روحانى #كار آفرين 🔴
قسمت #اول 🔹
در #جامعه کنونی ما وبا شرایطی که با آن دست وپنجه نرم می کنیم ، هیچگاه انتظار نداریم که یک روحانی از خانواده ای ریشه دار ومشهور ، پس از تحصیلات مقدماتی وسطح حوزه ، ناگاه گام در دنیای #تجارت وتولید نهاده واثبات کند که اگر بخواهیم ، می توانیم !
هیچگاه انتظار نداریم که یک روحانی از آنجا که نیاز جامعه را درک کرده ،بر خود وظیفه داند که #گام به جهان اقتصاد وبازرگانی وکار آفرینی گذارد وپس از تلاشی خستگی ناپذیر ، اورا در قامت یک #تاجر و#بازرگان و#تولید کننده و#صنعتگر و#صادر کننده و#کار آفرین در جامعه تبدیل سازد !
حاج سید محمد #صادق _سبزواری که یکی از پیشگامان تولید #چرخ خیاطی در خاور میانه شناخته می شود ، در سال ۱۳۰۵ شمسی در شهر #اهواز ودر خانواده ای که بیش از دو قرن ریشه در #روحانیت اصیل ومشهور داشتند ،دیده به جهان گشود.
این خانواده پس از رخداد قانون کشف #حجاب که در ایران به اجرا در آمد ، ترک دیار کرده ورو به سوی #عراق گزارد که این مهاجرت وزندگی در دیار غربت ، سید #صادق جوان را که در آن هنگام سه دهه از عمر خویش را پشت سر گزارده بود، با تلاش وکوششی خستگی ناپذیر ودر کنار پدر ، به کار #تجارت و#فروش و#تعمیر چرخ خیاطی مشغول ساخت ونمایندگی انحصاری شرکت « #هسکوارنا » که محصول کشور #سوئد بود را در عراق به عهده گرفت.
……………………………
@drhadiansarii
قسمت #اول 🔹
در #جامعه کنونی ما وبا شرایطی که با آن دست وپنجه نرم می کنیم ، هیچگاه انتظار نداریم که یک روحانی از خانواده ای ریشه دار ومشهور ، پس از تحصیلات مقدماتی وسطح حوزه ، ناگاه گام در دنیای #تجارت وتولید نهاده واثبات کند که اگر بخواهیم ، می توانیم !
هیچگاه انتظار نداریم که یک روحانی از آنجا که نیاز جامعه را درک کرده ،بر خود وظیفه داند که #گام به جهان اقتصاد وبازرگانی وکار آفرینی گذارد وپس از تلاشی خستگی ناپذیر ، اورا در قامت یک #تاجر و#بازرگان و#تولید کننده و#صنعتگر و#صادر کننده و#کار آفرین در جامعه تبدیل سازد !
حاج سید محمد #صادق _سبزواری که یکی از پیشگامان تولید #چرخ خیاطی در خاور میانه شناخته می شود ، در سال ۱۳۰۵ شمسی در شهر #اهواز ودر خانواده ای که بیش از دو قرن ریشه در #روحانیت اصیل ومشهور داشتند ،دیده به جهان گشود.
این خانواده پس از رخداد قانون کشف #حجاب که در ایران به اجرا در آمد ، ترک دیار کرده ورو به سوی #عراق گزارد که این مهاجرت وزندگی در دیار غربت ، سید #صادق جوان را که در آن هنگام سه دهه از عمر خویش را پشت سر گزارده بود، با تلاش وکوششی خستگی ناپذیر ودر کنار پدر ، به کار #تجارت و#فروش و#تعمیر چرخ خیاطی مشغول ساخت ونمایندگی انحصاری شرکت « #هسکوارنا » که محصول کشور #سوئد بود را در عراق به عهده گرفت.
……………………………
@drhadiansarii
#روحانى كار آفرين 🔴
بخش #چهارم 🔹
حاج سید #صادق _سبزواری ، این روحانی #کارآفرین ونابغه #دوران در رشته خود ، از میان ما رخت بربست ، لیکن #کاچیران هنوز چرخش ،چرخیده ونه تنها چرخ زندگی بیش از دوهزار خانواده را به چرخش در آورده ، بلکه #موسسات ومراکز خیریه ای که وی در این چند دهه در ایران به راه انداخته است ، همچنان به فعالیت خویش ادامه داده ومی دهد.
در پس این چند دهه تلاش واین دست آوردهای گسترده ، یک روحانی #ساده و#متواضع ومردم داری قرار داشت که با #صداقت و#ایمان خود به راهش ، کار آفرینی وخدمت وزمینه سازی برای گسترش صنعت کشور را همچون دین داری واعتقاد به رسالت خود ، باارزش بشمار می آورد.
مرحوم حاج سید صادق سبزواری با #تلاش وکار خود ، اثبات نمود که ما نیاز به #کار آفرینان معتقد به راه خود داریم!
امروز #کشور نیاز به #مدیر دارد!
ما #بحران مدیر داریم وبا استفاده از این مدیران می توانیم بحران مدیریت را پشت سر گزاریم !
امروز #کشور _ایران نیاز به مردانی #قاطع و#صادق و#عاقل و#ثابت قدم در کار خویش دارد!
ما امروز امثال این روحانی کار آفرین ،داریم ! بکوشیم از #سازندگی ها وبهره های وجودی آنان ، کمال استفاده را ببریم.
ما امروز باید از #میراث فکری وبا ارزش این روحانی کار آفرین وخدمتگزار ، استفاده کرده واندیشه ودیدگاههای دور پردازانه وی را سرمشقی برای پیشبرد مقاصد #اقتصادی و#اجتماعی و#مردمی وجز اینها ، بکار گیریم.
مگر نه این است که #پیامبر عظیم الشأن ص فرموده اند:
لوْ کانَ #العلم في #الثُریًا ، لَنالَه #رجالٌ منَ #الفُرس
اگر #دانش در ستاره #پروین ( ثریا) باشد ، مردمانی از #ایران بدان دست می یابند!
روحش شاد وراه ویادش گرامی باد
دكتر #هادى _انصارى
تهران ٢٣ تيرماه ١٣٩٧
……………………………………
@drhadiansarii
بخش #چهارم 🔹
حاج سید #صادق _سبزواری ، این روحانی #کارآفرین ونابغه #دوران در رشته خود ، از میان ما رخت بربست ، لیکن #کاچیران هنوز چرخش ،چرخیده ونه تنها چرخ زندگی بیش از دوهزار خانواده را به چرخش در آورده ، بلکه #موسسات ومراکز خیریه ای که وی در این چند دهه در ایران به راه انداخته است ، همچنان به فعالیت خویش ادامه داده ومی دهد.
در پس این چند دهه تلاش واین دست آوردهای گسترده ، یک روحانی #ساده و#متواضع ومردم داری قرار داشت که با #صداقت و#ایمان خود به راهش ، کار آفرینی وخدمت وزمینه سازی برای گسترش صنعت کشور را همچون دین داری واعتقاد به رسالت خود ، باارزش بشمار می آورد.
مرحوم حاج سید صادق سبزواری با #تلاش وکار خود ، اثبات نمود که ما نیاز به #کار آفرینان معتقد به راه خود داریم!
امروز #کشور نیاز به #مدیر دارد!
ما #بحران مدیر داریم وبا استفاده از این مدیران می توانیم بحران مدیریت را پشت سر گزاریم !
امروز #کشور _ایران نیاز به مردانی #قاطع و#صادق و#عاقل و#ثابت قدم در کار خویش دارد!
ما امروز امثال این روحانی کار آفرین ،داریم ! بکوشیم از #سازندگی ها وبهره های وجودی آنان ، کمال استفاده را ببریم.
ما امروز باید از #میراث فکری وبا ارزش این روحانی کار آفرین وخدمتگزار ، استفاده کرده واندیشه ودیدگاههای دور پردازانه وی را سرمشقی برای پیشبرد مقاصد #اقتصادی و#اجتماعی و#مردمی وجز اینها ، بکار گیریم.
مگر نه این است که #پیامبر عظیم الشأن ص فرموده اند:
لوْ کانَ #العلم في #الثُریًا ، لَنالَه #رجالٌ منَ #الفُرس
اگر #دانش در ستاره #پروین ( ثریا) باشد ، مردمانی از #ایران بدان دست می یابند!
روحش شاد وراه ویادش گرامی باد
دكتر #هادى _انصارى
تهران ٢٣ تيرماه ١٣٩٧
……………………………………
@drhadiansarii
بعد از #جنگ آمریکا با #کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد #ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در #جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک #زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
#آب و #غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول #شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار #مرگ زندانیان
در این #اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به #مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان #فرار نمیکردند.
بسیاری از آنها #شب میخوابیدند و #صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط #نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های #مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که #جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، #سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، #عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی #پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک #شکنجه، شکنجه #خاموش نامیده میشود.
نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن #پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «#شکنجه _خاموش» مبتلا شده ايم.
این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
#دلار گران شده ...
#طلا گران شده ...
#کار نیست ...
#مدرسه ای آتش گرفت ...
#زورگیری در ملاءعام...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما #ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک #انسان میتواند داشته باشد داریم!
توی همین محیيط هاى مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان #فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.
#اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !
بزرگان #علمی، #هنری، #ادبی و #دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.
این همان #جنگ _نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون #دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان #جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
_____________
@drhadiansarii
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک #زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
#آب و #غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول #شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار #مرگ زندانیان
در این #اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به #مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان #فرار نمیکردند.
بسیاری از آنها #شب میخوابیدند و #صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط #نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های #مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که #جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، #سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، #عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی #پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک #شکنجه، شکنجه #خاموش نامیده میشود.
نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن #پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «#شکنجه _خاموش» مبتلا شده ايم.
این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
#دلار گران شده ...
#طلا گران شده ...
#کار نیست ...
#مدرسه ای آتش گرفت ...
#زورگیری در ملاءعام...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما #ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک #انسان میتواند داشته باشد داریم!
توی همین محیيط هاى مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان #فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.
#اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !
بزرگان #علمی، #هنری، #ادبی و #دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.
این همان #جنگ _نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون #دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان #جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
_____________
@drhadiansarii