☆#روان_درمانی مبتنی بر #داستان روشی برای کاهش #تروما در پناهجویان
☆یکی از رویکردهای روان درمانی که به آن روایت درمانی (NET) گفته می شود احتمالا قادر خواهد بود باعث افزایش سلامت روان و حل تروماهایی مثل کابوس, و اختلالاتی از قبیل افسردگی و اضطراب صدها تن از هزاران پناهنده ای شود که به کشورهایی از قبیل آلمان پناه جسته اند.
☆رویکرد درمانی نت طی ۱۵ سال گذشته به طور موفقیت آمیزی در مناطق جنگی افریقا تا سریلانکا عمل کرده است و موفقیت خوبی را نشان داده است و بیماران پیشرفت های قابل توجهی را در چندین جلسه از خود نشان داده اند.
☆دکنر نونر از داشنگاه بیفلد آلمان معتقد است که ما هر زمان که در یک تجربه هیجانی قرار می گیریم,تلاش می کنیم تا آن را به صورت داستان تعربف کنیم, این طور است ما چیزهایی را که تجربه کرده ایم برای دیگران قابل فهم و درک می کنیم.
☆پناهجویان حوادث تراماتیک زیادی را تجربه می کنند, ما با آنها درباره ی تاریخچه زندگیشان صحبت می کنیم و زندگی نامه ای را می سازیم که آنها را قادر می سازد تا تجربیات تراماتیک زندگی خود را در بستری معنا دار قرار دهند و به اهمیت وجودشان در زندگی خود پی ببرند.
☆در این درمان فرد حادثه دیده همراه با درمانگر بر روی مسیر زندگی خود و حوادث منفی و مثبت آن کار می کنند.
☆با کمک این روش صدها سرباز کودک, قربانیان خشونت های سیاسی و پناهجویان جنگی توانستند حوادث زندگی خود را پردازش کنند.
☆برنامه درمانی نت هم اکنون در آلمان توسط متخصصان در حال انجام است.
☆کلینیک روانکاوی دانشگاه بیفیلد در حال بررسی این روش درمانی نه تنها بر روی پناهجویان بلکه بر روی قربانیان کودک آزاری, تجاوز جنسی و سربازان جنگی بازمانده است.
مقاله کامل:
http://psychnews.ir/10462
@healthpsychology_conselling
☆یکی از رویکردهای روان درمانی که به آن روایت درمانی (NET) گفته می شود احتمالا قادر خواهد بود باعث افزایش سلامت روان و حل تروماهایی مثل کابوس, و اختلالاتی از قبیل افسردگی و اضطراب صدها تن از هزاران پناهنده ای شود که به کشورهایی از قبیل آلمان پناه جسته اند.
☆رویکرد درمانی نت طی ۱۵ سال گذشته به طور موفقیت آمیزی در مناطق جنگی افریقا تا سریلانکا عمل کرده است و موفقیت خوبی را نشان داده است و بیماران پیشرفت های قابل توجهی را در چندین جلسه از خود نشان داده اند.
☆دکنر نونر از داشنگاه بیفلد آلمان معتقد است که ما هر زمان که در یک تجربه هیجانی قرار می گیریم,تلاش می کنیم تا آن را به صورت داستان تعربف کنیم, این طور است ما چیزهایی را که تجربه کرده ایم برای دیگران قابل فهم و درک می کنیم.
☆پناهجویان حوادث تراماتیک زیادی را تجربه می کنند, ما با آنها درباره ی تاریخچه زندگیشان صحبت می کنیم و زندگی نامه ای را می سازیم که آنها را قادر می سازد تا تجربیات تراماتیک زندگی خود را در بستری معنا دار قرار دهند و به اهمیت وجودشان در زندگی خود پی ببرند.
☆در این درمان فرد حادثه دیده همراه با درمانگر بر روی مسیر زندگی خود و حوادث منفی و مثبت آن کار می کنند.
☆با کمک این روش صدها سرباز کودک, قربانیان خشونت های سیاسی و پناهجویان جنگی توانستند حوادث زندگی خود را پردازش کنند.
☆برنامه درمانی نت هم اکنون در آلمان توسط متخصصان در حال انجام است.
☆کلینیک روانکاوی دانشگاه بیفیلد در حال بررسی این روش درمانی نه تنها بر روی پناهجویان بلکه بر روی قربانیان کودک آزاری, تجاوز جنسی و سربازان جنگی بازمانده است.
مقاله کامل:
http://psychnews.ir/10462
@healthpsychology_conselling
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تکه یونولیتی که باجریان #آب پیش نمیرود و در"جایی"مدام "در جا" میزند. اتفاقی که در نهایت، گیر افتادن در یک جبر تکرار را ناگزیر میسازد. گویی از همان "آن" به بعد است که آب در جایی فرودست تر از آنچه بود به ستیز با خودش بر میخیزد. گویی آب به زیر پای خودش میزند تا سرنگونش سازد.
اماچرا؟
#تروما پدیده ایست که در پی رخدادی خارج از توان تجربه پدید می آید. چیزی که حاصلش ستیز با خود است. همان خودی که نتیجه به درون بردن عامل تروماست. از قدیم گفته اند دستی را که نمی توان برید، باید بوسید. اما این بوسیدن همانا و درافتادن با عامل تروما که دیگر بخشی از خود ماست همانا
اما #تکرار چرا؟
آن هم حاصلی دیگر از تروماست. انگار که هر بار به پایانش میرسیم، به #امید اینکه شاید این بار بتوان از آن عبور کرد باز به سرخط بر میگردیم. شاید این بار در این قبر مرده ای باشد. اما از چیزی که نتوانستیم و نمیتوانیم #درک، تجربه و حل و فصلش کنیم همانطور که #فروید در مقاله یادآوری، تکرار، حل و فصل میگوید، نتوانستیم، نمیتوانیم و نخواهیم توانست عبور کنیم. مگر اینکه با "حضوری" دیگر و حضور یک "دیگری"، بستر و مَعبری برساخته شود برای عبور
#دکترواحدی_اردکانی
اماچرا؟
#تروما پدیده ایست که در پی رخدادی خارج از توان تجربه پدید می آید. چیزی که حاصلش ستیز با خود است. همان خودی که نتیجه به درون بردن عامل تروماست. از قدیم گفته اند دستی را که نمی توان برید، باید بوسید. اما این بوسیدن همانا و درافتادن با عامل تروما که دیگر بخشی از خود ماست همانا
اما #تکرار چرا؟
آن هم حاصلی دیگر از تروماست. انگار که هر بار به پایانش میرسیم، به #امید اینکه شاید این بار بتوان از آن عبور کرد باز به سرخط بر میگردیم. شاید این بار در این قبر مرده ای باشد. اما از چیزی که نتوانستیم و نمیتوانیم #درک، تجربه و حل و فصلش کنیم همانطور که #فروید در مقاله یادآوری، تکرار، حل و فصل میگوید، نتوانستیم، نمیتوانیم و نخواهیم توانست عبور کنیم. مگر اینکه با "حضوری" دیگر و حضور یک "دیگری"، بستر و مَعبری برساخته شود برای عبور
#دکترواحدی_اردکانی
نخست او من را خنداند و سپس من او را
در #زندگی بشر #خنده و #سرگرمی جایگاه پررنگی داشته و در قالب های مختلفی چون #لطیفه یا #طنز آن هم به اشکالی متفاوت همچون #فیلم، #تئاتر و #موسیقی رخ نمایان کرده است. این پدیده همچنین از ابعاد مختلفی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. #فروید در کتاب لطیفه ها و ارتباطشان با ناآگاه (۱۹۰۵) به این مفهوم به گونه ای اشاره کرده است که گویی خنده از یک منظر، نوعی گذار از تروماست. به بیانی دیگر خنده و لطیفه، به سوژه این امکان را می دهد که در عین ورود به محتوای #تروما، در فضایی قابل تحمل تر و فراغتی نسبی و البته ظاهری از #درد تروما، راجع به آن حرف بزند. اما در این مجال، قصد بر این است که به خنده از این جهت پرداخته شود که چه کسی با چه فعلی و چه سازوکاری باعث خنداندن چه کسی می شود و البته که نتیجه آن چیست.
با نگاهی به برخی از صفحات #اینستاگرام که در آن گرداننده صفحه با به اشتراک گذاشتن برخی تصاویر از جمله عمومی کردن خصوصیترین ابعاد زندگی خود، حتی تا جایی که انجام آن در هر مکانی علیرغم خصوصی بودنش امکان پذیر نیست، سوژه خنده دنبال کنندگان صفحه خود می شود. تصاویری چون چگونگی تراشیدن موهای زائد بدن آن هم در حمام و یا نیاز فوری به انجام عملی گوارشی در حین پخش تصویری زنده (Live). البته که این تصاویر برای بسیاری افراد خنده دار است و نیاز مذکور بشر از این راه ارضا می گردد.
آری او من را خنداند. اما با چه فعلی؟!
