🔴روز جهانی معلم؛ روز #صمد_بهرنگی
🔹به مناسبت گذشت نیم قرن از جاودانگی او در ارس (نیم قرن پس از صمد بهرنگی)
🔹این روزها در حالی شهریور رو به پایان است و به استقبال بازگشایی مدارس می رویم که نیم قرن از جاودانه شدن صمد بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در ارس- در سن بیست و نه سالگی- می گذرد. اما در طول این پنجاه سال همواره اندیشه ها، راه و میراث ماندگار صمد بهرنگی، الهام بخش آزادی خواهان و برابری طلبان در حوزه های مختلف بوده است. او بی شک یکی از افراد موثر در عرصه سیاست بخصوص در دهه پنجاه شمسی است که تاثیرش بر جنبش برابری خواهی بلاانکار است.
صمد یک انسان انقلابی و آگاه به شرایط زمانه اش بود و طبیعی است که انقلابیون راستین از وی الهام می گیرند و جایگاهش را پاس خواهند داشت.
🔹اما اثرگذاری صمد بهرنگی، تنها محدود به عرصه سیاسی نیست. بلکه تار و پود قصه های او ادبیات حوزه #کودکان را چنان متحول کرد که اینک بدون نام صمد و بی قصه هایش نمی توان از ادبیات کودکان در این مرز و بوم سخن گفت.
بویژه آنگاه که قصد کنیم به دنبال ادبیاتی باشیم تا به میانجی قصه و داستان، نقد و پرسشگری را در کودکان نهادینه کند.
🔹در این میان حافظان وضع موجود و حامیان ارتجاع و سرمایه، بیکار ننشسته اند. آنها همواره کوشیده اند با وارونه سازی حقیقت، چهره ای خشن از آثار صمد ارایه نمایند و در سایه آن خشونت ساختاری ناشی از بی عدالتی و فقر را توجیه نمایند.
اما همچنان این نام صمد و قصه های #رهایی_بخش اوست که بر سپهر ادبیات کودکان جاودانه می درخشد. و تاکنون دستگاه ایدئولوژیک حاکم با تمام قدرت و ثروت اش نتوانسته است خاک بر تاثیر گذاری صمد بنشاند.
https://telegra.ph/5-اکتبر-روز-جهانی-معلم--روز-صمد-بهرنگی-09-22
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹به مناسبت گذشت نیم قرن از جاودانگی او در ارس (نیم قرن پس از صمد بهرنگی)
🔹این روزها در حالی شهریور رو به پایان است و به استقبال بازگشایی مدارس می رویم که نیم قرن از جاودانه شدن صمد بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در ارس- در سن بیست و نه سالگی- می گذرد. اما در طول این پنجاه سال همواره اندیشه ها، راه و میراث ماندگار صمد بهرنگی، الهام بخش آزادی خواهان و برابری طلبان در حوزه های مختلف بوده است. او بی شک یکی از افراد موثر در عرصه سیاست بخصوص در دهه پنجاه شمسی است که تاثیرش بر جنبش برابری خواهی بلاانکار است.
صمد یک انسان انقلابی و آگاه به شرایط زمانه اش بود و طبیعی است که انقلابیون راستین از وی الهام می گیرند و جایگاهش را پاس خواهند داشت.
🔹اما اثرگذاری صمد بهرنگی، تنها محدود به عرصه سیاسی نیست. بلکه تار و پود قصه های او ادبیات حوزه #کودکان را چنان متحول کرد که اینک بدون نام صمد و بی قصه هایش نمی توان از ادبیات کودکان در این مرز و بوم سخن گفت.
بویژه آنگاه که قصد کنیم به دنبال ادبیاتی باشیم تا به میانجی قصه و داستان، نقد و پرسشگری را در کودکان نهادینه کند.
🔹در این میان حافظان وضع موجود و حامیان ارتجاع و سرمایه، بیکار ننشسته اند. آنها همواره کوشیده اند با وارونه سازی حقیقت، چهره ای خشن از آثار صمد ارایه نمایند و در سایه آن خشونت ساختاری ناشی از بی عدالتی و فقر را توجیه نمایند.
اما همچنان این نام صمد و قصه های #رهایی_بخش اوست که بر سپهر ادبیات کودکان جاودانه می درخشد. و تاکنون دستگاه ایدئولوژیک حاکم با تمام قدرت و ثروت اش نتوانسته است خاک بر تاثیر گذاری صمد بنشاند.
https://telegra.ph/5-اکتبر-روز-جهانی-معلم--روز-صمد-بهرنگی-09-22
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
5 اکتبر، روز جهانی معلم ، روز صمد بهرنگی
🔴روز جهانی معلم؛ روز #صمد_بهرنگی 🔹به مناسبت گذشت نیم قرن از جاودانگی او در ارس (نیم قرن پس از صمد بهرنگی) 🔹این روزها در حالی شهریور رو به پایان است و به استقبال بازگشایی مدارس می رویم که نیم قرن از جاودانه شدن صمد بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در ارس- در سن…
🔴 برگزاری مراسم بزرگداشت روز معلم در تهران
امروز 13 مهر مقارن با 5 اکتبر روز جهانی معلم، برنامه بزرگداشتی با دعوت گروه اتحاد بازنشستگان و همکاری فعالان صنفی در بوستان گفتگو تهران با حضور جمعی از فرهنگیان بازنشسته و شاغل برگزار گردید.
در این برنامه که با حضور خانواده های معلمان دربند برگزار شد بعد از خیر مقدم و صحبت در مورد اهمیت روز معلم، بر ویژگی های صمد بهرنگی بعنوان یک معلم شاخص تاکید شد.
در حین برگزاری مراسم آقای محمد حبیبی و اسماعیل عبدی از زندان تماس گرفتند و معلمان حاضر با شعار "معلم زندانی آزاد باید گردد" و "معلم دربند روزت مبارک" با آنها و آقای محمود بهشتی لنگرودی اعلام همبستگی نمودند آقای حبیبی ضمن تبریک به معلمان حاضر ، از حمایت دوستان تشکر نمود و در ادامه گفتند : من این روز را به تمام معلمان به ویژه پیشکسوتان خودم آقای بهشتی و آقای عبدی تبریک می گویم.
آقای اسماعیل عبدی نیز با تاکید بر حفظ همبستگی معلمان و ادامه مسیر مطالبه گری به معلمان حاضر در مراسم و تمام معلمان ایران تبریک گفتند. آقای بهشتی نیز در پایان برنامه از زندان تماس گرفتند و ضمن تبریک به همه از حمایت های معلمان و اقشار اجتماعی تشکر نمودند
برنامه با تجلیل از خانواده های معلمان زندانی و تجلیل از خانم منصوره فرحزادی بازنشسته ای که 43 سال معلمی کرده است با اهدا گل به پایان رسید و بازنشستگان و معلمان شاغل با خواندن سرود یاردبستانی و روی تخته سیاهی بر ادامه مسیر جنبش معلمان ایران تاکید نمودند.
📌 لازم به ذکر است سال تحصیلی 98_97 توسط جمعی از معلمان عدالتخواه سال #صمد_بهرنگی نام گذاری شده است و روز جهانی معلم روز "صمد بهرنگی و عدالت آموزشی" نام گرفته است.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#ما_صدای_عدالتخواهی_معلمان_دربند_هستیم
🔺🔺🔺
📌
http://uupload.ir/files/o5ze_img_20181005_153725_540.jpg
امروز 13 مهر مقارن با 5 اکتبر روز جهانی معلم، برنامه بزرگداشتی با دعوت گروه اتحاد بازنشستگان و همکاری فعالان صنفی در بوستان گفتگو تهران با حضور جمعی از فرهنگیان بازنشسته و شاغل برگزار گردید.
در این برنامه که با حضور خانواده های معلمان دربند برگزار شد بعد از خیر مقدم و صحبت در مورد اهمیت روز معلم، بر ویژگی های صمد بهرنگی بعنوان یک معلم شاخص تاکید شد.
در حین برگزاری مراسم آقای محمد حبیبی و اسماعیل عبدی از زندان تماس گرفتند و معلمان حاضر با شعار "معلم زندانی آزاد باید گردد" و "معلم دربند روزت مبارک" با آنها و آقای محمود بهشتی لنگرودی اعلام همبستگی نمودند آقای حبیبی ضمن تبریک به معلمان حاضر ، از حمایت دوستان تشکر نمود و در ادامه گفتند : من این روز را به تمام معلمان به ویژه پیشکسوتان خودم آقای بهشتی و آقای عبدی تبریک می گویم.
آقای اسماعیل عبدی نیز با تاکید بر حفظ همبستگی معلمان و ادامه مسیر مطالبه گری به معلمان حاضر در مراسم و تمام معلمان ایران تبریک گفتند. آقای بهشتی نیز در پایان برنامه از زندان تماس گرفتند و ضمن تبریک به همه از حمایت های معلمان و اقشار اجتماعی تشکر نمودند
برنامه با تجلیل از خانواده های معلمان زندانی و تجلیل از خانم منصوره فرحزادی بازنشسته ای که 43 سال معلمی کرده است با اهدا گل به پایان رسید و بازنشستگان و معلمان شاغل با خواندن سرود یاردبستانی و روی تخته سیاهی بر ادامه مسیر جنبش معلمان ایران تاکید نمودند.
📌 لازم به ذکر است سال تحصیلی 98_97 توسط جمعی از معلمان عدالتخواه سال #صمد_بهرنگی نام گذاری شده است و روز جهانی معلم روز "صمد بهرنگی و عدالت آموزشی" نام گرفته است.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#ما_صدای_عدالتخواهی_معلمان_دربند_هستیم
🔺🔺🔺
📌
http://uupload.ir/files/o5ze_img_20181005_153725_540.jpg
Forwarded from هیمه
🔴 از #مقرری_ماه_اول تا عودت #جبرانی و حکایت #قطعه_گوشت_مرده
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا چیست؟
۱. مقرری ماه اول که سالانه از حقوق ما کم می شود یک کار غیرقانونی و ضد معیشت معلم است که فقط در وزارتخانه ما اجرا میگردد و چون فرهنگیان به این امر اعتراض جدی ندارند دولت با خیال راحت هر سال این تخلف را تکرار میکند.
حال چون در ماه اول میزان افزایش حقوق مشخص نبود در اصل در فیش اردیبهشت واریز و سپس کسر می گردد.
۲. از آنجایی که در فروردین ۴۰۰ هزارتومان به صورت علی الحساب واریز شد این پول را به اصطلاح معلمان به دولت مقروضند پس در فیش اردیبهشت این مبلغ کسر خواهد شد.
به عبارتی اگر از میزان افزایش حقوق هر فرد ۴۰۰ هزار تومان را کم کنیم این مبلغ در فیش اردیبهشت بیشتر از فیش اسفند است. چون کسری افزایش حقوق فروردین بابت مقرری ماه اول کم خواهد شد.
حال سوال اساسی اینجاست که این بازی با ارقام چیست؟ چرا دولت بخشی از اضافه کار نه ماه گذشته را می دهد یا در فروردین ۴۰۰ هزار تومان علی الحساب پرداخت می کند و ...⁉️
مگر همین دولت سال پیش در خرداد ماه احکام را اعلام نکرد چرا اینبار در فروردین علی الحساب پرداخت نمود؟
✳️ به نظر می رسد دولت و وزارتخانه خوب می دانند فرهنگیان شاغل و بازنشسته در این #تورم_افسارگسیخته چه وضعیت اسفباری دارند. آنها از پتانسیل اعتراضی جامعه فرهنگیان مطلعند پس میکوشند آن را مدیریت و کنترل کنند و متاسفانه چون در بین معلمان افرادی هستند که منکوب سیستم شدهاند دولت با این بازی با اعداد و پس و پیش کردن پرداختها میکوشد بحران هفته معلم را سپری کند چون متاسفانه کم نیستند معلمانی که با دریافت دو ماه اضافه کار از سال پیش که دیگر ارزشی ندارد کلاه خود را تا هفت آسمان پرتاب میکنند این جماعت مصداق #قطعه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند.
این #جماعت_نقزن و #بیمایه همان کسانی هستند که موقع اعتراض و پیگیری مطالبات یکسره فاز منفی میدهند و میگویند #نمیشود #فایده_ندارد و ... اما از پس هر اعتراض منتظر افزایش حقوق هستند و روزانه چند بار اخبار را چک میکنند و پس از هر #تحصن و #تجمع ، معلمانِ معترض را مورد پرسش قرار میدهند که "حالا به چه نتیجهای رسیدید؟ فایده داشت؟ "
این افراد ترسو در عین حال که میخواهند خود را بیتفاوت و ناامید به نتیجه اعتراضات نشان دهند شاید نذر و #دعا برای تحقق اعتراضات هم بکنند.
آنها از افزایش حقوق خوششان می آید اما حاضر نیستند اعتراض کنند به عبارتی کارگزار و #مزدور_سیستم هستند.
البته حساب #معلمان_شریفی که جرات اعتراض ندارند اما نق هم نمیزنند و لفاظی هم نمی کنند از این جماعت بیمایه جدا است. معلمانی که به هر دلیل میترسند را باید آگاه نمود و حمایت کرد تا کنشگری کنند و این جماعت سالوس را باید بایکوت کرد.
🔶 حال آنهایی که در کار #پروندهسازی و #گزینش هستند روانشناسی معلمان را میدانند آنها ماهانه از طریق همین همکاران محترم! کلی گزارش بر علیه فعالان و معلمان دیگر دریافت میکنند.
پس خوب می دانند کی علیالحساب بدهند کی پس بگیرند کی مقرری ماه اول را کم کنند و ...
بیایید کمی از دریچه دولت به موضوع نگاه کنیم وقتی ما به حقوق خود آگاه نیستیم چرا باید دولت کاسبکاری چون #دولت_بنفش حقوق ما را اصولی بالا ببرد و پرداخت کند وقتی به معلمان بابت سال پیش بدهکار هستند اما برخی برای تصحیح اوراق و مراقبت امتحان و اضافهکار از بقیه سبقت میگیرند چرا وزارتخانه اضافهکارها را به موقع پرداخت کند؟ چه دلیلی دارد؟
✴️ با این تحلیل اگر کسانی گمان میکنند اگر اعتراضات صنفی اخیر نبود باز دولت سخاوتمندانه اضافهکارها را پرداخت میکرد یا حقوقها را افزایش می داد یا سطح حقوقشان همین بود سخت در اشتباهند.
اگر نبود فداکاری فعالان و پیشروان صنفی ، بخصوص زنان پیشتاز در کنشگری صنفی، اگر همین تشکلهای صنفی با تمام ضعفهایشان نبودند اگر شورای هماهنگی با برخی ناهماهنگیهایش نبود الان باید مثل نیروهای خرید خدمتی ماهانه ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می کردیم میگویید نه.
پس ببینیم فاز بعدی اضافه کار کی پرداخت خواهد شد؟
آنهایی که شک به دستاوردهای کنشگری صنفی دارند هنوز ماهیت یک #ساختار_هار_نئولیبرالی را نشناختهاند. ساختاری که بعد از پولی سازی اوقات فراغت، بهداشت و درمان، آموزش و ... اگر بتواند تنفس انسان را هم پولی می کند تا منبع چپاول اقلیتی دزد و فاسد گردد تا پورشهسواران سرمست از ثروتهای باد آورده بعد از کشتن انسانها، پول دیه را به رخ مردم بکشند. این ساختار فاسد را باید دگرگون کرد و طرحی نو در انداخت.
۹۸/۲/۳۱
عضویت کانال :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺
#جعفر_ابراهیمی
❇️ بنا بر اخبار منتشر شده در فیش اردیبهشت ماه قرار است مقرری ماه اول کسر گردد همچنین چهارصد هزار تومان علیالحساب که ماه قبل واریز شد باید به حساب خزانه عودت دادهشود. حقیقت ماجرا چیست؟
۱. مقرری ماه اول که سالانه از حقوق ما کم می شود یک کار غیرقانونی و ضد معیشت معلم است که فقط در وزارتخانه ما اجرا میگردد و چون فرهنگیان به این امر اعتراض جدی ندارند دولت با خیال راحت هر سال این تخلف را تکرار میکند.
حال چون در ماه اول میزان افزایش حقوق مشخص نبود در اصل در فیش اردیبهشت واریز و سپس کسر می گردد.
۲. از آنجایی که در فروردین ۴۰۰ هزارتومان به صورت علی الحساب واریز شد این پول را به اصطلاح معلمان به دولت مقروضند پس در فیش اردیبهشت این مبلغ کسر خواهد شد.
به عبارتی اگر از میزان افزایش حقوق هر فرد ۴۰۰ هزار تومان را کم کنیم این مبلغ در فیش اردیبهشت بیشتر از فیش اسفند است. چون کسری افزایش حقوق فروردین بابت مقرری ماه اول کم خواهد شد.
حال سوال اساسی اینجاست که این بازی با ارقام چیست؟ چرا دولت بخشی از اضافه کار نه ماه گذشته را می دهد یا در فروردین ۴۰۰ هزار تومان علی الحساب پرداخت می کند و ...⁉️
مگر همین دولت سال پیش در خرداد ماه احکام را اعلام نکرد چرا اینبار در فروردین علی الحساب پرداخت نمود؟
✳️ به نظر می رسد دولت و وزارتخانه خوب می دانند فرهنگیان شاغل و بازنشسته در این #تورم_افسارگسیخته چه وضعیت اسفباری دارند. آنها از پتانسیل اعتراضی جامعه فرهنگیان مطلعند پس میکوشند آن را مدیریت و کنترل کنند و متاسفانه چون در بین معلمان افرادی هستند که منکوب سیستم شدهاند دولت با این بازی با اعداد و پس و پیش کردن پرداختها میکوشد بحران هفته معلم را سپری کند چون متاسفانه کم نیستند معلمانی که با دریافت دو ماه اضافه کار از سال پیش که دیگر ارزشی ندارد کلاه خود را تا هفت آسمان پرتاب میکنند این جماعت مصداق #قطعه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند.
این #جماعت_نقزن و #بیمایه همان کسانی هستند که موقع اعتراض و پیگیری مطالبات یکسره فاز منفی میدهند و میگویند #نمیشود #فایده_ندارد و ... اما از پس هر اعتراض منتظر افزایش حقوق هستند و روزانه چند بار اخبار را چک میکنند و پس از هر #تحصن و #تجمع ، معلمانِ معترض را مورد پرسش قرار میدهند که "حالا به چه نتیجهای رسیدید؟ فایده داشت؟ "
این افراد ترسو در عین حال که میخواهند خود را بیتفاوت و ناامید به نتیجه اعتراضات نشان دهند شاید نذر و #دعا برای تحقق اعتراضات هم بکنند.
آنها از افزایش حقوق خوششان می آید اما حاضر نیستند اعتراض کنند به عبارتی کارگزار و #مزدور_سیستم هستند.
البته حساب #معلمان_شریفی که جرات اعتراض ندارند اما نق هم نمیزنند و لفاظی هم نمی کنند از این جماعت بیمایه جدا است. معلمانی که به هر دلیل میترسند را باید آگاه نمود و حمایت کرد تا کنشگری کنند و این جماعت سالوس را باید بایکوت کرد.
🔶 حال آنهایی که در کار #پروندهسازی و #گزینش هستند روانشناسی معلمان را میدانند آنها ماهانه از طریق همین همکاران محترم! کلی گزارش بر علیه فعالان و معلمان دیگر دریافت میکنند.
پس خوب می دانند کی علیالحساب بدهند کی پس بگیرند کی مقرری ماه اول را کم کنند و ...
بیایید کمی از دریچه دولت به موضوع نگاه کنیم وقتی ما به حقوق خود آگاه نیستیم چرا باید دولت کاسبکاری چون #دولت_بنفش حقوق ما را اصولی بالا ببرد و پرداخت کند وقتی به معلمان بابت سال پیش بدهکار هستند اما برخی برای تصحیح اوراق و مراقبت امتحان و اضافهکار از بقیه سبقت میگیرند چرا وزارتخانه اضافهکارها را به موقع پرداخت کند؟ چه دلیلی دارد؟
✴️ با این تحلیل اگر کسانی گمان میکنند اگر اعتراضات صنفی اخیر نبود باز دولت سخاوتمندانه اضافهکارها را پرداخت میکرد یا حقوقها را افزایش می داد یا سطح حقوقشان همین بود سخت در اشتباهند.
اگر نبود فداکاری فعالان و پیشروان صنفی ، بخصوص زنان پیشتاز در کنشگری صنفی، اگر همین تشکلهای صنفی با تمام ضعفهایشان نبودند اگر شورای هماهنگی با برخی ناهماهنگیهایش نبود الان باید مثل نیروهای خرید خدمتی ماهانه ۶۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می کردیم میگویید نه.
پس ببینیم فاز بعدی اضافه کار کی پرداخت خواهد شد؟
آنهایی که شک به دستاوردهای کنشگری صنفی دارند هنوز ماهیت یک #ساختار_هار_نئولیبرالی را نشناختهاند. ساختاری که بعد از پولی سازی اوقات فراغت، بهداشت و درمان، آموزش و ... اگر بتواند تنفس انسان را هم پولی می کند تا منبع چپاول اقلیتی دزد و فاسد گردد تا پورشهسواران سرمست از ثروتهای باد آورده بعد از کشتن انسانها، پول دیه را به رخ مردم بکشند. این ساختار فاسد را باید دگرگون کرد و طرحی نو در انداخت.
۹۸/۲/۳۱
عضویت کانال :
https://t.me/kahimeh
🔺🔺🔺
Telegram
هیمه
من هیمه ام
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
من هیمه ام
...
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
من هیمه ام
...
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
🔴 «ماهی سیاه کوچولو پنجاه ساله شد!»
🔹 نوشتهای زیبا و خواندنی از نویسنده و نمایشنامه نویس نامدار ایران، «دکتر غلامحسین ساعدی»، تحت عنوان "معجزه آگاهی"، در باره آفریننده قصه کوتاه و ماندگار "ماهی سیاه کوچولو"، یعنی #صمد_بهرنگی.
🔸معجزه آگاهی
...و در مبارزه رو در رو با رژیم مسلط و قدرت حاکم، بزرگترین امتیاز صمد این بود که به هیچ وجه آدم "خشکه مقدسی" نبود. صمد به تداوم مبارزه بیشتر ایمان داشت تا به مبارزه لحظهای یا در یک برشی از زمان، دقیقا به این معنی که صمد حرکت تاریخی و یا نقش تاریخی هر جنبش و یا هرانسان را مهمتر میدانست تا حرکت یا نقش تقویمی هر جنبش یا هر انسانی را.
برای او روشن بود که با مشت گره کرده و فریاد "مرگ برشاه" آسان میشود افتخار بزرگی را خرید و سینه را آماج گلولههای مذاب ساخت و اعتبار گران قیمتی در اذهان بدست آورد، ولی صمد، این مرحله را آخرین مرحله نبرد میدانست.
هرچند که یک چنین درگیریها و رویاروئیها را مطلقا پوچ و عبث نمیدانست، که بسیار هم برایش ارزش قائل بود. ولی ظریفترین نکته این که کارهای نکرده، فراوان است و نباید به آسانی از دست رفت. با وجود این دیدیم چنین مرگهائی چه تاثیر حیرت آوری در جنبش انقلابی خلقهای ایران داشت و شهادت هر رفیقی انعکاس پر سر و صدا که نه حرکتهای اصیل را در دیگر یاران سبب میشد.
اما مسئله ارائه راه چی؟ درطول مبارزه عمدهترین امتیاز، مقدارضرباتی است که بر پیکر دشمن فرود میآوری، باکیفیت بیشتر و دقیقتر.
اینجاست که فرق معامله نقش یک مبارز آگاه و مجهز به جهان بینی علمی با نقش بسیار زیبا و جذاب یک به جان آمده متهور.
بدینسان صمد، درتمام طول زندگی کوتاه خود، ودرتمام بده بستانهای فکری خود با یارانش، اهمیت این نکته را از یاد نمیبرد. آنجا که میگوید مهم این است که مرگ من چه اثری در زندگی دیگران خواهد داشت، دقیقا اشاره به اهمیت نکته باریکتر از مو دارد.
بله او با چنگ و دندان با رژیم میجنگید ولی حاضر نبود دم لای تله بدهد، ذرهای رحم به دست اندرکاران و نوکران تسلیم شده دستگاه نداشت ولی آنها را عروسکان و دلقکان کوچکی بیش نمیشمرد.
در هر برخورد "روشنفکران" اخته را زیر ضربات شلاق میگرفت ولی نعش نیمه جان آنها را، هیمههائی میدانست که باید در اجاق مبارزه، شعلهورشان ساخت و به نابودیشان کشاند.
یاد آن لحظه فراموش شدنی نیست که صمد متواضع و خاکی و ساکت، چگونه در خانه جلال آلاحمد یقه یک مردک خود فروختهای را که عنوان استاد دانشگاه را همیشه مثل جارو به دمش بسته بود و برخلاف مثل از هر سوراخ تنگی هم میگذشت، گرفت وسرجایش نشاند. صمد فروتن یک مرتبه از جا پرید و خرخره کاظم ودیعی را چسبید وچنان بیچارهاش کرد که همگان متحیر شدند. متحیر، که چنان خشم صاعقه واری را از جوان آرام و فرو افتادهای انتظار نداشتند.
حاضران آن مجلس، به رای العین دیدند که خاکی بودن و تواضع صمد بهرنگی، تنها و تنها در مقابل مردم عادی و تودههای محروم وستم کشیده است و در مقابل سرسپردگان قدرت حاکم اصلا و ابدا.
با همه اینها صمد میدانست، کسی را که باید زد فلانی و بهمانی نیست، بلکه ریشه این شجره خبیثه است که باید با کاریترین ضربتها، به خاک مذلتش انداخت و از شرش راحت شد.
@Hegemony_Culture
🆔 @edalatxah
🔹 نوشتهای زیبا و خواندنی از نویسنده و نمایشنامه نویس نامدار ایران، «دکتر غلامحسین ساعدی»، تحت عنوان "معجزه آگاهی"، در باره آفریننده قصه کوتاه و ماندگار "ماهی سیاه کوچولو"، یعنی #صمد_بهرنگی.
🔸معجزه آگاهی
...و در مبارزه رو در رو با رژیم مسلط و قدرت حاکم، بزرگترین امتیاز صمد این بود که به هیچ وجه آدم "خشکه مقدسی" نبود. صمد به تداوم مبارزه بیشتر ایمان داشت تا به مبارزه لحظهای یا در یک برشی از زمان، دقیقا به این معنی که صمد حرکت تاریخی و یا نقش تاریخی هر جنبش و یا هرانسان را مهمتر میدانست تا حرکت یا نقش تقویمی هر جنبش یا هر انسانی را.
برای او روشن بود که با مشت گره کرده و فریاد "مرگ برشاه" آسان میشود افتخار بزرگی را خرید و سینه را آماج گلولههای مذاب ساخت و اعتبار گران قیمتی در اذهان بدست آورد، ولی صمد، این مرحله را آخرین مرحله نبرد میدانست.
هرچند که یک چنین درگیریها و رویاروئیها را مطلقا پوچ و عبث نمیدانست، که بسیار هم برایش ارزش قائل بود. ولی ظریفترین نکته این که کارهای نکرده، فراوان است و نباید به آسانی از دست رفت. با وجود این دیدیم چنین مرگهائی چه تاثیر حیرت آوری در جنبش انقلابی خلقهای ایران داشت و شهادت هر رفیقی انعکاس پر سر و صدا که نه حرکتهای اصیل را در دیگر یاران سبب میشد.
اما مسئله ارائه راه چی؟ درطول مبارزه عمدهترین امتیاز، مقدارضرباتی است که بر پیکر دشمن فرود میآوری، باکیفیت بیشتر و دقیقتر.
اینجاست که فرق معامله نقش یک مبارز آگاه و مجهز به جهان بینی علمی با نقش بسیار زیبا و جذاب یک به جان آمده متهور.
بدینسان صمد، درتمام طول زندگی کوتاه خود، ودرتمام بده بستانهای فکری خود با یارانش، اهمیت این نکته را از یاد نمیبرد. آنجا که میگوید مهم این است که مرگ من چه اثری در زندگی دیگران خواهد داشت، دقیقا اشاره به اهمیت نکته باریکتر از مو دارد.
بله او با چنگ و دندان با رژیم میجنگید ولی حاضر نبود دم لای تله بدهد، ذرهای رحم به دست اندرکاران و نوکران تسلیم شده دستگاه نداشت ولی آنها را عروسکان و دلقکان کوچکی بیش نمیشمرد.
در هر برخورد "روشنفکران" اخته را زیر ضربات شلاق میگرفت ولی نعش نیمه جان آنها را، هیمههائی میدانست که باید در اجاق مبارزه، شعلهورشان ساخت و به نابودیشان کشاند.
یاد آن لحظه فراموش شدنی نیست که صمد متواضع و خاکی و ساکت، چگونه در خانه جلال آلاحمد یقه یک مردک خود فروختهای را که عنوان استاد دانشگاه را همیشه مثل جارو به دمش بسته بود و برخلاف مثل از هر سوراخ تنگی هم میگذشت، گرفت وسرجایش نشاند. صمد فروتن یک مرتبه از جا پرید و خرخره کاظم ودیعی را چسبید وچنان بیچارهاش کرد که همگان متحیر شدند. متحیر، که چنان خشم صاعقه واری را از جوان آرام و فرو افتادهای انتظار نداشتند.
حاضران آن مجلس، به رای العین دیدند که خاکی بودن و تواضع صمد بهرنگی، تنها و تنها در مقابل مردم عادی و تودههای محروم وستم کشیده است و در مقابل سرسپردگان قدرت حاکم اصلا و ابدا.
با همه اینها صمد میدانست، کسی را که باید زد فلانی و بهمانی نیست، بلکه ریشه این شجره خبیثه است که باید با کاریترین ضربتها، به خاک مذلتش انداخت و از شرش راحت شد.
@Hegemony_Culture
🆔 @edalatxah
"همه اش که نباید ترسیدراه که بیفتیم ترسمان می ریزد "
جمله ای در عین سادگی که از هزاران هزار کلمه و جمله غنی تر و پرمحتواتر است راه می گشاید و انگیزاننده است.
جا دارد هر روز دهها بار این جمله را به خودمان یاد آوری کرده و حرکت کنیم
#صمد_بهرنگی
جمله ای در عین سادگی که از هزاران هزار کلمه و جمله غنی تر و پرمحتواتر است راه می گشاید و انگیزاننده است.
جا دارد هر روز دهها بار این جمله را به خودمان یاد آوری کرده و حرکت کنیم
#صمد_بهرنگی
باغ بهرنگ_سیمین قدیری
@bazmemusighi
"باغ صمد"
موسیقی: #بابک_بیات
خواننده: #سیمین_قدیری
سال اجرا احتمالا ۱۳۵۹
این قطعه برای بزرگداشت #صمد_بهرنگی با اشاره به عناوینِ دست نوشتههای #صمد ، ساخته و اجرا شده است.
🔻🔻🔻
🆔@edalatxah
موسیقی: #بابک_بیات
خواننده: #سیمین_قدیری
سال اجرا احتمالا ۱۳۵۹
این قطعه برای بزرگداشت #صمد_بهرنگی با اشاره به عناوینِ دست نوشتههای #صمد ، ساخته و اجرا شده است.
🔻🔻🔻
🆔@edalatxah
🔴 حضور جمعی از فرهنگیان و فعالان صنفی استان های تهران، البرز و آذربایجان شرقی بر مزار #صمد_بهرنگی
به مناسبت پنجاه و یکمین سالگرد جاودانه شدنش در ارس
🔹تبریز، گورستان امامیه
🆔 @edalatxah
به مناسبت پنجاه و یکمین سالگرد جاودانه شدنش در ارس
🔹تبریز، گورستان امامیه
🆔 @edalatxah
🔴 معلم واقعی همیشه معلم میماند
معلم فداکار یعنی خانم شکراللهی؛ معلم پایه ششم مدرسه جلالآلاحمد آبادان...
او در مدت یک هفتهای که به دلیل مشکلات تنفسیِ مشکوک به کرونا در بیمارستان طالقانی آبادان بستری است برای دانشآموزانش سوالات ریاضی را طرح و از طریق واتساپ برایشان میفرستد.
خوب شو زود خانم معلم آبادانی
📌 #زنگ_وجدان : برخی افراد در حکم کارگزینی و استخدامی معلم هستند آنان فرصتطلب و سودجو هستند با کم کاری و نمره فروشی و آدم فروشی به حیثیت حیثیت و منزلت معلمان لطمه میزنند افرادی ترسو و توسری خور که دستشان روی دانشآموزان بلند است اما جرات مطالبهگری و عدالت خواهی ندارند و فقط نق میزنند و منتظرند سایر معلمان قدمی بردارند تا دو ریال به حقوق این جماعت هم زیاد شود. اینها همان #یک_تکه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند. اینها اتفاقی معلم شدهاند و شایسته نیست نام اینها را در کنار نام معلمان فداکاری قرار دهیم که سختی زندان را برای بهبود معیشت و منزلت فرهنگیان به جان خریدهاند
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://t.me/edalatxah
معلم فداکار یعنی خانم شکراللهی؛ معلم پایه ششم مدرسه جلالآلاحمد آبادان...
او در مدت یک هفتهای که به دلیل مشکلات تنفسیِ مشکوک به کرونا در بیمارستان طالقانی آبادان بستری است برای دانشآموزانش سوالات ریاضی را طرح و از طریق واتساپ برایشان میفرستد.
خوب شو زود خانم معلم آبادانی
📌 #زنگ_وجدان : برخی افراد در حکم کارگزینی و استخدامی معلم هستند آنان فرصتطلب و سودجو هستند با کم کاری و نمره فروشی و آدم فروشی به حیثیت حیثیت و منزلت معلمان لطمه میزنند افرادی ترسو و توسری خور که دستشان روی دانشآموزان بلند است اما جرات مطالبهگری و عدالت خواهی ندارند و فقط نق میزنند و منتظرند سایر معلمان قدمی بردارند تا دو ریال به حقوق این جماعت هم زیاد شود. اینها همان #یک_تکه_گوشت_مرده #صمد_بهرنگی هستند. اینها اتفاقی معلم شدهاند و شایسته نیست نام اینها را در کنار نام معلمان فداکاری قرار دهیم که سختی زندان را برای بهبود معیشت و منزلت فرهنگیان به جان خریدهاند
🔻🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
از طریق لینک زیر به #معلمان_عدالتخواه بپیوندید.
http://t.me/edalatxah
🔴 معلمکُشی در دوران اعلیحضرت
امروز ۹ خرداد سالگرد کشته شدن #بهروز_دهقانی زیر شکنجهی دژخیمان ساواک است.
در ۹ خرداد ۱۳۵۰ بهروز دهقانی، نویسنده، شاعر، مترجم، پژوهشگر، معلم روستاهای آذربایجان و چریک فدایی خلق را دژخیمان ساواک زیر شکنجه به قتل رساندند. به گفتهی شاهدان عینی کلیههای او در روزهای پایانی زندگیاش از کار افتاده بود و خون ادرار میکرد. با این وجود شکنجهگران از شکنجهی او دست برنداشتند و تا آخرین لحظه و تا هنگام مرگ شکنجه را ادامه دادند. اما بهروز دهقانی این شعر مرتضی کیوان، شاعر تیربارانشده بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را سرمشق خود قرار داده بود که «درد و رنجِ تازیانه چند روزی بیش نیست/ رازدار خلق اگر باشی همیشه زندهای» او رازدار خلق ماند و در سلول انفرادی جان داد.
کتابهای کتابهای «افسانههای ایتالیایی» اثر ماکسیم گورکی و «زندگی و آثار شون اوکیسی» (ترجمه و تالیف)، افسانههای آذربایجان (گردآوری به همراه #صمد_بهرنگی)، در شناخت ادبیات و اجتماع، ملخها (مجموعهداستان)، ماه در کایلنامو میدرخشد و خزانی در بهار، ترجمه یک داستان و یک نمایشنامه تک پردهای از شون اوکیسی برخی آثار به جا مانده از بهروز دهقانی هستند. چند سال پیش بخشی از مقالات و ترجمههای بهروز دهقانی در کتابی به نام «من مرگ را سرودی کردم» به کوشش یونس اورنگخدیوی منتشر شد.
منبع : سرخط
https://t.me/edalatxah/12440
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
امروز ۹ خرداد سالگرد کشته شدن #بهروز_دهقانی زیر شکنجهی دژخیمان ساواک است.
در ۹ خرداد ۱۳۵۰ بهروز دهقانی، نویسنده، شاعر، مترجم، پژوهشگر، معلم روستاهای آذربایجان و چریک فدایی خلق را دژخیمان ساواک زیر شکنجه به قتل رساندند. به گفتهی شاهدان عینی کلیههای او در روزهای پایانی زندگیاش از کار افتاده بود و خون ادرار میکرد. با این وجود شکنجهگران از شکنجهی او دست برنداشتند و تا آخرین لحظه و تا هنگام مرگ شکنجه را ادامه دادند. اما بهروز دهقانی این شعر مرتضی کیوان، شاعر تیربارانشده بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را سرمشق خود قرار داده بود که «درد و رنجِ تازیانه چند روزی بیش نیست/ رازدار خلق اگر باشی همیشه زندهای» او رازدار خلق ماند و در سلول انفرادی جان داد.
کتابهای کتابهای «افسانههای ایتالیایی» اثر ماکسیم گورکی و «زندگی و آثار شون اوکیسی» (ترجمه و تالیف)، افسانههای آذربایجان (گردآوری به همراه #صمد_بهرنگی)، در شناخت ادبیات و اجتماع، ملخها (مجموعهداستان)، ماه در کایلنامو میدرخشد و خزانی در بهار، ترجمه یک داستان و یک نمایشنامه تک پردهای از شون اوکیسی برخی آثار به جا مانده از بهروز دهقانی هستند. چند سال پیش بخشی از مقالات و ترجمههای بهروز دهقانی در کتابی به نام «من مرگ را سرودی کردم» به کوشش یونس اورنگخدیوی منتشر شد.
منبع : سرخط
https://t.me/edalatxah/12440
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
Telegram
معلمان عدالتخواه
🔴 گرامی باد یاد و خاطره #بهروز_دهقانی، معلم روستاهای آذربایجان که تحت شکنجه ساواک در ۹ خرداد ۱۳۵۰ جان باخت.
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #ترانه_های_بی_هنگام
ZÜLFÜ LİVANELİ - TAHT BİR YANA, ŞAH BİR YANA
ترانهای به یاد #صمد_بهرنگی
زلفی لیواناِلی
🆔 @edalatxah
ZÜLFÜ LİVANELİ - TAHT BİR YANA, ŞAH BİR YANA
ترانهای به یاد #صمد_بهرنگی
زلفی لیواناِلی
🆔 @edalatxah
🔴 شعری از عبدالرضا قنبری به یاد
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
دوم تیر زاد روز معلم راستین صمد بهرنگی گرامی باد!
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
دوم تیر زاد روز معلم راستین صمد بهرنگی گرامی باد!
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
💠 به یاد معلمی اندیشمند و منتقد ✍ محمدتقی فلاحی 🔹 دوم تیرماه زادروز معلمی متفاوت است. صمد بهرنگی را بیش و پیش از هر چیز شاید با ماهی سیاه کوچولو، افسانه های آذربایجان و بهخصوص اولدوز و کلاغهایش بشناسیم؛ اما بدون کاستن از نقش تاثیرگذار او در ادبیات کودکان…
👆 ادامه از پست قبل
_من خود وقتی در کلاس هفتم تاریخ تدریس می کردم، پیش از شروع درس لغتهای درس را درست مثل زنگ قرائت فارسی روی تخته سیاه مینوشتم و شاگردان رونوشت می کردند که پس از حفظ کردن آنها بتوانند کتاب تاریخشان را قرائت کنند و زور بزنند که از برش کنند.»
و راهکار ارائه میدهد که؛
«باید در تألیف کتابهای درسی- به خصوص کتابهای ابتدایی- اقتضای محلی را در نظر گرفت و برای هر استان کتابی جداگانه پرداخت و مواد آشنا و قابل فهمی در آن گنجاند تا نتیجهای نیکو گرفت.
... اگر هم برای استانهای فارسی زبان یک نوع کتاب نوشته میشود، استان آذربایجان باید کتاب فارسی بخصوصی داشته باشد که امکان و اقتضای محلی را در نظر گرفته باشد، با روشی آسان و ساده.
کتاب اولی که برای تدریس نه ماهه در مدرسههای تهران نوشته میشود، نمیتواند در همین مدت در مدرسههای آذربایجان درس داده شود و یاد داده شود.»
( صفحه ۷۲و ۷۳)
🔹 صمد به عنوان یک معلم آگاه و مسئول از دورافتادهترین نقاط ایران، برخی از ضعفهای بزرگ نظام آموزشی کشور را با روشنبینی دید، در هر کجا که توانست با شجاعت و صراحت، مطرح کرد و البته صدایش تنها در گوش تاریخ شنیده شد و جاودانهاش کرد.
یادش گرامی
♦️ پینوشت: تمامی نقل قولها از کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» نوشته صمد بهرنگی
🍃زادروز
#صمد_بهرنگی
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
✅ با ما همراه باشید🤝
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
✅ آدرس صفحه ما در اینستاگرام 👇
https://instagram.com/ksmi2001t?igshid=6kfccnzsk6d2
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
_من خود وقتی در کلاس هفتم تاریخ تدریس می کردم، پیش از شروع درس لغتهای درس را درست مثل زنگ قرائت فارسی روی تخته سیاه مینوشتم و شاگردان رونوشت می کردند که پس از حفظ کردن آنها بتوانند کتاب تاریخشان را قرائت کنند و زور بزنند که از برش کنند.»
و راهکار ارائه میدهد که؛
«باید در تألیف کتابهای درسی- به خصوص کتابهای ابتدایی- اقتضای محلی را در نظر گرفت و برای هر استان کتابی جداگانه پرداخت و مواد آشنا و قابل فهمی در آن گنجاند تا نتیجهای نیکو گرفت.
... اگر هم برای استانهای فارسی زبان یک نوع کتاب نوشته میشود، استان آذربایجان باید کتاب فارسی بخصوصی داشته باشد که امکان و اقتضای محلی را در نظر گرفته باشد، با روشی آسان و ساده.
کتاب اولی که برای تدریس نه ماهه در مدرسههای تهران نوشته میشود، نمیتواند در همین مدت در مدرسههای آذربایجان درس داده شود و یاد داده شود.»
( صفحه ۷۲و ۷۳)
🔹 صمد به عنوان یک معلم آگاه و مسئول از دورافتادهترین نقاط ایران، برخی از ضعفهای بزرگ نظام آموزشی کشور را با روشنبینی دید، در هر کجا که توانست با شجاعت و صراحت، مطرح کرد و البته صدایش تنها در گوش تاریخ شنیده شد و جاودانهاش کرد.
یادش گرامی
♦️ پینوشت: تمامی نقل قولها از کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» نوشته صمد بهرنگی
🍃زادروز
#صمد_بهرنگی
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
✅ با ما همراه باشید🤝
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
✅ آدرس صفحه ما در اینستاگرام 👇
https://instagram.com/ksmi2001t?igshid=6kfccnzsk6d2
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
💠 قصه های صمد، تنیده در لحظات زندگی
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
#یادداشت_صنفی
#آموزش_پرورش
#معلم
#صمد_بهرنگی
#زادروز
#۲تیرماه
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
✍ آسیه سپهری
🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.
🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.
🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.
وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.
🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.
و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃
* نام قصه های صمد
#یادداشت_صنفی
#آموزش_پرورش
#معلم
#صمد_بهرنگی
#زادروز
#۲تیرماه
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔴 در نهم شهریور سالروز جاودانه شدن #صمد_بهرنگی ، یاد و خاطرهاش را گرامی میداریم.
#ماهی_سیاه_کوچولو
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
#ماهی_سیاه_کوچولو
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی 🔻🔻🔻 #کانال_معلمان_عدالتخواه 🆔 @edalatxah
🔴 سه چهره از صمد:
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
https://t.me/edalatxah/13411
@sarkhatism
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
https://t.me/edalatxah/13411
@sarkhatism
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
Telegram
معلمان عدالتخواه
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔴از ترس تا فرصتطلبی
📌نگاهی به مواجهه برخی معلمان با مطالبات خود
✍جعفر ابراهیمی
🔹اولین و ابتداییترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی شکایت و #گلایه در اتاق معلمان و در گفتگوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است.
🔹اگر معلمی در کل آدم ساکت و کمحرف نباشد اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت میکنند و از ظلم و ستم بر خود سخن میرانند.
🔹در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک #طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان میکنند و گلایهها یادشان میرود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند؛ نامهای که هیچ خطری برایشان ندارد.
این نهایت ترس و محافظهکاری این دست از معلمان است و نشان میدهد که نظام #گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعتپذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط #نق میزنند و اصلا نباید روی شکایتهای آنان حساب باز کرد.
🔹جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهرهمند گردند.
🔹تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانشآموزان هم بد عمل میکنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره #کرنش میکنند در مقابل دانشآموزان #قلدری میکنند و سعی میکنند در کلاس اگر زورشان برسد دانشآموزان را #رام و مطیع خود کنند.
اغلب به دنبال پر کردن فرم #معلم_نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
🔹این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونههایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد میآورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیده باشند که حقوق یک #کارگر نگونبخت همسطح آقا یا خانم معلم است آه و ناله سر میدهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفتهاند.
🔹این دسته از معلمان آنقدر ترسزده هستند که حتی جرات نمیکنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و میگویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است.
سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق #خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی میگویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟
🔹گویی اینان دنبال #کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبهگری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی میماند.
🔹به نظر میرسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمهکارآمد و ... آگاه نباشد معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمیکنند ناآگاه نیستند یا فرصتطلبند یا ترسو و محافظهکار هستند.
🔹معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند.
خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهیبخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نقزدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند آنها باید بدانند که میتوانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند.
این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.
🔹اما معلمان فرصتطلب خطرناکند.
آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت میشود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر میدهند و با بیعملی خود ناامیدی را به جمع منتقل میکنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبهگری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصتطلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمیگردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکلیابی مستقل.
🔹هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیمبندی فوق رویکردمان فرصتطلبی و خوشهچینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبهگری میترسیم #صمد_بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان دادهاست آنجا که میگوید :
📌همهاش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان میریزد.
*#لطفا این مطلب را نقد کنید و دیدگاه خود را برای نگارنده ارسال نمایید.
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه
📌نگاهی به مواجهه برخی معلمان با مطالبات خود
✍جعفر ابراهیمی
🔹اولین و ابتداییترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی شکایت و #گلایه در اتاق معلمان و در گفتگوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است.
🔹اگر معلمی در کل آدم ساکت و کمحرف نباشد اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت میکنند و از ظلم و ستم بر خود سخن میرانند.
🔹در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک #طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان میکنند و گلایهها یادشان میرود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند؛ نامهای که هیچ خطری برایشان ندارد.
این نهایت ترس و محافظهکاری این دست از معلمان است و نشان میدهد که نظام #گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعتپذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط #نق میزنند و اصلا نباید روی شکایتهای آنان حساب باز کرد.
🔹جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهرهمند گردند.
🔹تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانشآموزان هم بد عمل میکنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره #کرنش میکنند در مقابل دانشآموزان #قلدری میکنند و سعی میکنند در کلاس اگر زورشان برسد دانشآموزان را #رام و مطیع خود کنند.
اغلب به دنبال پر کردن فرم #معلم_نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
🔹این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونههایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد میآورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیده باشند که حقوق یک #کارگر نگونبخت همسطح آقا یا خانم معلم است آه و ناله سر میدهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفتهاند.
🔹این دسته از معلمان آنقدر ترسزده هستند که حتی جرات نمیکنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و میگویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است.
سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق #خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی میگویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟
🔹گویی اینان دنبال #کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبهگری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی میماند.
🔹به نظر میرسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمهکارآمد و ... آگاه نباشد معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمیکنند ناآگاه نیستند یا فرصتطلبند یا ترسو و محافظهکار هستند.
🔹معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند.
خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهیبخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نقزدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند آنها باید بدانند که میتوانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند.
این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.
🔹اما معلمان فرصتطلب خطرناکند.
آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت میشود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر میدهند و با بیعملی خود ناامیدی را به جمع منتقل میکنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبهگری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصتطلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمیگردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکلیابی مستقل.
🔹هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیمبندی فوق رویکردمان فرصتطلبی و خوشهچینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبهگری میترسیم #صمد_بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان دادهاست آنجا که میگوید :
📌همهاش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان میریزد.
*#لطفا این مطلب را نقد کنید و دیدگاه خود را برای نگارنده ارسال نمایید.
🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالتخواه