🔹 دموکراسی کامل یا بنیادین :
دموکراسی شیوه ای از حکومت است که در آن مردم قدرت انتخاب رهبران خود و تصمیمگیری در مورد نحوهی اداره کشور را دارند.
با این حال همهی دموکراسی ها یکسان نیستند. اصطلاح "دموکراسی کامل" برای توصیف نوعی از دموکراسی استفاده میشود که در آن آزادیهای مدنی و سیاسی نه تنها مورد احترام قرار میگیرند بلکه توسط فرهنگی سیاسی که منجر به شکوفایی اصول دموکراتیک میشود، تقویت میشوند.
دموکراسی کامل معیارهای خاصی را دربر می گیرد، مانند:
حق رأی همگانی: در یک دموکراسی کامل همهی شهروندان واجد شرایط، صرف نظر از موقعیت اجتماعی، سطح تحصیلات، یا وضعیت مالی، از حق رأی برابر در فرآیند تصمیم گیری برخوردارند.
انتخابات آزاد و منصفانه: انتخابات بصورت آزاد و عادلانه برگزار می شود که در آن شهروندان میتوانند بدون هیچگونه مداخله یا ارعاب به نامزد مورد نظر خود رأی دهند و دولت انتخاب شده در برابر همهی مردم پاسخگو است و باید به دغدغهها و درخواست آنها گوش فرا دهد.
حمایت از آزادی های مدنی و حقوق بشر: شهروندان حق دارند نظرات خود را بیان کنند، از نهادهای حکومتی انتقاد کنند و احزاب یا سازمانهای سیاسی تشکیل دهند. رسانه ها آزادند تا در مورد فعالیتهای نهادهای حکومتی گزارش دهند و آنها را در قبال عملکردشان پاسخگو بدانند. در یک دموکراسی کامل، حاکمیت قانون نیز وجود دارد. به این معنی که همهی افراد بدون توجه به موقعیتشان مشمول قوانین و مجازاتهای یکسانی هستند.
سیستم کنترل و توازن:
در یک دموکراسی کامل، یک سیستم کنترل و توازن وجود دارد که در آن شاخههای مختلف حکومت، مانند قوه مجریه، مقننه و قضاییه، قدرت و اختیارات خاص خود را دارند و میتوانند یکدیگر را کنترل کنند تا از قدرتمند شدن بیش از حد یک قوه جلوگیری کنند.
به طور خلاصه، در حالی که همهی دموکراسیها اصول اساسی مشارکت مردمی و پاسخگویی دولت را دارند، دموکراسی کامل دارای ویژگیهای دیگری است که حق رأی همگانی، انتخابات آزاد و عادلانه، حفاظت از آزادیهای مدنی و حقوق بشر و سیستم کنترل و تعادل را ترویج می کند.
دموکراسی کامل نوعی از دموکراسی است که بر اهمیت رقابت سیاسی تأکید دارد. بر خلاف سایر نظریههای دموکراسی که بر یافتن زمینههای مشترک و تطبیق منافع مختلف تمرکز دارند، دموکراسی کامل تأکید میکند که همواره نمیتوان با گفتمان عقلانی یا بحثهای رسمی بر تفاوتها فائق آمد. بنابراین نه تنها در جهت حذف اختلاف نظرها تلاش نمیکند، بلکه فرآیند رقابت سیاسی و اختلاف نظرها را عاملی مهم در پیشبرد دموکراسی میداند و برخورد ایدهها و نظرات مختلف را راهی سالم برای ترکیب و تبدیل آنها به روشهای جدید. به عبارت دیگر، دموکراسی کامل برای نقش رقابت سیاسی ارزش قائل است و آن را فرآیندی پویا و متحول میداند که برای یک دموکراسی سالم و کارآمد ضروری است.
در یک سیستم دموکراسی کامل،
پذیرش کامل چندگانگی و تنوع در اشکال مختلف، از جمله در قومیت، زبان، فرهنگ، مذهب، جنسیت، گرایش جنسی و غیره وجود دارد وانتظار می رود که روند دموکراتیک، مشارکت و نمایندگی برابر را برای همه شهروندان بدون توجه به هویت آنها ترویج کند.بدین معنی که گروه های مختلف باید شأن عادلانه و برابر جهت مشارکت در تصمیم گیریهای سیاسی داشته باشند و نظرات آنها باید مورد توجه قرار گیرد. البته توجه به این نکته مهم است که در عمل، ممکن است چالشهایی برای تحقق کامل آرمانهای یک دموکراسی کامل بهویژه دررابطه با مسائل عدالت اجتماعی و نمایندگی برابر وجود داشته باشد.
با این وجود تئوری و عمل دموکراسی کامل بر اهمیت شرکت در رقابت های سیاسی وپرورش فرهنگ احترام به چندگانگی و تنوع تاکید میکند و دموکراسی کامل با شناخت و ارزشگذاری گوناگونی و تنوع می تواند به ایجاد جامعه ای فراگیرتر و عادلانه تر کمک کند.
تدوین و ویرایش:
دکتر نغمه فرازی
عضو دپارتمان دموکراسی کامل
بنیاد چشم انداز فردای ایران
منابع:
۱) Radical Democracy
Lincoln Dahlberg
۲) gsdrc.org/document-library/radical-democracy
دموکراسی شیوه ای از حکومت است که در آن مردم قدرت انتخاب رهبران خود و تصمیمگیری در مورد نحوهی اداره کشور را دارند.
با این حال همهی دموکراسی ها یکسان نیستند. اصطلاح "دموکراسی کامل" برای توصیف نوعی از دموکراسی استفاده میشود که در آن آزادیهای مدنی و سیاسی نه تنها مورد احترام قرار میگیرند بلکه توسط فرهنگی سیاسی که منجر به شکوفایی اصول دموکراتیک میشود، تقویت میشوند.
دموکراسی کامل معیارهای خاصی را دربر می گیرد، مانند:
حق رأی همگانی: در یک دموکراسی کامل همهی شهروندان واجد شرایط، صرف نظر از موقعیت اجتماعی، سطح تحصیلات، یا وضعیت مالی، از حق رأی برابر در فرآیند تصمیم گیری برخوردارند.
انتخابات آزاد و منصفانه: انتخابات بصورت آزاد و عادلانه برگزار می شود که در آن شهروندان میتوانند بدون هیچگونه مداخله یا ارعاب به نامزد مورد نظر خود رأی دهند و دولت انتخاب شده در برابر همهی مردم پاسخگو است و باید به دغدغهها و درخواست آنها گوش فرا دهد.
حمایت از آزادی های مدنی و حقوق بشر: شهروندان حق دارند نظرات خود را بیان کنند، از نهادهای حکومتی انتقاد کنند و احزاب یا سازمانهای سیاسی تشکیل دهند. رسانه ها آزادند تا در مورد فعالیتهای نهادهای حکومتی گزارش دهند و آنها را در قبال عملکردشان پاسخگو بدانند. در یک دموکراسی کامل، حاکمیت قانون نیز وجود دارد. به این معنی که همهی افراد بدون توجه به موقعیتشان مشمول قوانین و مجازاتهای یکسانی هستند.
سیستم کنترل و توازن:
در یک دموکراسی کامل، یک سیستم کنترل و توازن وجود دارد که در آن شاخههای مختلف حکومت، مانند قوه مجریه، مقننه و قضاییه، قدرت و اختیارات خاص خود را دارند و میتوانند یکدیگر را کنترل کنند تا از قدرتمند شدن بیش از حد یک قوه جلوگیری کنند.
به طور خلاصه، در حالی که همهی دموکراسیها اصول اساسی مشارکت مردمی و پاسخگویی دولت را دارند، دموکراسی کامل دارای ویژگیهای دیگری است که حق رأی همگانی، انتخابات آزاد و عادلانه، حفاظت از آزادیهای مدنی و حقوق بشر و سیستم کنترل و تعادل را ترویج می کند.
دموکراسی کامل نوعی از دموکراسی است که بر اهمیت رقابت سیاسی تأکید دارد. بر خلاف سایر نظریههای دموکراسی که بر یافتن زمینههای مشترک و تطبیق منافع مختلف تمرکز دارند، دموکراسی کامل تأکید میکند که همواره نمیتوان با گفتمان عقلانی یا بحثهای رسمی بر تفاوتها فائق آمد. بنابراین نه تنها در جهت حذف اختلاف نظرها تلاش نمیکند، بلکه فرآیند رقابت سیاسی و اختلاف نظرها را عاملی مهم در پیشبرد دموکراسی میداند و برخورد ایدهها و نظرات مختلف را راهی سالم برای ترکیب و تبدیل آنها به روشهای جدید. به عبارت دیگر، دموکراسی کامل برای نقش رقابت سیاسی ارزش قائل است و آن را فرآیندی پویا و متحول میداند که برای یک دموکراسی سالم و کارآمد ضروری است.
در یک سیستم دموکراسی کامل،
پذیرش کامل چندگانگی و تنوع در اشکال مختلف، از جمله در قومیت، زبان، فرهنگ، مذهب، جنسیت، گرایش جنسی و غیره وجود دارد وانتظار می رود که روند دموکراتیک، مشارکت و نمایندگی برابر را برای همه شهروندان بدون توجه به هویت آنها ترویج کند.بدین معنی که گروه های مختلف باید شأن عادلانه و برابر جهت مشارکت در تصمیم گیریهای سیاسی داشته باشند و نظرات آنها باید مورد توجه قرار گیرد. البته توجه به این نکته مهم است که در عمل، ممکن است چالشهایی برای تحقق کامل آرمانهای یک دموکراسی کامل بهویژه دررابطه با مسائل عدالت اجتماعی و نمایندگی برابر وجود داشته باشد.
با این وجود تئوری و عمل دموکراسی کامل بر اهمیت شرکت در رقابت های سیاسی وپرورش فرهنگ احترام به چندگانگی و تنوع تاکید میکند و دموکراسی کامل با شناخت و ارزشگذاری گوناگونی و تنوع می تواند به ایجاد جامعه ای فراگیرتر و عادلانه تر کمک کند.
تدوین و ویرایش:
دکتر نغمه فرازی
عضو دپارتمان دموکراسی کامل
بنیاد چشم انداز فردای ایران
منابع:
۱) Radical Democracy
Lincoln Dahlberg
۲) gsdrc.org/document-library/radical-democracy
Audio
کانون نگرش نو
🟡«چگونه میتوان در میانه یک انقلاب به تعمیقِ خوداگاهی و گسترش و آفرینش خویشتن پرداخت؟
دکتر محمدرضا سرگلزایی- روان پزشک
پنجم مارچ 2023
🟡@kanoonnegareshno
🟡https://t.me/drsargolzaeipodcast
🟡«چگونه میتوان در میانه یک انقلاب به تعمیقِ خوداگاهی و گسترش و آفرینش خویشتن پرداخت؟
دکتر محمدرضا سرگلزایی- روان پزشک
پنجم مارچ 2023
🟡@kanoonnegareshno
🟡https://t.me/drsargolzaeipodcast
اگر علاقمند به حضور در این وبینار رایگان هستید، لطفا با استفاده از لینک زیر ثبت نام کنید.
لینک zoom برای شرکت در وبینار از طریق ایمیل برای شما فرستاده خواهد شد.
🔴 ظرفیت اضافه شد.
🔴 ویدیوی وبینار نیز هفتهی آینده در یوتیوب قرار خواهد گرفت.
https://www.eventbrite.co.nz/e/573206254337
لینک zoom برای شرکت در وبینار از طریق ایمیل برای شما فرستاده خواهد شد.
🔴 ظرفیت اضافه شد.
🔴 ویدیوی وبینار نیز هفتهی آینده در یوتیوب قرار خواهد گرفت.
https://www.eventbrite.co.nz/e/573206254337
🔴 دل نوشتهی شما:
مادرم میگوید: خدا خودش رحم کند!
و من میپرسم کدام خدا؟!
همان که گفت «وَاضْرِبُوهُنَّ»؟
پاسخ میدهد که: نه! تفسیر آیه چیز دیگریست!
سبک بزنید و زدنی از روی رِفق و دوستی!
زدنی برای تنبّه و تنبیه!
با اسید یا باتوم یا گازهای سمی؟!
و درود بر شرف آن اعراب بدوی که نرسیده زندهبهگورم میکردند، بهجای آن که هر روز در گورم کنند.
و نفرین بر آن که از گورم درآورد تا هر روز به تماشای دست و پا زدنم میان مرگ و زندگی بنشیند!
عکسم را بر سنگ گورم نگذارید
نامم را بر سنگ گورم ننویسید
تحریک میشوند این آلتهای تناسلی متحرک!
مبادا غبار ملالی بنشیند بر خاطر این نرها، آلتها و این دائماً تحریک شوندگان!
وای بر تحریککنندگان!
و نصیبشان جز آتش نیست!
پس خودسوزی کنند
وگرنه هر روز سوزانده میشوند.
غسلم ندهید که من
گناهکارم!
آلودهام!
ناپاکم!
من عین نجاستم!
من زنم!
کفنم نکنید
بگذارید برای اولین بار کفن نپوشم و تنم هوایی بخورد شاید در گور!
شاید خاک مرا دوست بدارد
شاید تنها خاک مرا بپذیرد
و گرم در آغوش بگیرد
هنگامه (تخلص ادبی) - دبیر ادبیات
۱۴ اسفند سالِ خون
مادرم میگوید: خدا خودش رحم کند!
و من میپرسم کدام خدا؟!
همان که گفت «وَاضْرِبُوهُنَّ»؟
پاسخ میدهد که: نه! تفسیر آیه چیز دیگریست!
سبک بزنید و زدنی از روی رِفق و دوستی!
زدنی برای تنبّه و تنبیه!
با اسید یا باتوم یا گازهای سمی؟!
و درود بر شرف آن اعراب بدوی که نرسیده زندهبهگورم میکردند، بهجای آن که هر روز در گورم کنند.
و نفرین بر آن که از گورم درآورد تا هر روز به تماشای دست و پا زدنم میان مرگ و زندگی بنشیند!
عکسم را بر سنگ گورم نگذارید
نامم را بر سنگ گورم ننویسید
تحریک میشوند این آلتهای تناسلی متحرک!
مبادا غبار ملالی بنشیند بر خاطر این نرها، آلتها و این دائماً تحریک شوندگان!
وای بر تحریککنندگان!
و نصیبشان جز آتش نیست!
پس خودسوزی کنند
وگرنه هر روز سوزانده میشوند.
غسلم ندهید که من
گناهکارم!
آلودهام!
ناپاکم!
من عین نجاستم!
من زنم!
کفنم نکنید
بگذارید برای اولین بار کفن نپوشم و تنم هوایی بخورد شاید در گور!
شاید خاک مرا دوست بدارد
شاید تنها خاک مرا بپذیرد
و گرم در آغوش بگیرد
هنگامه (تخلص ادبی) - دبیر ادبیات
۱۴ اسفند سالِ خون
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔴 چشم انداز فردای ایران بر اساس نقدها و پیشنهادات شما عزیزان به صورت مستمر بازنگری و بازنویسی میشود. آخرین ویرایش: بهمن ۱۴۰۱ چشمانداز فردای ایران با رویکرد احقاق حقوق شهروندی بر اساس اعلامیه بینالمللی حقوق بشر الف- دموکراسی کامل بر مبنای اصول زیر: …
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت اوّل:
یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
ادامه دارد
🔹 در میانۀ انقلاب، گفتگو کنیم.
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت اوّل:
یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
ادامه دارد
🔹 در میانۀ انقلاب، گفتگو کنیم.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری دکتر مهدی روحانی قسمت اوّل: یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده…
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei pinned «📍لینک کانالهای دکتر سرگلزایی: یوتیوب کست باکس پادکست تلگرام تلگرام اینستاگرام فیسبوک سایت @drsargolzaei»
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️مسالمتآمیزترین مقاومت در ایران معاصر
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Prefrontalclub
درحالیکه هنوز بردهداری در آمریکا رواج داشت، خانم «فرانسیس رایت» (فنی رایت)، نویسندهی اسکاتلندی، یک جامعهٔ آرمانی را به نام «Nashoba» در ایالت تنسی آمریکا تأسیس کرد. هدف خانم رایت از تأسیس «ناشوبا» در سال ۱۸۲۴، فراهم کردن فرصت آموزش برای بردهها بود تا برای آزادی آمادگی پیدا کنند. سپس خانم رایت شروع به دفاع از حقوق زنان کرد.
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from Prefrontalclub
مایکل کافمن، مؤسس کمپین «روبان سفید»، (کارزار مردان مخالف خشونت علیه زنان) میگوید: «علل روانشناختی خشونتورزی در مردان هر قدر هم پیچیده باشند، خشونت علیه زنان نمیتوانست ادامه پیدا کند اگر، سنتهای اجتماعی، قوانین عُرفی، نیروهای انتظامی و آموزههای مذهبی بهصورت آشکار و پنهان به این خشونت چراغ سبز نشان نمیدادند.»
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from "ابرهای تاریک" اشکان دانشمند (Ashkan GhD)
هیچ طنابی نفسم را نخواهد گرفت
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔴 راهاندازی صفحهای برای آموزش سلامت جنسی برای نوجوانان
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
4_5787497100266704410.pdf
275.8 KB
پیشنویس لایحهی حقوقی زنان:
https://www.iwbr.org/general-9
https://www.iwbr.org/general-9