جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.85K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
676 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ ساختارها علت‌العلل آزارهای جنسی هستند

🗓 چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از سخن‌رانی
#احمد_بخارایی در نشست مجازی انجمن جامعه‌شناسی ایران با موضوع «#آزار_جنسی و لایه‌های تودرتوی آن از عرصه‌ی خصوصی تا عرصه‌ی عمومی» با حضور عفت‌السادات مرقاتی خویی (سکسولوژیست)، بهناز عرب‌زاده (روان‌شناس) و عالیه شکربیگی (جامعه‌شناس) | منتشرشده در چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۶۶

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌های من در این نشست:

… «مفهوم آزار جنسی به‌عنوان یک مفهوم مستقل از سال‌های ۱۹۷۰ به بعد مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم مانند هر پدیده‌ی اجتماعی از چهار زاویه قابل بررسی است. زاویه‌ی اول همان شکل ظاهری آن است برای مثال آن چیزی است که ما در خیابان‌ها یا در محیط کار شاهد #آزار_زنان هستیم. زاویه‌ی دوم محتوای آن است چیزی که در حوزه‌ی #روان‌شناسی به آن توجه می‌شود مانند این‌که معمولاً #زنان آزار دیده ماجرای خود را پنهان می‌کنند. زاویه‌ی سوم پی‌آمدهای آن است. زاویه‌ی چهارم که از نگاه من اهمیت دارد علت و ریشه‌های آزار جنسی است.» …

… «این‌که گفته می‌شود تهدید و ارعاب علت اصلی آزار جنسی است، اما باید درنظر گرفت خود این علت و علت‌های مشابه از یک علت بزرگ‌تر متأثر هستند. اگر واحد تحلیل ما خود فرد یا روان و جسم او باشد از حوزه‌ی #جامعه‌شناسی خارج می‌شود. در جامعه‌شناسی در سه سطح این مسئله بررسی می‌شود، #خانواده به عنوان سطح خرد، #سازمان‌ها به عنوان سطح میانه و #ساختارها به عنوان سطح کلان، برای من ساختارها به‌عنوان علت‌العلل تقویت آزار جنسی اهمیت دارد.» «اگر گریزی کوتاه به دو سطح خرد و میانه زده باشم این‌که نظام خانواده می‌تواند منجر به این پدیده شود. در سطح میانه و سازمان‌ها قدرت معنا پیدا می‌کند. چیزی که آن‌جا رئیس و مرئوس وجود دارد، #قدرت در یک #نظام_مردسالار به #مرد بیش‌تر تعلق دارد. بنابراین در سازمان‌ها این عامل قدرت ارعاب و تهدید برای زنان را به همراه می‌آورد و می‌تواند در نهایت به آزار جنسی ختم شود. این سازمان می‌تواند دانشگاه یا هرجای دیگر باشد.» …

… «اما آنچه در سطح کلان اهمیت دارد ساختارها در قالب #نظام_فرهنگی است. آن‌چه در ایران سال ۹۹ مهم است مقوله‌ی #فرهنگ است. یعنی یک مجموعه از #هنجارها مدنظر ما است که این هنجارها یا می‌تواند #قانون باشد یا #عرف. این‌جا توجه من به قانون است. در قانونِ ایران چیزی به عنوان آزار جنسی به عنوان #جرم تعریف نشده است. در قانون شاهد نوعی #مردسالاری هستیم. مواردی هم که در قانون وجود دارد تنبیه متوجه زن است. در مواردی هم که قانون ورود کرده بحث نظر #قاضی و شفاف‌نبودن قانون است که در نهایت چیزی از آن حاصل نمی‌شود. شما در بحث #تجاوز توجه کنید که اثبات آن با چه موانعی روبه‌رو است. در مواردی هم که در قانون اشاره‌هایی به آزار و #تجاوز_جنسی شده بیش‌تر رنگ‌وبوی دینی دارد تا اجتماعی، یا این‌که آنقدر پیچ‌وخم دارد که دست آخر اثبات نمی‌شود.» …

… «در بحث ارزش‌ها هم یک مردسالاری وجود دارد که بیش‌تر جنبه اعتقادی دارد و طبیعتاً جنبه‌ی عقلانی آن پایین است. بنابراین ما با یک سری مقوله‌ها با نگاه فرهنگیِ عمیقِ ساختاری روبه‌رو هستیم که مردسالاری را فریاد می‌زند. به همین دلیل است که از میان موارد بی‌شمار آزارهای جنسی حدود ۵درصد در دادگاه‌ها #حق‌خواهی می‌کنند که فقط یک درصد آن‌ها ممکن است موفق باشند.» …

🎞 ویدئو: کل برنامه | بخارایی

🎙 صوت: کل برنامه | بخارایی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ ساختارها علت‌العلل آزارهای جنسی هستند 🗓 چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ 📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از سخن‌رانی #احمد_بخارایی در نشست مجازی انجمن جامعه‌شناسی ایران با موضوع «#آزار_جنسی و لایه‌های تودرتوی آن از عرصه‌ی خصوصی تا عرصه‌ی عمومی» با حضور عفت‌السادات مرقاتی…»
❇️ #افشاگری #زنان از #خشونت، #آزار و #تجاوز، فرصتی برای آگاهی‌بخشی به مردان

🗓 پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش خبرآنلاین درباره‌ی خشونت‌ورزی نسبت به زنان و افشاگری‌های انجام‌شده در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و آریاناز گل‌رخ | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… «#فرهنگ ما ریشه‌های هزاران ساله در الگوهای مردسالارانه دارد که هر تعرضی را به طور رسمی یا غیررسمی توجیه می‌کند. این همه مسئله در طی قرن‌ها اتفاق افتاده است، طبیعی است که افراد منفجر شوند. آدم‌ها هم می‌خواهند احساس کنند پایشان روی زمین سفت است.» حالا دیگر "زنان حسی مشترک دارند که از جنسی به اسم #مرد در طی هزاران سال مورد آزار و اذیت قرار گرفتند." …

