نذری که باعث ماندن آیت الله #بروجردی در #قم شد
آیتالله سید نورالدین #طاهری شیرازی، از شاگردان و معتمدان آیتالله العظمی بروجردی میگوید:
اواخر سال 1324 که آیتالله بروجردی به #قم آمد والد بنده به بیماری مبتلا بود. قرار بود پدرم ابتدا از #شیراز به قم آمده و سپس به بیمارستان فیروزآبادی شهرری برود تا معالجه شود. پدرم از علمای بزرگ شیراز بود لذا در قم اکثر علما از جمله آیتالله بروجردی به دیدن ایشان آمدند.
آیتالله بروجردی به پدرم گفتند: از عمل #جراحی هراس نداشته باش. من نیز در #بروجرد به بیماری شما گرفتار بودم و درد بعضی اوقات آنقدر شدید بود که بیهوش میشدم! شبی هنگام #نماز من از حال رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم... اطرافیان و اطبا گفتند باید مرا به #بیمارستان فیروزآبادی برسانند.
بین راه که میرفتیم یک مرتبه چشمم باز شد و در میان #صحرا چراغهایی را دیدم. از کسی که همراهم بود پرسیدم این چراغها چیست؟ او گفت: این چراغهای شهر مقدس #قم و حرم حضرت #معصومه(س) است.
آیتالله بروجردی با دیدن چراغها گفتند: این به هوش آمدن من از برکات حضرت فاطمه معصومه(س) است و همان جا فرمودند: من نذر میکنم بعد از عمل، 40 روز در قم بمانم و اکنون که عمل کردهام، آمدهام که #نذر خویش را ادا کنم.
این 40 روز سبب برکات فراوانی شد و ایشان کلاس درسی در قم برپا کرد و همانند #بحر مواجی بود که علمای حوزه علمیه قم با خواهش و تمنا نگذاشتند ایشان از قم بروند.
در آن زمان با وجود اینکه آیتالله #حجت کوهکمرهای، آیتالله مرعشی #نجفی، آیتالله #محقق داماد، آیتالله #اراکی، آیتالله سید محمد تقی و سید احمد #خوانساری از بزرگان و علما در قم وجود داشتند اما همگی بر #مرجعیت آیتالله بروجردی اقرار داشته و در تبعیت ایشان بودند و از آنجایی که به جایگاه ایشان پی برده بودند، مانع از بازگشت آیتالله العظمی بروجردی از قم به بروجرد شدند.
ایشان از جمله علما و مراجع بزرگی بود که از زمان شیخ طوسی تا زمان حاضر، کمتر فردی نظیر ایشان پیدا میشود.
-------------
@drhadiansarii
آیتالله سید نورالدین #طاهری شیرازی، از شاگردان و معتمدان آیتالله العظمی بروجردی میگوید:
اواخر سال 1324 که آیتالله بروجردی به #قم آمد والد بنده به بیماری مبتلا بود. قرار بود پدرم ابتدا از #شیراز به قم آمده و سپس به بیمارستان فیروزآبادی شهرری برود تا معالجه شود. پدرم از علمای بزرگ شیراز بود لذا در قم اکثر علما از جمله آیتالله بروجردی به دیدن ایشان آمدند.
آیتالله بروجردی به پدرم گفتند: از عمل #جراحی هراس نداشته باش. من نیز در #بروجرد به بیماری شما گرفتار بودم و درد بعضی اوقات آنقدر شدید بود که بیهوش میشدم! شبی هنگام #نماز من از حال رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم... اطرافیان و اطبا گفتند باید مرا به #بیمارستان فیروزآبادی برسانند.
بین راه که میرفتیم یک مرتبه چشمم باز شد و در میان #صحرا چراغهایی را دیدم. از کسی که همراهم بود پرسیدم این چراغها چیست؟ او گفت: این چراغهای شهر مقدس #قم و حرم حضرت #معصومه(س) است.
آیتالله بروجردی با دیدن چراغها گفتند: این به هوش آمدن من از برکات حضرت فاطمه معصومه(س) است و همان جا فرمودند: من نذر میکنم بعد از عمل، 40 روز در قم بمانم و اکنون که عمل کردهام، آمدهام که #نذر خویش را ادا کنم.
این 40 روز سبب برکات فراوانی شد و ایشان کلاس درسی در قم برپا کرد و همانند #بحر مواجی بود که علمای حوزه علمیه قم با خواهش و تمنا نگذاشتند ایشان از قم بروند.
در آن زمان با وجود اینکه آیتالله #حجت کوهکمرهای، آیتالله مرعشی #نجفی، آیتالله #محقق داماد، آیتالله #اراکی، آیتالله سید محمد تقی و سید احمد #خوانساری از بزرگان و علما در قم وجود داشتند اما همگی بر #مرجعیت آیتالله بروجردی اقرار داشته و در تبعیت ایشان بودند و از آنجایی که به جایگاه ایشان پی برده بودند، مانع از بازگشت آیتالله العظمی بروجردی از قم به بروجرد شدند.
ایشان از جمله علما و مراجع بزرگی بود که از زمان شیخ طوسی تا زمان حاضر، کمتر فردی نظیر ایشان پیدا میشود.
-------------
@drhadiansarii
همواره در سفرهايم به #عراق سعى براين دارم كه به ديدار #مراجع وبزرگان وبيوت اصيل #روحانى حوزه رفته وديدار تازه نمايم. در ادامه دیدارهایم در ماه مبارک #رمضان که به #نجف اشرف مشرف شده بودم ، به ديدار از بيت والامقام علامه #بحر العلوم رفته وبا شخصيت هاى اين خاندان ديدار نمودم.
خاندان بحرالعلوم؛ از سادات #حسنی و عالمان #شیعی امامی قرن دوازدهم تا چهاردهم قمری در #ایران و عراق بشمار آمده که این خاندانِ مشهور به علم و ادب، به سید محمدمهدی #طباطبائی _بروجردی، معروف به سید #بحرالعلوم، ویا علامه بحر العلوم میرسد. این خانواده، در اواخر قرن یازدهم قمری از #بروجرد به عراق هجرت کرده و در #کربلا و #نجف ساکن شدند.
نیاکان آل بحرالعلوم، نخست در سرزمین #حجاز و عراق و بعضی از شهرهای عربی دیگر میزیستند و بر اثر ستم حاکمان #اموی و #عباسی بر #سادات و شیعیان، در حال کوچ دائمی بودند. از اینرو در نیمه قرن سوم قمری به ایران که در آن سادات از امنیت بیشتری برخوردار بودند، پناه آوردند و نخست در #اصفهان و پس از آن در بروجرد ماندگار شدند. در اوایل قرن ۱۲ق/۱۸م، بسیاری از اینان به قصد تحصیل علوم دینی یا زیارت به عراق رفته و در عتبات بهویژه نجف و کربلا اقامت گزیدند و دیگر بازنگشتند.
شخصیتهای علمی برجسته ای در این خاندان در دو قرن اخیر ، به ظهور آمدند که پس از علامه سید #مهدی بحر العلوم ، شخصیتهای والای دیگری همچون سید #محمد رضا بحر العلوم ،سید #حسین بحر العلوم ، سید #محمد تقی بحر العلوم ، سید #علی بحر العلوم ، سید #ابراهیم بحر العلوم ،سید #محمد بحر العلوم ،سید #جعفر بحر العلوم ، سید #حسن بحر العلوم ، سید #محمد مهدی بحر العلوم ، سید #مهدی بحر العلوم ، سید #محمد علی بحر العلوم ، سید #علی بحر العلوم ،سید #محمد تقی بحر العلوم ومرحوم علامه سید #محمد بحر العلوم را می توان نام برد که اینجانب ، دو شخصیت اخیر را توفیق درک محضرشان را داشتم.
هرگاه که به این خانه واصطلاحا #بیرونی گام می نهم ، در ودیوار این مکان مبارک ، یاد آور شخصیت والامقام مرحوم علامه آیة الله سید #محمد بحر العلوم بوده وصدای آن بزرگ با مطالب تاریخی از حوزه وشخصیتهای آن ، پند واندرزهایش ، ظرافت های سخنش و...همه وهمه از برابر دیدگانم عبور کرده وصدای پر مهرش ، در گوشم #طنین انداز است .
مرحوم آیة الله #علامه دکتر سید محمد بحر العلوم ، علاوه بر ریشه در تباری والا مقام وعلمی ، حکیمانه وهوشیارانه وبا زیرکی تمام از همه این سرمایه های اندوخته در خود ، بهره گرفت وبه شخصیتی سیاسی واجتماعی و#حوزوی و#دانشگاهی تبدیل گردید.
او که پس از فرو پاشی نظام #بعث در سال ۲۰۰۳ میلادی ، پس از سالها هجرت ودوری از وطن وتلاش های بی وقفه ، برای سرنگونی این رژیم سفاک به عراق گام نهاد ،نخستین ریاست #مجلس حکم عراق را برای دو بار بر دوش کشید .
وی که لحظه ای آرام نمی گرفت ، درواپسین سالهای عمر با برکت خود ، دست به اقدامی اساسی زد و#دانشگاه ( #العَلَمین ) را که بر گرفته از نام شیخ #طوسی وعلامه سید #مهدی بحر العلوم بود را در #علوم سیاسی ، به عنوان نخستین #دانشکده ومرکز علمی در این راستا ، در نجف اشرف بوجود آورد.
این بزرگ سرانجام در ۱۸ فروردین سال ۱۳۹۴ ،پس از سپری کردن عمری در حدود نه دهه ، جان به جان آفرین تسلیم نمود وپیکر مبارکش را در #مسجد ( مرکز العلمین ) بخاک سپردند که تا روحش ، همچنان ناظر بر تلاش های شبانه روزی او در این مرکز وپرورش نسل آینده ساز عراق آباد وپیشرفته ، همراه با امنیت وآرامش باشد.
آرزویی که وی برای دستیابی به آن ، چندین دهه از عمر با برکت خود را صرف نمود.
هنوز جاى خالى اين شخصيت در نجف وعراق مشهود است ، وبدون تردید جایگزینی برای وی بزودی بوجود نخواهد آمد. ساعتی را در این بیت والا ودر خدمت آیات سید #محمد علی بحر العلوم ( فرزند علامه) وسید #جعفر حکیم ، نواده ایشان وفرزند #شهید والامقام مرحوم آیة الله سید #عبد الصاحب حکیم ، که خود فرزند مرحوم آیة الله العظمی سید #محسن حکیم بشمار می رفت ، سپری کرده واز محضر این دو بزرگ که هرکدام از استوانه های علمی #حوزه هزار ساله نجف اشرف بشمار می آیند ، سپری کردیم وخاطرات زیبای گذشته این بیت را تجدید نمودیم. در پايان با ذكر #صلوات وخاندن #فاتحه بر روح گسترده بزرگان از بيت بحر العلوم وبيت والاى حكيم كه به هم پيوسته اند ، مجلس را ترك نمودم.
………………………………
@drhadiansarii
خاندان بحرالعلوم؛ از سادات #حسنی و عالمان #شیعی امامی قرن دوازدهم تا چهاردهم قمری در #ایران و عراق بشمار آمده که این خاندانِ مشهور به علم و ادب، به سید محمدمهدی #طباطبائی _بروجردی، معروف به سید #بحرالعلوم، ویا علامه بحر العلوم میرسد. این خانواده، در اواخر قرن یازدهم قمری از #بروجرد به عراق هجرت کرده و در #کربلا و #نجف ساکن شدند.
نیاکان آل بحرالعلوم، نخست در سرزمین #حجاز و عراق و بعضی از شهرهای عربی دیگر میزیستند و بر اثر ستم حاکمان #اموی و #عباسی بر #سادات و شیعیان، در حال کوچ دائمی بودند. از اینرو در نیمه قرن سوم قمری به ایران که در آن سادات از امنیت بیشتری برخوردار بودند، پناه آوردند و نخست در #اصفهان و پس از آن در بروجرد ماندگار شدند. در اوایل قرن ۱۲ق/۱۸م، بسیاری از اینان به قصد تحصیل علوم دینی یا زیارت به عراق رفته و در عتبات بهویژه نجف و کربلا اقامت گزیدند و دیگر بازنگشتند.
شخصیتهای علمی برجسته ای در این خاندان در دو قرن اخیر ، به ظهور آمدند که پس از علامه سید #مهدی بحر العلوم ، شخصیتهای والای دیگری همچون سید #محمد رضا بحر العلوم ،سید #حسین بحر العلوم ، سید #محمد تقی بحر العلوم ، سید #علی بحر العلوم ، سید #ابراهیم بحر العلوم ،سید #محمد بحر العلوم ،سید #جعفر بحر العلوم ، سید #حسن بحر العلوم ، سید #محمد مهدی بحر العلوم ، سید #مهدی بحر العلوم ، سید #محمد علی بحر العلوم ، سید #علی بحر العلوم ،سید #محمد تقی بحر العلوم ومرحوم علامه سید #محمد بحر العلوم را می توان نام برد که اینجانب ، دو شخصیت اخیر را توفیق درک محضرشان را داشتم.
هرگاه که به این خانه واصطلاحا #بیرونی گام می نهم ، در ودیوار این مکان مبارک ، یاد آور شخصیت والامقام مرحوم علامه آیة الله سید #محمد بحر العلوم بوده وصدای آن بزرگ با مطالب تاریخی از حوزه وشخصیتهای آن ، پند واندرزهایش ، ظرافت های سخنش و...همه وهمه از برابر دیدگانم عبور کرده وصدای پر مهرش ، در گوشم #طنین انداز است .
مرحوم آیة الله #علامه دکتر سید محمد بحر العلوم ، علاوه بر ریشه در تباری والا مقام وعلمی ، حکیمانه وهوشیارانه وبا زیرکی تمام از همه این سرمایه های اندوخته در خود ، بهره گرفت وبه شخصیتی سیاسی واجتماعی و#حوزوی و#دانشگاهی تبدیل گردید.
او که پس از فرو پاشی نظام #بعث در سال ۲۰۰۳ میلادی ، پس از سالها هجرت ودوری از وطن وتلاش های بی وقفه ، برای سرنگونی این رژیم سفاک به عراق گام نهاد ،نخستین ریاست #مجلس حکم عراق را برای دو بار بر دوش کشید .
وی که لحظه ای آرام نمی گرفت ، درواپسین سالهای عمر با برکت خود ، دست به اقدامی اساسی زد و#دانشگاه ( #العَلَمین ) را که بر گرفته از نام شیخ #طوسی وعلامه سید #مهدی بحر العلوم بود را در #علوم سیاسی ، به عنوان نخستین #دانشکده ومرکز علمی در این راستا ، در نجف اشرف بوجود آورد.
این بزرگ سرانجام در ۱۸ فروردین سال ۱۳۹۴ ،پس از سپری کردن عمری در حدود نه دهه ، جان به جان آفرین تسلیم نمود وپیکر مبارکش را در #مسجد ( مرکز العلمین ) بخاک سپردند که تا روحش ، همچنان ناظر بر تلاش های شبانه روزی او در این مرکز وپرورش نسل آینده ساز عراق آباد وپیشرفته ، همراه با امنیت وآرامش باشد.
آرزویی که وی برای دستیابی به آن ، چندین دهه از عمر با برکت خود را صرف نمود.
هنوز جاى خالى اين شخصيت در نجف وعراق مشهود است ، وبدون تردید جایگزینی برای وی بزودی بوجود نخواهد آمد. ساعتی را در این بیت والا ودر خدمت آیات سید #محمد علی بحر العلوم ( فرزند علامه) وسید #جعفر حکیم ، نواده ایشان وفرزند #شهید والامقام مرحوم آیة الله سید #عبد الصاحب حکیم ، که خود فرزند مرحوم آیة الله العظمی سید #محسن حکیم بشمار می رفت ، سپری کرده واز محضر این دو بزرگ که هرکدام از استوانه های علمی #حوزه هزار ساله نجف اشرف بشمار می آیند ، سپری کردیم وخاطرات زیبای گذشته این بیت را تجدید نمودیم. در پايان با ذكر #صلوات وخاندن #فاتحه بر روح گسترده بزرگان از بيت بحر العلوم وبيت والاى حكيم كه به هم پيوسته اند ، مجلس را ترك نمودم.
………………………………
@drhadiansarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز،#بروجرد،افتتاح بیمارستان حضرت آیت اله العظمی #بروجردی اعلی الله مقامه الشریف
__________
@drhadiansarii
__________
@drhadiansarii
امام خمینی از ما دل و جرئت بیشتری داشت. گفتند: «آقا! چیزی شما را ناراحت کرده؟» تا امام این حرف را زدند، آیتالله بروجردی گویا منفجر شدند، و گفتند: «آقا! شما آمدید من را به قم دعوت کردید و آمدم اینجا؛ اما همان عایداتی که در بروجرد داشتم، در اینجا ندارم. این همه طلبه اینجا هست اما هنوز نمیتوانم کوچکترین کمکی به اینها بکنم. حتی زندگی خود من هم بهسختی میگذرد. من میخواهم نسبتبه بودنم در قم تجدید نظر کنم».
امام گذاشتند آیتالله بروجردی خودش را خالی کند. وقتی سخنان ایشان تمام شد، گفتند: «آقا! آن کسانی که از محضر شما تقاضا کردند به قم بیایید، برای پول شما را نیاوردهاند. اینجا کسی از شما توقع پول ندارد. الآن آیتالله آقاسیدابوالحسن مرجع اعلی هستند. همیشه این طور بوده که وقتی مرجع بزرگتری بوده است، بزرگان دیگر هم این وضعیت را داشتند. این طبیعی است؛ اما این طور نمیماند و اوضاع بهتر میشود».
پدر من میگفت: آیتالله بروجردی فرمودند: «من همیشه بروجرد که بودم، در این ایام از سال به فقرا و طلاب #ذغال می دادم؛ اما امسال نتوانستم حتی زغال خود را تهیه کنم». امام شروع کردند به شوخی و گفتند: «من زغالم را گرفتهام؛ زغالهای خودم را میآورم و تقدیم می کنم». آیتالله بروجردی هم خندیدند و قضیه تمام شد.
آقای #فلسفی هم در خاطرات خود نوشتهاند و برای خود من هم نقل کردهاند؛ امام نامهای به آقای #بهبهانی مینویسند که شما #تجار تهران را جمع کنید و با آنها صحبت کنید که اینجا قم است؛ حوزه علمیه است و آیتالله بروجردی به اینجا آمدهاند. تعهد کنید شهریهای راه بیافتد و حوزه رونقی پیدا کند.
پدر من میگفت: گاهی آیتالله بروجردی در پرداخت شهریه طلاب به مشکل میخورد؛ پیشکارش حاج احمد را میفرستاد #بروجرد، دستگردانیهایشانرا جمع کند تا بتوانند شهریه بدهند.
مرحوم آیت الله سیدمحمدصادق #لواسانی، وکیل امام در تهران، نقل میکردند، امام(س) یک حالت شیفتگی نسبتبه آیتالله بروجردی داشتند و کارهایی میکردند که من در شأن امام نمیدیدم و به ایشان اعتراض میکردم؛ مثلاً یک جا مشاهده کردم وقتی آیتالله بروجردی میخواستند برای نماز بروند، امام عبای ایشان را برداشت، صاف کرد و روی دوش ایشان انداخت؛ یا دیدم هنگام خارج شدن از محفلی، کفشهای ایشان را جلوی پایشان قرار داد. وقتی من اعتراض کردم، امام فرمود: «شما نمیدانید آیتالله بروجردی چه شخصیتی هستند و بودنشان در قم چه ارزشی دارد. اگر میدانستید اعتراض نمیکردید».
https://www.jamaran.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-14/25671-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D9%87
____________
@drhadiansarii
امام گذاشتند آیتالله بروجردی خودش را خالی کند. وقتی سخنان ایشان تمام شد، گفتند: «آقا! آن کسانی که از محضر شما تقاضا کردند به قم بیایید، برای پول شما را نیاوردهاند. اینجا کسی از شما توقع پول ندارد. الآن آیتالله آقاسیدابوالحسن مرجع اعلی هستند. همیشه این طور بوده که وقتی مرجع بزرگتری بوده است، بزرگان دیگر هم این وضعیت را داشتند. این طبیعی است؛ اما این طور نمیماند و اوضاع بهتر میشود».
پدر من میگفت: آیتالله بروجردی فرمودند: «من همیشه بروجرد که بودم، در این ایام از سال به فقرا و طلاب #ذغال می دادم؛ اما امسال نتوانستم حتی زغال خود را تهیه کنم». امام شروع کردند به شوخی و گفتند: «من زغالم را گرفتهام؛ زغالهای خودم را میآورم و تقدیم می کنم». آیتالله بروجردی هم خندیدند و قضیه تمام شد.
آقای #فلسفی هم در خاطرات خود نوشتهاند و برای خود من هم نقل کردهاند؛ امام نامهای به آقای #بهبهانی مینویسند که شما #تجار تهران را جمع کنید و با آنها صحبت کنید که اینجا قم است؛ حوزه علمیه است و آیتالله بروجردی به اینجا آمدهاند. تعهد کنید شهریهای راه بیافتد و حوزه رونقی پیدا کند.
پدر من میگفت: گاهی آیتالله بروجردی در پرداخت شهریه طلاب به مشکل میخورد؛ پیشکارش حاج احمد را میفرستاد #بروجرد، دستگردانیهایشانرا جمع کند تا بتوانند شهریه بدهند.
مرحوم آیت الله سیدمحمدصادق #لواسانی، وکیل امام در تهران، نقل میکردند، امام(س) یک حالت شیفتگی نسبتبه آیتالله بروجردی داشتند و کارهایی میکردند که من در شأن امام نمیدیدم و به ایشان اعتراض میکردم؛ مثلاً یک جا مشاهده کردم وقتی آیتالله بروجردی میخواستند برای نماز بروند، امام عبای ایشان را برداشت، صاف کرد و روی دوش ایشان انداخت؛ یا دیدم هنگام خارج شدن از محفلی، کفشهای ایشان را جلوی پایشان قرار داد. وقتی من اعتراض کردم، امام فرمود: «شما نمیدانید آیتالله بروجردی چه شخصیتی هستند و بودنشان در قم چه ارزشی دارد. اگر میدانستید اعتراض نمیکردید».
https://www.jamaran.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-14/25671-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D9%87
____________
@drhadiansarii
پایگاه خبری جماران - امام خمینی - انقلاب اسلامی
ناگفته هایی از ارتباط حضرت امام(س) با آیت الله العظمی بروجردی(ره)
پیرامون ارتباط آیتالله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی (س)مطالب زیادی در کتب و نشریات مختلف منتشر شده است، با این حال مطالب و ناگفته های بسیاری در سینه