دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
#چشم_تاریخ

#برتراند_راسل ریاضیدان و فیلسوف نابغه ی بریتانیایی پلاکاردی در دست در راهپیمایی علیه جنگ ویتنام شرکت می کند. راسل گرچه یک اشرافزاده ی انگلیسی و برنده ی #جایزه_نوبل بود هیچگاه «برج عاج نشین» نشد. او در جریان بحران کانال سوئز در 1956 مداخلات امپریالیسم اروپایی در خاورمیانه را محکوم کرد و در سال های 1966 و 1967 همراه #ژان_پل_سارتر و تنی دیگر از فیلسوفان کنشگر دادگاهی را علیه جنایات جنگ ویتنام تشکیل داد. او به دلیل فعالیت های سیاسی اش شش ماه در زندان به سر برد و کتاب مقدماتی بر فلسفه ی ریاضی را در زندان نوشت!

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ

#برتراند_راسل ریاضیدان و فیلسوف نابغه ی بریتانیایی پلاکاردی در دست در راهپیمایی علیه جنگ ویتنام شرکت می کند. راسل گرچه یک اشرافزاده ی انگلیسی و برنده ی #جایزه_نوبل بود هیچگاه «برج عاج نشین» نشد. او در جریان بحران کانال سوئز در 1956 مداخلات امپریالیسم اروپایی در خاورمیانه را محکوم کرد و در سال های 1966 و 1967 همراه #ژان_پل_سارتر و تنی دیگر از فیلسوفان کنشگر دادگاهی را علیه جنایات جنگ ویتنام تشکیل داد. او به دلیل فعالیت های سیاسی اش شش ماه در زندان به سر برد و کتاب مقدماتی بر فلسفه ی ریاضی را در زندان نوشت!

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/BertrandRussell.jpg
#چشم_تاریخ

#محمد_یونس (متولد: ۲۸ ژوئن۱۹۴۰)، بانکدار و اقتصاددان بنگلادشی است. او خالق و مخترع وام خُرد (به انگلیسی: Microcredit)، نوعی وام کوچک برای کارآفرینان فقیر است. محمد یونس دکترای خود را در اقتصاد، از دانشگاه فاندرویلت آمریکا دریافت کرده است و در سال ۲۰۰۶ (میلادی) موفق به کسب #جایزه_نوبل در صلح شد. به گفته محمد یونس: «برای من تدریس تئوری‌های اقتصادی در کلاس دشوار بود، وقتی که فقدان تاثیرگذاری تدریس خود را در مواجهه با فقر و گرسنگی احساس می‌کردم». سرانجام، یونس تصمیم گرفت با تغییر رویکرد خود درباره اقتصاد و بانکداری به این شرایط پاسخ دهد. محمد یونس، تصمیم گرفت مردم فقیری را که زمین ندارند، به عنوان یک فرصت اقتصادی برای سرمایه‌گذاری مورد توجه قرار دهد. 

نتیجه چنین تصمیمی، پس از سال‌ها تلاش و پیگیری، تأسیس موسسه‌ای با نام #بانک_گرامین
(Grameen Bank)
در بنگلادش بود که موفقیت آن، الگوبرداری برای برنامه‌های مشابهی در سطح جهانی را به دنبال داشت؛ بانک گرامین (در زبان بنگلادشی گرامین به معنای روستایی است) در اکتبر ۱۹۸۳ به عنوان یک بانک مستقل مجوز فعالیت دریافت کرد. وام هایی که بانک گرامین اعطا می کرد از چند دلار تا حداکثر صد دلار بود که شاید پولی ناچیز به نظر برسد اما در مناطق روستایی همین مقدار پول اندک تاثیرات بزرگی در زندگی افراد دارد. در سال ۱۹۹۸ بانک گرامین به دلیل برنامه مسکن کم هزینه، موفق به دریافت جایزه جهانی اسکان شد. در سال ۲۰۰۶ به این بانک و مؤسس آن (دکتر محمد یونس) بطور مشترک #جایزه_صلح_نوبل اهدا شد.
 این برنامه‌ها، وام‌هایی را در اختیار ساکنان مناطقی قرار می‌دهند که به طور سنّتی از دسترسی به وام‌های بانکی محرومند. همچنین  آنها این ایده را دارند که وام، با اعانه و صدقه کاملا متفاوت است. به این ترتیب برخلاف سایر برنامه‌های کمک به فقرا که به طور مستمر نیازمند کمک حامیان مالی هستند، پروژه‌هایی مانند «گرامین بانک»، فقط برای تأمین هزینه‌های تاسیس و راه‌اندازی خود به دریافت کمک‌های بلاعوض نیازمند هستند و طبیعتأ نیازی نیست که این کمک‌های مالی برای مدت طولانی ادامه پیدا کند. 

از محمد یونس چندین کتاب نیز منتشر شده است که  معروفترین آنها عبارتند از:

#بانکدار_فقرا: وام‌های خُرد و مبارزه با فقر جهانی
#جهانی_بدون_فقر: کسب و کار اجتماعی و آینده سرمایه داری
#ساختن_یک_کسب_و_کار_اجتماعی: نوع جدیدی از سرمایه داری که به بشریت خدمت می‌کند.

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/MuhammadYunus.jpg
#معرفی_کتاب
#خانم_سرگرد_باربارا (نمایشنامه)

نویسنده: جورج برنارد شاو
ناشر: موسسه فرهنگ کاوش –1376

#جورج_برنارد_شاو برنده #جایزه_نوبل در ادبیات (1925)، در سال 1856 در دوبلین (ایرلند) متولد شد و در 1950 در ایالت هارتفورد شایر انگلستان درگذشت.
برنارد شاو اقتصاد دان، روزنامه نگار و نقد نویس موسیقی و تئاتر بود ولی شهرت عمده او به دلیل نمایشنامه نویسی اش است. برنارد شاو در نمایشنامه نویسی طنزی گزنده و خردمندانه دارد و در این حوزه آنقدر برجسته است که او را پس از #شکسپیر بزرگترین نمایشنامه نویس انگلستان می دانند.
برنارد شاو جزو موسسان انجمن "فابیانیسم" بود. این انجمن که به نام "فابیوس" سردار رومی نامگذاری شد، از تعدادی از نظریه پردازان برجسته بریتانیایی تشکیل شده بود که طرفدار #سوسیالیسم بودند ولی با برخی از نظریات #مارکس مخالف بودند.
"فابیان ها" بعدا در حزب کارگر انگلستان ادغام شدند. نمایشنامه "خانم سرگرد باربارا" در واقع بحثی است پیرامون پایه ای ترین و انتزاعی ترین موضوعات فلسفی که در قالب گفتگوهای بین شخصیت های نمایش ارائه می شوند.
"آندرو آندرشافت" مالک بزرگترین کارخانه های اسلحه سازی است و فرزندان او استفان، باربارا و سارا به لحاظ اخلاقی با کسب و کار پردرآمد پدرشان مشکل دارند. باربارا- دختر بزرگ خانواده – به گروهی مذهبی به نام "سپاه رستگاری" ملحق شده و در آن سپاه درجه سرگردی دریافت کرده است. او تجارت پدرش را تجارتی شیطانی می داند و تصور می کند پولی که از جنگ افروزی و فروش سلاح به دست می آید پولی آلوده است اما هنگامی که ژنرال سپاه رستگاری با خشنودی از دریافت چکی از آقای اندرشافت استقبال می کند باربارا دچار فروریزی عقیدتی می شود. باربارا متوجه می شود که بزرگترین اسپانسر این سپاه مذهبی مالک کارخانه های ویسکی سازی است که با تبلیغات دائمی خود بسیاری را به سوی الکلیسم سوق داده است. این موضوعات باعث می شوند گفتگویی طولانی بین باربارا، پدرش و کازینز (نامزد باربارا که استاد زبان یونانی است) در بگیرد که برنارد شاو در خلال این گفتگوها موضوعات مهمی همچون سرمایه داری، مذهب و اخلاق را به بحث می گذارد .
جدا از جنبه های فلسفی این کتاب، شخصیت های این نمایشنامه را می توان از حیث روان شناختی نیز مورد بحث قرار داد .
"آقای آندرو آندرشافت" از حیث آرکه تایپال شخصیتی #زئوس_تایپ است و از حیث تحلیل تعاملی در وضعیت "بالغ" قرار دارد ، همسر او "بانو بریتومارت" ازحیث آرکه تایپال شخصیتی #آتنا_تایپ است و از حیث تحلیل تعاملی در وضعیت "والد سرزنش گر" قرار دارد. باربارا #آرتمیس_تایپ، سارا #پرسفون_تایپ، استفان #دیونیزوس_تایپ و کازنیز #هرمس_تایپ است.
از آنجا که این کتاب بیست سال است تجدید چاپ نشده است #فایل_pdf آن تهیه و در کانال گذاشته شد.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/MajorBarbara.jpg
#معرفی_کتاب
#کالیگولا

نویسنده: آلبر کامو
ترجمه: پری صابری
انتشارات: قطره

#آلبر_کامو (Albert Camus) که جزو جوان ترین برندگان #جایزه_نوبل در ادبیات است در عصری می زیست که عصر آرامش و صلح نبود و به نسلی تعلق داشت كه عمیقا تحت تاثیر شرایط تاریخی بود. وی جزو نویسندگانی بود که سعی داشت تفکرات  و تاملات فلسفی خود را در قالب رمان و داستان به مخاطبان خود عرضه کند و در این راه جزو معدود فیلسوفان موفق بوده است.
او در اکثر آثار خود سعی می کرد تا دوگانه هایی همچون آزادی - اسارات، خیر - شر و... را از طریقی دیگر اثبات کند و در این راه از فیلسوفانی همچون #نیچه، #هایدگر و نویسندگانی چون #کافکا و #داستایوفسکی الهام گرفت.

داستان "کالیگولا" در مورد سومین امپراتور روم است که سلسله وار و نسل در نسل همچون دیگر حکومت های خودکامه به قدرت رسیدند و به فساد و تباهی کشیده شدند. کالیگولا عاشق خواهر خود شده و او را معشوق خود اعلام می کند اما با مرگ دروزیلا، خواهرش، بسیار افسرده و نا امید می شود و تصمیم می گیرد که ناممکن را ممکن کند. او می خواهد ماه را به دست بیاورد، زمین را از خوشبختی آکنده کند و کلید جاودانگی را پیدا کند. تمام اینها استعاراتی است برای عمل ناممکن و کنایه از نهایت غرور او است که خود را خدا می پندارد. وقتی که با شکست مواجه می شود دست به کشتار آدمیان و اطرافیان خود می زند و کار را به جایی می رساند که در سال ۴۱ بعد از مسیح یعنی در چهارسالگی حکومتش، با توطئه ای از طرف اشراف زادگان و سربازانش به قتل می رسد.

نمایش نامه کالیگولا در ۴ پرده نوشته شده است کالیگولا در هر پرده از جهاتی متفاوت عمل می کند. در پرده ی اول با کالیگولایی سرخورده و ناراحت از فوت عزیزی رو به رو هستیم که حیران و سرگشته است و نمی داند چه باید بکند. در پرده ی دوم روند تبدیل کالیگولا به حاکمی قدرتمند و دیوانه تعریف می شود. در پرده ی سوم و چهارم با کالیگولای مجنون طرفیم که هدفش مشخص و معلوم است. اما کامو با دیوانگی کالیگولا بازی می کند و از او به گونه ای دیوانه ای عاقل می سازد. در دل جنون کالیگولا منطقی بی رحم نهفته است. کالیگولا همه چیز را می خواهد. اربابی است که می خواهد خدایی کند. او به دنبال غیر ممکن است و خوب می داند که چه راه غیر عقلانی را انتخاب کرده است. اما وقتی به این "امر غیر ممکن" نمی رسد در هم می شکند.

كامو خود درباره نمایشنامه اش می گوید: «كالیگولا مردی است كه شور زندگی او را تا جنون تخریب پیش می راند. مردی كه از بس به اندیشه خود وفادار است وفاداری به انسان را از یاد می برد. كالیگولا همه ارزش ها را مردود می شمارد. اما اگر حقیقت او در انكار خدایان است، خطای او در انكار انسان است. این را ندانسته است كه چون همه چیز را نابود كند ناچار در آخر خود را نابود خواهد كرد. این سرگذشت انسانی ترین و فجیع ترین اشتباهات است.
در پایان قسمتی از متن نمایش نامه که از زبان کالیگولا گفته می شود را نقل می کنم:
"من زنده‌ام، من می‌کشم. من قدرت سرسام‌آور خدای نابودکننده را به کار می‌برم که قدرت خدای آفریننده در مقابل آن تقلید مسخره‌ای بیشتر نیست. این است خوشبخت بودن. خوشبختی همین است، همین رهایی تحمل‌ناپذیر، همین تحقیر نسبت به هرچه هست، همین خون و نفرت دور و برم، همین تنهایی بی‌نظیر مردی که سرتاسر زندگیش را در پیش چشم دارد، همین شادی بی‌حد و حصر قاتلی که کیفر نمی‌بیند، همین منطق قهاری که زندگی مردم را خرد می‌کند، که تو را خرد می‌کند، کائسونیا، تا عاقبت آن تنهایی جاوید را که آرزو دارم کامل کنم."

#علی_محمدی
کارشناس ارشد روانشناسی
@drsargolzaei
#چشم_تاریخ

#برتراند_راسل ریاضیدان و فیلسوف نابغه ی بریتانیایی پلاکاردی در دست در راهپیمایی علیه جنگ ویتنام شرکت می کند. راسل گرچه یک اشرافزاده ی انگلیسی و برنده ی #جایزه_نوبل بود هیچگاه «برج عاج نشین» نشد. او در جریان بحران کانال سوئز در 1956 مداخلات امپریالیسم اروپایی در خاورمیانه را محکوم کرد و در سال های 1966 و 1967 همراه #ژان_پل_سارتر و تنی دیگر از فیلسوفان کنشگر دادگاهی را علیه جنایات جنگ ویتنام تشکیل داد. او به دلیل فعالیت های سیاسی اش شش ماه در زندان به سر برد و کتاب مقدماتی بر فلسفه ی ریاضی را در زندان نوشت!

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#برتراند_راسل

برتراند راسل ریاضی‌دان و فیلسوف نابغه‌ی بریتانیایی پلاکاردی در دست در راهپیمایی علیه جنگ ویتنام شرکت می‌کند. راسل گرچه یک اشراف‌زاده‌ی انگلیسی و برنده‌ی #جایزه_نوبل بود هیچ‌گاه «برج‌عاج‌نشین» نشد. او در جریان بحران کانال سوئز در ۱۹۵۶ مداخلات امپریالیسم اروپایی در خاورمیانه را محکوم کرد و در سال‌های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ همراه #ژان_پل_سارتر و تنی دیگر از فیلسوفان کنش‌گر دادگاهی را علیه جنایات جنگ ویتنام تشکیل داد. او به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش شش ماه در زندان به سر برد و کتاب مقدماتی بر فلسفه‌ی ریاضی را در زندان نوشت!

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#برتراند_راسل

برتراند راسل ریاضی‌دان و فیلسوف نابغه‌ی بریتانیایی پلاکاردی در دست در راهپیمایی علیه جنگ ویتنام شرکت می‌کند. راسل گرچه یک اشراف‌زاده‌ی انگلیسی و برنده‌ی #جایزه_نوبل بود هیچ‌گاه «برج‌عاج‌نشین» نشد. او در جریان بحران کانال سوئز در ۱۹۵۶ مداخلات امپریالیسم اروپایی در خاورمیانه را محکوم کرد و در سال‌های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ همراه #ژان_پل_سارتر و تنی دیگر از فیلسوفان کنش‌گر دادگاهی را علیه جنایات جنگ ویتنام تشکیل داد. او به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش شش ماه در زندان به سر برد و کتاب مقدماتی بر فلسفه‌ی ریاضی را در زندان نوشت!

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #خانم_سرگرد_باربارا (نمایشنامه)
نویسنده: #جورج_برنارد_شاو
ناشر: موسسه فرهنگ کاوش - ۱۳۷۶

جورج برنارد شاو برنده #جایزه_نوبل در ادبیات (۱۹۲۵)، در سال ۱۸۵۶ در دوبلین (ایرلند) متولد شد و در ۱۹۵۰ در ایالت هارتفورد شایر انگلستان درگذشت.
برنارد شاو اقتصاددان، روزنامه‌نگار و نقدنویس موسیقی و تئاتر بود ولی شهرت عمده او به دلیل نمایشنامه‌‌نویسی‌اش است. برنارد شاو در نمایشنامه‌نویسی طنزی گزنده و خردمندانه دارد و در این حوزه آن‌قدر برجسته است که او را پس از #شکسپیر بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس انگلستان می.دانند.
برنارد شاو جزو موسسان انجمن "فابیانیسم" بود. این انجمن که به نام "فابیوس" سردار رومی نامگذاری شد، از تعدادی از نظریه‌پردازان برجسته بریتانیایی تشکیل شده بود که طرفدار #سوسیالیسم بودند ولی با برخی از نظریات #مارکس مخالف بودند.
"فابیان‌ها" بعدا در حزب کارگر انگلستان ادغام شدند. نمایشنامه "خانم سرگرد باربارا" در واقع بحثی است پیرامون پایه‌ای‌ترین و انتزاعی‌ترین موضوعات فلسفی که در قالب گفت‌وگوهای بین شخصیت‌های نمایش ارائه می‌شوند.
"آندرو آندرشافت" مالک بزرگ‌ترین کارخانه‌های اسلحه‌سازی است و فرزندان او استفان، باربارا و سارا به لحاظ اخلاقی با کسب‌و‌کار پردرآمد پدرشان مشکل دارند. باربارا -دختر بزرگ خانواده- به گروهی مذهبی به نام "سپاه رستگاری" ملحق شده و در آن سپاه درجه سرگردی دریافت کرده است. او تجارت پدرش را تجارتی شیطانی می‌داند و تصور می‌کند پولی که از جنگ‌افروزی و فروش سلاح به دست می‌آید پولی آلوده است اما هنگامی که ژنرال سپاه رستگاری با خشنودی از دریافت چکی از آقای اندرشافت استقبال می‌کند باربارا دچار فروریزی عقیدتی می‌شود. باربارا متوجه می‌شود که بزرگ‌ترین اسپانسر این سپاه مذهبی مالک کارخانه‌های ویسکی‌سازی است که با تبلیغات دائمی خود بسیاری را به سوی الکلیسم سوق داده است. این موضوعات باعث می‌شوند گفت‌و‌گویی طولانی بین باربارا، پدرش و کازینز (نامزد باربارا که استاد زبان یونانی است) در بگیرد که برنارد شاو در خلال این گفت‌وگوها موضوعات مهمی همچون سرمایه‌داری، مذهب و اخلاق را به بحث می‌گذارد.
جدا از جنبه‌های فلسفی این کتاب، شخصیت‌های این نمایشنامه را می‌توان از حیث روان‌شناختی نیز مورد بحث قرار داد...

از آنجا که این کتاب بیست سال است تجدید چاپ نشده است #فایل_pdf آن تهیه و در کانال گذاشته شده است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید

@drsargolzaei