دكتر هادى انصارى
1.29K subscribers
9.3K photos
2.16K videos
47 files
1.88K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
حضور در #مجلس عزای خاندانی به درازای دو#قرن🔹

همه ساله رسم بر این دارم که در دهه سوم #محرم الحرام ، شبی را به مجلس عزای #سالار شهیدان ، حضرت اباعبد الله الحسین ع که در بیت مرحوم آیة الله حاج سید محمد علی #سبط ،برگزار می گردد مشرف شده واز برکات این مجلس وروح وصفای ستارگان این خاندان که ریشه به دوقرن که خود تاریخی گسترده را در خود نهفته دارد ، بهره ببرم.
امشب همچون سالهای پیش ، توفیق یافتم که در بیت الشرف حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمد #حسین سبط حضور یافته ودو #ستاره درخشان کنونی این بیت عریق وریشه دار ، را که میزبانی مجلس سالار شهیدان را که در حقیقت ادامه مجلس عزاداری والد معظمشان بشمار می آید ، به عهده داشتند ، زیارت نمایم.
خاندان سبط از آنجا این نام را برگزیده اند که (اسباط )یعنی دختر زادگان مرحوم آیة الله العظمی شیخ #مرتضی _انصاری دزفولی معروف به شیخ انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۸۱ ق) از فقهای بزرگ #شیعه در قرن سیزدهم هجری که بعد از مرحوم #صاحب _جواهر ، مرجعیت عامه را از آن خویش نمود، بشمار می آیند.
بیشتر شهرت #شیخ انصاری به دلیل ابتکارات او در اصول و فقه است که با نوشته‌های شیخ و قدرت تحلیل و دقت‌های او وارد مرحله تازه ای گشت تا آنجا که مشهور به شیخ اعظم گردید.
شیخ #اعظم افزون بر جهات علمی و به ویژه فقه و اصول، در جهات مختلف دیگر نیز رشد و تعالی یافته بود؛ وی در اخلاق، عرفان و تقوای دینی در مقامی بس بلند قرار داشت و احتیاط و تواضع او زبانزد بود.
چنین مشهور است که یکی از شاگردان «شیخ مرتضی انصاری» می‌گوید: آن روز از پای منبر درس با شیخ بسیار صحبت کردم و اشکال گرفتم. پس از ختم درس، شیخ آهسته در گوش من فرمود: آن که «#بسم الله» را در گوش تو خوانده، تا «و #لا الضالین» را در گوش من خوانده است!
بیش از نیم قرن است که با این بیت والا وخاندان شرف واخلاق ، ارتباط داشته وبراین نعمت برخود می بالم !
از آن هنگام که در سالهای پنجاه شمسی به همراه مرحوم پدرم ،#شهید آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری به #ایران وتهران گام می نهادم ، یک روز را در جمع علمای تهران در بیت الشرف مرحوم آیة الله سبط ،گرد آمده وخاطرات زیبا وفراموش نشدنی از آن چهره ها وستارگان علم وعمل را در ذهن خود بیادگار دارم.
منزل ساده امًا دنیایی از روح وصفای این بزرگوار در بخش جنوب #تهران که در آن هنگام مرکز سنتی شهر بشمار می آمد را هیچگاه از ذهن من محو نمی گردد.
بیاد دارم که روزی به همراه مرحوم پدرم ، به دیدار این عالم جلیل القدر که رفتارش سرشار از ادب وفروتنی وتواضع وخوشرویی بود ، به مدرسه کهن ومشهور #مروی که از مراکز حوزه علمیه مهم آن هنگام تهران پایتخت بشمار می رفت ، در #ناصر خسرو وکوچه مروی رفتیم که این نخستین بار بود که من به این مدرسه کهن وباروح ،گام می نهادم. که بیاد دارم با استقبال گرم وپرشور مرحوم آیة الله سبط روبرو گردیدیم وبا ورودمان ، از آنجا که پدرم از نجف اشرف واز کنار بارگاه ملکوتی وملائک پاسبان #امیر المومنین ویعسوب الدین ، آمده بودند ، دسته دسته از طلاب مدرسه که ظاهرا به اشاره مرحوم آیة الله سبط بود ، همه به اتاق بزرگی که بنظرم ، محل درس طلاب بود واز گستردگی نسبتا زیادی برخوردار بود حاضر شده وبه نماز #جماعت ایشان پایان پذیرفت.
در سالهای بعد که برای ادامه تحصیلات خود به دانشگاه تهران آمدم ، فرصت ها را غنیمت شمرده ودر گردهمایی علمای تهران که اصصطلاحا (#گعده) نامیده شده وماهی یک بار به صورت دوره ای در خانه های این بزرگان وستارگان علمی حوزوی تشکیل می گردید ، به همراه مرحوم عموی خود آیة الله حاج شیخ #محمود _انصاری که همزاد پدرم بشمار می آمدند ، شرکت می نمودم وچه خاطرات زیبا وتکرار نشدنی از این مجالس را در ذهن خود به نقش آورده ومحفوظ نگه داشته ام.