#پرسش_و_پاسخ
*پرسش:
یکی بیاد که برای ما "دلسوزانه و منصفانه بزرگی" کنه.
یکی بیاد که "پدر" باشه؛ یعنی اقتدار بامحبت داشته باشه.
یکی بیاد که باهامون مشورت نکنه! اما به راهی ببرمون که برامون مفید باشه.
یکی بیاد که سادگی و کمدانی ما وسوسه ش نکنه که سوارمون بشه و فریبمون بده!
ما شایستگی و لیاقت انتخابات نداریم! ما کودکانی هستیم در عرصهی فرهنگ و سیاست. شناسنامههایمان فریبتان ندهد!
ما خوب و بد خودمان را نمیدانیم.
ما نمیدانیم کمربند ایمنی برایمان مفید است!
ما نمیدانیم رعایت سرعت و فاصلهی مجاز برایمان مفید است!
ما نمیدانیم بمب و ترقه برایمان خطر و آسیب دارد!
ما نمیدانیم. یعنی نمیدانید که نمیدانیم؟ پس چرا برایمان انتخابات و مجلس ساخته اید؟!!
رای و نظر ما به کیسهی سیبزمینی و گونی آرد و اضافه حقوق موقتی و پاداش یهوویی و آزادی مصلحتی بدحجابی و کمرنگ شدن گشت ارشاد، خریدنی است!!
نمیدانید که ما صلاح خودمان را نمیدانیم؟!
"استاد عزیز، به نظرتون مفیدترین حکومت برای جامعهی کنونی ایرانی؛ دیکتاتوری غیردینی، چیزی شبیه رضاخان، کمی خوشفکرتر، نیست؟
که تمام صفات خوب و درست و مفید انسانی را به زور، یادمون بد. و عادات اشتباهمون رو هم به زور ازمون بگیره. شاید چیزی شبیه رفتار با کودک مساله داره زیر چهار ساله.
که به تدریج دانش و بینشمون رو زیاد کنه. و در یک مقطع مناسب، خودش زمینه ساز انتخابات و حکومتی عاقلانه و واقع بینانه و بالغانه و منصفانه و اخلاقی غیردینی شود".
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و ارادت
اتّفاقاً در یادداشتی که با عنوان #کودکان_ابدی برای شنبهٔ آینده نوشته ام به همین پرسش می پردازم که «آیا استبداد خیرخواهانه یا توسعهٔ آمرانه می تواند منجر به رشد اجتماعی- فرهنگی و توسعهٔ پایدار شود؟» ؛ پاسخ من به دلایلی که در یادداشتم خواهید خواند منفی است. رشد اقتصادی مبتنی بر فرمان حکومتی و انضباط اجتماعی ناشی از ترس و اختناق دیری نمی پایند، به سرعت می آید و به سرعت نیز می رود. دموکراسی (منظورم دموکراسیِ عملی است نه دموکراسی ویترینی و شعارِ دموکراسی) پرهزینه است ولی رشد تدریجی و پایدار را در پی دارد. صندوق های رأی "اگر همراه با آزادی احزاب و نهادهای مردم محور و آزادی مطبوعات و رسانه های مستقل و مِنهای گزینش آمرانه" باشند به تدریج شعور جمعی ما را بالا خواهند برد.
سبز باشید
@drsargolzaei
*پرسش:
یکی بیاد که برای ما "دلسوزانه و منصفانه بزرگی" کنه.
یکی بیاد که "پدر" باشه؛ یعنی اقتدار بامحبت داشته باشه.
یکی بیاد که باهامون مشورت نکنه! اما به راهی ببرمون که برامون مفید باشه.
یکی بیاد که سادگی و کمدانی ما وسوسه ش نکنه که سوارمون بشه و فریبمون بده!
ما شایستگی و لیاقت انتخابات نداریم! ما کودکانی هستیم در عرصهی فرهنگ و سیاست. شناسنامههایمان فریبتان ندهد!
ما خوب و بد خودمان را نمیدانیم.
ما نمیدانیم کمربند ایمنی برایمان مفید است!
ما نمیدانیم رعایت سرعت و فاصلهی مجاز برایمان مفید است!
ما نمیدانیم بمب و ترقه برایمان خطر و آسیب دارد!
ما نمیدانیم. یعنی نمیدانید که نمیدانیم؟ پس چرا برایمان انتخابات و مجلس ساخته اید؟!!
رای و نظر ما به کیسهی سیبزمینی و گونی آرد و اضافه حقوق موقتی و پاداش یهوویی و آزادی مصلحتی بدحجابی و کمرنگ شدن گشت ارشاد، خریدنی است!!
نمیدانید که ما صلاح خودمان را نمیدانیم؟!
"استاد عزیز، به نظرتون مفیدترین حکومت برای جامعهی کنونی ایرانی؛ دیکتاتوری غیردینی، چیزی شبیه رضاخان، کمی خوشفکرتر، نیست؟
که تمام صفات خوب و درست و مفید انسانی را به زور، یادمون بد. و عادات اشتباهمون رو هم به زور ازمون بگیره. شاید چیزی شبیه رفتار با کودک مساله داره زیر چهار ساله.
که به تدریج دانش و بینشمون رو زیاد کنه. و در یک مقطع مناسب، خودش زمینه ساز انتخابات و حکومتی عاقلانه و واقع بینانه و بالغانه و منصفانه و اخلاقی غیردینی شود".
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و ارادت
اتّفاقاً در یادداشتی که با عنوان #کودکان_ابدی برای شنبهٔ آینده نوشته ام به همین پرسش می پردازم که «آیا استبداد خیرخواهانه یا توسعهٔ آمرانه می تواند منجر به رشد اجتماعی- فرهنگی و توسعهٔ پایدار شود؟» ؛ پاسخ من به دلایلی که در یادداشتم خواهید خواند منفی است. رشد اقتصادی مبتنی بر فرمان حکومتی و انضباط اجتماعی ناشی از ترس و اختناق دیری نمی پایند، به سرعت می آید و به سرعت نیز می رود. دموکراسی (منظورم دموکراسیِ عملی است نه دموکراسی ویترینی و شعارِ دموکراسی) پرهزینه است ولی رشد تدریجی و پایدار را در پی دارد. صندوق های رأی "اگر همراه با آزادی احزاب و نهادهای مردم محور و آزادی مطبوعات و رسانه های مستقل و مِنهای گزینش آمرانه" باشند به تدریج شعور جمعی ما را بالا خواهند برد.
سبز باشید
@drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#کودکان_ابدی:
چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟!
اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همهٔ امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آن ها هیچ گاه تصمیم گیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت. هرگاه مشکلی در زندگی شان رخ بنماید آن ها از پدر و مادر توقّع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همهٔ دردها، رنج ها، مشکلات و ناکامی هایشان را بردوش والدین می گذارند. اگر این کودکان در نقش "کودک مطیع و سازگار" فرو روند منفعل، بی انگیزه، بی ابتکار و بی شوق و ذوق خواهند بود، افسرده خو و مهار شده. در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازش شان کند. و اگر این کودکان در نقش "کودک لجباز و ناسازگار" فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریب گر و پرخاشگر خواهند بود. در و پنجره می شکنند، دیوارها را خط خطی می کنند، از چراغ قرمز عبور می کنند و دست در جیب دیگران فرو می برند!
والدین خیرخواه باید آرام آرام مسؤولیت ها را به فرزندان شان واگذار کنند، آزادی و حقّ انتخاب بدهند و اجازه بدهند که فرزندان شان اشتباه کنند و از اشتباهات شان درس بگیرند.
«حکومت های والد مآب» هم ملّت را کودکانی می بینند که مستعدّ خطا و تصمیمات غلط هستند. این حکومت ها، حداکثر مداخله را در امور شهروندان می کنند و حداقل آزادی را برایشان فراهم می کنند؛ نتیجه این که شهروندان، کودکانی ابدی باقی می مانند. این تمامیّت خواهی بلشویکی" مانع از ایجاد سازمان های اجتماعی مستقل می گردد و خود بزرگ ترین تهدید برای "مشروعیّت" و "کارآمدی" نظام حاکم است چرا که در چنین شرایطی مسؤولیت تمام نابسامانی ها، کمبودها، رنج ها و ضعف ها به دوش نظام حاکم است و به تدریج تمام شهروندان تبدیل به چشمی متوقّع و عیب یاب و زبانی نق بزن و شاکی خواهد شد.
تاریخ نشان داده است که خیر خواهی والد مآبانه نمی تواند یک جامعه را به رشد و رفاه برساند. نه "تمامیّت طلبی بلشویکی" توانست شرق اروپا را به بهشت سوسیالیسم برساند، نه "توسعهٔ آمرانه" رضاشاه و آتاتورک توانست ایران و ترکیه را به "بلوغ فرهنگی" برساند.
"مَن جَرّب المُجَرّب، حَلّت به النّدامة"
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#کودکان_ابدی:
چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟!
اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همهٔ امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آن ها هیچ گاه تصمیم گیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت. هرگاه مشکلی در زندگی شان رخ بنماید آن ها از پدر و مادر توقّع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همهٔ دردها، رنج ها، مشکلات و ناکامی هایشان را بردوش والدین می گذارند. اگر این کودکان در نقش "کودک مطیع و سازگار" فرو روند منفعل، بی انگیزه، بی ابتکار و بی شوق و ذوق خواهند بود، افسرده خو و مهار شده. در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازش شان کند. و اگر این کودکان در نقش "کودک لجباز و ناسازگار" فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریب گر و پرخاشگر خواهند بود. در و پنجره می شکنند، دیوارها را خط خطی می کنند، از چراغ قرمز عبور می کنند و دست در جیب دیگران فرو می برند!
والدین خیرخواه باید آرام آرام مسؤولیت ها را به فرزندان شان واگذار کنند، آزادی و حقّ انتخاب بدهند و اجازه بدهند که فرزندان شان اشتباه کنند و از اشتباهات شان درس بگیرند.
«حکومت های والد مآب» هم ملّت را کودکانی می بینند که مستعدّ خطا و تصمیمات غلط هستند. این حکومت ها، حداکثر مداخله را در امور شهروندان می کنند و حداقل آزادی را برایشان فراهم می کنند؛ نتیجه این که شهروندان، کودکانی ابدی باقی می مانند. این تمامیّت خواهی بلشویکی" مانع از ایجاد سازمان های اجتماعی مستقل می گردد و خود بزرگ ترین تهدید برای "مشروعیّت" و "کارآمدی" نظام حاکم است چرا که در چنین شرایطی مسؤولیت تمام نابسامانی ها، کمبودها، رنج ها و ضعف ها به دوش نظام حاکم است و به تدریج تمام شهروندان تبدیل به چشمی متوقّع و عیب یاب و زبانی نق بزن و شاکی خواهد شد.
تاریخ نشان داده است که خیر خواهی والد مآبانه نمی تواند یک جامعه را به رشد و رفاه برساند. نه "تمامیّت طلبی بلشویکی" توانست شرق اروپا را به بهشت سوسیالیسم برساند، نه "توسعهٔ آمرانه" رضاشاه و آتاتورک توانست ایران و ترکیه را به "بلوغ فرهنگی" برساند.
"مَن جَرّب المُجَرّب، حَلّت به النّدامة"
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#معرفی_کتاب
#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
* * *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام.
علاوه بر این دیدگاه نقّاد، کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! امیدوارم موفق به تهیهٔ چاپ قدیمی یا نسخه الکترونیک این کتاب شوید.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
* * *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام.
علاوه بر این دیدگاه نقّاد، کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! امیدوارم موفق به تهیهٔ چاپ قدیمی یا نسخه الکترونیک این کتاب شوید.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
#معرفی_کتاب
#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
* * *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام.
علاوه بر این دیدگاه نقّاد، کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! به همین دلیل #فایل_pdf کتاب در ادامه پیوست شده است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
* * *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام.
علاوه بر این دیدگاه نقّاد، کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! به همین دلیل #فایل_pdf کتاب در ادامه پیوست شده است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
#مقاله
#کودکان_ابدی
کودکان ابدی: چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟!
اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همهی امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آنها هیچگاه تصمیمگیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت. هرگاه مشکلی در زندگیشان رخ بنماید آنها از پدر و مادر توقع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همهی دردها، رنجها، مشکلات و ناکامیهایشان را بر دوش والدین میگذارند.
اگر این کودکان در نقش «کودک مطیع و سازگار» فرو روند منفعل، بیانگیزه، بیابتکار و بیشوق و ذوق خواهند بود، افسردهخو و مهار شده. در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازششان کند. و اگر این کودکان در نقش «کودک لجباز و ناسازگار» فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریبگر و پرخاشگر خواهند بود...
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
@drsargolzaei
#کودکان_ابدی
کودکان ابدی: چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟!
اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همهی امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آنها هیچگاه تصمیمگیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت. هرگاه مشکلی در زندگیشان رخ بنماید آنها از پدر و مادر توقع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همهی دردها، رنجها، مشکلات و ناکامیهایشان را بر دوش والدین میگذارند.
اگر این کودکان در نقش «کودک مطیع و سازگار» فرو روند منفعل، بیانگیزه، بیابتکار و بیشوق و ذوق خواهند بود، افسردهخو و مهار شده. در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازششان کند. و اگر این کودکان در نقش «کودک لجباز و ناسازگار» فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریبگر و پرخاشگر خواهند بود...
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
@drsargolzaei
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
کودکان ابدی: چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟!
کودکان ابدی: چرا این کودکان هرگز بزرگ نخواهند شد؟! - اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همهی امور به جای آنان تصمیم بگیرند،