دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.91K photos
114 videos
176 files
3.4K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب

#مرده_کشان_جوزان
نویسنده: ابوالقاسم پاینده
ناشر: انتشارات جاویدان- چاپ دوّم 1355
(چاپ اوّل با نام «در سینمای زندگی» بیست سال پیش از آن منتشر شده است.)


کتاب «مُرده کشان جوزان» حدود شصت سال پیش توسط مرحوم ابوالقاسم پاینده نوشته شد و از چهل سال پیش به این سو دیگر تجدید چاپ نشده است. از آنجا که این کتاب نایاب است و تجدید چاپ نیز نمی شود نسخهٔ پی.دی.اف کتاب در کانال قرار گرفت.

ابوالقاسم پاینده در 1292 شمسی در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را در اصفهان گذراند ولی به روزنامه نگاری روی آورد و از سال 1308 در روزنامه های عرفان، شفق سرخ و ایران و مجلّات تعلیم و تربیت و صبا به نویسندگی پرداخت. کتاب مُرده کشان جوزان مجموعه داستان های ابوالقاسم پاینده است که در سبک طنز نگاشته شده و نمونه ای است از طنز عمیق، مسؤولانه ، مؤدبانه و هدفمند (پیش از این در مقالهٔ #طنازی_دردمندانه به این شیوه از طنز پرداخته ام). در این داستان ها ابوالقاسم پاینده معضلات عمیق فرهنگی اجتماعی ایرانیان را موشکافی می کند. اوّلین داستان این مجموعه که عنوان کتاب را بر خود دارد دربارهٔ روستایی است که در فصل رسیدن میوه ها دچار سرقت میوه از باغ ها می شود. باغداران به جای اندیشیدن به در دسترس ترین و منطقی ترین دلیل برای این پدیده، ماجرا را به جنّیان نسبت می دهند و دست به دامان ملّا و رمّال و جن گیر می شوند. در داستان «مأموران دفع ملخ» (که پیش از این در یادداشت #بدترین_انتخاب هم به آن اشاره کرده ام) روستایی دچار حملهٔ ملخ می شود ولی مأموران دولت که به بهانهٔ دفع ملخ به آن روستا گسیل می شوند به مراتب بیشتر از مهاجمان به روستاییان صدمه می زنند. پاینده در داستان «حاکم بلخ» به تعامل حاکم و رعیّت در بازتولید جهالت می پردازد و در داستان «کمیتهٔ مخفی»  بازی سیاسی فردی قدرت طلب به نام مذهب را هوشمندانه روایت می کند. هریک از قصه های شیرین این کتاب وجهی از بیماری های فرهنگی ما را تصویر می کند. گرچه از نوشتن این کتاب نزدیک به شصت سال می گذرد بسیاری از امراض فرهنگی مورد اشاره ابوالقاسم پاینده هنوز هم در میان ایرانیان زنده اند! ابوالقاسم پاینده در سال 1363 درگذشته است.

@drsargolzaei

http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/jozan.jpg
#مقاله
#بدترین_انتخاب!

۱- منوچهر احترامی قصه ای نوشته بود راجع به قورباغه های برکه ای که برای دفع مارها (که آرامش را از زندگی آنها ربوده بودند) دعوتنامه ای برای لک لک ها می فرستند. لک لک ها که بعنوان منجی قورباغه ها به برکه می آیند مدتی بعد که تعداد مارها کم می شود گرسنه می مانند و تصمیم به تست کردن خوراک قورباغه می گیرند. از بد روزگار این خوراک به مذاق شان خوشتر از خوراک مار می آید و قورباغه خوار می شوند! این چنین می شود که مارها دوباره شانس بقا می یابند و تکثیر می گردند و حالا قورباغه ها می مانند و دو صیاد: هم مارهای سابق، هم لک لک های لاحق! دیگر هیچکس منجی نیست. تنها دژخیم دارند این قورباغه های قربانی!

۲- ابوالقاسم پاینده هم در کتاب #مرده_کشان_جوزان قصه ای نوشته بود با نام #ماموران_دفع_ملخ و باز همین حکایت روایت شده بود.
روستایی گرفتار حمله ملخ می شود و کشتزارهایش ویران می گردند. ملخ ها دو سه روزی می مانند و کشت و زرع را می بلعند و می روند. چند ماه بعد سر و کله هفت مامور دولت پیدا می شود که آمده اند برای دفع ملخ! ماموران دولت به جای دو سه روزی که ملخ ها مقیم روستا شده بودند ماه ها در روستا ماندند که اگر ملخ ها برگشتند آنها را با سبوس سم زده قلع و قمع نمایند. سر و کله هیچ ملخی دیگر پیدا نمی شود اما ماموران مسلح دولت به اندازه چندین هجوم ملخ روستائیان را تاراج می کنند! این بار روستائیان بیچاره برخلاف قورباغه های آن برکه دعوتنامه ای هم برای این دژخیمان ارسال نکرده بودند!
                                                                 * * * * * * 
اصطلاح "دفع افسد به فاسد" را همه مان شنیده ایم، حکیمی گفته است انتخاب بین خیر و شر هنر نیست چرا که هر حیوانی آنچه برای زندگیش خیر است انتخاب می کند و آنچه برای زندگیش شر است دفع می کند. سپس این حکیم می افزاید هنر این است که بین دو شر آن را برگزینی که فساد کمتری دارد (همان دفع افسد به فاسد) و بین دو خیر آن را برگزینی که صالح تر است (همان انتخاب اصلح!) اما برخی از ما معکوس قاعده دفع افسد به فاسد عمل می کنیم، برای دفع مارها از لک لک ها کمک می طلبیم و برای دفع ملخ ها از ماموران دفع ملخ دعوت می کنیم. اینجاست که درد را با دردی سنگین تر یا ماندگارتر علاج می کنیم! 

نمونه های این انتخاب ها در زندگی ما کم نیستند:
درمان اضطراب با الکل، درمان افسردگی با کوکائین، درمان روزمرگی و تکرار با حشیش، درمان دیر راه افتادن با رانندگی بی احتیاط و پرسرعت، انتقام گرفتن از پدر و مادر با خودزنی، لج بازی با همسر از طریق خیانت و بالاخره به قول #کارل_مارکس فرار از بی روحی جهان به افیون توده ها! 

اگر قرار باشد نگاهی مقطعی
(Cross-Sectional)
به مسائل و فرایند حل مساله داشته باشیم بارها پیش می آید که افسد را جایگزین فاسد کنیم. برای دفع افسد به فاسد و نیز برای انتخاب اصلح باید نگاهی طولی
(Longitudinal)
به زندگی، مساله ها و حل مساله داشته باشیم، علاوه بر این باید بتوانیم تکانه های مغز غریزی مان را که تنها به لذت فوری و دفع آنی تنش می اندیشد مهار کنیم و استراتژیک بیاندیشیم (این موضوع در مقاله #شطرنج_تجویز_میشود! بیان شده است).
نگاه طولی به زندگی زمانی به دست می آید که تاریخ بخوانیم: تاریخ تکامل موجودات، تاریخ تکامل انسان، تاریخ معاصر جهان، تاریخ معاصر ایران و تاریخ زندگی های انسان های پشیمان (أنفس لوّامة) و انسان های شادمان (أنفس راضیةً مرضیّةً) نه آن گونه که قصه های زیبای خفته و سیندرلا می گویند بلکه آن گونه که قصه های مبتنی بر اسناد و مدارک رویت می کنند.
کتاب های زیر را از این حیث پیشنهاد می کنم که هم نگاهی به تاریخ معاصر دارند و هم روایت معتبر زندگی انسان هایی هستند که آزاده، جستجوگر، ایستاده و مقاوم زندگی کرده اند و در عین حال معصوم از خطا و اشتباه هم نبوده اند:

#زنده_ام_تا_روایت_کنم : گابریل گارسیا مارکز
#ابن_مشغله_و_ابوالمشاغل : نادر ابراهیمی
#درفاصله_دو_نقطه: ایران درودی
#از_کاخ_شاه_تا_زندان_اوین : احسان نراقی

من  هم در کتاب های زیر تلاش کرده ام بخش های آموزنده زندگی مردمانی را که در کار بالینی ام ملاقات کرده ام با شما در میان بگذارم:

#راهی_برای_رهایی_از_اعتیاد: انتشارات به نشر
#ماجراهای_عاشقانه:
انتشارات مرندیز
#من_این_سرنوشت_را_نمیخواهم: انتشارات مرندیز

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com