جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.86K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
677 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!

🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شهروند درباره‌ی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستاره‌ی هرزه‌نگاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۲۰۶

👈 نمایش گزارش

| پخش فایل شنیداری گفت‌وگو

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:
| توجه: آن‌چه در روزنامه‌ی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفت‌و‌گوی من است و حلقه‌های مفقوده در مصاحبه‌ی منتشره را در فایل شنیداری، جست‌وجو کنید.

… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب ‌در چهار می‌شود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله می‌رسید. تمام این مقولات در هم تنیده‌اند …

… این چند روز در شبکه‌های مجازی داخل و خارج، تحلیل‌هایی از جانب دوستان، #جامعه‌شناسان، #روان‌شناسان و غیره می‌دیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه می‌کرد و نقص تحلیل‌هایشان این بود …

… گاهی افراد به گزینه‌هایی روی می‌آورند که به جهت اخلاقی نمره‌ی قابل قبولی نمی‌گیرند؛ منظور ساسی مانکن‌ها است، تتلوها است؛ کسانی که برای این‌که حرف‌شان را بزنند، مجبور می‌شوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکن‌ها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدای‌شان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل می‌شوند؟ …

… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله می‌شود و یک موقع هم بحث «#سوژ‌ه‌گی» و «#مسأله‌مندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت می‌کنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذره‌بین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژ‌گی بحث می‌کنم. دارم درباره‌یه «مسأله‌مندی و پروبلماتیک‌بودن» این‌گونه تیزرها صحبت می‌کنم …

… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمع‌گرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژه‌ی اصلی اخلاق اجتماعی است …

… در ویدئوکلیپ‌هایی مانند ساسی مانکن‌ها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشده‌ی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاع‌رسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانش‌گاه‌ها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیده‌ی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهنده‌ی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسل‌ها و نیز از همه مهم‌تر و اصلی‌تر، در #ساختار_سیاسی که دامن‌زننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش نشست «ساسی‌ها، معترض یا برساخته؟ #ابژه یا #سوژه؟»

🗓
دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹

| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان

| میزبان:
#احمد_بخارایی

🗓 تاریخ برگزاری: پنج‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

در این گفت‌و‌شنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:

ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.

ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامه‌نگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بیننده‌ی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.

ـ آقای محمد آقازاده (روزنامه‌نگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بی‌افقی در ایران و فراگیرشدن نابه‌هنجاری‌ها اشاره داشت.

ـ من هم به این پرسش‌ها سعی کردم پاسخ بگویم:

* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدار‌هایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندی‌ها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوخت‌بران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنه‌ی برجامی و صدها آسیب و مسأله‌ی اجتماعی از #تن‌فروشی تا #گرانی و #بی‌کاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟

* آیا #نئولیبرالیسم کریه‌المنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرام‌نامه‌اش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشته‌است؟

*حاکمیت در ایران، چه‌گونه هرج و مرج را می‌آفریند و سپس مدیریت می‌کند و سپس مطالبه‌گری‌ها را با قدرت‌های نرم و سخت #سرکوب می کند و چه‌گونه نهایتاً مطالبه‌گرها خسته و درمانده و نومید می‌شوند و حاکمیت کریه‌المنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم می‌بخشد؟

در ادامه به این موضوع‌ها پرداختم:

ـ پدیدار ساسی مانکن، عکس‌العمل به حافظه‌ی فروخفته‌ی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگ‌سالان در ایران است.

ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهره‌گیری از یک porn star بی‌نظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکس‌العملی برای #تابو‌شکنی در شرایطی است که صداها و پیام‌ها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمی‌رسد.

ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکس‌العملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.

ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون می‌دانست گوش‌ها و چشم‌های #قدرت و سیاست‌گذاران در ایران، با نقص در عمل‌کرد مواجه است.

ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبه‌ی reaction و عکس‌العملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق می‌دهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا می‌کند.

| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی

ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی

| راهنمایی و پشتیبانی فنی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱)

🗓
شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

آشفته‌حالی اصلاح‌طلبان

🖋 #احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ آمده‌اند و برای دفاع از روند #اصلاح‌طلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کرده‌اند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهاده‌اند. می‌خواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکان‌پذیر است. حال چگونه می‌توان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامع‌الشرایط است چگونه می‌توان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی می‌توان ساختار حقوقی‌ای که «گزینش ـ محوری» را فریاد می‌زند و بالطبع، مشارکت‌ستیز می‌شود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟

۲ـ می‌گویند «#بحران» نداریم. البته درست می‌گویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حل‌ناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهن‌دامنه‌ای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشته‌ی مار را! درست است #بحران_بی‌آبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغ‌پراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بی‌کاری دست به گریبانیم و بنابر‌این آن بحران‌های سه‌گانه‌ی قبلی، تجملاتی تلقی می‌شوند!

۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیش‌ترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال می‌توان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را می‌توانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعه‌گری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام می‌کند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!

۴ـ تلاش می‌کنند با طرح «اصلاح‌طلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأی‌دادن ترغیب کنند. نمی‌دانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضی‌اند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا می‌خواهند به حساب آورند اما علی‌الظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر می‌رسد، خروجی و نتیجه‌ی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «هم‌دلی» است. اما این هم‌دلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر می‌رسد ابتدا «هم‌فکری» نیاز است. اگر جماعتی، هم‌فکر نباشند که دیگر، هم‌نشینی و هم‌گامی و نهایتاً هم‌دلی، اتفاق نمی‌افتد. اینک کجا است آن «هم‌فکری»؟ اصولیون، هم‌فکرند اما آیا میان منادیان اصلاح‌طلبی، هم‌فکری وجود دارد؟ آیا میان روشن‌اندیشان با #اصلاح‌طلبان هم‌فکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کم‌و‌بیش واحد، از ایرانیّت است و بس!

۵ـ به نظر می‌رسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهره‌ی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبه‌گرها نومید و خسته‌اند که البته این برای قدرت‌پرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آن‌چه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعه‌شناختی، امّ‌البحران‌ها، بحران نومیدی و خسته‌گی از مطالبه‌گری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمی‌ماند.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)

🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

رویای «#اصلاحات_ساختاری»!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ
چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمره‌ی «مصادیق» است و دومی از جمله‌ی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آن‌چه هست و مشاهده می‌شود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشه‌دار است به گونه‌ای که تکانه‌های اجتماعی با موج بالا، کم‌تر تخریبش ‌می‌کند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختار‌های اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنان‌که یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی می‌تواند در اصلاحات ساختاری هم نقش‌آفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کرده‌اند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقوله‌ی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته‌ است.

۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه می‌شود تازه معنای ملموس می‌یابد. می‌گوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسان‌ها که هر یک معنای مشخصی پیدا می‌کند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسان‌ها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیت‌های نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چه‌قدر فاصله است بین انسان «دیگر‌کُش» با انسان «دیگر‌خواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش می‌زند تا بر اساس ظرفیت‌های موجودش با روش‌های نوین و اصلاح‌شده هم‌چنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطه‌ی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگر‌کشی به دیگر‌خواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».

۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونت‌بارتر می‌شود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیش‌تری می‌کرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینه‌برتر و طولانی‌تر می‌شد. به نظر می‌رسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورش‌های پهن‌دامنه ختم می‌شود. حال اگر این شورش‌های پهن‌دامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام می‌گیرد و الّا یک «تغییر» است. پس این‌که برخی می‌گویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژه‌ای از اصلاحات ساختاری است، مگر آن‌که گفته‌شود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.

۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبه‌های ویژه‌ای مانند #کاریزما بودن یا ثروت‌مند بودن یا خانواده‌دار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقع‌گرایی یا جهان‌وطنی است. بنابراین همه‌جا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!

۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانه‌ی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیش‌تر و بیش‌تر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیش‌تر و بیش‌تر به تغییرات تؤام با زور نزدیک‌تر می‌شود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمی‌تواند طبیعی بزاید. این خون‌بار خواهد‌بود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چاره‌ای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید می‌کند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکان‌ناپذیر است آن‌جا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهم‌سو با #منافع حاکمیت تلقی می‌شود.

۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونت‌طلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمی‌خواهیم شعر بگوییم که زیبا و دل‌نواز است می‌خواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.

۷ـ به نظر می‌رسد آنان که به خطا، «#انقلابی‌گری» را در نقطه‌ی مقابل «اصلاح‌طلبی ساختاری» قرار داده‌اند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط داده‌اند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحول‌خواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| افسردگی سیاسی و انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ |

🗓 سه‌شنبه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی جهان صنعت درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۷۳۱

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه‌ی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفت‌و‌گو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبت‌ها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیه‌ی مصا‌حبه‌ام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همه‌ی صحبتم آگاه شوید. اینک بخش‌هایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:

… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنی‌سازی_اورانیوم، تعیین کننده‌ی اصلی سیاست‌های داخلی و نیز رفتار رأی‌دهی بوده است …

… نبود #احزاب و گروه‌های #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دهه‌ی گذشته بین دو دسته‌ی #اصلاح‌طلب و #اصول‌گرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …

#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر هم‌سو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کم‌ترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بی‌حال‌ترین انتخابات ریاست‌جمهوری در دوازده دوره‌ی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمی‌کنید و حتی بین این‌ها و کاندیداهای اصول‌گرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ می‌شود و مابقی خدمه و حشمه‌ی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی

… در سال ۷۶ و در هفتمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شده‌بود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …

… دغدغه‌های مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرف‌های کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغه‌ها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر می‌کنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدی‌نژاد و #روحانی، نداشته باشند …

#تاج‌زاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت می‌شود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمی‌تواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …

… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه می‌شود که دهک‌های ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیب‌پذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …

… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعی‌اند نه افراد مندرج در طبقه‌ی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت می‌کنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را می‌بینند و نه کسانی که فرصت‌طلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا می‌زنند …

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| کشتارها‌ی خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |

🗓 پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفت‌وگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۱۹

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روزنامه‌‌ی «آفتاب یزد» گفت‌و‌گو داشتم. می‌دانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را می‌گیرند مانع انتشار همه‌ی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتی‌ام را برای نشر در کانال تلگرامی‌ام در اختیارم قرار دهند. اینک بخش‌هایی از گفته‌ی من در آن مصاحبه که دعوت می‌کنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:

… روان‌شناسان هیچ‌گاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشه‌های جدی در جامعه‌ی بیمار دارد را تحلیل کنند …

… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «ُبژه‌»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایه‌ی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق می‌دهند …

… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته می‌شود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحران‌های خانواده دامن زده است …

… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانش‌گاه و سازمان‌های مربوطه که «شایسته‌ستیزی» و ترویج #خشونت در آن‌هاست حضور دارند و #جامعه‌پذیر می‌شوند …

… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن می‌زنند که کوچک‌ترین بازتابش، قتل‌های خانوادگی است …

… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که در خصوص مسائل خانمان‌سوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفت‌و‌گو با تلویزیون‌های بیرونی به تحلیل آن‌ها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکل‌‌گیری دیالوگ را می‌گیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …

… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بی‌عدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را می‌بیند و احساس #تبعیض می‌کند آماده #خشونت‌ورزی است …

… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهک‌های #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعی‌ای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا می‌فهمند؟ …

… یک #بی‌عدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد می‌شود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بی‌عدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه می‌شود …

… همان زمانی که خبر قتل بابک خرم‌دین را شنیدم سناریوها و حدس‌های من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیده‌ی «#هم‌جنس‌گرایی» بود. می‌خواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعه‌ی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار می‌کنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دست‌وپا می‌زنیم؟ این جامعه‌ی منبرگونه از آن نظام سیاسی‌اش که «فرد محور» است تا خانواده‌اش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیون‌ها #معتاد و #خشونت‌های_خیابانی با همین قتل‌ها رابطه‌ی معناداری دارند …

… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بی‌عدالتی_ساختاری» جلوه‌گر شده …

… منِ #جامعه‌شناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابک‌ها شگفت‌زده نخواهم شد و انتظار رخ‌نمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی می‌کنم به ریشه‌ها توجه کنم …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «قتل بابک خرم‌دین؛ جلوه‌ی خشونت اجتماعی ساختاری» |

🗓 دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از نشست در Clubhouse درباره‌ی قتل بابک خرم‌دین به دست پدر و مادرش با حضور جامعه‌شناسان: #احمد_بخارایی و #سعید_مدنی از تهران، #حسین_قاضیان از آمریکا و #سیروان_محمودی (مدیر نشست) از سردشت، به میزبانی کانال تلگرامی «علوم اجتماعی، مسائل روز». برگزار شده در ۱ خرداد ۱۴۰۰ | منتشرشده در دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۶۹۴

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

| فایل دیداری 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این نشست:

... خشونت‌ورزی‌هایی مانند آن‌چه پدر #بابک_خرمدین انجام داد نشان از شخصیت تحقیر شده دارد و وجود شخصیت‌های تحقیر شده در یک #جامعه، نشان از وجود جامعه‌ی تحقیر شده دارد. جامعه‌ی ما تحقیر شده است. خشونت در ساختارهای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی ما ریشه دوانده ...

... معتقدم این حادثه جلوه‌ای از #خشونت است. این‌گونه نیست که «جلوه»، دربردارنده‌ی همه‌ی مفهوم باشد و ما بگوییم مثلاً قتل بابک خردم‌دین تماماً #خشونت_اجتماعی ساختاری است یا نیست، بنابراین جلوه، یک مصداق و شاخص از میان شاخص‌های متعددی است که ما را به‌سمت مفاهیم بزرگ‌تر سوق می‌دهد …

… از دید #جامعه‌شناسی که به‌مسائل نگاه می‌کنیم می‌بینیم که ساختارها نقش پر رنگی در این رخدادها دارند. منظور از ساختارها هم همان خرده‌نظام‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. عمده‌ی رویکردها در تحلیل خشونت، یا به #رفتارگرایی معطوف می‌شود که در آن به سطح روان‌شناسی نزدیک می‌شویم، مثلاً می‌گوییم کودکانی که شاهد خشونت والدین بوده‌اند بیش‌تر ممکن است در بزرگ‌سالی خشن شوند یا روان‌کاوانه به مسئله نگاه می‌کنیم؛ اما حتی در این رویکردها هم ناکامی را نمی‌شود در سطح فرد خلاصه کرد، قاعدتاً پای جامعه به‌ شدت در صحنه قابل مشاهده است و حضور عوامل ساختاری را می‌توان دید …

… نگاه دیگر این‌که بگوییم #خانواده دارای #نظام_اقتدار است و بر اساس این نظام اقتدار حادثه‌ای اتفاق می‌افتد، این‌جا هم وقتی صحبت از #اقتدار می‌شود مجدد یک پای آن در #فرهنگ، #خرده‌نظام_فرهنگی و ساختارها است. اگر هم بخواهیم با نگاه کارکردگرایانه به پدیده #خشونت_خانوادگی نگاه کنیم مثلاً عنوان می‌شود این خشونت به‌اعتبار سن والدین است که رنگ و بوی سنتی دارد یعنی این‌که هر کسی سن بیش‌تری دارد مجاز است خشونت به‌خرج دهد، یا صحبت از جنس است که #مردان به خودشان اجازه می‌دهند نسبت به #زنان اعمال خشونت کنند، یا چارچوب معرفتی و ایدئولوژیکی مطرح است که ذهن را درگیر کرده و منجر به رفتار خشونت‌آمیز می‌شود که این رویکردها هم نوعی نگاه فرهنگی و ساختاری دارند. مثلاً پدر بابک اشاره‌ای داشت که پسرم کار غیراخلاقی انجام می‌داد، این تعریف #اخلاق در حوزه‌ی انواع #ایدئولوژی #مذهبی، #قومی، #ملی و غیره است و در جامعه‌ی ما #ایدئولوژی_مذهبی، پررنگ شده و جالب این‌که از حمایت #قانونی هم برخوردار است و اگر مثلاً پدری #فرزندکشی کند #مجازات مناسب در پی ندارد …

… معتقدم یکی از بزرگ‌ترین علت‌های خشونت‌ورزی بحث عدم گفت‌وگو و خودانتقادی است. این‌که گاهی ما علاقه داریم دیگران را فقط کنترل کنیم و نواقص خودمان را پنهان کنیم، این هم ریشه‌ی فرهنگی دارد و ناشی از ایدئولوژی است، یعنی این‌که همیشه آمده‌اند ما را کنترل کنند و ما هم یاد گرفتیم دیگری را کنترل کنیم. بنابراین اگر خشونت در سطح خرد اتفاق می‌افتد ریشه در خشونت در سطح میانه دارد، خشونت در سطح میانه هم ریشه در سطح کلان دارد. بنابراین همان‌طورکه اگر فردی احساس حقارت کند دست به خشونت‌ورزی می‌زند تا به‌هدف خود برسد، جامعه‌ای هم اگر حقیر شود نتیجه‌ی آن خشونت‌ورزی جامعه است. همه‌ی این انواع خشونت بدون تردید ریشه در #ساختار_جامعه دارد...

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاست‌جمهوری: تشدید #خشونت‌_اجتماعی»

🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی درباره‌ی #خشونت‌ورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۰۳۲

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روز‌نامه‌نگار محترم روزنامه‌ی «آرمان ملی» در خصوص رابطه‌ی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمان‌سوز خشونت‌های اجتماعی گفت‌و‌گویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامه‌های مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایین‌تر آمدن آستانه‌ی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیب‌پذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونه‌ی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشه‌ی خشونت‌های آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهک‌های #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمی‌کنند و به حال خود رها شده‌اند چه عواقب اجتماعی‌ای‌ دارد و آیا #تن‌فروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسان‌ها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعه‌ی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشه‌دار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخن‌گوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمی‌داند،
ـ عدم درک علمی #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصول‌گرایانی که عمدتاً تا نوک بینی‌شان را مشاهده می‌کنند،
ـ امکان‌ناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافت‌کاری‌ها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.

گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی از بخش‌هایی از گفت‌وگو را می‌توانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقه‌مند بودید در اختیار شماست. ‌

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI

| درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| ابر‌بحران «تناقض بین مدرنیته و مذهب‌گرایی»: آینده‌ی ایران!

| شنبه ۲ امرداد ۱۴۰۰

| گفت‌و‌شنود دکتر احمد بخارایی و دکتر عباس نعیمی جورشری، در نشست «بررسی گسل‌های اجتماعی» از رشته‌برنامه‌ی گفت‌وگو با جامعه‌شناسان انصاف نیوز | برگزار شده در یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰

| ویدئو: YouTube | Instagram 👉

| فایل شنیداری👉

| در ۲۰ تیر ۱۴۰۰ با سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز، یک گفت‌و‌شنود صریح اینستاگرامی در موضوع «حال و آینده‌ی جامعه‌ی ایران» داشتم. این سایت اقدام به گفت‌و‌شنود با #جامعه‌شناسان کرده و قبل از من با سه عزیز یعنی آقایان: حسن محدثی، سعید مدنی و سید جواد میری صحبت کرده بود. امیدوارم این نشست‌ها که به همت آقای دکتر نعیمی آغاز شده تداوم یابد. در این گفت‌و‌شنود ۸۰دقیقه‌ای اشاره کردم،

ـ به: وجود «تناقض» بین #مدرنیته و مذهب‌گرایی در ایران به عنوان تنها «#ابربحران»،

ـ به: شکاف آشتی‌ناپذیر بین دو طبقه‌ی #فرادست و #فرودست در ایران و تبخیر #طبقه_متوسط، هم به عنوان «علت» بحران‌های بعدی و هم «معلول» ناکارآمدی #نظام_سیاسی،

ـ به: «اختلال در #نظام_اجتماعی کنونی» ایران حتی از منظر #جامعه‌شناسی محافظه‌کارانه پارسونزی چه رسد به منظر انتقادی نومارکسیستی،

ـ به: «گریز‌ناپذیری» وقوع #انقلاب_اسلامی در سال ۵۷ به دنبال مجموعه عواملی که خمیر‌مایه‌اش «رویکرد ارتجاعی دینی» بود،

ـ به: رخ‌نمایی «#خشونت» در ایران به عنوان «محصول تحقیر شدن» در جریان «#هویت‌یابی» قشرهای اجتماعی،

ـ به: چرایی «نفی آرزوهای لازمی که افلاطون در کتاب #جمهور می‌گوید» از سوی حکومت شیعی‌مسلک در ایران،

ـ به: وجود «چهار نسل #جامعه‌شناس در ایران» پس از انقلاب و گفت‌و‌شنود ضعیف آن‌ها با هم و نشانده‌شدن عمدتاً «#جامعه‌سنجی» به‌جای «جامعه‌شناسی»،

ـ به: تحلیل روند انتخابات اخیر #ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و اشاره به «پیش‌بینی نتایج» آن در نوشته‌ها و گفت‌و‌گوهایم در قبل از #انتخابات در موضوع کمّ و کیف «#عدم_مشارکت»،

ـ به: فشار «#وزارت_اطلاعات» به من و بسا دیگر جامعه‌شناس‌ها برای عدم گفت‌و‌گو با رسانه‌های بیرونی و دعوت به خفه‌خوان گرفتن و «نگرانی #حاکمیت» نسبت به طرح و تحلیل «مسائل اجتماعی» بیش از طرح مسائل سیاسی به عنوان واقعیت‌های فراگیر پیرامونی و نیز سانسور بخش‌های اصلی تحلیل در روز‌نا‌مه‌های کشور که ترسان و لرزان هستند،

ـ به: آینده‌ی ایران و نقش بی‌بدیل عوامل ویژه در روند تحولات آتی مانند در قید حیات نبودن رهبری در سطح «خُرد» و وجود رسانه‌ها و اپوزیسیون متشکل از خیل عظیم پناهندگان و فراری‌داده‌شده‌ها در سطح «میانه» و محاسبات بین‌المللی در سطح «کلان»،

ـ به: «#فروپاشی_اجتماعی» به عنوان «عامل زمینه‌ای» در تحولات قریب‌الوقوع،

ـ به: پاسخ به پرسش چه باید کرد؟ و لزوم «#کنش‌گری_فردی» به نحو «ایجابی» و «#نافرمانی_مدنی» به نحو «سلبی» به عنوان #کنش‌گری_جمعی به قصد رساندن پیام به صاحبان قدرت در شرايطی که گوش‌های حاکمیت کر شده‌است،

- و به: …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «افزایش حاشیه‌نشینی و مهاجرت‌های درون شهری!»

| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱

| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!

«هر فرد متأثر از #طبقه‌_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر می‌برد و این حالت در شرایطی تشدید می‌شود. این نارضایتی مداوم می‌تواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم می‌شود.» …

«میزان مصرف داروهای آرام‌بخش نشانه‌ی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …

آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌ها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت می‌شود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانه‌هایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابان‌های شمال شهر تردد می‌کنند.

#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوه‌ی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آینده‌ی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعه‌ای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی می‌شود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانه‌های ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز می‌کنند که می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراط‌گونه به عمل‌های زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام می‌شود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام می‌شود …

#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ می‌کند …

مسائل اجتماعی ریزریز رخ می‌دهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ می‌زنند و نشانه‌های خود را بروز می‌دهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیده‌ای یک‌باره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمی‌شوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …

آن چه در خصوص تغییر طبقه‌ی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و می‌تواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …

در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمی‌شود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم می‌آید. به عنوان مثال در جوامع پویا و هم‌دل، NGOها بخشی از فعالیت‌های اجتماعی خدمات‌دهی را انجام می‌دهند و تعداد آن‌ها نشان‌دهنده‌ی همان پویایی است. عدم حضور آن‌ها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر می‌گیرد. این طیف‌ها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین می‌آید …

این طیف‌ها در همه‌ی جوامع وجود دارند و دیده می‌شوند اما گستردگی و عمق آن‌ها مهم است. افزایش آن‌ها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همه‌ی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز می‌دهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| صعود آمار انحرافات و آسیب‌های اجتماعی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی پایگاه خبری «تجارت‌نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی افزایش جرایم در دهه‌ی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/افزایش-جرایم-و-آسیب-های-اجتماعی-اسفند-1401

| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی می‌خواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمان‌ها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتی‌اند.

ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگی‌های فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان می‌رسیم. #سرقت به دو خرده‌نظام اقتصادی و اجتماعی مربوط می‌شود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی‌ است. از این طریق به سازمان‌ها و نهادها برای #اشتغال‌زایی می‌رسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطه‌گری اوج می‌گیرد.

ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد می‌رسد و در سارق و رفتار او خود را نشان می‌دهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین می‌کنیم، در صورتی‌که سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.

ـ سرقت یک عکس‌العمل است. استارت اولیه را سازمان‌ها و ساختارها می‌زنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان می‌دهد. وقتی کار او یک واکنش و عکس‌العمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه می‌دهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت می‌کند. به همین دلیل مجازات نمی‌تواند به‌تنهایی موثر باشد.

ـ در موضوع #آسیب‌های_اجتماعی مانند #نزاع و #کودک‌آزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را می‌توان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خرده‌نظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیم‌های کلان در این نظام صورت می‌گیرد. به عبارتی خرده‌نظام سیاسی نقش محوری را ایفا می‌کند.

ـ سال‌ها قبل جامعه‌شناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.

ـ زمانی که در چهار خرده‌نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی می‌شود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها مانند سرقت، کودک‌آزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.

ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظه‌ای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر می‌شود.

ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه می‌گذرد این فروپاشی عمیق‌تر می‌شود. ضمن این‌که این نوع فروپاشی هر چقدر عمیق‌تر و گسترده‌تر شود بازگشت به عقب دشوارتر می‌شود.

ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا می‌کنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمی‌تواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمی‌شود، این مسائل ریشه‌ای به سهولت ترمیم نمی‌شود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.

ـ راه‌حل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کم‌هزینه‌ترین راه این است که نیروهای عدالت‌خواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیده‌ایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.

ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگ‌ها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.

ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایده‌آل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| جامعه با جنگ‌های نیابتی ایران مخالف است و به همین دلیل چندان از حمله حماس ابراز خشنودی نکرد / مخالفت مردم با این حمله، ابزاری برای نشان دادن نارضایتی از دولت است!

| سه‌شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی بازخورد اجتماعی جنگ حماس و اسرائیل | منتشرشده در ۲۲ مهر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-166617

… «در سطح کلان و کلی پدیده #جنگ برای ایرانی که هشت سال در حال جنگ بوده و عوارضش را از نزدیک حس و لمس کرده، پدیده پسندیده‌ای نیست و در حقیقت به سمت #صلح بیشتر تمایل داریم تا جنگ. گواه این مدعی هم این است که در داخل کشور هم وقتی صحبت از #انقلاب می‌شود، بسیاری از این جهت که انقلاب را تجربه کرده و پس از هر انقلابی یک سری ناملایمات و حوادث ناخوشایندی وجود دارد و اینگونه نیست که یک شبه ره صد ساله بروند و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اصلاح شود و تنها #ساختار_سیاسی است که همانند یک کودتا یک شبه تغییر می‌کند، باعث می‌شود که بسیاری به رغم نارضایتی از وضع موجود، به دلیل اینکه انقلاب همراه با خونریزی و #خشونت و یک نوع #جنگ_داخلی است، با آن موافق نباشند. چنین ذهنیتی را تسری و در سطح جهانی توسعه دهید.» …

… «به صورت خاص در موضوع حمله وسیع و گسترده #حماس به #اسرائیل باید گفت که روشن است که این حمله حساب شده بوده و از آنجایی که هیچ فرد عاقلی وارد نبرد با کشوری که از امکانات نظامی و تسلیحاتی برخوردار است، نمی‌شود طبیعی است که فلسطینی‌ها به تنهایی این کار را نکرده‌اند. قطعا پشت آن‌ها به حمایت کشورهایی همچون سوریه و ایران گرم بوده و احتمال قوی در داخل کشور ما هم اطلاعاتی از این حمله وجود داشته است.» …

… حمایت درحالی شکل گرفته که بسیاری از اعتراضات داخلی کشور معطوف به کمک‌هایی بود که به دولت‌های لبنان، فلسطین و سوریه می‌شود درحالی که اولویت باید کشور خودمان باشد. جنگ‌های نیابتی که ایران چندین سال است که به راه انداخته، مطلوب اکثریت جامعه نیست. بنابراین حمله حماس تنها مربوط به حماس نیست و عواقبی دارد.» …

… «این حمله وسیع تلفات خود را دارد؛ زمانی که خونی ریخته می‌شود طبیعتا نگاه تلافی‌جویانه تشدید می‌شود. این نگاه ممکن است غیر از فلسطینی‌ها، گریبان دیگران را هم بگیرد. موضوع خاصی که غیرقابل باور بود رفتاری  بود که فلسطینی‌ها داشتند. با ذهنیتی که جهانیان نسبت به فلسطینی‌ها به عنوان یک قومی که در ظاهر مظلوم واقع شده، داشتند انتظار می‌رفت که رفتارهای یک فرد ظالم را نداشته باشند. ولی حمله به آن مهمانی، کشتن، به اسارت گرفتن و سربریدن مردم غیرنظامی، شبیه به یک نیروی متعصبی مثل داعش بود. طبیعی است که اکثریت مردم ایران از هر زاویه‌ای که نگاه می‌کنند، نباشند.» …

… «طرف مقابل حماس که اسرائیل است، موضع مقابل جمهوری اسلامی را دارد. بسیاری از نارضایتی‌هایی که در داخل وجود دارد منجر می‌شود که افراد آگاهانه یا ناآگاهانه به سمت کسانی که موضع موافقی با آن‌ها دارند، تمایل پیدا کنند. در داخل هم که اعتراضات به شدت سرکوب می‌شود و حتی در سالگرد اعتراضات سال گذشته که مردم به خیابان نیامدند اما مانند یک جنگ داخلی، گاردها و نیروهای انتظامی و بسیج در خیابان‌ها حضور داشتند. این برای یک حکومت بسیار ناپسند است که بخواهد با مردمش چنین برخوردی داشته باشد؛ آن هم حکومتی که داعیه جمهوریت و مردمی بودن را دارد.» …

… «در چنین شرایطی، طبیعی است کشوری که موضع ضد این نظام را می‌گیرد مردم حس می‌کنند با خودشان هم موضع است. مجموعه این شرایط دست به دست هم می‌دهد تا اکثریت جامعه موضع معقولانه‌ای اتخاذ کنند و آن این است که حماس را تایید که نمی‌کنند هیچ، بلکه گویی رضایت نسبی هم دارند که تفکر حماس گونه به این صورت که امروز بروز پیدا کرده، منکوب شود.» …

… «متاسفانه جامعه ما دو قطبی شده است. وقتی یک قطب رفتاری می‌کند، قطب مقابل رفتار عکس العملی دارد. یک بخشی از این موضعی که در داخل توسط اکثریت گرفته می‌شود، به همین اقلیتی بازمی‌گردد که با سازماندهی و با استفاده از نیروهای دولتی تصویر را به نحوی جلوه می‌دهند که جامعه ایران از چنین اتفاقی خوشحال است. اما دیدیم که به لحاظ کمی تجمع شکل گرفته بسیار اندک بودند و دوربین جمعیت را از بالا نشان نمی‌داد. براین اساس اقلیت جامعه از رفتار شنیعانه حماس رضایت داشت و نیروهای دولتی با استفاده از افرادی که از عقلانیت برخوردار نیستند آن را به تصویر کشید.» …

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |