This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فيلمى _تاريخى
ورود #امام _خمينى به #قم واستقبال آيات #شريعتمدارى و#گلپايگانى از ايشان.
__________
@drhadiansarii
ورود #امام _خمينى به #قم واستقبال آيات #شريعتمدارى و#گلپايگانى از ايشان.
__________
@drhadiansarii
شام غريبان #كريم اهل بيت ع🔴
ديشب سومين شب وشب پايان عزادارى بر كريم اهل بيت ع در #حسنيه اينجانب برگزار گرديد.
اين مجلس با حضور شخصيتهاى #علمى از حوزه ودانشگاهيان واساتيد و#پزشكان والامقام وسرشناسان اجتماعى وديگر عزيزان وميهمانان كريم اهل بيت وعاشقان خاندان #پيامبر ص تشكيل گرديد وهمچون هميشه از سخنان گهر بار عماد المتكلمين ، حضرت حجة الاسلام والمسلمين #شاهرودى كه در زمينه دوران حضور امام مجتبى ع ومظلوميت ايشان از سويي وظلم وناسپاسى #بنى اميه وياران باصطلاح
پشتيبان حضرت ع سخن رانده وبيان #تاريخ دوران امام مجتبى ع وغربت او ، خود روضه ومصيبتى را ترسيم مى نمايد كه دل ها را متأثر كرده و نمى تواند بر آن اشك از ديده سرازير ننمايد !
اصحابى كه ايشان را به مذلً المومنين وجز اينها خطاب مي نمودند!؟؟
بيش از يك ساعت سخنران در اين راستا ، درد دل نمود كه انصافا اغلب شيعيان از اين تاريخ ناآگاه هستند!
در اينجا جا دارد كه ضمن
قدردانى از كتاب صلح امام #حسن ع ، نوشته مرحوم آية الله #آل ياسين وترجمه بسيار زيباى آن از سوى #رهبر معظم انقلاب وبا عنوان زيباى
(پرشكوهترين #نرمش قهرمانانه تاريخ ) ، كه نكات بسيار زيبا وخواندنى در آن وجود دارد ليك بايد به پژوهشگران ومحققان تاريخى وبه ويژه آگاهان وصاحبنظران حوزوي تاكيد نمايم كه جا دارد گروهى را براى بوجود آوردن اثرى ماندگار در چند جلد ، در اين باره از دوران خلافت امير المومنين ع وپس از حضرتش وسختيهايي كه امام مجتبى ع وشدًت ظلم وستم معاويه وخاندان بنى اميه ومهم تر اينكه حضرت ، ياران واصحابى را پيرامون خود داشتند كه اغلب به ايشان خيانت كرده وبا درهم ودينار ، ايشان را در صحنه نبرد فروختند وچه ناسپاسى ها و.. از خود نشان داده وخنجر به ران حضرت زدند و.. الله الله كه از ذكر آن متأثر مى گرديم ، قلم زده وشيعيان ومسلمانان را از سختيهايي كه اين امام همام كشيدند ، آگاه نمايند.
در اينجا برخود ضرورى مى دانم كه از حضور بزرگان وشخصيتها به ويژه علماى اعلام وحجج اسلام وجز اينها تشكر كرده واز حضوربيت حضرت آية الله العظمى #گلپايگانى ، بيت حضرت آية الله العظمى #خوانسارى وبيت حضرت آية الله العظمى علوى #بروجردى ، وبيت حضرت آية الله العظمى #شيرازى وبيت حضرت آية الله العظمى #علوى گرگانى وديگر بيوت مراجع ورموز شيعه ، تشكر وقدردانى نمايم.
همچنين ازحضور جناب دكتر حداد عادل ، دكتر على #لاريجانى ، دكتر #كمال خرازى ، دكتر #بشارتى ، دكتر سيد محمود #علوى ، دكتر #آصفى ، سردار #جعفرى ، سروران واساتيدم روساى #فرهنگستان هاى پزشكى ، علوم ، زبان فارسى وروساى دانشگاهها ودانشكده ها وبيمارستانها وديگر شخصيتهاى اجتماعى
وجز اينها كمال سپاسگزارى وامتنان را نمايم.
اجرتان با كريم اهل بيت عليهم السلام
__________
@drhadiansarii
ديشب سومين شب وشب پايان عزادارى بر كريم اهل بيت ع در #حسنيه اينجانب برگزار گرديد.
اين مجلس با حضور شخصيتهاى #علمى از حوزه ودانشگاهيان واساتيد و#پزشكان والامقام وسرشناسان اجتماعى وديگر عزيزان وميهمانان كريم اهل بيت وعاشقان خاندان #پيامبر ص تشكيل گرديد وهمچون هميشه از سخنان گهر بار عماد المتكلمين ، حضرت حجة الاسلام والمسلمين #شاهرودى كه در زمينه دوران حضور امام مجتبى ع ومظلوميت ايشان از سويي وظلم وناسپاسى #بنى اميه وياران باصطلاح
پشتيبان حضرت ع سخن رانده وبيان #تاريخ دوران امام مجتبى ع وغربت او ، خود روضه ومصيبتى را ترسيم مى نمايد كه دل ها را متأثر كرده و نمى تواند بر آن اشك از ديده سرازير ننمايد !
اصحابى كه ايشان را به مذلً المومنين وجز اينها خطاب مي نمودند!؟؟
بيش از يك ساعت سخنران در اين راستا ، درد دل نمود كه انصافا اغلب شيعيان از اين تاريخ ناآگاه هستند!
در اينجا جا دارد كه ضمن
قدردانى از كتاب صلح امام #حسن ع ، نوشته مرحوم آية الله #آل ياسين وترجمه بسيار زيباى آن از سوى #رهبر معظم انقلاب وبا عنوان زيباى
(پرشكوهترين #نرمش قهرمانانه تاريخ ) ، كه نكات بسيار زيبا وخواندنى در آن وجود دارد ليك بايد به پژوهشگران ومحققان تاريخى وبه ويژه آگاهان وصاحبنظران حوزوي تاكيد نمايم كه جا دارد گروهى را براى بوجود آوردن اثرى ماندگار در چند جلد ، در اين باره از دوران خلافت امير المومنين ع وپس از حضرتش وسختيهايي كه امام مجتبى ع وشدًت ظلم وستم معاويه وخاندان بنى اميه ومهم تر اينكه حضرت ، ياران واصحابى را پيرامون خود داشتند كه اغلب به ايشان خيانت كرده وبا درهم ودينار ، ايشان را در صحنه نبرد فروختند وچه ناسپاسى ها و.. از خود نشان داده وخنجر به ران حضرت زدند و.. الله الله كه از ذكر آن متأثر مى گرديم ، قلم زده وشيعيان ومسلمانان را از سختيهايي كه اين امام همام كشيدند ، آگاه نمايند.
در اينجا برخود ضرورى مى دانم كه از حضور بزرگان وشخصيتها به ويژه علماى اعلام وحجج اسلام وجز اينها تشكر كرده واز حضوربيت حضرت آية الله العظمى #گلپايگانى ، بيت حضرت آية الله العظمى #خوانسارى وبيت حضرت آية الله العظمى علوى #بروجردى ، وبيت حضرت آية الله العظمى #شيرازى وبيت حضرت آية الله العظمى #علوى گرگانى وديگر بيوت مراجع ورموز شيعه ، تشكر وقدردانى نمايم.
همچنين ازحضور جناب دكتر حداد عادل ، دكتر على #لاريجانى ، دكتر #كمال خرازى ، دكتر #بشارتى ، دكتر سيد محمود #علوى ، دكتر #آصفى ، سردار #جعفرى ، سروران واساتيدم روساى #فرهنگستان هاى پزشكى ، علوم ، زبان فارسى وروساى دانشگاهها ودانشكده ها وبيمارستانها وديگر شخصيتهاى اجتماعى
وجز اينها كمال سپاسگزارى وامتنان را نمايم.
اجرتان با كريم اهل بيت عليهم السلام
__________
@drhadiansarii
داستان #ساخت قبر مرحوم آية الله #شريعتمدارى ره🔷
بخش اول🔴
مرحوم عمويم آية الله حاج شيخ محمود #انصارى قمى نقل كردند كه من بسيار از وضع مكان #دفن مرحوم آية الله شريعتمدارى متأثر بودم!
مكرر خدمت آية الله #گلپايگانى رفتم ليكن سفارشات ايشان موثر واقع نيفتاد!
تصميم گرفتم كه خود اقدام كنم. از آنجا كه ايشان قمى بوده واز شخصيت هاى روحانى سرشناس در #حوزه قم ودر ميان مردم >قم وتهران ونجف أشرف بشمار مى آمدند، فرمودند كه با مسوول قبرستان #أبو حسين صحبت كردم كه من امشب بعد از نماز مغرب وعشاء به قبرستان مى آيم وبا شما كار دارم.
معمولا در آن هنگام بعد از اذان ، دستور داده بودند كه قبرستان ابو حسين تعطيل ودربها بسته شود!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه من از قبل هماهنگ كرده و #بنًا وكارگر كه از بستگان ايشان بوده ودر منطقه آذر سكنى داشتند ، #آجر وماسه وگچ وتمام نيازها را تهيه ديده وشبانه به قبرستان ابو حسين منتقل كرديم. مسوول قبرستان كه مضطرب شده بود به او گفتم شما برو به خانه ! و مسووليت كار با من ! شما اصلا در قبرستان نباش وما قفل درب قبرستان را شكسته ووارد شده ايم!
بنده خدا پذيرفت البته نرفت ودر دفترش تا نزديكى صبح ماند!
كارگران باسرعت تمام سرويس هاى بهداشتى را تخريب كرده ومقبره اى مرتب در شأن مرحوم آية شريعتمدارى را تا صبح ساختند بطورى كه با طلوع آفتاب ، كار ما به پايان رسيد.
من يك روز در قم مانده وسپس به #تهران بازگشتم.
وبه منزل كه در نوبنياد بود وآن هنگام هنوز تقريبا خالى از سكنه بود رفتم. خانواده گفتند كه از ديروز مكرر شخصى تماس گرفته واصرار داشت كه شما را ببينند! هرقدر هم اصرار كرديم خودشان را معرفى نكردند! فقط يك بار سوال كردند كه حاج آقا را كجا قايم كرده ايد؟؟
كه پاسخ داده بودند ايشان قم هستند وهنوز نيامده اند! مرحوم آية الله انصارى مى فرمودند كه من متوجه شدم بچه هاى اطلاعات هستند!
ساعتى نگذشته بود كه زنگ تلفن به صدا در آمد وشخصى تقريبا با لحن آمرانه از من خواست كه به آدرسى در خيابان پاسداران كه مركز #اطلاعات بود ، بروم. گفتم حال جسمى من اجازه نمى دهد خودم حركت كنم! ومن هم درست آدرس ها وخيابانها را نمى شناسم!
شما وسيله اى بفرستيد ، من بيايم! به شرطى كه مرا دوباره به درب منزل برسانيد!
ساعتى بعد اتومبيلى آمد ودونفر مرا تا مركز اطلاعات ياد شده بردند!
هنگامى كه به فضاى گسترده مر كز اطلاعات رسيديم ، گفتند حاج آقا ! آقاى حسينى در طبقه دوم منتظر شما هستند !
من در همان اتاق طبقه همكف نشستم وكمى هم تمارض كرده وگفتم كه به ايشان بگوييد بيايد مرا اينجا ببيند!فرزند به ديدن پدر مى رود!
سنً مرحوم آية الله در اين هنگام حدود هشتاد سال بود! به تعبير ايشان جوانكى آمد وبا لحن تند وغير مودبانه خطاب به من گفت: آشيخ ، شما چكاره هستيد كه #قبر شريعتمدار را بسازى؟
مملكت سر وصاحب دارد ومسوول! شما با اجازه كدام مسوول قم ، دست به چنين كارى زديد؟
____________
@drhadiansarii
بخش اول🔴
مرحوم عمويم آية الله حاج شيخ محمود #انصارى قمى نقل كردند كه من بسيار از وضع مكان #دفن مرحوم آية الله شريعتمدارى متأثر بودم!
مكرر خدمت آية الله #گلپايگانى رفتم ليكن سفارشات ايشان موثر واقع نيفتاد!
تصميم گرفتم كه خود اقدام كنم. از آنجا كه ايشان قمى بوده واز شخصيت هاى روحانى سرشناس در #حوزه قم ودر ميان مردم >قم وتهران ونجف أشرف بشمار مى آمدند، فرمودند كه با مسوول قبرستان #أبو حسين صحبت كردم كه من امشب بعد از نماز مغرب وعشاء به قبرستان مى آيم وبا شما كار دارم.
معمولا در آن هنگام بعد از اذان ، دستور داده بودند كه قبرستان ابو حسين تعطيل ودربها بسته شود!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه من از قبل هماهنگ كرده و #بنًا وكارگر كه از بستگان ايشان بوده ودر منطقه آذر سكنى داشتند ، #آجر وماسه وگچ وتمام نيازها را تهيه ديده وشبانه به قبرستان ابو حسين منتقل كرديم. مسوول قبرستان كه مضطرب شده بود به او گفتم شما برو به خانه ! و مسووليت كار با من ! شما اصلا در قبرستان نباش وما قفل درب قبرستان را شكسته ووارد شده ايم!
بنده خدا پذيرفت البته نرفت ودر دفترش تا نزديكى صبح ماند!
كارگران باسرعت تمام سرويس هاى بهداشتى را تخريب كرده ومقبره اى مرتب در شأن مرحوم آية شريعتمدارى را تا صبح ساختند بطورى كه با طلوع آفتاب ، كار ما به پايان رسيد.
من يك روز در قم مانده وسپس به #تهران بازگشتم.
وبه منزل كه در نوبنياد بود وآن هنگام هنوز تقريبا خالى از سكنه بود رفتم. خانواده گفتند كه از ديروز مكرر شخصى تماس گرفته واصرار داشت كه شما را ببينند! هرقدر هم اصرار كرديم خودشان را معرفى نكردند! فقط يك بار سوال كردند كه حاج آقا را كجا قايم كرده ايد؟؟
كه پاسخ داده بودند ايشان قم هستند وهنوز نيامده اند! مرحوم آية الله انصارى مى فرمودند كه من متوجه شدم بچه هاى اطلاعات هستند!
ساعتى نگذشته بود كه زنگ تلفن به صدا در آمد وشخصى تقريبا با لحن آمرانه از من خواست كه به آدرسى در خيابان پاسداران كه مركز #اطلاعات بود ، بروم. گفتم حال جسمى من اجازه نمى دهد خودم حركت كنم! ومن هم درست آدرس ها وخيابانها را نمى شناسم!
شما وسيله اى بفرستيد ، من بيايم! به شرطى كه مرا دوباره به درب منزل برسانيد!
ساعتى بعد اتومبيلى آمد ودونفر مرا تا مركز اطلاعات ياد شده بردند!
هنگامى كه به فضاى گسترده مر كز اطلاعات رسيديم ، گفتند حاج آقا ! آقاى حسينى در طبقه دوم منتظر شما هستند !
من در همان اتاق طبقه همكف نشستم وكمى هم تمارض كرده وگفتم كه به ايشان بگوييد بيايد مرا اينجا ببيند!فرزند به ديدن پدر مى رود!
سنً مرحوم آية الله در اين هنگام حدود هشتاد سال بود! به تعبير ايشان جوانكى آمد وبا لحن تند وغير مودبانه خطاب به من گفت: آشيخ ، شما چكاره هستيد كه #قبر شريعتمدار را بسازى؟
مملكت سر وصاحب دارد ومسوول! شما با اجازه كدام مسوول قم ، دست به چنين كارى زديد؟
____________
@drhadiansarii
داستان ساخت قبر مرحوم آية الله شريعتمدارى ره
بخش دوم 🔴
#مراجع هم حقً ورود به اين مساله را نداشته وندارند! شما آشيخ كه جاى خود داريد! ايشان حدود دو دقيقه با تندى وتقريبا غير مودبانه مرا مورد حمله قرار داد! من گفتم كه هر وقت سخنان شما پايان گرفت ، بگوييد تا من پاسخ دهم!
