نوشتار ۱ (پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶)
🔴 ریشهی کاهش امید جای دیگر است.
📝 نقدی بر مقالهی "۱۵ اصلاح پیش روی اصلاحطلبان" نوشتهی محمدرضا جلاییپور
📰 منتشر شده در روزنامهی سازندگی، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶
🔹چندی پیش در روزنامه سازندگی متن سخنرانی آقای محمدرضا جلایی پور در همایش «امید اجتماعی» منتشر شد. از نگاه یک جامعه شناس که از نزدیک با مسائل و آسیب های اجتماعی ایران در ارتباط است، می توان به این سخنان نقدهایی را وارد کرد. نقد این سخنان، درخواستی بود که از سوی دکتر حمیدرضا جلایی پور (پدر ایشان) در کانال «تلگرام» ایشان مطرح شد. در نقد این سخنان، اجمالا می توان گفت این متن از قوت برخوردار نیست. علاوه بر این، آقای محمد رضا جلایی پور پنج علت را برای کاهش امید اجتماعی ذکر کردند که ضمن اشاره به آن ها، درباره ادله ارائه شده نیز نکاتی را مطرح می کنم.
🔸آقای جلایی پور علت اول کاهش امید را را «افزایش انتظارات» و ناشی از وعده های آقای روحانی دانست. درحالی که این یک علت درجه ۳ است، زیرا اگر روحانی انتخاب نمی شد اتفاقا نومیدی بسا افزایش می یافت. این نگاه به پدیده های اجتماعی، یک نگاه «واکنشی» است، درحالی که کنشگران در ایران، از آنجا که بالغ و اهل درکند، دارای کنش های معنادار هستند.
🔹ایشان علت دوم کاهش امید را بر وجود کمپین ها یا پویش های منفی دانست که این امر هم قابل بحث نیست. زیرا در ایران دارای ملاحظات امنیتی، اساسا ایجاد یک پویش با موانع جدی مواجه است. در این صورت، چگونه ایشان به وجود کمپین ها (اعم از منفی و مثبت) اشاره می کنند؟ شاید دوری طولانی مدت ایشان از ایران، باعث شده است که فضای ایران را از نزدیک رصد نکنند.
🔸آقای جلایی پور علت سوم را در این دیدند که «نومیدان، ایران را با جاهایی مقایسه می کنند که مع الفارق است.» در پاسخ باید گفت اتفاقا نومیدان ، ایران را با زمان گذشته در همین کشور مقایسه می کنند و اینکه اگر با یک روند آرام، اصلاحات ادامه می یافت اکنون کجا بودیم، اما حالا کجا ایستاده ایم؟ بنابراین نه تنها این قیاس مع الفارق نیست، بلکه قیاس با تاریخ خود است.
🔹از «ضعف بازوی رسانه ای» سخن گفتند. اما انصافا اصلاح طلبان، رسانه ها اعم از روزنامه، هفته نامه، کانالها و سایت های بسیاری را در اختیار ندارند؟
🔶پنجمین علت مبهمی که آقای جلایی پور به آن اشاره کردند، «ضعف نهادهای امید» بود. ایشان بسیار کم به این موضوع پرداختند، درحالی که می شد بیشتر به آن توجه کرد. البته ترکیب «نهادهای امید» اساسا به لحاظ ادبی اشتباه است. این تازه آغاز بحث و همانی است که ما همواره گفته ایم؛ مبنی بر اینکه اصلاح طلبان یک بار بگویند اشتباه کرده اند و در بیرون از خود هم دنبال راه های اصلاح بگردند.
🔷در پایان نقد سخنان ایشان باید گفت، آنچه محمد رضای جلایی پور عزیز باید به عنوان دلایل و علل کاهش شدید امید در ایران به آن ها اشاره می کرد، موارد دیگری هستند که در اینجا، تنها به صورت کوتاه آن ها متذکر میشوم و عبارتند از ۱ - بستر تاریخی، ۲- رانت جویی جناحی های دو سو و هویدایی آن، ۳- جلوگیری از «رویت پذیری» شهروندان در ایران اسلامی و درنهایت، ۴- وجود «کما»ی اجتماعی به جای هوشمندی اجتماعی در ایران، که پیامدش وجود ساختارهای ناکارآمد است.
🔶اکنون مساله این است که مردم، به عنوان مخاطبان دولت ها و جناح های سیاسی، به خوبی دلایل کاهش امید در ایران را می فهمند. زیرا در آغاز قرن ۲۱ آنان از شبکه های فراگیر اینترنتی تغذیه می کنند که منابع آنان را فراتر از منابع رسمی اطلاعات شامل میشود و به همین دلیل است که مردم از اصلاحات زیربنایی در ایران ناامید هستند. پیشنهاد می کنم با حضور آقایان محمدرضا و حمیدرضا جلایی پور یک نشست دیگر برگزار شده و هر یک مواضع خود را تبیین و با ادله از آن ها دفاع کنیم.
https://t.me/dr_bokharaei
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/03/blog-post_68.html
#احمد_بخارایی #محمدرضا_جلاییپور #جلائی_پور #جلائیپور #روزنامه_سازندگی #نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #اصلاحات #اصلاحطلبان
🔴 ریشهی کاهش امید جای دیگر است.
📝 نقدی بر مقالهی "۱۵ اصلاح پیش روی اصلاحطلبان" نوشتهی محمدرضا جلاییپور
📰 منتشر شده در روزنامهی سازندگی، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶
🔹چندی پیش در روزنامه سازندگی متن سخنرانی آقای محمدرضا جلایی پور در همایش «امید اجتماعی» منتشر شد. از نگاه یک جامعه شناس که از نزدیک با مسائل و آسیب های اجتماعی ایران در ارتباط است، می توان به این سخنان نقدهایی را وارد کرد. نقد این سخنان، درخواستی بود که از سوی دکتر حمیدرضا جلایی پور (پدر ایشان) در کانال «تلگرام» ایشان مطرح شد. در نقد این سخنان، اجمالا می توان گفت این متن از قوت برخوردار نیست. علاوه بر این، آقای محمد رضا جلایی پور پنج علت را برای کاهش امید اجتماعی ذکر کردند که ضمن اشاره به آن ها، درباره ادله ارائه شده نیز نکاتی را مطرح می کنم.
🔸آقای جلایی پور علت اول کاهش امید را را «افزایش انتظارات» و ناشی از وعده های آقای روحانی دانست. درحالی که این یک علت درجه ۳ است، زیرا اگر روحانی انتخاب نمی شد اتفاقا نومیدی بسا افزایش می یافت. این نگاه به پدیده های اجتماعی، یک نگاه «واکنشی» است، درحالی که کنشگران در ایران، از آنجا که بالغ و اهل درکند، دارای کنش های معنادار هستند.
🔹ایشان علت دوم کاهش امید را بر وجود کمپین ها یا پویش های منفی دانست که این امر هم قابل بحث نیست. زیرا در ایران دارای ملاحظات امنیتی، اساسا ایجاد یک پویش با موانع جدی مواجه است. در این صورت، چگونه ایشان به وجود کمپین ها (اعم از منفی و مثبت) اشاره می کنند؟ شاید دوری طولانی مدت ایشان از ایران، باعث شده است که فضای ایران را از نزدیک رصد نکنند.
🔸آقای جلایی پور علت سوم را در این دیدند که «نومیدان، ایران را با جاهایی مقایسه می کنند که مع الفارق است.» در پاسخ باید گفت اتفاقا نومیدان ، ایران را با زمان گذشته در همین کشور مقایسه می کنند و اینکه اگر با یک روند آرام، اصلاحات ادامه می یافت اکنون کجا بودیم، اما حالا کجا ایستاده ایم؟ بنابراین نه تنها این قیاس مع الفارق نیست، بلکه قیاس با تاریخ خود است.
🔹از «ضعف بازوی رسانه ای» سخن گفتند. اما انصافا اصلاح طلبان، رسانه ها اعم از روزنامه، هفته نامه، کانالها و سایت های بسیاری را در اختیار ندارند؟
🔶پنجمین علت مبهمی که آقای جلایی پور به آن اشاره کردند، «ضعف نهادهای امید» بود. ایشان بسیار کم به این موضوع پرداختند، درحالی که می شد بیشتر به آن توجه کرد. البته ترکیب «نهادهای امید» اساسا به لحاظ ادبی اشتباه است. این تازه آغاز بحث و همانی است که ما همواره گفته ایم؛ مبنی بر اینکه اصلاح طلبان یک بار بگویند اشتباه کرده اند و در بیرون از خود هم دنبال راه های اصلاح بگردند.
🔷در پایان نقد سخنان ایشان باید گفت، آنچه محمد رضای جلایی پور عزیز باید به عنوان دلایل و علل کاهش شدید امید در ایران به آن ها اشاره می کرد، موارد دیگری هستند که در اینجا، تنها به صورت کوتاه آن ها متذکر میشوم و عبارتند از ۱ - بستر تاریخی، ۲- رانت جویی جناحی های دو سو و هویدایی آن، ۳- جلوگیری از «رویت پذیری» شهروندان در ایران اسلامی و درنهایت، ۴- وجود «کما»ی اجتماعی به جای هوشمندی اجتماعی در ایران، که پیامدش وجود ساختارهای ناکارآمد است.
🔶اکنون مساله این است که مردم، به عنوان مخاطبان دولت ها و جناح های سیاسی، به خوبی دلایل کاهش امید در ایران را می فهمند. زیرا در آغاز قرن ۲۱ آنان از شبکه های فراگیر اینترنتی تغذیه می کنند که منابع آنان را فراتر از منابع رسمی اطلاعات شامل میشود و به همین دلیل است که مردم از اصلاحات زیربنایی در ایران ناامید هستند. پیشنهاد می کنم با حضور آقایان محمدرضا و حمیدرضا جلایی پور یک نشست دیگر برگزار شده و هر یک مواضع خود را تبیین و با ادله از آن ها دفاع کنیم.
https://t.me/dr_bokharaei
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/03/blog-post_68.html
#احمد_بخارایی #محمدرضا_جلاییپور #جلائی_پور #جلائیپور #روزنامه_سازندگی #نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #اصلاحات #اصلاحطلبان
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
#نقد_اجتماعی #نقدـسیاسی #احمد_بخارایی #جامعه #روان #امید #ناامیدی #امیدـاجتماعی
https://t.me/dr_bokharaei
🗓 دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷
📝 ناامیدی اجتماعی؛ پیامد و چرایی؟
📰 یادداشتی از دکتر احمد بخارایی منتشر شده در سرمقالهی شمارهی ۶۸۱۰ روزنامهی ایران، دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷
🔴 گفتهشدهاست که «رؤیاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریهها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمونهای شادی آزاد خواهندشد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کردهایم. البته این معنا در حوزه روانشناختی است اما در حوزه جامعهشناختی، «رؤیا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام میکند که اگر پاسخ داده شود اکسیژن به جامعه تزریق شدهاست و امید اجتماعی تقویت میشود و الا نومیدی، افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزیهایش هم لذت لازم را نمیبرد و شادیها را کمتر ارج مینهد. او احساس نمیکند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی میبیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».
🔹 جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیدههای اجتماعی دارای علل و دلایل مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است. بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح میشود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین بهنظر نمیرسد. در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمیآید. اگر در جامعهای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا میکنند:
۱- نگاه و رویکرد «گزینشمحور» وجود داشتهباشد و این رویکرد بویژه از منشأ ایدئولوژیک تغذیه شود. در این صورت «رانت» شکل میگیرد و متعاقبش «فساد» افزایش پیدا میکنند و آنان که دستشان از سفره رانت، دور است احساس طرد اجتماعی میکنند و آرام آرام، منزوی و ناامید میشوند.
۲- در چنین جامعهای، یک منظومه فکری و معرفتی شکل میگیرد که حتی روشنفکران سیاسی و فرهنگیاش هم ناخواسته بدان متمایل میشوند و دیگر روشنفکران اجتماعی را از وجود تریبون، محروم میکنند. پس در این جامعه، روشنفکران مستقل هم منزوی میشوند و بالطبع، شهروندان از وجود جریان سالم آگاهیرسانی بیبهره میشوند و همچنان در بستر سابق ناامیدی، به مسیر خود ادامه میدهند.
۳- جامعهای که مبتنی بر «خودی-غیرخودی» اداره میشود نمیتواند جامعه پویایی باشد، چون بسیاری را فراری میدهد و آنان که میمانند هر لحظه منتظر واقعهای جدید هستند تا شاید دستی از آستین برون آید و... این جامعه ناپویا، توان اشتغالزایی و امیدافزایی ندارد، زیرا تاروپود ساختارهای کلان مدیریتیاش آمیخته با عدم تخصص و تظاهر به وفاداری است. اگر اشتغال در یک جامعه به حد کافی نباشد آن جامعه مستعد منحرف شدن است و یکی از انواع انحرافات اجتماعی «انزوای اجتماعی» است.
۴- اگر در یک جامعه بین واقعیت موجود مبنی بر خواست مردم و شهروندان درمنظومه فکری جهانی از یک سو و رویه حکمرانی، فاصله باشد، نه تنها توقعات و انتظارات شهروندان بیپاسخ باقی میماند بلکه توقعات به شکل غیر منطقی، فزاینده هم میشوند. در جامعهای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و دهها سال در این درخواست درجا بزنند که مثلاً آیا حجاب، چگونه باید باشد یا زنان میتوانند به ورزشگاه بروند یا خیر، توقعات بعدی متراکم میشود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار میشود.
🔸 بنابراین، «ناامیدی» یک پیامد است و یک رفتار یا کنش نیست که بتوان با برنامهریزی، کنترلش کرد. این حالت در میان شهروندان بنا به دلایلی است که در منظومه فکری هر فرد وجود دارد و جنبه ذهنی صرف ندارد، بلکه از واقعیات موجود تغذیه میشود. بدبینی، قطعاً نا امیدی را تکثیر میکند. این بدبینی هم بیدلیل و بیعلت پدید نمیآید. انزوای اجتماعی و احساس طرد اجتماعی، از علل ایجاد بدبینی هستند پس برای کاهش بدبینی، باید در سطوح میانه و کلان به سیاستها و چارچوبهایی توجه داشت که موجب تشدید احساس طرد اجتماعی شدهاند، مانند سیاست گزینش محور در سطح کلان و محدودیت در روند آگاهیرسانی در سطح میانه. پس آنگاه میتوان امیدوار بود که در سطح خرد، امید اجتماعی افزون شود.
این مطلب در سایت:
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/06/blog-post_25.html
https://t.me/dr_bokharaei
🗓 دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷
📝 ناامیدی اجتماعی؛ پیامد و چرایی؟
📰 یادداشتی از دکتر احمد بخارایی منتشر شده در سرمقالهی شمارهی ۶۸۱۰ روزنامهی ایران، دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷
🔴 گفتهشدهاست که «رؤیاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریهها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمونهای شادی آزاد خواهندشد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کردهایم. البته این معنا در حوزه روانشناختی است اما در حوزه جامعهشناختی، «رؤیا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام میکند که اگر پاسخ داده شود اکسیژن به جامعه تزریق شدهاست و امید اجتماعی تقویت میشود و الا نومیدی، افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزیهایش هم لذت لازم را نمیبرد و شادیها را کمتر ارج مینهد. او احساس نمیکند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی میبیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».
🔹 جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیدههای اجتماعی دارای علل و دلایل مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است. بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح میشود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین بهنظر نمیرسد. در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمیآید. اگر در جامعهای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا میکنند:
۱- نگاه و رویکرد «گزینشمحور» وجود داشتهباشد و این رویکرد بویژه از منشأ ایدئولوژیک تغذیه شود. در این صورت «رانت» شکل میگیرد و متعاقبش «فساد» افزایش پیدا میکنند و آنان که دستشان از سفره رانت، دور است احساس طرد اجتماعی میکنند و آرام آرام، منزوی و ناامید میشوند.
۲- در چنین جامعهای، یک منظومه فکری و معرفتی شکل میگیرد که حتی روشنفکران سیاسی و فرهنگیاش هم ناخواسته بدان متمایل میشوند و دیگر روشنفکران اجتماعی را از وجود تریبون، محروم میکنند. پس در این جامعه، روشنفکران مستقل هم منزوی میشوند و بالطبع، شهروندان از وجود جریان سالم آگاهیرسانی بیبهره میشوند و همچنان در بستر سابق ناامیدی، به مسیر خود ادامه میدهند.
۳- جامعهای که مبتنی بر «خودی-غیرخودی» اداره میشود نمیتواند جامعه پویایی باشد، چون بسیاری را فراری میدهد و آنان که میمانند هر لحظه منتظر واقعهای جدید هستند تا شاید دستی از آستین برون آید و... این جامعه ناپویا، توان اشتغالزایی و امیدافزایی ندارد، زیرا تاروپود ساختارهای کلان مدیریتیاش آمیخته با عدم تخصص و تظاهر به وفاداری است. اگر اشتغال در یک جامعه به حد کافی نباشد آن جامعه مستعد منحرف شدن است و یکی از انواع انحرافات اجتماعی «انزوای اجتماعی» است.
۴- اگر در یک جامعه بین واقعیت موجود مبنی بر خواست مردم و شهروندان درمنظومه فکری جهانی از یک سو و رویه حکمرانی، فاصله باشد، نه تنها توقعات و انتظارات شهروندان بیپاسخ باقی میماند بلکه توقعات به شکل غیر منطقی، فزاینده هم میشوند. در جامعهای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و دهها سال در این درخواست درجا بزنند که مثلاً آیا حجاب، چگونه باید باشد یا زنان میتوانند به ورزشگاه بروند یا خیر، توقعات بعدی متراکم میشود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار میشود.
🔸 بنابراین، «ناامیدی» یک پیامد است و یک رفتار یا کنش نیست که بتوان با برنامهریزی، کنترلش کرد. این حالت در میان شهروندان بنا به دلایلی است که در منظومه فکری هر فرد وجود دارد و جنبه ذهنی صرف ندارد، بلکه از واقعیات موجود تغذیه میشود. بدبینی، قطعاً نا امیدی را تکثیر میکند. این بدبینی هم بیدلیل و بیعلت پدید نمیآید. انزوای اجتماعی و احساس طرد اجتماعی، از علل ایجاد بدبینی هستند پس برای کاهش بدبینی، باید در سطوح میانه و کلان به سیاستها و چارچوبهایی توجه داشت که موجب تشدید احساس طرد اجتماعی شدهاند، مانند سیاست گزینش محور در سطح کلان و محدودیت در روند آگاهیرسانی در سطح میانه. پس آنگاه میتوان امیدوار بود که در سطح خرد، امید اجتماعی افزون شود.
این مطلب در سایت:
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/06/blog-post_25.html
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
🔴 فيلترينگ و كنشهای مسالمتآميز و صلحجويانه
🔶محورهای سحنرانی ارائه شدهی دکتر احمد بخارایی در نشست «انسداد ارتباطی (فیلترینگ) و تأثیرش بر کنشهای صلحجویانهی کاربران شبکههای اجتماعی» با حضور آقایان دکتر مهدی محسنیان راد و دکتر نعمتالله فاضلی
🔰 برگزار کننده: «گروه صلح» انجمن جامعهشناسی ایران
📅 تاریخ: ۱۲ تیر ۱۳۹۷
🏫 مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
⭕ تلگرام تقریبا ششمین کشور دنیاست، اگر کاربرانش در یک جعرافیا گرد هم آیند که بیست درصدش یعنی حدود چهل میلیون کاربر ایرانی از حدود دویست میلیون دارد.
⭕ آمار چهل میلیون کاربر ایرانی در تلگرام به معنای استفادهی حدود نود درصد ایرانیان در معرض ارتباط یعنی واقع در سنین ۱۵ تا ۶۵ سال از تلگرام است!
⭕ علت استقبال کاربران ایرانی از تلگرام: امکان عضوگیری وسیع در گروهها، امکان تبادل فایل با حجم بالا، مبرا بودن از جنبه تبلیغاتی و وجود سرعت و امنیت، و اعتقاد طراح تلگرام،«پاول دورف» به حق آزادی بدون قید برای همه.
⭕ عوامل «سلبی» که نبودشان باعث سوق یافتن به سمت تلگرام شدهاست:
۱ـ بیاعتمادی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی با پیش رفتن بر اساس نظریه «دروازهبانی» و سانسور کردن و روی خوش نشان ندادن به نظریه «برجستهسازی» .
۲ـ بیاعتمادی به وجود امنیت لازم در پیامرسانهای پیشنهادی در داخل مانند «سروش».
⭕ عوامل «ایجابی» که وجودشان در روی آوردن به تلگرام موثر بوده است:
۱ـ تغییر گروه مرجع در ایران از گروه مرجع داخلی به گروه مرجع بیرونی به ویژه نزد قشرهای تحصیلکرده و طبقات متوسط و بالا در شهرها و نزدیک شدنش به مرز پنجاه درصد این افراد با احتساب «وزن کیفی» قشرهایی که گروه مرجعشان به سمت بیرون از کشور، تغییر جهت داده است.
۲ـ خواست طبیعی شهروندان در جهت «هویتیابی» و امکان دیده شدن و شنیده شدن.
۳ـ مقابلهی انسان امروز با مقاومت حکومتها که جنبه «خشونتورزانه » دارد و در مقابل، رخنمایی کنش جمعی تعارضی شهروندان مانند سیاست خشونتورزانه حکومتی در فیلترینگ تلگرام در اردیبهشت ۹۷ و کنش جمعی تعارضی شهروندان در استفاده از فیلترشکنها.
۴ـ نیاز به تکثر رسانهای شهروندان و پاسخگویی تلگرام به عنوان بستری برای اطلاعرسانی با توسل به خروجیهای متکثر رسانهای.
۵ـ وجود «امید» به اصلاح امور اما نه امید به اصلاح در بستری که تاکنون به طور رسمی از سوی جناحهای راست و چپ حکومتی برایشان تعریف شدهاست.
۶ـ نیاز جامعه به «صلح» و گفتوشنود و کج فهمی این خواسته شهروند قرن بیستویکمی در ایران از سوی صاحبان قدرت.
⭕ «بخشینگری» و تمایز خودی از غیر خودی، یک سیاست تاریخ گذشته است که فرجامی جز مواجه شدن با کنشهای جمعی تعارضی از سوی شهروندان ندارد و این تعارضات هم جز به هزینهکردنهای فراوان و آسیبرسان نمیانجامد.
📻 فایل شنیداری سخنرانی دکتر بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1izMlJrgsOQkLSk1GteJrEn23jm7575Eb/view
📄 متن کامل در وبسایت:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/07/blog-post_5.html
منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #احمد_بخارایی #جامعه #فیلترینگ #کنش_اجتماعی
🔶محورهای سحنرانی ارائه شدهی دکتر احمد بخارایی در نشست «انسداد ارتباطی (فیلترینگ) و تأثیرش بر کنشهای صلحجویانهی کاربران شبکههای اجتماعی» با حضور آقایان دکتر مهدی محسنیان راد و دکتر نعمتالله فاضلی
🔰 برگزار کننده: «گروه صلح» انجمن جامعهشناسی ایران
📅 تاریخ: ۱۲ تیر ۱۳۹۷
🏫 مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
⭕ تلگرام تقریبا ششمین کشور دنیاست، اگر کاربرانش در یک جعرافیا گرد هم آیند که بیست درصدش یعنی حدود چهل میلیون کاربر ایرانی از حدود دویست میلیون دارد.
⭕ آمار چهل میلیون کاربر ایرانی در تلگرام به معنای استفادهی حدود نود درصد ایرانیان در معرض ارتباط یعنی واقع در سنین ۱۵ تا ۶۵ سال از تلگرام است!
⭕ علت استقبال کاربران ایرانی از تلگرام: امکان عضوگیری وسیع در گروهها، امکان تبادل فایل با حجم بالا، مبرا بودن از جنبه تبلیغاتی و وجود سرعت و امنیت، و اعتقاد طراح تلگرام،«پاول دورف» به حق آزادی بدون قید برای همه.
⭕ عوامل «سلبی» که نبودشان باعث سوق یافتن به سمت تلگرام شدهاست:
۱ـ بیاعتمادی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی با پیش رفتن بر اساس نظریه «دروازهبانی» و سانسور کردن و روی خوش نشان ندادن به نظریه «برجستهسازی» .
۲ـ بیاعتمادی به وجود امنیت لازم در پیامرسانهای پیشنهادی در داخل مانند «سروش».
⭕ عوامل «ایجابی» که وجودشان در روی آوردن به تلگرام موثر بوده است:
۱ـ تغییر گروه مرجع در ایران از گروه مرجع داخلی به گروه مرجع بیرونی به ویژه نزد قشرهای تحصیلکرده و طبقات متوسط و بالا در شهرها و نزدیک شدنش به مرز پنجاه درصد این افراد با احتساب «وزن کیفی» قشرهایی که گروه مرجعشان به سمت بیرون از کشور، تغییر جهت داده است.
۲ـ خواست طبیعی شهروندان در جهت «هویتیابی» و امکان دیده شدن و شنیده شدن.
۳ـ مقابلهی انسان امروز با مقاومت حکومتها که جنبه «خشونتورزانه » دارد و در مقابل، رخنمایی کنش جمعی تعارضی شهروندان مانند سیاست خشونتورزانه حکومتی در فیلترینگ تلگرام در اردیبهشت ۹۷ و کنش جمعی تعارضی شهروندان در استفاده از فیلترشکنها.
۴ـ نیاز به تکثر رسانهای شهروندان و پاسخگویی تلگرام به عنوان بستری برای اطلاعرسانی با توسل به خروجیهای متکثر رسانهای.
۵ـ وجود «امید» به اصلاح امور اما نه امید به اصلاح در بستری که تاکنون به طور رسمی از سوی جناحهای راست و چپ حکومتی برایشان تعریف شدهاست.
۶ـ نیاز جامعه به «صلح» و گفتوشنود و کج فهمی این خواسته شهروند قرن بیستویکمی در ایران از سوی صاحبان قدرت.
⭕ «بخشینگری» و تمایز خودی از غیر خودی، یک سیاست تاریخ گذشته است که فرجامی جز مواجه شدن با کنشهای جمعی تعارضی از سوی شهروندان ندارد و این تعارضات هم جز به هزینهکردنهای فراوان و آسیبرسان نمیانجامد.
📻 فایل شنیداری سخنرانی دکتر بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1izMlJrgsOQkLSk1GteJrEn23jm7575Eb/view
📄 متن کامل در وبسایت:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/07/blog-post_5.html
منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #احمد_بخارایی #جامعه #فیلترینگ #کنش_اجتماعی
Dr-Bokharaei
نشست "فيلترينگ تلگرام و تأثیرش بر كنشهای مسالمتآميز"
در دوازده تیر ۹۷ در «گروه صلح» انجمن جامعهشناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشستی بود که آقایان دکتر مهدی محسنیان راد و دکت...
❇️ فراز و فرود نشاط اجتماعی
💬 گفتوگوی احمد بخارایی با روزنامهی شرق، شماره ۳۲۴۱
🗓 سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷
#احمد_بخارایی #جامعه #زندگی #نقد_اجتماعی
📑 قسمتهایی از این گفتوگو:
نشانههای پنجگانهی کمنشاطی اجتماعی در ایران شامل مصرف مواد مخدر صنعتی نشاطآور بین جوانان، خودکشی، مصرف بیرویه الکل، جوککردن و تمسخر و بالاخره گردشهای بیهدف و افراطی مانند پاساژگردی و بیهوده دورزدن
مهمترین شاخص نشاط اجتماعی رضایت از زندگی است. سازمانی مثل سازمان جهانی بهداشت که ایران را در رتبه 109 قرار میدهد، عمدتا ابعاد روانشاختی مانند استرس و افسردگی را در نظر میگیرد.
بین احساس محرومیت و وجود محرومیت تفاوت وجود دارد.
در جامعهی ما طبقهی نوظهوری در چند دهه ی اخیر بهواسطهی رانت اخیر پا به صحنه گذاشتند و شکاف طبقاتی زیادی بین مردم ایجاد شد.
یکی دیگر از عوامل عدم رضایت از زندگی و به دنبال آن نبود نشاط در جامعه، رفاه ناقص عمومی است؛ مثلاً کدام خانم پس از طلاق میتواند مطمئن باشد جامعه و قانون از او حمایت میکند.
در این یک سال یک سیر صعودی بیکاری، تورم، گرانشدن کالا و به دنبال آن افزایش بیاعتمادی را داشتیم. مردم در این شرایط غمگینتر خواهند بود. داراها در این شرایط آسیب نمیبینند، آنها همیشه سوار موج هستند، اما کسانی که ندارند وقتی قیمتها افزایش پیدا میکند ارزش داراییهایشان کمتر و اختلاف طبقاتی بیشتر و بیشتر میشود و احساس محرومیت و به دنبال آن احساس نارضایتی از زندگی میکنند.
تا حدودی و در سطح ماجرا برنامههای اجتماعی مثل کنسرتها و جشنها میتواند نشاط جوان شهری را اندکی افزایش دهد، اما کوتاهمدت و به محض اینکه از کنسرت خارج شود، وقتی چشمش را باز میکند و در شهر راه میرود، دوباره بازمیگردد به حال اولیه خود. این موارد مثل مُسکن است برای گروههای شهری، اما ایران 80 میلیونی داستانش پیچیدهتر است. اینطور نسخهپیچیدنها دمدستی است و شاید یک تا دو درصد تأثیر داشته باشد.
👈 متن کامل گفتوگو
💬 گفتوگوی احمد بخارایی با روزنامهی شرق، شماره ۳۲۴۱
🗓 سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷
#احمد_بخارایی #جامعه #زندگی #نقد_اجتماعی
📑 قسمتهایی از این گفتوگو:
نشانههای پنجگانهی کمنشاطی اجتماعی در ایران شامل مصرف مواد مخدر صنعتی نشاطآور بین جوانان، خودکشی، مصرف بیرویه الکل، جوککردن و تمسخر و بالاخره گردشهای بیهدف و افراطی مانند پاساژگردی و بیهوده دورزدن
مهمترین شاخص نشاط اجتماعی رضایت از زندگی است. سازمانی مثل سازمان جهانی بهداشت که ایران را در رتبه 109 قرار میدهد، عمدتا ابعاد روانشاختی مانند استرس و افسردگی را در نظر میگیرد.
بین احساس محرومیت و وجود محرومیت تفاوت وجود دارد.
در جامعهی ما طبقهی نوظهوری در چند دهه ی اخیر بهواسطهی رانت اخیر پا به صحنه گذاشتند و شکاف طبقاتی زیادی بین مردم ایجاد شد.
یکی دیگر از عوامل عدم رضایت از زندگی و به دنبال آن نبود نشاط در جامعه، رفاه ناقص عمومی است؛ مثلاً کدام خانم پس از طلاق میتواند مطمئن باشد جامعه و قانون از او حمایت میکند.
در این یک سال یک سیر صعودی بیکاری، تورم، گرانشدن کالا و به دنبال آن افزایش بیاعتمادی را داشتیم. مردم در این شرایط غمگینتر خواهند بود. داراها در این شرایط آسیب نمیبینند، آنها همیشه سوار موج هستند، اما کسانی که ندارند وقتی قیمتها افزایش پیدا میکند ارزش داراییهایشان کمتر و اختلاف طبقاتی بیشتر و بیشتر میشود و احساس محرومیت و به دنبال آن احساس نارضایتی از زندگی میکنند.
تا حدودی و در سطح ماجرا برنامههای اجتماعی مثل کنسرتها و جشنها میتواند نشاط جوان شهری را اندکی افزایش دهد، اما کوتاهمدت و به محض اینکه از کنسرت خارج شود، وقتی چشمش را باز میکند و در شهر راه میرود، دوباره بازمیگردد به حال اولیه خود. این موارد مثل مُسکن است برای گروههای شهری، اما ایران 80 میلیونی داستانش پیچیدهتر است. اینطور نسخهپیچیدنها دمدستی است و شاید یک تا دو درصد تأثیر داشته باشد.
👈 متن کامل گفتوگو
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ نشست «اعتصابها و اعتراضهای نظاممند و غیرنظاممند در جمهوری اسلامی»
👥 سخنرانان: #آذر_منصوری #سعید_مدنی #فرشاد_مؤمنی #مصطفی_تاجزاده #احمد_بخارایی
🔰 برگزار کننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی صلح)
📅 تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
🏫 مکان: مؤسسهی رحمان
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه #اعتراض #تجمع #تظاهرات #اصلاحطلبان #کنش_اجتماعی #امنیت #امنیت_ملی #اصلاحات #جمهوری_اسلامی
👈 خبرگزاری دانشگاه علامه طباطبایی
👈 خبرگزاری جمهوری اسلامی
… «بیتفاوتی اجتماعی» دارای پیآمدی است به نام: «انزوای اجتماعی» و نیز دارای پنج گونه است: احساس بیقدرتی، نومیدی به آینده، حساب هزینه ـ فایده به نفع زندگی فردی و کمتوجهی به همنوعان، درگیرنشدن در فعالیتهای مدنی و بالاخره، حساسنبودن نسبت به ایفای نقش حتی در میان نخبگان دانشگاهی. فلذا این تکیه کلام رایج میشود: «ای بابا، دنبال زندگی خودت باش»! …
… رفتارهای خشونتبار در رانندگی هم شاخصی برای خودخواهیهای افراطی در کف خیابانها است …
… پیآمد بیتفاوتی اجتماعی، سوقیافتن به سوی «حقیقت حیوانی» است که نهایتاً به قانونگریزی و قانونستیزی هم میانجامد …
… جامعهای که به بیتفاوتی اجتماعی نزدیک میشود نمیتواند با درون خودش صلح برقرار کند و خودخواهیها افزون میشود …
… جامعهای که دچار بیتفاوتی اجتماعی میشود مانند اردکماهیای میماند که در شرایط «درماندگی آموخته» محکوم به مرگ است. اما چون ما انسانها میتوانیم بنبستشکن باشیم پس باید به سمت اعطای آگاهی به خود و دیگران ره سپاریم …
… اعتراضات، تجمعات و اعتصابها مصداقهایی هستند برای اعطای آگاهی به پیرامون و دیگران تا «رفتن» را فریاد بزنیم. در جامعهشناسی، «رفتن» و حرکت مهم است اما سیاسیون به «رسیدن» توجه و توصیه میکنند فلذا سناریو مینویسند و توصیههای ویژه دارند. در شرایطی که نمیتوان کنشهای جمعی معنادار و خلاقانه داشت چارهای جز کنشهای فردی مبتنی بر «رفتن» نیست. در شرایط رخنمایی «بیتفاوتی اجتماعی» چارهای جز دست زدن به کنشهای فردی بر اساس فلسفهی «رفتن» از سوی متعهدان نیست …
… در ایران اسلامی به چهار علت و دلیل، سطح اعتراضات، بسیار پایینتر از سطح نگرانیها است:
۱ـ وجود «ترس» به دو دلیل فضای امنیتی و اطلاعاتی و نیز به دلیل تعریف خاصی که جریانهای اصلاحطلب (در این نشست توسط خانم منصوری و آقای تاجزاده) و اصولگرا از «امنیت ملی» کردهاند و آن را به سطح «امنیت جمهوری اسلامی» فرو کاهش دادهاند و این تعریف، آموختهشده است و یک «درماندگی» را به دنبال داشته است،
۲ـ ذهنیت معطوف به «ایدئولوژی» در بین شهروندان که قدرت حاکم را در سپهر الهی، نظاره میکنند،
۳ـ تحقق آرامآرام بیتفاوتی اجتماعی به عنوان یک کنش عکسالعملی و
۴ـ مهاجرتها و رفتنهای میلیونی به جای ماندن و اعتراض کردن …
🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |
🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
👥 سخنرانان: #آذر_منصوری #سعید_مدنی #فرشاد_مؤمنی #مصطفی_تاجزاده #احمد_بخارایی
🔰 برگزار کننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی صلح)
📅 تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
🏫 مکان: مؤسسهی رحمان
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه #اعتراض #تجمع #تظاهرات #اصلاحطلبان #کنش_اجتماعی #امنیت #امنیت_ملی #اصلاحات #جمهوری_اسلامی
👇گزارش نشست در:👈 انجمن جامعهشناسی ایران
👈 خبرگزاری دانشگاه علامه طباطبایی
👈 خبرگزاری جمهوری اسلامی
بخشهایی از سخنرانی احمد بخارایی:… هر چند «امید به زندگی» در ایران بیش از میانگین جهانی و نزدیک به ۷۲ سال است اما این جنبهی مادی دارد و بیشتر در بعد بهداشت است. آنچه که جنبهی ذهنی دارد «امید به آینده» است که «معنای زندگی» را میکاود و تحت تاثیر عوامل چهارگانهی: رضایت از زندگی، شرایط نابهنجارانه، احساس محرومیت و احساس بیقدرتی است. از این حیث، ایران با «مسئله»ی امید به آینده مواجه است …
… «بیتفاوتی اجتماعی» دارای پیآمدی است به نام: «انزوای اجتماعی» و نیز دارای پنج گونه است: احساس بیقدرتی، نومیدی به آینده، حساب هزینه ـ فایده به نفع زندگی فردی و کمتوجهی به همنوعان، درگیرنشدن در فعالیتهای مدنی و بالاخره، حساسنبودن نسبت به ایفای نقش حتی در میان نخبگان دانشگاهی. فلذا این تکیه کلام رایج میشود: «ای بابا، دنبال زندگی خودت باش»! …
… رفتارهای خشونتبار در رانندگی هم شاخصی برای خودخواهیهای افراطی در کف خیابانها است …
… پیآمد بیتفاوتی اجتماعی، سوقیافتن به سوی «حقیقت حیوانی» است که نهایتاً به قانونگریزی و قانونستیزی هم میانجامد …
… جامعهای که به بیتفاوتی اجتماعی نزدیک میشود نمیتواند با درون خودش صلح برقرار کند و خودخواهیها افزون میشود …
… جامعهای که دچار بیتفاوتی اجتماعی میشود مانند اردکماهیای میماند که در شرایط «درماندگی آموخته» محکوم به مرگ است. اما چون ما انسانها میتوانیم بنبستشکن باشیم پس باید به سمت اعطای آگاهی به خود و دیگران ره سپاریم …
… اعتراضات، تجمعات و اعتصابها مصداقهایی هستند برای اعطای آگاهی به پیرامون و دیگران تا «رفتن» را فریاد بزنیم. در جامعهشناسی، «رفتن» و حرکت مهم است اما سیاسیون به «رسیدن» توجه و توصیه میکنند فلذا سناریو مینویسند و توصیههای ویژه دارند. در شرایطی که نمیتوان کنشهای جمعی معنادار و خلاقانه داشت چارهای جز کنشهای فردی مبتنی بر «رفتن» نیست. در شرایط رخنمایی «بیتفاوتی اجتماعی» چارهای جز دست زدن به کنشهای فردی بر اساس فلسفهی «رفتن» از سوی متعهدان نیست …
… در ایران اسلامی به چهار علت و دلیل، سطح اعتراضات، بسیار پایینتر از سطح نگرانیها است:
۱ـ وجود «ترس» به دو دلیل فضای امنیتی و اطلاعاتی و نیز به دلیل تعریف خاصی که جریانهای اصلاحطلب (در این نشست توسط خانم منصوری و آقای تاجزاده) و اصولگرا از «امنیت ملی» کردهاند و آن را به سطح «امنیت جمهوری اسلامی» فرو کاهش دادهاند و این تعریف، آموختهشده است و یک «درماندگی» را به دنبال داشته است،
۲ـ ذهنیت معطوف به «ایدئولوژی» در بین شهروندان که قدرت حاکم را در سپهر الهی، نظاره میکنند،
۳ـ تحقق آرامآرام بیتفاوتی اجتماعی به عنوان یک کنش عکسالعملی و
۴ـ مهاجرتها و رفتنهای میلیونی به جای ماندن و اعتراض کردن …
🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |
🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
دانشیار جامعهشناسی . تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارائهشده هستم. با سپاس: 👇 | https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com | . #نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه…
❇️ نشست «برای صلح ملی چه باید کرد؟»
👥 سخنرانان: #الاهه_کولایی #صادق_زیباکلام #احمد_زیدآبادی #احمد_بخارایی
🔰 برگزار کننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
📅 تاریخ: ۱۴ اسفند ۱۳۹۷
🏫 مکان: خانهی وارطان
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه #صلح #کنش_اجتماعی #صلح_ملی #جمهوری_اسلامی
👇 گزارش نشست در:
👈 انجمن جامعهشناسی ایران
👈 روزنامهی ایران (Iran Online)
👈 خبرگزاری آناتولی: بخارایی | کل نشست
👈 رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه
🔍 بخشهایی از سخنرانی احمد بخارایی:
… لازمهی ایجاد «صلح»، وجود یک فضای فکری ـ معرفتی برای پذیرش «آشتی» بین نیروهای متعارض در منافع است. در این فضا که خالی از تشویش است یک سری اعمال و کنشهای مدبّرانه و خلّاقانه از سوی دو طرف شکل میگیرد و اگر این دو عامل وجود نداشتهباشد برقراری صلح و آشتی بی معنا است و در ایران اینگونه است …
… در قرن بیستم، «صلح ملی» به معنای آشتی نیروهای متخاصم در خلال جنگهای گرم و سرد و انواع خلع سلاح بود اما در قرن حاضر، بخش اصلی صلح ملی، «صلح اجتماعی» است. در صلح اجتماعی، نیروهای متعارضالمنافع در یک جامعه با هم آشتی میکنند. لازمهی این آشتی در ایران این است که قدرت حاکم به خود بیاید و به نقاط ضعف خود بنگرد و از وجود بحرانهای ششگانهی اقتصادی در اطراف خود آگاه شود و بداند که به «ابربحران ناکارآمدی» مبتلا شدهاست پس آنگاه حقّانیت نیروهای مخالف و منتقد را بپذیرد اما در ایران اینگونه نشده است …
… برای پاسخگویی به این پرسش که: برای تحقق صلح ملی در ایران چه باید کرد؟ به سه دسته سیاستهای «کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت» میتوان اشاره کرد که البته سیاستهای «دراز مدت» اینک، محل بحث نیست زیرا اندکی وهمآلود و «شعرگونه» به نظر میآید. هر یک از دو حالت باقیماندهی مذکور به اعتبار سه سطح: خرد، میانه و کلان دارای انواع سهگانه و نهایتاً شش پاسخ میتواند وجود داشتهباشد اما و اما همهی این پاسخها زمانی معنادار است که پرسش: «چه باید کرد؟» معنادار باشد. یعنی قبل از آن، این پرسش قابل طرح شدن باشد: « چه میتوان کرد؟». اگر نتوان کاری کرد که دیگر « چه باید کرد» معنادار نمی شود! در ساختار فرهنگی متصلب ایران اسلامی که در قدرت، باز تولید شدهاست که کاری نمیتوان کرد …
… در ایران این پرسش، معنادار است: « چه باید بشود؟». قبل از این پرسش، باید مشخص شدهباشد که: «چه میتواند بشود»! در ایران متصلب، ممکن است گامها به کندی پیش روند. در یک ساختار بستهی سیاسی، کنشگریهای جمعی امکان تحقق ندارند پس باید «کنشگری فردی» کرد که ضروری است توأم با سه خصلت باشد: دقت، جسارت و انگیزه. «فشار بیرونی» زمینهساز کارآمدی کنشگریهای فردی در درون یک نظامی است که با «ابر بحران ناکارآمدی» مواجه است هر چند با «بحران مشروعیت» مواجه نیست و این از عجایب نظام اسلامی در ایران است …
🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |
🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
👥 سخنرانان: #الاهه_کولایی #صادق_زیباکلام #احمد_زیدآبادی #احمد_بخارایی
🔰 برگزار کننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
📅 تاریخ: ۱۴ اسفند ۱۳۹۷
🏫 مکان: خانهی وارطان
#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه #صلح #کنش_اجتماعی #صلح_ملی #جمهوری_اسلامی
👇 گزارش نشست در:
👈 انجمن جامعهشناسی ایران
👈 روزنامهی ایران (Iran Online)
👈 خبرگزاری آناتولی: بخارایی | کل نشست
👈 رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه
🔍 بخشهایی از سخنرانی احمد بخارایی:
… لازمهی ایجاد «صلح»، وجود یک فضای فکری ـ معرفتی برای پذیرش «آشتی» بین نیروهای متعارض در منافع است. در این فضا که خالی از تشویش است یک سری اعمال و کنشهای مدبّرانه و خلّاقانه از سوی دو طرف شکل میگیرد و اگر این دو عامل وجود نداشتهباشد برقراری صلح و آشتی بی معنا است و در ایران اینگونه است …
… در قرن بیستم، «صلح ملی» به معنای آشتی نیروهای متخاصم در خلال جنگهای گرم و سرد و انواع خلع سلاح بود اما در قرن حاضر، بخش اصلی صلح ملی، «صلح اجتماعی» است. در صلح اجتماعی، نیروهای متعارضالمنافع در یک جامعه با هم آشتی میکنند. لازمهی این آشتی در ایران این است که قدرت حاکم به خود بیاید و به نقاط ضعف خود بنگرد و از وجود بحرانهای ششگانهی اقتصادی در اطراف خود آگاه شود و بداند که به «ابربحران ناکارآمدی» مبتلا شدهاست پس آنگاه حقّانیت نیروهای مخالف و منتقد را بپذیرد اما در ایران اینگونه نشده است …
… برای پاسخگویی به این پرسش که: برای تحقق صلح ملی در ایران چه باید کرد؟ به سه دسته سیاستهای «کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت» میتوان اشاره کرد که البته سیاستهای «دراز مدت» اینک، محل بحث نیست زیرا اندکی وهمآلود و «شعرگونه» به نظر میآید. هر یک از دو حالت باقیماندهی مذکور به اعتبار سه سطح: خرد، میانه و کلان دارای انواع سهگانه و نهایتاً شش پاسخ میتواند وجود داشتهباشد اما و اما همهی این پاسخها زمانی معنادار است که پرسش: «چه باید کرد؟» معنادار باشد. یعنی قبل از آن، این پرسش قابل طرح شدن باشد: « چه میتوان کرد؟». اگر نتوان کاری کرد که دیگر « چه باید کرد» معنادار نمی شود! در ساختار فرهنگی متصلب ایران اسلامی که در قدرت، باز تولید شدهاست که کاری نمیتوان کرد …
… در ایران این پرسش، معنادار است: « چه باید بشود؟». قبل از این پرسش، باید مشخص شدهباشد که: «چه میتواند بشود»! در ایران متصلب، ممکن است گامها به کندی پیش روند. در یک ساختار بستهی سیاسی، کنشگریهای جمعی امکان تحقق ندارند پس باید «کنشگری فردی» کرد که ضروری است توأم با سه خصلت باشد: دقت، جسارت و انگیزه. «فشار بیرونی» زمینهساز کارآمدی کنشگریهای فردی در درون یک نظامی است که با «ابر بحران ناکارآمدی» مواجه است هر چند با «بحران مشروعیت» مواجه نیست و این از عجایب نظام اسلامی در ایران است …
🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |
🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
دانشیار جامعهشناسی | تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارائهشده هستم. با سپاس: 👇 | https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com | . #نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه…