تجديد بناى #مسجد #النبى وبوجود آوردن كتيبه هاى زيباى نام امامان دوازده گانه به همراه #عباس عموى پيامبر ص و...
در سال 1265 هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به عبدالمجيد عثماني نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناي #مسجدالنّبي مي گذرد و آنچه از زمان قايتباي و #سلاطين عثماني صورت پذیرفته، رو به فرسودگي نهاده و بناي مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
عبدالمجيد عثماني مصمّم به نوسازي مسجد گرديد و گروهي از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناي مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگري جلوه گري مي كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف شهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناي مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسي وضع بناي مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتي حاصل شود; ولي مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاي سنگي دقيقاً در مكان ستون هايي است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّي كردند. عمل آنان از نظر حقير كاري بسيار پسنديده و اصولي بوده است; زيرا اگر جاي ستون ها تغيير مي كرد. تمامي منابع تاريخي و احاديث موجود در وصف جنبه هاي ديني ـ تاريخي بناي مسجد رسول اسلام، از ابتدا تا قرون بعدي، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مي شد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مي نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضي در حدود 4 يا 5 ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامي يا شمالي بناي مسجدالنّبي و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوي مهدي عبّاسي صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبي تحقّق پذيرفت، 1293 مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به 10303 مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناي حجره مباركه و محراب نبوي، عثماني، سليماني، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسي گنبدهاي كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثماني، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاي كوچك را با لوح هاي آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمي كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسي تري برافراشته شد. تمامي سطوح داخلي گنبدها را به انواع نقش هاي رنگارنگ و روغني، نقّاشي كردند و به خطّ زيباي اسلامبولي، آيات قرآني را بر سطح آنها خطّاطي نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندي خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولي كاشي كاري كردند.
ابواب قديمي مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معماري عثماني، منقّش و گچ كاري شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّاري نمودند و آن ها را به جاي درهاي قديمي نصب و با نوشته هاي منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اي در قسمت شمال غربي مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاي مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثماني پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتي بسياري را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاي نقره اي، #شمعدان هاي زرّين، پرده هاي زربافت و فرش هاي خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسي از سال 1265 هـ . ق. تا سال 1277 هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناي توسعه شمالي مسجد كه در توسعه سعودي ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثماني به جاي مانده است.
بعدها در سال1336 هـ . ق. فخري پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاي حيات خلافت عثماني كه در طول جنگ جهاني اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاي سليماني و نبوي و چاه موجود در صحن مسجدالنّبي را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثماني ها نيز در حجاز بسته شد.
آنچه كه در اين راستا بايد به عرض برسانم ، ودر گزارشى كه كمى از آن بعيد العهد هستم ، مهندسى از آستانه در ميان مهندسان اعزامف به مدينه وجود داشته است ك
در سال 1265 هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به عبدالمجيد عثماني نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناي #مسجدالنّبي مي گذرد و آنچه از زمان قايتباي و #سلاطين عثماني صورت پذیرفته، رو به فرسودگي نهاده و بناي مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
عبدالمجيد عثماني مصمّم به نوسازي مسجد گرديد و گروهي از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناي مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگري جلوه گري مي كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف شهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناي مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسي وضع بناي مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتي حاصل شود; ولي مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاي سنگي دقيقاً در مكان ستون هايي است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّي كردند. عمل آنان از نظر حقير كاري بسيار پسنديده و اصولي بوده است; زيرا اگر جاي ستون ها تغيير مي كرد. تمامي منابع تاريخي و احاديث موجود در وصف جنبه هاي ديني ـ تاريخي بناي مسجد رسول اسلام، از ابتدا تا قرون بعدي، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مي شد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مي نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضي در حدود 4 يا 5 ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامي يا شمالي بناي مسجدالنّبي و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوي مهدي عبّاسي صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبي تحقّق پذيرفت، 1293 مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به 10303 مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناي حجره مباركه و محراب نبوي، عثماني، سليماني، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسي گنبدهاي كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثماني، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاي كوچك را با لوح هاي آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمي كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسي تري برافراشته شد. تمامي سطوح داخلي گنبدها را به انواع نقش هاي رنگارنگ و روغني، نقّاشي كردند و به خطّ زيباي اسلامبولي، آيات قرآني را بر سطح آنها خطّاطي نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندي خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولي كاشي كاري كردند.
