دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ


*پرسش:

سلام آقای دکتر
ممنون از اطلاعات خوبی که از طریق کانال در اختیارمون میگذارید. من سه سال هست که ازدواج کردم و از زمان آشنایی با همسرم جهت ارزیابی تصمیم و همینطور رفع برخی از استرس ها (با همراهی همسرم) به یک مطب مشاوره مراجعه کردیم. مشکلی که اخیرا به آن برخوردیم عدم رضایت از جلسات مشاوره بخصوص از طرف همسرم است. 
یعنی تغییر محسوسی در کیفیت زندگی و احساسات حس نمیکنیم. ازآنجایی که معیاری برای کیفیت جلسات مشاوره نداریم و خود من بر این باورم که اثر بخشی این جلسات امری دوسویه از طرف مراجع و مشاور است دچار سردرگمی در نحوه ارزیابی کیفیت جلسات هستم. همچنین به علت هزینه جلسات تردید در ادامه این روند دارم. باید اضافه کنم که همسرم چند ماهی است که حاضر به آمدن به دفتر مشاوره نیست.
در این مدت ۴ سال به طور میانگین ماهی یکبار به مشاوره رفته ام. و قبل از آن به دو مشاور دیگر هم برای مسائل شخصی مراجعه داشته ام.

سوال من اینست که آیا راهی برای ارزیابی کیفیت مشاوره وجود دارد؟ یا چه تضمینی هست که تغییر مشاور کمک به حل مسائل من کند؟
ممنونم از توجه شما به این مسئله


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام
در برخی از رویکردها و روش های روان درمانی (همچون درمان شناختی-رفتاری و درمان بین فردی) اهداف درمانی از ابتدای درمان مشخص می شوند و زمان بندی درمان نیز محدود و روشن است. در این رویکردها علائم هدف با پرسشنامه های عینی و کمّی (همچون پرسشنامهٔ اضطراب اشپیلبرگر و پرسشنامهٔ وسواس مودزلی) مورد ارزیابی دوره ای قرار می گیرند و حتی هر جلسهٔ درمانی نیز با متدی ساختارمند مورد ارزیابی قرار می گیرد، نمونهٔ چنین پرسشنامه هایی در پیوست کتاب «شناخت درمانی اضطراب و افسردگی- ایوی ماری بلک برن- ترجمهٔ حسن توزنده جانی- انتشارات به نشر» قابل دسترسی است.

امّا در بعضی رویکردهای درمانی همچون روانکاوی، درمان اگزیستانسیل-اومانیستی و درمان فرافردی اهداف درمانی مبهم، کلّی، استعاره ای و سوبژکتیو هستند، در نتیجه ابزاری مستقل از احساس درمانجو و تحلیل درمانگر برای ارزیابی موفقیت یا شکست درمانی وجود ندارد (که این ابزارها هم مستعدّ خطا و سوگیری فراوان هستند)، به همین دلیل است که بنده با وجود علاقهٔ بیشتر به درمان های دستهٔ دوّم (که این علاقه هم ناشی از ویژگی های شخصیّتی من است) درمان های دستهٔ اوّل را هم علمی تر می دانم، هم اخلاقی تر.

بخشی از فیلم توضیح من در این رابطه در ابتدای کلاس اولویت آموزشی در تربیت رواندرمانگر در انجمن هیپنوتیزم در تاریخ چهارم سپتامبر در کانال تلگرام بنده موجود است. در داستان هایم (داستان #زیارت_معبد_سکوت و داستان #دفترچه_خاطرات_آقای_روانپزشک) به دغدغه های اخلاقی خودم در فضای درمان پرداخته ام. این داستان ها در سایت drsargolzaei.com موجودند ولی به زودی در یک #فایل_pdf با عنوان #قصه_ها_و_غصه_های_اتاق_درمان در کانال گذاشته خواهد شد.

پیروز باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

با سلام خدمت استاد عزیز و ممنون از پاسختون
استاد باید خدمتتون عرض کنم واقعا برای من سوال هست که مثلا فردا به عنوان یک روانشناس در یک مرکز به همراه یک روانپزشک مشغول به کار شدم و یک روز یک عدّه دست و پای یک آقا رو گرفته بودن آوردن پیش من و همکار روانپزشکم و گفتن دکتر به دادمون برس ایشون آقای فرّخی یزدی هستن و یک بار دهنشون دوخته شده و دیر نیست که زندانی و کشته بشه. واقعا چه عکس العملی باید داشته باشم. آیا باید بلند بشم و اونها رو به خاطر محدود کردن یک قهرمان و یا اسطوره ملّی به ناسزا یا شاید سزا بکشم و یا این که رو کنم به آقای فرخی و بگم ببین دوست عزیزم درسته که برای خودت احساس می کنی انسان بزرگی هستی و در حال جنگ با بی عدالتی و در حال آفریدن عدالت اجتماعی اما حقیقت اینه که حقایقی وجود داره که نتونستی درک کنی و اون اینه که خشونت جزئی از طبیعته و مسیری که تو در حال رفتنشی و فدا کردن خودت براش قطعا کمکی به تو و دیگران برای رسیدن به این آرمان نخواهد کرد و تنها خودت و دیگران رو دچار مشکل خواهی کرد و تنها باعث میشه خودتو از لذت ها و منافعی که می تونی داشته باشی محروم کنی.

واقعا گیجم اگه در چنین وضعیتی قرار بگیرم چه باید بکنم

شما کدوم یک رو و یا راه سوّم دیگه ای رو تایید و تجویز می کنید. و البته به خاطر علاقه ای که به روانپزشکی و دارو شناسی دارم اگر ممکن هست بفرمایید همکار روانپزشک من چه تشخیص و احتمالا تجویزی میتونه و باید داشته باشه. 

با تشکر از شما


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

سلام و احترام
در داستان های #بالاتر_از_تئاتر_شهر و #دفترچه_خاطرات_آقای_روانپزشک_و_آدمکهایش به تفصیل به پرسش شما پرداخته ام و البته که این پرسش را به پاسخ قاطعی نرسانده ام و بیشتر طرح مسأله کرده ام تا حلّ مسأله (مجموعهٔ داستان هایم در یک فایل با عنوان #قصه_ها_و_غصه_های_اتاق_درمان در کانال تلگرام موجود است). 

 پرسش شما تعارض دو نقش را نشان می دهد: نقش روشنفکر-فیلسوف و نقش درمانگر-روانپزشک. من و همکارانم  در نقش روانپزشک اسیر پارادایم های تاریخی و هنجارهای فرهنگی هستیم، روشنفکر و فیلسوف پارادایم ها و هنجارها را زیر سؤال می برند در حالی که روانپزشک (و روان شناس) بر اساس پارادایم ها و هنجارهای پذیرفته شدهٔ فرهنگی به کار درمان می پردازند. روشنفکر بودن یک رسالت اجتماعی است، در حالی که روانپزشک بودن یک وظیفهٔ حرفه ای و بالینی است. 

سبز باشید

T.me/drsargolzaei