جوانك در اينجا گفت : خوب بگو ببينم چى جواب دارى؟
در اينجا بود كه رو به سوى او كرده وچنين سخن آغاز نمودم:
#پسرم شما #جوان هستى!
ما سالها در #نجف وسپس در #قم با آقاى #خمينى رفيق بوديم! من هر وقت براى فاتحه خوانى به قبرستان #أبو حسين مى رفتم ، حضور افراد ومقلًدين ومريدان مرحوم آية الله #شريعتمدار در كنار #قبر او وناسزاهايي كه به آقاى خمينى مى دادند ! موجب ناراحتى وتأثًر من مى گرديد! تا آنجا كه به اين حقيقت واعتقاد رسيدم ، #دشمنان در اين كار دست داشته وشرايطى را بوجود آورده اند كه روزها صدها نفر پس از فاتحه خواندن بر ايشان ، لعن ونفرين به دشمنان وى مى كردند كه مناسب شأن آقاى خمينى نبود! از آنجا كه ترديد نداشتم كه اين شرايط را به سمع ايشان نمى رسانند ومن هم نمى توانستم شاهد اين مناظر ونفرين ها باشم! از اين رو تصميم گرفتم كه جلوى اين برخوردها وسخن ها را بگيرم ومانع از اهانت به آقاى خمينى شوم!
در اينجا بود كه آن جوان همچون سطل #آب سردى بر بدنش ريخته باشند ، آرام شده ولحن سخنش تغيير يافت وپس از اظهار درد دلهايي ! واينكه گزارش داده بودند شما براى تحريك دست به چنين اقدامى زده ايد! عذر خواهى فراوان كرده وگفت من بايد خدمتتان مى رسيدم ! واشتباه كردم كه شما را به اينجا خواستم! مرحوم آية الله #انصارى مى فرمودند : من در ميان سخنانم مكرر خطاب پسرم! پسرم! را مى كردم كه شما جوانيد!
ومتوجه اين بازخوردها در جامعه نيستيد!
در پايان هم به او گفتم من با شما سخنى دارم كه در ماشين در بازگشت با شما در ميان خواهم گزارد!
وى بدون تأمًل پاسخ داد ، چشم حاج آقا ، من در خدمت شما خواهم بود!
وبدين ترتيب او را وادار ساختم كه با من تا درب منزل بيايد! البته در بين راه او را زياد #نصيحت كردم كه خوش رفتارى كنيد ، وبا ديد دشمن به مردم نظاره نكنيد...
يك هفته پس از اين ماجرا به قم مشرًف شده وخدمت مرحوم آية الله #گلپايگانى رسيدم. ايشان فرمودند : آقاى انصارى ، چند شب پيش در #خواب شما را ديدم كه آستين هاى دستان خود را بالا زده وتا نيمه تن ، به درون #چاه وبالوعه اى آلوده رفته وبرگ هاى قرآن را از درون آن بيرون آورده وپاك مى كنيد وبرديدگان خود قرار مى دهيد!!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه خدمت آقا عرض كردم كه هفته پيش به چه إقدامى دست زدم وآية الله گلپايگانى #شگفت زده از خواب واقدامم، به من #دعا نمودند!
وچنين بود كه مقبره مرحوم آية الله شريعتمدارى از آن شرايط نامناسب خارج گشت !
والسلام
دكتر #هادى _انصارى
٦ ارديبهشت ١٣٩٩
اول رمضان ١٤٤١
_______
@drhadiansarii
بخش دوم 🔴
#مراجع هم حقً ورود به اين مساله را نداشته وندارند! شما آشيخ كه جاى خود داريد! ايشان حدود دو دقيقه با تندى وتقريبا غير مودبانه مرا مورد حمله قرار داد! من گفتم كه هر وقت سخنان شما پايان گرفت ، بگوييد تا من پاسخ دهم!
جوانك در اينجا گفت : خوب بگو ببينم چى جواب دارى؟
در اينجا بود كه رو به سوى او كرده وچنين سخن آغاز نمودم:
#پسرم شما #جوان هستى!
ما سالها در #نجف وسپس در #قم با آقاى #خمينى رفيق بوديم! من هر وقت براى فاتحه خوانى به قبرستان #أبو حسين مى رفتم ، حضور افراد ومقلًدين ومريدان مرحوم آية الله #شريعتمدار در كنار #قبر او وناسزاهايي كه به آقاى خمينى مى دادند ! موجب ناراحتى وتأثًر من مى گرديد! تا آنجا كه به اين حقيقت واعتقاد رسيدم ، #دشمنان در اين كار دست داشته وشرايطى را بوجود آورده اند كه روزها صدها نفر پس از فاتحه خواندن بر ايشان ، لعن ونفرين به دشمنان وى مى كردند كه مناسب شأن آقاى خمينى نبود! از آنجا كه ترديد نداشتم كه اين شرايط را به سمع ايشان نمى رسانند ومن هم نمى توانستم شاهد اين مناظر ونفرين ها باشم! از اين رو تصميم گرفتم كه جلوى اين برخوردها وسخن ها را بگيرم ومانع از اهانت به آقاى خمينى شوم!
در اينجا بود كه آن جوان همچون سطل #آب سردى بر بدنش ريخته باشند ، آرام شده ولحن سخنش تغيير يافت وپس از اظهار درد دلهايي ! واينكه گزارش داده بودند شما براى تحريك دست به چنين اقدامى زده ايد! عذر خواهى فراوان كرده وگفت من بايد خدمتتان مى رسيدم ! واشتباه كردم كه شما را به اينجا خواستم! مرحوم آية الله #انصارى مى فرمودند : من در ميان سخنانم مكرر خطاب پسرم! پسرم! را مى كردم كه شما جوانيد!
ومتوجه اين بازخوردها در جامعه نيستيد!
در پايان هم به او گفتم من با شما سخنى دارم كه در ماشين در بازگشت با شما در ميان خواهم گزارد!
وى بدون تأمًل پاسخ داد ، چشم حاج آقا ، من در خدمت شما خواهم بود!
وبدين ترتيب او را وادار ساختم كه با من تا درب منزل بيايد! البته در بين راه او را زياد #نصيحت كردم كه خوش رفتارى كنيد ، وبا ديد دشمن به مردم نظاره نكنيد...
يك هفته پس از اين ماجرا به قم مشرًف شده وخدمت مرحوم آية الله #گلپايگانى رسيدم. ايشان فرمودند : آقاى انصارى ، چند شب پيش در #خواب شما را ديدم كه آستين هاى دستان خود را بالا زده وتا نيمه تن ، به درون #چاه وبالوعه اى آلوده رفته وبرگ هاى قرآن را از درون آن بيرون آورده وپاك مى كنيد وبرديدگان خود قرار مى دهيد!!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه خدمت آقا عرض كردم كه هفته پيش به چه إقدامى دست زدم وآية الله گلپايگانى #شگفت زده از خواب واقدامم، به من #دعا نمودند!
وچنين بود كه مقبره مرحوم آية الله شريعتمدارى از آن شرايط نامناسب خارج گشت !
والسلام
دكتر #هادى _انصارى
٦ ارديبهشت ١٣٩٩
اول رمضان ١٤٤١
_______
@drhadiansarii
عكسى #كهن وزيبا از سفر مرحوم آية الله العظمى حاج سيد احمد #خوانسارى به #نجف أشرف در سال ١٣٨٤ هجرى كه براى حجً مشرف شده بودند. در اين عكس مرحوم آية الله شهيدى #گلپايگانى ، آية الله خوانسارى و آية الله سيد مرتضى #ايروانى ، مرحوم آية الله #داماد ومرحوم حاج شيخ نصر الله #خلخالى وبرخى ديگر از فضلا ديده مى شوند.
………………………………
@drhadiansarii
………………………………
@drhadiansarii
در روز #سه شنبه دهم اسفند ١٤٠٠ شمسى برابر با بيست و هفتم رجب ١٤٤٣ هجرى ، روز #مبعث رسول خدا ص توفيق تشرف به #قم و #حرم مطهر حضرت معصومه ع پيدا كرده و از آن پس به ديدار جناب حجة الاسلام و المسلمين #شهرستانى ، آية الله حاج سيد جواد علوى #بروجردى ، بيت مرحوم آية الله #گلپايگانى و ديدار با دو يادگار آن بزرگ ، بيت مرحوم آية الله العظمى #صافى و ديدار با آبة الله حاج شيخ حسن صافى ، ديدار و عيادت از آية الله #علوى _گرگانى و جز اين ها از ديگر بزرگان #حوزه قم شتافتم.
Forwarded from دكتر هادى انصارى
داستان #ساخت قبر مرحوم آية الله #شريعتمدارى ره🔷
بخش اول🔴
مرحوم عمويم آية الله حاج شيخ محمود #انصارى قمى نقل كردند كه من بسيار از وضع مكان #دفن مرحوم آية الله شريعتمدارى متأثر بودم!
مكرر خدمت آية الله #گلپايگانى رفتم ليكن سفارشات ايشان موثر واقع نيفتاد!
تصميم گرفتم كه خود اقدام كنم. از آنجا كه ايشان قمى بوده واز شخصيت هاى روحانى سرشناس در #حوزه قم ودر ميان مردم >قم وتهران ونجف أشرف بشمار مى آمدند، فرمودند كه با مسوول قبرستان #أبو حسين صحبت كردم كه من امشب بعد از نماز مغرب وعشاء به قبرستان مى آيم وبا شما كار دارم.
معمولا در آن هنگام بعد از اذان ، دستور داده بودند كه قبرستان ابو حسين تعطيل ودربها بسته شود!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه من از قبل هماهنگ كرده و #بنًا وكارگر كه از بستگان ايشان بوده ودر منطقه آذر سكنى داشتند ، #آجر وماسه وگچ وتمام نيازها را تهيه ديده وشبانه به قبرستان ابو حسين منتقل كرديم. مسوول قبرستان كه مضطرب شده بود به او گفتم شما برو به خانه ! و مسووليت كار با من ! شما اصلا در قبرستان نباش وما قفل درب قبرستان را شكسته ووارد شده ايم!
بنده خدا پذيرفت البته نرفت ودر دفترش تا نزديكى صبح ماند!
كارگران باسرعت تمام سرويس هاى بهداشتى را تخريب كرده ومقبره اى مرتب در شأن مرحوم آية شريعتمدارى را تا صبح ساختند بطورى كه با طلوع آفتاب ، كار ما به پايان رسيد.
من يك روز در قم مانده وسپس به #تهران بازگشتم.
وبه منزل كه در نوبنياد بود وآن هنگام هنوز تقريبا خالى از سكنه بود رفتم. خانواده گفتند كه از ديروز مكرر شخصى تماس گرفته واصرار داشت كه شما را ببينند! هرقدر هم اصرار كرديم خودشان را معرفى نكردند! فقط يك بار سوال كردند كه حاج آقا را كجا قايم كرده ايد؟؟
كه پاسخ داده بودند ايشان قم هستند وهنوز نيامده اند! مرحوم آية الله انصارى مى فرمودند كه من متوجه شدم بچه هاى اطلاعات هستند!
ساعتى نگذشته بود كه زنگ تلفن به صدا در آمد وشخصى تقريبا با لحن آمرانه از من خواست كه به آدرسى در خيابان پاسداران كه مركز #اطلاعات بود ، بروم. گفتم حال جسمى من اجازه نمى دهد خودم حركت كنم! ومن هم درست آدرس ها وخيابانها را نمى شناسم!
شما وسيله اى بفرستيد ، من بيايم! به شرطى كه مرا دوباره به درب منزل برسانيد!
ساعتى بعد اتومبيلى آمد ودونفر مرا تا مركز اطلاعات ياد شده بردند!
هنگامى كه به فضاى گسترده مر كز اطلاعات رسيديم ، گفتند حاج آقا ! آقاى حسينى در طبقه دوم منتظر شما هستند !
من در همان اتاق طبقه همكف نشستم وكمى هم تمارض كرده وگفتم كه به ايشان بگوييد بيايد مرا اينجا ببيند!فرزند به ديدن پدر مى رود!
سنً مرحوم آية الله در اين هنگام حدود هشتاد سال بود! به تعبير ايشان جوانكى آمد وبا لحن تند وغير مودبانه خطاب به من گفت: آشيخ ، شما چكاره هستيد كه #قبر شريعتمدار را بسازى؟
مملكت سر وصاحب دارد ومسوول! شما با اجازه كدام مسوول قم ، دست به چنين كارى زديد؟
____________
@drhadiansarii
بخش اول🔴
مرحوم عمويم آية الله حاج شيخ محمود #انصارى قمى نقل كردند كه من بسيار از وضع مكان #دفن مرحوم آية الله شريعتمدارى متأثر بودم!
مكرر خدمت آية الله #گلپايگانى رفتم ليكن سفارشات ايشان موثر واقع نيفتاد!
تصميم گرفتم كه خود اقدام كنم. از آنجا كه ايشان قمى بوده واز شخصيت هاى روحانى سرشناس در #حوزه قم ودر ميان مردم >قم وتهران ونجف أشرف بشمار مى آمدند، فرمودند كه با مسوول قبرستان #أبو حسين صحبت كردم كه من امشب بعد از نماز مغرب وعشاء به قبرستان مى آيم وبا شما كار دارم.
معمولا در آن هنگام بعد از اذان ، دستور داده بودند كه قبرستان ابو حسين تعطيل ودربها بسته شود!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه من از قبل هماهنگ كرده و #بنًا وكارگر كه از بستگان ايشان بوده ودر منطقه آذر سكنى داشتند ، #آجر وماسه وگچ وتمام نيازها را تهيه ديده وشبانه به قبرستان ابو حسين منتقل كرديم. مسوول قبرستان كه مضطرب شده بود به او گفتم شما برو به خانه ! و مسووليت كار با من ! شما اصلا در قبرستان نباش وما قفل درب قبرستان را شكسته ووارد شده ايم!
بنده خدا پذيرفت البته نرفت ودر دفترش تا نزديكى صبح ماند!
كارگران باسرعت تمام سرويس هاى بهداشتى را تخريب كرده ومقبره اى مرتب در شأن مرحوم آية شريعتمدارى را تا صبح ساختند بطورى كه با طلوع آفتاب ، كار ما به پايان رسيد.
من يك روز در قم مانده وسپس به #تهران بازگشتم.
وبه منزل كه در نوبنياد بود وآن هنگام هنوز تقريبا خالى از سكنه بود رفتم. خانواده گفتند كه از ديروز مكرر شخصى تماس گرفته واصرار داشت كه شما را ببينند! هرقدر هم اصرار كرديم خودشان را معرفى نكردند! فقط يك بار سوال كردند كه حاج آقا را كجا قايم كرده ايد؟؟
كه پاسخ داده بودند ايشان قم هستند وهنوز نيامده اند! مرحوم آية الله انصارى مى فرمودند كه من متوجه شدم بچه هاى اطلاعات هستند!
ساعتى نگذشته بود كه زنگ تلفن به صدا در آمد وشخصى تقريبا با لحن آمرانه از من خواست كه به آدرسى در خيابان پاسداران كه مركز #اطلاعات بود ، بروم. گفتم حال جسمى من اجازه نمى دهد خودم حركت كنم! ومن هم درست آدرس ها وخيابانها را نمى شناسم!
شما وسيله اى بفرستيد ، من بيايم! به شرطى كه مرا دوباره به درب منزل برسانيد!
ساعتى بعد اتومبيلى آمد ودونفر مرا تا مركز اطلاعات ياد شده بردند!
هنگامى كه به فضاى گسترده مر كز اطلاعات رسيديم ، گفتند حاج آقا ! آقاى حسينى در طبقه دوم منتظر شما هستند !
من در همان اتاق طبقه همكف نشستم وكمى هم تمارض كرده وگفتم كه به ايشان بگوييد بيايد مرا اينجا ببيند!فرزند به ديدن پدر مى رود!
سنً مرحوم آية الله در اين هنگام حدود هشتاد سال بود! به تعبير ايشان جوانكى آمد وبا لحن تند وغير مودبانه خطاب به من گفت: آشيخ ، شما چكاره هستيد كه #قبر شريعتمدار را بسازى؟
مملكت سر وصاحب دارد ومسوول! شما با اجازه كدام مسوول قم ، دست به چنين كارى زديد؟
____________
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
داستان ساخت قبر مرحوم آية الله شريعتمدارى ره
بخش دوم 🔴
#مراجع هم حقً ورود به اين مساله را نداشته وندارند! شما آشيخ كه جاى خود داريد! ايشان حدود دو دقيقه با تندى وتقريبا غير مودبانه مرا مورد حمله قرار داد! من گفتم كه هر وقت سخنان شما پايان گرفت ، بگوييد تا من پاسخ دهم!
جوانك در اينجا گفت : خوب بگو ببينم چى جواب دارى؟
در اينجا بود كه رو به سوى او كرده وچنين سخن آغاز نمودم:
#پسرم شما #جوان هستى!
ما سالها در #نجف وسپس در #قم با آقاى #خمينى رفيق بوديم! من هر وقت براى فاتحه خوانى به قبرستان #أبو حسين مى رفتم ، حضور افراد ومقلًدين ومريدان مرحوم آية الله #شريعتمدار در كنار #قبر او وناسزاهايي كه به آقاى خمينى مى دادند ! موجب ناراحتى وتأثًر من مى گرديد! تا آنجا كه به اين حقيقت واعتقاد رسيدم ، #دشمنان در اين كار دست داشته وشرايطى را بوجود آورده اند كه روزها صدها نفر پس از فاتحه خواندن بر ايشان ، لعن ونفرين به دشمنان وى مى كردند كه مناسب شأن آقاى خمينى نبود! از آنجا كه ترديد نداشتم كه اين شرايط را به سمع ايشان نمى رسانند ومن هم نمى توانستم شاهد اين مناظر ونفرين ها باشم! از اين رو تصميم گرفتم كه جلوى اين برخوردها وسخن ها را بگيرم ومانع از اهانت به آقاى خمينى شوم!
در اينجا بود كه آن جوان همچون سطل #آب سردى بر بدنش ريخته باشند ، آرام شده ولحن سخنش تغيير يافت وپس از اظهار درد دلهايي ! واينكه گزارش داده بودند شما براى تحريك دست به چنين اقدامى زده ايد! عذر خواهى فراوان كرده وگفت من بايد خدمتتان مى رسيدم ! واشتباه كردم كه شما را به اينجا خواستم! مرحوم آية الله #انصارى مى فرمودند : من در ميان سخنانم مكرر خطاب پسرم! پسرم! را مى كردم كه شما جوانيد!
ومتوجه اين بازخوردها در جامعه نيستيد!
در پايان هم به او گفتم من با شما سخنى دارم كه در ماشين در بازگشت با شما در ميان خواهم گزارد!
وى بدون تأمًل پاسخ داد ، چشم حاج آقا ، من در خدمت شما خواهم بود!
وبدين ترتيب او را وادار ساختم كه با من تا درب منزل بيايد! البته در بين راه او را زياد #نصيحت كردم كه خوش رفتارى كنيد ، وبا ديد دشمن به مردم نظاره نكنيد...
يك هفته پس از اين ماجرا به قم مشرًف شده وخدمت مرحوم آية الله #گلپايگانى رسيدم. ايشان فرمودند : آقاى انصارى ، چند شب پيش در #خواب شما را ديدم كه آستين هاى دستان خود را بالا زده وتا نيمه تن ، به درون #چاه وبالوعه اى آلوده رفته وبرگ هاى قرآن را از درون آن بيرون آورده وپاك مى كنيد وبرديدگان خود قرار مى دهيد!!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه خدمت آقا عرض كردم كه هفته پيش به چه إقدامى دست زدم وآية الله گلپايگانى #شگفت زده از خواب واقدامم، به من #دعا نمودند!
وچنين بود كه مقبره مرحوم آية الله شريعتمدارى از آن شرايط نامناسب خارج گشت !
والسلام
دكتر #هادى _انصارى
٦ ارديبهشت ١٣٩٩
اول رمضان ١٤٤١
_______
@drhadiansarii
بخش دوم 🔴
#مراجع هم حقً ورود به اين مساله را نداشته وندارند! شما آشيخ كه جاى خود داريد! ايشان حدود دو دقيقه با تندى وتقريبا غير مودبانه مرا مورد حمله قرار داد! من گفتم كه هر وقت سخنان شما پايان گرفت ، بگوييد تا من پاسخ دهم!
جوانك در اينجا گفت : خوب بگو ببينم چى جواب دارى؟
در اينجا بود كه رو به سوى او كرده وچنين سخن آغاز نمودم:
#پسرم شما #جوان هستى!
ما سالها در #نجف وسپس در #قم با آقاى #خمينى رفيق بوديم! من هر وقت براى فاتحه خوانى به قبرستان #أبو حسين مى رفتم ، حضور افراد ومقلًدين ومريدان مرحوم آية الله #شريعتمدار در كنار #قبر او وناسزاهايي كه به آقاى خمينى مى دادند ! موجب ناراحتى وتأثًر من مى گرديد! تا آنجا كه به اين حقيقت واعتقاد رسيدم ، #دشمنان در اين كار دست داشته وشرايطى را بوجود آورده اند كه روزها صدها نفر پس از فاتحه خواندن بر ايشان ، لعن ونفرين به دشمنان وى مى كردند كه مناسب شأن آقاى خمينى نبود! از آنجا كه ترديد نداشتم كه اين شرايط را به سمع ايشان نمى رسانند ومن هم نمى توانستم شاهد اين مناظر ونفرين ها باشم! از اين رو تصميم گرفتم كه جلوى اين برخوردها وسخن ها را بگيرم ومانع از اهانت به آقاى خمينى شوم!
در اينجا بود كه آن جوان همچون سطل #آب سردى بر بدنش ريخته باشند ، آرام شده ولحن سخنش تغيير يافت وپس از اظهار درد دلهايي ! واينكه گزارش داده بودند شما براى تحريك دست به چنين اقدامى زده ايد! عذر خواهى فراوان كرده وگفت من بايد خدمتتان مى رسيدم ! واشتباه كردم كه شما را به اينجا خواستم! مرحوم آية الله #انصارى مى فرمودند : من در ميان سخنانم مكرر خطاب پسرم! پسرم! را مى كردم كه شما جوانيد!
ومتوجه اين بازخوردها در جامعه نيستيد!
در پايان هم به او گفتم من با شما سخنى دارم كه در ماشين در بازگشت با شما در ميان خواهم گزارد!
وى بدون تأمًل پاسخ داد ، چشم حاج آقا ، من در خدمت شما خواهم بود!
وبدين ترتيب او را وادار ساختم كه با من تا درب منزل بيايد! البته در بين راه او را زياد #نصيحت كردم كه خوش رفتارى كنيد ، وبا ديد دشمن به مردم نظاره نكنيد...
يك هفته پس از اين ماجرا به قم مشرًف شده وخدمت مرحوم آية الله #گلپايگانى رسيدم. ايشان فرمودند : آقاى انصارى ، چند شب پيش در #خواب شما را ديدم كه آستين هاى دستان خود را بالا زده وتا نيمه تن ، به درون #چاه وبالوعه اى آلوده رفته وبرگ هاى قرآن را از درون آن بيرون آورده وپاك مى كنيد وبرديدگان خود قرار مى دهيد!!
مرحوم عمويم آية الله انصارى مى فرمودند كه خدمت آقا عرض كردم كه هفته پيش به چه إقدامى دست زدم وآية الله گلپايگانى #شگفت زده از خواب واقدامم، به من #دعا نمودند!
وچنين بود كه مقبره مرحوم آية الله شريعتمدارى از آن شرايط نامناسب خارج گشت !
والسلام
دكتر #هادى _انصارى
٦ ارديبهشت ١٣٩٩
اول رمضان ١٤٤١
_______
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در حضور يادگار مرحوم آية الله العظمى #گلپايگانى
توفيق يار گرديد كه در روز پنجشنبه هفتم تيرماه جارى ( ١٤٠٣) در تشرفم به شهر مقدس #قم ، به حضور حضرت آية الله حاج سيد #جواد گلپايگانى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى گلپايگانى رسيده و كتاب دو جلدى ( تاريخ #نجف از آغاز تا كنون ) را كه نتيجه تلاش و قلم نگاره پنج سال من بود را تقديم اين بزرگ بنمايم.
اين دوره كتاب داراى ٣٤٥ عنوان و ٧٠٢ منبع مى باشد كه اميدوارم مورد قبول صاحب بارگاه علوى ، #أمير المومنين عليه السلام قرار گيرد و ذخيره اى براى روزى كه لا ينفع مال و لا بنون است ، باشد.
سال ها است كه با اين #خاندان والا و از نجف اشرف توفيق ارتباط داشته و همواره مورد لطف و محبت اين چون پدر بوده و مى باشم و در حضورم نزد ايشان ، چنين تصورى را دارم كه در كنار مرحوم پدر #شهيدم قرار دارم و بوى وى را از او استشمام مى كنم.
عمر و عزتش افزون باد
توفيق يار گرديد كه در روز پنجشنبه هفتم تيرماه جارى ( ١٤٠٣) در تشرفم به شهر مقدس #قم ، به حضور حضرت آية الله حاج سيد #جواد گلپايگانى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى گلپايگانى رسيده و كتاب دو جلدى ( تاريخ #نجف از آغاز تا كنون ) را كه نتيجه تلاش و قلم نگاره پنج سال من بود را تقديم اين بزرگ بنمايم.
اين دوره كتاب داراى ٣٤٥ عنوان و ٧٠٢ منبع مى باشد كه اميدوارم مورد قبول صاحب بارگاه علوى ، #أمير المومنين عليه السلام قرار گيرد و ذخيره اى براى روزى كه لا ينفع مال و لا بنون است ، باشد.
سال ها است كه با اين #خاندان والا و از نجف اشرف توفيق ارتباط داشته و همواره مورد لطف و محبت اين چون پدر بوده و مى باشم و در حضورم نزد ايشان ، چنين تصورى را دارم كه در كنار مرحوم پدر #شهيدم قرار دارم و بوى وى را از او استشمام مى كنم.
عمر و عزتش افزون باد