ابواب قديمي مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معماري عثماني، منقّش و گچ كاري شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّاري نمودند و آن ها را به جاي درهاي قديمي نصب و با نوشته هاي منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اي در قسمت شمال غربي مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاي مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثماني پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتي بسياري را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاي نقره اي، #شمعدان هاي زرّين، پرده هاي زربافت و فرش هاي خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسي از سال 1265 هـ . ق. تا سال 1277 هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناي توسعه شمالي مسجد كه در توسعه سعودي ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثماني به جاي مانده است.
بعدها در سال1336 هـ . ق. فخري پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاي حيات خلافت عثماني كه در طول جنگ جهاني اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاي سليماني و نبوي و چاه موجود در صحن مسجدالنّبي را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثماني ها نيز در حجاز بسته شد.
آنچه كه در اين راستا بايد به عرض برسانم ، ودر گزارشى كه كمى از آن بعيد العهد هستم ، مهندسى از آستانه در ميان مهندسان اعزامف به مدينه وجود داشته است ك
حضور در مراسم دوسالانه #جايزه #دعبل 🔹
ديروز بنابر دعوت برادرم جناب حجة الاسلام #زائري ، برلى نخستين بار در مراسمى كه با حضور شخصيتهاى #علمى و#حوزوى وپير #خادمان اباعبدالله الحسين ع همچون جناب #سازگار وجناي مهدى #آصفى ونيز برخى از #هنرمندان _عاشورايي وجزاينها تشكيل گرديده بود ، به عنوان #ميهمان شرف ويا ويژه دعوت شدم.
اين مراسم در مجموعه فرهنگى سرچشمه كه به بيانى ديگر همان مركز حزب جمهورى ومكان شهادت مرحوم آية الله #بهشتى ويارانش بود ، در سالنى بسيار مرتب وبا برنامه هاى زيبا وحسينى وت#عزيه خوانى تشكيل شد ودر پس آن از تعدادى از ميهمانان واز آن جمله از حقير درخواست گرديد كه به جايگاه رفته وجوائز #بنياد دعبل را به برندگان كتاب #عاشورا كه ٢٢ نفر بودند ، اعطاء نماييم.
بنده نويسنده كتاب #شعار يا عار را نمى شناختم ونام اين كتاب را نيز نشنيده بودم ليك باعنوان كردن نام آن از سوى مجرى ، به انديشه فرو رفتم كه شعار يا عار ، باهم سنخيت ندارد. تصورم را بر اين نهادم كه ايشان بدون ترديد در كتاب خود از شعار #حسينى دفاع كرده و#عار را بر تمسخر كنندگان شعار حسينى تطبيق كرده است.
هنگام دادن جايزه هم كمى بيشتر با وى سخن گفته ووى را تشويق نمودم!!! غافل از اينكه چه كسى را تشويق كرده ام. البته فرم لباس پوشيدن او نيز برايم تأمل انگيز بود.
پس از پايين آمدن ، عزيزى از روحانيون #قم در كنارم بود كه گفت شما اين شخص را شناختيد ؟؟وسپس در باره ديدگاههاى او وانتقاد شديد ويا بهتر بگويم حمله به رموز شيعه در باره شعارهاى حسينى را برايم بازگو نمود.
از ناراحتى نمى توانستم آرام بگيرم با پايان مجلس به سوى اين شيخ رفته وگفتم اگر آنچه كه در باره نوشته هاى شما شنيدم ، صحيح باشد از پيشگاه حضرت پوزش خواسته وبايد بر روى جايگاه بروم وجايزه را از شما پس گرفته ويا مانع شوم ويا توسط ديگرى به شما داده شود. من وشما وگاه حتى بزرگان ورموز شيعه به خود اجازه نمى دهند كه شعار حسينى را عار پنداريم !!!
#شيخ در صدد پاسخ بر آمده وگفت كتاب را تقديمتان مى كنم وسپس به سخن مى نشينيم.
گفتم : مرحبا مى خوانم ليك بدان در باره عشق به حسين وعزادارى وشعار حسينى ، گاه #عقل هم به حساب نمى آيد.
در جايي كه ولى نعمتمان حضرت ولى عصر خود در زيارت ناحيه مى فرمايند كه به جاى #اشك ، #خون مى گريم و...
بدين ترتيب در حالى كه تامل داشتم كه آيا با حضورم ، وظيفه انجام داده ام يا خلاف آن را ،
از اين مكان رو به سوى خانه نهادم.
السلام عليك يا اباعبد الله
زاد الله شرفك يا سيدي
والسلام
--------------------
@drhadiansarii
ديروز بنابر دعوت برادرم جناب حجة الاسلام #زائري ، برلى نخستين بار در مراسمى كه با حضور شخصيتهاى #علمى و#حوزوى وپير #خادمان اباعبدالله الحسين ع همچون جناب #سازگار وجناي مهدى #آصفى ونيز برخى از #هنرمندان _عاشورايي وجزاينها تشكيل گرديده بود ، به عنوان #ميهمان شرف ويا ويژه دعوت شدم.
اين مراسم در مجموعه فرهنگى سرچشمه كه به بيانى ديگر همان مركز حزب جمهورى ومكان شهادت مرحوم آية الله #بهشتى ويارانش بود ، در سالنى بسيار مرتب وبا برنامه هاى زيبا وحسينى وت#عزيه خوانى تشكيل شد ودر پس آن از تعدادى از ميهمانان واز آن جمله از حقير درخواست گرديد كه به جايگاه رفته وجوائز #بنياد دعبل را به برندگان كتاب #عاشورا كه ٢٢ نفر بودند ، اعطاء نماييم.
بنده نويسنده كتاب #شعار يا عار را نمى شناختم ونام اين كتاب را نيز نشنيده بودم ليك باعنوان كردن نام آن از سوى مجرى ، به انديشه فرو رفتم كه شعار يا عار ، باهم سنخيت ندارد. تصورم را بر اين نهادم كه ايشان بدون ترديد در كتاب خود از شعار #حسينى دفاع كرده و#عار را بر تمسخر كنندگان شعار حسينى تطبيق كرده است.
هنگام دادن جايزه هم كمى بيشتر با وى سخن گفته ووى را تشويق نمودم!!! غافل از اينكه چه كسى را تشويق كرده ام. البته فرم لباس پوشيدن او نيز برايم تأمل انگيز بود.
پس از پايين آمدن ، عزيزى از روحانيون #قم در كنارم بود كه گفت شما اين شخص را شناختيد ؟؟وسپس در باره ديدگاههاى او وانتقاد شديد ويا بهتر بگويم حمله به رموز شيعه در باره شعارهاى حسينى را برايم بازگو نمود.
از ناراحتى نمى توانستم آرام بگيرم با پايان مجلس به سوى اين شيخ رفته وگفتم اگر آنچه كه در باره نوشته هاى شما شنيدم ، صحيح باشد از پيشگاه حضرت پوزش خواسته وبايد بر روى جايگاه بروم وجايزه را از شما پس گرفته ويا مانع شوم ويا توسط ديگرى به شما داده شود. من وشما وگاه حتى بزرگان ورموز شيعه به خود اجازه نمى دهند كه شعار حسينى را عار پنداريم !!!
#شيخ در صدد پاسخ بر آمده وگفت كتاب را تقديمتان مى كنم وسپس به سخن مى نشينيم.
گفتم : مرحبا مى خوانم ليك بدان در باره عشق به حسين وعزادارى وشعار حسينى ، گاه #عقل هم به حساب نمى آيد.
در جايي كه ولى نعمتمان حضرت ولى عصر خود در زيارت ناحيه مى فرمايند كه به جاى #اشك ، #خون مى گريم و...
بدين ترتيب در حالى كه تامل داشتم كه آيا با حضورم ، وظيفه انجام داده ام يا خلاف آن را ،
از اين مكان رو به سوى خانه نهادم.
السلام عليك يا اباعبد الله
زاد الله شرفك يا سيدي
والسلام
--------------------
@drhadiansarii
سفر به #نجف اشرف
دیدار از #پروژه یاعلی
بخش #نخست 🔹
قسمت سوم 🔸
همانطور که در گزارش های پیشین اشاره نموده ام ، #نادرشاه _افشار در سال ۱۱۵۵ هجری ، تمامی #گنبد مطهر حضرت و#مناره ها وایوان را با #خشت های طلا آذین نمود که در تاریخ یاد گردیده است که نادر ، با بهره از دویست هنرمند ایرانی وافغانی وجز اینهای دوران حکومت خود وبهره از توانایی های کشور پهناور ایران آن هنگام ، در کمتر از یک سال ، این پروژه عظیم را به پایان رسانیده واز آن هنگام همچنان این آذین به زیبایی ،خودنمایی کرده وبر روحانیت وصفای این مکان مقدس افزوده است.
نزدیک به بیش از سی هزار خشت #طلا که لایه ای از طلا به ضخامت حدود ۱۲ #میکرون بر روی خشتهای #مسین قرار داده شده ، این فضاهای یاد شده را پوشانیده است.
در فاز اول #ترمیم ، خشت های گنبد مطهر حضرت در حدود پانزده ماه ترمیم شده که در این عملیات ، ۹۲۱۷ خشت #گنبد ، در ۷۴ ردیف پیرامون گنبد ، ترمیم شده که خشتها پس از گذشتن از چهارده مرحله کار در کارگاه ، واضافه نمودن طلا بر روی آنها ،که ضخامت طلای پوشش داده شده بر روی هرخشت بصورت تقریبی ، به حدود ۱۷ میکرون رسید که به گفته کارشناسان ،وبا توجه به فضای پر گرد وغبار و#طوفانهای نجف اشرف ، این عملیات تا چهار قرن آینده ، نیاز به ترمیم وکار مجدد نخواهد داشت.
علاوه بر این در ترمیم فاز اول که مربوط به گنبد مطهر بود ، #کفً دست علی ویا #پنجه علی که در مرتفع ترین نقطه روی گنبد قرار داشته ودر حدود سه #قرن بر آن خود نمایی می کرد ، متاسفانه در دوران رژیم سابق ، ربوده شد که با تمهیدات وبرنامه ریزی دقیق ،واسکن از #عکس های قدیم این پنجه ، سرانجام #هنرمندان ایرانی #ستاد باز سازی اعتاب مقدسه و پیگیری شش ماهه ، این پنجه نزدیک به دویست کیلویی ، همچون پنجه نخستین خود ساخته شده ، وطی مراسم بسیار زیبا وسنتی از سوی مردم نجف اشرف ودر روز #جمعه ۱۲ ربیع الاول سال ۱۴۳۷ هجری ، پس از حرکت دادن آن در پیرامون #صحن و#حرم علوی ، به بالای گنبد مطهر حضرت منتقل
گردید که اینجانب بیاد دارم شبانه در ساعات پایانی جمعه شب یاد شده ودر سرمایی نسبتا شدید ، در بالاترین نقطه گنبد مطهر قرار داشتم وافتخار نصب این پنجه را از آن خود نمودم که عشق به حضرت ، سرمای هوا را در من بی تاثیر نموده بود.
تعداد خشتهای ترمیم شده در فاز اول شامل ۹۲۱۷ عدد ، بر روی گنبد و ۲۵۲۵ عدد بر روی #گردن یا #گریو گنبد وپنجه علی بود که خود به تعداد ۳۱۳ عدد رسید که این تعداد با پیچ ومهره های پنجه بشمارمی آید.
…………………………
@drhadiansarii
دیدار از #پروژه یاعلی
بخش #نخست 🔹
قسمت سوم 🔸
همانطور که در گزارش های پیشین اشاره نموده ام ، #نادرشاه _افشار در سال ۱۱۵۵ هجری ، تمامی #گنبد مطهر حضرت و#مناره ها وایوان را با #خشت های طلا آذین نمود که در تاریخ یاد گردیده است که نادر ، با بهره از دویست هنرمند ایرانی وافغانی وجز اینهای دوران حکومت خود وبهره از توانایی های کشور پهناور ایران آن هنگام ، در کمتر از یک سال ، این پروژه عظیم را به پایان رسانیده واز آن هنگام همچنان این آذین به زیبایی ،خودنمایی کرده وبر روحانیت وصفای این مکان مقدس افزوده است.
نزدیک به بیش از سی هزار خشت #طلا که لایه ای از طلا به ضخامت حدود ۱۲ #میکرون بر روی خشتهای #مسین قرار داده شده ، این فضاهای یاد شده را پوشانیده است.
در فاز اول #ترمیم ، خشت های گنبد مطهر حضرت در حدود پانزده ماه ترمیم شده که در این عملیات ، ۹۲۱۷ خشت #گنبد ، در ۷۴ ردیف پیرامون گنبد ، ترمیم شده که خشتها پس از گذشتن از چهارده مرحله کار در کارگاه ، واضافه نمودن طلا بر روی آنها ،که ضخامت طلای پوشش داده شده بر روی هرخشت بصورت تقریبی ، به حدود ۱۷ میکرون رسید که به گفته کارشناسان ،وبا توجه به فضای پر گرد وغبار و#طوفانهای نجف اشرف ، این عملیات تا چهار قرن آینده ، نیاز به ترمیم وکار مجدد نخواهد داشت.
علاوه بر این در ترمیم فاز اول که مربوط به گنبد مطهر بود ، #کفً دست علی ویا #پنجه علی که در مرتفع ترین نقطه روی گنبد قرار داشته ودر حدود سه #قرن بر آن خود نمایی می کرد ، متاسفانه در دوران رژیم سابق ، ربوده شد که با تمهیدات وبرنامه ریزی دقیق ،واسکن از #عکس های قدیم این پنجه ، سرانجام #هنرمندان ایرانی #ستاد باز سازی اعتاب مقدسه و پیگیری شش ماهه ، این پنجه نزدیک به دویست کیلویی ، همچون پنجه نخستین خود ساخته شده ، وطی مراسم بسیار زیبا وسنتی از سوی مردم نجف اشرف ودر روز #جمعه ۱۲ ربیع الاول سال ۱۴۳۷ هجری ، پس از حرکت دادن آن در پیرامون #صحن و#حرم علوی ، به بالای گنبد مطهر حضرت منتقل
گردید که اینجانب بیاد دارم شبانه در ساعات پایانی جمعه شب یاد شده ودر سرمایی نسبتا شدید ، در بالاترین نقطه گنبد مطهر قرار داشتم وافتخار نصب این پنجه را از آن خود نمودم که عشق به حضرت ، سرمای هوا را در من بی تاثیر نموده بود.
تعداد خشتهای ترمیم شده در فاز اول شامل ۹۲۱۷ عدد ، بر روی گنبد و ۲۵۲۵ عدد بر روی #گردن یا #گریو گنبد وپنجه علی بود که خود به تعداد ۳۱۳ عدد رسید که این تعداد با پیچ ومهره های پنجه بشمارمی آید.
…………………………
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
تجديد بناى #مسجد #النبى وبوجود آوردن كتيبه هاى زيباى نام امامان دوازده گانه به همراه #عباس عموى پيامبر ص و...
در سال ١٢٦٥ هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به سلطان عبدالمجيد عثمانى نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناى #مسجدالنّبى مي گذرد و آنچه از زمان قايتباى و #سلاطين عثمانى صورت پذیرفته، رو به فرسودگى نهاده و بناى مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
سلطان عبدالمجيد عثمانى مصمّم به نوسازى مسجد گرديد و گروهى از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناى مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگرى جلوه گرى مى كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف صشهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناى مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسى وضع بناى مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتى حاصل شود; ولى مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاى سنگى دقيقاً در مكان ستون هايى است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّى كردند. عمل آنان از نظر حقير ، كارى بسيار پسنديده و اصولى بوده است; زيرا اگر جاى ستون ها تغيير مي كرد ، تمامى منابع تاريخى و احاديث موجود در وصف جنبه هاى دينى ـ تاريخى بناى مسجد رسول الله ص ، از ابتدا تا قرون بعدى، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مى گرديد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مى نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضى در حدود ٤يا ٥ ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامى يا شمالى بناى مسجدالنّبى و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوى مهدى عبّاسى صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبى تحقّق پذيرفت، ١٢٩٣ مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به ١٠٣٠٣ مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناى حجره مباركه و محراب نبوى ، عثمانى ، سليمانى ، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسى گنبدهاى كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثمانى ، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاى كوچك را با لوح هاى آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمى كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسى ترى برافراشته شد. تمامي سطوح داخلى گنبدها را به انواع نقش هاى رنگارنگ و روغنى ، نقّاشى كردند و به خطّ زيباى اسلامبولى ، آيات قرآنى را بر سطح آنها خطّاطى نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندى خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولى كاشى كارى كردند.
ابواب قديمى مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معمارى عثمانى ، منقّش و گچ كارى شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّارى نمودند و آن ها را به جاى درهاى قديمى نصب و با نوشته هاى منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اى در قسمت شمال غربى مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاى مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثمانى پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتى بسيارى را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاى نقره اى ، #شمعدان هاى زرّين، پرده هاى زربافت و فرش هاى خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسى از سال ١٢٦٥ هـ . ق. تا سال ١٢٧٧ هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناى توسعه شمالى مسجد كه در توسعه سعودى ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثمانى به جاى مانده است.
بعدها در سال١٣٣٦ هـ . ق. فخرى پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاى حيات خلافت عثمانى كه در طول جنگ جهانى اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاى سليمانى و نبوى و چاه موجود در صحن مسجدالنّبى را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثمانى ها نيز در حجاز بسته شد.
در سال ١٢٦٥ هـ .ق. كه يكي از گنبدهاي شبستان مسجد فرو ريخت، #داود پاشا #شيخ الحرم ـ نامه اي به سلطان عبدالمجيد عثمانى نگاشت; بدين مضمون كه حدود چهار قرن از بناى #مسجدالنّبى مي گذرد و آنچه از زمان قايتباى و #سلاطين عثمانى صورت پذیرفته، رو به فرسودگى نهاده و بناى مسجد از بنيان و اساس به مرمّت يا توسعه نيازمند است.
سلطان عبدالمجيد عثمانى مصمّم به نوسازى مسجد گرديد و گروهى از #معماران، #مهندسان و #هنرمندان را با وسايل و ابزار كامل، عازم مدينه نمود.
نام #شكرالله #خطاط تزيين كننده بناى مسجد و #حليم معمار و ابراهيم رييس بنايان، بيش از هر شخص ديگرى جلوه گرى مى كند در كتابها وخاطرات تاريخى مطالبى اشاره شده است كه به ما نشان مي دهد ، چگونه شكرالله خطّاط از طرف صشهروندان استانبول اين وظيفه خطير را در تزئين بناى مسجد به نحو احسن انجام داده است.
به هر حال مهندسان ترك، پس از بررسى وضع بناى مسجد، چنين نظر دادند كه بايد در ستون هاي مسجد تغييراتى حاصل شود; ولى مشايخ #مدينه با اين پيشنهاد به دليل آن كه ستون هاى سنگى دقيقاً در مكان ستون هايى است كه #محمّد رسول الله (صلي الله عليه وآله) آن را بر پا ساخته بود، مخالفت و ممانعت جدّى كردند. عمل آنان از نظر حقير ، كارى بسيار پسنديده و اصولى بوده است; زيرا اگر جاى ستون ها تغيير مي كرد ، تمامى منابع تاريخى و احاديث موجود در وصف جنبه هاى دينى ـ تاريخى بناى مسجد رسول الله ص ، از ابتدا تا قرون بعدى، غير قابل درك و تشخيص و تطبيق با وضع بنا مى گرديد و اين وضع راه تحقيق را بر همه پژوهندگان تاريخ مدينه مسدود مى نمود.
به هر تقدير، توسعه مسجد را از جانب شرق حجره ها آغاز كردند; به اين نحو كه در طول جنوب به شمال #مناره رئيسه تا ركن مخزن الأغوات عرضى در حدود ٤يا ٥ ذراع در نظر گرفتند.
توسعه ديگر در سمت شامى يا شمالى بناى مسجدالنّبى و به دنبال حدّ توسعه انجام شده از سوى مهدى عبّاسى صورت پذيرفت. مجموعاً با آنچه در شرق مسجدالنّبى تحقّق پذيرفت، ١٢٩٣ مترمربّع به كلّ مساحت مسجد افزوده شد كه با اين افزايش، مساحت مجموعه بناي مسجد به ١٠٣٠٣ مترمربّع رسید. در این بازسازی و توسعه به استثناى حجره مباركه و محراب نبوى ، عثمانى ، سليمانى ، منبر و مناره رئيسه، بقيّه تأسيسات و اماكن مسجد به دست تعمير و مرمّت افتاد.
ستون ها را با #سنگ قرمز، تجديد بنا نمودند و آن را با سنگ مرمر روسازي كرده و با نقوش زيبا به آب طلا زينت بخشيدند.
زمين مسجد را از باب السّلام تا مناره رئيسه و از آنجا تا مخزن الأغوات و باب الرّحمة با سنگ مرمر مربّع شكل مفروش كردند و آنگاه به تعمير اساسى گنبدهاى كوچك و سقف مسجد همت گماشتند. آنان گنبد، محراب عثمانى ، قبّه باب السّلام و ديگر گنبدهاى كوچك را با لوح هاى آهنين روكش و مستحكم ساختند .
گنبد قديمى كه طبق آنچه گفتيم، باني بنايَش «مماليك مصر» بوده و در زمان سلطان عبدالحميد، به قبّة الخضراء موسوم گرديد، به نحو اساسى ترى برافراشته شد. تمامي سطوح داخلى گنبدها را به انواع نقش هاى رنگارنگ و روغنى ، نقّاشى كردند و به خطّ زيباى اسلامبولى ، آيات قرآنى را بر سطح آنها خطّاطى نمودند.
ديوار جنوبی #مسجد را از #باب السّلام تا آخر حدّ مناره رئيسه به قلم عبدالله افندى خطّاط مشهور ترك و به خطّ ثلث اسلامبولى كاشى كارى كردند.
ابواب قديمى مسجد تجديد بنا گرديد و به سبك معمارى عثمانى ، منقّش و گچ كارى شد و سردرها را تزئين كردند و درها را با چوب يك پارچه گردو نجّارى نمودند و آن ها را به جاى درهاى قديمى نصب و با نوشته هاى منقّش از مس قرمز، تزئين كردند.
مناره اى در قسمت شمال غربى مسجد به نام مناره مجيديّه بنا كردند و ديگر مناره هاى مسجد را تعمير و مرمّت نمودند.
عبدالمجيد #عثمانى پس از توسعه و تعميرات مسجد، اشياء قيمتى بسيارى را وقف مسجد نمود. بهترين قنديل هاي كشيده شده در زنجيرهاى نقره اى ، #شمعدان هاى زرّين، پرده هاى زربافت و فرش هاى خوش بافت را ، جهت مسجد ارسال داشت.
اين توسعه توأم با تعمير و بازسازی اساسى از سال ١٢٦٥ هـ . ق. تا سال ١٢٧٧ هـ . ق. به طول انجاميد. همه آثار آن به استثناى توسعه شمالى مسجد كه در توسعه سعودى ها تغيير شكل يافت، تاكنون موجود بوده، و به يادگار از زمان عبدالمجيد #عثمانى به جاى مانده است.
بعدها در سال١٣٣٦ هـ . ق. فخرى پاشا قائد اعظم ترك در آخرين سال هاى حيات خلافت عثمانى كه در طول جنگ جهانى اول به عنوان حافظ شهر مدينه منصوب شده بود، محراب هاى سليمانى و نبوى و چاه موجود در صحن مسجدالنّبى را تعمير كرد و با اين آخرين تعميرات، دفتر اوراق حيات عثمانى ها نيز در حجاز بسته شد.