ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.06K subscribers
701 photos
120 videos
24 files
354 links
Download Telegram
نماز جمعه و اقتصاد مقاومتی
🔹روح‌الله رشیدی

پی‌جویی #مطالبات_رهبری، بیش و‌ پیش از هر نهاد یا مجموعه‌ای، تکلیف آنهاست که به نحوی #نماینده_رهبری محسوب می‌شوند. نماینده‌ی رهبری، یعنی اشبه‌الناس به ایشان؛ در قول و فعل و فکر. با همان عمق و با همان شدت و قوت. در موضوع #اقتصاد_مقاومتی اگر «نماینده»های رهبری در جایگاهها و مناصب مختلفشان، به جای بازخوانی بی‌روح و تقویمی کلام رهبری، #اقدامات_دهگانه‌ی مورد تاکید ایشان را در گستره‌ی محل ماموریت و مسوولیت خود با جدیت و به دور از #محافظه‌کاری دنبال کنند، بار سنگینی از دوش نظام برداشته‌اند. شرط لازم این تاثیر، آگاهی‌‌ست. دانش است. آگاهی از وضع واقعی اقتصاد و صنعت و کشاورزی منطقه‌ی خود. مطلع‌ترین فرد از واقعیات اقتصادی و اجتماعی مناطق، نماینده‌های رهبری باید باشند.
برای مثال، هر #نماز_جمعه، در هر هفته، باید به کانون اصلی طرح مسایل و گرفتاریها و قابلیتها و فرصتهای اقتصادی منطقه تبدیل شده و مهمترین اخبار حول #اقتصاد_مقاومتی، باید از مصلاها منتشر شود‌.‌
از #نمازجمعه‌ی انقلابی، جز برانگیختگی انتظار نمی‌رود‌.

@ebteda_ir
…..............................
ارتباط با ادمین و ارسال نظر و پیشنهاد از این طریق:
@roohollah_rashidi
@ebteda_ir

🔺تحلیل‌های تخدیریِ پساانتخابات

با روشن شدن نتایج انتخابات مجلس، بخشی از فعالان سیاسی و فرهنگی، به‌تدریج دارند متقاعد می‌شوند که #دوگانه‌ی سیاسیِ سنتیِ حاکم بر کشور، کارآمدی و اثرگذاری خود را از دست داده. تحلیل‌هایی منتشر می‌کنند مبنی بر اینکه دیگر #راست و #چپ و #اصولگرایی و #اصلاح‌طلبی، توانِ کسب اقبالِ مردم را ندارند. اما دو نکته‌ی ظریف و دقیق در این رجعتِ تئوریک قابل‌ملاحظه است که عملاً تمام ثمرات این تحرکِ اصلاحگرانه را از بین می‌برد. به‌واقع، با وجود جذاب بودن این تیپ تحلیل‌ها و تظاهر به ساختارشکنی از سوی این تحلیل‌گران، #محافظه‌کاری و #تصلب، همچنان در آن‌ها موج می‌زند:

1. صاحبان این تحلیل‌های به‌ظاهر جسورانه، همچنان قلباً وجود #دوقطبی در فضای سیاسی کشور را ضروری می‌دانند. اما اکنون با ملاحظاتِ پیش‌آمده، صرفاً معترف به وجود نقص و ناکارآمدیِ در «عملکرد» دوقطبی مذکور هستند و بدنبالِ اصلاح و ترمیم دوقطبی. از این روست که می‌گویند باید #نقد_درون_گفتمانی کرد تا معلوم شود که دوگانه‌ی مذکور، در کجا به خطا رفته! به‌واقع، هنوز نتوانسته‌اند دل از دو قطبِ متعارف بکَنند. عمیقاً معتقدند که کشور همچنان باید بر مدار #دو_قطب بچرخد؛ اما این دو قطب باید «روزآمد» شده و عناصر فرتوتِ خود را کنار بگذارند و از جوانترها استفاده کنند. انحرافِ بزرگ این تحلیل‌ها همین است که فکر می‌کنند با پاشیدنِ رنگ‌ِ جدید به چهره‌ی این بنایِ کهنه و زهوار دررفته، می‌شود #جریان_سوم راه انداخت! کدام جریان سوم؟ وقتی قرار است همان سنت‌هایِ معیوبِ سیاسی، توسط جوان‌ترهایی با همان استانداردها بازتولید شود، جریانِ سومِ احتمالیِ برآمده از این دو قطب، چیزی بیش از #تحجر_روزآمد نخواهد بود.

2. #مردم همچنان وارد محاسباتِ این تحلیل گران نشده. اگر هم اشاراتی خفیف و سریع به اهمیت #مقبولیت_اجتماعی می‌کنند، از باب رعایت تشریفات است وگرنه هنوز معتقد نیستند که مهم‌ترین ضعفِ دوگانه‌های سیاسی، اصل قرار دادن خود و فرع قرار دادن قدرت اجتماعی مردم بوده. اتفاقاً بزرگ‌ترین مشکل جریان‌های سیاسی، از قدیم تا جدیدش، همین #قطب دانستن خود است. قطب‌هایی که مردم باید مدام دورِ آن‌ها بچرخند! مردم را کتمان نمی‌کنند اما نقشی بیش از #ابزار برای آن‌ها قائل نیستند. اگرچه می‌گویند که دو جناحِ سیاسی کشور باید توجه بیشتری به مردم کنند، اما این عطفِ توجه، همچنان، صوری است و تعارفی.

قبل از هر چیز، باید به جنگِ این تحلیل‌های انحرافی و تخلیه‌کننده رفت. تحلیل‌هایی که در گذشته نیز وجود داشته و هربار، انرژی متراکم انقلابی‌ها را بی‌آنکه ثمری داشته باشد تخلیه کرده. این تحلیل‌های به‌ظاهر تحول‌گرا، در این مقطع، که می‌تواند زمانِ تجدید مطلعِ فکر و عملِ انقلابی باشد، عاملِ #تخدیر و #انحراف است.
🔻
@roohollah_rashidi
@ebteda_ir
🔺سیاست‌ورزیِ تخدیری

اسمش را گذاشته‌اند #سیاست‌ورزی! #محافظه‌کاری را عرض می‌کنم. عادت دادنِ مکررِ هاضمه‌ها به یک گزینشِ حداقلی میان بد و بدتر را می‌گویند سیاست‌ورزی! و البته عقلانیت و ‌محاسبه‌گری. بعد از سالها و بارها اصرار بر این #رویه‌ی_تخدیری، سنّت سیاسی خاص خود را جا انداخته‌اند. سنتی که با وجود شکست‌های چندباره، همچنان بر آن وفادارند. مسیری که این سنّتِ تخدیری، پیش رویِ امت حزب‌الله گذاشته، قهقرایی است. با این نحو سیاست‌ورزی، معیارها و آرمان‌ها هر چه بیشتر آب می‌روند و آدم‌های متناسب با این قواره‌ی آب‌رفته هم هرچه بیشتر کوتوله و کوتوله‌تر می‌شوند. سنتِ سیاست‌ورزیِ محافظه‌کارانه، تحرکی همواره رو به پایین دارد. بنابراین نمی‌شود از مناسباتِ این سنت، انتظارِ برآمدنِ آدم های بزرگ داشت.

شوربختانه، رئوس و شیوخِ سنت محافظهکاری، سالهاست که تخم تردید و دودلی و #ترس_از_شکست را در دل و جانِ نیروهای انقلاب پاشیده و به قول معروف، بالِ پروازشان را شکسته‌اند. فشار مقدس‌مآبانه می‌آورند به نسلِ نوی انقلاب اسلامی که در حقانیت و اصالت و کارآمدیِ این نحو سیاست‌ورزی تشکیک نکنند. انگ‌زنی هم می‌کنند. می‌گویند منتقدانِ محافظهکاری، #نتیجه‌گریز و خیالاتی‌اند!
محافظه‌کاران، چنین تصلّبِ حیرت‌انگیزی را در زرورقِ انقلابیگری می‌پیچند و مواجهه با خود را پرهزینه می‌کنند.
.
@ebteda_ir
🔺
دلهره‌آورترین و مایوس‌کننده‌ترین پدیده‌ی سیاسی کشور در دوره‌ی اخیر، بازتولید جریانِ دوگانه‌ی راست و چپ، در هیبت‌هایی جدید است. بازتولیدی فریبنده و اغواکننده، که ماهیت و هستیِ اصیل و قدیمیِ #محافظه‌کاری و #اصلاح‌طلبیِ سنتی را حفظ کرده و صرفاً پوستینِ نو و جوانتری بر تن کرده و اندکی نیز در ساختار و ترکیب عباراتِ مستعملِ قدیمی تجدیدنظر کرده.
وحشتناک‌تر اینکه، این دو پدیده‌ی بالذات تغییرناپذیر، به عنوان رویش یا حاصلِ تحولِ جریان‌های سیاسیِ متعارف جا زده می‌شود. و بدیهی است که جوانترها، شیفته‌ی این به اصطلاح تحول و نوشدگی شوند!

محافظه کاران، همان ماهیتِ اشرافی و مردم‌گریز را پشتِ مشتیِ سخنرانیِ اعتراضیِ سیاسی و قبیله‌ای پنهان کرده‌اند و اصلاح‌طلب‌ها همان ماهیت امنیتی و تنگ‌نظرانه را پشت نقابی از آزاداندیشی و حقوق مدنی! #نومحافظه‌کاری و #نواصلاح‌طلبی، هیچ تفاوتی با نسخه‌های قدیمشان ندارند. حتی جالب است که بخش قابل توجهی از ساختارِ وضعیتِ جدید را همچنان کهنسالانِ قدیمیِ هر دو قبیله تشکیل می‌دهند. یعنی به قدری انعطاف‌ناپذیرند که حتی جراتِ تظاهر به جوان‌شدگیِ ژنتیکی را هم ندارند.
حیرت‌آور است که جمع قابل توجهی از ظرفیتِ جدیدِ کنشگرانِ سیاسی کشور، به هوایِ حقیقی بودنِ این تحول، افتاده‌اند دنبال نومحافظه‌کاران و نواصلاح‌طلبان.
.
@ebteda_ir
🔺

شورای چهارمِ تبریز، اتفاقات رنگارنگی را از سر گذراند. در این میان، اما جالب‌ترین و حیرت‌انگیزترین اعضا، کسانی بودند که هیچ‌وقت هیچ ماجرایِ فسادآلودی نتوانست آنها را از کوره‌ی #عافیت‌طلبی و #محافظه‌کاری درببرد و وادار به واکنش و درگیریشان کند!
با هیچ‌کس هیچ حرفی نداشتند و هیچ‌کس هم هیچ حرفی با آنها نداشت.
پیشِ چشمانشان، رویِ تنِ مجروحِ شهر، چهارنعل تاختند و اینها دم برنیاوردند! دم برنیاوردند و با فراغِ بال و بی‌خیالیِ و بی‌عاریِ تمام، در یادواره‌های شهدا، بر صدر نشستند و احترام و اکرام دیدند!
این همه #مماشات با فساد را، به نام انقلاب و حزب‌الله تمام کردند: از کوپن انقلاب سوزاندند.
حالا این #ساکتان، دوباره عزمِ وکالت کرده‌اند. لابد برای تداومِ تماشا.
@ebteda_ir

🔺خیلی وقت است «نواصولگرا»یید!

وقتی اصولتان همان است که بود، دیگر مهم نیست که کدام تابلو را بزنید بالای سرتان؛ #جناح_راست، #اصولگرا یا #نواصولگرا. اینها چه فرقی با هم دارند مگر؟
بعد از هر شکست‌ در میدان قدرت، هوایِ تحول به سرتان می‌زند و تمام زورتان را که بزنید نهایتاً به یک ‌اسم می‌رسید. مدتی ذیل آن اسم، انرژی بخشی از جامعه را تلف می کنید و باز یک شکست دیگر و دوباره در جستجوی یک پوستین دیگر! سالهاست که کار شما همین است.
این‌بار نیت کرده‌اید که #نواصولگرا شوید؛ یعنی «اصولگرایِ نو». معلوم است که این نیز همان است که قبلاً بود. از همین نامگذاری مشخص است که بنا ندارید از اصلِ خود کَنده شوید. اگرچه یادتان رفته که خیلی وقت است نواصولگرا شده اید! افتضاحات سیاسی و معرفتیِ اخیرتان، اتفاقاً در دوره‌ای تجربه شده که «نو» شده‌ بودید!
همان مکانیسمِ قبیله‌ایِ #جمنا که به خاطرش از خزانه‌ی معارف دین و انقلاب هزینه کردید، محصول دوره‌ی «نو شدگی»تان بود. حاصلش چه شد؟ تثبیتِ بیش از پیشِ #محافظه‌کاری به عنوان معادلِ انقلابیگری!
انقلابی ها و عدالتخواهان، خیلی وقت است که به شما «نواصولگرا» می‌گویند. این عنوان، ساخته‌ی خودتان نیست. و بی آنکه بدانید، این عنوانِ اعتراضی را به نشانه‌ی تحول برای خود برگزیده‌اید.
تنها تغییرِ دوره‌ی نواصولگرایی نسبت به دوره‌ی اصولگرایی اضافه شدنِ چند چهره‌ی جوانِ محافظه‌کار به جای تعدادی از کهنسالانِ محافظه‌کار است. عده‌ای رفته‌اند و عده‌ای #محافظه‌کار_تازه‌نفس جایگزین آنها شده‌اند؛ همین!
🔻@tabagheh3_ir

🔹#عدالت‌خواهی و مسئله‎ی #فقر_مضمون

▪️ #مجتبی_نامخواه

🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداق‌بسندگی دارد. در مصداق‎ماندگی‎ بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه می‌کوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که می‌تواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راست‌گرایانه و مقدس‎مآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفی‌گرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفی‎بافی درباره تغییر است و منتهی به بی‌عملی، منفی‌بافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمی‌شود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه می‌برد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابی‌نمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق می‌دهد. محافظه‌کاران، نه این که نقدی به رویه‎های مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی می‎دهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن می‌نشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکون‌آور؛ نوعی #محافظه‌کاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابی‌نمایی با آن‌که در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر می‌برد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمی‎دهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابی‌نمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظه‌کاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه می‎دهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همه‌ی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکان‌های متعددی را در برابر هر ایده و اراده‌ی تغییرگرایانه‌ای علم می‌کنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالت‌خواهانه مهم‌ترین راه‌حل است.

📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW