🖌مقاله‌،ویدیو آموزشی
556 subscribers
1.72K photos
1.08K videos
204 files
2.95K links
مجموعه‌ای متنوع از پژوهشها، ویدیو و خبرهای مهم آموزشی و فرهنگی . جهت ارسال مقاله و مطلب با ما تماس بگیرید. مسؤولیت مطالب به عهده نویسنده است .آدرس سایت ما : www.eduarticle.me

تماس با ما :
@mh1342
Download Telegram
‌‌آموزش و پرورش کنونی از منظر ژان ژاک #روسو
----------------
🔹به نظر روسو ، آموزش و پرورش های کنونی دست انسان را در کاری قرار می دهد که دلشان در آن نیست زیرا خودشان را نشناخته اند. اگر در جایگاه خودمان باشیم حتی اگر هفت مطلوب اجتماعی را یعنی ثروت، قدرت، جاه و مقام، حیثیت اجتماعی، شهرت، محبوبیت، علم را هم نداشته باشیم باز شاد خواهیم بود. روسو در ادامه گفت تا الان گفتم که همه باید در خانه خود قرار بگیرند و بالاتر از این هم می گویم که اگر در خانه خود قرار بگیرید به آن هفت مطلوب اجتماعی هم خواهید رسید زیرا عشق و علاقه و همین طور استعداد بودن در آن خانه را دارید و اگر در کاری وارد شدید که این ویژگی ها را داشتید در آن کار استاد شده و جامعه هم به شما نیازمند خواهد شد و به آن مطلوب های هفت گانه هم خواهید رسید. حرف عارف بزرگ آلمانی یاکوب بومه که از بزرگترین عرفای جهان مسیحی است این است که یک پینه دوز خوب بهتر از یک استاد دانشگاه بد است. خودش نیز پینه دوز بود. وقتی پینه دوز خوب بمیرد همه تاسف می خورند ولی یک استاد دانشگاه بد که بمیرد همه خوشحال می شوند که جای او یک استاد خوب بیاید.

هر کسی را بهر کاری ساختند / مهر آن را در دلش انداختند (مولوی)

#استاد_ملکیان
----------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
⭕️ انتظار نداشتن از دیگران اضطراب ما را کم می کند.
----------------
🔹یک نکته مهم به منظور چاره اندیشی برای اضطراب این است که نباید از هم نوعان خود متوقع باشیم. اگر ما به‌گونه‌ای زندگی کنیم که از کسی انتظار و توقعی نداشته باشیم آن هنگام اگر از جانب دیگران سودی به من برسد خشنود می‌شوم و اگر سودی نرسد ناخشنود نمی‌شوم زیرا از ابتدا نیز توقعی مطرح نبود و اتفاق خلاف واقع رخ نداده است. مثلاً من به دانشجویان در ایران تذکر می‌دهم که از دانشگاه‌های ایران توقع آموزش و پرورش و پژوهش را نداشته باشند و تنها توقع آن‌ها دریافت مدرک باشد که به سهولت اتفاق می‌افتد؛ اکنون‌که توقع از دانشگاه‌ها به صفر رسیده است اگر یک استاد برای دانشجویان، آموزش را به همراه داشت اتفاق خوشایندی است و سبب خشنودی می‌شود؛ اما اگر استاد چنین نکرد دانشجویان ناخشنود نیستند؛ زیرا از ابتدا فتیله توقع از استاد را پایین کشیده بودند و توقع آموزش نداشتند.

🔹پنج دسته هستند که انسان در ارتباط با آن‌ها نباید از آن‌ها متوقع باشد و از آن‌ها انتظاری داشته باشد. خویشاوندان که شامل پدر و مادر و خواهر و برادر و ... می‌شود؛ حتی پدر و مادر هم در این دسته‌بندی جای دارند و از آن‌ها هم نباید متوقع بود، دوستان، همکاران، کسی که با او رابطه عاشقانه داریم و دسته آخر افرادی که به‌صورت تصادفی با آن‌ها برخورد و ارتباط داریم.

🔹 ما همواره باید با خود بورزیم که هیچ توقعی از دیگران نداشته باشیم؛ درواقع به زبان حال (زبان درون) به آن‌ها بگوییم که من هر آنچه نسبت به شما وظیفه‌دارم انجام می‌دهم؛ اما در مقابل از تو توقع و انتظاری ندارم. انتظار نداشتن از دیگران اضطراب ما را کم می‌کند؛ زیرا وقتی از دیگران متوقع هستیم باری بر دوش آن‌ها نهاده‌ایم که نمی‌دانیم آن را به دوش می‌کشند یا نه و اضطراب و نگرانی آن را داریم؛ اما وقتی از دیگران انتظاری نداشته باشیم باری بر دوش آن‌ها ننهاده‌ایم که در صورت انجام ندادن ناخشنود شویم و به اضطراب دچار شویم. بنابراین متوقع نبودن از دیگران کاهش #اضطراب را به همراه دارد.

✍️ #استاد_ملکیان
----------------
کانال مقاله ها 🌸 @eduarticle
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پادکست_آموزشی

#استاد_ملکیان: داستان کربلا دچار انحرافات و جعل فراوان است. تاریخ کربلا بسیار مبهم تر از آن چیزی است که می‌گویند و می‌نویسند. ما خیلی خیلی خیلی اطلاعاتمون در مورد واقعه #کربلا اندک است. #محرم

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
☑️ آموزش و پرورش کشور ما ...
------------
1️⃣ در کشور ما همه تعلیم و تربیت ها ضعیف است غیر از تعلیم و تربیت جسمانی و ذهنی، بقیه عرصه ها به شدت ضعیف است. مثلا تعلیم و تربیت اخلاقی و اجتماعی دیده نمی شود. هنوز یک فول پروفسور نمی تواند با آبدارچی درست رفتار کند منظورم رفتار اخلاقی نیست بلکه درست؛ یعنی رابطه شان ساینده و فرساینده نباشد طوری که قیژ، قیژ صدا کند. استاد بلد نیست با دانشجو چه طور حرف بزند که لااقل موفقیت آمیز باشد.

2️⃣ بارها و بارها گفته ام، آموزش و پرورشی که مبتنی بر حافظه و تسلیم است، هیچ وقت نمی تواند دکترایش فهم و نقد داشته باشد.
تسلیم؛ موضع انفعال داشتن در برابر سخنان اکابر و بزرگان است.
اما نقد نقش فعالانه به دوش گرفتن است که من خودم قوه تمییزی دارم، قوه تشخیصی دارم و می خواهم سخنان دیگران را بررسی کنم.

3️⃣ اینکه من اولیات زندگی را نمی دانم اما پایتخت همه کشورهای جهان را بلد هستم تاریخ تمام جنگهای اروپا را هم بلد هستم فیزیک و مکانیک و شیمی را نیز بلد هستم به دردی نمیخورد ؛ باید آنهایی که به من ربط دارد را بلد باشم.
ما در دبیرستانها درس زندگی یاد نمی گیریم شما واقعا ببینیند یک سطر راجع به زندگی یک سطر راجع به جنگ یک سطر راجع به خشونت یک سطر راجع به حریم خصوصی یک سطر راجع به مدارا به ما یاد ندادند در حالی که اینهاست که در زندگی مهم است .

🌾 سخنانی از #استاد_ملکیان پیرامون #آموزش_پروش
--------------
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
⭕️ "بی‌توجهی به ارزش‌داوری‌های دیگران"

🔹 بها ندادن به ارزش‌داوری‌های دیگران به این است که تو طبیعی زندگی کنی. طبیعی زیستن یا همان سادگی(simplicity) یعنی حضور و غیاب دیگران در رفتار من تأثیر نداشته باشد. کودک، سادگی دارد و حضور و غیاب دیگران برای او فرقی ندارد. در تفسیر این گفته‌ی مسیح که در سه تا از اناجیل آمده است: «تا بازگشت نکنید و مثل طفل کوچک نشوید، هرگز به ملکوت آسمان ره نمی‌یابید» بیشتر الهی‌دانان و عارفان گفته‌اند منظور «سادگی» کودکان است.

🔹از «سادگی» و طبیعی زیستن، امروزه، فیلسوفان اگزیستانسیالیسم به«زندگی اصیل» تعبیر می‌کنند. یعنی زندگی مطابق فهم و تشخیص خود. اگر اصیل نباشم، زندگی‌ام خودجوشانه و خودانگیخته نیست، بلکه عاریتی است. کاری که از درون خودم می‌جوشد انجام نمی‌دهم. زندگی اصیل یعنی بر مبنای عقل و وجدان اخلاقی خودت عمل کنی.

🔹زندگی اصیل یعنی خلوت و جلوت برای ما فرقی نکند. زندگی اصیل زندگی «خود‌مِحک» «خودسَنجه» و «خودمعیار» است و فرد، ترازوی درست و غلط بودن را در درون خود دارد. در امور نظری عقل خود را داور می‌کند و در امور عملی وجدان خویش را. انسان‌های اصیل، به افکار عمومی، مدهای فکری زمانه، یا آنچه هگلی‌ها «روح زمانه» می‌گویند کاملا بی‌اعتنا هستند. کسی که به ارزش‌ داروی‌های دیگران اهمیت می‌دهد در عُمق وجودش عقده‌ی حقارت دارد. چرا وقتی من داوری خودم این است که کار درستی می‌کنم به خاطر داوری تو دست از کار بر می‌دارم؟ چرا داوری تو را مقدم بر داوری خودم کنم؟ چون خودم را کمتر از تو می‌دانم. در بن و بنیاد این کار، نوعی عقده‌ی حقارت وجود دارد .

🔅 #استاد_ملکیان

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
✔️جنبش مرگ آگاهی

🔹بعد از انتشار کتاب ارنست بکر، انکارمرگ The Denial of Death ،جنبشی در روانشناسی و رواندرمانگری نضج گرفت که از آن به «جنبش آگاهی از مرگ»(The Death Awareness Movement) تعبیر میشود. سخن این جنبش چنین بود که باید از آغاز زندگی، #کودکان را با واقعیت #مرگ آشنا کرد و هرچه را که به مرگ مربوط میشود با کودکان در میان گذاشت. همانطور که وقتی آموزش رفتارهای جنسی شروع شد بسیاری از ترسهایی که مردم از آمیزش جنسی داشتند از بین رفت و علمی تر و بهداشتی تر با مسئله جنسی مواجه شدند. مطابق اعتقاد این جنبش، عمده هراس انسانها از پدیده‌های مختلف به دلیل این است که با آن پدیده مواجه نمیشوند و این مسئله هم درباره پدیده های محسوس صادق است، مثل ترس از مار یا موش، و هم درباره پدیده های انتزاعی تر مثل مرگ. بنابراین باید از بایکوت کردن مرگ در دوران مدرنیسم کاست.
#استاد_ملکیان ، با دخل‌و‌تصرف
____
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
حال‌این روزهای ما در‌کلام #استاد_ملکیان

من به این جمله عیسی ایمان دارم که حقیقت تو را نجات خواهد داد. انسان نه با دروغ و توهم و فریب، که فقط با حقیقت نجات می‌یابد.

ما امروزه واقعا کسی که حرف‌مان را بشنود نداریم. ما نیاز داریم که بیشتر حرف‌مان شنیده شود؛ ولی آقایان فکر می‌کنند ما باید فقط حرف‌شنو باشیم. ما باید با تمام وجود و با حضور قلب می‌نشستیم پای حرف مردم.

متاسفانه ما بیشترین عشق را به سخن گفتن و کم‌ترین عشق را به شنیدن داریم. من به خودم و دیگران توصیه می‌کنم که بیشتر حرف مردم را بشنویم، نه این‌که حرص و ولع داشته باشیم برایشان صحبت کنیم. من یک شوخی با خدا هم بکنم، فکر می‌کنم خدا هم اگر کمی بیشتر حرف ما را می‌شنید، شاید وضع ما بهتر از این بود. اگر پیامبران خدا و بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب و عارفان و فیلسوفان و متفکران و مصلحان اجتماعی حرف مخاطبان خود را بیشتر بشنوند و کم‌تر با آن‌ها حرف بزنند، فکر می‌کنم وضع دنیا خیلی بهتر از این شود. ما امروزه واقعا کسی که حرف‌مان را بشنود نداریم.

ما باید با تمام وجود و با حضور قلب می‌نشستیم پای حرف مردم . این مردم از همسر و فرزندان من شروع می‌شوند تا فلان رجل سیاسی و فلان شهری و فلان روستایی و فلان زن یا مرد یا پیر و جوان و همه و همه.
متاسفانه ما کم‌تر کسی را داریم که حرف‌هایمان را بشنود و ای کاش روحانیون و روشنفکران کمی حرف می‌شنیدند و می‌دیدند مردم از چه می‌رنجند و به چه دردهایی مبتلایند.

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🔸ایجاد تعادل در حوزه احساسات و عواطف:

آرامش و اضطراب: اسپینوزا و اپیکور می گفتند زندگی فیلسوفانه توام با آرامش است. اسپینوزا می گفت به هنگام نزول بلا آرامش دارم چون مصیبت های شدیدتری که می دانم در جهان هست به من نازل نشده اند. شوپنهاور می گفت این آرامشی خوب در جهانی بد است.

🔸بیم و امید یا نومیدی و امید:
زندگی آبستن بی نهایت حوادث ممکنه است. پس نه روی چیزی خیلی حساب کن نه خیلی نومید و بیمناک شو. به عبارت دیگر زندگی قابل پیش بینی نیست و آنچه که نخستین بار رخ می دهد، نخستین بار است که رخ داده است. از بین متفکران، فقط بودا می گفت امید تو را به بیرون خودت وابسته می کند و لذا انسان باید فقط از خودش توقع داشته باشد.

🔅برگزیده ازدرسگفتار زندگی فیلسوفانه ، #استاد_ملکیان

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle