بخش دوم:
به دو پهلو بودن این قسمت از شعر هم باید توجه بشه: "من واسه همه سایبونم، بدونِ اینکه بدونم، تکیه گاه بوده همیشه، واسه ی بقیه شونم"
سایبون بودن واسه همه آیا به معنای اینه که در ابتدا فرد به "من" رسیده و سپس با کسب این توانمندی، سایبونی برای "همه!" شده یا به ناچار (شاید به واسطه نقش جنسیتی و جبر فرهنگی) سایبون شده و شونش نیز تکیه گاهی واسه بقیه. همینطور این دوپهلویی در "بدونِ اینکه بدونم" هم تکرار شده (اونقدر قوی شدم که دیگه نمیدونم چه افرادی رو دارم حمایت میکنم یا اینکه اونقدر برای رضایت دیگران، از خودم دور شدم که دیگه نمیدونم چه کسایی دارن از سایه و شانه ام استفاده میکنن؛ که البته به نظر من با توجه به محتوا و معنای ابیات قبلی شعر، تعبیر اول محتمل تره).
در نهایت نیز "پر کردن زندگی با #خود" به نوعی بی نیازی از هر آنچه غیر خود هست رو تبیین میکنه و از این جهته که در ادامه میگه "واسه اینه که #تنها شدم". به عبارتی دست یافتن به گوهر وجودی خود یا همان "من"، مانند دست یافتن به یک دنیای حقیقی و بی پایان است که درنهایت تنها شدن با خود نتیجه ای ژرف و حقیقی از آن است.
بیت آخر نیز اشاره ای مجدد به سخت رویی و درس گرفتن از سختی ها داره و اینکه همه انسان ها ممکن الخطا هستن و هییییچ کس کامل نیست. به عبارتی الگوی ناکارآمد #کمالگرایی زیر سوال رفته و اصل نسبیت ارج نهاده شده. الگویی که ریشه در #طرحواره های انسان داره و خود نتیجه ای از سبک تفکر همه یا هیچه.
از اینکه این آهنگ رو مورد نقد روان شناختی قرار دادم اهدافی چند داشتم. ازجمله اینکه به اطرافمون خوووب نگاه کنیم و دیدی سطحی به امور نداشته باشیم. اینکه ما میتونیم از یک آهنگ، دنیایی درس بگیریم. اینکه نمونه ای از پویایی و خلاقیت و سخت رویی انسانی از جنس خودمون و مثل خودمون، زمینی و عادی رو نشون بدم.
یادمون باشه همه ما میتونیم این نوع سبک های فکری و #ذهنیت رو داشته باشیم. ذهنیتی سرشار از سخت رویی، تاب آوری، #خلاقیت، #نسبی_گرایی و خیلی فاکتورهای مثبت دیگه؛ و البته اینکه خودم به شخصه، صدا، سبک موسیقی و تاحدی سبک فکری خواننده این آهنگ ( #سوگند) رو هم دوست دارم😉
شاد باشید🌹
به دو پهلو بودن این قسمت از شعر هم باید توجه بشه: "من واسه همه سایبونم، بدونِ اینکه بدونم، تکیه گاه بوده همیشه، واسه ی بقیه شونم"
سایبون بودن واسه همه آیا به معنای اینه که در ابتدا فرد به "من" رسیده و سپس با کسب این توانمندی، سایبونی برای "همه!" شده یا به ناچار (شاید به واسطه نقش جنسیتی و جبر فرهنگی) سایبون شده و شونش نیز تکیه گاهی واسه بقیه. همینطور این دوپهلویی در "بدونِ اینکه بدونم" هم تکرار شده (اونقدر قوی شدم که دیگه نمیدونم چه افرادی رو دارم حمایت میکنم یا اینکه اونقدر برای رضایت دیگران، از خودم دور شدم که دیگه نمیدونم چه کسایی دارن از سایه و شانه ام استفاده میکنن؛ که البته به نظر من با توجه به محتوا و معنای ابیات قبلی شعر، تعبیر اول محتمل تره).
در نهایت نیز "پر کردن زندگی با #خود" به نوعی بی نیازی از هر آنچه غیر خود هست رو تبیین میکنه و از این جهته که در ادامه میگه "واسه اینه که #تنها شدم". به عبارتی دست یافتن به گوهر وجودی خود یا همان "من"، مانند دست یافتن به یک دنیای حقیقی و بی پایان است که درنهایت تنها شدن با خود نتیجه ای ژرف و حقیقی از آن است.
بیت آخر نیز اشاره ای مجدد به سخت رویی و درس گرفتن از سختی ها داره و اینکه همه انسان ها ممکن الخطا هستن و هییییچ کس کامل نیست. به عبارتی الگوی ناکارآمد #کمالگرایی زیر سوال رفته و اصل نسبیت ارج نهاده شده. الگویی که ریشه در #طرحواره های انسان داره و خود نتیجه ای از سبک تفکر همه یا هیچه.
از اینکه این آهنگ رو مورد نقد روان شناختی قرار دادم اهدافی چند داشتم. ازجمله اینکه به اطرافمون خوووب نگاه کنیم و دیدی سطحی به امور نداشته باشیم. اینکه ما میتونیم از یک آهنگ، دنیایی درس بگیریم. اینکه نمونه ای از پویایی و خلاقیت و سخت رویی انسانی از جنس خودمون و مثل خودمون، زمینی و عادی رو نشون بدم.
یادمون باشه همه ما میتونیم این نوع سبک های فکری و #ذهنیت رو داشته باشیم. ذهنیتی سرشار از سخت رویی، تاب آوری، #خلاقیت، #نسبی_گرایی و خیلی فاکتورهای مثبت دیگه؛ و البته اینکه خودم به شخصه، صدا، سبک موسیقی و تاحدی سبک فکری خواننده این آهنگ ( #سوگند) رو هم دوست دارم😉
شاد باشید🌹