با نگاهی متاخرتر به این صفحات متوجه میشویم که با این ساز و کار بر تعداد دنبال کنندگان وی اضافه میشود؛ چراکه ما می دانیم، #بشر به خندیدن نیاز دارد. اما پس از چندی دنبال کنندگان که دیگر ممکن است شمار آنها به هزاران و حتی چند میلیون نفر رسیده باشد، در لابه لای پست های گفته شده، شاهد تصاویر دیگری نیز می شوند. اینکه همان سوژه در کدام رستوران شام می خورد و یا اینکه همان تیغی را که برای تراشیدن موهای زائد بدن استفاده می کند، از کدام فروشگاه می خرد. به عبارتی صفحه مذکور در بازه هایی زمانی، تغییر کاربری داده و اکنون شاهد صفحه ای تبلیغاتی هستیم که همان گرداننده با #عریان کردن زندگی خصوصی و نیز استمرار اموری که در بسیاری #فرهنگ ها نه تنها هنجار نیست و بلکه ضد فرهنگ است و البته که به خاطر آن دستمزدی گزاف نیز دریافت می کند، صاحب کسب و کاری شده است. گویا در این حین، مشکل اشتغال زایی نیز در حال حل شدن است. به عبارتی شاید آنچه می بینیم پاداشی است که دنبال کنندگان فراوان آن سوژه خنده، به انجام کارهایی نه تنها غیر مولد و بلکه ضد فرهنگ او میدهند. گویا اکنون سوژگانیت در خنداندن به آن کسی تفویض شد که تا کنون برای خندیدن به این صفحه پیوسته بود و حال نوبت خندیدن سوژه سابق خنده است. شاید خنده به این که میتوان با کمترین زحمت و یا زحمتی در خلاف جهت قوانین بین فردی و فرهنگی، کسب درآمد داشت. هرچند که آسیبی بس ژرف به فرهنگ نیز وارد شود. البته که نیاز به خنده در هر دو گروه دنبال کنندگان و دنبالشوندگان ارضا شد؛ ولی با چه هزینه ای؟!
#دکترواحدی_اردکانی
در #زندگی بشر #خنده و #سرگرمی جایگاه پررنگی داشته و در قالب های مختلفی چون #لطیفه یا #طنز آن هم به اشکالی متفاوت همچون #فیلم، #تئاتر و #موسیقی رخ نمایان کرده است. این پدیده همچنین از ابعاد مختلفی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. #فروید در کتاب لطیفه ها و ارتباطشان با ناآگاه (۱۹۰۵) به این مفهوم به گونه ای اشاره کرده است که گویی خنده از یک منظر، نوعی گذار از تروماست. به بیانی دیگر خنده و لطیفه، به سوژه این امکان را می دهد که در عین ورود به محتوای #تروما، در فضایی قابل تحمل تر و فراغتی نسبی و البته ظاهری از #درد تروما، راجع به آن حرف بزند. اما در این مجال، قصد بر این است که به خنده از این جهت پرداخته شود که چه کسی با چه فعلی و چه سازوکاری باعث خنداندن چه کسی می شود و البته که نتیجه آن چیست.
با نگاهی به برخی از صفحات #اینستاگرام که در آن گرداننده صفحه با به اشتراک گذاشتن برخی تصاویر از جمله عمومی کردن خصوصیترین ابعاد زندگی خود، حتی تا جایی که انجام آن در هر مکانی علیرغم خصوصی بودنش امکان پذیر نیست، سوژه خنده دنبال کنندگان صفحه خود می شود. تصاویری چون چگونگی تراشیدن موهای زائد بدن آن هم در حمام و یا نیاز فوری به انجام عملی گوارشی در حین پخش تصویری زنده (Live). البته که این تصاویر برای بسیاری افراد خنده دار است و نیاز مذکور بشر از این راه ارضا می گردد.
آری او من را خنداند. اما با چه فعلی؟!
با نگاهی متاخرتر به این صفحات متوجه میشویم که با این ساز و کار بر تعداد دنبال کنندگان وی اضافه میشود؛ چراکه ما می دانیم، #بشر به خندیدن نیاز دارد. اما پس از چندی دنبال کنندگان که دیگر ممکن است شمار آنها به هزاران و حتی چند میلیون نفر رسیده باشد، در لابه لای پست های گفته شده، شاهد تصاویر دیگری نیز می شوند. اینکه همان سوژه در کدام رستوران شام می خورد و یا اینکه همان تیغی را که برای تراشیدن موهای زائد بدن استفاده می کند، از کدام فروشگاه می خرد. به عبارتی صفحه مذکور در بازه هایی زمانی، تغییر کاربری داده و اکنون شاهد صفحه ای تبلیغاتی هستیم که همان گرداننده با #عریان کردن زندگی خصوصی و نیز استمرار اموری که در بسیاری #فرهنگ ها نه تنها هنجار نیست و بلکه ضد فرهنگ است و البته که به خاطر آن دستمزدی گزاف نیز دریافت می کند، صاحب کسب و کاری شده است. گویا در این حین، مشکل اشتغال زایی نیز در حال حل شدن است. به عبارتی شاید آنچه می بینیم پاداشی است که دنبال کنندگان فراوان آن سوژه خنده، به انجام کارهایی نه تنها غیر مولد و بلکه ضد فرهنگ او میدهند. گویا اکنون سوژگانیت در خنداندن به آن کسی تفویض شد که تا کنون برای خندیدن به این صفحه پیوسته بود و حال نوبت خندیدن سوژه سابق خنده است. شاید خنده به این که میتوان با کمترین زحمت و یا زحمتی در خلاف جهت قوانین بین فردی و فرهنگی، کسب درآمد داشت. هرچند که آسیبی بس ژرف به فرهنگ نیز وارد شود. البته که نیاز به خنده در هر دو گروه دنبال کنندگان و دنبالشوندگان ارضا شد؛ ولی با چه هزینه ای؟!
#دکترواحدی_اردکانی