… «در ایران ما با یک تضاد روبرو شده‌ایم، یک سری نیروهای بسیار سنتی یک سوی طیف هستند و بخشی از روشن‌فکران و اعضای #جامعه در سوی دیگر. این تضادها اگر به شکل «دیالکیتکی» حل شود، وضعیت خوب می‌شود و اتفاقاً وجودشان خوب است. اما این که تضاد به دو سر یک طیف تبدیل شود که حاضر نیستند حرف هم را گوش بدهند وضعیت را خراب می‌کند.» …

… «وجود الگوی غربی هم یکی از دلایل شروع این ماجرا در ایران است، در نظام جهانی عناصر خوب یک فرهنگ، به فرهنگی دیگر منتقل می‌شوند، وقتی یک سوی دنیا کسی ماجرای #تجاوز خود را بیان می‌کند، این شجاعت به وجود می‌آید که این اتفاق در ایران هم رخ بدهد. این که چنین اتفاقی در اروپا یا غرب رخ می‌دهد، در فرد ایرانی احساس هم‌دلی و هم‌دردی به وجود می‌آورد. پس طبیعی است که این جنبش در بیان روایت‌های #تجاوز و #آزار در ایران تأثیرگذار باشد.» …

… به طور کلی این ماجرا سه‌ ریشه دارد؛ بی‌معنابودن مرزبندی‌های فیزیکی در نظام جهانی، انتقال همه‌ی مسائل در نظام ارتباطی نوین و احساس #هویت_مشترک #زنان در دنیا …

… در هر کشور با توجه به ریشه‌های #خشونت راهکارها هم متفاوت است. راهکار این مسئله در سطوح خرد، میانه و کلان تقسیم می‌شود؛ در سطح خرد که مسائلی مثل #آموزش برمی‌گردد، در ایران فقط ۲۰درصد ماجرا را حل می‌کند، ۲۰درصد دیگر هم سهم سطح میانه است جایی که به نحوه‌ی برخورد #قانون با آزاردهنگان، #نظام_حقوقی، آموزش رسانه‌ها، نقش #آموزش‌وپرورش و دیگر موارد مرتبط است …

… «این موضوع برای هر کشور متفاوت است، مثلاً ممکن است در جامعه‌ای دیگر راهکارهای سطح خرد، ۸۰درصد مسئله را حل کنند. در ایران وزن اصلی مربوط به ساختار است. ما یک #ساختار_ارزشی دارم، که هزاران سال است بر کشور حاکم است، #پدرسالاری چیزی که مشروعیت آن در بخش‌هایی پذیرفته شده است دیگر به #مردسالاری تبدیل شده است، برخلاف پدرسالاری، در حالت دوم مرد از قدرتش استفاده می‌کند، #قدرت در مسائل #سیاسی، #اقتصادی و دیگر» …

… «در چنین #ساختار_فرهنگی، حالا در بخش میانه #صداوسیما شروع به آموزش بدهد، این کار چه تأثیری دارد؟ برای همین می‌گویم ۴۰درصد سهم برای مجموع دو بخش خرد و میانه زیاد هم هست.» …

… بهترین حالت ممکن این است که این افشاگری‌ها به جنبشی برای آگاهی‌بخشی به مردان تبدیل شود، اما به نظر او به دلیل وجود «انسداد» در جامعه چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. …

… شرایط اخیر مانند سکه‌ای است که یک روی آن #واقعیت‌گرایی و روی دیگر آن #هیجانات است، روی واقعیت‌گرایی کارکرد مثبتی دارد و مردان را نسبت به مسئله آگاه می‌کند …

… «در فضای مجازی ما آمیزه‌ای از هیجان و واقعیت‌گرایی هستیم، وقتی یک بستر سالم و مناسب تعاملاتی برای این کار مثل روزنامه‌ها یا رسانه‌های صوتی و تصویری وجود ندارد، شبکه‌های مجازی به مغز متفکر جامعه تبدیل می‌شود. این خیلی بد است، چراکه این شبکه‌ها ابزار هستند نه یک هدف. کافی است ببینید در فضای مجازی افراد به هم می‌تازند، فردی تأیید می‌شود و به عرش و دیگری محکوم می‌شود به فرش می‌رود.» …

… درباره‌ی روند #افشاگری باید گفت که «نطفه‌ی این ماجراها باید در فضای مجازی منعقد می‌شد و به یک #جنبش تبدیل می‌شد که تعریف، چهارچوب، موضوع و … دارد، اما بخاطر «#انسداد_اجتماعی» در جامعه ما این اتفاق رخ نمی‌دهد. با گذشت زمان بخشی از هیجانات آرام می‌شود و یک سال دیگر اگر هم برای کسی اتفاقی رخ بدهد، شجاعت این را پیدا نمی‌کند که بگوید، «#من‌هم» این متأسفانه سرنوشت ماجرا است.» …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ تقابل ارزشی و مرگ مشارکت دانش‌جویان

🗓 شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

📻 گفت‌وگوی نیمه‌تمام(!) رادیو فرهنگ #صداوسیما با #احمد_بخارایی و غلام‌رضا غفاری درباره‌ی بی‌میلی و کاهش مشارکت #دانشجویان در #دانشگاه به مناسبت روز #دانشجو | پخش‌شده در برنامه‌ی نقد امروز ، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

🎧 پخش گفت‌وگو: بخارایی | کل برنامه (و متأسفانه اجازه داده نشد گفت‌و‌شنود به پایان رسانده‌شود!)

🖋 بخش‌هایی از گفته‌ی من درباره‌ی احساس تقابل ارزشی دانشجویان با فضای دانشگاه‌ها و #جامعه در آستانه‌ی #۱۶آذر و #روز_دانشجو:

… وقتی سخن از #دانش‌گاه و #مشارکت_دانشجویی می‌رود علاوه بر جنبه‌ی علمی، جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی مشارکت برجسته می‌شود پس در این‌جا با مفاهیمی مانند #توسعه‌ی_فرهنگی هم مواجهیم. توسعه‌ی فرهنگی شاخص‌هایی دارد که مهم‌ترین آن ها دو مورد: #آزادی_بیان و #تعامل_فرهنگی است. در جامعه‌ی ما این دو عنصر با یک علامت سؤال جدی مواجه است…

… طبیعی است که نگاه من #جامعه‌‌شناس #منتقد باید با نگاه رسمی، متفاوت باشد …

… در جامعه‌ی ما به تعامل فرهنگی، برچسب #تهاجم_فرهنگی زده می‌شود و راه بر تعامل بسته‌ است پس توسعه‌ی فرهنگی هم بی‌معنا است …

… اگر آزادی بیان تهدید و تحدید شود نمی‌توان سخن از توسعه‌ی فرهنگی در دانش‌گاه و مشارکت دانش‌جویان زد …

… دانش‌جویان ما الآن زندانی هستند. ...

… در تحقیقات به نتایج وحشتناکی رسیده شده. از دانش‌جویان کاردانی تا دکترا تحقیق شده و حدود ۹۵ درصد از روحیه‌ی مشارکت‌جویی قابل قبولی برخوردار نبوده‌اند. ۸۰ درصدشان فایده‌ای در مشارکت دانش‌جویی نمی‌بینند. ۸۰ درصدشان در حد زیاد و متوسط احساس وجود #تقابل_ارزشی در دانش‌گاه می‌کنند. ۹۳ درصدشان احساس بیگانگی اجتماعی دارند. من تعجب می‌کنم از آقای دکتر غلام‌رضا غفاری (جامعه‌شناس و معاون اجتماعی ـ فرهنگی وزارت علوم که در گفت‌و‌شنود رادیویی حاضر بودند) که گویا با شنیدن این آمار با پدیده‌ی نوینی مواجه شده‌اند! تازه می‌خواهم بگویم به دلیل وجود فضای #اطلاعاتی - #امنیتی در دانش‌گاه‌ها باید ضریب ویژه‌ای به این آمار زد و بسا فراتر از این ارقام باشد! این‌که حدود ۸۰ درصد دانش‌جویان احساس تقابل ارزشی با فضای حاکم بر دانش‌گاه کنند آفت‌رسان به #مشارکت‌طلبی دانش‌جویی است …

… چه‌گونه می‌توان در این شرایط به تعامل عناصر فرهنگ‌ها و نگرش‌های متنوع امید بست؟ …

… اگر توسعه‌ی فرهنگی را به دو بخش ایستا و پویا تقسیم کنیم، بخش ایستایش به معنای توزیع فرصت‌ها و امکانات فرهنگی برای همه‌ی دانش‌جویان در دانش‌گاه‌ها است. آیا واقعاً چنین است؟ بخش پویای توسعه‌ی فرهنگی هم به معنای ایجاد تغییر و تحول در عناصر #فرهنگ به منظور انطباق با نیازهای زمانه است …

… آیا روند حاکم بر دانش‌گاه‌ها جز به قصد تقویت عناصر سنتی و مقابله با عناصر تحول‌جو است؟ …

… از دانش‌جویانی که احساس تقابل ارزشی با فضای دانش‌گاه می‌کنند چگونه می‌توان انتظار مشارکت داشت و اگر مشارکت نباشد از دانش‌گاه جز پوسته چه می‌ماند؟ …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 شکاف طبقاتی و فلاکت اجتماعی در ایران

🗓 سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی درباره‌ی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخش‌شده در برنامه‌ی امروز، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… فاصله و #اختلاف_طبقاتی، امری رایج در جوامع است اما شکاف طبقاتی و #شکاف_اجتماعی است که بحران‌زا است و در ایران شاهد شکل‌گیری شکاف طبقاتی هستیم …

… «ضریب جینی» بیش از ۴۰ صدم در ایران، فقط توزیع نابرابر درآمد را نشان می‌دهد نه وضعیت #بی‌عدالتی_ساختاری و #فلاکت اجتماعی را …

#فلاکت_اجتماعی جمع بین دو #نرخ_بیکاری و #تورم است که در ایران بسیار فراتر از ۲۰ درصدی است که اعلام رسمی شده است …

… بیش از نیمی از تحصیل‌کرده‌های کارشناسی ارشد و دکترا بی‌کار هستند …

… در چهار سال اخیر بیش از ۳ میلیون نفر به #جمعیت متقاضی کار افزوده شده که جذب سازمان‌های دولتی یا مراکز تولید نشده‌اند و عمدتاً #خرده‌فروش و #دلال و واسطه‌گرند یا هم‌چنان بی‌کارند و به خیل عظیم بی‌کاران قبلی پیوسته‌اند …

… پی‌آمدهای فلاکت اجتماعی، افزایش آمار #جرم و #جنایت و نومیدی و انزوا و #اعتیاد و #خودکشی و طغیان است …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و نیز #نابرابری وحشتناک در توزیع ثروت و هم‌چنین توزیع نابرابر #تسهیلات_بانکی موجب نابسامانی‌های ساختاری در عرصه‌ی #اقتصاد شده است که این بی‌نظمی در دیگر عرصه‌های اجتماعی اعم از #فرهنگ و #ارتباطات و پیوندهای اجتماعی قد علم کرده است …

… ۷۰ درصد سپرده‌های بانکی متعلق به ۲ درصد جمعیت است …

… دهک‌های میانی ۴ و ۵ و ۶ و ۷ عمدتاً تبخیر شده‌اند و نزول پیدا کرده‌اند به دهک‌های پایین ۱ و ۲ و ۳، و #جامعه دوقطبی شده است. در یک جامعه‌ی دوقطبی، شکاف اجتماعی و فلاکت اجتماعی تشدید می‌شود …

… در شهرهای بزرگ مانند تهران «#احساس_محرومیت نسبی»، بیش از «#محرومیت»، تشنج‌زا و مسئله‌آفرین است زیرا هم فشار اقتصادی و هم مشاهده‌ی بی‌عدالتی‌ها انسان‌ها را آزار می‌دهد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 پی‌آمدهای شکاف طبقاتی در ایران

🗓 پنج‌شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹

📡 گفت‌وگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسن‌نیا درباره‌ی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخش‌شده در برنامه‌ی چشم‌انداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱

پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت
بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… "#ضریب_جینی" نمی‌تواند #بی‌عدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برهه‌ی زمانی را نشان می‌دهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بی‌کاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک می‌شود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیب‌رسان است …

… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …

… در یک جامعه‌ی دو قطبی با حذف طبقه‌ی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکس‌العملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف می‌شوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …

… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …

… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانش‌گاه‌ها هم در مرز خط فقر قرار دارند …

… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمی‌تواند به شرایط مطلوب بازگردد. عمل‌کرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ انسان‌ها تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار می‌زنند

🗓 شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران درباره‌ی اقدامات خیرخواهانه و ترویج فرهنگ احسان و خیر جمعی شهروندان در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و سعید معدنی | منتشرشده در شماره‌ی ۷۵۱۴، شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش
بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… همه‌چیز نسبی است، در #جامعه با #بحران_اقتصادی و #شکاف_طبقاتی مواجه هستیم، در این شرایط بسیار نامساعد و آزاردهنده هیچ امر مطلقی نداریم که بگوییم همه‌ی افراد منافع خود را به منافع جمع ترجیح می‌دهند؛ ممکن است خیلی‌ها فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به فکر دیگران نباشند. افراد تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار می‌زنند، در این میان هستند، انسان هایی که هم‌چنان ایثار می‌کنند، در یک جامعه‌ی سالم ساختارها آن‌قدر پویا و خلاق هستند که اگر رگه‌هایی از این نوع نگاه و کنش‌های دیگرخواهانه دیده شود باید آن‌ها را تقویت کرد و اگر با تعداد کمی از این رفتارهای خیرخواهانه مواجه هستیم، باید با سیاست‌های تشویقی و تنبیهی آن را گسترش دهیم. نگاه‌ها باید جمعی باشد و نه فردی، باید این نوع رفتارهای انسان‌دوستانه ارزش‌مند، تعداد بالایی داشته باشد. در گذشته در جامعه‌ی ما روحیات با رنگ و بو‌های مذهبی و دیگرخواهانه بیش‌تر بوده، شکی در آن نیست که چنین رفتارهایی دارای ارزش است و می‌بینیم که افرادی در جامعه کم‌برخوردار هستند، ولی اوج بزرگواری و ایثار را از خود نشان می‌دهند …

… مسأله‌ی مهم این است که چرا تعداد این افراد در جامعه کم است و خودخواهی‌ها پررنگ‌تر هستند و می‌بینیم که منافع فردی به منافع جمعی در برخی موارد ترجیح دارد. ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید به‌گونه‌ای اثر کند که شاهد افزایش چنین رفتارهایی باشیم، چون کشور ما از پتانسیل تاریخی و فرهنگی در این خصوص برخوردار است، شاهد ابعاد مختلف ایثار در جامعه هستیم …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ انتشار متن گفت‌وشنود احمد بخارایی با عمادالدین باقی پس از گذشت ۳ سال

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی اعتماد از گفت‌وشنود #احمد_بخارایی با عمادالدین باقی در پروژه‌ی «اصلی‌ترین مسئله‌ی جامعه‌ی ایران» به مناسبت روز جهانی #حقوق_بشر | منتشرشده در شماره‌ی ۴۸۱۴، یک‌شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹

| پیش‌درآمد روزنامه‌ی اعتماد:

ابر مسئله‌ی ايران و رابطه‌اش با حقوق بشر

دكتر احمد بخارايی، #جامعه‌شناس در پروژه‌ای به‌دنبال يافتن پاسخ به پرسشی بنيادی درباره‌ی جامعه‌ی ايرانی است و آن، اين‌كه «مهم‌ترين مسئله‌ی جامعه‌ی ايران چيست و مسئله‌ی اصلی جامعه‌ی ايران كدام است؟» اهميت اين پرسش تا جايی است كه اين جامعه‌شناس را بر آن داشته تا با برخی ديگر از كارشناسان و #كنش‌گران_مدنی به گفت‌وگو بنشيند. آن‌چه در اين نشست مورد توجه بخارايی قرار گرفته، رابطه‌ی «ابرمسئله‌ی ايران» است با «حقوق بشر» و در نتيجه برای بررسی اين نسبت، گفت‌وشنودی را با عمادالدين باقی، #حقوق‌دان و #كنش‌گر حقوق بشر انجام داده كه در ادامه می‌خوانيد:

| متن گفت‌وشنود:

#احمد_بخارایی: خیلی ممنون جناب آقای باقی كه امروز به ما وقت دادید، توفیقی است كه در خدمتتون باشیم. یك پرسش اصلی وجود دارد كه باعث شده است مزاحم‌تان شویم. به نظر شما اصلی‌ترین مسئله‌ای كه در جامعه‌ی امروز #ایران وجود دارد چیست؟ اصلی‌ترین مسئله به نظر شمایی كه دانش‌آموخته‌ی #جامعه‌شناسی هستید، در این حوزه تحصیل كرده‌اید، علوم را از زوایای مختلف مورد مطالعه و مداقه قرار داده‌اید و اهل قلم هستید، به هر حال فراز و فرودهایی داشته‌اید در دهه‌های گذشته، چیست؟ طبیعتاً پاسخ شما به این پرسش خیلی می‌تواند مورد توجه و شاید نقد قرار بگیرد.

#عمادالدین_باقی: ممنون از شما كه زحمت كشیدید و این طرح را كلید زدید. به نظرم این سؤال شما یك طوری به خال زدن است. درست است كه ظاهراً دنبال پاسخ نیست، دنبال یك سؤال است و می‌پرسد مسأله‌ی اصلی چیست؟

می‌گویند: «حسن السؤال، نصف الجواب»، یعنی اگر بالاخره شما خود سؤال را بتوانید خوب به عمل بیاورید انگار نیمی از جواب را گرفته‌اید. از این جهت به نظرم سؤال دقیقی است. ولی از آن سؤالات سهل و ممتنع است، یعنی ضمن این‌كه به نظر می‌آید خیلی جواب روشنی دارد، از هر كسی در كوچه و خیابان بپرسید برایش یك پاسخ خواهد داشت، ولی پاسخش خیلی صعب و دشوار است و بسته به این‌كه از چه كسی سؤال كنید جواب‌های مختلفی می‌گیرید.

من فكر می‌كنم مشكلی كه الآن در این تحقیق شما وجود دارد، افتادن در دام رهیافت‌های نظری است. ضمن این‌كه من خودم اصولاً معتقدم تئوری‌ها و نظریه‌ها مثل نورافكن می‌مانند ولی در بعضی بحث‌ها اگر محدود بشویم به این مباحث نظری، این طور بحث‌ها وقتی رفت در فیلد همین مقوله‌های نظری و تئوریك، ممكن است نهایتاً بشود بحث مدرسه‌ای یا تئوریك و خیلی جذابیت هم ندارد. حالا دیگر به هنر شما بر می‌گردد كه چطور نظرات را جمع‌بندی و كاربردی‌اش كنید.

برای پاسخ به سؤال، ما دو روش را می‌توانیم داشته باشیم:

روش اول: روش تشخیص انتزاعی، قیاسی و كل‌نگر است كه ما یك مسأله اصلی را فرض می‌گیریم و بعد در پی شناسایی وجوه مختلف آن روان می‌شویم.

روش دوم: ما یك نگاه استقرایی داشته باشیم یا زنجیره‌ای از این معلول‌ها را كه پیرامون آن هست بررسی كنیم و از طریق آنها پله‌پله بالا برویم تا به مسأله‌ی اصلی برسیم.

من ترجیح می‌دهم كه بیش‌تر این روش را دنبال كنیم. منتها در این روش ابتدا به ساكن مسائل «اصلی ـ فرعی» نمی‌شوند. مثلاً فرض كنید الان یكی از چیزهایی كه چه ‌بسا در جامعه رویش دست می‌گذارند، #فقر است. فقر اكنون دامنه‌اش خیلی گسترده شده و در حال نابودی همه‌ چیز است، ولی خود این فقر معلول عوامل دیگری است. چنان‌كه مثلاً در همین مقاله‌ای كه چندی پیش در مورد فقر نوشته بودم، صورت مسأله را توضیح دادم ولی آخرش اشاره كردم كه بالاخره منشأ آن چیست؟ همه‌ی حرف‌هایی كه گفتیم درست، ولی علتش كجاست؟ و خیلی سربسته اشاره‌ای به علت شده بود یا برای مثال یكی دیگر از مسائلی كه امروز به وفور در #مطبوعات حتی در بخش‌های حاكمیتی و در #مجلس مطرح است، رهبران كشور می‌گویند، توده‌ی #مردم هم می‌گویند؛ مسأله‌ی فساد است. الآن هر جا بپرسید مهم‌ترین مسأله چیست؟ قاعدتاً یكی از پاسخ‌هایی كه فوری به شما خواهند داد، این است كه مهم‌ترین مسأله «#فساد» است، چون فساد مثل موریانه دارد همه‌ چیز را پوك می‌كند. نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی از درون دارد پوك و تهی می‌شود ولی خود همین … |👈 ادامه

| پخش ویدئو |

گفت‌وشنودهای دیگر این پروژه با:
| سعید مدنی | فرخ نگهدار | عطاءالله مهاجرانی |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #درنگ | پاییز #پژوهش

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

🖋 #احمد_بخارایی:

می‌گویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خوانده‌اند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنی‌بخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشسته‌است! امروز چه شده‌است که سایه‌ها، «آفتاب» را به بند کشیده‌اند؟ چه شده‌است که دل‌مان از غم و سرمان از درد آکنده ‌شده‌است؟ چرا امروز، «پ‌ژوه‌ش»، پنج پاره شده‌ و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رف‌ستیزی، میدان گرفته و سطحی‌نگری گسترده شده و «و»حشت‌ از رأی قاضی‌های حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»‌یچ آذرخشی، نویدمان نمی‌دهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواخته‌می‌شود؟ می‌خواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گران‌سنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهش‌گران به چالش کشیده‌شوند و پژوهش‌گری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر می‌کنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ برده‌اند و در پای سنّت کور، قربانی کرده‌اند تا در سایه‌اش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علم‌ستیز بپردازند بی‌هوده است. یک صغیر، چگونه می‌تواند از معانی عالی درکی داشته‌باشد؟ چرا صغیر مانده‌ایم؟ می‌خواستم به روش پژوهش #جامعه‌شناس و #مردم‌شناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعه‌شناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روش‌های ترکیبی متشکّل از تئوری، داده‌های آماری، عکس‌ها و مصاحبه‌ها می‌تواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانه‌ای بر روی آب» و «خانه‌ای با در باز» به ترتیب از #ازدواج‌ مشوّش «موقت» و ازدواج مسئله‌ساز «سفید» مبتنی بر پژوهش‌هایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر می‌کنم و پیشتر نمی‌روم و بیشتر نمی‌گویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضی‌هایش. اینان اندیشه را به مسلخ برده‌اند. می‌خواستم از لزوم رسوخ به لایه‌های زیرین سطح‌ها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمول‌شان در پژوهش‌های اصیل به نقل از انسان‌شناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش می‌کنم: چه سودی دارد در جامعه‌ای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهش‌گری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش می‌رود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و هم‌چنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت می‌کند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمی‌اندیشند و ذوب در #ولایت نشده‌اند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شده‌‌است»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلول‌بندها بزرگ نشده‌اند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهش‌گران و روشن‌فکران آزاداندیش در این دیار سنّت‌محور از نوع تحرّک‌ناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبه‌ها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ می‌برد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نام‌های خانم‌ها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاه‌های آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب می‌کنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقه‌ای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقاله‌اش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دست‌گیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران)

| میهمانان:
دکتر شیرین ولی‌پوری
دکتر محمود رئوفی
دکتر فردین علی‌خواه
سارا باقری
محمد زینالی

| مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی

| برگزارکننده:
انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی)

🗓 تاریخ: دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران) | میهمانان: دکتر شیرین ولی‌پوری دکتر محمود رئوفی دکتر فردین علی‌خواه سارا باقری محمد زینالی | مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی | برگزارکننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی) …»
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
❇️ نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران) | میهمانان: دکتر شیرین ولی‌پوری دکتر محمود رئوفی دکتر فردین علی‌خواه سارا باقری محمد زینالی | مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی | برگزارکننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی) …
❇️ یا بمیریم یا مشهور شویم!

🗓 چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» با حضور جامعه‌شناسان و حقوق‌دانان (شیرین ولی‌پوری، محمود رئوفی، فردین علی‌خواه، سارا باقری، محمد زینالی و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعه‌شناسی ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۷۵۲۴، چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش
بخشی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… شاهد شکل‌گیری نوعی واقعیت‌ اجتماعی هستیم. دو گروه از رده‌ی سنی #نوجوان و #جوان در #فضای_مجازی مانند #اینستاگرام فعالیت می‌کنند. «واینرها» (کسانی که با تولید محتوای طنز در اینستاگرام مشغول به‌کار هستند) با حال و هوای کمیک می‌آیند و «شاخ‌ها» که سلبریتی‌هایی هستند با هدف افزایش دنبال‌کننده …

#فاطمه_خویشوند (#سحر_تبر) که ابتدا #واینر و بعد تبدیل به #شاخ اینستاگرام شد ۱۸ ساله بود که در مهر ۹۸ دست‌گیر و در آذر ۹۹ به ۱۰ سال #زندان محکوم شد و البته فعلاً با قید #وثیقه آزاد است، امیدواریم #قوه_قضائیه در حکم این فرد تجدید نظر کند. او به #اتهام #افساد_فی‌الارض دست‌گیر شده و جوانی بود که با گرافیک در فضای مجازی فعالیت می‌کرد و از شخصیت اصلی کارتون عروس مرده انیمیشنی که کاندیدای اسکار هم شده بود، تقلید می‌کرد. شرایط در جامعه‌ی ما به‌گونه‌ای است که افرادی مانند سحر تبر کم نیستند. باید دید آیا این #هنجارشکنی است یا #هنجارسازی؟ …

… در فضای مجازی، بخش اصلی واقعیات اجتماعی که به حاشیه رانده شده بازتاب داده می‌شود زیرا در #جامعه امکان حضور فعال نوجوانان و جوانان، کم‌تر امکان‌پذیر است …

| گزارش انجمن جامعه‌شناسی ایران

| پخش رسانه‌ی این نشست:
صوت | ویدئو

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ تمنای زیستن در شهرهای شاد

🗓 شنبه ۶ دی ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی همشهری درباره‌ی شادی | منتشرشده در شنبه ۶ دی ۱۳۹۹، شماره‌ی ۸۱۲۰

👈 نمایش یادداشت

موضوعی که به‌نظر می‌رسد پیش از توجه به ساخت سازه‌های نشاط‌آفرین باید به آن توجه کرد این است که برای ایجاد نشاط اجتماعی نیازمند زیرساخت‌ها و الزاماتی هستیم که شهر، خیابان، ساخت پارک، آبنما و دریاچه به‌عنوان متغیرهای درجه ۳ و ۴ در نشاط‌آفرینی اجتماعی هستند. متغیرهای درجه یک و دو به ساختارهای اجتماعی مربوط است. به‌عنوان مثال فردی که با ذهنی درگیر از خانه خارج می‌شود حتی اگر بهشت را در مقابل خود ببیند به‌دلیل درگیری ذهنی و چالش‌هایی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند نمی‌تواند لذت و نشاط به‌معنای واقعی کلمه داشته باشد. اما چرا ذهن مردم درگیر است و افراد با این حد از درگیری ذهنی پا به خیابان و جامعه می‌گذارند؟ فضای اجتماعی ذهن‌ها را درگیر می‌کند. ذهن افراد عموماً با سرنوشت بچه‌ها، زندگی، اشتغال، بی‌کاری، مشکلات بهداشتی، اقتصادی، فرهنگی و نیز موانعی برای ابراز هویت شهری، قشری یا هر نوع هویتی متناسب با سن و سال خود درگیر است. وقتی افراد با موانع بزرگ برای ابراز هویت خود روبه‌رو می‌شوند، بدون شک نمی‌توانند حس شادی و نشاط داشته باشند. حتی اگر این فرد در اندک فضای خوشایند در محیط شهری قرار بگیرد، ممکن است تا زمانی که در محل حضور دارد احساس نشاط کند اما بلافاصله بعد از فاصله گرفتن از محلی که به او حس خوشایندی می‌دهد دوباره ذهنی درگیر و متلاطم پیدا کرده و بار دیگر به حال و روز خود بازمی‌گردد. این ذهن درگیر متغیر وابسته است و عوامل بیرونی مانند ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌تواند بر فرد اثر بگذارد. این موارد است که نشاط اجتماعی را ریشه دار می‌کند. اگر فرد احساس کند در جامعه‌ای زندگی می‌کند که شایسته سالاری وجود دارد، ساختار فرهنگی پویا باشد و در ذهن افراد خمودگی نباشد می‌توان امیدوار به ایجاد نشاط در بین مردم بود اما در صوت غیاب این موارد و بی‌توجهی به نیازها و متغیرهای درجه یک و دوحتی با وجود سازه‌های نشاط‌آور در شهر نباید منتظر مشاهده مردمی با نشاط و شاد در جامعه بود.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ پدر و مادر شما متهم‌اید!

🗓 شنبه ۶ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» در انجمن جامعه‌شناسی ایران با حضور جامعه‌شناسان و حقوق‌دانان (شیرین ولی‌پوری، محمود رئوفی، فردین علی‌خواه، سارا باقری، محمد زینالی و #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۶ دی ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۹۲

👈 نمایش گزارش

| گزارش روزنامه‌ی ایران

| بازتاب در برنامه‌ی رادیویی روزنامه‌ی ایران

| پخش رسانه‌ی این نشست:
صوت | ویدئو

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#درنگ | قتل اجتماعی جامعه‌شناس‌ها

🎞🎙🖌 یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ منزوی شده‌ایم نه فردگرا!

🗓 پنج‌شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی آفتاب یزد با #احمد_بخارایی، سعید معدنی و علی‌رضا شریفی درباره‌ی چالش‌های اجتماعی ناشی از #کرونا | منتشرشده در شماره‌ی ۵۹۱۷، پنج‌شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی:

… در اوایل شیوع این بیماری، من درباره‌ی مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم اما عمدتاً افراد در تب و تاب دیدن جنبه‌های منفی این بیماری بودند …

… در این دوران آدم‌ها فرصت می‌کنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظام‌های سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیش‌بینی نشده اتفاق می‌افتد …

… هر پدیده‌ای در متن اجتماعی خودش در یک #جامعه قابل تحلیل است …

… در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته در ایام کرونایی، #فردگرایی اتفاق افتاده زیرا زمانی که افراد مجبور می‌شوند برای رعایت پروتکل‌ها از محل کار خود فاصله بگیرند تقریباً بستر فراهم است تا به خانه‌های خود می‌روند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام می‌دهند. فرصتی هم به دست می‌آورند که به خودشان و دنیای پیرامون‌شان بیش‌تر توجه کنند …

… در جامعه‌ی ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه می‌شوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل می‌شود، به عبارتی آن قدر واقعیت‌های اقتصادی گریبان‌شان را می‌گیرد تا زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل شود …

… امروز شرایط دانش‌جویان هم مناسب نیست و شرایط درس‌خواندن دانش‌جویان و جدیت در درس‌ها مهیا نیست …

… در جامعه‌ی ما افراد در لاک خود فرو رفته‌اند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفت‌وگو با خود. گفت‌وگو با خود زمانی اتفاق می‌افتد که یک انسان، دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعه‌ی ما در روزهای کرونایی به سمت "فردگرایی غیر متعهدانه" رفته است. فردگرایی درست، آن فردگرایی است که رابطه‌ی دیالکتیکی با جمع دارد نه این‌که به بی‌تفاوتی نسبت به جمع تبدیل شود. این‌جا هر گروهی ساز خودش را می‌زند. این فردگرایی نیست، #انزوا و بحران است …

… کارکرد مثبت پدیده کرونا این است که افراد بالاخره از هیاهوسالاری و پناه‌بردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفته‌اند. همچنین افراد مقابله با #بحران را تمرین می‌کنند و نیز آزمون توان‌سنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق می‌افتد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #فروپاشی_سیاسی نداریم؛ #فروپاشی_اجتماعی است که یکی از شاخص‌هایش، ناکارآمدی #بوروکراسی و #نظام_اداری است!

🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی اقتصادی آینده‌نگر با #احمد_بخارایی، درباره‌ی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۱۰۳، دی‌ماه ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش: (صفحه‌های ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی در این مصاحبه:

… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده می‌شود این است که نظام دیوان‌سالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دوره‌ی قاجار و آغاز #مشروطه کم‌کم شاهد شکل‌گیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوان‌سالارانه‌ای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزش‌ها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیل‌کرده، خارج‌رفته، روشن‌فکر و مدرن بودند و می‌خواستند دنیایی‌تر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوه‌ی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحول‌خواه و #اصلاح‌طلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصه‌های مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور می‌دهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیب‌رسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر می‌کنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولت‌سازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید می‌کنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشه‌ی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص می‌شود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمی‌شود. نگاه #فوکویاما و افلاطون‌محور می‌گوید دولت‌سازی به پاسخ‌گویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولت‌سازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بی‌توجه به آن‌ها است. در ایران راه برون‌رفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایسته‌سالاری و آریستوکراسی یا نخبه‌گرایی است …

… بن‌بست یعنی "#فساد_ساختاری‌"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس می‌کنند و می‌گویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساخته‌اند و بر خود هم مسلط کرده‌اند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یک‌شبه، دوشبه، یک‌ساله و ده‌ساله پدید نیامده‌اند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جست‌وجو می‌شود …

… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایده‌آل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همه‌ی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بل‌که نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایسته‌سالاری است و لازم نیست کسی به شایسته‌سالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه می‌توانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت می‌جوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح می‌کند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیک‌تر می‌شود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …

… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینش‌گری» اعضا را در روند تصمیم‌گیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا می‌شود و نظام بوروکراتیک این‌گونه خود را اصلاح و به‌روز می‌کند و در ریل خود قرار می‌گیرد …

⚠️ بازپخش پست‌ها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #جامعه با بحران #گروه_مرجع مواجه است

🗓 سه‌شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش خبرگزاری برنا از تأثیر سلبریتی‌ها بر جامعه در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در ۱۶ دی‌ماه ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی:

… وقتی بخواهم درباره‌ی یک موضوع صحبت کنم و مجبور باشم مدام به بایدها و نبایدها در صحبت‌هایم دقت کنم، به اجبار با نوعی #خودسانسوری مواجه شده‌ام و این اتفاقی است که در کشورمان برای همه‌ی ما رخ می‌دهد …

… سلبریتی‌ها و حتی افراد ناشناس مدام با این نوع خودسانسوری درگیر هستند و این وضعیت آن‌ها مثل سایر مردم را در تضادی بین باورها و درونیاتشان با آن‌چه که نشان می‌دهند قرار داده است و این تضاد هر روز بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سیاست‌هایش بر پایه‌ی نگاه‌های سنتی بنا شده و همین #سنت حکم‌فرما است اما بیرون از کشورمان را هم می‌بینیم که هر روز مدرن‌تر و به‌روزتر می‌شود. در این شرایط طبیعی است که مردم و به خصوص #نسل_جوان خارج از کشور آن را انتخاب می‌کند و اگر با پدیده‌ای غیر از این در بین مردم و افراد مطرح مواجه بودیم باید تعجب می‌کردیم …

… در کشور ما آن‌چه که به عنوان معروف مطرح می‌شود تا به مردم امر شود یک معروف #ایدئولوژیک و سنتی است و منکری که نهی می‌شود همان نشانه‌های #جهان_مدرن است. از آن‌جا که انسان نسبت به هر چیز که منعش می‌کنند، حریص‌تر می‌شود طبیعی است که نسبت به آن‌چه در داخل کشور می‌بینیم، با آن‌چه که بیرون از کشور وجود دارد شاهد این حجم از رفتارهای متناقض هستیم. افراد مطرح این تناقض بیش‌تر نمایان می‌کنند وگرنه چنین رفتاری در اکثریت جامعه وجود دارد …

… معمولاً پس از رهایی از بند محدودیت‌ها، افراد به شکلی افراطی در مقابل آن محدودیت‌ها ظاهر می‌شوند به طوری که مثلاً یک ایرانی پس از این‌که به کشوری دیگر می‌رود ممکن است حتی از اکثریت افراد آن کشور هم پوشش ظاهری‌اش را آزادانه‌تر انتخاب کند. این رفتارهای افراطی که اگر از سوی یک فرد مطرح صورت گیرد در رسانه‌های مختلف در فضای مجازی بسیار مورد استقبال مردم داخل کشور قرار می‌گیرد مثال رفتار پرنده‌ای است که از قفس آزاد شده در ابتدا شاید خود را به در و دیوار بزند اما بالاخره راهش را پیدا می‌کند …

… هر فردی در ایران یک جایگاه اجتماعی دارد و ممکن است حتی انسانی موفق و شناخته شده باشد. به عنوان مثال یک نفر که ایران استاد دانش‌گاه است می‌تواند درآمد و جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما عجیب نیست که همین فرد بار سفر ببندد و از ایران برود. افراد بسیاری هستند که نمی‌توانند محدودیت‌ها را بپذیرند و این افراد حتی اگر مطرح و بسیار موفق هم باشند ریسک دوباره شروع‌کردن در کشوری دیگر را به قیمت رهایی از محدودیت‌ها می‌خرند تا بتوانند حداقل حرف و عقیده‌ای که دارند را مطرح کنند …

… امروز در شرایطی هستیم که میل به کنار گذاشتن محدودیت‌ها در جامعه بسیار زیاد است. کسی که از ایران می‌رود و دیگر در محدودیت‌های داخلی نیست اگر یک بازیگر، خواننده یا حتی یک ورزش‌کار مطرح باشد، در شرایطی قرار می‌گیرد که افراد بسیاری در داخل کشور احساس می‌کنند سخن خود را از زبان او می‌شنوند و برای او هورا می‌کشند و این افراد به گروه مرجع در جامعه تبدیل می‌شوند و این‌گونه ما به جای یک انسان فرهیخته، باسواد، روشن‌فکر و باهوش شاهد مرجع و الگو شدن افرادی دیگر هستیم و به راحتی بحران گروه مرجع در جامعه شکل می‌گیرد که ما امروز با آن درگیر هستیم …

… اگر ما در همه‌ی زمینه‌ها مدیریت را به سبک و سیاقی که شاهد هستیم ادامه دهیم تضادها عمیق‌تر می‌شود و امکان بحرانی‌تر شدن وضعیت وجود دارد. باید در شکل مدیریت در همه‌ی زمینه‌ها تجدید نظر شود وگرنه مردم مدام در تلاش هستند تا کاری که قدرت نهی می‌کند را انجام دهند و این تضاد هر روز عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌شود. عمده‌ی حرکت نگاه مدیریتی کشور به سمت سنت است و ما مملوء از بایدها و نبایدها هستیم که باید آن‌ها را از بین ببریم چرا که نمی‌شود برای مردم با باید و نباید مشخص کرد که چه کاری انجام دهند و چه کاری را خیر …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «پی‌آمدهای اجتماعی #قمار و #شرط‌بندی در ایران»

| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانش‌یار جامعه‌شناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه‌ و پژوهش‌گر فلسفه‌ی هنر


| برگزارکننده:
مؤسسه‌ی مطالعات اجتماعی اردی‌بهشت

🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹

| #قماربازی |
بخش‌هایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسش‌ها:

| پرسش ۱: به رغم آن‌که در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟

بخش‌هایی از پاسخ:

… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت‌ و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیر‌گرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهره‌های یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شده‌اند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطه‌ی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همه‌ی عناصر فرهنگی‌ای که #سرنوشت‌گرایی را دامن می‌زدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطه‌ی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونه‌اش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و می‌بینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آن‌گونه گفت و حافظ هم می‌گوید: «جلوه‌ی بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم می‌گوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پی‌آمد رابطه‌ی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همه‌اش فایده است می‌داند! …
… مشاهده می‌شود که این رفتار کم‌تر عقلانی و بیش‌تر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فال‌گیری و تقدیر‌گرایی و شانس‌محوری و استخاره‌گرایی و شرط‌بندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایه‌ی بخت و شانس استوار است آن‌گونه که سکه و ارز می‌خرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلال‌مسلک و شکننده ـ شرکت می‌کنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوان‌پسندش مشارکت در سایت‌های قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقه‌ی تاریخی و فرهنگی است …


| پرسش۲: چرا تاکنون به مقوله‌ی قماربازی به لحاظ جامعه‌شناختی در ایران و حتی خارج کم‌تر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟

بخش‌هایی از پاسخ:

… توجه به معنای «فرصت» در این‌جا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصت‌های مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیده‌ها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطاف‌پذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» می‌کند. اما به نظر می‌رسد این حرف‌ها رنگ و بوی روان‌شناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبه‌ی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمی‌رسد کسب «مهارت‌های اجتماعی» برای «فرصت‌سازی» نزد همگان در یک جامعه‌ی انسدادی، امکان‌پذیر باشد! … به نظر نمی‌رسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه می‌گیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها صورت نگیرد و نیز فرصت‌ها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصت‌های اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روان‌شناسانه می‌تواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعه‌ای مانند ایران سال ۹۹ «فرصت‌‌یابی‌ها» یک امر فردی محسوب نمی‌شوند بل‌که یک مسأله‌ی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصت‌یابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایت‌های قماربازی و #شرط‌بندی یکی از پی‌آمدهای وجود این بحران است چرا که «شرط‌بندی» و «فرصت‌جویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعه‌شناسی» در ایران هم در حال نیمه‌مردگی است و برخی جامعه‌شناس‌ها فکر می‌کنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پای‌شان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشته‌ای ایجاب می‌کند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردم‌شناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعی‌اش پیرامون قشرهای آسیب‌پذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس می‌شود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعه‌شناس‌ها عقب بنشینند …

| پرسش ۳: پی‌آمدهای …|👈ادامه

صوت | ویدئو

t.me/dr_bokharaei/455

| Instagram | YouTube | Site |