سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
502 subscribers
1.35K photos
23 videos
403 files
357 links
کانال دکتر سیّد حسین حسینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Dr.Sayyed Hossein Hosseini, lecturer and university professor
Twitter.com/HJHOSSEINI2
instagram.com/dr.hossein.hosseini
📌استفاده از مطالب، با ذکر منبع.

جهت ارتباط:
@drshhs44
Download Telegram
سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
⁉️ @drshhs طبیعت + انسان + تمدن = ؟
طبیعت + انسان + تمدن = ؟!

...بشر معاصر، چه¬ها که بر سَر محیط زیست طبیعی خود نیاورده است!
و در واقع زمین خاکی، دیگر تابِ تحمّل حضور چنین انسان متمدنی را ندارد! ؛ که همۀ اینها، محصول تمدن مادّی اومانیستی است.
چنین تمدنی، سازگار با چنین طبیعتی نیست؛ تمدنی که بر مدار فزون¬خواهی و فزون¬طلبی و سلطه بر طبیعت بناشده و تا بدانجا پیش رفته که انسان، طبیعت را در چنبرۀ قدرت خود فشرده و نابود ساخته و متعاقباً خود را نیز نابود می¬سازد.
طبیعتِ ساخته و پرداختۀ الهی، تمدنی میطلبد که امکان همراهی و توازن با طبیعت و انسان را فراهم کند.
اگر تمدن معاصر غربی، امری عارض بر طبیعت است( و البته ناسازگار با طبیعت و فطرت انسانی)، پس دلیلی وجود ندارد که احتمال امکان ظهور تمدنی دیگر و سازگار و همراه باطبیعت را، مُنتفی بدانیم؛ به شرط آنکه بشر کنونی پی ببرد زمان پایان سلطه¬گری تمدن مادی فرا رسیده است.
هرآینه از این نکته غفلت نکنیم که دامنۀ سیطرۀ تمدن مادی معاصر تنها بر محیط زیست طبیعی نبوده است که عوارض آن تا محیط زیست اجتماعی، محیط زیست سیاسی، محیط زیست فرهنگی، محیط زیست اخلاقی، و محیط زیست اقتصادی بشر امروز نیز پیش رفته؛ و این امر، برآمده از ویژگی سیطرۀ تمدنی است.
در این خصوص ببینید: کتاب تمدن پژوهی، انتشارات جامعه شناسان و نیز: مقاله تحلیل مبانی فلسفی و تکنولوژیکی بحران محیط زیست؛ ضرورت تولید علم دینی،نشریه علمی پژوهشی حکمت معاصر.

نمودار:
طبیعت الهی + انسان تک بُعدی + تمدن مادی = تنزّل انسان و طبیعت (-)
طبیعت الهی + انسان فطری + تمدن دینی = تعالی انسان و طبیعت (+)

#سید_حسین_حسینی #انسان #طبیعت #تمدن #محیط_زیست #زمین #اومانیست #مادی #الهی #سلطه #فطرت #غربی #بشر #فرهنگ #سیاست #اقتصاد #اجتماعی #تحلیل #روششناسی #نقد_اجتماعی #فلسفه #مقاله #حکمت #علم_دینی #تمدن_پژوهی #کتاب
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
خامساً، اجتهاد اصولیین، روش کشف دین و راهی برای فهم دین از منابع اصلی یعنی قرآن و سنّت است، و از این رو نبایستی آن را به عنوان منبع اصلی دین تلّقی کرد.
سادساً، تعبیر دین دست‌ساز بشری، تعبیر درستی نیست. بهتر است از تفکیک بین دو واژۀ دین و مکتب استفاده کنیم و هرآنچه محصول کار بشری است، مکتب دانسته و هرآنچه از جانب خداست، دین بنامیم. بدین ترتیب دین، امری بشری نیست تا آن را با مکاتب بشری یکسان بپنداریم.
۶- درخصوص تعریف #سیاست توجه به چند امر شایسته است:
اولاً، اگر تحلیل و تفکیک درستی از مفهوم سیاست با سایر مفاهیم هم‌عرض آن صورت نگیرد و مرزهای مفهومی سیاست با غیر سیاست روشن نشود، در تعیین ویژگی‌های رسالۀ عملیۀ سیاسیه، با مشکل روبرو میشویم.
ثانیاً، تعریف سیاست به رابطۀ ویژه‌ای میان افراد و گروه‌ها، بسیار مبهم و کلّی است. سؤال این است که چه نوع رابطه‌ای مصداق سیاست خواهد بود؟، تفاوت این نوع رابطه با روابط فرهنگی و اقتصادی چسیت؟، آیا هر نوع رابطه‌ای میان افراد و گروهها، رابطه‌ای سیاسی است؟، رابطۀ بین افراد با حاکمیت یا رابطۀ بین دولت‌ها، در این تعریف کجاست؟
رابعاً، برای دستیابی به تعریف دقیقی از سیاست، لازم است به مفهوم جامعه و ارکان آن یعنی #فرهنگ و #اقتصاد و سیاست نظر بیاندازیم و نقاط اشتراک و اختلاف مفهوم سیاست را با واژه‌های مشابه دریابیم.
۷- ویژگی‌هایی که برای رسالۀ عملیۀ سیاسیه تعیین میکنیم باید اوصافی خارج از ماهیت آن باشند یعنی اموری که جزء ذات و ماهیت یک شی‌اند، نمی‌توانند به عنوان ویژگی‌های آن شی قلمداد کرد. به عنوان مثال، درچارچوب فقه بودن، جزء ماهیت یک رسالۀ عملیۀ سیاسیه محسوب می‌شود چرا که فقهی بودن، در اصل تعریف رسالۀ عملیه اخذ شده است.
همچنین #مجتهد اصولی بودن یا باور به توانایی فقه در ادارۀ جامعه یا قائل به ایستادگی در برابر غرب، از جملۀ مسایل و توضیحات واضحاتی است که نقش مهمی در این مباحث ندارند و لذا نمی‌توان آنها را ویژگی خاصی قلمداد کرد.
۸- فقه با دین برابر نیست، گرچه بخشی از دین شمرده می‌شود. بدین ترتیب باید بین این دو پرسش تفاوت گذارد: اول اینکه؛ چرا باید دین به عرصۀ سیاست ورود کند؟، و دوم اینکه چرا باید رسالۀ عملیه به عرصۀ سیاست ورود کند؟. از پاسخ پرسش اول الزاماً به پاسخ پرسش دوم دست نمی‌یابیم.
۹- کتاب تنزیه‌الامه مرحوم نائینی را نمی‌توان به عنوان مصداقی برای رسالۀ عملیۀ سیاسیه دانست چرا که متنی مربوط به فقه سیاسی بوده و همراه با ادلّه و مستندات قرآنی و روایی است و لذا اصولاً رسالۀ عملیه محسوب نمیشود چه رسد به رسالۀ عملیۀ سیاسیه.
۱۰- نکتۀ پایانی این که برای توجه حوزه‌های علمیه شیعی به موضوعات و مسایل سیاسی و اجتماعی روز، آنچه بیش از هر چیزی مورد نیاز است، اندیشیدن در الزامات و امکانات فقه و اصول و ضرورت تحول در مبانی آنهاست؛ امری که مرحوم امام با عنوان فقه پویا از آن یاد میکرد. به ویژه نیازمند نگاه تحولی به مبانی کلامی و فلسفی در علم #اصول فقه هستیم تا بتوان راهی بسوی فقه اجتماعی کارآمدی پیدا کرد.

#دکتر_سید_حسین_حسینی
Drshhs44@gmail.com http://t.me/drshhs

https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g