سال است. با این وجود در متن انیمیشن به پاره ای از مسایل کودکان دوره ابتدایی نیز چرداخته می شود.انیمیشن لئو را می توان به عنوان یک فیلم در گروه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نیز قرار داد.
لینک انیمیشن لئو Leo 2023 با دوبله فارسی
#فیلمهای پیرامون #تعلیم_تربیت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM