#احمد_بخارایی #بیکاری #فقر #ناکارآمدی_سیاسی #نظام_سیاسی
| پخش گزارش:👇
https://youtu.be/nMQoTS_2gKM?t
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| پخش گزارش:👇
https://youtu.be/nMQoTS_2gKM?t
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
YouTube
احمد بخارایی: بیکاری و فقر، زوال امید اجتماعی و ناکارآمدی نظام سیاسی در ایران و دیگر هیچ!
خرداد ۱۴۰۱ | گزارش شبکهی بیان از تحلیلهای احمد بخارایی دربارهی وضعیت اجتماعی ایران
| «اخراج و فرار انسانها از ایران یا جذب نخبگان، کدامیک؟!»
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
شرق
شاخصی مهم در آسیبهای اجتماعی
وقتی ناامیدی از آینده و ترس از تأمین بدیهیات زندگی امروز از سطح استادان و نخبگان مدیریتی به سطح دانشجویان و جوانان و اقشار عادی جامعه میرسد، یعنی میزان دافعه یک کشور در مقابل جاذبه امکانات کشورهای دیگر حداقل دو برابر است
| صعود آمار انحرافات و آسیبهای اجتماعی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!
| دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱
| گفتوگوی پایگاه خبری «تجارتنیوز» با احمد بخارایی دربارهی افزایش جرایم در دههی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/افزایش-جرایم-و-آسیب-های-اجتماعی-اسفند-1401
| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی میخواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمانها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتیاند.
ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگیهای فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان میرسیم. #سرقت به دو خردهنظام اقتصادی و اجتماعی مربوط میشود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی است. از این طریق به سازمانها و نهادها برای #اشتغالزایی میرسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطهگری اوج میگیرد.
ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد میرسد و در سارق و رفتار او خود را نشان میدهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین میکنیم، در صورتیکه سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.
ـ سرقت یک عکسالعمل است. استارت اولیه را سازمانها و ساختارها میزنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان میدهد. وقتی کار او یک واکنش و عکسالعمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه میدهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت میکند. به همین دلیل مجازات نمیتواند بهتنهایی موثر باشد.
ـ در موضوع #آسیبهای_اجتماعی مانند #نزاع و #کودکآزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را میتوان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خردهنظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیمهای کلان در این نظام صورت میگیرد. به عبارتی خردهنظام سیاسی نقش محوری را ایفا میکند.
ـ سالها قبل جامعهشناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.
ـ زمانی که در چهار خردهنظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی میشود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیبها و ناهنجاریها مانند سرقت، کودکآزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.
ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظهای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر میشود.
ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه میگذرد این فروپاشی عمیقتر میشود. ضمن اینکه این نوع فروپاشی هر چقدر عمیقتر و گستردهتر شود بازگشت به عقب دشوارتر میشود.
ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا میکنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمیتواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمیشود، این مسائل ریشهای به سهولت ترمیم نمیشود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.
ـ راهحل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کمهزینهترین راه این است که نیروهای عدالتخواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیدهایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.
ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصتها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.
ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایدهآل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱
| گفتوگوی پایگاه خبری «تجارتنیوز» با احمد بخارایی دربارهی افزایش جرایم در دههی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/افزایش-جرایم-و-آسیب-های-اجتماعی-اسفند-1401
| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی میخواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمانها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتیاند.
ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگیهای فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان میرسیم. #سرقت به دو خردهنظام اقتصادی و اجتماعی مربوط میشود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی است. از این طریق به سازمانها و نهادها برای #اشتغالزایی میرسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطهگری اوج میگیرد.
ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد میرسد و در سارق و رفتار او خود را نشان میدهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین میکنیم، در صورتیکه سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.
ـ سرقت یک عکسالعمل است. استارت اولیه را سازمانها و ساختارها میزنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان میدهد. وقتی کار او یک واکنش و عکسالعمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه میدهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت میکند. به همین دلیل مجازات نمیتواند بهتنهایی موثر باشد.
ـ در موضوع #آسیبهای_اجتماعی مانند #نزاع و #کودکآزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را میتوان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خردهنظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیمهای کلان در این نظام صورت میگیرد. به عبارتی خردهنظام سیاسی نقش محوری را ایفا میکند.
ـ سالها قبل جامعهشناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.
ـ زمانی که در چهار خردهنظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی میشود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیبها و ناهنجاریها مانند سرقت، کودکآزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.
ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظهای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر میشود.
ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه میگذرد این فروپاشی عمیقتر میشود. ضمن اینکه این نوع فروپاشی هر چقدر عمیقتر و گستردهتر شود بازگشت به عقب دشوارتر میشود.
ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا میکنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمیتواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمیشود، این مسائل ریشهای به سهولت ترمیم نمیشود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.
ـ راهحل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کمهزینهترین راه این است که نیروهای عدالتخواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیدهایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.
ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصتها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.
ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایدهآل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| کارگزاران #نظام_سیاسی، لطفاً بخوانند!
| چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
| #احمد_بخارایی: عزیزانم، هر چند مسائل و مصائب امروز جامعهی ایران وضوح دارد اما در لزوم بازنمایی و تکرار تحلیلشان نباید تردید کرد. حیات اجتماعی تک تک ما مشروط به #کنشگری و #مطالبهگری بنا به موقعیتمان است. یک دانشآموختهی #علوم_اجتماعی نباید سکوت و مماشات کند و یک #صنعتگر یا #کارگر هم بنا به سهم اجتماعیاش باید مرتب بگوید و بخواهد. فقط کسانی سکوت میکنند که یا علم کافی ندارند یا منافع شخصی خود را پیوند خورده با نابسامانیهای موجود میبینند و نان در چرکآبه خون #جامعه فرو میبرند تا بیشتر بیندوزند و دمی در این دنیا بیشتر بیاسایند و چقدر حقیرند!
دکتر #فریبا_نظری دو مطلب اخیرش خواندنی است، حکایت دو امر اقتصادی و اجتماعی: #بیکاری کارگران #داروگر و مرگ مظلومانه یک #معترض به نام #ابوالفضل_امیرعطایی … دو روی یک سکه … لطفاً بخوانید:
زخمهایی که فراموش نمیشوند ! 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/924
«تعطیلی کارخانهجات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانوادههایشان»: 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/926
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
| #احمد_بخارایی: عزیزانم، هر چند مسائل و مصائب امروز جامعهی ایران وضوح دارد اما در لزوم بازنمایی و تکرار تحلیلشان نباید تردید کرد. حیات اجتماعی تک تک ما مشروط به #کنشگری و #مطالبهگری بنا به موقعیتمان است. یک دانشآموختهی #علوم_اجتماعی نباید سکوت و مماشات کند و یک #صنعتگر یا #کارگر هم بنا به سهم اجتماعیاش باید مرتب بگوید و بخواهد. فقط کسانی سکوت میکنند که یا علم کافی ندارند یا منافع شخصی خود را پیوند خورده با نابسامانیهای موجود میبینند و نان در چرکآبه خون #جامعه فرو میبرند تا بیشتر بیندوزند و دمی در این دنیا بیشتر بیاسایند و چقدر حقیرند!
دکتر #فریبا_نظری دو مطلب اخیرش خواندنی است، حکایت دو امر اقتصادی و اجتماعی: #بیکاری کارگران #داروگر و مرگ مظلومانه یک #معترض به نام #ابوالفضل_امیرعطایی … دو روی یک سکه … لطفاً بخوانید:
زخمهایی که فراموش نمیشوند ! 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/924
«تعطیلی کارخانهجات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانوادههایشان»: 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/926
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| قمار و شانس و تقدیرگرایی: آفت جامعهی ایران اسلامی!
| یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی دربارهی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟
علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری میتوان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.
این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق میدهد، میتواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.
از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.
در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایشها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش میکنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانستهاند به این موفقیتها دست پیدا کنند، احترام میگذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیقتر شده است.
در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راههایی باشند که دستیابی آنها را به ارزشهای ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصتها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیضها در دستیابی به فرصتها را میتوان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوههای مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار میگیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده.
در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعهای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارتهای خود فعالیت میکنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راههای مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.
بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات میگیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شدهاند، به سمت روزمرهگرایی و #هنجارشکنی میروند و باری به هر جهت رفتار میکنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی میشود. حتی در قالبی دیگر، در سالهای گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایهگذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیشبینی ایران، رفتار این افراد را نیز میتوان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالشها ندارند.
در جامعهای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگیهای لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمیگیرد. چنین جامعهای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا میزند.
نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکلتر میشود.
محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوهای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیلکردهتر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوانترها به رمزارزها گرایش پیدا میکنند. گروههای سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار میشوند.
تحلیل سطحی از این پدیده میتواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشهای آن را تحلیل کرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی دربارهی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟
علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری میتوان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.
این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق میدهد، میتواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.
از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.
در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایشها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش میکنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانستهاند به این موفقیتها دست پیدا کنند، احترام میگذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیقتر شده است.
در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راههایی باشند که دستیابی آنها را به ارزشهای ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصتها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیضها در دستیابی به فرصتها را میتوان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوههای مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار میگیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده.
در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعهای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارتهای خود فعالیت میکنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راههای مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.
بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات میگیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شدهاند، به سمت روزمرهگرایی و #هنجارشکنی میروند و باری به هر جهت رفتار میکنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی میشود. حتی در قالبی دیگر، در سالهای گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایهگذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیشبینی ایران، رفتار این افراد را نیز میتوان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالشها ندارند.
در جامعهای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگیهای لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمیگیرد. چنین جامعهای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا میزند.
نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکلتر میشود.
محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوهای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیلکردهتر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوانترها به رمزارزها گرایش پیدا میکنند. گروههای سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار میشوند.
تحلیل سطحی از این پدیده میتواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشهای آن را تحلیل کرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
تجارت نیوز
رونمایی از سایت لاتاری جدید ایرانی/ فعالیت این سایتها قانونی است؟ - تجارتنیوز
راههای رسیدن به ثروت و موفقیت یکشبه و آسان، این روزها طرفداران زیادی دارد. از انواع سایتهای قمار و شرطبندی گرفته تا تعداد روزافزون طرحهای پانزی، مردم را به سرمایهگذاری و خرج پول برای کسب سودهای بیشتر دعوت میکنند. حالا هم چند ماهی است پای مهمان ناخوانده…
| بله، درست است مملکت مال حزبالهیهاست اما …!
| سهشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «جهان صنعت» با احمد بخارایی دربارهی #تمامیتخواهی نظام ارزشی حاکم | منتشرشده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=412354
| #احمد_بخارایی: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین میغلتد و این گلوله لحظهبهلحظه بزرگتر و اثرگذارتر میشود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانهای میتواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از «جرقه» این است که آن رخداد به خودی خود قابل تامل است و علاوه بر آن موجب انفجار خواستهها و مطالبات فروخفته میشود مانند مرگ مظلومانه #مهسا_امینی که مانند یک جرقه ایفای نقش کرد. بنابراین پیامدهای جرقهی ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماهها و حتی سالهای آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد.
برخی اوقات حوادثی در ایران رخ میدهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمترتوسعهیافته زندانها ناامنتر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانههای رسمی اطلاع دادهاند، وقوع آتشسوزی در #زندان_اوین یک حادثه بوده است. البته ممکن است در روزهای آینده اطلاعات بیشتری منتشر شود. حال اگر زندانیهایی که تحت عنوان #مجرم_سیاسی هستند در این قضیه دخالت داشته باشند، قاعدتا تمام تحلیلهای ما تغییر میکند. اما اطلاعات منتشرشده حکایت از آن دارد که مجرمان غیرسیاسی بر اثر یک حادثه یا خشونت یا ناراحتی دست به اقداماتی زدهاند که این حادثه رقم خورده است. در هر صورت اگر اینگونه باشد، طبیعتا این قضیه به یک بهانه برای دیگر افراد جامعه که خارج از زندان هستند، تبدیل میشود.
این روزها #نظام_سیاسی ایران با امر واقعی روبهرو است، که به نظرم امر واقع مانند یک بشکه باروت است، چرا که کوچکترین اتفاقی منجر به انفجار خشم مردم میشود. آتشسوزی زندان اوین بسیار اسفبار و نگرانکننده است آتشسوزی در برخی زندانهای دیگر ممکن است رخ داده باشد اما چنین تبعاتی نداشته است. در هر صورت باید امنیت، بهداشت، تربیت و غذای تمام زندانیان تامین شود که در اینباره تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که وقوع آتشسوزی در زندان اوین و همزمانی آن با اعتراضات واکنش مردم را بیش از همیشه برانگیخته است.
تمامی زندانیان اعم از سیاسی و غیرسیاسی از لحاظ آسیبشناسی اجتماعی بر این عقیدهاند که قربانی جامعه هستند، زیرا در جامعهای که آمار #بیکاری فارغالتحصیلان آن سر به فلک کشیده، نشان از بیتوجهی مسوولان است. بنابراین تمام افرادی که شاغل نیستند هم قربانی سیاست ناکارآمد میشوند. چه بسا از لحاظ #جامعهشناسی نیز افراد بیکار برای امرارمعاش به سارق تبدیل میشوند که آنها نیز خود را قربانی ناکارآمدی میدانند. در هر صورت مجرمان سیاسی و غیرسیاسی احساس میکنند، مظلوم و قربانی واقع شدهاند. طبیعتا انسان قربانی هم خشمگین و ناآرام است. زندانیان بند ۷ و ۸ اوین هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در زندان هستند.
وقتی خشم اینگونه در میان زندانیان موج میزند، مسوولان مربوطه نهتنها توانایی حفظ آرامش خود را ندارند، بلکه توانایی القای این آرامش به زندانیهایی که به خاطر مشکلات مالی خشمگین و معترضاند، را هم ندارند. حتی بحث تنبیه و تغییر دیدگاه زندانیان در زندان نیز اهمیت ندارد. به همین دلیل برخی زندانیها به محض خروج، دوباره مرتکب جرم میشوند. اما زمانی که اخبار آتشسوزی زندان منتشر میشود، در مرحله اول نگرانی خانوادههای زندانیان به دیگران سرایت میکند و در مرحله دوم منجر به بهانهای میشود تا بشکه باروت همان خشم مردم منفجر شود. به همین دلیل احساسات جامعه مانند همان گلوله برفی مخربتر به سوی پرتگاه با تمام سرعت حرکت میکند.
به نظرم احساساتی که طی یک ماه گذشته به شدت جریحهدار شده است، همچنان از سوی نظام سیاسی زخمی میشود و به همین خاطر #جامعه با بروز هر حادثهای جامعه ملتهبتر میشود. اگر آتشسوزی زندان اوین همزمان با اعتراضات اخیر نبود، قطعا عکسالعمل جامعه اینگونه نبود. طی یک ماه اخیر اعتراضات نسبت به اعتراضهای قبلی به دو دلیل کمیت و کیفیت متفاوت بوده است؛ کمیت از آن جهت که مردم در بیشتر شهرها دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدند، کیفیت هم بهگونهای که #مطالبات معترضان عمیقتر شده است. براساس همین موضوع اگر #اعتراضات کنترل شود، خشم مردم به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود. آن هم در نظام سیاسی که هر لحظه امکان وقوع حادثهای وجود دارد. | ادامه 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/11/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «جهان صنعت» با احمد بخارایی دربارهی #تمامیتخواهی نظام ارزشی حاکم | منتشرشده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=412354
| #احمد_بخارایی: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین میغلتد و این گلوله لحظهبهلحظه بزرگتر و اثرگذارتر میشود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانهای میتواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از «جرقه» این است که آن رخداد به خودی خود قابل تامل است و علاوه بر آن موجب انفجار خواستهها و مطالبات فروخفته میشود مانند مرگ مظلومانه #مهسا_امینی که مانند یک جرقه ایفای نقش کرد. بنابراین پیامدهای جرقهی ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماهها و حتی سالهای آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد.
برخی اوقات حوادثی در ایران رخ میدهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمترتوسعهیافته زندانها ناامنتر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانههای رسمی اطلاع دادهاند، وقوع آتشسوزی در #زندان_اوین یک حادثه بوده است. البته ممکن است در روزهای آینده اطلاعات بیشتری منتشر شود. حال اگر زندانیهایی که تحت عنوان #مجرم_سیاسی هستند در این قضیه دخالت داشته باشند، قاعدتا تمام تحلیلهای ما تغییر میکند. اما اطلاعات منتشرشده حکایت از آن دارد که مجرمان غیرسیاسی بر اثر یک حادثه یا خشونت یا ناراحتی دست به اقداماتی زدهاند که این حادثه رقم خورده است. در هر صورت اگر اینگونه باشد، طبیعتا این قضیه به یک بهانه برای دیگر افراد جامعه که خارج از زندان هستند، تبدیل میشود.
این روزها #نظام_سیاسی ایران با امر واقعی روبهرو است، که به نظرم امر واقع مانند یک بشکه باروت است، چرا که کوچکترین اتفاقی منجر به انفجار خشم مردم میشود. آتشسوزی زندان اوین بسیار اسفبار و نگرانکننده است آتشسوزی در برخی زندانهای دیگر ممکن است رخ داده باشد اما چنین تبعاتی نداشته است. در هر صورت باید امنیت، بهداشت، تربیت و غذای تمام زندانیان تامین شود که در اینباره تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که وقوع آتشسوزی در زندان اوین و همزمانی آن با اعتراضات واکنش مردم را بیش از همیشه برانگیخته است.
تمامی زندانیان اعم از سیاسی و غیرسیاسی از لحاظ آسیبشناسی اجتماعی بر این عقیدهاند که قربانی جامعه هستند، زیرا در جامعهای که آمار #بیکاری فارغالتحصیلان آن سر به فلک کشیده، نشان از بیتوجهی مسوولان است. بنابراین تمام افرادی که شاغل نیستند هم قربانی سیاست ناکارآمد میشوند. چه بسا از لحاظ #جامعهشناسی نیز افراد بیکار برای امرارمعاش به سارق تبدیل میشوند که آنها نیز خود را قربانی ناکارآمدی میدانند. در هر صورت مجرمان سیاسی و غیرسیاسی احساس میکنند، مظلوم و قربانی واقع شدهاند. طبیعتا انسان قربانی هم خشمگین و ناآرام است. زندانیان بند ۷ و ۸ اوین هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در زندان هستند.
وقتی خشم اینگونه در میان زندانیان موج میزند، مسوولان مربوطه نهتنها توانایی حفظ آرامش خود را ندارند، بلکه توانایی القای این آرامش به زندانیهایی که به خاطر مشکلات مالی خشمگین و معترضاند، را هم ندارند. حتی بحث تنبیه و تغییر دیدگاه زندانیان در زندان نیز اهمیت ندارد. به همین دلیل برخی زندانیها به محض خروج، دوباره مرتکب جرم میشوند. اما زمانی که اخبار آتشسوزی زندان منتشر میشود، در مرحله اول نگرانی خانوادههای زندانیان به دیگران سرایت میکند و در مرحله دوم منجر به بهانهای میشود تا بشکه باروت همان خشم مردم منفجر شود. به همین دلیل احساسات جامعه مانند همان گلوله برفی مخربتر به سوی پرتگاه با تمام سرعت حرکت میکند.
به نظرم احساساتی که طی یک ماه گذشته به شدت جریحهدار شده است، همچنان از سوی نظام سیاسی زخمی میشود و به همین خاطر #جامعه با بروز هر حادثهای جامعه ملتهبتر میشود. اگر آتشسوزی زندان اوین همزمان با اعتراضات اخیر نبود، قطعا عکسالعمل جامعه اینگونه نبود. طی یک ماه اخیر اعتراضات نسبت به اعتراضهای قبلی به دو دلیل کمیت و کیفیت متفاوت بوده است؛ کمیت از آن جهت که مردم در بیشتر شهرها دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدند، کیفیت هم بهگونهای که #مطالبات معترضان عمیقتر شده است. براساس همین موضوع اگر #اعتراضات کنترل شود، خشم مردم به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود. آن هم در نظام سیاسی که هر لحظه امکان وقوع حادثهای وجود دارد. | ادامه 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/11/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
روزنامه جهان صنعت
ترویج تمامیتخواهی - روزنامه جهان صنعت
مهدیه بهارمست- از آخرین باری که فردی در صدا و سیما گفت «هر کی دوست نداره جمع کنه بره از ایران» ۴ سال میگذرد. البته از آن دوران تاکنون ایرانیهای متخصص - ترویج تمامیتخواهی
| سیاستهای اجتماعی زیر سایهی تاریک معیشت!
| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی نسبت سیاستهای اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441
| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاستها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال میخواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی میگویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بیکاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی میشود یا موضوعی نظیر #فرار_مغزها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان میآید. همانطور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بیکاری سخن میگوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آنجایی که از مهاجرت صحبت میکنیم رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در ادارهی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خردهنظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُردهنظام است. ما نمیتوانیم اینها را از یکدیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُردهنظام یک برونداد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزهی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاهها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصلهی قابل توجهی میان #دانشآموز و #دانشجو با معلم و استاد دانشگاه به وجود میآید و طبیعتاً به کممیلی در تحصیل میانجامد و کارکردهای آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشورهای #سوسیال_دموکرات و حتی در کشورهایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایهداری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کمرنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح میشود.
«شما در این کشورها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت میشود، ریشه در تبعیض، پیآمدها و خروجیهای ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از اینرو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا میکند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسألهی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاستگذاری کلان در حوزهی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را میخواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعهی ما دامنزده میشود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعهی ما است. در هر جامعهای جرائم، #آسیبهای_اجتماعی و ناهنجاریها، خروجی و پیآمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر میکنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق میدهد و بیعلت نیست در جامعهی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمیگردد، بنابراین مسائل و سیاستهای اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعهای نظام سیاسی، تعیینکنندهی اصلی است. ما به مسائل عدیدهی اجتماعی از هر زاویهای که نگاه کنیم از منظومهی فکری نظام سیاسی ریشه میگیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزهی سیاسی تعریف میشود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کردهاند که سوابقشان نشان میدهد که اختلاف معناداری با #اصلاحطلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمیتوانند جلوی ناکارآمدیهای اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.
شما در شعارها و مناظرههای انتخاباتی دیدهاید و باز هم خواهید دید که کاندیداها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعارهای کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی میدهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاستجمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آنها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعهی ما جنبهی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعهشناسانه داشت.
⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی نسبت سیاستهای اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441
| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاستها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال میخواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی میگویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بیکاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی میشود یا موضوعی نظیر #فرار_مغزها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان میآید. همانطور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بیکاری سخن میگوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آنجایی که از مهاجرت صحبت میکنیم رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در ادارهی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خردهنظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُردهنظام است. ما نمیتوانیم اینها را از یکدیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُردهنظام یک برونداد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزهی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاهها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصلهی قابل توجهی میان #دانشآموز و #دانشجو با معلم و استاد دانشگاه به وجود میآید و طبیعتاً به کممیلی در تحصیل میانجامد و کارکردهای آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشورهای #سوسیال_دموکرات و حتی در کشورهایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایهداری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کمرنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح میشود.
«شما در این کشورها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت میشود، ریشه در تبعیض، پیآمدها و خروجیهای ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از اینرو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا میکند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسألهی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاستگذاری کلان در حوزهی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را میخواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعهی ما دامنزده میشود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعهی ما است. در هر جامعهای جرائم، #آسیبهای_اجتماعی و ناهنجاریها، خروجی و پیآمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر میکنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق میدهد و بیعلت نیست در جامعهی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمیگردد، بنابراین مسائل و سیاستهای اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعهای نظام سیاسی، تعیینکنندهی اصلی است. ما به مسائل عدیدهی اجتماعی از هر زاویهای که نگاه کنیم از منظومهی فکری نظام سیاسی ریشه میگیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزهی سیاسی تعریف میشود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کردهاند که سوابقشان نشان میدهد که اختلاف معناداری با #اصلاحطلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمیتوانند جلوی ناکارآمدیهای اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.
شما در شعارها و مناظرههای انتخاباتی دیدهاید و باز هم خواهید دید که کاندیداها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعارهای کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی میدهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاستجمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آنها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعهی ما جنبهی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعهشناسانه داشت.
⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
روزنامه آرمان امروز
سیاست های اجتماعی زیر سایه تاریک معیشت
«آرمان امروز» در گفت وگو با احمد بخارایی، جامعه شناس بررسی کرد آرمان امروز- رها معیری: فقط یک روز تا پایان ثبت نام کاندیداهای چهاردهمین دوره ریاست جمهوری زمان باقی مانده و کم کم آرایش سیاسی جناح ها برای رقابت در این دوره با چهره های مختلف نمایان می شود.…