ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.06K subscribers
701 photos
120 videos
24 files
354 links
Download Telegram
🔶 برای محافظه‌کاران

گفتی که: در این زمانه باید #نان داشت
من می‌گویم: نان عزیز است... ولی
به #سکوت می‌شود #ایمان داشت؟

#سید_حسن_حسینی زنده‌یاد
در مجموعه‌ی #همصدا_با_حلق_اسماعیل

@ebteda_ir
@ebteda_ir
نکته‌ای مهم و مغفول در باب تخلفات و بازداشت‌های مربوط به #شورا و #شهرداری_تبریز:
قطعاً نمی‌شود از کنار تنزّه‌طلبی و #محافظه_کاری بعضی اعضای شورای شهر که از این بساط متعفن مطلع بودند و دم برنیاورده‌اند به‌سادگی عبور کرد. این‌ها آن‌قدر بی‌جربزه و البته بی‌تقوا بودند که حتی از معدود واکنش‌های بعضی اعضای جسور شورا هم هیچ حمایتی نکرده و جز دعوت به آرامش و دعا برای اصلاح امور، کاری نکرده‌اند. #سکوت، در چنین معرکه‌ای که بوی گندش تا کوچه‌پس‌کوچه‌های تبریز رفته یعنی موافقت و همراهی! مگر همین اعضایِ خداترسِ پرهیزگار، نمی‌دانند که وجه معامله‌ی مفسدان در شهرداری، نانِ شبِ بیچارگان و فرودستان است؟ می‌دانند. قطعاً می‌دانند.
در کنار پرونده‌ای که برای #عاملان_اصلی تشکیل می‌شود، پرونده‌ای هم باید برای #مطلعین_ساکت و بی‌خاصیت تشکیل شود که از این مناسبات آلوده اطلاع داشته و ترجیح داده‌اند با «همکار» خود درگیر نشوند!

🔸ارتباط با مدیر کانال و ارائه ی نظر از این طریق میسر است:
@roohollah_rashidi
@ebteda_ir
سردار! حاجی! می‌دانستید و ساکت بودید؟

حال که پرده‌ها افتاده و سریال بازداشت شوراییانِ تبریز، چنان اوج گرفته که هیچ‌جور نمی‌شود کتمانش کرد، زبانها گشوده شده که «ما می‌دانستیم که...» و اطلاعاتی که می‌دهند جای تردید باقی نمی‌گذارد که راست می‌گویند؛ می‌دانستند که در آن سوی پرده‌ی شورانشینی و‌ نطق و داد و هوار متظاهرانه، چه می‌گذشته. می‌دانستند که در ساختمان مشاوران چه بساطی بوده و خیلی چیزهای دیگر.
سردار می‌گوید که می‌دانسته. حاجی هم می‌گوید که می‌دانسته. اما چیزی نگفته‌اند. دادی نزده‌اند. نه از باب هوچیگری و آبروبَری، که از باب نهی از منکر و صیانت از آبروی مردم.
سردار! حاجی! چرا ساکت بودید؟ چرا فقط تماشاگر بودید و تنها افتخارتان اینکه خودتان دامنتان مبرا است و پاکید؟ آیا همین کافی‌ست؟ سقف تعهدتان همین اندازه است؟ فکر نمی‌کنید آن اطلاع و بدنبالش #سکوت و تماشا، پرونده‌ی شما را هم آلوده می‌کند؟ این بود تعهد انقلابی‌تان؟!

@roohollah_rashidi
Forwarded from خمینی‌چی
فوری
#صدای_خمینی_چی_ها_باشیم

در بیدادگاه رژیم طاغوتی آذربایجان، حکم حبس ابد مصلح انقلابی حاج طالع باقرزاده، رئیس جنبش وحدت اسلامی به جرم عدالتخواهی در #سکوت انقلابیون ایرانی، تایید شد
@khomeinichi
@ebteda_ir
🔺
#سکوت یک کلاهِ شرعی بر سرِ بُزدلی‌ست.
سکوت، جامه‌ای‌ست که بر تنِ خودپرستی‌‌هایمان می‌پوشانیم به امید آنکه یک روز، از آن، همچون یک سوپرمارکتِ دونَبش بهره بگیریم.
بودن و جهت داشتن مهم است نه کنار کشیدن و مطهّر ماندن.

#نادر_ابراهیمی
در «یک قصه‌ی معمولی و قدیمی در باب جنایت»
.
@ebteda_ir
🔺
هر که را شغلی است در عالم
شغل بعضی‌ها مسلمانی است
عیدِ آن مردم به غارت رفت
چشمِ این مردم به قربانی است
داغ آن مردم به دل‌ها بود
داغِ این مردم به پیشانی است

محمدکاظم کاظمی
#میانمار
#سکوت
@ebteda_ir

🔺مدیریت شهری تبریز، چرا نمایشی شده است؟

فکر نکنیم نمایشی شدن مدیریت شهری تبریز، همه‌اش زیر سر اعضای شورا یا چند مدیر شهری‌ست. نه! اتفاقاً گروهی از مسئولان و نیروهای مذهبی و اجتماعی، طی سالها طمع‌ورزی به خزانۀ بینوای شهرداری و تبدیل این نهاد به عابربانک خود، وارد یک معامله با مدیریت شهری شده‌اند. معامله‌ای که در یک‌سوی آن منابع مالی و خدمات شهرداری قرار دارد و در سوی دیگر، تحویل‌گیری و تجلیل‌گری توسط مقامات و نهادها.
ساده‌اش اینکه #پول_شهرداری را می‌گیرند و مُشتی عنوان و تقدیرنامه و تعریف و #تمجید و #بالانشینی در مجالس، نثارِ مدیران شهرداری و اعضای شورا می‌کنند.
این معامله، شیرین می‌آید و عادت می‌شود و #مدیریت_نمایشی شکل می‌گیرد.
پس همۀ آنها که به هر نحو و با هر محاسبه و توجیهی _ بویژه با دستاویزهای مذهبی و انقلابی _ در یک سوی این معامله قرار می‌گیرند، در ناکارآمدی مدیریت شهری مقصرند؛ بسیار بیشتر از مدیران شهرداری!
آسیب مضاعفِ این معامله‌گری، #سکوت ممتدِ همان معامله‌گران در قبال ناکارآمدی‌ها و بدکارکردی‌ها و حتی فسادهای اثبات‌شده‌ی رخ داده در مجموعۀ مدیریت شهری‌ست.
.
@ebteda_ir

🔺نقش مذهبی‌ها در مدیریت نمایشی تبریز

فکر نکنیم نمایشی شدن مدیریت شهری تبریز، همه‌اش زیر سر اعضای شورا یا چند مدیر شهری‌ست. نه! اتفاقاً گروهی از مسئولان و نیروهای مذهبی و اجتماعی، طی سالها طمع‌ورزی به خزانۀ بینوای شهرداری و تبدیل این نهاد به عابربانک خود، وارد یک معامله با مدیریت شهری شده‌اند. معامله‌ای که در یک‌سوی آن منابع مالی و خدمات شهرداری قرار دارد و در سوی دیگر، تحویل‌گیری و تجلیل‌گری توسط مقامات و نهادها.
ساده‌اش اینکه #پول_شهرداری را می‌گیرند و مُشتی عنوان و تقدیرنامه و تعریف و #تمجید و #بالانشینی در مجالس، نثارِ مدیران شهرداری و اعضای شورا می‌کنند.
این معامله، شیرین می‌آید و عادت می‌شود و #مدیریت_نمایشی شکل می‌گیرد.
پس همۀ آنها که به هر نحو و با هر محاسبه و توجیهی _ بویژه با دستاویزهای مذهبی و انقلابی _ در یک سوی این معامله قرار می‌گیرند، در ناکارآمدی مدیریت شهری مقصرند؛ بسیار بیشتر از مدیران شهرداری!
آسیب مضاعفِ این معامله‌گری، #سکوت ممتدِ همان معامله‌گران در قبال ناکارآمدی‌ها و بدکارکردی‌ها و حتی فسادهای اثبات‌شده‌ی رخ داده در مجموعۀ مدیریت شهری‌ست.
.