#تأملات
#نجات_دهنده!
جادوگر قصهها
وقتی به شهر آمد
لباس کشیشی به تن کرد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای ورود به وبسایت لطفا از فیلترشکن استفاده کنید)
از اینجا کلیک کنید
#نجات_دهنده!
جادوگر قصهها
وقتی به شهر آمد
لباس کشیشی به تن کرد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای ورود به وبسایت لطفا از فیلترشکن استفاده کنید)
از اینجا کلیک کنید
"#لایو_اینستاگرامی
"ریشههای روانشناختی فقر"
دکتر محمدرضا سرگلزایی
قاسم عکاف
شنبه ۲۶ مهرماه ۹۹
ساعت ۲۰
#drsargolzaei
@drsargolzaei
"ریشههای روانشناختی فقر"
دکتر محمدرضا سرگلزایی
قاسم عکاف
شنبه ۲۶ مهرماه ۹۹
ساعت ۲۰
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from Cafe sz
باهمدیگه دم پاساژ وایستادیم و زیر لب شجریان زمزمه میکنیم.
میگم:«پسرت چطوره؟»
میگه:«خوبه. فحش به باباش میده!»
گرد و خاک روی کتابی که توی دستشه رو پاک میکنه و از سر عادت شونهی راستش رو بالا میندازه.
با خنده میگم:«چرا؟»
قیافش رو جدی میکنه تا بهم بفهمونه شوخی نداره.
میگه:«به همون دلیلی که ما باباهامون رو فحش میدیم که آوردنمون توی این خراب شده. اونم تو این اوضاع.»
میگم:«مغازه رو کی خالی میکنی؟»
میگه:«اون یارو که پاساژ رو خریده تا آخر آبان بهمون فرصت داده.»
میگم:«میخواد با پاساژ چی کار بکنه؟»
میگه:«میکوبه و میسازه. صد میلیارد خریده پاساژ رو. وقتی دیدیمش واسه خریدن پاساژ بهش تبریک گفتیم. میدونی چی جواب داد؟ گفت مرسی ولی از این پاساژها زیاد داریم!»
میگم:«برگردیم دم مغازه. کسی تو مغازه نیست.»
میگه:«یک شب تا صبح در مغازه باز مونده بود، یک کتاب کم نشد! اینجا ضایعات بریزی دم در میبرن، کتاب رو نه!»
چند قطره بارون میخوره به صورتم. زل میزنیم به پلیس های آماده باش و زیر لب به آوازمون ادامه میدیم.
برادر بی قراره
برادر نوجوونه
برادر شعله واره
برادر کاکلش آتشفشونه!
میگم:«بلندتر بخونیم؟!»
میگه:«نه بابا. جرمون میدن!»
📝📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
میگم:«پسرت چطوره؟»
میگه:«خوبه. فحش به باباش میده!»
گرد و خاک روی کتابی که توی دستشه رو پاک میکنه و از سر عادت شونهی راستش رو بالا میندازه.
با خنده میگم:«چرا؟»
قیافش رو جدی میکنه تا بهم بفهمونه شوخی نداره.
میگه:«به همون دلیلی که ما باباهامون رو فحش میدیم که آوردنمون توی این خراب شده. اونم تو این اوضاع.»
میگم:«مغازه رو کی خالی میکنی؟»
میگه:«اون یارو که پاساژ رو خریده تا آخر آبان بهمون فرصت داده.»
میگم:«میخواد با پاساژ چی کار بکنه؟»
میگه:«میکوبه و میسازه. صد میلیارد خریده پاساژ رو. وقتی دیدیمش واسه خریدن پاساژ بهش تبریک گفتیم. میدونی چی جواب داد؟ گفت مرسی ولی از این پاساژها زیاد داریم!»
میگم:«برگردیم دم مغازه. کسی تو مغازه نیست.»
میگه:«یک شب تا صبح در مغازه باز مونده بود، یک کتاب کم نشد! اینجا ضایعات بریزی دم در میبرن، کتاب رو نه!»
چند قطره بارون میخوره به صورتم. زل میزنیم به پلیس های آماده باش و زیر لب به آوازمون ادامه میدیم.
برادر بی قراره
برادر نوجوونه
برادر شعله واره
برادر کاکلش آتشفشونه!
میگم:«بلندتر بخونیم؟!»
میگه:«نه بابا. جرمون میدن!»
📝📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
Telegram
Cafe sz
این خاک مال ماست :عکسها و سفرنامه های سهیل و دوربینش ، موسیقی و ادبیات🌿☮️
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
#وبینار
#وبینار_رایگان
"کودکان و والدین دیجیتال"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
جمعه ۲ آبان ساعت ۵ عصر
@societyfirst
@asansor110
@drsargolzaei
#وبینار_رایگان
"کودکان و والدین دیجیتال"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
جمعه ۲ آبان ساعت ۵ عصر
@societyfirst
@asansor110
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#مدیریت_بدوی_یک_کلان_شهر!
۱- ابن طفیل طبیب و فیلسوف اندلسی در قرن دوازدهم میلادی کتابی نوشت با عنوان "حیّ بن یَقظان" که معنای آن "زنده، پسر بیدار" است. ماجرای این کتاب قصّهٔ فیلسوفی است که در سفری دریایی "کشتی شکسته" می شود و سرنوشت او را به جزیره ای می افکند که هیچ تمدنی در آن وجود ندارد. این فیلسوف که همچون رابینسون کروزوئه رمان دانیل دوفو در آن جزیره جستجو می کند با مردی مواجه می شود که در کودکی و در سفری دریایی والدینش را از دست داده و همچون فیلسوف به تنهایی به آن جزیره فروافکنده شده است. فیلسوف در گفتگو با این مرد دور افتاده از تمدن در می یابد که او به تمام باورها و دیدگاه های فیلسوفانه او رسیده است. نویسنده این قصه می خواهد بگوید که آدمیزاد اگر به حال خود رها شود و خود به تأمّل و تفکّر و مشاهده بپردازد قادر به کشف حقایق بنیادین هستی می باشد.
۲- در سال ۱۷۹۸ میلادی شکارچیان در جنگل بولونی فرانسه پسر نوجوانی را یافتند که با گذشته ای نامعلوم در جنگل تنها مانده بود و بدون مربّی و خارج از تمدن موفق به بقا در طبیعت شده بود. پزشکی فرانسوی به نام دکتر ایتار تربیت این کودک وحشی را به عهده گرفت و تا حدی توانست او را اهلی کند. اما اهلی شدن کودک وحشی به یاد گرفتن پاره ای کارهای ساده روزانه از قبیل لباس پوشیدن و شستشوی خویش محدود ماند و او تا پایان عمر کوتاهش از حدّ جانوران دست آموز فراتر نرفت.
۳- این که کدام رفتارهای ما فطری و غریزی هستند و کدام رفتارهای ما فرهنگی و مدنی، مورد اختلاف نظر جدّی است.
گروهی از مردم به شدّت طرفدار "زندگی طبیعی" هستند و زندگی طبیعی را موجب سلامتی و طول عمر بیشتر می دانند. این افراد فراموش کرده اند که مسواک زدن و واکسیناسیون که به طور قطع سلامت و طول عمر را بیشتر می کنند به هیچ وجه "طبیعی" نیستند. به همین صورت هم گروهی از نظریه پردازان باور دارند که مردمان بدوی و ایلیاتی خردمندتر و حقیقت بین تر هستند چون به طبیعت نزدیک ترند و ذهن شان به تمدن "آلوده" نشده است. اما داده های میدانی نشان می دهند که مردمان قرون و هزاره های گذشته (که طبیعی تر از ما زندگی می کرده اند) طول عمری کوتاه تر از ما داشته اند و مردمان بدوی و ایلیاتی نیز از شهر نشینان حکیم تر و خردمندتر نیستند!
۴- آن چه باعث بیماری و بی خردی در انسان معاصر می شود، صنعت و تکنولوژی نیست، بلکه مدیریت غریزی، و بدوی و ایلیاتی جامعه صنعتی و ابزار تکنولوژی است: هدایت هواپیما بیش از راندن گاری نیاز به آموزش دارد و تکیه بر غریزه و احساس برای یک خلبان کمتر از یک شتربان مفید است.
دم کردن گل گاو زبان کمتر از جرّاحی چشم نیاز به آموزش دارد و شمّ و احساس و عشق در درمان بیماران با دمنوش اهمیت بیشتری پیدا می کند تا در پیوند قرنیه!
بیشتر مشکلاتی که انسان شهر نشین با آن ها دست به گریبان است ناشی از این است که می خواهد با همان اصول شترچراندن و گل گاو زبان نوشاندن به مدیریت فرودگاه و بیمارستان و کلانْ شهر بپردازد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
پی نوشت: درباره "فطرت و
فرهنگ" فصل پنجم کتاب "ظلم، جهل و برزخیان زمین" نوشته محمد قائد انتشارات طرح نو بحثی مفصل و راه گشا دارد.
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#مدیریت_بدوی_یک_کلان_شهر!
۱- ابن طفیل طبیب و فیلسوف اندلسی در قرن دوازدهم میلادی کتابی نوشت با عنوان "حیّ بن یَقظان" که معنای آن "زنده، پسر بیدار" است. ماجرای این کتاب قصّهٔ فیلسوفی است که در سفری دریایی "کشتی شکسته" می شود و سرنوشت او را به جزیره ای می افکند که هیچ تمدنی در آن وجود ندارد. این فیلسوف که همچون رابینسون کروزوئه رمان دانیل دوفو در آن جزیره جستجو می کند با مردی مواجه می شود که در کودکی و در سفری دریایی والدینش را از دست داده و همچون فیلسوف به تنهایی به آن جزیره فروافکنده شده است. فیلسوف در گفتگو با این مرد دور افتاده از تمدن در می یابد که او به تمام باورها و دیدگاه های فیلسوفانه او رسیده است. نویسنده این قصه می خواهد بگوید که آدمیزاد اگر به حال خود رها شود و خود به تأمّل و تفکّر و مشاهده بپردازد قادر به کشف حقایق بنیادین هستی می باشد.
۲- در سال ۱۷۹۸ میلادی شکارچیان در جنگل بولونی فرانسه پسر نوجوانی را یافتند که با گذشته ای نامعلوم در جنگل تنها مانده بود و بدون مربّی و خارج از تمدن موفق به بقا در طبیعت شده بود. پزشکی فرانسوی به نام دکتر ایتار تربیت این کودک وحشی را به عهده گرفت و تا حدی توانست او را اهلی کند. اما اهلی شدن کودک وحشی به یاد گرفتن پاره ای کارهای ساده روزانه از قبیل لباس پوشیدن و شستشوی خویش محدود ماند و او تا پایان عمر کوتاهش از حدّ جانوران دست آموز فراتر نرفت.
۳- این که کدام رفتارهای ما فطری و غریزی هستند و کدام رفتارهای ما فرهنگی و مدنی، مورد اختلاف نظر جدّی است.
گروهی از مردم به شدّت طرفدار "زندگی طبیعی" هستند و زندگی طبیعی را موجب سلامتی و طول عمر بیشتر می دانند. این افراد فراموش کرده اند که مسواک زدن و واکسیناسیون که به طور قطع سلامت و طول عمر را بیشتر می کنند به هیچ وجه "طبیعی" نیستند. به همین صورت هم گروهی از نظریه پردازان باور دارند که مردمان بدوی و ایلیاتی خردمندتر و حقیقت بین تر هستند چون به طبیعت نزدیک ترند و ذهن شان به تمدن "آلوده" نشده است. اما داده های میدانی نشان می دهند که مردمان قرون و هزاره های گذشته (که طبیعی تر از ما زندگی می کرده اند) طول عمری کوتاه تر از ما داشته اند و مردمان بدوی و ایلیاتی نیز از شهر نشینان حکیم تر و خردمندتر نیستند!
۴- آن چه باعث بیماری و بی خردی در انسان معاصر می شود، صنعت و تکنولوژی نیست، بلکه مدیریت غریزی، و بدوی و ایلیاتی جامعه صنعتی و ابزار تکنولوژی است: هدایت هواپیما بیش از راندن گاری نیاز به آموزش دارد و تکیه بر غریزه و احساس برای یک خلبان کمتر از یک شتربان مفید است.
دم کردن گل گاو زبان کمتر از جرّاحی چشم نیاز به آموزش دارد و شمّ و احساس و عشق در درمان بیماران با دمنوش اهمیت بیشتری پیدا می کند تا در پیوند قرنیه!
بیشتر مشکلاتی که انسان شهر نشین با آن ها دست به گریبان است ناشی از این است که می خواهد با همان اصول شترچراندن و گل گاو زبان نوشاندن به مدیریت فرودگاه و بیمارستان و کلانْ شهر بپردازد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
پی نوشت: درباره "فطرت و
فرهنگ" فصل پنجم کتاب "ظلم، جهل و برزخیان زمین" نوشته محمد قائد انتشارات طرح نو بحثی مفصل و راه گشا دارد.
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from نیازستان
#برگی_از_تاریخ_همیشه
.... و سلطان به عرضگاه آمد، لرزان و روی زرد و من دانستمی و اندکی از ندیمان و حاجب بار ، که هر شب به تب مینشست اندامش و عود میکرد سرسامش، چنانکه خفتن نتوانست و چون به خواب می رفت چنانکه گویی خوابهایی پریشان دیده ، خواب پریده، حیران بر میخاست و و جامی سه_یکی میخواست و به خلوت بزمی می آراست تا آرام گیرد و نمی گرفت.
چون سلطان چشم گرداند همه اگر خواستند یا نه سخن فرو خوردند و تو گویی به دست و پای بمردند .
و نه روزبانان و نه نگهبانان . نه سرهنگان در و نه سوباشی لشکر، نه شحنگان و نه گزمگان و نه محتسبان، نه والی و نه قاضی ، نه معدل و مزکی ، نه میرآخور و نه چوگان دار ، نه داروغه و نه کتل دار . نه وزیر و نه امیر ، نه میرشکار و نه خواجه ی دربار، نه جامه دار ،نه جاندار و نه حتا چوبدار، نه قوادان و قودکشان، نه مقریان و قاریان ، نه حاحب نه نایب ،نه غلامان سرایی ، نه ندیمگان سرپایی، نه بندار و نه عطار و نه پایکار و بیستگانی خوار، نه مستوفی و مستخرج نه گهبد و نه سپهسالار ، نه پیاده و پیلبان و نه پاسبان و سلاحدار نه صاحب دیوان اشراف نه مشرفان ادرار خوار و نه اسکدار و پیک سوار و...
و ازین همه بسیار بسیار کس را یارای آن نه که بگوید:
ای حضرت سلطان #هزارسال گذشته است.
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
.... و سلطان به عرضگاه آمد، لرزان و روی زرد و من دانستمی و اندکی از ندیمان و حاجب بار ، که هر شب به تب مینشست اندامش و عود میکرد سرسامش، چنانکه خفتن نتوانست و چون به خواب می رفت چنانکه گویی خوابهایی پریشان دیده ، خواب پریده، حیران بر میخاست و و جامی سه_یکی میخواست و به خلوت بزمی می آراست تا آرام گیرد و نمی گرفت.
چون سلطان چشم گرداند همه اگر خواستند یا نه سخن فرو خوردند و تو گویی به دست و پای بمردند .
و نه روزبانان و نه نگهبانان . نه سرهنگان در و نه سوباشی لشکر، نه شحنگان و نه گزمگان و نه محتسبان، نه والی و نه قاضی ، نه معدل و مزکی ، نه میرآخور و نه چوگان دار ، نه داروغه و نه کتل دار . نه وزیر و نه امیر ، نه میرشکار و نه خواجه ی دربار، نه جامه دار ،نه جاندار و نه حتا چوبدار، نه قوادان و قودکشان، نه مقریان و قاریان ، نه حاحب نه نایب ،نه غلامان سرایی ، نه ندیمگان سرپایی، نه بندار و نه عطار و نه پایکار و بیستگانی خوار، نه مستوفی و مستخرج نه گهبد و نه سپهسالار ، نه پیاده و پیلبان و نه پاسبان و سلاحدار نه صاحب دیوان اشراف نه مشرفان ادرار خوار و نه اسکدار و پیک سوار و...
و ازین همه بسیار بسیار کس را یارای آن نه که بگوید:
ای حضرت سلطان #هزارسال گذشته است.
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کلاس_آنلاین
"پیشفرضها و چالشهای فلسفی در روانشناسی بالینی"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
۱۹ و ۲۰ آبان
ساعت: ۱۷ الی ۲۰
واتساپ:
۰۹۱۲۰۰۶۴۸۵۶
ثبتنام آنلاین:
salimpsy.com
@drsargolzaei
"پیشفرضها و چالشهای فلسفی در روانشناسی بالینی"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
۱۹ و ۲۰ آبان
ساعت: ۱۷ الی ۲۰
واتساپ:
۰۹۱۲۰۰۶۴۸۵۶
ثبتنام آنلاین:
salimpsy.com
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
با سلام و سپاس از مطالب خوبتان.
میخواستم نظر جنابعالی را در مورد "جنبش ضد روانپزشکی" بدانم. از نظریهپردازان آن مانند کوپر، ساس، لینگ، فوکو و گلاسر و... کدام یک را بیشتر میپسندید؟ همانطور که این جریان بدان معتقد است بیشتر روانپزشکی ضدقهری هست تا ضد روانپزشکی. آیا روانپزشکی امروزه در نقاط مختلف دنیا در خدمت نهاد قدرت و اهداف آن بوده یا نه؟ موردی که جنابعالی هم در یکی از مطالبتان اشاره کردهاید در روسیه اتفاق افتاده بود و اینکه چگونه به مخالفان سیاسی آن دوران انگ اسکیزوفرن میزدند.
ممنونم از وقت و حوصلهای که برای پاسخگویی به سئوالات میگذارید.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
شاید قرار دادن نام میشل فوکو و ویلیام گلسر در کنار هم نشان دهندهٔ این باشد که جنبش ضدّ روانپزشکی بیش از آن که یک «هویّت ایجابی» داشته باشد دارای یک «هویّت سلبی» است و این مسأله خود آفت یک جنبش فرهنگی-اجتماعی است.
من باور دارم که بخشی از همکاران روانپزشک من از مسؤولیت اجتماعی خود شانه خالی میکنند و این مسأله را در یادداشت «دست نگه دارید، این کشتی دارد غرق میشود» خاطر نشان کردهام، امّا از آن سو کسانی با نادیده گرفتن بستر زیستی-طبّی مسائل انسانی هر گونه مداخلهٔ طبی، دارویی و بیمارستانی را بیارزش (devalued) میکنند.
باید مراقب باشیم که نه از اینور بام بیفتیم، نه از آنور بام.
ممنونم که پرسش تان را با من درمیان گذاشتید.
سبز باشید.
#drsargolzaei
@drsargolzaei
❓پرسش:
با سلام و سپاس از مطالب خوبتان.
میخواستم نظر جنابعالی را در مورد "جنبش ضد روانپزشکی" بدانم. از نظریهپردازان آن مانند کوپر، ساس، لینگ، فوکو و گلاسر و... کدام یک را بیشتر میپسندید؟ همانطور که این جریان بدان معتقد است بیشتر روانپزشکی ضدقهری هست تا ضد روانپزشکی. آیا روانپزشکی امروزه در نقاط مختلف دنیا در خدمت نهاد قدرت و اهداف آن بوده یا نه؟ موردی که جنابعالی هم در یکی از مطالبتان اشاره کردهاید در روسیه اتفاق افتاده بود و اینکه چگونه به مخالفان سیاسی آن دوران انگ اسکیزوفرن میزدند.
ممنونم از وقت و حوصلهای که برای پاسخگویی به سئوالات میگذارید.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
شاید قرار دادن نام میشل فوکو و ویلیام گلسر در کنار هم نشان دهندهٔ این باشد که جنبش ضدّ روانپزشکی بیش از آن که یک «هویّت ایجابی» داشته باشد دارای یک «هویّت سلبی» است و این مسأله خود آفت یک جنبش فرهنگی-اجتماعی است.
من باور دارم که بخشی از همکاران روانپزشک من از مسؤولیت اجتماعی خود شانه خالی میکنند و این مسأله را در یادداشت «دست نگه دارید، این کشتی دارد غرق میشود» خاطر نشان کردهام، امّا از آن سو کسانی با نادیده گرفتن بستر زیستی-طبّی مسائل انسانی هر گونه مداخلهٔ طبی، دارویی و بیمارستانی را بیارزش (devalued) میکنند.
باید مراقب باشیم که نه از اینور بام بیفتیم، نه از آنور بام.
ممنونم که پرسش تان را با من درمیان گذاشتید.
سبز باشید.
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from كانال رسمي دكتر سيد ايمان ايرانمنش
دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک بنام ایرانی و از پژوهشگران حوزه فلسفه و اسطوره شناسی می باشند. از بین آثار مکتوب ایشان، کتاب انسان، فلسفه و عرفان با ادبیات و تحلیل متفاوتی به جوهره انسان، روان، گرایش به فلسفه و ادراک و عرفان و شناخت می پردازد که برای علاقه مندان این حوزه بسیار جذاب خواهد بود.
#دکتر_ایمان_ایرانمنش #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #معرفی_کتاب #روانشناسی #روانپزشکی #ادبیات #فلسفه #انسان #عرفان #اسطوره_شناسی #دکتر_ایرانمنش #استاد_دانشگاه
#دکتر_ایمان_ایرانمنش #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #معرفی_کتاب #روانشناسی #روانپزشکی #ادبیات #فلسفه #انسان #عرفان #اسطوره_شناسی #دکتر_ایرانمنش #استاد_دانشگاه
Forwarded from آفتاب مهر
کلاس آنلاین مهارت های زندگی
با تدریس دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
پنجشنبه ۸ آبان ساعت ۱۷ تا۲۰
جمعه ۹ آبان ساعت ۱۰ تا ۱۳
ثبت نام : ☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
با تدریس دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
پنجشنبه ۸ آبان ساعت ۱۷ تا۲۰
جمعه ۹ آبان ساعت ۱۰ تا ۱۳
ثبت نام : ☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#پرسش_و_پاسخ
#مدیریت_زنانه
❓پرسش:
بسیاری معتقدند روند مدیریت و سیاست آتی جهان به سمت زنانهتر شدن جهان میرود.
شما تا چه حد با این مسئله موافقید و آن را به نفع تمدن انسانی و حل بحرانهای فعلی جهان امروز میدانید؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
کارل گوستاو یونگ راجع به آنیما و آنیموس یا روان زنانه و روان مردانه صحبت کرده است و اینها را از فلسفه چینی گرفته است. در فلسفه چینی یین و یانگ بعنوان انرژی زنانه و مردانه شناخته میشوند. یونگ این انرژیهای زنانه و مردانه را با اسمهای لاتین نامگذاری کرده است: آنیما یا همان روح و جان که با پسوند زنانه ساخته شده است در مقابل آنیموس که به همان معناست ولی با پسوند مردانه. یونگ میگوید در روح مردانه (آنیموس) رقابت، جنگجویی، استقامت، سختکوشی و استقلال وجود دارد و در روح زنانه(آنیما) وحدت، قناعت، گوش کردن، مراقبت کردن وجود دارد. البته برخی میگویند که خود این طبقهبندی تبعیضآمیز است. بنابراین همین که بگوییم روح زنانه روحی است که در آن گوش کردن، مادری کردن و مراقبت هست باز یک جور بازتولید این ایده است که زن و مرد به طریقی ماهوی با هم متفاوتند و من هم فکر میکنم که این نامگذاری و طبقهبندی بازتولید تفکری باستانی است که ممکن است برای زمانهی ما ناکارآمد باشد.
این بحث که جهان به سمت زنانهتر شدن پیش میرود به این معناست که امروز انسان به دلیل افراط در نرینهروانی (آنیموس) به بنبست رسیده است و برای بهبود جهان و زندگیاش، بدنبال کاستن از مصرفگرایی، جنگجویی، رقابتطلبی، ستیزهگری وکنترل افراطی بر طبیعت است که این ویژگیها مردانه دانسته میشوند. ولی میتوانیم اسم این ویژگی ها را مردانه نگذاریم و بدون جنسی کردن صفات بگوییم که این سیستم خشن و افراطی بوده است. حالا در مقابل، بشر میخواهد طبیعت را بیشتر بپذیرد، قناعت کند، سکوت کند و بیش از این که از منظر مهندسی به دنیا نگاه کند، شاعرانه و هنرمندانه به دنیا نگاه کند. چه این ویژگیها را زنانه بدانیم و چه نام دیگری بر آن بگذاریم میتوان گفت که این روح یا خصلت پذیرنده راه حل انسان امروزی است. اما این که کارل گوستاو یونگ چنین تجویزی را مطرح کرده به این معنا نیست که ما داریم به این سمت میرویم. مگر تولیدکنندگان اسلحه در دنیا میگذارند که ما به این سمت برویم؟ بله، در سطح ویترینی و نمایشی ممکن است بگذارند، این که یک شهری بسازند که از انرژی خورشیدی استفاده کند، از آب استفاده درست کند، پول در آن نباشد و رتبهبندی در آن نباشد و نامش را هم بگذارند دهکده خدایان! ولی آیا در سطح جهانی جهت حرکت ما به این سو است؟ فکر نمیکنم که ما به این سمت برویم. انگار این ایدهای آرمانی است که فیلسوفان معنویتگرا یا هنرمندان راجع به آن صحبت میکنند. اما این که بپرسیم که آیا داریم به این سمت میرویم؟ اگر الان را با صد سال پیش مقایسه کنیم به نظر نمیرسد که انسان در سطح کلان از گستاخی، خشونت و حرص دست برداشته و دارد به گونه دیگری زندگی میکند. هنوز هم جهان دارد با فرهنگ آمریکایی، یعنی پرمصرفترین، جاهطلبترین و توسعهطلبترین امپراتوری جهان همانندسازی میکند. چرا؟ چون هالیوود و والت دیزنی، ارتش مدرن و زبان انگلیسی در اختیار اوست و درنتیجه به نظر میرسد که هنوز خیلی زود است که بگوییم داریم به این سمت می رویم، به عنوان یک آرمان و ایده میتوان به آن فکر کرد، ولی در عمل فکر میکنم که تمدن انسانی هنوز به آن بنبستی نرسیده است که مجبور شود کارخانههای تولید سلاح را تعطیل کند و رهبران جنگطلب مستبد را بازنشسته کند.
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#مدیریت_زنانه
❓پرسش:
بسیاری معتقدند روند مدیریت و سیاست آتی جهان به سمت زنانهتر شدن جهان میرود.
شما تا چه حد با این مسئله موافقید و آن را به نفع تمدن انسانی و حل بحرانهای فعلی جهان امروز میدانید؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
کارل گوستاو یونگ راجع به آنیما و آنیموس یا روان زنانه و روان مردانه صحبت کرده است و اینها را از فلسفه چینی گرفته است. در فلسفه چینی یین و یانگ بعنوان انرژی زنانه و مردانه شناخته میشوند. یونگ این انرژیهای زنانه و مردانه را با اسمهای لاتین نامگذاری کرده است: آنیما یا همان روح و جان که با پسوند زنانه ساخته شده است در مقابل آنیموس که به همان معناست ولی با پسوند مردانه. یونگ میگوید در روح مردانه (آنیموس) رقابت، جنگجویی، استقامت، سختکوشی و استقلال وجود دارد و در روح زنانه(آنیما) وحدت، قناعت، گوش کردن، مراقبت کردن وجود دارد. البته برخی میگویند که خود این طبقهبندی تبعیضآمیز است. بنابراین همین که بگوییم روح زنانه روحی است که در آن گوش کردن، مادری کردن و مراقبت هست باز یک جور بازتولید این ایده است که زن و مرد به طریقی ماهوی با هم متفاوتند و من هم فکر میکنم که این نامگذاری و طبقهبندی بازتولید تفکری باستانی است که ممکن است برای زمانهی ما ناکارآمد باشد.
این بحث که جهان به سمت زنانهتر شدن پیش میرود به این معناست که امروز انسان به دلیل افراط در نرینهروانی (آنیموس) به بنبست رسیده است و برای بهبود جهان و زندگیاش، بدنبال کاستن از مصرفگرایی، جنگجویی، رقابتطلبی، ستیزهگری وکنترل افراطی بر طبیعت است که این ویژگیها مردانه دانسته میشوند. ولی میتوانیم اسم این ویژگی ها را مردانه نگذاریم و بدون جنسی کردن صفات بگوییم که این سیستم خشن و افراطی بوده است. حالا در مقابل، بشر میخواهد طبیعت را بیشتر بپذیرد، قناعت کند، سکوت کند و بیش از این که از منظر مهندسی به دنیا نگاه کند، شاعرانه و هنرمندانه به دنیا نگاه کند. چه این ویژگیها را زنانه بدانیم و چه نام دیگری بر آن بگذاریم میتوان گفت که این روح یا خصلت پذیرنده راه حل انسان امروزی است. اما این که کارل گوستاو یونگ چنین تجویزی را مطرح کرده به این معنا نیست که ما داریم به این سمت میرویم. مگر تولیدکنندگان اسلحه در دنیا میگذارند که ما به این سمت برویم؟ بله، در سطح ویترینی و نمایشی ممکن است بگذارند، این که یک شهری بسازند که از انرژی خورشیدی استفاده کند، از آب استفاده درست کند، پول در آن نباشد و رتبهبندی در آن نباشد و نامش را هم بگذارند دهکده خدایان! ولی آیا در سطح جهانی جهت حرکت ما به این سو است؟ فکر نمیکنم که ما به این سمت برویم. انگار این ایدهای آرمانی است که فیلسوفان معنویتگرا یا هنرمندان راجع به آن صحبت میکنند. اما این که بپرسیم که آیا داریم به این سمت میرویم؟ اگر الان را با صد سال پیش مقایسه کنیم به نظر نمیرسد که انسان در سطح کلان از گستاخی، خشونت و حرص دست برداشته و دارد به گونه دیگری زندگی میکند. هنوز هم جهان دارد با فرهنگ آمریکایی، یعنی پرمصرفترین، جاهطلبترین و توسعهطلبترین امپراتوری جهان همانندسازی میکند. چرا؟ چون هالیوود و والت دیزنی، ارتش مدرن و زبان انگلیسی در اختیار اوست و درنتیجه به نظر میرسد که هنوز خیلی زود است که بگوییم داریم به این سمت می رویم، به عنوان یک آرمان و ایده میتوان به آن فکر کرد، ولی در عمل فکر میکنم که تمدن انسانی هنوز به آن بنبستی نرسیده است که مجبور شود کارخانههای تولید سلاح را تعطیل کند و رهبران جنگطلب مستبد را بازنشسته کند.
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#کلاس_آنلاین
#سوپرویژن
تلفیق تحلیل یونگی و برنی (TA) با تکنیکهای ان.ال.پی
🕘 ده جلسه سه ساعته آنلاین (مجموعاً سی ساعت)
دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
📆 چهارشنبهها از ساعت ۱۸ تا ۲۱
👩🎓 👨🎓 مخاطب این دوره: روانشناسان، مشاوران
هزینه: ۱۸۰۰۰۰۰ تومان
🎁 ۶۰۰ هزار تومان تخفیف ویژه ثبتنام زودهنگام تا تاریخ ۵ آبان
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#سوپرویژن
تلفیق تحلیل یونگی و برنی (TA) با تکنیکهای ان.ال.پی
🕘 ده جلسه سه ساعته آنلاین (مجموعاً سی ساعت)
دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
📆 چهارشنبهها از ساعت ۱۸ تا ۲۱
👩🎓 👨🎓 مخاطب این دوره: روانشناسان، مشاوران
هزینه: ۱۸۰۰۰۰۰ تومان
🎁 ۶۰۰ هزار تومان تخفیف ویژه ثبتنام زودهنگام تا تاریخ ۵ آبان
#drsargolzaei
@drsargolzaei
معرفی کتاب
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #تراژدی_قدرت_در_شاهنامه
نویسنده: #مصطفی_رحیمی
ناشر: انتشارات نیلوفر
دکتر «مصطفی رحیمی»، روشنفکر، جامعه شناس، استاد دانشگاه و دانشآموخته رشته حقوق از دانشگاه سوربن فرانسه بود، اما عمده شهرتش به دفاعهای جانبدارانهاش از دموکراسی و جمهوریت، باز میگردد. رحیمی در سال۵۷ نامه سرگشادهای خطاب به «آیتالله خمینی» نوشت که در روزنامه آیندگان منتشر شد. وی نامه خود را با این مصرع از شعر حافظ شروع کرده بود: «بخت خواب آلوده ما بیدار خواهد شد مگر… ».
دکتر رحیمی در این نامه درباره خطر سقوط رهبران در تله ناپیدای قدرت هشدار داد و تاکید کرد: واژه «جمهوری» به این معنا است که حکومت باید در دست جمهور مردم باشد و هر قیدی میتواند این مفهوم را مخدوش کند.
رحیمی در این نامه خاطر نشان کرد: قدرت نیاز به مکانیزمهای کنترلکننده دارد و در صورتیکه امکان نقد و نظارت بر کار زمامداران نباشد و تربیت سیاسی مردم در راس کار قرار نگیرد، انتخابات مردمی فاقد ارزش بوده و تنها بر مبنای تصمیم گیریهای عوامانه و عاطفی خواهد بود که تبعات آسیب زنندهای نیز به دنبال خواهد داشت.
دکتر رحیمی مترجم برجسته آثار «سارتر»، «برشت»، «دوبوار» و «کامو» بود و کتاب های زیادی در باب اصول حکمرانی وسیاست نوشت.
«تراژدی قدرت در شاهنامه»، تالیف ارزشمندی است که مفهوم «قدرت» و نقش آن را در انقلابها و حکومتهای فاشیستی و دیکتاتوری بررسی میکند. نویسنده با استناد به نظریات اندیشمندانی همچون «راسل»، «ماکیاولی»، «ماکس وبر» و …، نقش ریشههای فرهنگی و عوامل تاریخی، اجتماعی را در فربه شدن قدرت در جوامع پیش مدرن بررسی میکند.
#مریم_بهریان
دانشجوی دکتری روانشناسی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #تراژدی_قدرت_در_شاهنامه
نویسنده: #مصطفی_رحیمی
ناشر: انتشارات نیلوفر
دکتر «مصطفی رحیمی»، روشنفکر، جامعه شناس، استاد دانشگاه و دانشآموخته رشته حقوق از دانشگاه سوربن فرانسه بود، اما عمده شهرتش به دفاعهای جانبدارانهاش از دموکراسی و جمهوریت، باز میگردد. رحیمی در سال۵۷ نامه سرگشادهای خطاب به «آیتالله خمینی» نوشت که در روزنامه آیندگان منتشر شد. وی نامه خود را با این مصرع از شعر حافظ شروع کرده بود: «بخت خواب آلوده ما بیدار خواهد شد مگر… ».
دکتر رحیمی در این نامه درباره خطر سقوط رهبران در تله ناپیدای قدرت هشدار داد و تاکید کرد: واژه «جمهوری» به این معنا است که حکومت باید در دست جمهور مردم باشد و هر قیدی میتواند این مفهوم را مخدوش کند.
رحیمی در این نامه خاطر نشان کرد: قدرت نیاز به مکانیزمهای کنترلکننده دارد و در صورتیکه امکان نقد و نظارت بر کار زمامداران نباشد و تربیت سیاسی مردم در راس کار قرار نگیرد، انتخابات مردمی فاقد ارزش بوده و تنها بر مبنای تصمیم گیریهای عوامانه و عاطفی خواهد بود که تبعات آسیب زنندهای نیز به دنبال خواهد داشت.
دکتر رحیمی مترجم برجسته آثار «سارتر»، «برشت»، «دوبوار» و «کامو» بود و کتاب های زیادی در باب اصول حکمرانی وسیاست نوشت.
«تراژدی قدرت در شاهنامه»، تالیف ارزشمندی است که مفهوم «قدرت» و نقش آن را در انقلابها و حکومتهای فاشیستی و دیکتاتوری بررسی میکند. نویسنده با استناد به نظریات اندیشمندانی همچون «راسل»، «ماکیاولی»، «ماکس وبر» و …، نقش ریشههای فرهنگی و عوامل تاریخی، اجتماعی را در فربه شدن قدرت در جوامع پیش مدرن بررسی میکند.
#مریم_بهریان
دانشجوی دکتری روانشناسی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#لایو_اینستاگرامی
#تحلیل_کتاب
"گفتوگوی کتاب ماه"
نام کتاب: انسان، فلسفه، عرفان
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
۲۴ آبان ۱۳۹۹
ساعت ۲۰
پخش از اینستاگرام دکتر سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#تحلیل_کتاب
"گفتوگوی کتاب ماه"
نام کتاب: انسان، فلسفه، عرفان
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
۲۴ آبان ۱۳۹۹
ساعت ۲۰
پخش از اینستاگرام دکتر سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#قمرالملوک_وزیری که نام شناسنامهاش «قمرخانم سید حسینخان» بود، نخستین زن در دوران تاریخ معاصر ایران بود که بیحجاب به خوانندگی در حضور مردان پرداخت. از وی به عنوان پرآوازهترین خواننده زن آوازهای سنتی ایران یاد میشود. در جوانی پس از آشنایی با مرتضی نیداوود با ردیف موسیقی ملّی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت. کار قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» بهخاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پُرکُنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» هم آمد.
قمر نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۰۳ در گراند هتل برگزار کرد. روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بیحجاب کنسرت ندهد، زیرا در آن زمان، زنان بیچادر را در خیابان ها دستگیر میکردند و به کلانتریها و بازداشتگاهها میبردند. اما این اتفاق باعث ریختن ترس زنان از خوانندگی و ورود خوانندگان دیگری چون ملوک ضرابی و روحانگیز شد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص می داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی کرد. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد، آن را به #عارف_قزوینی پیشکش نمود، با اینکه عارف مورد غضب والی و دستگاه رضا شاه بود. در همدان نیز در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه هایی از عارف قزوینی خواند. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچههای یتیم اختصاص داده شد. گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم رساند.
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/QamarMolukVaziri.jpg
#قمرالملوک_وزیری که نام شناسنامهاش «قمرخانم سید حسینخان» بود، نخستین زن در دوران تاریخ معاصر ایران بود که بیحجاب به خوانندگی در حضور مردان پرداخت. از وی به عنوان پرآوازهترین خواننده زن آوازهای سنتی ایران یاد میشود. در جوانی پس از آشنایی با مرتضی نیداوود با ردیف موسیقی ملّی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت. کار قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» بهخاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پُرکُنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» هم آمد.
قمر نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۰۳ در گراند هتل برگزار کرد. روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بیحجاب کنسرت ندهد، زیرا در آن زمان، زنان بیچادر را در خیابان ها دستگیر میکردند و به کلانتریها و بازداشتگاهها میبردند. اما این اتفاق باعث ریختن ترس زنان از خوانندگی و ورود خوانندگان دیگری چون ملوک ضرابی و روحانگیز شد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص می داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی کرد. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد، آن را به #عارف_قزوینی پیشکش نمود، با اینکه عارف مورد غضب والی و دستگاه رضا شاه بود. در همدان نیز در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه هایی از عارف قزوینی خواند. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچههای یتیم اختصاص داده شد. گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم رساند.
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/QamarMolukVaziri.jpg
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
ترجمه متن آهنگ #مرثیه_ای_برای_شمعدانی:
ساعت پنج عصر است،
زندانبان در راس است،
سیاهی بر سلول های زندان مستولی است.
ساعت پنج عصر است،
و ما به تماشای حادثه ایستاده ایم،
گل شمعدانی را دستگیر کرده اند و در انفرادی انداخته اند.
گرچه جزو اسرار حکومتی است ولی شایع شده که جُرم او هواداری از مبارزان است،
همین که در ساعت پنج عصر گل را پشت میله ها انداختند،
آرامش و نظم برقرار شد و حاکم بر جایگاهش تکیه زد.
در اندوه رفیق اعدامی، دیدگان یاران اشکبار است،
رفیقی که در ساعت پنج صبح به مرگی سبز جاوید می شود.
@drsargolzaei
ساعت پنج عصر است،
زندانبان در راس است،
سیاهی بر سلول های زندان مستولی است.
ساعت پنج عصر است،
و ما به تماشای حادثه ایستاده ایم،
گل شمعدانی را دستگیر کرده اند و در انفرادی انداخته اند.
گرچه جزو اسرار حکومتی است ولی شایع شده که جُرم او هواداری از مبارزان است،
همین که در ساعت پنج عصر گل را پشت میله ها انداختند،
آرامش و نظم برقرار شد و حاکم بر جایگاهش تکیه زد.
در اندوه رفیق اعدامی، دیدگان یاران اشکبار است،
رفیقی که در ساعت پنج صبح به مرگی سبز جاوید می شود.
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#وبینار
#وبینار_رایگان
"کودکان و والدین دیجیتال"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
جمعه ۲ آبان ساعت ۵ عصر
@societyfirst
@asansor110
@drsargolzaei
#وبینار_رایگان
"کودکان و والدین دیجیتال"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
جمعه ۲ آبان ساعت ۵ عصر
@societyfirst
@asansor110
@drsargolzaei
#تأملات
#تفتان
چگونه زنجیرها را پاره کنم
با واژههایی که خود زنجیر به پا دارند؟!
بیا دهل بزنیم صبح و شام
زلف بر باد دهیم
انگور در خمره کنیم
و بر چنارها دخیل بندیم
و تا بیداری تفتان هل به دهان بگیریم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei
#تفتان
چگونه زنجیرها را پاره کنم
با واژههایی که خود زنجیر به پا دارند؟!
بیا دهل بزنیم صبح و شام
زلف بر باد دهیم
انگور در خمره کنیم
و بر چنارها دخیل بندیم
و تا بیداری تفتان هل به دهان بگیریم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei