دكتر هادى انصارى
1.29K subscribers
9.3K photos
2.16K videos
47 files
1.88K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram

#آیت الله #وحید _خراسانی در دیدار مبلغان اعزامی به ماه #محرم:🔻

🔸 یک عده #عوام پیدا می شوند [و می گویند] این #عزاداری ها افراط است. این قدر #شعور ندارند، هر چه بشود برای او، تفریط است. #عقل نیست. #سیدالشهدا شناخته نشد.
🔸 کاری کنید که در این سفر هر جا هستید، عمرتان را در سه جمله صرف کنید. اول: #تبلیغ احکام، مسایل #حلال و #حرام و #نماز؛ دوم: اصول #عقاید؛ سوم: #تهذیب _اخلاق. مستند هم #قرآن و #روایات باشد. مواعظ بحار را ببینید.
🔸 #خاتم النبیین شب #معراج رفت تا آنجا، از آنجا به ملأ اعلا، رسید بهدَنَا فَتَدَلَّى”. وقتی واصل شد به “قاب قوسین”، دو کلمه آنجا دید. کلمه اول: ان #الحسین #مصباح الهدی . کلمه دوم: و #سفینه النجاه . شرح این دو کلمه دو کتاب لازم است. جمله اولی: جنبه علمی، مصباح الهدی. چراغ هدایت سربریده اوست. این حیث عمل: سفینه النجاه. کشتی نجات همه درماندگان #محشر، وجود مقدس اوست. این #حدیث صحیح السند است.
🔸 روز #قیامت که می شود... از هودج #صدیقه کبری بیرون می آید. جمیع عرش می ایستند. ختم #محشر اینجاست. ناگهان یک #پیراهن کهنه غرقه به #خون بیرون می آورد، روی سرش می اندازد. #جبرییل نازل می شود، می گوید: خدا به تو سلام می رساند. هر چه می خواهی بخواه، رد شدنی نیست. آنجاست که می گوید: یا رب #شیعتی. ختم محشر پیراهن کهنه غرقه به خون اوست.
🔸 ابوحمزه #ثمالی از #حواریین امام چهارم است، گفت: در زمان حکومت آل مروان رفتم به زیارت قبر سیدالشهداء؛[از ترس عمال بنی مروان] شبها می رفتم، روزها استراحت می کردم. رسیدم به #حائر. خواستم مشرف بشوم. یکی جلو آمد گفت: امشب این حرم #قرق است. بار دوم رفتم، ظاهر شد گفت: امشب این #حرم قُرق است. بار سوم. پرسیدم: من گرفتار #آل _مروان هستم. گفت ما مأموریم، امشب این حرم خاص #کلیم الله #موسی بن عمران است. موسی حاجتی از خدا داشته، مدتهاست درخواست کرده. امشب به #موسی رخصت داده، بیاید در کنار این #قبر.

---------------
@drhadiansarii
Forwarded from t. rabbani
◼️ مقدّس نمایی که امام سجاد علیه السلام را تحویل دشمن داد!
#عوام_شناسی #درس_تاریخ

▪️امام سجاد علیه السلام فرمود: (بعد از شهادت سید الشهداء علیه السلام) مردی من را پنهان کرد و مرا اکرام داشت و پناه داد، و در هر رفت و آمدی پیوسته گریه می کرد؛ تا جایی که با خود گفتم: اگر قرار باشد احدی از مردم وفادار باشد همین است!
تا اینکه منادی ندا داد: «هر کس علی بن حسین (علیهما السلام) را پیدا کرده بیاورد، که برای او سیصد درهم جایزه قرار دادیم».
پس همان مرد بر من وارد شد و همانطور که گریه می کرد دستم را به گردنم بست! و می گفت: «می ترسم»! و مرا دست بسته تحویلشان داد و در حالی که نگاه می کردم سيصد درهم را گرفت!
(طبقات ابن سعد، منتشر شده در مجله تراثنا، ش 10)

🤚قبل از اینکه آن دین فروش را به ملامت گیریم، در مورد خودمان فکر کنیم!چقدر به خاطر ترس و جوزدگی و... از حدود دین دست شسته ایم؟

👈میگویند:
بیش از دو سوم مردم، دنیاپرستند


@Hawzeh_notes