در سفرم به سومین #پایتخت حرم اهل بیت ع ، #شیراز 🔸
بر #مزار ستاره ای از #خاندان والای محلاتی 🔹
بخش چهارم 🔴
نزدیک به نیم قرن است که همواره نام #شیراز ، پس از بارگاه حضرت #شاه چراغ وحضرت سید محمد #عابد وحضرت سید علاء الدین حسین ابن موسی الکاظم علیهم السلام ، برای من با نام مرحوم آیة الله حاج شیخ #بهاء الدین محلاتی وفرزند والامقام ودانشمندش ، مرحوم آیة الله آقا#مجدالدین محلاتی ، قرین بوده است.
بیاد دارم در سال ۱۳۵۲ شمسی ،آنگاه که به همراه مرحوم پدرم ،#شهید آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری به ایران آمدیم ، واز آنجا که علمای #بلاد به علًت جایگاه اجتماعی وویژه ای که پدرم در حوزه علمیه نجف وارتباط نزدیکشان با #مراجع آن هنگام #نجف اشرف ، اغلب با پدرم روابط دوستانه خاصًی داشته وبیاد دارم که در سه ماهی که مرحوم پدر شهیدم در ایران بودند ، اغلب سعی داشتند که با علما وبزرگان بلاد ایران ، دیدار کرده وتجدید عهدی بنمایند.
در این راستا وهنگام بود که نام آیة الله حاج شیخ بهاء الدین محلاتی را برای نخستین بار از زبان #پدر شنیده واظهار داشتند که ایشان دعوت کرده اند که به شیراز برویم.
ما نیز خوشحال از این سفر بودیم که نخست با #هواپیما سفر کرده ! ودیگر اینکه به دیدار #تخت جمشید وآثار باستانی بیش از دوهزار ساله این دیار می شتابیم .
لیکن متاسفانه بیاد ندارم که به چه علت این سفر به بعد موکول شده ومن از هرسه محروم شدم ! یعنی هم مسافرت با هواپیما ،ودوم دیدار تخت جمشید وسوم #درک وملاقات با #آیة الله #محلاتی !
سالها سپری شد ،تا اینکه مرحوم آیة الله حاج شیخ بهاء الدین محلاتی بیمار شده ودر بخش انقلاب #بیمارستان شهید رجایی بستری شدند .
از این پس بود که تقریبا هفته ای دو یا سه بار فرزندشان ، مرحوم آیة الله آقا مجد الدین محلاتی ، شبها به دیدار مرحوم آیة الله العظمی حاج سید محمد #روحانی که در آن هنگام مورد لطف !! برخی از فعالان انقلابی قرار گرفته ( که تاوان دنیایی عمل خویش را پس داده واز آن جهان بی خبرم!!) وایشان اجبارا ،#قم وحوزه ودرس را رها کرده بودند و بیش از یک سال را در #تهران سپری کردند ، آمده وگعده زیبایی را این دو بزرگوار با یکدیگر داشتند .ومن نیز که اغلب #خواجه حرمسرا بودم ، وپیش از افتخار وصلت من با صبیه مرحوم آیة الله روحانی بود ، در این جلسات حضور داشته واز این پس بود که با شخصیت مرحوم محلاتی وویژگیهای او آشنا شده وخاطرات فراوانی را از آن هنگام در ذهن خویش دارم.
این دوران ،آغاز پیوند من واین شخصیت بود بطوریکه بعدها در سالهای ۱۳۶۵ به بعد ، بارها ایشان هنگام آمدن به تهران ، توفیق میزبانی ایشان در منزل را داشتم وچه خاطرات فراوان وزیبایی را از این بزرگ مرد ، هنوز در ذهن به خاطر سپرده ام.
روز بیست ودوم خرداد ۱۳۷۹ ، یکی از روزهای تلخ دوران #زندگی من بشمار می آید ، زیرا که با خبر #ارتحال نابهنگام این بزرگ مردی که مجسمه #اخلاق و#عمل و#زیبایی و#خوشرویی و#تواضع و#فروتنی و...بود روبرو گردیدم.
او مصداق واقعی یکی از احادیث پرمایه در فرهنگ اسلامی بود:
کونوا دعاةًللناس بغیر ألسنتکم: با عمل راهنمای مردم باشید نه با سخن!
امروز #جمعه ، هفتم دی ماه سال ۱۳۹۷ شمسی که توفیق یار گردید به شیراز آمده وبوی آن بزرگ را در فضای آن استشمام کنم ، به همراه برادر ارجمند وفرهیخته
گرامی ، جناب حجة الاسلام والمسلمین #برکت به سوی #مدرسه علمیه حضرت #ولی عصر ع واقع در بلوار #دستغیب ، حرکت نمودیم. در میانه صحن این مدرسه با روح ، مزار این بزرگ قرار دارد که پیرامون قبر او را درختان #نارنج حلقه زده ودر حلقه بعدی حجرات #دانش پژوهان وطلاب علوم دینی وستارگان آینده حوزه ها وسربازان امام زمان ع ، گرد مزارش را در بر گرفته اند.
پیکر پاکش را در میانه حیاط مدرسه ای که با عشق بنا کرده بود ،در خانه ابدی نهادند، ریشه های چند درخت نارنج ، پیرامون #پیکرش را در آغوش گرفته وشاخه ها وبرگهاى هميشه #سبز وپربار اين درختان ، مزارش را از برون ، دربرگرفته اند كه چه زيبا !!!وچه زیبا بود که هنگامی که گام به درون این مکان نهادم ، انبوهی از #میوه های درخت های نارنج ، همچون #شاگردان مدرسه اش که با آنان عشق ورزی می نمود ، بر روی #سنگ مزارش قرار گرفته بودند.
لحظاتی در کنار مزار او زانو زده وفاتحه ای خواندم وخاطرات فراوان وزیبا را در ثانیه هایی از ذهن عبور داده در حالیکه لبخند ملیح او را که همواره در گوشه لب داشت ، بیاد آوردم.
وسلام بر بندگان #صالح خدا !
یادش گرامی وراهش پر رهرو باد
______________
@drhadiansarii
بر #مزار ستاره ای از #خاندان والای محلاتی 🔹
بخش چهارم 🔴
نزدیک به نیم قرن است که همواره نام #شیراز ، پس از بارگاه حضرت #شاه چراغ وحضرت سید محمد #عابد وحضرت سید علاء الدین حسین ابن موسی الکاظم علیهم السلام ، برای من با نام مرحوم آیة الله حاج شیخ #بهاء الدین محلاتی وفرزند والامقام ودانشمندش ، مرحوم آیة الله آقا#مجدالدین محلاتی ، قرین بوده است.
بیاد دارم در سال ۱۳۵۲ شمسی ،آنگاه که به همراه مرحوم پدرم ،#شهید آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری به ایران آمدیم ، واز آنجا که علمای #بلاد به علًت جایگاه اجتماعی وویژه ای که پدرم در حوزه علمیه نجف وارتباط نزدیکشان با #مراجع آن هنگام #نجف اشرف ، اغلب با پدرم روابط دوستانه خاصًی داشته وبیاد دارم که در سه ماهی که مرحوم پدر شهیدم در ایران بودند ، اغلب سعی داشتند که با علما وبزرگان بلاد ایران ، دیدار کرده وتجدید عهدی بنمایند.
در این راستا وهنگام بود که نام آیة الله حاج شیخ بهاء الدین محلاتی را برای نخستین بار از زبان #پدر شنیده واظهار داشتند که ایشان دعوت کرده اند که به شیراز برویم.
ما نیز خوشحال از این سفر بودیم که نخست با #هواپیما سفر کرده ! ودیگر اینکه به دیدار #تخت جمشید وآثار باستانی بیش از دوهزار ساله این دیار می شتابیم .
لیکن متاسفانه بیاد ندارم که به چه علت این سفر به بعد موکول شده ومن از هرسه محروم شدم ! یعنی هم مسافرت با هواپیما ،ودوم دیدار تخت جمشید وسوم #درک وملاقات با #آیة الله #محلاتی !
سالها سپری شد ،تا اینکه مرحوم آیة الله حاج شیخ بهاء الدین محلاتی بیمار شده ودر بخش انقلاب #بیمارستان شهید رجایی بستری شدند .
از این پس بود که تقریبا هفته ای دو یا سه بار فرزندشان ، مرحوم آیة الله آقا مجد الدین محلاتی ، شبها به دیدار مرحوم آیة الله العظمی حاج سید محمد #روحانی که در آن هنگام مورد لطف !! برخی از فعالان انقلابی قرار گرفته ( که تاوان دنیایی عمل خویش را پس داده واز آن جهان بی خبرم!!) وایشان اجبارا ،#قم وحوزه ودرس را رها کرده بودند و بیش از یک سال را در #تهران سپری کردند ، آمده وگعده زیبایی را این دو بزرگوار با یکدیگر داشتند .ومن نیز که اغلب #خواجه حرمسرا بودم ، وپیش از افتخار وصلت من با صبیه مرحوم آیة الله روحانی بود ، در این جلسات حضور داشته واز این پس بود که با شخصیت مرحوم محلاتی وویژگیهای او آشنا شده وخاطرات فراوانی را از آن هنگام در ذهن خویش دارم.
این دوران ،آغاز پیوند من واین شخصیت بود بطوریکه بعدها در سالهای ۱۳۶۵ به بعد ، بارها ایشان هنگام آمدن به تهران ، توفیق میزبانی ایشان در منزل را داشتم وچه خاطرات فراوان وزیبایی را از این بزرگ مرد ، هنوز در ذهن به خاطر سپرده ام.
روز بیست ودوم خرداد ۱۳۷۹ ، یکی از روزهای تلخ دوران #زندگی من بشمار می آید ، زیرا که با خبر #ارتحال نابهنگام این بزرگ مردی که مجسمه #اخلاق و#عمل و#زیبایی و#خوشرویی و#تواضع و#فروتنی و...بود روبرو گردیدم.
او مصداق واقعی یکی از احادیث پرمایه در فرهنگ اسلامی بود:
کونوا دعاةًللناس بغیر ألسنتکم: با عمل راهنمای مردم باشید نه با سخن!
امروز #جمعه ، هفتم دی ماه سال ۱۳۹۷ شمسی که توفیق یار گردید به شیراز آمده وبوی آن بزرگ را در فضای آن استشمام کنم ، به همراه برادر ارجمند وفرهیخته
گرامی ، جناب حجة الاسلام والمسلمین #برکت به سوی #مدرسه علمیه حضرت #ولی عصر ع واقع در بلوار #دستغیب ، حرکت نمودیم. در میانه صحن این مدرسه با روح ، مزار این بزرگ قرار دارد که پیرامون قبر او را درختان #نارنج حلقه زده ودر حلقه بعدی حجرات #دانش پژوهان وطلاب علوم دینی وستارگان آینده حوزه ها وسربازان امام زمان ع ، گرد مزارش را در بر گرفته اند.
پیکر پاکش را در میانه حیاط مدرسه ای که با عشق بنا کرده بود ،در خانه ابدی نهادند، ریشه های چند درخت نارنج ، پیرامون #پیکرش را در آغوش گرفته وشاخه ها وبرگهاى هميشه #سبز وپربار اين درختان ، مزارش را از برون ، دربرگرفته اند كه چه زيبا !!!وچه زیبا بود که هنگامی که گام به درون این مکان نهادم ، انبوهی از #میوه های درخت های نارنج ، همچون #شاگردان مدرسه اش که با آنان عشق ورزی می نمود ، بر روی #سنگ مزارش قرار گرفته بودند.
لحظاتی در کنار مزار او زانو زده وفاتحه ای خواندم وخاطرات فراوان وزیبا را در ثانیه هایی از ذهن عبور داده در حالیکه لبخند ملیح او را که همواره در گوشه لب داشت ، بیاد آوردم.
وسلام بر بندگان #صالح خدا !
یادش گرامی وراهش پر رهرو باد
______________
@drhadiansarii
پُل #کَشکان (به زبان لری کَشکُو Kashkoo) پلی است باستانی که #تاریخ ساخت آن به دوره حکومت #آل حسنویه بازمیگردد. زمان ساخت این پل به #قرن چهارم هجری قمری بر میگردد.
پل #کشکان در شهرستان #دوره ، و بر روی رودخانهای با همین نام یعنی #رود کشکان ساخته شدهاست. کاربرد این پل اتصال راه باستانی شهر #شاپورخواست به مناطق غرب استان #لرستان و سپس #کرمانشاه بودهاست در متون تاریخی به این پل اشاره شده و از آن با نام #کژکی یاد شدهاست. طول پل حدود ۱۹۸۴ متر و عرض هر یک از دو چشمه شرقی پل ۸۴۰/۲۳ متر است.
ارتفاع پل در بالاترین نقطه به ۲۶ متر و در کوتاهترین قسمت آن ۱۰ متر است در خصوص پایههای این پل باید به این نکته اشاره کرد که پایههای پل با سنگهای بزرگ و تراشخورده ساخته شدهاست. مواد و مصالح بنای پل از #سنگ، #گچ و #آجر تشکیل شدهاست.
___________
@drhadianarii
پل #کشکان در شهرستان #دوره ، و بر روی رودخانهای با همین نام یعنی #رود کشکان ساخته شدهاست. کاربرد این پل اتصال راه باستانی شهر #شاپورخواست به مناطق غرب استان #لرستان و سپس #کرمانشاه بودهاست در متون تاریخی به این پل اشاره شده و از آن با نام #کژکی یاد شدهاست. طول پل حدود ۱۹۸۴ متر و عرض هر یک از دو چشمه شرقی پل ۸۴۰/۲۳ متر است.
ارتفاع پل در بالاترین نقطه به ۲۶ متر و در کوتاهترین قسمت آن ۱۰ متر است در خصوص پایههای این پل باید به این نکته اشاره کرد که پایههای پل با سنگهای بزرگ و تراشخورده ساخته شدهاست. مواد و مصالح بنای پل از #سنگ، #گچ و #آجر تشکیل شدهاست.
___________
@drhadianarii
#سنگ های کروی غول پیکر #کاستاریکا
این سنگ های کروی عجیب، علاوه بر داشتن جذابیت ظاهری، ریشه و هدفی نا معلوم دارند که همین امر مسئله را پیچیده تر می کند
آن ها در دهه ۱۹۳۰ توسط کارگرانی که در حال پاک سازی مزارع #موز در #جنگل بودند، کشف شدند
صاحب نظران محلی اعتقاد داشتند که در این سنگ ها #طلا پنهان شده است، اما هنگامی که برخی از آن ها توسط #دینامیت باز شدند، خلاف این مسئله ثابت شد
…………………………
@drhadiansarii
این سنگ های کروی عجیب، علاوه بر داشتن جذابیت ظاهری، ریشه و هدفی نا معلوم دارند که همین امر مسئله را پیچیده تر می کند
آن ها در دهه ۱۹۳۰ توسط کارگرانی که در حال پاک سازی مزارع #موز در #جنگل بودند، کشف شدند
صاحب نظران محلی اعتقاد داشتند که در این سنگ ها #طلا پنهان شده است، اما هنگامی که برخی از آن ها توسط #دینامیت باز شدند، خلاف این مسئله ثابت شد
…………………………
@drhadiansarii
#قبر مطهر امام #رضا ع را بدون ضریح ، #زیارت کنید!! 🔹🔹
مدتها آستانه #رضوی در این اندیشه بود ، از آنجا که ضریح مطهر دار فرسودگی شده بود ، اقدام به تعویض نماید که این پروژه از سال ۱۳۶۱ ، طرح ریزی شده ونیز به علت روی دادن حادثه #انفجار در حرم ورسیدن آسیب به ضریح ، تصمیم قطعی به ساخت ضریح تازه گرفته شد ....
زماني كه كار #بتنريزي و كفسازي روضه منوره به اتمام رسيد، قبل از نصب اسكلت ضريح مطهر، لازم بود #سنگ مضجع شريف که از #مرمر يكپارچه تهيه شده و حدود ۳ تا ۵/۳ تن وزن داشت، بر روي #مرقد مطهر نصب شود.
با تأكيد #توليت محترم، همه كساني كه در اين پروژه همكاري داشتند بايد با #وضو سر كار حاضر ميشدند و با سكوت و كمترين حرف به انجام وظيفه مشغول ميشدند. جز صداي ابزار و وسايل صداي ديگري در فضا نبود.
براي نصب اين #سنگ، توليت آستان قدس رضوي از مقام معظم رهبري دعوت كردند كه در اين مراسم حضور داشته باشند.
#روز نصب سنگ مضجع، #رهبر معظم انقلاب اسلامي، توليت آستان قدس رضوي و جمعي از دست اندركاران حضور داشتند. سكوت خاصي حكمفرما بود.
در حضور ايشان #نصب سنگ مضجع انجام شد و رهبر انقلاب هم پس از زيارت تشريف بردند.
این رخداد در #دی ماه سال ۱۳۷۹ شمسی روی داد.
………………………………
@drhadiansarii
مدتها آستانه #رضوی در این اندیشه بود ، از آنجا که ضریح مطهر دار فرسودگی شده بود ، اقدام به تعویض نماید که این پروژه از سال ۱۳۶۱ ، طرح ریزی شده ونیز به علت روی دادن حادثه #انفجار در حرم ورسیدن آسیب به ضریح ، تصمیم قطعی به ساخت ضریح تازه گرفته شد ....
زماني كه كار #بتنريزي و كفسازي روضه منوره به اتمام رسيد، قبل از نصب اسكلت ضريح مطهر، لازم بود #سنگ مضجع شريف که از #مرمر يكپارچه تهيه شده و حدود ۳ تا ۵/۳ تن وزن داشت، بر روي #مرقد مطهر نصب شود.
با تأكيد #توليت محترم، همه كساني كه در اين پروژه همكاري داشتند بايد با #وضو سر كار حاضر ميشدند و با سكوت و كمترين حرف به انجام وظيفه مشغول ميشدند. جز صداي ابزار و وسايل صداي ديگري در فضا نبود.
براي نصب اين #سنگ، توليت آستان قدس رضوي از مقام معظم رهبري دعوت كردند كه در اين مراسم حضور داشته باشند.
#روز نصب سنگ مضجع، #رهبر معظم انقلاب اسلامي، توليت آستان قدس رضوي و جمعي از دست اندركاران حضور داشتند. سكوت خاصي حكمفرما بود.
در حضور ايشان #نصب سنگ مضجع انجام شد و رهبر انقلاب هم پس از زيارت تشريف بردند.
این رخداد در #دی ماه سال ۱۳۷۹ شمسی روی داد.
………………………………
@drhadiansarii
مانند #مورچه باشیم 🔹
مورچهها ٤ #منطق فوق العاده دارند که میتواند برای استراتژیستها #الهام بخش باشد.
«یک مورچه هرگز #تسلیم نمی شود»
اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان کنید به دنبال راه دیگری میگردند . بالا میروند، پایین میروند، دور میزنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه میدهند. چه منطق قدرتمندی؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به #مقصد مورد نظر میرساند دست نکش.
«مورچهها کل #تابستان را #زمستانی میاندیشند»
نمیتوان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچهها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد . باید همچنان که از #آفتاب و #شن لذت می برید به فکر #سنگ و #صخره هم باشید.
«مورچهها کل #زمستان را مثبت میاندیشند»
در طول زمستان مورچهها به خود یادآور میشوند که این دوران زیاد طول نمیکشد؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت. و در اولین روز #گرم، مورچهها بیرون میآیند . اگر دوباره #سرد شد آنها برمیگردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون میآیند . آنها برای بیرون آمدن نمیتوانند زیاد منتظر بمانند.
«هر چه قدر که در توانش باشد در #تابستان براي #زمستان جمع ميكند»
مورچه اندازه نميشناسند. تا آخرين حد توان خود براي جمع كردن #غذا تلاش ميكنند. به واقع ميتوان گفت راندمان ١٠٠درصدي فقط مربوط به مورچه هاست.
مانند یک مورچه #منطقی باشیم و مانند مورچه #بزرگ بیندیشیم و مانند مورچه ها #تلاش كنيم!
……………………………
@drhadiansarii
مورچهها ٤ #منطق فوق العاده دارند که میتواند برای استراتژیستها #الهام بخش باشد.
«یک مورچه هرگز #تسلیم نمی شود»
اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان کنید به دنبال راه دیگری میگردند . بالا میروند، پایین میروند، دور میزنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه میدهند. چه منطق قدرتمندی؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به #مقصد مورد نظر میرساند دست نکش.
«مورچهها کل #تابستان را #زمستانی میاندیشند»
نمیتوان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچهها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد . باید همچنان که از #آفتاب و #شن لذت می برید به فکر #سنگ و #صخره هم باشید.
«مورچهها کل #زمستان را مثبت میاندیشند»
در طول زمستان مورچهها به خود یادآور میشوند که این دوران زیاد طول نمیکشد؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت. و در اولین روز #گرم، مورچهها بیرون میآیند . اگر دوباره #سرد شد آنها برمیگردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون میآیند . آنها برای بیرون آمدن نمیتوانند زیاد منتظر بمانند.
«هر چه قدر که در توانش باشد در #تابستان براي #زمستان جمع ميكند»
مورچه اندازه نميشناسند. تا آخرين حد توان خود براي جمع كردن #غذا تلاش ميكنند. به واقع ميتوان گفت راندمان ١٠٠درصدي فقط مربوط به مورچه هاست.
مانند یک مورچه #منطقی باشیم و مانند مورچه #بزرگ بیندیشیم و مانند مورچه ها #تلاش كنيم!
……………………………
@drhadiansarii
#قبة _الخضراء 🔹
#گنبد سبز نبوی که در سال 1233 در روزگار سلطان محمود #عثمانی بازسازی شد، گنبدی که روزگار فراوانی بر آن گذشته و در طول تاریخ در معرض حوادث مختلفی از جمله #آتش سوزی و #تخریب قرار گرفته بود.
این گنبد که تا پیش از آن، #کبود رنگ بود، در روزگار سلطان #عبدالحمید عثمانی به رنگ #سبز درآمد و از این زمان به بعد، به قُبّة الخضراء شهرت یافت؛ گنبدی که در ابتدا از #چوب ساخته شده بود و به دلیل تخریب در آتش سوزی #قرن هفتم هجری، از #سنگ ساخته شد تا دوران عبدالحمید عثمانی که تعمیرات اساسی شد.
پیش از آن در سال 892 هـ .ق. تعمیراتی در گنبد بزرگ حرم نبوی انجام گرفته بود ولی دوباره در دوره #ملک محمود خان تجدید بنا شد. شکاف هایی در قسمت بالایی آن پدید آمده بود که باعث شد قسمت های بالا را خراب کرده و دوباره بسازند؛ در نهایت استحکام و در نهایت ادب و احترام، بی آنکه ضربه شدید و لرزش ایجاد کنند. این تعمیرات با نصب تخته هایی در حدّ فاصل دو گنبد زیرین و بالایی، برای جلوگیری از ریزش ها بر #حجره و #حرم پایان یافت.
در این تجدید بنا، بیشتر مردم #مدینه و فرزندانشان به عنوان #تبرّک شرکت جستند. پس از پایان بنا، هدایایی که از سوی #پادشاه برای اهل مدینه فرستاده شد، بطور یکسان میان همه تقسیم گردید. این واقعه در سال 1233 هـ .ق. واقع شد. سپس در سال 1253 هـ .ق. به دستور پادشاه، گنبد #مطّهر را به رنگ سبز، رنگ آمیزی و مکانهاییاز مسجد را نیز مرمّت کردند.
بنا به نقل تاریخ :پیشتر رنگ قبّه شریف کبود بود; به رنگ #لوح های مسی که بر آن بود. پیوسته و همه ساله آن رنگ را تا زمان ما (1289 ق.) تجدید می کنند. پیش از این، آن را گنبد #سفید، سپس گنبد #کبود یا گنبد #بزرگ می نامیدند و اکنون به گنبد سبز «#قبّة الخضراء» معروف است.
………………………………
@drhadiansarii
#گنبد سبز نبوی که در سال 1233 در روزگار سلطان محمود #عثمانی بازسازی شد، گنبدی که روزگار فراوانی بر آن گذشته و در طول تاریخ در معرض حوادث مختلفی از جمله #آتش سوزی و #تخریب قرار گرفته بود.
این گنبد که تا پیش از آن، #کبود رنگ بود، در روزگار سلطان #عبدالحمید عثمانی به رنگ #سبز درآمد و از این زمان به بعد، به قُبّة الخضراء شهرت یافت؛ گنبدی که در ابتدا از #چوب ساخته شده بود و به دلیل تخریب در آتش سوزی #قرن هفتم هجری، از #سنگ ساخته شد تا دوران عبدالحمید عثمانی که تعمیرات اساسی شد.
پیش از آن در سال 892 هـ .ق. تعمیراتی در گنبد بزرگ حرم نبوی انجام گرفته بود ولی دوباره در دوره #ملک محمود خان تجدید بنا شد. شکاف هایی در قسمت بالایی آن پدید آمده بود که باعث شد قسمت های بالا را خراب کرده و دوباره بسازند؛ در نهایت استحکام و در نهایت ادب و احترام، بی آنکه ضربه شدید و لرزش ایجاد کنند. این تعمیرات با نصب تخته هایی در حدّ فاصل دو گنبد زیرین و بالایی، برای جلوگیری از ریزش ها بر #حجره و #حرم پایان یافت.
در این تجدید بنا، بیشتر مردم #مدینه و فرزندانشان به عنوان #تبرّک شرکت جستند. پس از پایان بنا، هدایایی که از سوی #پادشاه برای اهل مدینه فرستاده شد، بطور یکسان میان همه تقسیم گردید. این واقعه در سال 1233 هـ .ق. واقع شد. سپس در سال 1253 هـ .ق. به دستور پادشاه، گنبد #مطّهر را به رنگ سبز، رنگ آمیزی و مکانهاییاز مسجد را نیز مرمّت کردند.
بنا به نقل تاریخ :پیشتر رنگ قبّه شریف کبود بود; به رنگ #لوح های مسی که بر آن بود. پیوسته و همه ساله آن رنگ را تا زمان ما (1289 ق.) تجدید می کنند. پیش از این، آن را گنبد #سفید، سپس گنبد #کبود یا گنبد #بزرگ می نامیدند و اکنون به گنبد سبز «#قبّة الخضراء» معروف است.
………………………………
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مَقام #ابراهیم 🔹
سنگی کنار #کعبه، که نشان پای حضرت ابراهیم(ع) بر آن نقش بسته است. #قرآن این مقام را از آیات و نشانههای روشن خداوند بر روی زمین شمرده و مسلمانان را به نماز در این جایگاه دعوت میکند. این سنگ هم اکنون در استوانهای طلایی رنگ، در فاصله ۱۳ متری خانه خدا قرار دارد. در دیدگاه #شیعه، مکان اصلی مقام ابراهیم چسبیده به کعبه است.
طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم انجام گرفته و نماز طواف پشت آن خوانده میشود.
این سنگ به شکل تقریبی مربع با طول و عرض چهل سانتیمتر و ارتفاع تقریبی بیست سانتیمتر است. رنگ این سنگ، سفید مایل به طیفی بین زرد و قرمز گزارش شده است. بر روی این #سنگ، جای پایی به عمق ۱۰ سانتیمتر وجود دارد که اثر انگشتان آن مشخص نیست.
در طول زمان به دلیل تبرک جستن و دست کشیدن، جای پاها در قسمت بالا کمی بزرگتر شده است. هم اکنون طول اثر پاها در قسمت سطح سنگ ۲۷ سانتیمتر و عرض هر کدام ۱۴ سانتیمتر است که در قسمت فرورفته به طول ۲۲ و عرض ۱۱ سانتیمتر کاهش مییابد. میان این دوجای پا، فاصله باریکی حدود یک سانتیمتر وجود دارد.
_________
@drhadiansarii
سنگی کنار #کعبه، که نشان پای حضرت ابراهیم(ع) بر آن نقش بسته است. #قرآن این مقام را از آیات و نشانههای روشن خداوند بر روی زمین شمرده و مسلمانان را به نماز در این جایگاه دعوت میکند. این سنگ هم اکنون در استوانهای طلایی رنگ، در فاصله ۱۳ متری خانه خدا قرار دارد. در دیدگاه #شیعه، مکان اصلی مقام ابراهیم چسبیده به کعبه است.
طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم انجام گرفته و نماز طواف پشت آن خوانده میشود.
این سنگ به شکل تقریبی مربع با طول و عرض چهل سانتیمتر و ارتفاع تقریبی بیست سانتیمتر است. رنگ این سنگ، سفید مایل به طیفی بین زرد و قرمز گزارش شده است. بر روی این #سنگ، جای پایی به عمق ۱۰ سانتیمتر وجود دارد که اثر انگشتان آن مشخص نیست.
در طول زمان به دلیل تبرک جستن و دست کشیدن، جای پاها در قسمت بالا کمی بزرگتر شده است. هم اکنون طول اثر پاها در قسمت سطح سنگ ۲۷ سانتیمتر و عرض هر کدام ۱۴ سانتیمتر است که در قسمت فرورفته به طول ۲۲ و عرض ۱۱ سانتیمتر کاهش مییابد. میان این دوجای پا، فاصله باریکی حدود یک سانتیمتر وجود دارد.
_________
@drhadiansarii
سنگی که میزبان سر امامحسین شد😭
مشهور است وقتی که اسرا و کاروان #شام به #حلب در رسیدند، خانواده امام #حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در #سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از #خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
در «#مشهد _النقطه» شهر حلب که محل زیارت عاشقان اهلبیت است، سنگی است که سر مبارک امامحسین (ع) روی آن قرار داده شده و قطره خونی روی آن ریخته شد و مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند.
روایت شده که بعد از اتمام #جنگ «طَف» در کربلا، کاروان #ابن زیاد به همراه اسرای واقعه طف به سمت شام حرکت کرد و در امتداد رود #فرات از سرزمینهای مختلفی رد شدند تا اینکه به حلب رسیدند و سر مبارک امام حسین(ع) را در آن موضع قرار دادند و مدتی را آنجا توقف کردند.
در نزدیکی آن «مشهد النقطه» واقع در کوه جوشن است. مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
اینقطره خون مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند تا اینکه «سیف الدوله الحمدانی» شام را فتح کرد و او را از مکان این قطره خون آگاه ساختند. پس بنایی برای آن ایجاد كردند. در سال ١٣٧٢ شمسى توفيق زيارت اين مكان مقدس را يافتم وشب را در كنار اين سنگ به صبح رسانيدم.
_________
@drhadiansarii
مشهور است وقتی که اسرا و کاروان #شام به #حلب در رسیدند، خانواده امام #حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در #سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از #خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
در «#مشهد _النقطه» شهر حلب که محل زیارت عاشقان اهلبیت است، سنگی است که سر مبارک امامحسین (ع) روی آن قرار داده شده و قطره خونی روی آن ریخته شد و مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند.
روایت شده که بعد از اتمام #جنگ «طَف» در کربلا، کاروان #ابن زیاد به همراه اسرای واقعه طف به سمت شام حرکت کرد و در امتداد رود #فرات از سرزمینهای مختلفی رد شدند تا اینکه به حلب رسیدند و سر مبارک امام حسین(ع) را در آن موضع قرار دادند و مدتی را آنجا توقف کردند.
در نزدیکی آن «مشهد النقطه» واقع در کوه جوشن است. مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
اینقطره خون مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند تا اینکه «سیف الدوله الحمدانی» شام را فتح کرد و او را از مکان این قطره خون آگاه ساختند. پس بنایی برای آن ایجاد كردند. در سال ١٣٧٢ شمسى توفيق زيارت اين مكان مقدس را يافتم وشب را در كنار اين سنگ به صبح رسانيدم.
_________
@drhadiansarii
😭😭😭😭
انصافا هنوز جاى خالى تورا نمى توانم باور كنم!!
ياد سخنانت مى افتم!
ياد پيگيرى هاى #صحن مطهر حضرت #زهرا ع واينكه نمي دانم در افتتاح اين پروژه من هستم؟؟😭
سخن گفتنت با دوستان را كه همچون نجوا ومهربانانه بود ، هيچگاه از ياد نمى برم.
#پژواك صدايت هنوز در گوشم ، طنين انداز است!
تواضعت را در ميان #ملت ودوستان از اقشار گوناگون از ياد نمى برم!
شخصيتت به گونه اى بود كه كس باور نداشت كه تو آن #شير غرًان در برابر دشمن وداعشيان هستى!
نامت لرزه بر اندام #دشمن ونه! يك لشكر مى انداخت!
در حاليكه در ميان مردم ، #سنگ _صبور آنان بوده وبا دست بوسيدنهايت! دست به سر وصورت كشيدن محرومان، #سيل زدگان وجز اينها ، مهر ومحبت خاصى را در قلب همه انسانها ، مى كاشتى!
تو سردار!
#پرچم محبت ودوستى وبرادرى يك مسلمان ، پرچم متحرك جمهورى اسلامى ايران ، در همه جا بودى!
حضورت در هر پهنه! در سنگر #دفاع وجنگ! در سنگر كمك به نيازمندان!
در سنگر هم وطنانت ! در سنگر ارتباط با ديگر مسلمانان وغير مسلمانان، وجز اينها ، همه وهمه ، افتخار #ايران وجمهورى اسلامى بشمار مى آمدى!
شهادتت را كه لحظه به لحظه ، پذيرفته بودى وتو به دنبال او شتاب داشتى !
با سخنانت، وانديشه هايت!
وكردارها وتلاش هايت را اين ملًت بزرگ ، هيچگاه از #ذهن وياد خود فراموش نخواهد كرد!
تو در ذهن هر ايرانى ونيز هر آزاده اى از جهانيان ، ماندگار باقى خواهى ماند!
من مانده ام و
فداكاريهايت!
سلام ودرود بر تو باد !
در جاى جاى اعتاب مقدسه ! نشانها واثرهاى ماندگارت ، دلخوشى من است!
😭😭
يادت گرامى باد
_________
@drhadiansarii
انصافا هنوز جاى خالى تورا نمى توانم باور كنم!!
ياد سخنانت مى افتم!
ياد پيگيرى هاى #صحن مطهر حضرت #زهرا ع واينكه نمي دانم در افتتاح اين پروژه من هستم؟؟😭
سخن گفتنت با دوستان را كه همچون نجوا ومهربانانه بود ، هيچگاه از ياد نمى برم.
#پژواك صدايت هنوز در گوشم ، طنين انداز است!
تواضعت را در ميان #ملت ودوستان از اقشار گوناگون از ياد نمى برم!
شخصيتت به گونه اى بود كه كس باور نداشت كه تو آن #شير غرًان در برابر دشمن وداعشيان هستى!
نامت لرزه بر اندام #دشمن ونه! يك لشكر مى انداخت!
در حاليكه در ميان مردم ، #سنگ _صبور آنان بوده وبا دست بوسيدنهايت! دست به سر وصورت كشيدن محرومان، #سيل زدگان وجز اينها ، مهر ومحبت خاصى را در قلب همه انسانها ، مى كاشتى!
تو سردار!
#پرچم محبت ودوستى وبرادرى يك مسلمان ، پرچم متحرك جمهورى اسلامى ايران ، در همه جا بودى!
حضورت در هر پهنه! در سنگر #دفاع وجنگ! در سنگر كمك به نيازمندان!
در سنگر هم وطنانت ! در سنگر ارتباط با ديگر مسلمانان وغير مسلمانان، وجز اينها ، همه وهمه ، افتخار #ايران وجمهورى اسلامى بشمار مى آمدى!
شهادتت را كه لحظه به لحظه ، پذيرفته بودى وتو به دنبال او شتاب داشتى !
با سخنانت، وانديشه هايت!
وكردارها وتلاش هايت را اين ملًت بزرگ ، هيچگاه از #ذهن وياد خود فراموش نخواهد كرد!
تو در ذهن هر ايرانى ونيز هر آزاده اى از جهانيان ، ماندگار باقى خواهى ماند!
من مانده ام و
فداكاريهايت!
سلام ودرود بر تو باد !
در جاى جاى اعتاب مقدسه ! نشانها واثرهاى ماندگارت ، دلخوشى من است!
😭😭
يادت گرامى باد
_________
@drhadiansarii
#سنگ آبه مسجدناسکدین #بروجردکه سه بیت از ترکیب بندشعرمشهورمحتشم کاشانی برگرداگردآن حکاکی شده است ازآن جمله :
نگرفته دست دهرگلابی به غیر اشک زان گل که شکفته شدبه بستان کربلاازآب هم مضایقه کردندکوفیان خوش داشتندحرمت میهمان کربلا بودنددیووددهمه سیراب و می مکندخاتم زقحط آب سلیمان کربلادانشنامه لرستان
…………………………………
@drhadiansarii
نگرفته دست دهرگلابی به غیر اشک زان گل که شکفته شدبه بستان کربلاازآب هم مضایقه کردندکوفیان خوش داشتندحرمت میهمان کربلا بودنددیووددهمه سیراب و می مکندخاتم زقحط آب سلیمان کربلادانشنامه لرستان
…………………………………
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین #سنگ مزار حضرت علی بن موسیالرضا در سده ششم قمری ساخته شد و از جنس #مرمر است. ابعاد این سنگ مزار به طول ۴۰ و عرض ۳۰ سانتیمتر بوده و به دلیل قدمتی که دارد، بسیار با ارزش است. جالب است بدانید تاریخ ولادت و شهادت هشتمین اختر تابناک #امامت با خط #کوفی بر روی این سنگ حک شده و هماکنون در موزه حرم از آن نگهداری میشود.
دومین سنگ مزار امام #رضا (ع) از جنس سنگ سفید مرمر آهکی بوده و ابعاد آن ۶۰ در ۴۰ سانتی متر است. این سنگ هماکنون بر روی مزار موجود در #سرداب قرار گرفته است.
سومین سنگ مزار امام هشتم شیعیان هم دارای ابعادی به طول ۲٫۲۰ و عرض ۱٫۱۰ بوده که در طبقه همکف #حرم وجود دارد. رنگ این سنگ مزار، #سبز چمنی بوده و آن را همزمان با نصب #ضریح پنجم حضرت در سال ۱۳۷۹ در حرم قرار دادند.
_______________
@drhadiansarii
دومین سنگ مزار امام #رضا (ع) از جنس سنگ سفید مرمر آهکی بوده و ابعاد آن ۶۰ در ۴۰ سانتی متر است. این سنگ هماکنون بر روی مزار موجود در #سرداب قرار گرفته است.
سومین سنگ مزار امام هشتم شیعیان هم دارای ابعادی به طول ۲٫۲۰ و عرض ۱٫۱۰ بوده که در طبقه همکف #حرم وجود دارد. رنگ این سنگ مزار، #سبز چمنی بوده و آن را همزمان با نصب #ضریح پنجم حضرت در سال ۱۳۷۹ در حرم قرار دادند.
_______________
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
سقاخانه اسماعيل طلا در #مشهد
سقاخانه اسمال طلا یا اسماعیل طلا در صحن انقلاب یا عتیق حرم امام #رضا رو به روی پنجره فولاد واقع شده است. زائران قدیمی حرم رضوی احتمالا کاسههای برنجی که به رنگ #طلا زیر شیر آب سقاخانه آویزان بوده، را به یاد دارند. این سقاخانه تاریخچهای طولانی دارد و یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران محسوب میگردد. سنگ بنای سقاخانه را #نادرشاه افشار گذاشته است.
سقاخانه اسمالطلا یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران به حساب میآید. گفته میشود سنگ بنای این سقاخانه توسط نادرشاه افشار گذاشته شده است. اما بنای فعلی توسط یکی از سرداران فتحعلی شاه قاجار ایجاد گردیده است.
نادر شاه افشار در جنگ هرات سنگی یک پارچه به غنیمت آورد. در برخی کتب تاریخی آمده که نادرشاه جایزهای برای فردی که بتواند این سنگ را بدون آسیب رساندن طی 12 روز به مشهد برساند، تعیین کرد. فردی مسئولیت آن را پذیرفت و با خود فکر کرد شاید اگر سنگ را زودتر برساند، جایزهای ویژه دریافت خواهم کرد و طی 8 روز سنگ را به مشهد رساند.
البته نادرشاه به دلیل نافرمانی چشمهای او را کور کرد زیرا اعتقاد داشت او 12 روز را به نیتی خاص اعلام کرده بود. در هر صورت سنگ در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط #صحن عتیق عبور میکرده نصب شد، تا آب در آن ذخیره شده و مردم بتوانند برای رفع تشنگی از آن استفاده کنند. این وضعیت تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت.
در زمان فتحعلی شاه قاجار، هدایایی از دربار هندوستان که زیر نظر #انگلستان بود برای شاه ارسال شد. پیش از باز کردن هدایا، سردار شاه اسماعیل خان به محتویات هدیه مشکوک شد و از شاه درخواست کرد که بسته در فضای بسته باز نشود و آن را به خارج از شهر ببرند و توسط چند خدمه باز شود. شاه نیز با درخواست وی موافقت کرد و بسته در خارج از شهر منفجر شد.
شاه که جان سالم به در برده بود، به پاس این خدمت اسماعیل خان، مقدار زیادی طلا به وی اهدا کرد. اسماعیل خان با دریافت این طلاها به «زرریز خان» مشهور شد. وی نیز دستور دارد با طلاهای دریافتی بر روی #سنگ نادری، سقاخانهای با پوشش طلا بسازند و آن سنگ هراتی نیز منبع آب سقاخانه باشد. از آن به بعد بود که سقاخانه به نام اسمال طلا مشهور شد.
تا سالها منبع #آب سقاخانه اسمال طلا از چشمهای به نام چشمه گیلاس که در فاصله 48 کیلومتری مشهد امروزی بود، تامین میشد. در گذشته در اطراف سقاخانه 4 باغچه قرار داشت و جوی انتقال آب از میان آنها میگذشت اما در سال 1330 برای ایجاد وضوخانهها در مکان باغچههای قدیمی، چهار حوض جدید ساخته شد.و چاهی برای این موضوع در محوطه موزه احداث شد.
بعدها با لولهکشی از این چاه و نصب شیرها، حوضهای سقاخانه همیشه پر آب بودند. البته بعد از آن نیز یک بار در سال 1345 شمسی سقاخانه مرمت شد. امروزه حوضها از اطراف سقاخانه حذف شدهاند و در سال 1390 شیرهای سقاخانه تغییر کردند (دارای چشم الکترونیکی شدند) و کاسههای طلایی برنجی نیز به علت شرایط بهداشتی جایشان را به لیوانهای یکبار مصرف دادند.
سقاخانهها که امروزه تنها نام و نشانی از آنها باقی مانده، جزو میراث تاریخی ایران محسوب میشوند. یکی از قدیمیترین سقاخانهها که هنوز فعال است، سقاخانه اسمال طلا در حرم رضوی مشهد میباشد که علاوه بر تاریخچه طولانی، داستانها و روایتهای بسیاری برای آن در میان مردم گفته شده است.
سقاخانه اسمال طلا یا اسماعیل طلا در صحن انقلاب یا عتیق حرم امام #رضا رو به روی پنجره فولاد واقع شده است. زائران قدیمی حرم رضوی احتمالا کاسههای برنجی که به رنگ #طلا زیر شیر آب سقاخانه آویزان بوده، را به یاد دارند. این سقاخانه تاریخچهای طولانی دارد و یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران محسوب میگردد. سنگ بنای سقاخانه را #نادرشاه افشار گذاشته است.
سقاخانه اسمالطلا یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران به حساب میآید. گفته میشود سنگ بنای این سقاخانه توسط نادرشاه افشار گذاشته شده است. اما بنای فعلی توسط یکی از سرداران فتحعلی شاه قاجار ایجاد گردیده است.
نادر شاه افشار در جنگ هرات سنگی یک پارچه به غنیمت آورد. در برخی کتب تاریخی آمده که نادرشاه جایزهای برای فردی که بتواند این سنگ را بدون آسیب رساندن طی 12 روز به مشهد برساند، تعیین کرد. فردی مسئولیت آن را پذیرفت و با خود فکر کرد شاید اگر سنگ را زودتر برساند، جایزهای ویژه دریافت خواهم کرد و طی 8 روز سنگ را به مشهد رساند.
البته نادرشاه به دلیل نافرمانی چشمهای او را کور کرد زیرا اعتقاد داشت او 12 روز را به نیتی خاص اعلام کرده بود. در هر صورت سنگ در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط #صحن عتیق عبور میکرده نصب شد، تا آب در آن ذخیره شده و مردم بتوانند برای رفع تشنگی از آن استفاده کنند. این وضعیت تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت.
در زمان فتحعلی شاه قاجار، هدایایی از دربار هندوستان که زیر نظر #انگلستان بود برای شاه ارسال شد. پیش از باز کردن هدایا، سردار شاه اسماعیل خان به محتویات هدیه مشکوک شد و از شاه درخواست کرد که بسته در فضای بسته باز نشود و آن را به خارج از شهر ببرند و توسط چند خدمه باز شود. شاه نیز با درخواست وی موافقت کرد و بسته در خارج از شهر منفجر شد.
شاه که جان سالم به در برده بود، به پاس این خدمت اسماعیل خان، مقدار زیادی طلا به وی اهدا کرد. اسماعیل خان با دریافت این طلاها به «زرریز خان» مشهور شد. وی نیز دستور دارد با طلاهای دریافتی بر روی #سنگ نادری، سقاخانهای با پوشش طلا بسازند و آن سنگ هراتی نیز منبع آب سقاخانه باشد. از آن به بعد بود که سقاخانه به نام اسمال طلا مشهور شد.
تا سالها منبع #آب سقاخانه اسمال طلا از چشمهای به نام چشمه گیلاس که در فاصله 48 کیلومتری مشهد امروزی بود، تامین میشد. در گذشته در اطراف سقاخانه 4 باغچه قرار داشت و جوی انتقال آب از میان آنها میگذشت اما در سال 1330 برای ایجاد وضوخانهها در مکان باغچههای قدیمی، چهار حوض جدید ساخته شد.و چاهی برای این موضوع در محوطه موزه احداث شد.
بعدها با لولهکشی از این چاه و نصب شیرها، حوضهای سقاخانه همیشه پر آب بودند. البته بعد از آن نیز یک بار در سال 1345 شمسی سقاخانه مرمت شد. امروزه حوضها از اطراف سقاخانه حذف شدهاند و در سال 1390 شیرهای سقاخانه تغییر کردند (دارای چشم الکترونیکی شدند) و کاسههای طلایی برنجی نیز به علت شرایط بهداشتی جایشان را به لیوانهای یکبار مصرف دادند.
سقاخانهها که امروزه تنها نام و نشانی از آنها باقی مانده، جزو میراث تاریخی ایران محسوب میشوند. یکی از قدیمیترین سقاخانهها که هنوز فعال است، سقاخانه اسمال طلا در حرم رضوی مشهد میباشد که علاوه بر تاریخچه طولانی، داستانها و روایتهای بسیاری برای آن در میان مردم گفته شده است.
Forwarded from Hadi Ansari
تجديد بناى #مسجد #النبى وبوجود آوردن كتيبه هاى زيباى نام امامان دوازده گانه به همراه #عباس عموى پيامبر ص و...
در سال ١٢٦٥ هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به سلطان عبدالمجيد عثمانى نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناى #مسجدالنّبى مي گذرد و آنچه از زمان قايتباى و #سلاطين عثمانى صورت پذیرفته، رو به فرسودگى نهاده و بناى مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
سلطان عبدالمجيد عثمانى مصمّم به نوسازى مسجد گرديد و گروهى از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناى مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگرى جلوه گرى مى كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف صشهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناى مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسى وضع بناى مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتى حاصل شود; ولى مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاى سنگى دقيقاً در مكان ستون هايى است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّى كردند. عمل آنان از نظر حقير ، كارى بسيار پسنديده و اصولى بوده است; زيرا اگر جاى ستون ها تغيير مي كرد ، تمامى منابع تاريخى و احاديث موجود در وصف جنبه هاى دينى ـ تاريخى بناى مسجد رسول الله ص ، از ابتدا تا قرون بعدى، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مى گرديد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مى نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضى در حدود ٤يا ٥ ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامى يا شمالى بناى مسجدالنّبى و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوى مهدى عبّاسى صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبى تحقّق پذيرفت، ١٢٩٣ مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به ١٠٣٠٣ مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناى حجره مباركه و محراب نبوى ، عثمانى ، سليمانى ، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسى گنبدهاى كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثمانى ، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاى كوچك را با لوح هاى آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمى كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسى ترى برافراشته شد. تمامي سطوح داخلى گنبدها را به انواع نقش هاى رنگارنگ و روغنى ، نقّاشى كردند و به خطّ زيباى اسلامبولى ، آيات قرآنى را بر سطح آنها خطّاطى نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندى خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولى كاشى كارى كردند.
ابواب قديمى مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معمارى عثمانى ، منقّش و گچ كارى شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّارى نمودند و آن ها را به جاى درهاى قديمى نصب و با نوشته هاى منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اى در قسمت شمال غربى مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاى مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثمانى پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتى بسيارى را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاى نقره اى ، #شمعدان هاى زرّين، پرده هاى زربافت و فرش هاى خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسى از سال ١٢٦٥ هـ . ق. تا سال ١٢٧٧ هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناى توسعه شمالى مسجد كه در توسعه سعودى ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثمانى به جاى مانده است.
بعدها در سال١٣٣٦ هـ . ق. فخرى پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاى حيات خلافت عثمانى كه در طول جنگ جهانى اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاى سليمانى و نبوى و چاه موجود در صحن مسجدالنّبى را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثمانى ها نيز در حجاز بسته شد.
در سال ١٢٦٥ هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به سلطان عبدالمجيد عثمانى نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناى #مسجدالنّبى مي گذرد و آنچه از زمان قايتباى و #سلاطين عثمانى صورت پذیرفته، رو به فرسودگى نهاده و بناى مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
سلطان عبدالمجيد عثمانى مصمّم به نوسازى مسجد گرديد و گروهى از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناى مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگرى جلوه گرى مى كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف صشهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناى مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسى وضع بناى مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتى حاصل شود; ولى مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاى سنگى دقيقاً در مكان ستون هايى است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّى كردند. عمل آنان از نظر حقير ، كارى بسيار پسنديده و اصولى بوده است; زيرا اگر جاى ستون ها تغيير مي كرد ، تمامى منابع تاريخى و احاديث موجود در وصف جنبه هاى دينى ـ تاريخى بناى مسجد رسول الله ص ، از ابتدا تا قرون بعدى، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مى گرديد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مى نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضى در حدود ٤يا ٥ ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامى يا شمالى بناى مسجدالنّبى و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوى مهدى عبّاسى صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبى تحقّق پذيرفت، ١٢٩٣ مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به ١٠٣٠٣ مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناى حجره مباركه و محراب نبوى ، عثمانى ، سليمانى ، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسى گنبدهاى كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثمانى ، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاى كوچك را با لوح هاى آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمى كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسى ترى برافراشته شد. تمامي سطوح داخلى گنبدها را به انواع نقش هاى رنگارنگ و روغنى ، نقّاشى كردند و به خطّ زيباى اسلامبولى ، آيات قرآنى را بر سطح آنها خطّاطى نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندى خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولى كاشى كارى كردند.
ابواب قديمى مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معمارى عثمانى ، منقّش و گچ كارى شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّارى نمودند و آن ها را به جاى درهاى قديمى نصب و با نوشته هاى منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اى در قسمت شمال غربى مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاى مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثمانى پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتى بسيارى را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاى نقره اى ، #شمعدان هاى زرّين، پرده هاى زربافت و فرش هاى خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسى از سال ١٢٦٥ هـ . ق. تا سال ١٢٧٧ هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناى توسعه شمالى مسجد كه در توسعه سعودى ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثمانى به جاى مانده است.
بعدها در سال١٣٣٦ هـ . ق. فخرى پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاى حيات خلافت عثمانى كه در طول جنگ جهانى اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاى سليمانى و نبوى و چاه موجود در صحن مسجدالنّبى را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثمانى ها نيز در حجاز بسته شد.
Forwarded from Hadi Ansari
سقاخانه اسماعيل طلا در #مشهد
سقاخانه اسمال طلا یا اسماعیل طلا در صحن انقلاب یا عتیق حرم امام #رضا رو به روی پنجره فولاد واقع شده است. زائران قدیمی حرم رضوی احتمالا کاسههای برنجی که به رنگ #طلا زیر شیر آب سقاخانه آویزان بوده، را به یاد دارند. این سقاخانه تاریخچهای طولانی دارد و یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران محسوب میگردد. سنگ بنای سقاخانه را #نادرشاه افشار گذاشته است.
سقاخانه اسمالطلا یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران به حساب میآید. گفته میشود سنگ بنای این سقاخانه توسط نادرشاه افشار گذاشته شده است. اما بنای فعلی توسط یکی از سرداران فتحعلی شاه قاجار ایجاد گردیده است.
نادر شاه افشار در جنگ هرات سنگی یک پارچه به غنیمت آورد. در برخی کتب تاریخی آمده که نادرشاه جایزهای برای فردی که بتواند این سنگ را بدون آسیب رساندن طی 12 روز به مشهد برساند، تعیین کرد. فردی مسئولیت آن را پذیرفت و با خود فکر کرد شاید اگر سنگ را زودتر برساند، جایزهای ویژه دریافت خواهم کرد و طی 8 روز سنگ را به مشهد رساند.
البته نادرشاه به دلیل نافرمانی چشمهای او را کور کرد زیرا اعتقاد داشت او 12 روز را به نیتی خاص اعلام کرده بود. در هر صورت سنگ در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط #صحن عتیق عبور میکرده نصب شد، تا آب در آن ذخیره شده و مردم بتوانند برای رفع تشنگی از آن استفاده کنند. این وضعیت تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت.
در زمان فتحعلی شاه قاجار، هدایایی از دربار هندوستان که زیر نظر #انگلستان بود برای شاه ارسال شد. پیش از باز کردن هدایا، سردار شاه اسماعیل خان به محتویات هدیه مشکوک شد و از شاه درخواست کرد که بسته در فضای بسته باز نشود و آن را به خارج از شهر ببرند و توسط چند خدمه باز شود. شاه نیز با درخواست وی موافقت کرد و بسته در خارج از شهر منفجر شد.
شاه که جان سالم به در برده بود، به پاس این خدمت اسماعیل خان، مقدار زیادی طلا به وی اهدا کرد. اسماعیل خان با دریافت این طلاها به «زرریز خان» مشهور شد. وی نیز دستور دارد با طلاهای دریافتی بر روی #سنگ نادری، سقاخانهای با پوشش طلا بسازند و آن سنگ هراتی نیز منبع آب سقاخانه باشد. از آن به بعد بود که سقاخانه به نام اسمال طلا مشهور شد.
تا سالها منبع #آب سقاخانه اسمال طلا از چشمهای به نام چشمه گیلاس که در فاصله 48 کیلومتری مشهد امروزی بود، تامین میشد. در گذشته در اطراف سقاخانه 4 باغچه قرار داشت و جوی انتقال آب از میان آنها میگذشت اما در سال 1330 برای ایجاد وضوخانهها در مکان باغچههای قدیمی، چهار حوض جدید ساخته شد.و چاهی برای این موضوع در محوطه موزه احداث شد.
بعدها با لولهکشی از این چاه و نصب شیرها، حوضهای سقاخانه همیشه پر آب بودند. البته بعد از آن نیز یک بار در سال 1345 شمسی سقاخانه مرمت شد. امروزه حوضها از اطراف سقاخانه حذف شدهاند و در سال 1390 شیرهای سقاخانه تغییر کردند (دارای چشم الکترونیکی شدند) و کاسههای طلایی برنجی نیز به علت شرایط بهداشتی جایشان را به لیوانهای یکبار مصرف دادند.
سقاخانهها که امروزه تنها نام و نشانی از آنها باقی مانده، جزو میراث تاریخی ایران محسوب میشوند. یکی از قدیمیترین سقاخانهها که هنوز فعال است، سقاخانه اسمال طلا در حرم رضوی مشهد میباشد که علاوه بر تاریخچه طولانی، داستانها و روایتهای بسیاری برای آن در میان مردم گفته شده است.
وقايع اتفاقيه
سقاخانه اسمال طلا یا اسماعیل طلا در صحن انقلاب یا عتیق حرم امام #رضا رو به روی پنجره فولاد واقع شده است. زائران قدیمی حرم رضوی احتمالا کاسههای برنجی که به رنگ #طلا زیر شیر آب سقاخانه آویزان بوده، را به یاد دارند. این سقاخانه تاریخچهای طولانی دارد و یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران محسوب میگردد. سنگ بنای سقاخانه را #نادرشاه افشار گذاشته است.
سقاخانه اسمالطلا یکی از قدیمیترین سقاخانههای ایران به حساب میآید. گفته میشود سنگ بنای این سقاخانه توسط نادرشاه افشار گذاشته شده است. اما بنای فعلی توسط یکی از سرداران فتحعلی شاه قاجار ایجاد گردیده است.
نادر شاه افشار در جنگ هرات سنگی یک پارچه به غنیمت آورد. در برخی کتب تاریخی آمده که نادرشاه جایزهای برای فردی که بتواند این سنگ را بدون آسیب رساندن طی 12 روز به مشهد برساند، تعیین کرد. فردی مسئولیت آن را پذیرفت و با خود فکر کرد شاید اگر سنگ را زودتر برساند، جایزهای ویژه دریافت خواهم کرد و طی 8 روز سنگ را به مشهد رساند.
البته نادرشاه به دلیل نافرمانی چشمهای او را کور کرد زیرا اعتقاد داشت او 12 روز را به نیتی خاص اعلام کرده بود. در هر صورت سنگ در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط #صحن عتیق عبور میکرده نصب شد، تا آب در آن ذخیره شده و مردم بتوانند برای رفع تشنگی از آن استفاده کنند. این وضعیت تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت.
در زمان فتحعلی شاه قاجار، هدایایی از دربار هندوستان که زیر نظر #انگلستان بود برای شاه ارسال شد. پیش از باز کردن هدایا، سردار شاه اسماعیل خان به محتویات هدیه مشکوک شد و از شاه درخواست کرد که بسته در فضای بسته باز نشود و آن را به خارج از شهر ببرند و توسط چند خدمه باز شود. شاه نیز با درخواست وی موافقت کرد و بسته در خارج از شهر منفجر شد.
شاه که جان سالم به در برده بود، به پاس این خدمت اسماعیل خان، مقدار زیادی طلا به وی اهدا کرد. اسماعیل خان با دریافت این طلاها به «زرریز خان» مشهور شد. وی نیز دستور دارد با طلاهای دریافتی بر روی #سنگ نادری، سقاخانهای با پوشش طلا بسازند و آن سنگ هراتی نیز منبع آب سقاخانه باشد. از آن به بعد بود که سقاخانه به نام اسمال طلا مشهور شد.
تا سالها منبع #آب سقاخانه اسمال طلا از چشمهای به نام چشمه گیلاس که در فاصله 48 کیلومتری مشهد امروزی بود، تامین میشد. در گذشته در اطراف سقاخانه 4 باغچه قرار داشت و جوی انتقال آب از میان آنها میگذشت اما در سال 1330 برای ایجاد وضوخانهها در مکان باغچههای قدیمی، چهار حوض جدید ساخته شد.و چاهی برای این موضوع در محوطه موزه احداث شد.
بعدها با لولهکشی از این چاه و نصب شیرها، حوضهای سقاخانه همیشه پر آب بودند. البته بعد از آن نیز یک بار در سال 1345 شمسی سقاخانه مرمت شد. امروزه حوضها از اطراف سقاخانه حذف شدهاند و در سال 1390 شیرهای سقاخانه تغییر کردند (دارای چشم الکترونیکی شدند) و کاسههای طلایی برنجی نیز به علت شرایط بهداشتی جایشان را به لیوانهای یکبار مصرف دادند.
سقاخانهها که امروزه تنها نام و نشانی از آنها باقی مانده، جزو میراث تاریخی ایران محسوب میشوند. یکی از قدیمیترین سقاخانهها که هنوز فعال است، سقاخانه اسمال طلا در حرم رضوی مشهد میباشد که علاوه بر تاریخچه طولانی، داستانها و روایتهای بسیاری برای آن در میان مردم گفته شده است.
وقايع اتفاقيه