#روانشناسی_دین
#فرزند_پروری
عواقب خطرناک #افراط در #تربیت_مذهبی کودکان
در تربیت، تمام قوایی که در وجود انسان هست حکمت و مصلحتی دارند. اگر در ما غرایز شهوانی هست، لغو و عبث نیست. ما باید این غرایز شهوانی را در حد احتیاج طبیعی اشباع کنیم؛ اینها یک حقی دارند. آدمهای کج سلیقهای پیدا میشوند که به خودشان یا به بچهشان که تحت کفالت تربیتشان است، فشار میآورند.
احتیاج به بازی در بچه یکی از حکمتهای پروردگار است. یک مقدار انرژی در وجود کودک ذخیره است که او فقط به وسیله بازی میتواند این انرژی را دفع کند. انسان اشخاصی را میبیند که نمیگذارد بچه پنج شش ساله برود با بچهها بازی کند، هر مجلسی که خودش میرود بچه را هم میبرد برای اینکه تربیت بشود. جلوی خنده او را میگیرد، جلوی خوراک او را میگیرد.
بچه بزرگ میشود در حالی که احتیاجات طبیعی وجودش برآورده نشده است، همواره به او گفتهاند خدا، قیامت، آتش جهنم (مفاهیمی کاملا #انتزاعی که درک آن در بزرگسالی نیز هنوز جای اختلاف نظر داشته و فهم درست آن امری غامض است). تا در سنین بیست و چند سالگی، این قوای ذخیره شده، این شهوتها و تمایلات اشباع نشده یک مرتبه زنجیر را پاره میکند.
کودک یا نوجوانی که در اثر تلقین پدر در دوازده سالگی نمازش بیست دقیقه طول میکشید، نماز شب میخواند، دعا میخواند، دور از ذهن نیست که در بیست و چند سالگی به شخصیتی کاملا متضاد با آنچه تا کنون آموخته تبدیل گردد.
سوالی که مطرح می شود این است که چرا با این سبک تربیتی اینگونه شد؟ ......
در پاسخ می توان یکی از علل بروز این مشکل را افراط در کسب مقامات عالیه روح، و در عوض، تفریط در ارضاء غرایز او دانست. چیزی که در روان شناسی به آن #مکانیسم_دفاعی #سرکوب گفته می شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw
#فرزند_پروری
عواقب خطرناک #افراط در #تربیت_مذهبی کودکان
در تربیت، تمام قوایی که در وجود انسان هست حکمت و مصلحتی دارند. اگر در ما غرایز شهوانی هست، لغو و عبث نیست. ما باید این غرایز شهوانی را در حد احتیاج طبیعی اشباع کنیم؛ اینها یک حقی دارند. آدمهای کج سلیقهای پیدا میشوند که به خودشان یا به بچهشان که تحت کفالت تربیتشان است، فشار میآورند.
احتیاج به بازی در بچه یکی از حکمتهای پروردگار است. یک مقدار انرژی در وجود کودک ذخیره است که او فقط به وسیله بازی میتواند این انرژی را دفع کند. انسان اشخاصی را میبیند که نمیگذارد بچه پنج شش ساله برود با بچهها بازی کند، هر مجلسی که خودش میرود بچه را هم میبرد برای اینکه تربیت بشود. جلوی خنده او را میگیرد، جلوی خوراک او را میگیرد.
بچه بزرگ میشود در حالی که احتیاجات طبیعی وجودش برآورده نشده است، همواره به او گفتهاند خدا، قیامت، آتش جهنم (مفاهیمی کاملا #انتزاعی که درک آن در بزرگسالی نیز هنوز جای اختلاف نظر داشته و فهم درست آن امری غامض است). تا در سنین بیست و چند سالگی، این قوای ذخیره شده، این شهوتها و تمایلات اشباع نشده یک مرتبه زنجیر را پاره میکند.
کودک یا نوجوانی که در اثر تلقین پدر در دوازده سالگی نمازش بیست دقیقه طول میکشید، نماز شب میخواند، دعا میخواند، دور از ذهن نیست که در بیست و چند سالگی به شخصیتی کاملا متضاد با آنچه تا کنون آموخته تبدیل گردد.
سوالی که مطرح می شود این است که چرا با این سبک تربیتی اینگونه شد؟ ......
در پاسخ می توان یکی از علل بروز این مشکل را افراط در کسب مقامات عالیه روح، و در عوض، تفریط در ارضاء غرایز او دانست. چیزی که در روان شناسی به آن #مکانیسم_دفاعی #سرکوب گفته می شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw