دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.78K photos
97 videos
153 files
3.24K links
Download Telegram
#مقاله
#کلیسا_دربرابر_علم

وقتی نیکولاس #کوپرنیک (1473-1543) در کتاب خود (تحولات اجسام سماوی) ثابت کرد که خورشید مرکز منظومه شمسی است و زمین به دور خورشید می گردد "جان کالوین" رهبر مذهبی پروتستان ها گفت: "زمین ثابت است و هرگز حرکت نخواهد کرد و پرسید چه کسی جرأت خواهد کرد اقتدار کوپرنیک را برتر از اقتدار روح القدس بداند؟!" خوشبختانه کتاب کوپرنیک پس از مرگ او منتشر شد بنابراین متدینین نتوانستند به او آسیبی بزنند اما همین جان کالوین رهبر پروتستان ها دستور داد آناتومیست مشهور مایکل سروتوس (1511-1553) را به عنوان مجازات در آتش بسوزانند زیرا او سرزمین مقدس (فلسطین) را بیابانی لم یزرع توصیف کرده بود (که واقعا هم چنین بود) و بنابراین توصیف کتاب مقدس را از آن به عنوان سرزمین "شیر و عسل" نقض کرده بود!
وقتی #گالیله در سال 1609 تلسکوپ پیشرفته ای ساخت که نسبت به تلسکوپ های قبل دقیق تر بود چهار قمر سیاره مشتری را کشف کرد. معنای این کشف این بود که بر خلاف ادعای کلیسا در منظومه شمسی بیش از هفت جرم سماوی وجود دارد (هفت عدد مقدس! مقاله #همه_چیز_از_فیثاغورث_شروع_شد را در همین سایت بخوانید).
اغلب متدینین قبول نکردند از داخل تلسکوپ گالیله نگاه کنند زیرا معتقد بودند انجام این عمل کفر آمیز است! برخی از متدینین هم که حاضر شدند از داخل تلسکوپ گالیله نگاه کنند پدیده های مشاهده شده را تصدیق کردند ولی گفتند این اشیای جدید اصلأ در آسمان نیستند آن ها توهم های بینایی هستند که خود تلسکوپ آن ها را ایجاد میکند!
گالیله توسط کلیسا (که آن زمان حکومت را اداره می کرد) بازداشت شد و مورد تفتیش (بازجویی و شکنجه) قرار گرفت و وادار شد نتیجه گیری های علمی خود را تکذیب کند تا در آتش سوزانده نشود ولی محکوم به این شد که تمام سال های باقی مانده عمر خود را در بازداشت خانگی به سر برد.
گالیله پس از 8 سال حصر خانگی در سال 1642 درگذشت. در 31 اکتبر 1992 کلیسای کاتولیک در یک بیانیه رسمی "خطاهای گالیله را بخشید" !!!

منبع: کتاب تاریخ روانشناسی هرگنهال - ترجمه یحیی سید محمدی انتشارات ارسباران - فصل چهارم

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#معرفی_کتاب

#خاطرات_کاناپه_فروید
نویسنده: کریستیان موزر
مترجم: ناصر غیاثی
انتشارات: حوض نقره - ۱۳۹۰


"زیگموند #فروید" پزشک اتریشی از سال ۱۸۸۵ که وارد حوزه شناخت ذهن پیچیده انسان شد تا هنگام درگذشتش در سال ۱۹۳۹ به مدت حدود نیم قرن مشغول نظریه پردازی در باب سلامت و بیماری روان بود و در این مدت بیش از بیست کتاب وده ها مقاله و "مورد پژوهی" منتشر ساخت.
نبوغ، مطالعات وسیع و پشتکار بی نظیر فروید باعث شد که "نظریه ناخودآگاه" که پیش از فروید هم در فلسفه قرن نوزدهم مطرح شده بود به نام فروید گره بخورد و فروید به عنوان پیشتاز سومین جریانی که به خودشیفتگی بشر ضربه زد شناخته شود.
اولین ضربه به خودشیفتگی بشر در حوزه اخترفیزیک اتفاق افتاد، هنگامی که #کپلر، #کوپرنیک و #گالیله با مشاهدات و محاسبات دقیق به اثبات رساندند که ما در مرکز جهان واقع نشده ایم و کره زمین یکی از میلیون ها چرخنده این جهان بی نهایت بزرگ است. این یافته ها برخلاف آموزه های کلیسا بودند که با قرار دادن بشر در جغرافیایی تخیلی که زمین را مرکز عالم می دانست  انسان را به عنوان بزرگترین پروژه و بزرگترین دغدغه آفریدگار جهان معرفی می کردند.
دومین ضربه به خودشیفتگی بشر توسط #داروین وارد شد. مطالعات داروین بر روی تکامل تدریجی گونه های حیوانی نشان داد که افسانه ها و اسطوره های مقدس درباره ی آفرینش یکباره آدمی غلط هستند و تفاوت انسان با سایر حیوانات تفاوتی کمّی و تدریجی است نه تفاوتی ذاتی و ماهُوی .
سومین ضربه به خودشیفتگی بشر توسط فروید و جریان روانکاوی وارد شد. "نظریه ناخودآگاه" نشان داد که اراده و آگاهی انسان سهم کوچکی در تصمیمات و انتخاب های او دارد. "جبر ناخوآگاه" بر جریان افکار و احساسات ما سایه افکنده است و ما همچون عروسک خیمه شب بازی توسط فرایندهای غریزی، بَدَوی و تربیتی "رانده می شویم".
گرچه نظریه پردازی فروید دچار اشکالات روشی (متودولوژیک) فراوانی بود و نظریه پردازان بعدی روانکاوی همچون آلفرد #آدلر، کارل گوستاو #یونگ، #اریک_فروم، #کارن_هورنای و #فریتز_پرلز نقدهای جدی و عمیقی بر نظرات فروید وارد کردند ولی همچنان فروید به عنوان پیش کسوت روانکاوی الهام بخش روندگان این طریقت باقی ماند.
زندگی شخصی فروید جدا از نظریه پردازی هایش نبود. به تعبیری می توان گفت که نظریه های فروید در زندگی شخصی او جاری بودند و او خود اثبات این نظریه اش بود که هوش و آگاهی نمی توانند ما را از زیر یوغ  "روان نژندی ها" رها کنند.
طبعاً برای شناخت درست نظریه های فروید باید آثار و نوشته های خود او را خواند و سپس نقدهای روانکاوان برجسته راجع به نظریه پردازی فروید را مطالعه کرد اما این پروژه سنگین مطالعاتی، کار کسانی است که به طور حرفه ای و تخصصی در حوزه روانکاوی فعالیت می کنند در حالی که شناخت فروید و جریان روانکاوی برای هر فرد اهل مطالعه ای که می خواهد جریان مدرنیته را درک کند ضروری است، لذا کتاب های سبک و درعین حال معتبر و مستند در این زمینه می توانند یاریگر کسانی باشند که مایلند با صرف وقت و انرژی کمتر با فروید و جریان روانکاوی آشنا شوند.
کتاب "خاطرات کاناپه فروید" می تواند به عنوان اولین گام آشنایی با فروید پیشنهاد شود. این کتاب کم حجم با زبانی ساده و با سبک و سیاق طنز نوشته شده است و راوی آن کاناپه ای است که مراجعان فروید برای روانکاوی روی آن دراز می کشیدند. سبک فکاهی و کاریکاتورهای جذاب این کتاب باعث می شود که مردمان این زمانه که دچار "بحران اولویت بندی" هستند و وقت و حوصله خواندن کتاب های حجیم و سنگین را ندارند دلیل (یا شاید بهانه ای) برای امتناع از خواندنش نداشته باشند.
مترجم کتاب (ناصر غیاثی) خود طنزپرداز است و کتاب های "تاکسی نوشت ها" و "تاکسی نوشتی دیگر" او توسط انتشارات کاروان و انتشارات حوض نقره منتشر شده اند. این کتاب ها که بر اساس  خاطرات تاکسی راندن او  در هایدلبرگ آلمان (محل زندگی او) نوشته شده اند طنزهایی برجسته و اثرگذار هستند. طنزپردازی ناصر غیاثی باعث شده که ترجمه فارسی این کتاب از ژانر کتاب اصلی (زبان آلمانی) خارج نشود.
گرچه این کتاب برای مبتدیان آشنایی با فروید نوشته شده است ولی خواندن آن برای حرفه ای ها هم خارج از لطف نیست. من دو بار این کتاب را خواندم و هر بار از خواندن آن لذت بردم.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei

http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Freud.jpg
#مقاله
#کلیسا_دربرابر_علم

✍️ #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

وقتی نیکولاس #کوپرنیک (1473-1543) در کتاب خود (تحولات اجسام سماوی) ثابت کرد که خورشید مرکز منظومه شمسی است و زمین به دور خورشید می گردد "جان کالوین" رهبر مذهبی پروتستان ها گفت: "زمین ثابت است و هرگز حرکت نخواهد کرد و پرسید چه کسی جرأت خواهد کرد اقتدار کوپرنیک را برتر از اقتدار روح القدس بداند؟!" خوشبختانه کتاب کوپرنیک پس از مرگ او منتشر شد بنابراین متدینین نتوانستند به او آسیبی بزنند اما همین جان کالوین رهبر پروتستان ها دستور داد آناتومیست مشهور، مایکل سروتوس (1511-1553) را به عنوان مجازات در آتش بسوزانند زیرا او سرزمین مقدس (فلسطین) را بیابانی لم یزرع توصیف کرده بود (که واقعا هم چنین بود) و بنابراین توصیف کتاب مقدس را از آن به عنوان سرزمین "شیر و عسل" نقض کرده بود!

وقتی #گالیله در سال 1609 تلسکوپ پیشرفته ای ساخت که نسبت به تلسکوپ های قبل دقیق تر بود چهار قمر سیاره مشتری را کشف کرد. معنای این کشف این بود که بر خلاف ادعای کلیسا در منظومه شمسی بیش از هفت جرم سماوی وجود دارد (هفت عدد مقدس! مقاله #همه_چیز_از_فیثاغورث_شروع_شد را در کانال و سایت بخوانید) اغلب متدینین قبول نکردند از داخل تلسکوپ گالیله نگاه کنند زیرا معتقد بودند انجام این عمل کفر آمیز است! برخی از متدینین هم که حاضر شدند از داخل تلسکوپ گالیله نگاه کنند پدیده های مشاهده شده را تصدیق کردند ولی گفتند این اشیای جدید اصلأ در آسمان نیستند آن ها توهم های بینایی هستند که خود تلسکوپ آن ها را ایجاد می کند!

گالیله توسط کلیسا (که آن زمان حکومت را اداره می کرد) بازداشت شد و مورد تفتیش (بازجویی و شکنجه) قرار گرفت و وادار شد نتیجه گیری های علمی خود را تکذیب کند تا در آتش سوزانده نشود ولی محکوم به این شد که تمام سال های باقی مانده عمر خود را در بازداشت خانگی به سر برد.

گالیله پس از 8 سال حصر خانگی در سال 1642 درگذشت. در 31 اکتبر 1992 کلیسای کاتولیک در یک بیانیه رسمی "خطاهای گالیله را بخشید" !!!

منبع: کتاب تاریخ روانشناسی هرگنهال - ترجمه یحیی سید محمدی انتشارات ارسباران - فصل چهارم

@drsargolzaei
drsargolzaei.com