🏓 با آدم ضعیف تر از خودتون تا حالا پینگ پونگ بازی کرده ای؟
منظورم اینایی هستن که تازه راکت بدست شده اند و چند ساعتی مربی داشته اند و تازه از استایل والیبال اومده اند تو تنیس روی میز ! ( با راکت اسبک میزنند !!! )
خیلی عجیبه که اینها چون بد بازی میکنند ، نمیتونی ببریشون و اصلا هم مهم نیست مهارتت ! طرف عملا یه بازی دیگه میکنه و توهم زده که پینگ پونگ داره بازی میکنه…من و تو هم عملا تو این توهم وقتمون حروم میشه واتفاق بدتر اینه که وقتی با یه آدم حسابی میشینی پای بازی میبینی مهارتت خیلی کم شده و طول میکشه تا برسی به سطح بازی اصلی خودت !
اینها را نوشتم تا بگم حرف اصلیم را
وقتی با یه آدم کم فهم معاشرت میکنی یا آدمی که خودش را به نفهمی میزنه
وقتی با یه ادم خاله زنک دم به دم میشی
وقتی با آدم احمق دمخور میشی که قضاوتهای عجیب غریب و خرافی داره و تحملش میکنی ،
وقتی رفیق جینگت کسیه که درکش از دو نانوگرم تستسترون بیشتر نیست ،
وقتی با یه آدم روبرو میشی که دغدغه هایش ، کف هرم مازلو است ( مسکن و رستوران و لباس برند و…!) دیگه انتظار نداشته باش که
از حروم شدن وقتت غصه بخوری
از درجا زدنت هم خجالت نمیکشی
از تجمع برنامه ای نصفه عمل شده و کارهای نیمه تمامت هم ککت نمیگزه
از نخواندن آخرین مقاله تخصصی رشته ات ، بهت بر نمیخوره
یا ندیدن فلان دانشمند و بلد نبودن مفاهیم بلند حافظ و مولوی و ….دردت نمیاره
داری بی غیرت میشی عزیزم !
به مردنت ادامه بده یا مثل یه بزرگ مرد بکش از این وضعیت بیرون و نذار زنده به گور بشی و بشی یه مرده متحرک
#علیرضاشیری
@drshiri
منظورم اینایی هستن که تازه راکت بدست شده اند و چند ساعتی مربی داشته اند و تازه از استایل والیبال اومده اند تو تنیس روی میز ! ( با راکت اسبک میزنند !!! )
خیلی عجیبه که اینها چون بد بازی میکنند ، نمیتونی ببریشون و اصلا هم مهم نیست مهارتت ! طرف عملا یه بازی دیگه میکنه و توهم زده که پینگ پونگ داره بازی میکنه…من و تو هم عملا تو این توهم وقتمون حروم میشه واتفاق بدتر اینه که وقتی با یه آدم حسابی میشینی پای بازی میبینی مهارتت خیلی کم شده و طول میکشه تا برسی به سطح بازی اصلی خودت !
اینها را نوشتم تا بگم حرف اصلیم را
وقتی با یه آدم کم فهم معاشرت میکنی یا آدمی که خودش را به نفهمی میزنه
وقتی با یه ادم خاله زنک دم به دم میشی
وقتی با آدم احمق دمخور میشی که قضاوتهای عجیب غریب و خرافی داره و تحملش میکنی ،
وقتی رفیق جینگت کسیه که درکش از دو نانوگرم تستسترون بیشتر نیست ،
وقتی با یه آدم روبرو میشی که دغدغه هایش ، کف هرم مازلو است ( مسکن و رستوران و لباس برند و…!) دیگه انتظار نداشته باش که
از حروم شدن وقتت غصه بخوری
از درجا زدنت هم خجالت نمیکشی
از تجمع برنامه ای نصفه عمل شده و کارهای نیمه تمامت هم ککت نمیگزه
از نخواندن آخرین مقاله تخصصی رشته ات ، بهت بر نمیخوره
یا ندیدن فلان دانشمند و بلد نبودن مفاهیم بلند حافظ و مولوی و ….دردت نمیاره
داری بی غیرت میشی عزیزم !
به مردنت ادامه بده یا مثل یه بزرگ مرد بکش از این وضعیت بیرون و نذار زنده به گور بشی و بشی یه مرده متحرک
#علیرضاشیری
@drshiri
آدم وقتی سفر قهرمانی اش را آغاز میکند، ابتدا همه نیروهای مزاحم علیه او بسیج میشوند، انواع وسوسه ها و فرصتهای تازه ولی کثیف، ترسها و تهدیدها بالا میزند؛
بعد که جهان اراده و عزم تو را میبیند، همه عالم یکدست میشوند تا تو به خواسته ات برسی… زیبا نیست؟
#علیرضاشیری
بعد که جهان اراده و عزم تو را میبیند، همه عالم یکدست میشوند تا تو به خواسته ات برسی… زیبا نیست؟
#علیرضاشیری
✍️از پاییز آموختم در ریزش هم میتوان زیبا شد و لزوما هر ریزشی در زندگیم نباید به قیمت تلخ بودن و عصبی بودنم تمام شود.
✍️از پاییز آموختم ریزشهای بزرگ ، مقدمه رویشهای بزرگتری میتواند باشد ؛ بنابراین به خاطر از دست دادنهایم به اندازه بهم بریزم، نه بیش و نه کم.
✍️از پاییز آموختم تغییرات زندگیم بهتر است تدریجی باشد. نه درختان به یکباره زرد میشوند نه هوا یهویی سرد و بارانی میگردد…همه چی به تدریج که رخ میدهد ، مقدمه رخدادهای بهاری زندگی میگردند.
✍️آدمهایی بوده اند تو زندگیم که تو پاییز از ایشان جداشده ام…مثل برگهایی که وقت ریختن شان از درخت زندگیم فرا رسیده بوده ..لازم نیست با عصبانیت و خشم از خیلی ها جدا بشیم.
✍️تو لیست تلفن های موبایلت را نگاه کن، چند تا اسمی هستند که مدتهاست نه تماسی گرفته ای، نه اونها تماسی گرفته اند بهت یااصلا خواهند گرفت. حتی چند تا اسم هستند که یادت نمیاد کی بوده تو کدوم مهمانی یا اداره یا خیابون و به چه دلیل اسمش را ذخیره کرده ای، خب جرات کن و از لیست موبایلت حذفش کن !
احتمالا میگی یه روزی بدرد میخوره،یا میگویی این یه اسم چقدر از حافظه ۲۵۶ گیگابایتی موبایلم را میگیره؟ عزیزم! منظورم را نگرفته ای…من میگم سبک شو و موبایل بهانه است، نشانه است. بعدش باید بری بیرون تو بقیه جاهای زندگیت بگردی، تو اداره تو دانشگاه تو در و همسایه تو خوابگاه تو…، یه سری هستند که اصلا آدم خوبی هستند، دمشان هم گرم؛ اما به کار تو نمی آیند، انرژیشون به تو نمیخوره، خب بدون نگرانی ازشون فاصله بگیر…پاییز یادت میده که وقتی ریزش میکنی لازم نیست تلخ بشی، میتونی زیبا هم بشی
#علیرضاشیری
@alirezashiri
#دکترشیری
@drshiri
✍️از پاییز آموختم ریزشهای بزرگ ، مقدمه رویشهای بزرگتری میتواند باشد ؛ بنابراین به خاطر از دست دادنهایم به اندازه بهم بریزم، نه بیش و نه کم.
✍️از پاییز آموختم تغییرات زندگیم بهتر است تدریجی باشد. نه درختان به یکباره زرد میشوند نه هوا یهویی سرد و بارانی میگردد…همه چی به تدریج که رخ میدهد ، مقدمه رخدادهای بهاری زندگی میگردند.
✍️آدمهایی بوده اند تو زندگیم که تو پاییز از ایشان جداشده ام…مثل برگهایی که وقت ریختن شان از درخت زندگیم فرا رسیده بوده ..لازم نیست با عصبانیت و خشم از خیلی ها جدا بشیم.
✍️تو لیست تلفن های موبایلت را نگاه کن، چند تا اسمی هستند که مدتهاست نه تماسی گرفته ای، نه اونها تماسی گرفته اند بهت یااصلا خواهند گرفت. حتی چند تا اسم هستند که یادت نمیاد کی بوده تو کدوم مهمانی یا اداره یا خیابون و به چه دلیل اسمش را ذخیره کرده ای، خب جرات کن و از لیست موبایلت حذفش کن !
احتمالا میگی یه روزی بدرد میخوره،یا میگویی این یه اسم چقدر از حافظه ۲۵۶ گیگابایتی موبایلم را میگیره؟ عزیزم! منظورم را نگرفته ای…من میگم سبک شو و موبایل بهانه است، نشانه است. بعدش باید بری بیرون تو بقیه جاهای زندگیت بگردی، تو اداره تو دانشگاه تو در و همسایه تو خوابگاه تو…، یه سری هستند که اصلا آدم خوبی هستند، دمشان هم گرم؛ اما به کار تو نمی آیند، انرژیشون به تو نمیخوره، خب بدون نگرانی ازشون فاصله بگیر…پاییز یادت میده که وقتی ریزش میکنی لازم نیست تلخ بشی، میتونی زیبا هم بشی
#علیرضاشیری
@alirezashiri
#دکترشیری
@drshiri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنانگی منطق خودش را دارد؛
برای یک زن ۱+۱ الزاماً ۲ نمیشود؛
بستگی به حال درونش دارد؛
بستگی حتی به هوای بیرون دارد؛
چون تمام سلولهای یک زن در یک ارتعاش و ارتباط با کل عالم سیر میکند.
زنانگی مفهومی است که حتی برای خود زنان هم درست درک نشده است.
راستش را بخواهید این جمله پرفسور یونگ که میگوید: «زنانگی چیزی بیشتر از مونث بودن است» یکی از زیباترین چیزهایی است که در زندگیام یاد گرفتهام.
زنانگی امری است که هم متعلق به زنان است هم مردان.
#علیرضاشیری
🎼بخشی از گوش نیوش زنانگی چیزی بیش از مونث بودن است.
📽The Empress | 2022
#شفای_زنانگی
#قدرت_زنانگی
@drshiri
برای یک زن ۱+۱ الزاماً ۲ نمیشود؛
بستگی به حال درونش دارد؛
بستگی حتی به هوای بیرون دارد؛
چون تمام سلولهای یک زن در یک ارتعاش و ارتباط با کل عالم سیر میکند.
زنانگی مفهومی است که حتی برای خود زنان هم درست درک نشده است.
راستش را بخواهید این جمله پرفسور یونگ که میگوید: «زنانگی چیزی بیشتر از مونث بودن است» یکی از زیباترین چیزهایی است که در زندگیام یاد گرفتهام.
زنانگی امری است که هم متعلق به زنان است هم مردان.
#علیرضاشیری
🎼بخشی از گوش نیوش زنانگی چیزی بیش از مونث بودن است.
📽The Empress | 2022
#شفای_زنانگی
#قدرت_زنانگی
@drshiri
ما باید زنانگی را بیشتر بشنا
DrShiri
ما باید زنانگی را بیشتر بشناسیم
آن بخش از ما که با آن باران را درک میکنیم
شعر را میفهمیم
با صدای موسیقی آرام میشویم
نمیتوانیم گریه کودک را تحمل کنیم
عاشق میشویم
غم میخوریم
خلوت را درک میکنیم
معنای عالم توجه ما را جلب میکند
دوست داریم بدانیم پشت پرده عالم چه خبر است
از جنگ، قحطی، نفرت و مرگ گریزانیم
و به زندگی، حیات، عشق، رضایت، شادمانی و معنا متمایل میشویم
اینها همه دستاوردهای زنانگی درون ما ست
میتوانیم در خلوتمان فکر کنیم که در جانمان چه میگذرد
این مال زنانگی ما ست.
#علیرضاشیری
#شفای_زنانگی
@drshiri
آن بخش از ما که با آن باران را درک میکنیم
شعر را میفهمیم
با صدای موسیقی آرام میشویم
نمیتوانیم گریه کودک را تحمل کنیم
عاشق میشویم
غم میخوریم
خلوت را درک میکنیم
معنای عالم توجه ما را جلب میکند
دوست داریم بدانیم پشت پرده عالم چه خبر است
از جنگ، قحطی، نفرت و مرگ گریزانیم
و به زندگی، حیات، عشق، رضایت، شادمانی و معنا متمایل میشویم
اینها همه دستاوردهای زنانگی درون ما ست
میتوانیم در خلوتمان فکر کنیم که در جانمان چه میگذرد
این مال زنانگی ما ست.
#علیرضاشیری
#شفای_زنانگی
@drshiri
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
احترام به زن، احترام به زنانگی و ویژگیهای بسیار محترم وجود هر زن و مرد ست
آن بخش از ما که با آن باران را درک میکنیم
شعر را میفهمیم
با صدای موسیقی آرام میشویم
نمیتوانیم گریه کودک را تحمل کنیم
عاشق میشویم
غم میخوریم
خلوت را درک میکنیم
معنای عالم توجه ما را جلب میکند
دوست داریم بدانیم پشت پرده عالم چه خبر است
از جنگ، قحطی، نفرت و مرگ گریزانیم
و به زندگی، حیات، عشق، رضایت، شادمانی و معنا متمایل میشویم
اینها همه دستاوردهای زنانگی درون ما ست
میتوانیم در خلوتمان فکر کنیم که در جانمان چه میگذرد
این مال زنانگی ما ست.
#علیرضاشیری
#شفای_زنانگی
@drshiri
آن بخش از ما که با آن باران را درک میکنیم
شعر را میفهمیم
با صدای موسیقی آرام میشویم
نمیتوانیم گریه کودک را تحمل کنیم
عاشق میشویم
غم میخوریم
خلوت را درک میکنیم
معنای عالم توجه ما را جلب میکند
دوست داریم بدانیم پشت پرده عالم چه خبر است
از جنگ، قحطی، نفرت و مرگ گریزانیم
و به زندگی، حیات، عشق، رضایت، شادمانی و معنا متمایل میشویم
اینها همه دستاوردهای زنانگی درون ما ست
میتوانیم در خلوتمان فکر کنیم که در جانمان چه میگذرد
این مال زنانگی ما ست.
#علیرضاشیری
#شفای_زنانگی
@drshiri
#دلنوشته
تو جسمى دارى،
ذهن و فكرى نيز،
در مركز وجودت جانى هم دارى كه عزيز بدارش؛
تا چهل و پنج سالگى، من ياد گرفتهام كه مراقبت از جان ما رخ نمیدهد مگر اينكه از «جان» اطرافيانمان مراقبت كنيم.
كار ديگر، سادهتر زيستن است، يعنى دقيق خدمت كردن به عالم و طلبكار نشدن؛
ثروت داشتن و ارزش جديد خلق كردن، ولى تعلق كمتر داشتن؛
صفايى ندارد ارسطو شدن
خوشا پركشيدن، پرستو شدن
و منظورم بی عارى و بارى به هرجهت بودن نيست؛
غايت توانگرى در هندسهی ذهنى من، جديت در خدمت و دارندگى و ندارى تعلق است؛ ايمانيست و تواضعى در برابر خالق
#علیرضاشیری
@drshiri
تو جسمى دارى،
ذهن و فكرى نيز،
در مركز وجودت جانى هم دارى كه عزيز بدارش؛
تا چهل و پنج سالگى، من ياد گرفتهام كه مراقبت از جان ما رخ نمیدهد مگر اينكه از «جان» اطرافيانمان مراقبت كنيم.
كار ديگر، سادهتر زيستن است، يعنى دقيق خدمت كردن به عالم و طلبكار نشدن؛
ثروت داشتن و ارزش جديد خلق كردن، ولى تعلق كمتر داشتن؛
صفايى ندارد ارسطو شدن
خوشا پركشيدن، پرستو شدن
و منظورم بی عارى و بارى به هرجهت بودن نيست؛
غايت توانگرى در هندسهی ذهنى من، جديت در خدمت و دارندگى و ندارى تعلق است؛ ايمانيست و تواضعى در برابر خالق
#علیرضاشیری
@drshiri
زندگی زمستان هایی دارد که ربطی به تقویم ندارد!
زندگی پر از زمستان ها و بهار ها و تابستان های پی در پی است.
طبیعت دائم می آید و به ما تلنگر میزند تا حواسمان باشد این چرخه را رعایت کنیم؛
این درس بزرگتری ست.
ممکن است کسی بگوید: «من به جغرافیایی مثل کنیا می روم و آنجا همیشه تابستان است!» درست است ولی دیگر لذت هم نمیبری، چون عادت میکنی و نمیفهمی که تغییر است که لذت ایجاد میکند.
از زمستان برای شما می گویم و از این که اگر میخواهید بهار خوب داشته باشید، زمستان را دست کم نگیرید.
حسابی وقت بگذارید برای اینکه رویاهای خودتان را با اصل نگهداری پیش ببرید.
#علیرضاشیری
@drshiri
زندگی پر از زمستان ها و بهار ها و تابستان های پی در پی است.
طبیعت دائم می آید و به ما تلنگر میزند تا حواسمان باشد این چرخه را رعایت کنیم؛
این درس بزرگتری ست.
ممکن است کسی بگوید: «من به جغرافیایی مثل کنیا می روم و آنجا همیشه تابستان است!» درست است ولی دیگر لذت هم نمیبری، چون عادت میکنی و نمیفهمی که تغییر است که لذت ایجاد میکند.
از زمستان برای شما می گویم و از این که اگر میخواهید بهار خوب داشته باشید، زمستان را دست کم نگیرید.
حسابی وقت بگذارید برای اینکه رویاهای خودتان را با اصل نگهداری پیش ببرید.
#علیرضاشیری
@drshiri
دیشب حال و هوای دعا داشتم و کتابی از خواجه عبدالله انصاری برداشتم به خواندن؛به این جمله که رسیدم برقی انگار گرفت مرا:
آن ارزی که میورزی
به دنیا چه میدهی؟همانقدر میارزی
به آدمها عشق بده؛ بهشون گنجهاشون را نشون بده که خودشون را قشنگتر دوست داشته باشند، ارزش تو میشود بالاترین گنج
به آدمها عشق بده، قیمت تو میشود عشق،
به آدمها امنیت بده، بهای تو میشود ایمانی سهمگین،
کمک کن مال و آبروی مردمان حفظ شود، قیمتت نزد پروردگار میشود پردهدار عالم.
من یقین دارم دخترکی که در سرما و گرما هوای کودکان کار را دارد، سلولهای مسیح را در رگهایش حمل کرده؛
سخت نیست استشمام بوی بهشت از لباس آن پسری که برای حیوانات سرمازده، غذا و شیر میبرد؛
من صدای بال فرشتگان را سر صبحی میشنوم که پرستار تا صبح بیدار مانده بخش عفونی بیمارستان را نوازش میکنند؛
این روزها که بناست بنشینیم تا بهار جانمان را در برگیرد، رویاهای خوب در سر بپرورانیم و به گوش ابلیس ناامیدی، سیلی بزنیم که امیر فرمود:
عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقود
خدای را به درهم شکستن تصمیمات و گشوده شدن گرههای سخت زندگی شناختم
دلتان گرم
#علیرضاشیری
@drshiri
آن ارزی که میورزی
به دنیا چه میدهی؟همانقدر میارزی
به آدمها عشق بده؛ بهشون گنجهاشون را نشون بده که خودشون را قشنگتر دوست داشته باشند، ارزش تو میشود بالاترین گنج
به آدمها عشق بده، قیمت تو میشود عشق،
به آدمها امنیت بده، بهای تو میشود ایمانی سهمگین،
کمک کن مال و آبروی مردمان حفظ شود، قیمتت نزد پروردگار میشود پردهدار عالم.
من یقین دارم دخترکی که در سرما و گرما هوای کودکان کار را دارد، سلولهای مسیح را در رگهایش حمل کرده؛
سخت نیست استشمام بوی بهشت از لباس آن پسری که برای حیوانات سرمازده، غذا و شیر میبرد؛
من صدای بال فرشتگان را سر صبحی میشنوم که پرستار تا صبح بیدار مانده بخش عفونی بیمارستان را نوازش میکنند؛
این روزها که بناست بنشینیم تا بهار جانمان را در برگیرد، رویاهای خوب در سر بپرورانیم و به گوش ابلیس ناامیدی، سیلی بزنیم که امیر فرمود:
عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقود
خدای را به درهم شکستن تصمیمات و گشوده شدن گرههای سخت زندگی شناختم
دلتان گرم
#علیرضاشیری
@drshiri
افعى تهران سريالى است با چند داستان موازى ( لو نره برات)
١- مردان سليطه :
مردى ميانسال ( آرمان بيانى با بازى كم نظير پيمان معادى) تمام زندگيش اصولى روشنفكرانه براى خودش حفظ كرده كه الان ديگه هويتش شده و مدل مدرن مسعودفراستى را بازى ميكند كه بى محابا ساير فيلمسازان را نقد ميكند و حالا بناست بالاخره اولين فيلمس را بسازد، همه جا تلخ است، با زن سابقش، با همكارانش، با درمانگرش . مشخصا در ادبيات يونگى مردى تحت تسخير آنيما را در اين كاراكتر ميبينم.
٢- كودكان جراحت خورده
آرمان ( اسمش جالبه نه؟) كه در كودكى توسط والدينش جراحت خورده، تو انبارى زندانى شده، پدرغايب داشته، ميخواهد الان در ميانسالى سخت خودش، درباره يك قاتل زنجيره اى فيلم بسازد كه افراد كودك آزار را ميكشد. (دیدن اين بخشهای فيلم به خاطر حقايقش، براى من و خانومم به عنوان پدر و مادر سخت بود)
٣- رفتن نزد رواندرمانگر
تا اينجاى فيلم كه من از بهبود تدريجى عقده هاى سخت آرمان لذت برده ام( نقدهاى به رابطه درمانگر- مراجع را در اين سريال خوانده ام اما معتقدم يك فيلم خوب نياز به داستان خوب دارد و سامان مقدم مستند نساخته كه خيلى بخواهد پايبند به اصول درمانگرى بماند)
٤- قصه تلخ سانسور و مافياى فيلمسازى
تو فيلم ميبينيم انگار پليس به جاى مشاوره به نويسنده، اكثرا در فيلم نياز به قدرت نمايي دارد؛ حتى خود را ، "متولى" مهندسى فرهنگ ميبيند (نه بخشى از قوام فرهنگ ميهن) كه ميگويد مردم چطورى بايد يك جنايت را ادراك كنند
————-
تو قسمتى كه ديشب پخش شد، آرمان ، ناظم مدرسه راهنمايي خودش را كه قديمها به شدت آنها را تنبيه ميكرده، مواخذه ميكند و او را از ماشين اخراج ميكند. اين مواخذه تند، شبیه سيلى ترانه عليدوستى به پدر خطاكار در فيلم " برادران ليلا" به من بيننده چسبيد. خاطرم هست آقاى انصارى معلم هنر ما بود كه از گوش بلندمان ميكرد و سيلى ميزدمان و تحقيرمان ميكرد ! الان ببينمش نميزنمش ولى حتما مواخذه اش ميكنم كه مرتيكه نادان چرا به خاطر چارتا تكليف خط و نقاشى و … اينقدر بوم شخصيت ما را با عقده هاى خويش آلوده كرد؟
#علیرضاشیری
١- مردان سليطه :
مردى ميانسال ( آرمان بيانى با بازى كم نظير پيمان معادى) تمام زندگيش اصولى روشنفكرانه براى خودش حفظ كرده كه الان ديگه هويتش شده و مدل مدرن مسعودفراستى را بازى ميكند كه بى محابا ساير فيلمسازان را نقد ميكند و حالا بناست بالاخره اولين فيلمس را بسازد، همه جا تلخ است، با زن سابقش، با همكارانش، با درمانگرش . مشخصا در ادبيات يونگى مردى تحت تسخير آنيما را در اين كاراكتر ميبينم.
٢- كودكان جراحت خورده
آرمان ( اسمش جالبه نه؟) كه در كودكى توسط والدينش جراحت خورده، تو انبارى زندانى شده، پدرغايب داشته، ميخواهد الان در ميانسالى سخت خودش، درباره يك قاتل زنجيره اى فيلم بسازد كه افراد كودك آزار را ميكشد. (دیدن اين بخشهای فيلم به خاطر حقايقش، براى من و خانومم به عنوان پدر و مادر سخت بود)
٣- رفتن نزد رواندرمانگر
تا اينجاى فيلم كه من از بهبود تدريجى عقده هاى سخت آرمان لذت برده ام( نقدهاى به رابطه درمانگر- مراجع را در اين سريال خوانده ام اما معتقدم يك فيلم خوب نياز به داستان خوب دارد و سامان مقدم مستند نساخته كه خيلى بخواهد پايبند به اصول درمانگرى بماند)
٤- قصه تلخ سانسور و مافياى فيلمسازى
تو فيلم ميبينيم انگار پليس به جاى مشاوره به نويسنده، اكثرا در فيلم نياز به قدرت نمايي دارد؛ حتى خود را ، "متولى" مهندسى فرهنگ ميبيند (نه بخشى از قوام فرهنگ ميهن) كه ميگويد مردم چطورى بايد يك جنايت را ادراك كنند
————-
تو قسمتى كه ديشب پخش شد، آرمان ، ناظم مدرسه راهنمايي خودش را كه قديمها به شدت آنها را تنبيه ميكرده، مواخذه ميكند و او را از ماشين اخراج ميكند. اين مواخذه تند، شبیه سيلى ترانه عليدوستى به پدر خطاكار در فيلم " برادران ليلا" به من بيننده چسبيد. خاطرم هست آقاى انصارى معلم هنر ما بود كه از گوش بلندمان ميكرد و سيلى ميزدمان و تحقيرمان ميكرد ! الان ببينمش نميزنمش ولى حتما مواخذه اش ميكنم كه مرتيكه نادان چرا به خاطر چارتا تكليف خط و نقاشى و … اينقدر بوم شخصيت ما را با عقده هاى خويش آلوده كرد؟
#علیرضاشیری
«در زندگی رنجی بکاه»
#به_پسرم_رسا
ثمره جان و نور دیدگانمان،
پسرکم ،
در زندگی رنجی بکاه،
قشنگ زندگی کن و به قشنگ زندگی کردن مردمان، «تو » کمک کن،
خداوند برای رساندن برکاتش به مردمان، لَنگ من و تو نيست، فقط ما همتى كنيم و عرضه ای نشان دهیم که خیر از معبر وجود ما هم گذری کند و خیری از ما به این عالم برسد،
اینجاست که محبوب میشوی،
خداوند که محبتت را در دل مردمان بیندازد، کسانی هم نفرت تو را در سینه خواهند پرورد،
گریزی نیست،
در برابر عشق و لطف مردمان، «قدردان» باش و نه «فریفته»،
به اشارتی منفور هم میگردی پس به «به به و چه چه» مردم دل نبند!
چشم و چراغم،
«محبوبیت» تنها با احساس « مسوولیت» است که فاسد نمیگردد.
چنین از زندگی آموختم که در اظهار لطف مردمان، مراقب باش “فرعون” درونت بیدار نشود،
تاجگذاری نکند،
طغیان نورزد،
حیف است در نیل غرق شوی ،
تو موسی شدن را برگزین،
اژدها را عصا کن،
مردم به اشتباه میپندارند هنر موسی تبدیل عصای چوبین به اژدها بوده،
کمی کم لطفند مردم،
موسی کسیست که اژدها را به عصا تبدیل کرده و هر جا که ریشه شری را بخشکانی، موسی درونت را زیست خواهی کرد و به قول قدیمیها سر سفره موسی نبی خواهی نشست.
صفایی ندارد ارسطو شدن،
خوشا پرکشیدن پرستو شدن
قشنگ پدر،
برایت کوه طوری آرزو میکنم که در آن چله بنشینی و الواح برکت بر وجودت نزول کنند که فرمود : فتم میقات ربه
#علیرضاشیری
———
مرجع : کتاب نوردیدگانم حاوی ۵۷ نامه دكترشيرى براى مردمان ميهن در جهان پيش رو
📍بدرد كه ميخورد ؟
۱- همه افراد بزرگسالی که دغدغه رشد و پیشرفت دارند
۲- همه کسانی که قصد هدیهای خاص برای یک عزیز دارند
١٠٢ صفحه- دورنگ
قيمت کناب + ارسال با پست پيشتاز ۲۱۵ هزار تومان
✔️لينك خريد امن از سايت توانگرى
https://tavangary.pub/noore-dideganam/
( لينك را ميتوانيد در مرورگر خود كپى كنيد)
https://yun.ir/3xg237
#به_پسرم_رسا
ثمره جان و نور دیدگانمان،
پسرکم ،
در زندگی رنجی بکاه،
قشنگ زندگی کن و به قشنگ زندگی کردن مردمان، «تو » کمک کن،
خداوند برای رساندن برکاتش به مردمان، لَنگ من و تو نيست، فقط ما همتى كنيم و عرضه ای نشان دهیم که خیر از معبر وجود ما هم گذری کند و خیری از ما به این عالم برسد،
اینجاست که محبوب میشوی،
خداوند که محبتت را در دل مردمان بیندازد، کسانی هم نفرت تو را در سینه خواهند پرورد،
گریزی نیست،
در برابر عشق و لطف مردمان، «قدردان» باش و نه «فریفته»،
به اشارتی منفور هم میگردی پس به «به به و چه چه» مردم دل نبند!
چشم و چراغم،
«محبوبیت» تنها با احساس « مسوولیت» است که فاسد نمیگردد.
چنین از زندگی آموختم که در اظهار لطف مردمان، مراقب باش “فرعون” درونت بیدار نشود،
تاجگذاری نکند،
طغیان نورزد،
حیف است در نیل غرق شوی ،
تو موسی شدن را برگزین،
اژدها را عصا کن،
مردم به اشتباه میپندارند هنر موسی تبدیل عصای چوبین به اژدها بوده،
کمی کم لطفند مردم،
موسی کسیست که اژدها را به عصا تبدیل کرده و هر جا که ریشه شری را بخشکانی، موسی درونت را زیست خواهی کرد و به قول قدیمیها سر سفره موسی نبی خواهی نشست.
صفایی ندارد ارسطو شدن،
خوشا پرکشیدن پرستو شدن
قشنگ پدر،
برایت کوه طوری آرزو میکنم که در آن چله بنشینی و الواح برکت بر وجودت نزول کنند که فرمود : فتم میقات ربه
#علیرضاشیری
———
مرجع : کتاب نوردیدگانم حاوی ۵۷ نامه دكترشيرى براى مردمان ميهن در جهان پيش رو
📍بدرد كه ميخورد ؟
۱- همه افراد بزرگسالی که دغدغه رشد و پیشرفت دارند
۲- همه کسانی که قصد هدیهای خاص برای یک عزیز دارند
١٠٢ صفحه- دورنگ
قيمت کناب + ارسال با پست پيشتاز ۲۱۵ هزار تومان
✔️لينك خريد امن از سايت توانگرى
https://tavangary.pub/noore-dideganam/
( لينك را ميتوانيد در مرورگر خود كپى كنيد)
https://yun.ir/3xg237
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشهایی از #گوش_نیوش جدید دکتر شیری
این#گوش_نیوش ادای دینی است به هزاران هم میهنی که
۱- اخبار وحشتناک شنیده اند
۲- مشکل بیماری جدی در خود و عزیزانشان پیش آمده و احیانا میپرسند چرا من؟
۳- برای کسانیکه یک عزیزی را از دست داده اند و حسرتها بر دلشان مانده
مقابل همین قبر نشسته بودم که شروع به ضبط کردم و بدست با کفایت امیر زرنگیان تبدیل به #گوش_نیوش شد
۲۲ دقیقه است کاملش اینجا تقدیم شده
https://t.me/drshiri/37525
نظرات شما را میخوانم و از تحربه و بازخوردتان میآموزم
#علیرضاشیری
https://www.instagram.com/p/C8wctvJNrM5/
@drshiri
این#گوش_نیوش ادای دینی است به هزاران هم میهنی که
۱- اخبار وحشتناک شنیده اند
۲- مشکل بیماری جدی در خود و عزیزانشان پیش آمده و احیانا میپرسند چرا من؟
۳- برای کسانیکه یک عزیزی را از دست داده اند و حسرتها بر دلشان مانده
مقابل همین قبر نشسته بودم که شروع به ضبط کردم و بدست با کفایت امیر زرنگیان تبدیل به #گوش_نیوش شد
۲۲ دقیقه است کاملش اینجا تقدیم شده
https://t.me/drshiri/37525
نظرات شما را میخوانم و از تحربه و بازخوردتان میآموزم
#علیرضاشیری
https://www.instagram.com/p/C8wctvJNrM5/
@drshiri
دکتر شیری
در اين ٥٢ دقيقه برداشتهايم را درباره افراد زير در سریال #در_انتهای_شب عرض کردم علیرضاشیری ارشد مطالعات روانشناسی یونگی دانشگاه اسکس @drshiri
در اين ٥٢ دقيقه برداشتهايم را درباره افراد زير در سریال #در_انتهای_شب عرض کردم
✔️بهنام : مرد درونگراى شهودى هفائستوسى،
✔️ماهرخ: زن آرتميسى كه در ميانسالى خويش براى خودش، ارزشهايش، ارزشهاى استقلال زنان، دوستانش، پسرش جنگيده؛ براى غرق نشدن در وانفساى اقتصادى، جنگيده، با وام و قرض و قوله، خانه در حاشيه شهر گرفته
✔️پدر ماهرخ : مرد پوزيدونى ، پدر كنترلگر كه عليرغم ادعاهاى اخلاقى خويش، تنهاييش را با زنان و پيك پر ميكرده و ميترسد دختر مطلقه اش، شكار توسط مردانى مثل جوانى خودش بشود
✔️ثريا : زن پرسفونى كه اميد دارد با عشق يك مرد جذاب از طبقه بالاتر فرهنگى جامعه، زخم زن مطلقه ترميم يابد، زنى كه براى استقلال مالي اش و نگهدارى از دخترش، پرورش و فروش زالو دارد و زالو نماد مهميست از شهريكه خون و حيات پاك چنين زنانى را ميخواهد ببلعد و پاك زيستن و حلال خوردن و حلال خوابيدن را از او دريغ ميدارد
✔️رضا : مرد موفق در زندگی بیرونی، خودشیفته هنری، حسود و شکننده و منفر زنان پخته؛ مردی که همیشه میخواست به ماهرخ ثابت کند که بابت محل نگذاشتنش به او در گذشته، اشتباه کرده؛ قهرمان بازی میکرد تا خودش را اثبات کند و ماهرخ دستش را خوانده بود
✔️حكيمه : حيف از حكيمه زياد در اين فيلم نديديم، اينقدرى فهميديم كه زنى تنها و مستقل است، تيپبك مديران ميانى شهرداريها و بانكها و …كه چرخ جامعه بيرحم مردانه را ميچرخاند تا مثلا مديران ارزشى ( مشخصا فرهنگسراها و …)در زد و بندهاى خاستگاه قدرت با زحمات شبانه روز اين افراد ميانه، شطرنج قدرت بازى كنند. نمايشگاهها را اينها برگزار ميكنند تا مديران فرهنگى شهر رانتها را تقسيم كنند. كاشك سرطان نميگرفت تا فرصت بازبينى شيوه تلخ زندگيش را مىیافت
اینها برداشتهای شخصی بنده بود، مطمئنم بسیاری از شما نکات عالی تری یافته اید که فهم من از درکش قاصر بوده است
مخلص
#علیرضاشیری
ارشد مطالعات روانشناسی یونگی دانشگاه اسکس
@drshiri
✔️بهنام : مرد درونگراى شهودى هفائستوسى،
✔️ماهرخ: زن آرتميسى كه در ميانسالى خويش براى خودش، ارزشهايش، ارزشهاى استقلال زنان، دوستانش، پسرش جنگيده؛ براى غرق نشدن در وانفساى اقتصادى، جنگيده، با وام و قرض و قوله، خانه در حاشيه شهر گرفته
✔️پدر ماهرخ : مرد پوزيدونى ، پدر كنترلگر كه عليرغم ادعاهاى اخلاقى خويش، تنهاييش را با زنان و پيك پر ميكرده و ميترسد دختر مطلقه اش، شكار توسط مردانى مثل جوانى خودش بشود
✔️ثريا : زن پرسفونى كه اميد دارد با عشق يك مرد جذاب از طبقه بالاتر فرهنگى جامعه، زخم زن مطلقه ترميم يابد، زنى كه براى استقلال مالي اش و نگهدارى از دخترش، پرورش و فروش زالو دارد و زالو نماد مهميست از شهريكه خون و حيات پاك چنين زنانى را ميخواهد ببلعد و پاك زيستن و حلال خوردن و حلال خوابيدن را از او دريغ ميدارد
✔️رضا : مرد موفق در زندگی بیرونی، خودشیفته هنری، حسود و شکننده و منفر زنان پخته؛ مردی که همیشه میخواست به ماهرخ ثابت کند که بابت محل نگذاشتنش به او در گذشته، اشتباه کرده؛ قهرمان بازی میکرد تا خودش را اثبات کند و ماهرخ دستش را خوانده بود
✔️حكيمه : حيف از حكيمه زياد در اين فيلم نديديم، اينقدرى فهميديم كه زنى تنها و مستقل است، تيپبك مديران ميانى شهرداريها و بانكها و …كه چرخ جامعه بيرحم مردانه را ميچرخاند تا مثلا مديران ارزشى ( مشخصا فرهنگسراها و …)در زد و بندهاى خاستگاه قدرت با زحمات شبانه روز اين افراد ميانه، شطرنج قدرت بازى كنند. نمايشگاهها را اينها برگزار ميكنند تا مديران فرهنگى شهر رانتها را تقسيم كنند. كاشك سرطان نميگرفت تا فرصت بازبينى شيوه تلخ زندگيش را مىیافت
اینها برداشتهای شخصی بنده بود، مطمئنم بسیاری از شما نکات عالی تری یافته اید که فهم من از درکش قاصر بوده است
مخلص
#علیرضاشیری
ارشد مطالعات روانشناسی یونگی دانشگاه اسکس
@drshiri
فهم یک مساله بسیار مهم است، اگر مسالهای را نفهمیم فقط «احساس» حل مساله داریم!
#توانگری
#علیرضاشیری
@drshiri
#توانگری
#علیرضاشیری
@drshiri