دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
#ديدار از #پروژه مسكونى #قنبر در #نجف اشرف

با حضور #توليت #آستان #علوى حجة الاسلام والمسلمين #حبل المتين ، ودست اندركاران ومسوولين پروژه مسكونى قنبر وابسته به #آستان علوى در نجف اشرف ، در راستاى پشتيبانى ونيز ساخت دو واحد #دبستان و#دبيرستان #پسرانه و#دخترانه در اين مكان ، جلسه مشتركى برقرار گرديد كه تعدادى از نيكوكاران وخيرين مدرسه ساز نيز در اين جمع حضور داشتند.
در پايان اين #جلسه، توليت از آغاز عمليات وريختن فونداسيون وجز اينهاى دو مدرسه در اين مجتمع ديدار كرده و#فاز دوم ساخت مدرسه را طى مراسمى آغاز نموديم.

-------------------
@drhadiansarii
دیروز #پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ، جناب آقای محمد رضا #سالاری وفرزندشان ، مهندس مهدى سالارى که از دوستان وهمکلاسی های پدرم ، بشمار می آیند از #قم به عیادت ایشان آمده وساعتی به گذشته ودوران تحصیل خود ، در #دبستان ودبیرستان بازگشته وخاطرات شیرینی را با یکدیگر مرور نموده وپدرم را که ۱۸ روز است در بستر بیماری آرمیده است ، #شاداب نمود وبه دوران خوش نجف وعراق وبغداد ومدرسه #علوی وشرافت ورخدادهای نوجوانی وجوانی باز گردانید. چه زیباست این رخدادها وچه زیباست دوستی های این دوران که معمولا از آنجا که برمبنای بهره وری از یکدیگر نبوده ونیست ، این گونه دوستی های دوران دبستان ودبیرستان ، ماندگار شده وگاه موروثی به #فرزندان وجز اینها نیز می رسد. من در کنار این دو #یار نشسته واحساس می کردم که چگونه پدر ، #کسالت وبیماری خود را از یاد برده وبا این یار که نزدیک به نیم #قرن از ارتباطشان سپری شده بود ، چگونه از گذشته ها ورخدادهای نوعا #زیبا وبیاد ماندنی خود ، از کلاس درس ، از #معلمین ، از همکلاسی ها، از #نمره ها، از #انشاء وجغرافیا وتاریخ وسلطان #سنجر ! و... سخن‌گفته وهمچون یک روح در دو جسم هردو با هم به گذشته های زیبایشان باز گردیده بودند ومی گفتند ومی گفتند ومی خندیدند وما هم خوشحال از شادابی #پدر پس از حدود بیست روز ، به سخنان وقصه ها وحکایت های این دو که از این وآن واز نجف و #بغداد و #قاهره و #دانشگاه وجز اینها بایکدیگر بازگومی نمودند ، گوش داده ومانع از سخن گفتن ودر نشدیم.
در پایان خداحافظی این دو یار بسیار زیبا بود وهرکدام به اصرار می خواستند ، #دست یکدیگر را ببوسند واز آنجا که آقای سالاری
دچار بیماری #دیابت وجز اینها بود، پدرم مقدار #تربت کیمایی از تربت حضرت #اباعبد الله ع را در اختیار یار خود قرار داده واز یکدیگر خداحافظی نمودند که #انرژی این دیدار وعیادت ، پدر را شاداب تا پایان #شب نگه داشت.
با تشکر وسپاس از حضور این دو عزیز

امیر انصاری




………………………………………………
@drhadiansari